جستجو در مقالات منتشر شده



سعیده کوهستانی، بیژن سیاف زاده، عبدالرضا سروقد مقدم، مهدی شریفی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

با افزایش تعداد کارخانه­های فرآیندی به دلیل نیاز جوامع بشری به محصولات این کارخانه­ها، دسته جدیدی از حوادث ناشی از انواع خرابی‌های رویداده در آنها و تاثیر مخرب این رویدادها بر روی جوامع و محیط زیست و اقتصاد مشاهده شده است. افزایش حوادث ناشی از تاثیر مخاطرات طبیعی بر روی صنایع و تحمیل هزینه بسیار به جوامع و دولت­ها، و آسیب­پذیری بالای صنایع مذکور و نواحی شهری به این دسته از رویدادها، نیاز به توجه به این دسته از رویدادها را بیشتر نمود. با اینحال همچنان در بسیاری از مناطق دنیا به این موضوع آنچنان که باید پرداخته نشده است و همچنان با این دیدگاه که احتمال وقوع این قبیل حوادث بسیار ناچیز می­باشد از پرداختن به آن و همچنین تعریف و پذیرش مسئولیت در برابر آن شانه خالی می­شود و این درحالیست که فراوانی و توسعه روزافزون این رویدادها نشان داده شده است.  در این مقاله با اتکا به آمارهای موجود به ارزیابی و مقایسه تبعات مخاطرات طبیعی منجر به رویداهای طبیعانه پرداخته می­شود. منظور از رویدادهای طبیعانه، حوادث فناورانه ناشی از مخاطرات طبیعی می‌باشد که به عنوان رویدادهایی با پیامد بالا و احتمال پایین در نظر گرفته می‌شوند و می‌توانند یک ناحیه وسیع را تحت تاثیر قرار دهند و منجر به حوادث بزرگ و زنجیره وار شوند. بعد از معرفی و دسته بندی رویدادهای طبیعانه، مقایسهای از توزیع و تبعات این رویدادها در ایران و جهان بر اساس مقالات و تحقیقات موجود صورت پذیرفته است. این تحقیقات نشان می‌دهد که بر خلاف مخاطرات طبیعی به رویدادهای طبیعانه در کشور توجه لازم نشده است. این در حالیست که هم تنوع کارخانه‌ها و سازه‌های صنعتی در ایران بسیار زیاد است که شرایط موجود و نیز روال تعمیر و نگهداری آنها مناسب نیست و هم بررسی آمار جمع آوری شده در این تحقیق نشانگر پتانسیل بالای وقوع حوادث فناورانه در کشور می­باشد. در نهایت برای گام اول در راستای افزایش سطح آمادگی برای رویدادهای طبیعانه مرور تجارب موثر جهانی توصیه می­شود.  شناسایی و دسته بندی این صنایع، تدوین اطلاعاتی که در گزارشات ایمنی آنها باید وجود داشته باشد و نیز بررسی سناریوها و لحاظ کردن اثر دومینویی پیشنهاد شده و توصیه‌هایی در این راستا مدون شده‌ است.

دکتر جبیب اله فصیحی، دکتر طاهر پریزادی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

برنامه ­ریزان شهری بافت تاریخی را قلب تپنده شهرها می­ دانند. شهرها و به ویژه بافت­های تاریخی آنها دائماً تحت تأثیر مخاطرات طبیعی و انسانی قرار دارند. هدف این پژوهش، بررسی آسیب­ پذیری محله فردوسی به عنوان نمونه­ ای از محلات بافت تاریخی شهر تهران است. داده‌ها از فایل‌های سیستم اطلاعات جغرافیایی و پیمایش به‌دست‌آمده ­اند. همچنین زمینه‌ها و اسناد تاریخی به عنوان بخشی از این مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. 10 کارشناس شهرداری برای هر یک از 29 شاخص در مقایسه با سطوح استاندارد نمره 1 تا 5 تعیین و میانگین این نمرات برای ارزیابی نقش هر پارامتر در آسیب‌پذیری این محله مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته­ های تحقیق حکایت از پتانسیل بالای وقوع مخاطرات طبیعی و انسانی در منطقه مورد مطالعه دارد. فراوانی ساختمان‌های چند طبقه ناپایدار و شبکه‌های فرسوده برق و آب، نگهداری مواد اشتعال­ زا در انبارها و نبود شبکه فاضلاب برای نیمی از ساختمان‌ها از مهم‌ترین عوامل آسیب‌پذیری بافت مورد مطالعه هستند.  مسائلی مانند ناامنی، سوء مصرف مواد مخدر در فضاهای عمومی، ازدحام بیش از حد و شلوغی هنگام روز نیز منجر به مهاجرت ساکنان محله گردیده است که در پی آن، با فعالیت‌های تجاری و انبارها جایگزین شده­ اند. مشکلات متعددی به آسیب‌پذیری بافت تاریخی این محله دامن می ­زنند و احتمال بروز چنین مشکلاتی در سایر بافت‌های تاریخی شهری تهران نیز زیاد است.
 
