52 نتیجه برای کر
سعید جهانبخش اصل، بهروز ساری صراف، حسین عساکره، سهیلا شیرمحمدی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
مهم ترین عامل در رخداد سیلاب های مخرب، وقوع بارش های سنگین است. نظر به اهمیت این مخاطره اقلیمی و اثرات زیانبار آن در محیط طبیعی و اجتماعی، هدف این پژوهش، بررسی تغییرات زمانی – مکانی بارش های فرین و مشخص ساختن سهم این بارش ها از بارش سالانه در پهنه غرب ایران می باشد. بدین منظور از داده های بارش روزانه 823 ایستگاه سینوپتیک، اقلیم شناسی و باران سنجی در بازه زمانی 01/01/1965 تا 30/12/2016 (18993 روز) استفاده شده است. این داده ها به روش کریجینگ بر روی گستره غرب ایران در شبکه ای منظم به ابعاد 6×6 کیلومتر میانیابی گردید و نهایتا، ماتریسی با ابعاد 6410×18993، حاصل شد. برای هر پیکسل و به ازای هر روز از سال، آستانه صدک 95 جهت شناسایی روزهای بارشی فرین به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که با افزایش عرض جغرافیایی در پهنه مورد مطالعه، از مجموع بارش های فرین و همین طور، از نسبت سهم آن ها از بارش سالانه کاسته می شود. بارش های فرین حداقل 10 و حداکثر 31 درصد از بارش های سالانه را در گستره غرب ایران تشکیل می دهند که مقادیر حداقل آن بر منطقه آذربایجان و مقادیر حداکثر بر جنوب استان های ایلام و لرستان منطبق می باشد. به کارگیری رگرسیون خطی به روش کمترین مربعات خطا، برای بررسی روند مجموع بارش های فرین، نشان از وجود روند منفی در حدود 75 درصد از منطقه و روند مثبت در حدود 25 درصد از پهنه غرب ایران است. از این میان، در نزدیک به 44 درصد از پهنه، روند ها در سطح اطمینان 95 درصد معنادار بودند. روند سهم بارش های فرین از مجموع بارش سالانه، مشخص ساخت، در حدود 60 درصد از منطقه، نسبت این بارش ها در حال افزایش و در نزدیک به 40 درصد رو به کاهش می باشد که با توجه به سطح معناداری 95 درصد، 30 درصد از روند سهم بارش های فرین در بارش سالانه، معنادار شناخته شدند.
ثریا یعقوبی، کامران کریمی، مرزبان فرامرزی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
در حال حاضر بیابانزایی بهعنوان یک معضل گریبانگیر بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه است. این معضل مشتمل بر فرآیندهایی است که هم زائیده عوامل طبیعی بوده و هم به عملکرد نادرست انسان برمیگردد. هدف از این پژوهش مقایسه بیابان زایی و خشکسالی دشت عباس و دشت دهلران به ترتیب با مساحت 34104 و54252 هکتار می باشد.در این مطالعه با استفاده از مدل ایرانی IMDPA شدت بیابانزایی دشت عباس و دشت دهلران در دوره زمانی 88-1384و 93-1389 مورد ارزیابی قرار گرفت. به همین منظور معیار اقلیم به عنوان موثرترین معیار ارزیابی بیابانزایی در نظر گرفته شد. برای معیار اقلیم سه شاخص بارش سالانه، شاخص خشکسالی SPI و استمرا خشکسالی در نظر گرفته شد. بعد از آماده سازی دادهها با استفاده از جدول امتیازدهی مدل IMDPA هریک از شاخص ها بصورت لایه های اطلاعاتی وارد نرم افزار Arc GIS 9.3 شد. در نهایت با استفاده از میانگین هندسی نقشه های تهیه شده دو دوره زمانی با هم ادغام شده و با قرار دادن لایه های امتیاز دهی شده سه شاخص مذکور نقشه نهایی مدل IMDPA از اقلیم دشت عباس و دشت دهلران تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص SPI به عنوان موثرترین شاخص،در دشت عباس در دو دوره به ترتیب با میانگین وزنی 04/3 و 5/3 در طبقه شدید با زیر کلاس 2 و 3 قرار دارد. در مقابل در دشت دهلران نیز شاخص SPI در دوره اول و دوم با میانگین وزنی 93/1 و 25/2 در طبقات متوسط زیر کلاس 1 و 2 و 3 و شدید زیر کلاس 1 قرار گرفته است. می توان نتیجه گرفت که شدت بیابان زایی در دشت عباس در مقایسه با دشت دهلران از نظر اقلیم در شرایط نامطلوبیقرار دارد. بطوری که وقوع بیابانزایی با شدت بیشتر در دهههای آتی دور از انتظار نخواهد بود
باقر کرد، امین راحتی، پیمان محمودی، پرویز خسروی، حریر بیدار،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
یکی از مشکلات اساسی در بحث مدیریت خشکسالی، تخصیص بودجه جهت کمک به آسیب دیدگان از این پدیده اقلیمی است که گاهاً مشاهده شده است که هیچ سازوکار مشخصی برای آن تعریف نشده است و بعضی اوقات نیز مشاهده شده است که این تخصیص ها بر اساس علایق منطقهای و سیاسی بوده است و آسیب دیدگان اصلی از خشکسالیها از این کمک ها بی بهره بوده اند، لذا این تحقیق به دنبال طراحی یک الگوریتم فراابتکارانه هوشمند جهت مدیریت بودجه خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان می باشد.
