جستجو در مقالات منتشر شده


211 نتیجه برای Si

شمس اله عسگری، کورش شیرانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده


 فرسایش گالی یکی از اشکال پیشرفته فرسایش خاک است که تحلیل و شناسایی آن در جهت حفاظت خاک ضرورت دارد. هدف این تحقیق تعیین آستانه عوامل موثر در فرسایش گالی می باشد بنابراین براساس سوابق تحقیقات دیگران عوامل تاثیر گذار بر فرسایش گالی انتخاب شدند. جهت دستیابی به هدف تحقیق از دو مدل معروف دمپستر شیفر و مدل آنتروپی استفاده شده است. جهت تعیین مهم ترین متغیرها از آزمون جک نایف و برای مشخص نمودن قدرت پیش بینی مدلها از منحنی ROC استفاده شد. با استفاده از تصاویر گوگل ارث و همچنین بازدیدهای میدانی 331 نقطه گالی شناسایی، ثبت و نقشه پراکنش گالی تهیه شد. داده‌های مکانی پراکنش فرسایش گالی در قالب دو دسته تصادفی آموزشی (70 درصد) و آزمایشی (30 درصد) تقسیم شدند. نتایج خروجی لایه ها، وزن دهی و کلاس بندی و تلفیق در دو مدل دمپستر شیفر و آنتروپی، استخراج نقشه پهنه بندی حساسیت فرسایش پذیری گالی و آستانه حساسیت فرسایش پذیری گالی برای هر عامل می‌باشد. بر اساس آزمون جک نایف به ترتیب متغیرهای شاخص کاربری اراضی 33درصد، شاخص تراکم آبراهه 17درصد، لیتولوژی 13درصد، اقلیم 10درصد، بارش 5 درصد شاخص پوشش گیاهی 4 درصد و شاخص ارتفاع 2 درصد که در مجموع 84 درصد می باشند، بیشترین تأثیر را در فرسایش خندقی داشتند. سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد سیستم ROC و مساحت سطح زیر نمودار AUC مدل دمپستر شیفر با ضریب تبیین 934/0 و مدل حداکثر آنتروپی با ضریب تبیین 936/0 موفقیت هر دو مدل را نشان می دهد. نتایج علمی تحقیق قابل ترویج و آموزش می باشد و از لحاظ کاربردی دستگاه اجرایی ذی ربط جهت کنترل فرسایش گالی می تواند تمهیدات لازم را با استفاده از نتایج این تحقیق بکار گیرد.
موسی کمانرودی کجوری، حبیب اله فصیحی، شهلا براتی سده،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

یکی از سیاست‌های حل مشکلات حمل‌و نقل و ترافیک شهرها، گسترش شبکه بزرگراهی‌ است. فرایند ساخت این معابر به دلایل مختلف، ازجمله به دلیل عدم تملک به موقع املاک و مستغلات مورد نیاز، با تأخیر طولانی‌‌ و پیامدهای نامطلوب ناشی از آن‌ مواجه می‌شود. هدف این مقاله، شناخت تأثیر تأخیر در فرایند تملک املاک و مستغلات در ساخت بزرگراه شوش در محدوده  محله طیب در منطقه 15 شهرداری تهران است. جامعه آماری شامل 253 قطعه زمین و 1139 نفر جمعیت ساکن در محدوده اجرای این پروژه و مدیران مرتبط به آن در شهرداری این منطقه است. حجم نمونه ساکنین محدوده اجرای این پروژه، 281 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و با خطای 5% محاسبه شد. داده و اطلاعات به دو روشکتابخانه‌ای و پیمایشی و در 5  معیار اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، ترافیکی و محیط‌زیستی و 13 گویه مرتبط به آن‌ها به دست آمده است. در مطالعات پیمایشی، از جامعه نمونه ساکنین محدوده اجرای این پروژه پرسشگری به عمل آمد. نمونه‌گیری این جامعه به روش تصادفی ساده منظم انجام شد. با مدیران مرتبط به این پروژه مصاحبه نیمه‌ساختاریافته به عمل آمد. تعداد مصاحبه‌ها به روش اشباع نظری و با آغاز از شهردار ناحیه 1 شهرداری منطقه 15 انجام شد. برای پردازش و تحلیل داده و اطلاعات از نرم‌افزارهای SPSS و GIS و آزمون آماری T-Test استفاده شد. براساس یافته‌ها، از ابتدای اجرای این پروژه، ارائه خدمات عمومی به ساکنین، امکان گذران اوقات فراغت، ارزش زمین و مسکن و تعداد مشاغل در محدوده اجرای این پروژه کاهش پیدا کرد.
 
