44 نتیجه برای اقلیم
دکتر رئوف مصطفیزاده، وحید صفریان زنگیر، خدیجه حاجی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
تصادفات جادهای برآیندی از ترکیب رفتار راننده، وضعیت جاده، وسیله نقلیه و عوامل محیطی است. بنابراین یکی از مؤثرترین مواردی که میتواند بهعنوان راهکاری مناسب در کاهش تصادفات، تخلفات و افزایش ایمنی در رانندگی مورد استفاده قرار گیرد، شناسایی دقیق پارامترهای مؤثر بر تصادفات و ارزیابی تأثیر آنها میباشد. در سالهای اخیر توجه به مسئله تعیین تأثیر عناصر آب و هوایی بر روی شدت و تعداد تصادفات جادهای افزایش یافته است. بررسی ارتباط بین رخداد تصادفات جادهای و عناصر جوی در جاده برونشهری شهرستان گرمی- اردبیل (محور برزند) است. در این راستا، تأثیر عناصر اقلیمی (میزان بارش، دمای حداقل و تعداد روزهای یخبندان) بر تصادفات جادهای در رویداد سوانح مخاطرهآمیز مورد ارزیابی قرار گرفت. آمار کل تصادفات محور برزند از اداره پلیسراه استان اردبیل طی دوره آماری (1394-1390) و نیز آمار ایستگاه هواشناسی شهرستان گرمی در طی یک دوره 11 ساله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این راستا ارتباط آماری با استفاده از نرمافزار برنامهنویسی R صورت گرفت و تحلیلهای آماری انجام شد. نتایج تحلیل عناصر اقلیمی بیانگر این است که اکثر تصادفات در محور برزند، در فصل زمستان اتفاق افتاده است که با آمار تعداد روزهای یخبندان و نیز حداقل دمای مطلق مطابقت دارد. براساس نتایج، بیشترین همبستگی مثبت و معنیدار در سطح 1 درصد (43/0R2=) میان آمار تلفات جانی و تعداد روزهای یخبندان بوده است. علاوه بر این میان دمای حداقل مطلق و تعداد تلفات جانی و افراد مجروح نیز رابطه معکوس معنیدار وجود دارد. در نتیجه، وضع نامطلوب جادهای ناشی از عناصر اقلیمی را میتوان در تشدید آمار تصادفات مؤثر دانست. بر این اساس، ارائه راهکارهای مناسب در تغییر رفتار منجر به کاهش تصادفات مجروحی را میتوان در حوزه تنظیم قوانین و مقررات مدنظر قرار داد.
زهرا عربی، ایوب بدراق نژاد،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
خشکسالی یکی از بلایای محیطی است که فراوانی آن بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک کشور بسیار زیاد میباشد. کمبود بارش اثرات متفاوتی را بر روی آبهای زیرزمینی، رطوبت خاک و جریان رودخانهها بهجای میگذارد. هدف این پژوهش ارزیابی پوشش گیاهی و دمای سطح زمین جهت تحلیل دوره خشکسالی در استانهای قم،چهارمحال بختیاری،اصفهان و مرکزی با استفاده از تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ، دادههای بارش ایستگاههای سینوپتیک واقع در منطقه، شاخصهای سنجشازدوری همچون شاخص سلامت پوشش گیاهی، وضعیت پوشش گیاهی و شاخص وضعیت درجه حرارت بهمنظور آشکارسازی تغییرات رخداده در بازه زمانی17 ساله(مادیس) و 20 ساله (بارش، جهت صحت سنجی) میباشد. بدین منظور ابتدا با بررسی دادههای بارانسنجی و سینوپتیک ایستگاههای موجود و با استفاده از مدل شاخص بارش استانداردشده سه ماه آوریل، می و ژوئن بهعنوان نمونه انتخاب شد. در این مطالعه تصاویر ماهوارهای با کد(MOD11A2,MOD13A3) از سال 2000 تا 2017 دریافت و روی آنها پیشپردازش و پردازشهای لازم همانند تصحیح هندسی و رادیومتریک انجامگرفت، سپس شاخص بارش استانداردشده با شاخصهای شرایط دمایی، شاخص وضعیت پوشش گیاهی و شاخص سلامت پوشش گیاهی بهصورت تلفیقی به کمک تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد بین ماههای موردسنجش واقع شده، بیشترین روند رو به خشکی در قسمت شرقی این استانها نمایان بوده و بیش از 50 درصد مساحت این استانها را شامل میشود. روند تغییرات این شیب از لحاظ آماری معنیدار است. با توجه به نتایج همبستگیها شاخص وضعیت درجه حرارت با شاخص بارش استاندارد شده از همبستگی قوی نسبت به سایر شاخصها برخوردار بوده است. همچنین میتوان نتیجه گرفت که تصاویر مودیس و شاخصهای پردازششده در کنار شاخص اقلیمی دارای قابلیت لازم برای پایش خشکسالی است. استفاده از نقشههای حاصل از شاخصهای خشکسالی میتواند به بهبود برنامههای مدیریت خشکسالی کمک نموده و نقش بسزایی را در کاهش اثرات خشکسالی ایفا کند.
- احمد حسینی، - مصطفی خوشنویس، - شمس اله عسگری،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
این پژوهش به منظور شناخت ویژگیهای رویشگاهی درختان کهنسال لرگ، زبانگنجشک، داغداغان، چنار، نارون، زیتون، زربین و انجیر در جنگلهای استان ایلام انجام شد. درختان کهنسال بر اساس معیار قطر برابر سینه شناسایی و مشخصات جغرافیایی آنها شامل شهرستان، بخش، روستا، مختصات جغرافیایی و شرایط رویشگاهی شامل شیب، جهت، ارتفاع از سطح دریا، عمق خاک، اقلیم و نزدیکی به منبع آب اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که درختان کهنسال شناسایی شده بجز زربین (70-40 درصد) در طبقات شیب ملایم (10-0 و 30-10 درصد) قرار دارند. درختان کهنسال لرگ، نارون، زبان گنجشک و داغداغان در جهت شمالی، انجیر، چنار و زربین در جهت جنوبی و زیتون در جهت غربی و جنوبی قرار داشتند. درختان کهنسال لرگ، نارون، زبانگنجشک، داغداغان، چنار و زربین در طبقه ارتفاعی 1250-1100 متر و زیتون و انجیر در طبقه ارتفاعی 1400-1250 متر از سطح دریا پراکنش داشتند. درختان کهنسال لرگ، نارون، زبانگنجشک و داغداغان در اقلیم مدیترانهای فراسرد، درختان زربین و برخی از درختان چنار در اقلیم مدیترانهای سرد و درختان انجیر، زیتون و برخی درختان چنار در اقلیم نیمهخشک سرد قرار گرفتند. وجود شیبهای ملایم، بستر خاک مناسب و دسترسی به منابع آبی از ویژگیهای مطلوب جهت پایداری درختان کهنسال مورد مطالعه در این رویشگاهها بوده است.
دکتر علیرضا صادقی نیا، دکتر سمیه رفعتی، دکتر مهدی صداقت،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
این پژوهش با هدف تحلیل فضایی تغییرات اقلیمی دما در ایران انجام شد. ابتدا با استفاده از آزمون من-کندال و شیب سن، روند تغییرات شناسایی شد. سپس با استفاده از روش های تحلیل مولفه های اصلی و خوشه بندی، گستره ایران از لحاظ روند تغییرات سالانه شاخص های فرین در چهار خوشه دسته بندی شد. 38 ،33 ، 18 و 11 درصد از ایستگاهها به ترتیب در خوشه های 1، 2، 3 و 4 قرار گرفتند. شدیدترین روندهای افزایشی در ایستگاههای خوشه یک، که در نواحی پست و کم ارتفاع ایران استقرار دارند رخ داده است. میانگین ارتفاع آنها 535 متر است. ایستگاههای خوشه 2 روند افزایشی متوسط و ایستگاههای خوشه 3 روند افزایشی ضعیفی را تجربه کرده اند. ایستگاههای خوشه 2 غالبا در نواحی شمال غرب و غرب ایران استقرار یافته اند، اما ایستگاههای خوشه 3 نظم خاصی را از نظر پراکندگی فضایی نشان نمی دهند. ایستگاههای خوشه 4 بر خلاف سه خوشه دیگر، روندهای آشکاری را نشان نمی دهند. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که بین عامل ارتفاع و شیب روند شاخص های فرین گرم همبستگی معکوس وجود دارد. یعنی هرچه ارتفاع کاهش می یابد، شیب روند افزایش می یابد. بنابراین ایستگاههایی که در نواحی پست و کم ارتفاع قرار گرفته اند نسبت به نواحی مرتفع، تغییرات اقلیمی شدیدتری را تجربه کرده اند. همچنین تغییرات اقلیمی شاخص های حدی گرم قوی تر از شاخص های حدی سرد و روند افزایش دماهای کمینه بیشتر از دماهای بیشینه است. علاوه بر آن، تعداد شب های گرم با شیب بیشتری نسبت به تعداد روزهای گرم افزایش یافته است.
فاطمه فلاحتی، بهلول علیجانی، محمد سلیقه،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
برف منبعی مطمئن در تامین آب بوده و آگاهی از توزیع و مقدار آب موجود در آن، می تواند در مدیریت منابع آب بسیار حیاتی باشد . بنابراین با توجه به تغییر اقلیم و تغییر زمان ذوب برف ،پیش بینی زمان ورود آب حاصل از ذوب برف به چرخه مصرف آب ،جهت برنامه های ریزی های محیطی از اهمیت بسزایی برخوردار است . هدف از انجام این تحقیق بررسی تغییرات حجمی و توزیع زمانی جریان ناشی از ذوب برف در سالهای آتی با تلفیق علم سنجش از دور و GIS و مدلهای اقلیمی می باشد . به منظور بررسی تاثیرات اقلیم بر بارش و دما در این حوضه از مدلهای جدید ncc_noresm1_m و ncar_ccsm4 استفاده شد که تحت سناریوهای RCP2.6 ،RCP4.5 ،RCP6.0 و RCP8.5 اجرا شدند . دما و بارش در چهار دوره آتی ( 2021-2030 ،2031-2040 ،2041-2050 و 2051-2060 )تحت هر چهار سناریو محاسبه شدند . همچنین برای تعیین سطح پوشش برف در حوضه از تصاویر روزانه پوشش برف MODIS (Mod 10 A1) استفاده شده است . از بررسی ارتباط بین مساحت پوشش برف با دما و بارش مشاهده شده ، به منظور پیش بینی سطح پوشش برف در آینده استفاده شده است . نتایج سناریو های RCP ،نشان دهنده افزایش دما و کاهش بارش و پوشش برف در آینده درمنطقه مورد مطالعه می باشد . بررسی رواناب ذوب برف در دوره مشاهداتی (2015-2010) نیز نشان داد حدود 82 درصد از رواناب سالانه در حوضه مورد مطالعه به ذوب برف مربوط است . بیشترین رواناب ناشی از ذوب برف در طول فصل بهار بویژه اواخر این فصل تا اوایل تابستان اتفاق می افتد .نتایج بررسی سناریوهای آینده نشان داد نه تنها سهم ذوب برف از مجموع آب تولید شده در سال کاهش خواهد یافت ، بلکه با تغییر زمان حداکثر ذوب برف از اواخر بهار به اواسط زمستان تا اواسط بهار ، از توزیع مناسب آب حاصل از ذوب برف در طول سال کاسته می شود
علی محمد خورشید دوست، علی پناهی، فرحناز خرم ابادی، حسین ایمانی پور،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر پارامترهای اقلیمی بر توزیع پوشش گیاهی در ایران مرکزی با استفاده از شاخص NDVI میباشد. برای شناخت پراکنش و توزیع پوشش گیاهی از روشهای نوین ناحیهبندی PCA، خوشهبندی و روابط مکانی استفاده شد. بدین منظور دو متغیر اقلیمی (میانگین دما و رطوبت نسبی) از داده های هشت ایستگاه سینوپتیک در بازه زمانی آماری (1986-2018) انتخاب گردید. متناسب با فاصلههای ایستگاهها و تغییرات مکانی شاخص NDVI، شبکهای به ابعاد 15*15 کیلومتر بر روی ایران مرکزی گسترانده شد. در این بررسی برای اطلاع از روند تغییرات شاخص NDVI از آزمون من-کندال به وسیله نرم افزار (MINITAB) استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد که میزان پراکنش پوشش گیاهی در ایران مرکزی با استفاده از شاخص NDVI بین 2/0- تا 64/0+ است. همچنین توزیع و تراکم پوشش گیاهی دارای رشد کمتر از یک درصد میباشد. نتایج این بررسی نشان می دهد متغیر اقلیمی دما بیشترین تأثیر را بر توزیع و تراکم پوشش گیاهی در ایران مرکزی دارد. بررسی توزیع و تراکم پوشش گیاهی ایران مرکزی با استفاده از روش PCA نشان داد که توزیع و تراکم پوشش گیاهی ایران مرکزی متاثر از هشت عامل است که عامل اول و دوم به تنهایی 56/81 درصد رفتار پوشش گیاهی را در ایران مرکزی تبیین مینمایند. درنهایت با انجام تحلیل خوشهای سلسله مراتبی و با روش ادغام وارد بر روی ماتریس نمرات عاملها، سه ناحیه توزیع و پراکنش پوشش گیاهی نامنظم، متوسط و یکنواخت در ایران مرکزی شناسایی و نمایش داده شدند.
دکتر همایون مطیعی، خانم صبا احراری،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
یخچالها از جمله منابع آبی مهم در جهان بوده که بشدت تحت تاثیر گرمایش جهانی و تغییر اقلیم واقع شدهاند. این مقاله به بررسی اثرات اقلیم بر تغییرات سطح پوشش برف و یخ منطقه تختسلیمان واقع در استان مازندران در طی سه دهه گذشته با استفاده از سنجش از راه دور پرداخته شده است. به همین منظور، تصاویر مربوط به ماه ژوئن میلادی ماهوارههای لندست-5 و 8 در بازه زمانی 1990 تا 2021 و همچنین دادههای محصول دمای هوای سنجنده ERA5 در پلتفرم گوگل ارث انجین پردازش شد تا میزان دما و سطح پوشش برف و دمای هوای منطقه مورد بررسی مورد محاسبه و بررسی قرار گیرد. در این پژوهش به منظور تشخیص سطوح پوشیده از برف و یخ، از شاخص NDSI (شاخص سطح نرمالشده پوشش برف) و برای ارزیابی روند دادهها از ضریب کاپا و آزمون من-کندال استفاده گردید. نتایج صحت کلی و ضریب کاپا در سامانه گوگل ارث انجین نشان از صحت کلی 94 درصد و ضریب کاپا 89 درصد در سال 2021 دارد که نشان از مطابقت بالای این روش با دادههای واقعی است. نتایج بدستآمده در این تحقیق در طی بازه زمانی مورد بررسی نشاندهنده افزایش حدودا 1.5 درجهای دما در طول سه دهه گذشته در سطح معنیداری 95 درصد می باشد. نتایج نشان می دهد که سطح پوشش برف و یخ یخچالهای تخت سلیمان در ماه ژونن ( خرداد) از مقدار 127 کیلومترمربع در سال 1990 با کاهش 80 درصدی به 22 کیلومترمربع در سال 2021 رسیده است. روند تغییرات سطح پوشش برف ماه ژوئن نیز با آزمون من-کندال بررسی شد که نشان دهنده روند منفی معنادار در سطح معنیداری بین 80 تا 90 درصد می باشد. به طور کلی این نتایج نشاندهنده افزایش دما و کاهش سطح برف و یخ این منطقه در طی دوره آماری مورد مطالعه میباشد و ادامه روند زوال تدریجی یخچال های این منطقه در آینده، تهدیدی جدی برای منبع آب پایین دست و محیط زیست اطراف آنها می باشد.
آقای لقمان خداکرمی، دکتر سعید پورمنافی، دکتر علیرضا سفیانیان، دکتر علی لطفی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
مصرف سوختهای فسیلی در مناطق شهری، موجب انتشار مقادیر زیادی گاز گلخانهای به جو میشود. بنابراین، مطالعه پایش میزان گاز دی اکسید کربن منتشر شده از مناطق شهری به یک موضوع مهم پژوهشی تبدیل شده است. هدف اصلی این مطالعه، کمیسازی مکانی انتشار دی اکسیدکربن ناشی از احتراق سوختهای فسیلی در شهر اصفهان میباشد. بدینمنظور در پژوهش حاضر برای کمیسازی میزان گاز دیاکسیدکربن، بر اساس منابع تولید آن، در مقیاس شهری و درک تفاوت انتشار دیاکسید کربن در سطح شهر از روش "پایین به بالا" استفاده شد. در این روش میزان انتشار به تفکیک منابع مختلف مصرف انرژی محاسبه شده و سپس نقشه توزیع مکانی انتشار تهیه شد. نتایج این تحقیق نشان داد، میزان انتشار گاز دی اکسید کربن در فرآیند احتراق سوختهای فسیلی در محدوده شهر اصفهان ۸۴/۱۳۸۵۵۵۲۵ تن در سال میباشد که به تفکیک منابع احتراقی ثابت و متحرک بخشهای نیروگاهی، خانگی، تجاری، حملو نقل جادهای و ریلی و حملونقل غیرجادهای (ماشینآلات کشاورزی) بهترتیب ۶۱/۵۰، ۷۸/۲۱، ۱۸/۱۷، ۹۲/۴، ۳۷/۴، و۱۴/۱ درصد از کل میزان گاز دی اکسید کربن سالانه را در شهر منتشر میکنند. بهطور کلی، با بهکارگیری روش پایین بهبالا در نقشهسازی انتشار دیاکسیدکربن اقدامات کاهشی را میتوان در بخشهای مختلف بهصورت بسیار کارآمدتر بهکار گرفت.
آقا سید محمود حسینی صدیق، آقا مسعود جلالی، آقا حسین عساکره،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
گسترش قطب سوی کمربندگرمسیری را در اثر تغییرات آب و هوایی ناشی از فعالیتهای انسانی، به ویژه افزایش گازهای گلخانهای و تغییر کاربری اراضی زمین میدانند. تغییرپذیری پهنای کمربند گرمسیری به عرضهای جغرافیایی بالاتر حاکی از گسترش منطقه خشک نیمه گرمسیری است که این امر حاکی از افزایش فراوانی خشکسالی در هر نیمکره است. به منظور تغییرپذیری پهنای کمربند گرمسیری نیمکره شمالی در عرضهای میانه از شاخص های کسر بارش از تبخیر، مؤلفه مداری بردار باد، تابع جریان نصفالنهاری، دمای سطح وردایست، تابش موج بلند خروجی زمین و فشار سطح زمین استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد، گسترش عرض جغرافیایی کمربندگرمسیری با تابع جریان نصفالنهاری به سمت عرضهای جغرافیایی بالاتر با 1 تا 3 درجه عرض جغرافیایی و تاثیر فرونشینی گردش هدلی افزایش دامنه تبخیر از بارش را نشان داده است که کسر بارش از تبخیر 1 تا 3 درجه عرض جغرافیایی افزایش داشته است. جت جنب حاره در حرکت شاخههای فوقانی وردسپهر از گردش هدلی با 2 تا 4 درجه عرض جغرافیایی افزایش داشته است که میتواند بر سامانههای رطوبتزای گذری و همچنین بر میزان بارشها اثر منفی داشــته باشـد. گسترش قطبسوی کمربند گرمسیری که پیامدی از دگرگونی و مخاطرات آب و هوایی به شمار میرود، جا به جایی مکانی قطب سوی رودباد جنب حارهای را در پی خواهد داشت و در نتیجه کمربندهای خشک جنب حارهای به سمت قطب را ارائه میکنند؛ و همچنین تابش موج بلند خروجی زمین 1 تا 2 درجه عرض جغرافیایی افزایش یافته و دلیلی بر افزایش گرما در وردسپهر فوقانی گردیده است و این باعث افزایش خشکی و کاهش خفیف ابر در وردسپهر فوقانی شده است و همچنین باعث گسترش کمربند گرمسیری به سمت عرضهای جغرافیایی بالاتر شده است. به طور کلی، یافتههای پژوهش نشان داد که اکثر شاخصهای کمربند گرمسیری از سال 1979 روند افزایشی داشته است.
دکتر مسلم سواری،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
دسترسی به مقدار کافی مواد غذایی و سلامت تغذیهای از محورهای اساسی توسعه است و زیربنای پرورش نسل آتی کشور محسوب میشود. براساس مطالعات نقش تغذیه در سلامت، افزایش کارآیی و ارتباط آن با توسعه اقتصادی مورد تایید قرار گرفته است. همچنین، دسترسی به غذای کافی و مطلوب از ابتداییترین حقوق انسانهاست. اما مطالعات مختلف نشان میدهد جوامع روستایی که خود به عنوان متولیان امنیت غذایی مطرح هستند با مشکلات ناامنی غذایی روبهرو هستند که در شرایط خشکسالی این موضوع به مراتب وضعیت نامناسبتری دارند به این دلیل که خانوارهای روستایی همواره در خط مقدم آسیبپذیری از خشکسالی هستند و در صورت نبود سیستمهای کاهش خطر به سرعت تابآوری خود را از دست میدهند و از بخش کشاورزی خارج میشوند. لذا نیاز است اقداماتی اندیشیده شود تا آنان در شرایط خشکسالی همچنان در بخش کشاورزی فعالیت کنند و ستون فقرات امنیت غذایی در کشور حفظ شود. در راستای این مهم این پژوهش با هدف کلی طراحی الگوی پیشنهادی امنیت غذایی پایدار در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری شامل تعدادی از متخصصین امنیت غذایی و کارشناسان کشاورزی بود. لذا برای انتخاب نمونههای مورد مطالعه، از نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی (ارجاع زنجیرهای) استفاده شد نمونهگیری تا اشباع دادهها ادامه یافت، در آخر تعداد شرکت کنندگان در تحقیق به 31 نفر رسید. روش تحقیق از نوع کیفی به روش نظریه داده بنیاد بود. دادههای پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق و بحث گروهی جمعآوری و با سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج بررسی الزامات امنیت غذایی پایدار در قالب روش داده بنیاد شامل 68 کد اولیه بودند که در نهایت به منظور طراحی مدل بهبود امنیت بهبود امنیت غذایی پایدار در شرایط خشکسالی به 8 الزام (مدیریتی، الزامات تکنولوژیکی، سیاسیتی و حمایتی، زیرساختی، فرهنگی و توانمندسازی، متنوعسازی، حفاظتی، پایدارسازی) تبدیل شدند و در قالب مدل اشتراوس و کوربین جایگذاری شدند.