در این مطالعه از شاخصهایی همچون جمعیت، برخورداری از آب شرب شهری و روستایی، آسیب پذیری منابع آب، میزان سطح زیر کشت، تعداد بهره برداران بخش کشاورزی، مصرف سالیانه آب کشاورزی و نزولات جوی استفاده شده است. مقادیری عددی مربوط به هر کدام از این شاخصها به تفکیک هر شهرستان جمع آوری شدند. اما با توجه به اینکه این شاخصها در هر شهرستان از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند و ممکن است برخی از آنها در یک شهرستان اهمیت بیشتری و در شهرستان دیگری اهمیت کمتری داشته باشند، از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از روش مقایسه زوجی برای تعیین اهمیت نسبی این شاخصها کمک گرفته شد. برای تعیین طبقات مختلف خشکسالی نیز از شاخص استاندارد شده بارش SPI)) استفاده شد. بعد از تعیین مقادیر عددی طبقات مختلف خشکسالیهای استان، از الگوریتم کلونی مورچگان برای اولویتبندی شهرستانها جهت مدیریت بهینه بودجه خشکسالی استفاده شد که نتایج این الگوریتم در قالب نقشه های اولویتبندی مدیریت بودجه خشکسالی استان ارائه شدند.
با توجه به معیارهای انتخاب شده و روش کار پیشنهادی به نظر میرسد که ترکیب تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و الگوریتم کلونی مورچگان قادر به تدوین سیستمی هوشمند حهت تعیین اولویت شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان در زمان وقوع خشکسالیها برای اختصاص بودجه بهینه در خصوص کاهش اثرات مخرب خشکسالی ها باشند. بر اساس نقشه های اولویت بندی تخصیص بودجه بهینه خشکسالی بین شهرستان های استان سیستان و بلوچستان به راحتی مشاهده می شود که نتایج با واقعیت های موجود در استان تقریباً هماهنگی خوبی نشان می دهد.
حسن لشکری، ندا اسفندیاری،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
رودخانههای جوی ساختارهایی طولانی- باریک و متمرکز از شار بخارآب هستند که با بارشهای فرین و سیلابها ارتباط بسیار نزدیکی دارند و مناطق خشک و نیمهخشک نسبت به این پدیده در آسیبپذیری بیشتری قرار دارند به همین جهت این مطالعه به شناسایی و معرفی بالاترین بارشهای رخداده به هنگام حضور رودخانههای جوی از نوامبر تا آوریل (۲۰۰۷-۲۰۱۸) پرداخت تا ضمن نشان دادن اهمیت این پدیده در ایجاد بارشهای ابرسنگین و معرفی مناطق متأثر از آن عوامل همدید مؤثر بر آنها را تحلیل کند. بهمنظور شناسایی رودخانههای جوی از دادههای انتگرال قائم شار بخارآب استفاده شد و آستانههایی مستند بر روی آنها اعمال گردید. تاریخ رخداد هر رودخانه جوی با بارش روزانه آنها موردبررسی قرار گرفت و ده مورد از بالاترین رخدادهای بارش ایستگاهی (معادل صدک ۹۵ ام از حداکثر بارشها) مرتبط با رودخانههای جوی معرفی و تحلیل گردید. نتایج نشان داد دریاهای گرم جنوبی بهطور مستقیم و غیرمستقیم منشأ عمده رودخانههای جوی مرتبط با بارشهای ابرسنگین بوده است. منشأ اکثر این رودخانههای جوی در زمان اوج رخداد دریاهای سرخ، خلیج عدن و منطقه شاخ آفریقا میباشد. ازلحاظ همدیدی منشأ ۷ مورد از رودخانههای جوی از کمفشار سودانی و در سه مورد باقیمانده از سامانههای ادغامی بوده است. دینامیک غالب در وردسپهر بالایی برای تکوین و قوام رودخانه جوی جت جنبحارهای بوده است. در سامانههای سودانی ساختار غالب جت تمایل نصفالنهاری و در سامانههای ادغامی گرایش مداری حاکمیت داشته است. به دلیل حاکمیت یک جریان بالاسوی قوی در همجواری بالاترین شار رطوبتی جریانات همرفتی شدید سبب بارشهای ابرسنگین گردیده است و ایستگاه دارای بالاترین بارش در منطقه شرق و شمال غربی میدان امگای منفی یا جریانات بالاسو قرار داشته است.
حامد حیدری، داریوش یاراحمدی، مصطفی کرمپور،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف از این پژوهش شناسایی مناطق مستعد تبدیل شدن به کانون های گرد و غبار در استان لرستان می باشد در این راستا روش انجام کار مبتنی بر طبقه بندی، هر کدام از لایه های مربوطه، تعیین یا استخراج معیارهای کانون گردوغبار، وزن دهی به هرکدام از لایه های مربوطه با استفاده از ماتریس وزن دهی زوجی AHP، و در نهایت برهم نهی نهایی لایه های مربوطه برای تعیین نواحی مساعد کانون های گردوغبار با استفاده از نرم افزارهای GIS،Spss ،Expert Choice می باشد. نتایج نشان داد که حدود 9 درصد از مساحت استان لرستان پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به کانون های محلی گردوغبار داشته اند. توزیع فضایی این طبقه در استان در نقشه نهایی تولید شده بیانگر آن بود بیشترین مساحت این طبقه در نواحی شرقی و به ویژه شمال شرق استان که شامل شهرستان های ازنا و الیگودرز متمرکز شده است. در نواحی جنوبی منطقه مورد بررسی نیز از جمله شهرستان های پلدختر و رومشگان نیز بخش هایی دیده میشود. در نواحی مرکزی استان و همینطور بخش های شمال غرب استان شامل شهرستان های خرم آباد، دلفان، سلسله و دورود این طبقه مشاهده نمیگردد. در بخش های جنوبی شهرستان کوهدشت نیز بخش های کوچکی از طبقه کانون های بالقوه گردوغبار مشاهده میگردد. این طبقه بیشترین ریسک را برای تبدیل شدن به یک کانون فعال گردوغبار وجود دارد. منبع تغذیه بسیاری از رخدادهای گردوغبار استان نیز میتوان گفت همین نواحی هستند که برخی از آن ها در حال حاضر کانون های بالقوه گردوغبار هستند.