کاوه محمدپور، علی محمد خورشیددوست، گونا احمدی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

طوفان گرد و غبار فرایند پیچیده­ای است که تحت تاثیر تعامل سیستم اتمسفرزمین بوده و از نظر اقلیم­شناسان و هواشناسانی که تغییرهای اقلیمی و اتمسفری را بررسی می­کنند، پایش پوشش گرد و غبار یک پدیده دینامیکی مهم است. در این مطالعه با استفاده از داده­های دید افقی و سنجش از دور ماهواره­ای (MODIS) و شاخص NDDI به آشکارسازی گردوغبار در نیمه غربی ایران پرداخته شده است. طبق بررسی­های انجام شده، نقشه میانیابی تعداد روز غبارآلود در نیمه غربی ایران نشان داد که محدوده مورد مطالعه غرب ایران از لحاظ فراوانی وقوع پدیده گرد و غبار و چگونگی روند آن دارای نظام همگنی نیست و تعداد روزهای گرد و غباری از شمال به سمت جنوب افزایش می­یابد. هسته بیشینه وقوع پدیده گرد و غبار در بخش جنوبغربی منطقه و بر روی اهواز، امیدیه و بوشهر  قرار دارد که با منشاٌ مناطق بیابانی در عراق-سوریه و عربستان است. نتایج پراکنش فضایی دید افقی ایستگاه­های زمینی با آشکارسازی شاخص NDDI بر روی تصاویر مطابقت دارد و نشان داد که بیشترین سطح پوشش گردوغبار بر روی اتمسفر استان­های فارس و بوشهر و کمترین مقدار آن در سطح استان­های آذربایجان غربی و شرقی، قم و مرکزی مشاهده می­شود.طوفان گرد و غبار فرایند پیچیده­ای است که تحت تاثیر تعامل سیستم اتمسفرزمین بوده و از نظر اقلیم­شناسان و هواشناسانی که تغییرهای اقلیمی و اتمسفری را بررسی می­کنند، پایش پوشش گرد و غبار یک پدیده دینامیکی مهم است. در این مطالعه با استفاده از داده­های دید افقی و سنجش از دور ماهواره­ای (MODIS) و شاخص NDDI به آشکارسازی گردوغبار در نیمه غربی ایران پرداخته شده است. طبق بررسی­های انجام شده، نقشه میانیابی تعداد روز غبارآلود در نیمه غربی ایران نشان داد که محدوده مورد مطالعه غرب ایران از لحاظ فراوانی وقوع پدیده گرد و غبار و چگونگی روند آن دارای نظام همگنی نیست و تعداد روزهای گرد و غباری از شمال به سمت جنوب افزایش می­یابد. هسته بیشینه وقوع پدیده گرد و غبار در بخش جنوبغربی منطقه و بر روی اهواز، امیدیه و بوشهر  قرار دارد که با منشاٌ مناطق بیابانی در عراق-سوریه و عربستان است. نتایج پراکنش فضایی دید افقی ایستگاه­های زمینی با آشکارسازی شاخص NDDI بر روی تصاویر مطابقت دارد و نشان داد که بیشترین سطح پوشش گردوغبار بر روی اتمسفر استان­های فارس و بوشهر و کمترین مقدار آن در سطح استان­های آذربایجان غربی و شرقی، قم و مرکزی مشاهده می­شود.
خانم سمانه ریاهی، دکتر امیر صفاری، دکتر سید موسی حسینی، دکتر علی احمدآبادی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

به منظور برنامه‌ریزی، مدیریت و بهره‌برداری از منابع آب و زمین، آگاهی نسبت به تغییرپذیری فضایی منابع هم­چنین درک رفتار پاسخ حوضه به منظور مدل‌سازی فرآیندهای فیزیکی نقش اساسی بسیار مهمی دارد. حوضه قم­رود به دلیل قرارگیری در مناطق خشک و نیمه خشک  و شرایط اقلیمی و ژئومورفولوژی خاص، مستعد سیلاب­های ناگهانی می­باشد. به دلیل کمبود داده­های هیدرومتری و توپوگرافی با دقت بالا در حوضه، استفاده از مدل­های هیدرولیکی منجر به نتایج دقیقی از ویژگی­های هیدرولیکی سیلاب نمی­شود. در چنین شرایطی،  روش­های  که مبتنی بر ویژگی­های ژئومورفولوژیک حوضه ­باشد، می­تواند کمک کننده باشد. روش مورد استفاده در این مقاله روش اشل متغیر سیل (VFS)  می­باشد که  ویژگی­های هیدرولیکی رودخانه را با مشخصات ژئومورفیک حوضه به منظور برآورد عمق آب در رودخانه ناشی از سیلاب با دوره بازگشت­های مختلف را ترکیب می­کند. میزان عمق آب برای دوره بازگشت مختلف دو، پنج، ده، بیست و پنج، پنجاه و صد سال مورد بررسی قرار گرفت در هر دوره بیشترین میزان عمق آب در قسمت­های نزدیک به خروجی و کمترین میزان عمق آب در قسمتهای بالادست رودخانه می­باشد. بررسی­ها نشان می­دهد که ارتباط مستقیمی بین میزان عمق آب و مساحت زیرحوضه وجود دارد. نتایج این تحقیق می­تواند برای حوضه های فاقد آمار هیدرومتری و توپوگرافی با دقت بالا به منظور برآورد سرعت اوج و عمق سیلاب مورد استفاده قرار گیرد.
 
دکتر هادی درودی، دکتر محمد خسروشاهی، مهندس معصومه شهابی،
دوره 11، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

پدیده طوفان گردوغبار و به تبع آن حرکت ماسه‌های روان به‌عنوان یکی از مولفه‌های اقلیمی در مناطق خشک و نیمه‌خشک، از مهمترین مشکلات زیست‌محیطی این مناطق محسوب می‌شود. تپه‌های ماسه‌ای از حساس‌ترین عوارض طبیعی زمین هستند که متاثر از فرسایش بادی می‌باشند و میزان فعالیت آن‌ها تحت تاثیر عوامل متعدد اقلیمی می‌باشد. ازآنجا‌که پدیده حرکت ماسه‌های روان به‌عنوان یکی از فرآیندهای مهم تخریب سرزمین و یک چالش جدی در استان سیستان و بلوچستان  به‌شمار می‌رود و عوامل اقلیمی نیز در این پدیده نقش بسزایی دارند؛ ازاین رو بررسی و شناخت این عوامل از جنبه تأثیر آنها بر بروز و تشدید تحرک‌پذیری ماسه‌های روان برای جلوگیری از تشدید بحران‌های زیست‌محیطی یک ضرورت انکار ناپذیراست. لذا در این تحقیق میزان فعالیت تپه‌های ماسه‌ای بر اساس شاخص لنکستر در شهرستان ایرانشهر در استان سیستان‌و‌بلوچستان مورد بررسی قرار گرفت. هدف این مطالعه بررسی تاثیر شرایط اقلیمی بر میزان تحرک‌پذیری ماسه‌های روان شهرستان ایرانشهر می‌باشد. به این منظور از داده‌های ساعتی مربوط به رویداد باد در دوره آماری 15 سال (2017-2003) و داده‌های مربوط به بارندگی و دما در دوره آماری استفاده گردید. همچنین به‌منظور تحلیل و بررسی رژیم باد و وقوع طوفان گردوغبار از شاخص DSI استفاده شد. در نهایت پیش‌بینی اثرات تغییر احتمالی عناصر اقلیمی بر تحرک‌پذیری ماسه‌های روان انجام گرفت. نتایج همبستگی‌ها نشان داد رابطه شاخص لنکستر با مقدار بارندگی سالانه، باد و شاخص خشکی معنی‌دار بوده است. نتایج تحلیل حساسیت نیز نشان داد که در صورت افزایش فراوانی بادهای فرساینده و تبخیر و تعرق پتانسیل به مقدار 30 درصد، فعالیت تپه‌های ماسه‌ای در ایستگاه ایرانشهر به‌ترتیب 25 و 23 درصد افزایش یافته، از طرفی با افزایش 30 درصدی مقدار بارندگی فعالیت تپه‌های ماسه‌ای 30 درصد کاهش پیدا کرده است. با توجه به وضعیت تپه‌های ماسه‌ای که در وضعیت فعال و کاملاً فعال قرار دارند، اقدامات لازم جهت تثبیت آن‌ها در این شهرستان ضرورت دارد.
دکتر محمد حسن صادقی روش،
دوره 11، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

پهنه­بندی پدیده­ها به منظور شناخت و ارزیابی وضع کنونی، به عنوان پایه تصمیم­گیری، از ملزومات مدیریت علمی منابع طبیعی می­باشد، بنابراین در مدیریت عرصه­های بیابانی نیز به منظور پیشگیری از پرداخت هزینه­های گزاف تصمیم­گیری نادرست نیاز به روش­های قوی و مستدلی در شناخت وضع فعلی و روند توسعه می­باشیم، براین مبنا هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدلی مناسب جهت پهنه­بندی توزیع فضایی خطر بیابان­زایی با استفاده از تکنیک­های امتیازی مورا، آراس و استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی در زیرحوضه یزد- خضرآباد می­باشد. از این رو در ابتدا پس از تعیین واحدهای کاری به روش ژئومرفولوژی، اهمیت شاخص­ها در هر واحد بر مبنای روش دلفی به دست آمد و اهمیت شاخص­ها نسبت به هم از روش آنتروپی شانون برآورد شد، سپس ماتریس تصمیم شکل گرفت و بعد از موزون­سازی، پتانسیل شدت بیابانزایی با محاسبه ضریب مطلوبیت از روش امتیازی مورا و آراس برآورد شد. نتایج حاصل از  تحلیل­های صورت گرفته از هر دو مدل نشان داد که واحد اراضی کشاورزی کوهستانی و کشاورزی دشتی، واجد بیشترین پتانسیل بیابان­زایی می­باشند که 7135 هکتار (11/9 %) از کل منطقه مطالعاتی را در برگرفته­اند. بیشترین اراضی منطقه، تحت تاثیر بیابانزایی با شدت نسبتاً متوسط (III) قرار دارد و  ارزش کمی پتانسیل بیابانزایی برای کل منطقه از مجموع شاخص­ها در کلاس متوسط (IV) به دست آمد.. بنابراین پیشنهاد می­شود که در طرح­های کنترل و کاهش اثرات بیابان­زایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبه­بندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد.
 

امید اشک ریز، فاطمه فلاحتی، امیر حسین گرکانی،
دوره 11، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

رشد سکونتگاه­ ها و افزایش فعالیت­های انسانی در دشت­ های سیلابی به ویژه حاشیه رودخانه ­ها و مکان­های مستعد سیل، میزان خسارت ناشی از این مخاطره را افزایش داده است. از این رو تعیین گستره سیلاب در راستای برنامه­ ریزی­ های کاهش خطر، آمادگی و پاسخ و بازیابی و بازتوانی پس از این مخاطره از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مطالعه حاضر از الگوریتم­ های متداول یادگیری ماشین و طبقه­ بندی تصاویر سنتینل2 جهت تولید نقشه ­های پوشش اراضی، آشکارسازی پهنه­ های سیلابی و تعیین مساحت اراضی تحت خسارت سیلاب فرودین1398 شهرستان آق­ قلا استفاده شد. همچنین به منظور بررسی و افزایش دقت الگوریتم­ ها، سه شاخص طیفی نرمال شده پوشش گیاهی(NDVI)، پهنه ­های آبی(MNDWI) و اراضی ساخته شده (NDBI) با تصاویر مورد استفاده ترکیب شدند. پارامترهای مختلف تنظیم هر یک از الگوریتم­ ها به منظور تعیین تأثیر آن­ها بر دقت طبقه­ بندی و جلوگیری از کسب نتایج خوشبینانه ناشی از همبستگی مکانی میان نمونه­ های آموزشی و آزمایشی، با روش اعتبارسنجی متقابل مکانی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که ترکیب شاخص­ های طیفی منجر به افزایش دقت کلی الگوریتم­ ها شده و به منظور تولید نقشه­ های پوشش اراضی، الگوریتم جنگل تصادفی با دقت 83.08 درصد بدلیل استفاده از روش یادگیری جمعی از دقت و تعمیم­ پذیری بالاتری نسبت به سایر الگوریتم­ های ماشین بردار پشتیبان و شبکه عصبی با دقت به ترتیب 79.11 و75.44 درصد برخوردار است. پس از مشخص شدن دقیق­ ترین الگوریتم، نقشه پهنه­ های سیلابی با استفاده از الگوریتم جنگل تصادفی در دو کلاس اراضی آبی و غیر آبی تولید گردید و دقت کلی الگوریتم در بهینه ­ترین پارامترها و با ترکیب شاخص طیفی(MNDWI) 93.40 درصد بدست آمد. سپس با همپوشانی نقشه ­های پوشش اراضی و پهنه­ های سیلابی، سطح اراضی ساخته شده و اراضی زراعی و فضاهای سبز تحت خسارت سیلاب به ترتیب 4.2008 و 41.0772 کیلومتر مربع برآورد گردید.
 
- غزاله رفیعی، - آیدا ملکی، - یاسر شهبازی، - اصغر مولائی،
دوره 11، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

بحران‌های طبیعی بیولوژیکی خطری همیشگی برای جوامع بشری محسوب می‌شوند؛ بنابراین آمادگی کنترل و پیشگیری از این‌گونه بلایا امری مهم تلقی می‌شود. در مقابله با چنین بحران‌های شهری پرداختن به مقوله مداخلات غیر دارویی در برابر بیماری‌های واگیردار می‌تواند راهگشا باشد از این‌رو هدف پژوهش حاضر یافتن شاخص‌های اصلی مؤثر در همه‌گیری و تبیین مؤلفه‌های محیطی حاصل از برهمکنش و همبستگی شاخص‌های مرتبط قابل‌سنجش در سطح محلات بر اساس مطالعات محیطی پیشین، می‌باشد. بدین منظور تمامی شاخص‌های محیطی قابل‌دسترس در سطح 118 محله کلان‌شهر تبریز شناسایی شدند. سپس با استفاده از اطلاعات ثانویه، شاخص‌های محیطی محلات با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به دست آمد. سپس با استفاده از روش اکتشافی- تجربی و مبتنی بر روش‌های کمی، پس از تبیین مؤلفه‌های محیطی مؤثر در همه‌گیری، محلات کلان‌شهر تبریز دسته‌بندی شد. درنهایت 42 شاخص و 8 مؤلفه تجمع، تنوع و طراحی، عوامل اجتماعی، تراکم، عوامل اقتصادی، زیرساخت بهداشتی، آلودگی محیطی و فضاهای سبز و باز به‌عنوان مؤلفه‌های مؤثر بر گسترش بیماری‌های همه‌گیر در سطح محلات شناسایی شدند. هر یک از این عوامل دارای چندین شاخص است که قابلیت سنجش مولفه مذکور را فراهم می‌نماید. بر اساس نتایج میزان اثرات عوامل محیطی بر انتقال کووید-19 از نظر مکانی متمایز می‌شوند. این مؤلفه‌ها درمجموع بیش از 82 درصد تغییرات عوامل محیطی مؤثر را نشان می‌دهند. برنامه‌ریزان، سازندگان و پژوهشگران می‌توانند بر اساس میزان این مولفه ها محلات را از نظر گسترش همه گیری دسته‌بندی نمایند و استراتژی‌های متناسب را در تصمیم‌گیری‌های آتی برای توسعه شهری پایدار مدنظر قرار دهند.
 
- محمدرضا جعفری،
دوره 11، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

 با توجه به این­که در حوزه­ آبخیز چم ­گردلان شکل ­های مختلف حرکات توده­ای به ­ویژه در مسیر راه ­های ارتباطی، اراضی زراعی و مسکونی وجود دارد، ضرورت ایجاد نقشه­ های پهنه ­بندی برای آن­ها و نیز بررسی عوامل مؤثر در وقوع آن به ­منظور پیشگیری و کنترل این پدیده را اجتناب ناپذیر می­ سازد. لذا در این پژوهش، ضمن بازدیدهای میدانی، اقدام به ایجاد نقشه ­های زمین ­شناسی، فیزیوگرافی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، فرسایش، کلیماتولوژی، خاکشناسی و ژئومورفولوژی در محیط GIS گردید. روش انجام کار در این پژوهش بر مبنای تشخیص واحدهای کاری ژئومورفولوژی بوده که به کمک تفسیر عکس­ های هوایی و قطع دادن نقشه ­های پایه صورت گرفته است. سپس عوامل مؤثر بر وقوع حرکات توده­ای با استفاده از روابط رگرسیون لجستیک مورد بررسی قرار گرفت. به ­نحوی که در آن عواملی مانند شیب، نوع سازند زمین شناسی، خاکشناسی، اقلیم به عنوان متغیرهای مستقل و فراوانی وقوع حرکات توده­ای به عنوان تابعی از عوامل مذکور در نظر گرفته شد. نتایج حاصله نشان داد که مؤثرترین عوامل در ارتباط با فراوانی وقوع زمین­ لغزش­ ها در منطقه، به­ ترتیب عبارت از شیب، تشکیلات زمین­ شناسی، جنس توده لغزشی (نوع و میزان املاح در خاک) و کاربری اراضی می ­باشند.
 