دکتر ابراهیم یوسفی مبرهن، دکتر منصور قدرتی، دکتر محمد خسروشاهی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
پدیده گردوغبار خطرهای فراوانی را برای جامعه بشری داشته و اهمیت ویژهای برای ساکنان ایران دارد. پژوهشگران مختلف از زوایای متفاوت این پدیده را مورد مطالعه قرار دادهاند و از نظر اهمیت موضوع و مخاطرات ناشی از آن، همچنان در صدر موضوعهای مورد علاقه پژوهشگران در سراسر جهان قرار دارد. هدف از پژوهش حاضر نیز استفاده از شاخص DSI در ارزیابی و پهنهبندی توفانهای گردوغباردر استان سمنان است. در این تحقیق توزیع زمانی توفانهای گردوغباراستان سمنان با درنظرگرفتن شرایط آب و هوایی و میانگین سرعت باد غالب منطقه مورد مطالعه در طی سالهای 2003 تا 2017 در پنج ایستگاه سینوپتیک مورد بررسی قرار گرفت. همگن بودن پارامترهای اقلیمی و شاخصهای توفان ریزگرد و روند این دو متغیر با استفاده از رگرسیون خطی در محیط نرمافزار SPSS محاسبه گردید و پس از بررسی روند تغییر شاخص یونپ، اطلاعات حاصل در محیط نرمافزار ArcGIS پهنهبندی شد. نتایج این مطالعه نشان داد که در طی دوره آماری مورد بررسی، شاخص DSI همزمان با افزیش شدت خشکی افزایش یافته است درحالیکه همبستگی آن با شاخص خشکی طی دوره 15 ساله در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار نبوده است. نقشه پهنهبندی شاخص DSI نشان داد که شهرستان شاهرود و دامغان از شاخص توفان گردوغبار بالاتری نسبت به سایر مناطق برخوردار هستند. همچنین همخوانی به نسبت مناسبی بین شاخص DSI و خشکی در منطقه وجود دارد بهطوریکه هرگاه دوره تری بوده، مقدار DSI به دنبال آن کاسته شده و هرگاه دوره خشکی بوده، مقدار شاخص گردوغبار افزایش یافته است.
سید محمد خادمی نوش آبادی، دکتر مریم امیدی نجف آبادی، دکتر سید مهدی میردامادی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
تغییر اقلیم در ایران باعث کاهش بارندگی، افزایش درجه حرارت و خشکسالی های مستمر گردیده است. تولید کشاورزی در ایران متاثر از تغییر اقلیم با کاهش میزان تولید محصولاتی مانند گندم مواجه شده است. با توجه به سیاست دولت در خودکفایی تولید گندم و ایجاد امنیت غذایی پایدار استفاده از فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند برای مقابله با اثرات تغییر اقلیم ضرورت دارد. هدف این مطالعه طراحی الگوی رفتاری بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند با تاکید روی انگیزه می باشد. روش این پژوهش کمی، از نظر هدف کاربردی و داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است. برای آزمون مدل و فرضیه ها از مدلسازی معادلات ساختاری بیزی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش 800 گندمکار شهرستان نظرآباد استان البرز می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 260 نفر و روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای با انتساب متناسب تعیین شد. نتایج نشان داد هنجارهای شخصی(0/453)، هنجارهای ذهنی(0/221) و کنترل رفتاری درک شده(0/185) بترتیب موثرترین متغیرها بر قصد بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند می باشند. گویه استفاده از کشاورزی حفاظتی در سال آینده در قصد بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند، گویه استفاده از این فناوری ها بدلیل تاثیر افراد فامیل در هنجارهای ذهنی، گویه احساس بهتر و موثرتر بودن در استفاده از این فناوری ها در هنجارهای شخصی و گویه دسترسی به آموزشهای مربوط به فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند در کنترل رفتاری درک شده، بیشترین تاثیر را روی رفتار بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند دارند.
دکتر سید کرامت هاشمی عنا،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
چکیده
جهت بررسی رفتار فصلی طول دورههای خشک از دادههای بارش در مقیاس روزانه برای 44 ایستگاه سینوپتیک ایران و دورهآماری30 ساله (2018-1988) استفاده شد. بعد از یکپارچهسازی آماری دادهها، دورههای بلندمدت با تداوم بیش از 20 روز مبنای مطالعه قرار گرفتند. در گام بعدی برای تعیین وزن فصلی دورهها از روش ارزیابی گامبهگام منطق فازی-عددی سوارا(SWARA)، استفاده شد. در چهار گام اساسی اهمیت نسبی دورههای پرتکرار، وزن اولیه، وزن نهایی و نرمال شده دورهها مشخص شد.
اثرگذاری و وزن هرکدام از معیارها با روش سوارا در محیط فازی نشان داد که در مناطق غربی و شمالی کشور، بیشترین وزن اولیه در تبیین دورهها را فصل زمستان و بهار و معیارهایی مانند برگشتپذیری و درصد احتمال رخداد دارا هستند. در تبیین نهایی نیز این دو فصل وزن بالایی داشتند. این دو فصل بیش از 65 درصد وزن دورهها در این مناطق را تبیین میکنند. در مناطق جنوبی و بخشهایی از مرکز(اصفهان، شرق فارس و غرب کرمان)، فصل زمستان و پاییز بیش از 71 درصد وزن دورهها را تبیین میکنند. در بین معیارهای تبیینکننده وزن دورهها نیز معیار برگشتپذیری و احتمال رخداد بیش از 55 درصد وزن را به خود اختصاص داده است.
تغییرپذیری معیارها در مناطق شمالی و مرطوب کشور از برگشتپذیری، تداوم و احتمال رخداد بیشتری برخوردار است. این امر حاکی از این امر است که مرز مناطق خشک در آینده اقلیم ایران به سمت مناطق شمالی جابهجا میشود. میتوان اذعان نمود که رفتار دورههای خشک بلندمدت بیشتر تابعی از دو معیار برگشتپذیری و احتمال رخداد آنهاست.
اقای ابوالقاسم فیروزی، دکتر اکرم بمانی، دکتر ملیحه عرفانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
تغییرات کاربری اراضی با تغییر ویژگیهای پوشش سطحی مانند شکل مناطق ساخت و ساز شده ، میزان جذب گرما ، مصالح ساختمانی، آلبدوی سطحی و میزان پوشش گیاهی منجر به تغییرات دمای سطح زمین میشود. الگوی تغییرات دمای زمین در کاربری ساخت و ساز شده در مناطق گرم و خشک بر خلاف مناطق مرطوب باعث کاهش دمای سطح زمین و به عبارتی پدیده جزایر سطحی سرد شهری میشود. با توجه به توسعه شتابان مناطق شهری و صنعتی در دشت اردکان- یزد در دهههای اخیر، این مطالعه با هدف بررسی تغییرات الگوی دمایی سطح زمین با استفاد از تصاویر ماهوارهای لندست 7 و 8 برای دو فصل زمستان و تابستان سالهای 2002 و 2019 انجام شد. علاوه بر آن ارتباط کاربری اراضی/پوشش اراضی با دمای سطح زمین نیز بررسی شد. الگوریتمهای مورد استفاده جهت به دست آوردن دمای سطح زمین برای تصاویر لندست 7 روش تک پنجره و برای تصاویر لندست 8 مدل دفتر علوم لندست بود. نتایج این مطالعه نشان داد که جزایر سرد در مناطق ساخت و ساز شده شهری در فصول زمستان و تابستان تشکیل شدهاند و از سال 2002 تا 2019 وسعت جزایر سرد در زمستان کاهش و در تابستان روندی افزایشی داشته و در همین مدت وسعت جزایر حرارتی در زمستان و تابستان کمتر شده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش میتوان نتیجهگیری کرد که افزایش 6/7 درصدی مناطق ساخت و ساز شده در دوره 17 ساله موجب افزایش جزایر سرد سطحی شده و با کاهش بیش از 32 درصدی مناطق دارای پوشش گیاهی و باغات در دشت اردکان جزایر حرارتی در فصل تابستان گسترش بیشتری داشته است.
خانم حلیمه شاهزائی، دکتر محسن حمیدیان پور، دکتر مهسا فرزانه،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
شار گرمای محسوس و شار گرمای نهان از جمله متغیرهایی هستند که وابستگی زیادی به دما دارند و از طرفی اکثر متغیرهای هواشناسی وابسته به دما میباشند. لذا در این پژوهش قصد داریم با بررسی سیر تغییرات شار گرمایی محسوس و گرمای نهان و نسبت بین این دو به بواکاوی و آشکارسازی تغییرات اقلیمی ایران بپردازیم. بدین منظور از دادههای باز تحلیلی NCEP/NCAR شامل شار گرمای محسوس و نهان طی دورۀ 1948-2020 در محدوده ایران استفاده شد. از نسبت این دو شار گرمایی، میزان ضریب باون محاسبه شد. برای تحلیل فضایی زمانی – مکانی آنها از روشهای درونیابی استفاده شد. ضمن اینکه با بهرهگیری از روشهای ناپارامتریک من کندال و شیبسن تغییرات فضایی و زمانی نیز بررسی شد. بخش اوّل نتایج نشان داد که به لحاظ مکانی میزان ضریب باون تابعی از عرض جغرافیایی و ناهمواریها میباشد. و به لحاظ زمانی کمترین مقدار مربوط به ماه ژانویه و بیشترین مقدار مربوط به ماه ژوئیه است. نتایج بخش دوّم بیانگر این مطلب است که ضریب باون در طول زمان دارای سیر و روندی مثبت است. سیر صعودی آن بیانگر افزایش ضریب خشکی کشور است. به طوری که این وضعیت در روند مثبت و افزایش دما قابل مشاهده است.
لیلا احدی، حسین عساکره، یونس خسروی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
تغییرات شدید آب و هوایی (و گرمایش کرۀ زمین) در سال¬های اخیر به تغییر الگوهای جوی و پدید آمدن ناهنجاری¬های اقلیمی در اغلب نقاط جهان منجر شده است. فرایند تغییر اقلیم بهویژه تغییرات دما از مهمترین چالش¬ها در قلمرو علوم زمین و علوم محیطی است. هرگونه تغییر در مشخصه¬های دما بهعنوان یکی از عناصر مهم اقلیمی هر منطقه موجب تغییر در ساختار اقلیمی آن منطقه می¬گردد. از اینرو شناخت تغییرات و روند دما در برنامه¬ریزی¬های محیطی مبتنی بر دانسته¬های آب وهوایی هر نقطه و ناحیه امری ضروری به نظر می¬رسد. به همین جهت پژوهش حاضر به شبیهسازی دمای روزانۀ (کمینه، بیشینه و میانگین) شهر زنجان تا سال 2100 میپردازد. روش اجرای پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری دادهها کتابخانهای (اسنادی) است. برای بررسی دمای شهر زنجان از دادههای کمینه، بیشینه و میانگین روزانۀ دما از ایستگاه همدید شهر زنجان طی دوره 2021-1961 استفاده شد. دادههای مدل گردش عمومی جوی جهت شبیهسازی متغیرهای اقلیمی (دمای کمینه، متوسط و بیشینه) با استفاده از شگرد شبکه عصبی مصنوعی و سناریوهای اقلیمی، در دورههای آتی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از شبیهسازی فرینهای دمایی با استفاده از سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5، نشان داد که افزایش متوسط دمای روزانه، کمینه و بیشینه تحت تمامی سناریوها، بهترتیب 6/3، 3/3 و 7/2 درجۀ سلسیوس برای دورۀ 2022-2100 محتمل است. بررسی دادههای ماهانۀ شبیهسازی شده تحت سناریوها و دادههای مشاهده شدۀ نظیر نشان میدهد که احتمال دارد کمینه، میانگین و بیشینۀ دما در ماههای ژانویه و فوریه بیشترین افزایش را داشته باشند. در حالیکه با توجه به 3 سناریو، احتمال دارد که میانگین کمینه در ماه اوت، متوسط دما در ماه آوریل و بیشینۀ دما در ماه اکتبر کمترین افزایش را تجربه کنند. همچنین دمای فصلی شبیهسازی شده تحت سناریوها نشان میدهد همه فصلهای سال بهویژه فصلهای سرد سال، گرمتر خواهند شد. شمار رخداد فراوانی فرینها نیز در هر سه مقیاس دمایی (کمینه، میانگین و بیشینه) برای چارک 25ام و75ام در هر سه سناریو افزایش خواهد یافت.
صدیقه فرهود، اسدا.. خورانی، عباس افتخاریان،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
در بیشتر مطالعات مرتبط با تغییراقلیم، آشکارسازی روندهای پتانسیلی در متوسط طولانی مدت متغیرهای اقلیمی مطرح شده است، در حالیکه مطالعه تغییرپذیری فضایی- زمانی رویدادهای حدّی نیز دارای اهمیت است. در این پژوهش دادههای روزانهی دمای حداکثر، دمای حداقل و مجموع بارش 49 ایستگاه سینوپتیک با 30 سال دورهی آماری(2020-1991) برای تجزیه و تحلیل شاخصهای حدّی مورد استفاده قرار گرفته و 15 شاخص حدّی بارش و دما در محیط برنامه R استخراج گردید. درنهایت با استفاده از آزمون ناپارامتریک من-کندال روندهای این شاخصها محاسبه شد. مقادیر این شاخصها برای دورههای بازگشت 50، 200 و 500 ساله برآورد گردید و نقشههای آن مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که روند شاخصهای بارش به جز شاخص طول دوره خشک (CDD) کاهشی است در حالیکه روند شاخصهای حدّی دما به جز دو شاخص روزهای با دمای حداکثر و حداقل روزانه زیر صفر درجه، افزایشی است. از نظر فضایی شاخصهای گرم در نواحی شمال غربی، شاخصهای سرد در نیمه جنوبی کشور دارای روند افزایشی بوده و حاشیه دریای خزر، دریای عمان و خلیج فارس و مناطق کوهپایهای زاگرس تاثیرپذیرترین مناطق در نتیجه افزایش روند بودهاند. همچنین مقادیر شاخصها برای دوره بازگشتهای 50، 200 و 500 ساله برآورد شدند. در نتیجه بررسی های انجام شده، شمال غرب کشور بیشترین مقادیر شاخصها را در دوره بازگشتهای مختلف در شاخصهای دما دارد. افزایش مقادیر شاخصهای R10 ، R20 ، RX1day و RX5day در دوره بازگشتهای مختلف بیشتر در رشته کوه زاگرس و البرز بوده است و شاخصهای CWD، CDD و SDII در حاشیه دریاهای خزر و خلیج فارس بیشترین مقادیر را داراست.
دکتر سارا کیانی، دکتر مراد کاویانی، دکتر امیرعلی توسلی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
محدوده دریاچه نمک میان سه استان اصفهان، قم و سمنان قرار گرفته است اما کارکرد دریاچه نمک و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن بر محیط طبیعی، محیطزیست و محیط اقتصادی و اجتماعی پیرامون آن و استانهای دیگری را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. طبیعتاً شکلگیری بحران در این دریاچه، میتواند از نظر زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی، تأثیرات منفی بر جوامع انسانی و ساکنان نواحی پیرامون داشته باشد. پژوهش حاضر بر آن است که تغییرات زمانی- مکانی پلایای دریاچه نمک و در وهله بعدی بررسی و تحلیل اثرات تغییرات پلایا بر امنیت زیستمحیطی نواحی پیرامونی را بررسی و واکاوی کند. برای دستیابی به این هدف، در ابتدا، با استفاده از شاخصهای شوری خاک از جمله شاخص شوری استانداردشده (NDSI)، شاخص شوری 1 (SI1)، شاخص شوری 2 (SI2 ) و شاخص درجه روشنایی(BI)، پهنههای نمکی طی بازه زمانی 30 ساله (1992-2021) با فواصل زمانی پنجساله شناسایی شد. سپس با استفاده از روش حداکثر احتمال (Maximum Likelihood) پهنه پلایای نمک پهنهبندی شد و به چهار نوع پوشش اراضی، شامل پهنه آبی، پهنه مرطوب، پهنه نمکی و کاربری دیگر طبقهبندی شد. نتایج تحقیق نشان داد به دلیل کاهش ورودی آب به دریاچه در نتیجه احداث سد در بالادست حوضه و اثرات تغییر اقلیم، پهنه آبی یا دریاچه فصلی دریاچه نمک از میان رفته و پهنه نمکی در این بخش گسترشیافته است. بیشترین تغییرات دریاچه مربوط به بخش شمال غربی دریاچه است که مهمترین رودخانهها از جمله جاجرود، شور، قرهچای و قمرود به این بخش از دریاچه، زهکشی و تخلیه میشوند. ازاینرو، در نتیجه سدسازی روی رودخانههای مذکور، جریان آب به داخل دریاچه، روندی کاهنده را نشان میدهد. همچنین به دلیل فقدان سکونتگاهها و جوامع انسانی در نزدیکی دریاچه نمک با توجه به وضعیت طبیعی و اقلیمی منطقه، نمیتوان در کوتاهمدت بروز رخدادهای زیستمحیطی که مسائل امنیتی و سیاسی را تحت شعاع قرار دهد انتظار داشت.
سحر عافیتی، دکتر بهلول علیجانی، دکتر سید محمد حسینی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
ســرما و یخبندان، یکی از مخاطرات اقلیمی اســت که همه ســاله باعث ایجاد خســارت در فعالیتهای مختلف میگردد. از سوی دیگر تغییر اقلیم سبب تغییرات مکانی و زمانی یخبندان میشود. هدف این پژوهش تحلیل تغییرات زمانی - مکانی و پیشبینی آینده یخبندانهای استان همدان است. جهت پیشنگری دمای حداقل روزانه استان از مدل CanESM2 استفاده شد و ریزمقیاسنمایی دادههای مدلهای گردش کلی با استفاده از مدل LARS-WG صورت گرفت. شبیهسازی پارامترهای فوق برای دوره 30 ساله (2050-2021) و تحت سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5برای ایستگاههای منتخب انجام شد. نتایج حاصل از بررسی ماهانه دمای کمینه در ایستگاههای مطالعاتی استان نشان داد که دمای کمینه در دوره (2050-2021) در همه ایستگاههای مورد بررسی بر طبق هر سه سناریو و در همه ماههای سال نسبت به دوره پایه افزایش خواهد داشت. متوسط دمای کمینه استان برابر با 2/5 درجه سلسیوس است که این مقدار در دهههای آتی بر اساس سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب به 6، 2/6 و 3/6 درجه سلسیوس خواهد رسید که بیشترین تغییرات مربوط به ایستگاه نوژه و کمترین آن مربوط به همدان است. توزیع فضایی آغاز و پایان یخبندان در دوره آینده بیانگر آن است که یخبندان در نواحی شمال شرقی و شمالی استان زودتر از سایر مناطق استان شروع و دیرتر خاتمه مییابد در حالیکه در نواحی جنوبی استان دیرتر شروع و زودتر به پایان میرسد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات آغاز یخبندان در دهه آینده نسبت به دوره پایه نشان داد که در همه ایستگاههای مورد مطالعه آغاز یخبندان بین 3 تا 11 روز کاهش خواهد یافت.
خانم وحیده صیاد، دکتر بهلول علیجانی، دکتر زهرا حجازی زاده،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
ایران کشوری کم بارش همراه با ریزشهای جوی با شدت بالا است که سیستمهای سینوپتیکی مختلف بر روی آن تأثیرگذارند، از مهمترین این سیستمها کمفشار سودانی است، لذا شناخت کمفشارهای منطقه سودان از اهمیت خاصی برخوردار است، هدف از این مطالعه جمعآوری یک شناخت کامل و جامع از مجموعه مطالعات انجامشده در رابطه با این کمفشار، ساختار و شکلگیری و تأثیرات آن بر اقلیم مناطق اطراف است. مطالعه حاضر با استفاده از روش کتابخانهای و جستجو در منابع معتبر علمی و پژوهشی در رابطه با تحقیقات انجامشده در مورد کمفشار سودان انجامگرفته است و هیچگونه دادهپردازی در آن انجامنشده است، به اینگونه است که تغییرات زمانی و مکانی کمفشار سودان را طی چند سال و اثر آن بر اقلیم مناطق اطراف بهویژه ایران را موردبررسی و تحلیل قرار داده است. بهطور کل نتایج این تحقیق را میتوان به چند دسته تقسیم کرد که شامل مطالعات در رابطه با شناخت و مطالعه کمفشار سودان، ساختار و شکلگیری آن در طول زمان، الگوهای فشار مؤثر بر آن در سطوح مختلف اتمسفر و اثرات آن بر اقلیم مناطق اطراف بهویژه ایران موردبررسی قرارگرفته است، در ادامه تأثیر این کمفشار بر بارشهای فصلی و بهاری ایران، بارش برف و تگرگ، سیل، طوفانهای تندری و همچنین تأثیر الگوهای پیوند از دور بر این سامانه کمفشار نیز مطالعه شده است و در آخر تحلیل این یافتهها موردبررسی قرارگرفته است. میتوان نتیجه گرفت که سامانه کمفشار سودانی یک ناوه معکوس در منطقه شمال شرق افریقا و جنوب غرب خاورمیانه میباشد که عامل تقویت و جابجایی آن در ترازهای بالایی ناوه مدیترانه و رودباد جنب حاره است و در سطح زیرین تزریق رطوبت از دریای عرب و عمان از طریق پرفشار عربستان به داخل آن است که عامل ناپایداری شدید بر روی ایران و یک عامل اصلی ایجاد بارشهای سنگین در مناطق مختلف کشور میباشد.