نادر شوهانی، فرشاد شوهانی، فریبا شوهانی، حکیم بکری زاده، شمس اله عسگری،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
کشور ایران و بویژه منطقه غرب و جنوب غرب ایران به طور متناوب با پدیده گرد و غبار و مشکلات آن مواجه است. غرب ایران با توجه به محیط طبیعی و نزدیکی با مناطق منشأ گرد و غبار در غرب آسیا منطقه ای مستعد برای رخداد پدیده گرد و غبار بصورت مکرر است ریزگردها مهمترین و شاید اصلیترین تهدید بروی سلامتی افراد میباشد آمارها حاکی از تاثیر مخرب و منفی این ریزگردها یا همان گرد و غبار بر روی مردمان ناحیه غرب و جنوب غرب ایران میباشد آمار و مطالعات از جنوب و غرب کشور نشان میدهد بیش از 100 روز آلوده بین سالهای 77 تا 91 داشته ایم که مشکلات زیادی را از نظر سلامت، و سایر موارد به وجود آورده است.روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی است. سپس با استفاده از پرسشنامه رابطه پدیده گرد و غبار با سلامت شهروندان با ارایه فرضیه:بین پدیده گرد و غبار و بروز و یا تشدید بیماریهای قلبی، در ساکنان شهر ایلام رابطه معناداری وجود دارد. بررسی گردیده است این مطالعه از نظر موضوع پس رویدادی و از نظر هدف توصیفی تحلیلی است.جامعه آماری این پژوهش کل بیماران بستری که طی سالهای 92-88 به بیمارستان مصطفی خمینی (ره) شهر ایلام مراجعه نمودهاند.
در این مقاله سعی بر این است تا ابتدا تحلیلی آماری از پدیده گرد و غبار، فراوانی وقوع آن در گذشته و دهه اخیر انجام گرفته و مناطق منشاء و شرایط جوی شکل گیری، این پدیده مورد واکاوی قرار گیرد و سپس به تاثیر ریزگردها یا همان توفان گرد و غبار بر سلامت قلب و عروق ساکنان منطقه (با تاکید بر شهرستان ایلام) بپردازیم. نتایج تحلیلهای آماری چندمتغیره از جمله آزمون ضریب همبستگی پیرسن، رگرسیون، آزمون کای اسکور، آزمون ANOVA(تحلیل واریانس) و آزمون همبستگی تاو کندال نشان داد که ارتباط بین ورود ریزگردها در دوره آماری مورد مطالعه با تعداد بستری شدگان ناشی از بیماری قلب و عروق در سطح معنی داری 05/0 معنادار بوده و نمایانگر وجود ارتباط است. بدین معنی که هرچه میزان ورود ریزگردها به شهر ایلام افزایش یافته است، تعداد مراجعه کنندگان این بیماری نیز افزایش پیدا کرده است.
حسن لشکری، مهناز جعفری،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
سامانه سودانی مهمترین سامانه تامینکننده بارش مناطقجنوبی ایران است. این سامانه در شرایط همدیدی مختلف، از مبادی ورودی و مسیرهای متفاوتی از ایران عبور میکند. هدف اصلی این تحقیق شناسایی و معرفی الگوهایهمدیدی و سامانههای اصلی تاثیرگذار در تعیین مسیر حرکت سامانهسودانی میباشد. برای دستیابی به این مهم نیمهجنوبی ایران به سه منطقه جنوبغرب، جنوبمیانی و جنوبشرق تقسیم گردید. با اعمال معیارهای لازم 142سامانهبارشی شناسایی شد. پس از استخراج منشا آنها هستهمرکزی، پهنه اولین منحنی بسته و محور اصلی زبانه کمفشارسودانی به تفکیک هر گروه استخراج شد. نتایج نشان میدهد موقعیت استقرار هسته و الگوی گسترش اولین منحنی بسته کمفشار در ماههای مختلف بارشی و سامانههای مسیرهای سهگانه، از لحاظ موقعیت مکانی تفاوت چندانی ندارد. بلکه مهمترین سامانه موثر در تعیین مسیر حرکت سامانههایسودانی واچرخندعربستان و الگوی گسترش ناوه شرقمدیترانه میباشد. در الگوی همدیدی سامانههای جنوبغرب، واچرخندعربستان در نیمهشرقی عربستان استقرار مییابد. محور ناوهها دراین حالت عموما گسترش شمالی-جنوبی دارند. درنتیجه پهنه و شدت بارش سامانههایی که از جنوبغرب وارد ایران میشوند بیشتر از دو مسیر دیگر است. تمرکز محور ناوههای این مسیر بین طولهای 30 تا 40 درجه شرقی (مدیترانه شرقی) میباشد. در سامانههای جنوبمیانی واچرخندعربستان قدری جنوبسو شده و محوری شمالشرقی-جنوبغربی پیداکرده است. در این الگو ناوههای مدیترانهای عموما محوری شمالشرقی-جنوبغربی دارند. در سامانههای جنوبشرق واچرخندعربستان با جابجایی شرقسوی نامتعارف برروی هند مستقر میشود. گسترش و امتداد محور ناوهها و زبانه کمفشارسودانی مسیر جنوبشرق، دارای انضباط و هماهنگی ساختاری نمیباشد. این عدمتقارن را باید در توپوگرافی عمومی فلاتتبت و الگویگردشی مترتب در اثر حضور واچرخندتبت برآن جستجو کرد.