سید محمد ناظم رضوی، نوید سعیدی رضوانی، سیدمحمد رشتیان،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده

بافت های کهن سمنان جزئی از پیکره و بدنه این شهر است و دارای ارزش های کالبدی، عملکردی، اقتصادی و فرهنگی است که با قابلیت ها و توان های بالقوه خود، یک سرمایه ملی محسوب می شود. این کالبد و ساختار در معرض تهدیدات بنیادی بوده و نیازمند تشخیص مسائل، چالش ها و ساماندهی آنها برای جلوگیری از مخاطرات می‌باشد. الگوی حاکم بر پژوهش به لحاظ هدف، شناختی - ارزیابی؛ به لحاظ روش، اسنادی ـ کتابخانه‌ای و میدانی؛ از نظر زمانی، مقطعی و از نظر نوع داده، کمی -کیفی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده و 380 مورد به عنوان حجم نهایی نمونه برای پژوهش تعیین شدند و شیوه انتخاب پاسخگویان از میان ساکنان محدوده مورد مطالعه، با نمونه گیری تصادفی انجام شده است. تجزیه و تحلیل ها در محیط Spss انجام و از آزمون های آماری مانند؛ تی تست، فریدمن و تاکسنومی عددی برای تجزیه و تحلیل ها استفاده شده است. نتیجه آزمون تی تک نمونهای نشان داد که متغیرهای حکمروایی خوب شهری، در سطح کمتر از 05/0 معنادار و وضعیت متوسطی در بافت فرسوده شهر سمنان دارند. همچنین نتیجه آزمون تأیید نمود که بهترین وضعیت مربوط به شاخص عدالت محوری با میانگین رتبهای 24/4 بوده است. نتیجه آزمون همچنین نشان داد که وضعیت بازآفرینی بافت فرسوده ضعیف بوده می‌باشد. نتایج آزمون فریدمن نیز نشان داد که تفاوت معناداری بین رتبه متغیرها وجود دارد. بر اساس میانگین رتبه‌ها، متغیر امنیت با میانگین 4.997 در رتبه نخست و پس از آن به ترتیب آموزش، اقتصاد، بهداشت، فرهنگ، خدمات شهری و ورزش قرار گرفتند. همچنین نتایج تحلیل ها برای 27 شاخص نشان می‌دهد که ارزش‌های اجتماعی و توسعه انسانی بالاترین میانگین‌ها را دارند. شاخص‌های مرتبط با هویت تاریخی، توسعه درونی و بهداشت نیز عملکرد خوبی داشته‌اند. در مقابل، مشارکت مردمی ضعیف‌ترین عملکرد را داشته است. اکثر شاخص‌ها مانند مسئولیت‌پذیری، هویت، دل‌بستگی، تعامل، درآمد و زیرساخت‌ها در سطح متوسط به بالا قرار دارند.

 
دکتر صیاد اصغری سراسکانرود، زهرا شریفی، زهرا شهبازی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده

زمین‌لغزش به‌عنوان یکی از خطرناک‌‌ترین مخاطرات طبیعی در نواحی کوهستانی همواره تأسیسات انسانی به‌ویژه جاده‌ها و محورهای ارتباطی را تهدید می‌کند و رخداد آن خسارات جانی و مالی بسیاری را همراه دارد لذا مطالعه و شناخت این مخاطره در جهت پهنه‌بندی خطر وقوع آن امری ضروری است. هدف از این پژوهش پهنه‌بندی خطر وقوع زمین‌لغزش در جاده ماسال به گیلوان با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی می‌باشد. الگوریتم شبکه عصبی جزوه یکی از بهترین مدل‌های یادگیری ماشینی شناخته می‌شود که در عین سادگی توانایی حل مسائل پیچیده در امر پیش‌بینی و طبقه‌بندی را دارد. لذا در این جهت برای پهنه‌بندی خطر وقوع زمین‌لغزش 9 عامل تأثیرگذار به ترتیب: 1- زمین‌شناسی 2-پوشش گیاهی 3- شیب 4- کاربری اراضی 5- فاصله از جاده 6-جهت شیب 7- ارتفاع 8- فاصله از گسل 9- فاصله از رودخانه استفاده‌شده است. بنابراین داده‌ها بعد از تهیه و پیش‌پردازی وارد نرم‌افزار متلب 2018 شده و مدل‌سازی الگوریتم شبکه عصبی با 9 نورون ورودی 8 نورون میانه و 1 نورون خروجی طراحی و اجراشده و نتایج نشان داد که چهار عامل که بیش‌ترین ارزش وزنی را داشته به ترتیب مربوط به لایه‌های شیب با مقدار 24/0 درصد، پوشش گیاهی با مقدار 17/0 درصد، عامل فاصله از گسل با مقدار 14/0 درصد، زمین‌شناسی با مقدار 11/0 می‌باشد. و صحت‌سنجی نهایی از خروجی با استفاده از نمودار ROC نشان داد که مقدار AUC عدد 854/0 در بخش آموزش و 971/0 در بخش تست شبکه هر دو در حالت بسیار مطلوب قرار دارند و میزان خطا بسیار پایین است.
 
آقای امیر آزمون، دکتر حبیب اله فصیحی، دکتر فرزانه ساسانپور، دکتر طاهر پریزادی، دکتر علی شماعی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده

سلامت جسم و روان در گرو زیستن در یک محیط سالم است. عوامل و پدیده‌های گوناگونی سلامت محیط زندگی را تعیین می‌کنند و  شناخت آنها، زمینه‌ساز برنامه‌ریزی ارتقاء آنهاست. هدف این تحقیق، واکاوی مؤلفه‌های تاثیرگذار بر سطح سلامت محیط زندگی در منطقه 20 شهرداری تهران و آشکارسازی الگوی نابرابری فضایی آنهاست. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده و در آن از داده‌های اسنادی و  پیمایشی استفاده شده است. برای توصیف و تحلیل داده‌ها، از توابع آماری و توابع سیستم اطلاعات جغرافیایی به‌ویژه ابزار تحلیل فضایی و درون‌یابی فضایی استفاده شده است. بر اساس تحلیل یافته‌های تحقیق، میانگین 29/2 در دامنه ارزش‌گذاری‌ 1 تا 5، دلالت بر سطح ضعیف سلامت محیط شهری در محدوده مورد مطالعه دارد. بیشترین ضعف مربوط به مؤلفه‌های بعد اقتصادی به‌ویژه در میزان پس‌انداز، قدرت خرید کالاهای فرهنگی، توانایی مالی برای انجام سفرهای تفریحی و سرانه زیربنای مسکونی نمایان است. دسترسی به فضای سبز و بوستان‌های شهری و با ارزش متوسط 43/3 و 55/4 وضعیت مطلوب‌تری را نسبت به سایر شاخص‌ها نشان می‌دهند. از نظر توزیع مکانی نیز شاخص‌ها، در حاشیه‌های منطقه، سطح سلامت محیط به‌مراتب نامطلوب‌تر از پهنه‌های داخلی نمایان می‌سازند. گستردگی بافت فرسوده،  ساخت‌و سازهای غیررسمی و  وسعت نسبتاً زیاد فضاهای متروکه از عوامل داخلی مهم افت سطح سلامت محیط هستند. اما تأثیرپذیری محله‌های حاشیه‌ای منطقه در سه ضلع شرقی، جنوبی و غربی به دلیل مجاورت منطقه با حریم شهر در بالاترین سطح است. استقرار صنایع آلاینده، عبور کانال‌‌های فاضلاب شهری، فراوانی کارگاه‌های غیرمجاز و فاقد استاندارد، فزونی و تراکم مشاغل غیر رسمی، سکونت و اشتغال غیرقانونی اتباع بیگانه بیشترین تأثیر را بر افت سطح سلامت محیط حاشیه‌ها گذاشته است. با آن‌ که سطح سلامت محیط در کل منطقه زیر متوسط بوده، تمایز بین محله‌های درونی و حاشیه‌ای از نظر دسترسی به مؤلفه‌ها و شاخص‌های شهر سالم محرز شده و بیانگر الگوی نابرابر مرکز ـ حاشیه است که در نتیجه آن، وضعیت حق دسترسی به محیط سالم در محله‌های درونی منطقه به طور نسبی بهتر از محله‌های حاشیه‌ای پدیدار گردیده است.

 

صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb