55 نتیجه برای ایران
دانا رستمی، سید اسعد حسینی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
گردوغبار یکی از مخاطرات محیطی و از پدیده های جوی آشنا برای ساکنان مناطق جنوب و جنوب شرقی کشور است. که هر ساله خسارات فراوانی را به بخش های مختلف وارد می سازد. لذا در این پژوهش به بررسی و شناسایی منابع گردوغبار منطقه، شدت و فرکانس گردوغبار، الگوهای حاکم بر آن و مناطق تحت سیطره گردوغبار در طول دوره آماری 30 ساله (2013-1984) پرداخته شد. بدین منظور از ترکیب تحلیل های آماری، همدیدی و سنجشازدوری و داده های GDAS، دادههای دما، سمت و سرعت باد و ارتفاع ژئوپتانسیل، تصاویر MODIS و داده های ساعتی ایستگاه های هواشناسی بهره گرفته شد. نتایج حاصل نشان داد که ماه های ژوئن، جولای ، اوت و می به ترتیب از نظر فراوانی و شدت با دید کمتر از 1000 متر بیشترین رخداد و ماه دسامبر کمترین رخداد گردوغبار را دارند و دریاچه خشک شده هامون، بیابان های افغانستان، حاشیه ها جنوبی و شرقی لوت، بیابان ربع الخالی، مناطق مرکزی و شمال شرقی عربستان و جنوب عراق، منابع اصلی و مولد گردوغبار منطقه مورد مطالعه هستند. همچنین مسیر شمال – شمال غربی و شمال غربی - جنوب شرقی و در موارد محدودی غربی- شرقی مسیرهای اصلی ورود این پدیده به منطقه مورد مطالعه هستند. نتایج واکاوی همدیدی نیز نشان داد که در دوره گرم سال کمفشار موسمی و کم فشار جنوب شرق ایران با هم تلفیق شده و در نهایت در تقابل با پرفشار مستقر بر دریای خزر و شمال ایران سبب شیو فشار شدید و ایجاد بادهای پرسرعت بر روی جنوب شرق ایران میشود که با توجه به نبود رطوبت و خشکی منطقه، هسته گردوغبار شکل میگیرد و موقعیت مکانی کمفشار سبب مکش شدید هوا و انتقال این پدیده به جنوب شرق ایران میشود. در دوره سرد سال نیز با ورود بادهای غربی ناوه عمیقی بر روی مدیترانه در تراز میانی و پیرو آن ایجاد همگرایی سطحی و فعالیت بین دو مرکز واگرایی بالایی و همگرایی سطحی سبب ناپایداری شدید و صعود هوا روی عراق و عربستان میشود. نتیجه چنین سازوکاری ایجاد جریانهای پر سرعت باد و در صورت کم بودن رطوبت، هسته گردوغبار بر روی منطقه شکل می گیرد.
زهرا حجازی زاده، میثم طولابی نژاد، زهرا زارعی چقابلکی، بهزاد امرایی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
این تحقیق باهدف شناسایی کانون و عوامل همدید موج طوفان گردوغبار 16 تا 19 ژوئن 2015 در غرب ایران انجام گرفت. جهت بررسی شرایط همدیدی علل وقوع این پدیده، از مجموعه دادههای پیشبینی میانمدت جوی مرکز اروپائی (ECMWF) باقدرت تفکیک 0/125درجه قوسی شامل، ارتفاع ژئوپتانسیل، امگا، فشار تراز دریا، مؤلفههای مداری و نصفالنهاری، رطوبت ویژه، رطوبت خاک تا عمق 10 سانتیمتری و عمق اپتیکی گردوغبار استفاده گردید. جهت مسیریابی منشأ ذرات گردوغبار مدل حداقل پارامترهای هواشناسی (Hysplit) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که ناپایداریهای ایجادشده توسط کمفشارهای حرارتی سطح زمین و تحرکات پرفشار عربستان، همراه با استقرار یک بریده کمفشار در سطوح میانی جو در شرق خزر در رخداد این مخاطره مؤثر بوده است. بررسی نقشههای ردیابی حاصـل از Hysplit نشان میدهد که دو مسیر کلی برای انتقال گردوغبار به منطقه موردمطالعه قابلتشخیص است. 1- مسیر شمال غربی- جنوب شرقی در ارتفاع 1500 متری: که با عبور از روی هستههای گردوغبار شکلگرفته در غرب عراق و شرق سـوریه عمـل انتقـال به نیمه غربی ایران را انجام میدهند؛ بطوریکـه این جریانات توانستهاند گردوغبار را تا جنوب غرب ایران نیز انتقال دهند.2- مسیر غربی- شرقی در ارتفاع 500 تا 1000 متری: منبع ذرات این مسیر داخل کشور (اطراف هورالعظیم) است که منشأ اصلی گردوغبار روزهای 18 و 19 ژوئن در لرستان بوده است. با توجه به اینکه رطوبت خاک بیابان های عراق و سوریه تا عمق 10 سانتیمتری کمتر از 15 درصد بوده است، با عبور جریانات از روی این مناطق، ذرات ریز خاک بهراحتی توسط سامانههای همدید به سمت غرب ایران منتقل شده است
وحید صفریان زنگیر، بهروز سبحانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
با توجه به اهمیت فرین دما در بخش تولیدات کشاورزی و باغی که هر ساله خسارات قابل توجه ی را در این بخش به بار می آورد. برای جلوگیری از خسارات وارده در این بخش باید پژوهش های دقیق انجام گرفته و سپس با مدیریت و برنامه ریزی بر این مساله فایل آمد. هدف پژوهش حاضر بررسی و پیشبینی اثرات مخاطرهای دمای فرین ماهانه بر روی محصولات باغی و کشاورزی در نوار شمالی ایران میباشد. برای این منظور ابتدا داده های فرین دمای تمامی ایستگاه در بازه زمانی 30 ساله اخذ شد و سپس با استفاده از مدل شبکه عصبی تطبیقی Anfis داده ها برای خطاسنجی و پیشبینی برای 6 سال آینده انجام شد سپس برای سنجش تناسب اراضی نوار شمالی ایران برای کشت براساس داده های پیشبینی شده با به کارگیری دو مدل Vikor و Topsis اقدام شد. براساس یافته های پژوهش با توجه به مدلسازی خطایابی فرین دمای حداکثر کمترین خطایابی را نسبت به حداقل دما نشان داد. در استان گلستان فرینهای دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی ضعیف می باشد ولی استان گیلان فرینهای دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی و حداکثر دما شدت بیشتری را دارا میباشد. استان مازندران فرینهای دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی و حداقل دما شدت بیشتری را نشان داد. هر دو مدل تصمیم گیری چند متغیره تاپسیس و ویکور تلفیق داده ها، حداقل دما ایستگاه ها را به خوبی منعکس کردند ولی در دمای حداکثر در ایستگاههای با اولویت بدتر را به خوبی منعکس نکردند.
یوسف قویدل، منوچهر فرج زاده، بشیر قهرمانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
با پیدایش و شدت رو به افزایش پدیده تغییر اقلیم و به تبع آن گرمایش جهانی در سالهای اخیر، وقوع امواج گرمایی نیز همواره رو به افزایش بوده است. منطقه نیمه جنوبی ایران نیز بخاطر نزدیکی به مناطق گرم کره زمین و قرار گرفتن در نوار عظیم بیابانی دنیا در معرض وقوع امواج گرمایی میباشد. در این پژوهش با استفاده از دادههای 16 ایستگاه همدید و دادههای جوّی به شناسایی و تحلیل همدید امواج گرمایی در دوره گرم سال در منطقه مورد مطالعه پرداخته شده است. سپس با استفاده از روش حداکثر بلوکها، امواج گرمایی طبقه بندی شدند. نتایج این بررسی نشان میدهد که امواج گرمایی در حال افزایش بوده و از عوامل اصلی تأثیر گذار بر رخداد امواج گرمایی در منطقه نیمه جنوبی ایران در سطح زمین وضعیت کم فشار و در سطوح فوقانی جوّ پر ارتفاع میباشد. همچنین وزش تودههای هوایی بسیار گرم و سوزان از اطراف به این منطقه نیز تاثیر به سزایی در رخداد این فرینهاتی اقلیمی داشته است.
سحر ندایی طوسی، رزا حسینینژاد،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
تابآوری، بهعنوان انگاشتی برای رویارویی با اختلالات، غافلگیریها و تغییراتغیرمنتظره در سالهای اخیر بهمثابه توانایی مکانها، جوامع و سیستمها در تحملوایستادگی در برابر خطرات بهوجودآمده از تنشهاوفشارها مطرح شدهاست؛ بهنحویکه سیستم بتواند سریعاً به وضعیت پیشاز تنش بازگشته، تهدیدات آتی را پذیرفته و با آنها رویاروییکند. منطقهیمرکزیایران، بنا به منطقهبندی مطالعات طرحکالبدیملیایران مشتمل بر سه استان اصفهان، چهارمحالوبختیاری و یزد، واقع در اقلیم خشکِ بیابانی با بحرانهای متعدد محیطی مواجهاست که وضعیت تابآوریمنطقه را دستخوش اختلال ساخته و در نتیجه طرحوکاربست هدف تابآوریمنطقهای در سیاستگذاریهاوبرنامهریزیها را جهت کاهش آسیبپذیری و مقابله با بحرانهای گوناگون فرامنطقهای آشکار ساختهاست. با وجود آشکارشدن ضرورت طرح مفهوم تابآوری در سطحی فراتر از شهر، همچنان چارچوب مشخصی برای اندازهگیری این وضعیت در سطح منطقه وجودندارد. بر ایناساس پژوهشِپیشِرو، با اعتقاد به فرامنطقهایوچندبعدی بودن موضوع تابآوری بر آناست تا با تعدیلوکاربست مفهوم تابآوری به صورت یکپارچه و چندبعدی در سطح منطقهای چارچوبی مناسب برای سنجش وضعیت تابآوریمنطقهای به شیوهی شاخصترکیبی و از آن طریق برنامهریزی کاهشآسیب و ارتقاء تابآوری ارائهدهد. در این رابطه هدفکلانپژوهش به تدوین چارچوبی بهینه در راستای بررسی، سنجش و رتبهبندی وضعیت تابآوریمنطقهیمرکزیایران اختصاصیافتهاست. نتایج حاصل نشانمیدهد که استان چهارمحالوبختیاری از بالاترین میزان تابآوری برخوردار بوده و پس از آن به ترتیب دو استان اصفهان و یزد قراردارند. در این میان استان یزد پایینترین میزان تابآوری را در بین استانهای منطقهیمرکزی دارد؛ بنابراین، ضروریاست در برنامهریزیها و تخصیص منابع به ارتقاء و بهبود بخشهای دارای اولویت توجه ویژهای شود. رویارویی با دستورکارهای تابآوری مستلزم پذیرش رویکردهای برنامهریزی و تصمیمگیری فرامنطقهای همچون منطقهگراییمحیطزیستی است.
مسعود جلالی، غلامرضا مقامی مقیم، عبدالله فرجی، علی محمد منصورزاده، سید محمود حسینی صدیق،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
امروزه در برنامهریزیهای راحتی و سلامت انسان، بررسی وضعیت تنشهای فیزیولوژیک حرارتی، نقش مهمی را ایفا میکند. در این خصوص میتوان در برنامهریزیهای بلندمدت از آب و هوا و در برنامهریزی کوتاه مدت از شرایط جوّی کمک گرفت. در تحقیق حاضر با استفاده از شاخص دمای معادل فیزیولوژیک تنش حرارتی(PET) اقدام به تهیه اطلس آسایش اقلیم ایران در مقیاس ماهانه گردید. مقادیر محاسبه شده برای 40 ایستگاه کشور با طول دوره آماری مشترک 52 سال (1338-1390) نقشههای تنش فیزیولوژیک حرارتی تهیه شد. بر اساس نقشههای ترسیم شده نقش ارتفاعات در شکلدهی شرایط تنشهای فیزیولوژیک حرارتی بسیار پررنگتر از طول و عرض جغرافیایی است. از لحاظ شرایط بدون تنش حرارتی فروردین ماه با 7/47 درصد از مساحت ایران در رتبه اول قرار دارد و مطلوبترین شرایط آب و هوایی بدون تنش را داراست. در همین ارتباط دی ماه با 3/75 درصد از کشور دارای تنش سرمایی است و بعد از آن مرداد ماه با تنش گرمایی 9/99 درصد از کشور، بدترین شرایط تنش فیزیولوژیک حرارتی آب و هوایی را دارا است. بیشترین و کمترین ضرایب تغییرات مکانی تنش فیزیولوژیک حرارتی ایران به ترتیب مربوط به دی و تیر ماه است. در ادامه با توجّه به نمرات شاخص، گروه بندی ایستگاهها با اعمال روش خوشهای سلسله مراتبی با روش ادغام وارد (Ward) انجام گرفت. نتایج نشان داد هفت ناحیه اصلی تنش فیزیولوژیک حرارتی برای اطلس ایران قابل تشخیص است که در هر یک از این ناحیه، شرایط تنش حرارتی از ویژگیهای همسان برخوردار است.
فیروز مجرد، حسن ذوالفقاری، مهدی کیقبادی فر،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
پدیده شرجی به واسطۀ اثر ترکیبی دما و رطوبت بالا رخ می دهد و همواره باعث بروز مشکلاتی برای فعالیتهای انسانی می شود. در پژوهشهای قبلی، این پدیده در مناطق محدودی از کشور و با تعداد شاخصهای کمتری مطالعه شده است. این پژوهش با هدف بررسی فراوانی، تداوم و شدت روزهای شرجی در سرتاسر ایران با سه شاخص شدت شرجی، فشار بخار آب جزئی و گرمایش به انجام رسیده است. به این منظور دادههای روزانه دما و رطوبت نسبی 101 ایستگاه سینوپتیک کشور در یک دوره زمانی 28ساله (2014-1987) جمع آوری و با سه شاخص یادشده مطالعه شد. نتایج تحقیق نشان داد دو شاخص شدت شرجی و فشار بخار آب جزئی برای تبیین شرایط شرجی در ایران مناسبند و برونداد آنها تفاوت محسوسی با یکدیگر ندارد. اما شاخص گرمایش به نتایج مطلوب منتهی نشد. بر اساس شاخص منتخب، یعنی شاخص شدت شرجی، سواحل جنوب و سپس سواحل شمال کشور، بیشترین فراوانی، تداوم و شدت شرجی را دارند. اما در سایر نقاط کشور شرایط شرجی حاکم نیست و به طور میانگین حتی یک روز با شرایط شرجی مشاهده نمی شود. در سواحل جنوب، به دلیل حاکمیت پرفشار آزور، وضعیت شرجی زودتر از سایر نقاط کشور، در روز 14 فروردین آغاز میشود و با تداوم 7 ماه و 11 روز، در 25 آبان خاتمه مییابد. اما در سواحل شمالی کشور، با یک تأخیر 48روزه، از 1 خرداد آغاز و با تداوم تقریبی 4 ماه و 19 روز، در 20 مهر خاتمه مییابد. بندر چابهار در ساحل دریای عمان با 291 روز شرجی که 160 روز آن وضعیت شرجی بسیار شدید را داراست، بالاترین و بندر آستارا در سواحل خزر با 126 روز پایینترین تعداد روزهای شرجی را دارا هستند. در سواحل شمالی، وضعیت شرجی بسیار شدید دیده نمی شود. روند سالانۀ تعداد روزهای شرجی در هیچ ایستگاهی معنی دار نیست.
رضا دوستان،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی و تعیین دستاورد مطالعات خشکسالی در ایران است. بنابراین 403 مقاله علمی- پژوهشی از مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی(sid) بررسی شد. تعداد 384 مقاله دارای هدف و نتیجه قابل استناد بوده، که بر اساس یافته تحقیق، در 5 بخش مجزا می شوند. عمده تحقیقات(78 درصد)، خشکسالی را در نواحی مختلف ایران ارزیابی کرده اند. یافته ها نشان داد، ایران دوره های خشکسالی را در چند دهه اخیر با شدت های مختلف تجربه کرده است. این پدیده در ارتباط با برآورد سناریوهای تغییر اقلیم چه خوش بینانه و چه بد بینانه در آینده نیز با شدت های مختلف ادامه خواهد داشت. طبیعتاً پیامد خشکسالی های گذشته، به شکل آرام و خزشی، موجب بحران آبی، خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها، شور شدن منابع آب زیر زمینی، خالی شدن روستاها و آسیب های اقتصادی-اجتماعی و غیره در ایران گردید.کاهش تحقیقات خشکسالی در سالهای اخیر، حاکی از کفایت ارزیابی صرف خشکسالی دارد، چرا که نتیجه نهایی مشخص است(اکوسیستم تشنه ایران). بنابراین محیط طبیعی ایران نیاز به راه حل عملی، تولید تکنولوژی با توجه به دانش بومی برای کاهش آسیب های محیطی دارد، که این امر بجز با جمع متخصصان حوزه های مختلف و پژوهش های گروهی مرتبط با بحران های محیطی، امکانپذیر نمی باشد.
سعید جهانبخش اصل، بهروز ساری صراف، حسین عساکره، سهیلا شیرمحمدی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
مهم ترین عامل در رخداد سیلاب های مخرب، وقوع بارش های سنگین است. نظر به اهمیت این مخاطره اقلیمی و اثرات زیانبار آن در محیط طبیعی و اجتماعی، هدف این پژوهش، بررسی تغییرات زمانی – مکانی بارش های فرین و مشخص ساختن سهم این بارش ها از بارش سالانه در پهنه غرب ایران می باشد. بدین منظور از داده های بارش روزانه 823 ایستگاه سینوپتیک، اقلیم شناسی و باران سنجی در بازه زمانی 01/01/1965 تا 30/12/2016 (18993 روز) استفاده شده است. این داده ها به روش کریجینگ بر روی گستره غرب ایران در شبکه ای منظم به ابعاد 6×6 کیلومتر میانیابی گردید و نهایتا، ماتریسی با ابعاد 6410×18993، حاصل شد. برای هر پیکسل و به ازای هر روز از سال، آستانه صدک 95 جهت شناسایی روزهای بارشی فرین به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که با افزایش عرض جغرافیایی در پهنه مورد مطالعه، از مجموع بارش های فرین و همین طور، از نسبت سهم آن ها از بارش سالانه کاسته می شود. بارش های فرین حداقل 10 و حداکثر 31 درصد از بارش های سالانه را در گستره غرب ایران تشکیل می دهند که مقادیر حداقل آن بر منطقه آذربایجان و مقادیر حداکثر بر جنوب استان های ایلام و لرستان منطبق می باشد. به کارگیری رگرسیون خطی به روش کمترین مربعات خطا، برای بررسی روند مجموع بارش های فرین، نشان از وجود روند منفی در حدود 75 درصد از منطقه و روند مثبت در حدود 25 درصد از پهنه غرب ایران است. از این میان، در نزدیک به 44 درصد از پهنه، روند ها در سطح اطمینان 95 درصد معنادار بودند. روند سهم بارش های فرین از مجموع بارش سالانه، مشخص ساخت، در حدود 60 درصد از منطقه، نسبت این بارش ها در حال افزایش و در نزدیک به 40 درصد رو به کاهش می باشد که با توجه به سطح معناداری 95 درصد، 30 درصد از روند سهم بارش های فرین در بارش سالانه، معنادار شناخته شدند.
فرشاد پژوه،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
هدف از انجام این تحقیق شناسایی ارتباط نوع و پیکربندیهای متفاوت رودباد با بارش های سنگین و فراگیر نیمه جنوبی ایران است. بدین منظور دادههای بارش روزانه فصل سرد (آذر تا اسفند) طی دوره آماری 1970 تا 2014 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. سپس با در نظر گرفتن دو شرط فراگیری بیش از 50 درصد و بارشهای بیش از صدک 95 درصد هر ایستگاه، 61 روز بارش سنگین و فراگیر جهت بررسی همدید انتخاب گردید. داده های جو بالا نیز شامل باد مداری و نصف النهاری، ارتفاع ژئوپتانسیل، فشار تراز دریا، امگا و نم ویژه است که با تفکیک مکانی 5/2*5/2 درجه قوسی از مرکز پیش بینی های جوی آمریکا اخذ گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های مبنا بر روی داده های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال طی 61 روز بارش منتخب، 12 عامل که بیش از 90 درصد پراش داده ها را تبیین میکند، استخراج شد و با اعمال روش تحلیل خوشهای با روش ادغام وارد بر روی نمرات عاملها، چهار الگوی مؤثر بر آرایش رودبادها شناسایی گردید. نتایج نشان داد که رودباد جنب حاره ای با تقویت همگرایی سطحی و میدان واگرایی در سطوح بالای وردسپهر و به تبع آن توسعه کمفشار سطحی و ناوه سطوح میانی وردسپهر، نقش مهمی در رخداد بارشهای سنگین و فراگیر نیمه جنوبی کشور دارد و اندرکنش آن با رودباد جنب قطبی شدیدترین و فراگیرترین روزهای بارش را در منطقه موجب می شود. در الگوهای مورد بررسی استقرار رودباد از شمال عربستان تا نیمه شمالی ایران با انحنای مداری و نصف النهاری و همسویی نیمه چپ خروجی رودباد با کم فشار تراز دریا و نیمه شرقی ناوه تراز میانی وردسپهر، هوای گرم و مرطوب منابع آبی دریای سرخ، خلیج فارس و دریای عرب را به سمت نیمه جنوبی کشور فرارفت میکند.