مصطفی کرمپور، یگانه خاموشیان، حامد حیدری، فاطمه امرایی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
آلودگی هوا به عنوان یکی از مهمترین مخاطرات محیطی در فضای شهری، ارتباط نزدیکی با شرایط آبوهوایی دارد. امروزه آلودگی در سطح کلانشهرها به صورت یک مسئله مهم درآمده که ضرورت مطالعه و ارائه راهحلهای کاربردی برای بهبود شرایط زیستی در این زمینه را دارد. بنابراین شناخت رابطه بین سیستمهای سینوپتیکی و آلایندههای هوا کمک فراوانی به چگونگی حل مسائل زیستمحیطی و برنامهریزیهای آینده دارد. لذا در این پژوهش به تحلیل آلگوهای فشاری انتشار و انتقال منواکسید کربن از منابع داخلی و خارجی کشور پرداخته شد. برای این کار از تصاویر ماهواره ای GEOS-5 / GMAO / NASA بهره گرفته شد.نتایج نشان داد که بیشترین مقدار الودگی از نطر فصلی مربوط به فصول سرد و صبح زود است و کمترین آن مربوط به اوایل بعدازظهر و فصل گرم سال است اتمسفر تهران و خوزستان هسته های پر تراکم منواکسید کربن اند. کم فشارهای شرق مدیترانه در کاهش آلاینده های جنوبغرب کشور نقش بسزایی دارند و در جنوب کشور تحت تاثیر جریانات جوی از بریدگی توپوگرافیکی بندرعباس، جریانات هوای آلوده به منواکسید کربن توانایی نفوذ به بخشهای داخلی کشور تا نیمه ی جنوبی کرمان را دارند در این بخش قدرت نفوذ توسط سامانه های کم فشاری در افغانستان و پاکستان بیشتر میشود. رشته کوههای زاگرس نیز در واقع نقش مهمی در جلوگیری کردن از ورود آلاینده های تولید شده همسایه های غربی به ایران را دارند. در تابستان نیز ایران دچار آلودگی منواکسید کربن حامل توسط جریانات موسمی از بخشهای میانی و جنوب افریقا به کشور ایران میشوند و سبب آلودگی زیادی هم شده است.
دکتر مصطفی کریمی، خانم سوسن حیدری، خانم سمیه رفعتی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
یکی از چالشهای مهم در عصر حاضر، رقابت جهت دسترسی به منابع آب میباشد. بارش به عنوان یکی از عناصر بنیادی چرخه آبشناختی و سامانه اقلیم، دارای تغییرپذیری زمانی و مکانی بالایی بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشکی مانند ایران است. تغییرات زمانی آن به علت تغییرپذیری رطوبت و گردش جو میباشد. به همین منظور در این پژوهش روند تغییرات همزمان آبقابلبارش (رطوبت جو) و بارش بر روی حوضههای آبریز ایران جهت شناسایی ارتباط بین تغییرات این دو متغیر بررسی شده است. برای این هدف دادههای ماهانه بازکاوی شده (ERA5) بارش و آبقابلبارش از مرکز پیشبینی میان مدت اروپا (ECMWF) در بازه 1979- 2019 اخذ گردید. روند تغییرات ماهانه، فصلی و سالانه این دو متغیر با استفاده از آزمون من-کندال بررسی شد. نتایج حاکی از روند کاهشی هر دو متغیر، در فصل زمستان در حوضههای آبریز شرق و نواحی مرکزی کشور و در مقابل روند افزایشی هر دو متغیر در فصل پاییز در اکثر حوضهها آبریز دارد. بررسی سالانه نشان داد بارش در حوضههای شرقی کشور روند کاهشی را تجربه کردهاند اما آبقابلبارش در حوضههای غرب، جنوب، جنوبغرب و شمال روند افزایشی داشته است. این تحقیق نشان داد که پتانسیل رخداد بارشهای رگباری و شاید سنگین، به دلیل افزایش آبقابلبارش، میتواند بیشتر گردد.
خانم وجیهه قلی زاده، دکتر امیر صفاری، دکتر علی احمدآبادی، دکتر امیر کرم،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
در حال حاضر آبخوان دشت مشهد به علت شرایط خاص خود و وجود واحدهای صنعتی و فعالیتهای کشاورزی، شهرها و شهرکهای متعدد از مناطق بحرانی و آسیبپذیر می باشد و هدف از این پژوهش، ارزیابی آسیبپذیری آبخوان دشت مشهد به جهت پایش کیفی و مدیریت منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از آلودگیهای آتی آن هست. دادهها و لایههای اطلاعاتی موردنیاز جهت استفاده در مدلهای DRASTIC و SI از شرکت آب منطقهای خراسان رضوی تهیه گردید. در مدل DRASTIC از هفت و در مدل SI از پنج پارامتر هیدروژئولوژیکی استفادهشد و پس از وزن دهی و رتبهبندی و تلفیق لایهها در محیط نرمافزار ArcGIS، نقشه آسیبپذیری آبخوان دشت مشهد با تقسیمبندی به محدودههای با آسیبپذیری خیلی کم تا زیاد به دست آمد. نتایج حاصله از مدل DRASTIC نشان میدهد که محدوده مطالعاتی در چهار پهنه با آسیبپذیری خیلی کم (85/21%)، کم (09/32%)، متوسط تا کم (05/31%) و متوسط تا زیاد (59/14%) قرار میگیرد. همچنین براساس نتایج مدل SI محدوده مطالعاتی در پنج پهنه با آسیبپذیری خیلی کم (4/0%)، کم (63/24%)، متوسط تا کم (98/23%)، متوسط تا زیاد (71/18%) و زیاد (25/32%) قرار دارند. با مقایسه نتایج مدلها بهطورکلی میزان آسیبپذیری آبخوان از سمت جنوب شرق به شمال غرب افزایش مییابد. همچنین برای صحت سنجی نقشههای آسیبپذیری با شاخص کیفی TDS مقایسه گردید نتایج نشان داد هر دو مدل دقت بالایی در پهنهبندی آسیبپذیری آبخوان دشت مشهد دارند.
دکتر صالح ارخی، اقای حبیبالله کر، دکتر سمیه عمادالدین،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
کاهش انتشارات ناشی از جنگلزدایی و تخریب جنگل (REDD)، راهکاری برای تعدیل تغییرات اقلیمی است که به منظور کاهش شدت جنگلزدایی و انتشار گازهای گلخانهای در کشورهای در حال توسعه به کار گرفته میشود. در چند دهه اخیر، تغییرات شدید کاربری اراضی سبب کاهش میزان چشمگیری از جنگلهای هیرکانی واقع در استان مازندران شده است. به این منظور هدف این مطالعه، بررسی تغییرات کاربری اراضی و پیشبینی آن برای سال 1430 با استفاده از زنجیره مارکوف و پروژه REDD برای کاهش انتشار گاز دیاکسیدکربن برای شهرستانهای نوشهر و چالوس میباشد. با استفاده از تصاویر سنجندههای TM وETM+ ماهوارهای لندست نقشه کاربری اراضی در سه دوره زمانی مربوط به سالهای 1368، 1379 و 1400 تهیه شده است. برای طبقهبندی تصاویر از طبقهبندی نظارت شده، روش حداکثر احتمال استفاده گردید. از ماتریس خطا، ضریب کاپا در این ارزیابی برای سال 1368 برابر با 83/0، سال 1379 برابر با 81/0 و برای سال 1400 برابر با 92/0 بدست آمد. نتایج نشان میدهد که پوشش جنگل در سال 1430 کاهش پیدا میکنند. در مقابل مساحت اراضی مرتع، شهر، زمینبایر، کشاورزی و تالاب روند افزایشی خواهند داشت. براساس اهداف پروژه REDD، میزان انتشار دیاکسیدکربن تا سال 1430 محاسبه گردید. در صورت عدم اجرای پروژه REDD، در منطقه مساحت زیادی از پوشش جنگل تخریب و دیاکسیدکربن بیشتری انتشار مییابد. میزان دیاکسیدکربن در سال 1400 در منطقه اجرای پروژه، 49681 تن میباشد و تا سال 1430 به میزان 806732 تن خواهد رسید و با اجرای پروژه REDD در منطقه میتوان این میزان گاز را به معادل 402321 تن رساند، و از انتشار 404411 تن دیاکسیدکربن به جو فوقانی زمین جلوگیری نمود. بررسی تغییرات با استفاده از تصاویر ماهوارهای میتواند به مدیران و برنامهریزان کمک کند، تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
حسین عساکره، سیدابوالفضل مسعودیان، فاطمه ترکارانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
یکی از انواع رفتارهای ظاهراً آشفتۀ بارش، وردایی ماهبهماه بارش در مقیاس دههای است که نمایهای از ساختار اقلیم بارشی بشمار میآید. در پژوهش حاضر توزیع ماهبهماه بارش ایرانزمین و تغییرات دههای آن با بکارگیری نمایۀ ضریب تغییرات برای دورۀ آماری 1394-1349 و با بهرهگیری از دادههای شبکهای اسفزاری نسخۀ سوم بررسی شد. روابط این متغیر با متغیرهای مکانی - توپوگرافیک با استفاده از دادههای مدل رقومی ارتفاع و براساس شگردهای رگرسیونی برای چهار دورۀ دهساله (1364-1355، 1374-1365، 1384-1375 و 1394-1385) بررسی شد و نیز برای دستیابی به الگوی فضایی از شگرد تحلیل خوشهای استفاده شد. یافتههای پژوهش حاضر تنوع تباین ماهانۀ بارش در کشور را تایید نمود، امّا برخلاف انتظار روند بلند مدت تغییرپذیری ماهبهماه بارش عموماً در کشور فاقد معنی آماری است. همچنین طی دهههای مختلف تغییرات قابل توجهی بین نواحی با کمینه، بیشینه و در نتیجه دامنۀ تغییرات مکانی و نیز میانگین پهنهای ضریب تغییرات ماهبهماه بارش مشاهده نشد. با این وجود، نواحی توأم با بارش نسبتاً یکنواخت کشور برای چهاردهۀ متوالی رفتار تناوبی داشتهاند. همچنین گسترۀ پهنههای توأم با مقادیر مختلف تغییرپذیری نیز تغییر مییافتهاست. اگرچه در هر دهه و نیز در کل دوره این گسترهها با عوامل مکانی - توپوگرافیک در ارتباط معنیداری بودهاست، اما این رابطه نسبتاً کم بوده است. تحلیل فضایی مبتنی بر تحلیل خوشهای، 5 ناحیۀ تغییرپذیری ماهبهماه بارش بهدست داد. این نواحی از عرض جغرافیایی حدود 32 درجه به سمت شمال، به طور تقریبی از مدارات تبعیت میکنند؛ ولی در نیمۀ جنوبی کشور عموماً با نصفالنهارات ارتباط بیشتری بهنمایش میگذارند.
دکتر حسن لشکری، دکتر زینب محمدی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
طوفان گرد و خاک همواره به عنوان یک پدیده جوی مخاطرهآمیز و محدود کننده برای همه گونه فعالیتهای انسانی و محیط طبیعی و انسانی میباشد. همهساله در مناطق مختلف جهان خسارتهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فراوان و غیر قابل جبرانی ببار میآورد. بطور طبیعی این پدیده اقلیمی در اقلیمهای خشک و نیمه خشک ظهور و بروز بیشتری از اقلیمهای مرطوب دارد. بیابانهای گسترده و فاقد پوشش گیاهی مناسب، استفاده نامطلوب از زمین و تغییرات کاربریهای ناسازگار با اقلیم منطقه، پایین بودن سطح فناوری در این کشورها برای مقابله یا سازگاری با پدیده طوفانهای گرد و خاک و بسیاری از علل و عوامل دیگر این پدیده را به یک مخاطره تبدیل نموده است. طوفانها پدیدههای جوی تشدید شدهای هستندکه گاه با بارشهای شدید و گاه با گرد وخاک همراه میباشند. طوفانهای گرد و خاک و بخصوص طوفانهای با دید افقی کمتر از ۲۰۰ متر همواره خسارت بار و مخل آسایش ساکنین بوده است. در سالهای اخیر فراوانی این پدیده در مناطق غرب و جنوب غرب ایران بخصوص در دوره سرد سال روند افزایشی نشان میدهد. برای بررسی این پدیده، با استفاده از دادههای روزانه، دید افقی کمتر از ۲۰۰ متر منطقه غرب و جنوب غرب ایران در یک دوره آماری ۳۳ساله (۱۹۸۷ تا ۲۰۱۹) استخراج شده است. و با توجه به متفاوت بودن دو منطقه مورد نظر پراکنش ماهانه، و سالانه و فصلی طوفانهای گرد و خاک در این منطقه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که تباین اساسی بین دو منطقه مطالعاتی در پراکنش مکانی طوفانهای گرد و خاک در دو فصل پاییز و زمستان است. در این دو فصل بالاترین فراوانی طوفانهای گرد و خاک در منطقه غرب در ایستگاههای شرقی منطقه بخصوص در ایستگاههایی مانند همدان، کنگاور، قروه و بیجار است و کمترین تعداد طوفانهای گرد و خاک در غرب منطقه رخ داده است. در صورتی که در منطقه جنوب غرب بالاترین تعداد طوفانهای گرد و خاک از ایستگاههای غربی استان خوزستان گزارش شده است. ایستگاههای همانند دزفول و بستان بالاترین فراوانی طوفانهای گرد و خاک را ثبت کرده اند. به نظر میرسد طوفانهای دوره سرد منطقه غرب ایران از مبادی دورترتولید شده و در لایههای میانی جو بر روی منطقه غربی منطقه همانند همدان و کنگاور منتقل شده است. در صورتی که طوفانهای گرد و خاک منطقه جنوب غرب در شرایط همدیدی متفاوت و از مبادی نزدیکتر و در لایه زیرین وردسپهر وارد منطقه شده است.
خانم سیده زینب شکرخدایی، دکتر امان اله فتح نیا، آقای سید وحید رضوی ترمه،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
با مشاهده اولین مورد تائید شده کووید-19 در شهر قم در 30 بهمن 1398 محدودیتهایی توسط دولت و دستگاههای اجرایی جهت جلوگیری از شیوع ویروس کووید-19 در تمام شهرهای ایران اعمال شد. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی تغیر در تولید و انتشار آلایندههای دیاکسید گوگرد، دیاکسید نیتروژن، مونوکسید کربن و ازن در قبل و بعد از شیوع ویروس کووید-19 در سه کلانشهر تهران، اصفهان و مشهد با استفاده از دادههای ماهوارهای سنتینل-5 انجام گرفت. برای این منظور با استفاده از سامانه گوگل ارث انجین مقادیر غلظت این آلایندهها بهصورت میانگین ماهانه در دو بازه 1 اسفند 1397 تا 1 اسفند 1398 برای دوره پیش از شیوع کووید-19 و بازه 1 اسفند 1398 تا 1 اسفند 1399 برای دوران شیوع کووید-19 در نظر گرفته شد. سپس برای ارزیابی معنیدار بودن تغیر در غلظت این آلایندهها در قبل و بعد شیوع ویروس کووید-19 از آماره T-test (t وابسته) در سطح معنیداری 05/0 >p-value استفاده شد. نتایج آزمون T-test نشان داد که برای آلایندههای دیاکسید گوگرد، دیاکسید نیتروژن، مونوکسید کربن در هر سه شهر هیچ تغیر معناداری در میانگین غلظت دادهها رخ نداده است؛ اما ازن برای هر سه شهر تهران، اصفهان و مشهد دارای روند کاهشی و سطح معنیداری 05/0 >p-value بوده است. بیشترین مقدار تغیر در کاهش غلظت ازن برای کلانشهر تهران در خرداد ماه و آبان تا بهمن، برای اصفهان بین مهرماه تا اواسط دی و برای مشهد در اردیبهشت تا خرداد ماه و آبان تا بهمن مشاهده شد. همچنین، تغییرات مکانی ازن در شهر تهران در قبل و بعد شیوع اپیدمی قابل توجه بوده است. نتایج این مطالعه نشان داد که اعمال محدودیتها نتیجهای در کاهش انتشار آلایندههای اولیه از منابع انسانی نداشته است و فقط ممکن است در طی یک بازه کوتاه غلظت آلایندهها کاهش یابد اما بعد از رفع محدودیتها مجدد روند افزایشی داشته باشند.