کاوه محمدپور، محمد سلیقه، علی درویشی بلورانی، طیب رضیئی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
گردوغبار، تحت تاثیر تعامل سیستم اتمسفر – زمین بوده و با تغییر در انرژی تابشی، شیمی و فیزیک اتمسفر، اقلیم یک منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابر ضرورت نقش گردوغبارها و پراکنش فضایی-دینامیکی گسترده آنها و نیز وجود تکنیکهای پیشرفته سنجش از دور و مدلسازی در شبیهسازی گردوغبار، در پژوهش حاضر سعی در مقایسه، کمیسازی و شبیهسازی رفتار گردوغبار با استفاده از عمق نوری آئروسل (AOD) MODIS و MACC گردید. میزان همبستگی پیرسون بین دادهها نشان داد که در منطقه مورد مطالعه بین سنجنده و مدل ارتباط معنیداری وجود دارد و کمترین همبستگی در استان همدان مشاهده شد. توزیع سالانه AOD نمایان ساخت که مقدار گردوغبار دارای دو دوره فعال (2000-2010) و غیر فعال (2010-2018) بود. همچنین، توزیع ماهانه AOD نشان داد که منطقه مورد مطالعه در ماههای آوریل تا آگوست دارای بیشترین غلظت گردوغبار است؛ که همخوانی ماهانه AOD بین مدل و سنجنده به تفکیک استان در ماههای مرطوب (دسامبر تا مارس) بیشتر از ماههای خشک (آوریل تا نوامبر) است. توزیع مکانی گردوغبار در هر دو سنجنده و مدل دارای الگوی کلی مورب مکانی جنوبی-شمالی است و با افزایش عرض جغرافیایی از مقدار آن کاسته میشود، اما این تغییرات در MODIS منظمتر از MACC است.
کوهزاد رئیس پور، یونس خسروی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
با توجه به اهمیت حیاتی هوا و سیر صعودی افزایش عوامل آلوده کنندهی آن، ضرورت مطالعهی عوامل آلایندهی آن به منظور آگاهی از وضعیت موجود امری ضروری به نظر میرسد. پدیدهی آلودگی هوا یکی از مهمترین معضلات بخشهای زیادی از کشور ایران میباشد که به دلایل متعددی روز به روز بر میزان آن افزوده شدهاست. مونوکسید کربن یکی از خطرناکترین آلایندههای معیار هوا میباشد که با توجه به اهمیت مطالعهی آن، تکنیکها و روشهای متعددی جهت پایش آن در اتمسفر کره زمین به کار گرفته شدهاست. در این مطالعه نیز از دادههای مونوکسید کربن سنجندهی AIRS Aqua/ که امکان بررسی میزان و روند تغییرات گاز مونوکسید کربن را در اتمسفر تمام جهان فراهم نموده استفاده گردید. دادههای مربوطه با فرمت NetCDF طی دورهی آماری (2018 – 2003) از وبگاه https://disc.gsfc.nasa.gov/datasets/AIRS3STM_006 استخراج و با استفاده از نرمافزارهایArcGIS و Grads بارزسازی و تحلیل شده است. نتایج حاصله بیانگر کاهش میزان مونوکسید کربن در طول سریهای زمانی ماهانه و سالانهی بودهاست. در این میان تفاوتهای ماهانه و فصلی بسیار چشمگیر بوده به طوری که به لحاظ ماهانه، بیشترین میزان مونوکسید کربن در ماههای ژانوبه، فوریه و مارس و کمترین میزان آن در ماههای آگوست، سپتامبر و اکتبر اتفاق افتادهاست. در میان فصول، بیشترین و کمترین میزان مونوکسید کربن به ترتیب در فصول زمستان و تابستان مشاهده گردید. به لحاظ مکانی نیز، بیشترین میزان مونوکسید کربن سطحی با میانگین ppb150 بر فراز شهر تهران و ناحیه ساحلی دریای خزر و کمترین میزان آن با میانگین ppb 115 بر روی ارتفاعات زاگرس بارزسازی گردید.
حسن لشکری، ندا اسفندیاری،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
رودخانههای جوی ساختارهایی طولانی- باریک و متمرکز از شار بخارآب هستند که با بارشهای فرین و سیلابها ارتباط بسیار نزدیکی دارند و مناطق خشک و نیمهخشک نسبت به این پدیده در آسیبپذیری بیشتری قرار دارند به همین جهت این مطالعه به شناسایی و معرفی بالاترین بارشهای رخداده به هنگام حضور رودخانههای جوی از نوامبر تا آوریل (۲۰۰۷-۲۰۱۸) پرداخت تا ضمن نشان دادن اهمیت این پدیده در ایجاد بارشهای ابرسنگین و معرفی مناطق متأثر از آن عوامل همدید مؤثر بر آنها را تحلیل کند. بهمنظور شناسایی رودخانههای جوی از دادههای انتگرال قائم شار بخارآب استفاده شد و آستانههایی مستند بر روی آنها اعمال گردید. تاریخ رخداد هر رودخانه جوی با بارش روزانه آنها موردبررسی قرار گرفت و ده مورد از بالاترین رخدادهای بارش ایستگاهی (معادل صدک ۹۵ ام از حداکثر بارشها) مرتبط با رودخانههای جوی معرفی و تحلیل گردید. نتایج نشان داد دریاهای گرم جنوبی بهطور مستقیم و غیرمستقیم منشأ عمده رودخانههای جوی مرتبط با بارشهای ابرسنگین بوده است. منشأ اکثر این رودخانههای جوی در زمان اوج رخداد دریاهای سرخ، خلیج عدن و منطقه شاخ آفریقا میباشد. ازلحاظ همدیدی منشأ ۷ مورد از رودخانههای جوی از کمفشار سودانی و در سه مورد باقیمانده از سامانههای ادغامی بوده است. دینامیک غالب در وردسپهر بالایی برای تکوین و قوام رودخانه جوی جت جنبحارهای بوده است. در سامانههای سودانی ساختار غالب جت تمایل نصفالنهاری و در سامانههای ادغامی گرایش مداری حاکمیت داشته است. به دلیل حاکمیت یک جریان بالاسوی قوی در همجواری بالاترین شار رطوبتی جریانات همرفتی شدید سبب بارشهای ابرسنگین گردیده است و ایستگاه دارای بالاترین بارش در منطقه شرق و شمال غربی میدان امگای منفی یا جریانات بالاسو قرار داشته است.
حسن لشکری، مهناز جعفری،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
سامانه سودانی مهمترین سامانه تامینکننده بارش مناطقجنوبی ایران است. این سامانه در شرایط همدیدی مختلف، از مبادی ورودی و مسیرهای متفاوتی از ایران عبور میکند. هدف اصلی این تحقیق شناسایی و معرفی الگوهایهمدیدی و سامانههای اصلی تاثیرگذار در تعیین مسیر حرکت سامانهسودانی میباشد. برای دستیابی به این مهم نیمهجنوبی ایران به سه منطقه جنوبغرب، جنوبمیانی و جنوبشرق تقسیم گردید. با اعمال معیارهای لازم 142سامانهبارشی شناسایی شد. پس از استخراج منشا آنها هستهمرکزی، پهنه اولین منحنی بسته و محور اصلی زبانه کمفشارسودانی به تفکیک هر گروه استخراج شد. نتایج نشان میدهد موقعیت استقرار هسته و الگوی گسترش اولین منحنی بسته کمفشار در ماههای مختلف بارشی و سامانههای مسیرهای سهگانه، از لحاظ موقعیت مکانی تفاوت چندانی ندارد. بلکه مهمترین سامانه موثر در تعیین مسیر حرکت سامانههایسودانی واچرخندعربستان و الگوی گسترش ناوه شرقمدیترانه میباشد. در الگوی همدیدی سامانههای جنوبغرب، واچرخندعربستان در نیمهشرقی عربستان استقرار مییابد. محور ناوهها دراین حالت عموما گسترش شمالی-جنوبی دارند. درنتیجه پهنه و شدت بارش سامانههایی که از جنوبغرب وارد ایران میشوند بیشتر از دو مسیر دیگر است. تمرکز محور ناوههای این مسیر بین طولهای 30 تا 40 درجه شرقی (مدیترانه شرقی) میباشد. در سامانههای جنوبمیانی واچرخندعربستان قدری جنوبسو شده و محوری شمالشرقی-جنوبغربی پیداکرده است. در این الگو ناوههای مدیترانهای عموما محوری شمالشرقی-جنوبغربی دارند. در سامانههای جنوبشرق واچرخندعربستان با جابجایی شرقسوی نامتعارف برروی هند مستقر میشود. گسترش و امتداد محور ناوهها و زبانه کمفشارسودانی مسیر جنوبشرق، دارای انضباط و هماهنگی ساختاری نمیباشد. این عدمتقارن را باید در توپوگرافی عمومی فلاتتبت و الگویگردشی مترتب در اثر حضور واچرخندتبت برآن جستجو کرد.
علیرضا صالحی پور میلانی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
آلودگی نوری عموماً اشاره به افزایش برنامهریزی نشده در روشنایی مصنوعی و نتیجه آن تغییر در سطوح نور هدایت نشده است. در ایران نیز رشد جمعیت و گسترش سریع شهرنشینی و صنعتی شدن میتواند عاملی برای افزایش آلودگی نوری باشد، ازاینرو پایش تغییرات نور شب و تعیین مناطق با آلودگی نوری بسیار زیاد امری ضروری میباشد و میتواند رهیافت جدیدی را در اختیار برنامه ریزان محیط قرار داده تا با استفاده از آن در جهت مدیریت آلودگی نوری در سطح ملی و استانی اقدام نمایند. ابزارهای مختلفی برای ارزیابی تغییرات میزان نور شب وجود دارد که دادههای ماهوارهای اسکن خطی عملیاتی مربوط به برنامه ماهواره دفاع هواشناسی (DMSP/OLS) از آن جمله است. این دادههای نهتنها در ارزیابی شدت آلودگی نوری کمک میکند، بلکه میتواند به عنوان ابزاری برای مدیریت ریسک و پهنهبندی ریسک آلودگی مور استفاده قرار گیرد. این مطالعه تلاش میکند با پردازش دادههای DMSP/OLS به تجزیهوتحلیل الگوی فضایی-زمانی نور مصنوعی و آلودگی نور در ایران در حدفاصل سالهای 1996 تا 2013 بپردازد و علاوه بر آن کانونهای بحرانی آلودگی نوری را شناسایی نماید. از داده نور شب در شش دوره زمانی (2013 و1996،2001،2004،2006،2011) استفاده شد و تغییرات میزان نور شب و شدت آلودگی نوری در مقیاس کشوری و رابطه بین تغییرات تراکم نسبی جمعیت در هر استان و تأثیر آن بر تغییرات نور شب مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشاندهنده افزایش میزان نور شب و همچنین تبدیل مناطق با درخشندگی کم به مناطق با درخشندگی بالا در سطح کشور است. علاوه بر آن استانهای تهران و البرز بهعنوان استان هایی با بالاترین میزان آلودگی نوری در کشور شناسایی گردید و استان های خوزستان، اصفهان، بوشهر و فارس در جایگاههای بعدی قرارگرفتهاند. افزایش تراکم نسبی و توزیع نامتوازن جمعیت، مهاجرتهای جمعیتی و تشدید آن در حدفاصل سال های 1375 تا 1390 از عوامل اصلی گسترش آلودگی نوری در کشور و همچنین تمرکز حداکثر آلودگی نوری در بعضی استان ها است.
- شیوا غریبی، دکتر کامران شایسته،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
استفاده از دادههای سنجش از دوری جهت پایش کیفیت هوا برای پژوهشهای مرتبط با محیط زیست حائز اهمیت است. ماهواره سنتینل-5 با سنجنده Tropomi امکان ردیابی آلایندههای گازی را میدهد. در این مطالعه با استفاده از GEE، پروداکت آلایندههای CO، SO2، NO2، O3 و AI فراخوانی و میانگین غلظت آنها در مقیاس مکانی ایران و بازه زمانی سال 2019 نقشهسازی شد. جهت بررسی وضعیت خوشهبندی از آماره G و شناسایی لکههای داغ از آماره Gi برای هر آلاینده در محیط GIS استفاده شد. تعیین الگوی پراکنش آلایندهها با شاخص موران انجام شد. بر اساس نتایج، غلظت آلایندههای CO و O3 در پاییز روند افزایشی و در بهار روند کاهشی داشته است و تغییرات غلظت SO2 و NO2 از الگوی خاصی تبعیت نمیکند. نتایج آماره G نشان داد که آلایندهها در منطقه دارای الگوی توزیع خوشه ای و دارای خودهمبستگی فضایی (شاخص موران=72/0) هستند. تحلیل لکههای داغ برای مجموع آلایندهها نیز نشان داد که آبادان، اهواز، بندر امام خمینی، ماهشر و عسلویه، تهران و پاکدشت آلودهترین مناطق هستند. صنایع گاز و پتروشیمی آبادان، اهواز، بندر امام خمینی، ماهشر و عسلویه انواع مختلفی از آلایندهها ازجمله NO2، CO، SO2، AI را تولید میکنند که اثرات جبران ناپذیری بر سلامت انسانها و اکوسیستمها دارند. غلظت NO2 و CO نیز به دلیل افزایش شمار وسایل نقلیه گاز سوز در تهران و پاکدشت بالا است. در نهایت، تاکید این مطالعه بر پایشهای آلایندههای هوا توسط سازمانهای متولی با استفاده از تصاویر ماهوارهای برای افزایش کیفیت زندگی و راهکارهایی جهت پبشگیری و کنترل آلودگی است.
سیدعلی بدری، سیامک طهماسبی، بهرام هاجری،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
امروزه، مفهوم تاب آوری به یکی از اندیشههای محوری در مدیریت بلایا تبدیل شده است و به طور گستردهای در حوزههای دانشگاهی و سیاست گذاران مورد توجه قرار گرفته است. مفهوم تاب آوری بلایا طی یک دهه گذشته وارد ادبیات علمی ایران شده است. رشتههای مختلف در زمینههای شهری، روستایی و منطقهای و همچنین در رابطه با مخاطرات مختلف آن را مفهومپردازی و ارزیابی کردهاند. با وجود طیف گستردهای از مقالات منتشرشده مرتبط با تابآوری بلایا تاکنون ساختار کلی چشم انداز فکری آن ناشناخته باقی مانده است. هدف کلی این پژوهش، ارائه ارزیابی از تولیدات علمی و ساختار فکری تاب آوری بلایا در ایران میباشد. در این پژوهش مقالات منتشر شده در حوزه تاب آوری بلایا با استفاده از روشهای علم سنجی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای این پژوهش ماهیت چند بعدی و چند رشتهای مطالعات تاب آوری بلایا را نشان میدهد. همچنین نتایج بیانگر آن است که نویسندگان با تعداد مقالات منتشرشده بیشتر، لزوماً تأثیر قابل توجهی در تحقیقات تاب آوری بلایا ندارند بلکه نویسندگان با مقالات منتشر شده کمتر ممکن است تأثیرات بیشتری در تحقیقات تاب آوری داشته باشند که این به شبکه ارتباطات آنها در تولیدات علمی بستگی دارد. همچنین باتوجه به تحلیل زمانی کلیدواژههای مقالات، فرایند تکاملی آن نشان میدهد که بررسی تابآوری بلایا از موضوعاتی مانند ارزیابی تابآوری و مفاهیم کلی به سوی تاب آوری اجتماعی، سرمایه اجتماعی و مدیریت بلایا حرکت کرده است. بنابراین طی این یک دهه، موضوعات پژوهشی تابآوری بلایا به تدریج تغییر کردهاست. از شکافهای تحقیقاتی در زمینه تاب آوری بلایا در ایران میتوان به موضوعات نادیده گرفتن بٌعد ذهنی تابآوری، تمرکز بیش از اندازه بر روی روشهای کمی گرایانه، فقدان شواهد کافی از میزان تاب آوری گروههای سنی به خصوص سالخوردگان و کودکان در برابر بلایا، نابرابری جنسیتی و همچنین مناطق کمتر توسعه یافته، اشاره کرد. نتایج این پژوهش میتواند به تقویت تحقیقات آینده در زمینه تابآوری بلایا و جهتگیری آن کمک کند.
حسین عساکره، سیدابوالفضل مسعودیان، فاطمه ترکارانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
یکی از انواع رفتارهای ظاهراً آشفتۀ بارش، وردایی ماهبهماه بارش در مقیاس دههای است که نمایهای از ساختار اقلیم بارشی بشمار میآید. در پژوهش حاضر توزیع ماهبهماه بارش ایرانزمین و تغییرات دههای آن با بکارگیری نمایۀ ضریب تغییرات برای دورۀ آماری 1394-1349 و با بهرهگیری از دادههای شبکهای اسفزاری نسخۀ سوم بررسی شد. روابط این متغیر با متغیرهای مکانی - توپوگرافیک با استفاده از دادههای مدل رقومی ارتفاع و براساس شگردهای رگرسیونی برای چهار دورۀ دهساله (1364-1355، 1374-1365، 1384-1375 و 1394-1385) بررسی شد و نیز برای دستیابی به الگوی فضایی از شگرد تحلیل خوشهای استفاده شد. یافتههای پژوهش حاضر تنوع تباین ماهانۀ بارش در کشور را تایید نمود، امّا برخلاف انتظار روند بلند مدت تغییرپذیری ماهبهماه بارش عموماً در کشور فاقد معنی آماری است. همچنین طی دهههای مختلف تغییرات قابل توجهی بین نواحی با کمینه، بیشینه و در نتیجه دامنۀ تغییرات مکانی و نیز میانگین پهنهای ضریب تغییرات ماهبهماه بارش مشاهده نشد. با این وجود، نواحی توأم با بارش نسبتاً یکنواخت کشور برای چهاردهۀ متوالی رفتار تناوبی داشتهاند. همچنین گسترۀ پهنههای توأم با مقادیر مختلف تغییرپذیری نیز تغییر مییافتهاست. اگرچه در هر دهه و نیز در کل دوره این گسترهها با عوامل مکانی - توپوگرافیک در ارتباط معنیداری بودهاست، اما این رابطه نسبتاً کم بوده است. تحلیل فضایی مبتنی بر تحلیل خوشهای، 5 ناحیۀ تغییرپذیری ماهبهماه بارش بهدست داد. این نواحی از عرض جغرافیایی حدود 32 درجه به سمت شمال، به طور تقریبی از مدارات تبعیت میکنند؛ ولی در نیمۀ جنوبی کشور عموماً با نصفالنهارات ارتباط بیشتری بهنمایش میگذارند.
کاوه محمدپور،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
در مطالعه حاضر با استفاده از دادههای روزانه ماهوارهای شبیهسازی شده از عمق نوری آئروسل (AOD) در 550 نانومتر بر روی گستره ایران سعی شد تا مناطق همگن آئروسل بر روی ایران با استفاده از تکنیکهای چند متغیره مدلسازی و آشکار گردد. تکنیکهای بُرداری با کاهش حجم متغیرها به بُردارهای ویژه و صدک 85، شش الگوی مجزای مکانی را منطقهبندی و تفکیک کرد که از پهنههای عمده تحت تاثیر آئروسل بر روی پهنه ایران هستند. جزئیات پراکنش رخدادهای حدی بر پایه صدک 95 بیهنجاری روزانهی سیگنالها نشان داد که انتشار و دوری و نزدیکی مناطق منبع آئروسل از مناطق شتاسایی شدهی روی ایران موجب شکلگیری الگوهای غالب مکانی آئروسل در گوشه و کنار کشور شده است. زیرا، رشد و گسترش فرینهای آئروسل و انتشار آنها از مناطق منبع آئروسل در سطح خاورمیانه و آسیای مرکزی نمایان کرد که تفکیک جغرافیایی آئروسل به ساختارهای فضایی-مکانی ساده و همگن با شباهتهای درون گروهی زیاد در حین تفاوت آشکار برون گروهی تایید میکند که هر کدام از مناطق همگن ایران تحت تاثیر جریان و پراکنش مکانی فرینهای منطقهای متفاوتی تشکیل شده است. بنابراین، تلفیق معیارهای ماهوارهای با نکنیکهای کاربردی بُرداری در علوم جوی-دینامیکی، نه تنها خلاء دادههای مشاهداتی سطحی را پر کرده است، بلکه رویکردی به مراتب جغرافیاییتر از مخاطرات محیطی را در فالب شکلی سادهتر نشان داده و آن اشکال همگنِ تفکیک شدهی جغرافیایی را قابل تفسیرتر کرده است.
دکتر علیرضا صادقی نیا، دکتر سمیه رفعتی، دکتر مهدی صداقت،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
این پژوهش با هدف تحلیل فضایی تغییرات اقلیمی دما در ایران انجام شد. ابتدا با استفاده از آزمون من-کندال و شیب سن، روند تغییرات شناسایی شد. سپس با استفاده از روش های تحلیل مولفه های اصلی و خوشه بندی، گستره ایران از لحاظ روند تغییرات سالانه شاخص های فرین در چهار خوشه دسته بندی شد. 38 ،33 ، 18 و 11 درصد از ایستگاهها به ترتیب در خوشه های 1، 2، 3 و 4 قرار گرفتند. شدیدترین روندهای افزایشی در ایستگاههای خوشه یک، که در نواحی پست و کم ارتفاع ایران استقرار دارند رخ داده است. میانگین ارتفاع آنها 535 متر است. ایستگاههای خوشه 2 روند افزایشی متوسط و ایستگاههای خوشه 3 روند افزایشی ضعیفی را تجربه کرده اند. ایستگاههای خوشه 2 غالبا در نواحی شمال غرب و غرب ایران استقرار یافته اند، اما ایستگاههای خوشه 3 نظم خاصی را از نظر پراکندگی فضایی نشان نمی دهند. ایستگاههای خوشه 4 بر خلاف سه خوشه دیگر، روندهای آشکاری را نشان نمی دهند. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که بین عامل ارتفاع و شیب روند شاخص های فرین گرم همبستگی معکوس وجود دارد. یعنی هرچه ارتفاع کاهش می یابد، شیب روند افزایش می یابد. بنابراین ایستگاههایی که در نواحی پست و کم ارتفاع قرار گرفته اند نسبت به نواحی مرتفع، تغییرات اقلیمی شدیدتری را تجربه کرده اند. همچنین تغییرات اقلیمی شاخص های حدی گرم قوی تر از شاخص های حدی سرد و روند افزایش دماهای کمینه بیشتر از دماهای بیشینه است. علاوه بر آن، تعداد شب های گرم با شیب بیشتری نسبت به تعداد روزهای گرم افزایش یافته است.