دکتر مصطفی کریمی، خانم فهیمه نوروزی، دکتر مهناز جعفری، دکتر فرامرز خوش اخلاق، دکتر علی اکبر شمسی پور،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
واچرخند عربستان از جمله مهمترین ارکان گردش جو منطقه جنوبغرب آسیا و موثر بر بارش ایران است. در این تحقیق ویژگیهای جغرافیایی (موقعیت) و همدید آن (شدت، شکل و ارتباط با دیگر سامانهها) در ارتباط با بارشهای سنگین دوره سرد و بارشی ایران (اکتبر تا مارس) بررسی شد. بهاین منظور از دادههای تحلیل مجدد ERA interim تراز 850 هکتوپاسکال (2010-1981) استفاده گردید. ابتدا بارشهای سنگین (بیش از 30 میلیمتر) استخراج شد. سپس ویژگیهای واچرخند (ذکر شده در بالا) در روزهای بارشی مشخص شد. نتایج نشان داد که موقعیت استقرار مراکز واچرخند عربستان در تراز 850 هکتوپاسکال پراکنده بوده و محدوده طولجغرافیایی50 تا 74 درجه شرقی را دربرگرفته است. بیشترین فراوانی تمرکز مراکز واچرخند در دو محدوده ساحل جنوبشرق شبهجزیره عربستان و دریای عرب مشاهده شد. شکل گسترش (جهت) مراکز واچرخندی بیشتر شرقی-غربی (10 مرکز) بوده است. این الگوی استقرار و گسترش واچرخند، مناسبترین شرایط برای بارش بهترتیب در جنوبغرب و غرب بوده است. گسترش شرقی-غربی واچرخند و استقرار بر روی دریای عرب و جنوبشرق شبهجزیره عربستان و اندرکنش آن با سامانههای چرخندی بادهای غربی که بیشتر برروی عراق دیده میشوند، باعث افزایش عمق ناوه و ایجاد گرادیان شدید فشاری به سمت شمال و در ادامه ناپایداریهای مناسب برروی ایران میشود. محرز گردید که علاوه بر شدت واچرخند، موقعیت قرارگیری و گستره فعالیت آن و وجود سیستم کمفشار در منطقه میتواند به عنوان عوامل تاثیرگذار در میزان بارش دریافتی ایران باشد. مادامی که واچرخند عربستان با زبانههای پرفشارسیبری و تبت تلفیق شده، گستره و شدت بارشها در ایران افزایش یافته است.
آقای لقمان خداکرمی، دکتر سعید پورمنافی، دکتر علیرضا سفیانیان، دکتر علی لطفی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
مصرف سوختهای فسیلی در مناطق شهری، موجب انتشار مقادیر زیادی گاز گلخانهای به جو میشود. بنابراین، مطالعه پایش میزان گاز دی اکسید کربن منتشر شده از مناطق شهری به یک موضوع مهم پژوهشی تبدیل شده است. هدف اصلی این مطالعه، کمیسازی مکانی انتشار دی اکسیدکربن ناشی از احتراق سوختهای فسیلی در شهر اصفهان میباشد. بدینمنظور در پژوهش حاضر برای کمیسازی میزان گاز دیاکسیدکربن، بر اساس منابع تولید آن، در مقیاس شهری و درک تفاوت انتشار دیاکسید کربن در سطح شهر از روش "پایین به بالا" استفاده شد. در این روش میزان انتشار به تفکیک منابع مختلف مصرف انرژی محاسبه شده و سپس نقشه توزیع مکانی انتشار تهیه شد. نتایج این تحقیق نشان داد، میزان انتشار گاز دی اکسید کربن در فرآیند احتراق سوختهای فسیلی در محدوده شهر اصفهان ۸۴/۱۳۸۵۵۵۲۵ تن در سال میباشد که به تفکیک منابع احتراقی ثابت و متحرک بخشهای نیروگاهی، خانگی، تجاری، حملو نقل جادهای و ریلی و حملونقل غیرجادهای (ماشینآلات کشاورزی) بهترتیب ۶۱/۵۰، ۷۸/۲۱، ۱۸/۱۷، ۹۲/۴، ۳۷/۴، و۱۴/۱ درصد از کل میزان گاز دی اکسید کربن سالانه را در شهر منتشر میکنند. بهطور کلی، با بهکارگیری روش پایین بهبالا در نقشهسازی انتشار دیاکسیدکربن اقدامات کاهشی را میتوان در بخشهای مختلف بهصورت بسیار کارآمدتر بهکار گرفت.
حسن لشکری، فهیمه محمدی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف تحلیل تغییرات طولانی مدت بارش هایی با منشاء کم فشار سودان در دوره سرد سواحل شمالی خلیج فارس می باشد. به همین منظور آمار روزانه بارش در 13 ایستگاه سینوپتیک برای چهار سیکل خورشیدی طی سال های 1976-2017 و برای سه ماه پر بارش دسامبر، ژانویه و فوریه از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. براساس معیار بارش بالای 5 میلیمتر در هر ایستگاه، کلیه سامانه های بارشی بدست آمد. برای روزهای دارای بارش و روز قبل تر از آن، از مرکز پیش بینی جوی- اقیانوسی ایالات متحده آمریکا داده های فشار تراز دریا و ارتفاع 1000 هکتوپاسکال دریافت شد. با روش تحلیل چشمی موقعیت جغرافیایی، شکل گیری و جابجابی سامانه های فشاری شناسایی و سامانه های سودانی از سایر سامانه های جوی جداسازی شدند. در نهایت بارشها با منشاء سودانی به الگوهای یک الی هفت روز تقسیمبندی شدند. تحلیل های همدید و آماری طی چهار دهه اقلیمی صورت گرفت. نتایج نشان داد که 77 درصد بارش دوره سرد سواحل شمالی خلیج فارس از سامانه سودانی مستقل تامین می شود. فراوانی روزهای دارای بارش سودانی در تمام ایستگاه ها طی دهه اول به دهه دوم افزایش دارد. در گذر از دهه دوم به سوم تعداد روزهای دارای بارش سودانی تغییر چشمگیری ندارد اما در دهه پایانی سهم بارش های ناشی از سامانه کم فشار سودانی به نسبت دهه های گذشته افزایش داشت. افزایش فعالیت باران زایی سامانه سودانی بمعنای تغییر اقلیم مثبت درجهت افزایش سهم سامانه سودانی در بارش های جنوب و جنوب غرب ایران می باشد.
آقا سید محمود حسینی صدیق، آقا مسعود جلالی، آقا حسین عساکره،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
گسترش قطب سوی کمربندگرمسیری را در اثر تغییرات آب و هوایی ناشی از فعالیتهای انسانی، به ویژه افزایش گازهای گلخانهای و تغییر کاربری اراضی زمین میدانند. تغییرپذیری پهنای کمربند گرمسیری به عرضهای جغرافیایی بالاتر حاکی از گسترش منطقه خشک نیمه گرمسیری است که این امر حاکی از افزایش فراوانی خشکسالی در هر نیمکره است. به منظور تغییرپذیری پهنای کمربند گرمسیری نیمکره شمالی در عرضهای میانه از شاخص های کسر بارش از تبخیر، مؤلفه مداری بردار باد، تابع جریان نصفالنهاری، دمای سطح وردایست، تابش موج بلند خروجی زمین و فشار سطح زمین استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد، گسترش عرض جغرافیایی کمربندگرمسیری با تابع جریان نصفالنهاری به سمت عرضهای جغرافیایی بالاتر با 1 تا 3 درجه عرض جغرافیایی و تاثیر فرونشینی گردش هدلی افزایش دامنه تبخیر از بارش را نشان داده است که کسر بارش از تبخیر 1 تا 3 درجه عرض جغرافیایی افزایش داشته است. جت جنب حاره در حرکت شاخههای فوقانی وردسپهر از گردش هدلی با 2 تا 4 درجه عرض جغرافیایی افزایش داشته است که میتواند بر سامانههای رطوبتزای گذری و همچنین بر میزان بارشها اثر منفی داشــته باشـد. گسترش قطبسوی کمربند گرمسیری که پیامدی از دگرگونی و مخاطرات آب و هوایی به شمار میرود، جا به جایی مکانی قطب سوی رودباد جنب حارهای را در پی خواهد داشت و در نتیجه کمربندهای خشک جنب حارهای به سمت قطب را ارائه میکنند؛ و همچنین تابش موج بلند خروجی زمین 1 تا 2 درجه عرض جغرافیایی افزایش یافته و دلیلی بر افزایش گرما در وردسپهر فوقانی گردیده است و این باعث افزایش خشکی و کاهش خفیف ابر در وردسپهر فوقانی شده است و همچنین باعث گسترش کمربند گرمسیری به سمت عرضهای جغرافیایی بالاتر شده است. به طور کلی، یافتههای پژوهش نشان داد که اکثر شاخصهای کمربند گرمسیری از سال 1979 روند افزایشی داشته است.
رویا پورکریم، حسین عساکره، عبدالله فرجی، محمود خسروی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
در پژوهش حاضر از دادههای مرکز جوی اروپایی(ECMWF)، از سال 1979 تا پایان سال 2018 تفکیک مکانی 25/. در 25/. به منظور واکاوی تغییرات شمار مراکز چرخندی دریای مدیترانه استفاده شده است. روشهای زیادی برای بررسی تغییرات و وجود روند در بین دادههای آماری وجود دارد، که به دو دسته آمار پارامتری و ناپارامتری تقسیم میشود. روش رگرسیون خطی از دسته پارامتری است و معمولترین روش ناپارمتری آزمون من-کندال میباشد. با برازش مدل منکندال و مدل رگرسیون خطی روند مقدار، فراونی مراکز چرخندی حوضه دریای مدیترانه دردو مقیاس فصلی و سالانه ارزیابی شد. با واکاوی روند تغییرات شمار مراکزچرخندی در مقیاس فصلی فصلهای بهار، پاییز و تابستان تداومهای پنج روزه دارای روند معنیدار بوده است. اما در مقیاس سالانه در هیچ کدام از تداومها روند معنی دار مشاهده نگردید. با برازش مدل رگرسیون در مقیاس فصلی و سالانه تداومهای یک و دو روزه دارای شیب خط رگرسیون مثبت میباشند.
ا محمود احمدی، ج جمال کرمی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
فرینهای اقلیمی از مهمترین مواردی است که اقلیم ایران را تحت تاثیر قرار داده و پیامدهای اقتصادی اجتماعی و آسیبهای مالی فراوانی به جا گذاشته است. فشار تراز سطح دریا از مهمترین عناصر آبوهوایی است که میتواند دیگر عناصر آبهوایی از جمله دما، رطوبت و باد را تحت تاثیر قرار دهد هدف این پژوهش ارزیابی مدلهای CMIP5 مبتنی بر روش ریزگردانی دینامیکی CORDEX و وردایی ناهنجاری فشار فصلی در ایران در بین مدلهای CMIP5 مبتنی بر پروژه CORDEX مدلهای دینامیکی BCC-CSM، HadGEM2-ES، GFDL و MIROCمدل HADGEM2-ES از سطح همبستگی و کارایی بالاتری نسبت به سایر مدلها برخوردار بود. در این راستا دادههای 36 پیمونگاه همدید طی دوره آماری (2005-1960)، دادههای مدل HadGEM2-ES ریزگردانی شده با استفاده از مدل CORDEX و سناریوهای RCPs برای دو دوره تاریخی (2005-1960) و پیشنگری شده طی سه دوره آینده نزدیک (2040-2011)، آینده میانی (2070-2041) و آینده دور (2099-2071) استفاده شد. برای ارزیابی کارایی مدل نیز از شش روش R2، MAE، MBE RMSE، t-Jacovides و نسبت t-Jacovides/R2 استفاده شد. نتایج نشان داد مدل از عملکرد مناسبی در مناطق پست کم ارتفاع برخوردار است. ناهنجاری فصلی در تمام فصول، سناریوها و دورههای زمانی موردمطالعه مثبت و فصل زمستان بیشینه ناهنجاری فشار را در بین فصول نشان داده است. بیشینه ناهنجاری فصلی فشار ایران در در تمام فصول، سناریوها و دورههای مورد مطالعه منطبق بر ارتفاعات از جمله کانون آن در ارتفاعات البرز و زاگرس و عرضهای جغرافیایی بالاست وکمینه ناهنجای فشار منطبق بر مناطق کم ارتفاع و پست از جمله جلگه خوزستان و سواحل جنوبی کشور است.