ارسطو یاری حصار، وکیل حیدری ساربان، بهرام ایمانی، سمانه سارانی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده

شیوع کووید ۱۹ در مناطق روستایی کشور به دلیل فرهنگ­های رایج روستایی خطرات بیشتری را در پی داشته و ناآگاهی و نبود مدیریت کارآمد این بحران در روستاها تبعات جبران ناپذیری را برای این مناطق وارد نموده است. در چنین مواقعی وجود سرمایه اجتماعی می­تواند درایجاد وفاق ملی و سیاست­گذاری­های موفق برای عبور از این مرحله حساس بسیار حیاتی باشد. پژوهش پیشرو از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. برای تعیین حجم نمونه روستاییان نیز با  استفاده از فرمول کوکران از مجموع  ۶۹۰۳ خانوار روستاهای نمونه،  تعداد ۳۶۲ خانوار به‌عنوان خانوار نمونه برای تکمیل پرسش‌نامه محاسبه گردید. برای بررسی اثرات اثرات سرمایه اجتماعی بر شاخص­های اقتصادی- اجتماعی موثر بر کاهش آسیب پذیری از شیوع کووید۱۹در روستاهای  مرزی سیستان ، طیف گسترده­ای از شاخص­ها تعیین گردید و از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل واریانس مدل رگرسیونی برای سنجش میزان ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی بر شاخص­های اقتصادی- اجتماعی موثر بر کاهش آسیب پذیری از شیوع کووید۱۹در روستاهای  مرزی سیستان  استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که  هرچه میزان مشارکت مردم و اعتماد آنان نسبت به یکدیگر ،مسئولیت­پذیری و دانش افراد در سطح بالاتری قرار دشته است دارای نقش و اثر مثبت بر شاخص­های اجتماعی و اقتصادی در راستای کاهش آسیب­پذیری از شیوع بیماری کووید ۱۹ داشته است.
 
دکتر منیژه قهرودی تالی، آقای فرهاد خدامرادی، دکتر خدیجه علی نوری،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده

فرونشست زمین به عنوان یکی از مخاطرات ژئومورفیک,سبب آسیب های جدی به زمین های کشاورزی, ساختمان های مسکونی, جاده ها و دیگر سازندها و بروز خسارت های زیست محیطی, اقتصادی و اجتماعی شده است. منطقۀ پژوهش بخشی از حوضۀ آبریز دریای خزر به مساحت تقریبی 50083 هکتار در شرق استان کردستان در شمال غربی ایران است. تغییرات شدید کاربری اراضی،افزایش تعداد چاه‌های عمیق و آثار پدیده فرونشست در دشت دهگلان ضرورت نیاز به بررسی تاثیر دو پارامتر مهم تغییرات کاربری زمین و برداشت آب‌های زیرزمینی بر نشست سطح زمین را نشان می‌دهد. .دراین پژوهش ابتدا به کمک 15 تصویرماهواره‌ای سنتینل- 2 و لندست 8 شاخص NDVI دشت بررسی و بهترین تاریخ برای تصاویر سنتینل-1 انتخاب شد. به این صورت 8 تصویر ماهواره‌ای سنتینل-1 طی بازه زمانی 8 ساله( 2014-2021)  دانلود و تمامی تصاویر به کمک نرم افزار SNAP در هشت مرحله تحلیل و پردازش شد. جهت بررسی تغییرات کاربری اراضی (2021-2000)  از 3 تصویر ماهواره‌ای لندست 7و8 استفاده شد. با اعمال تصحیحات اتمسفری و رادیومتری و درنهایت انجام روش طبقه بندی نظارت شده با استفاده از نرم افزار Arc GIS کاربری اراضی استخراج و میزان تغییرات آن بررسی شد.  نتایج تداخل سنجی نشان داد که دشت دهگلان طی بازه زمانی 8 ساله در مجموع دچار 480 میلی متر فرونشست شده است. بطوریکه سالانه در این دشت 60 میلی متر فرونشست رخ داده است. در پایان با تهیه نقشه تغییرات کاربری،کلاس‌های اراضی کشاورزی آبی ومسکونی با نرخ 6.98 ، 1.47 درصد افزایش و کاربری¬های مرتع،جنگل و اراضی دیم با کاهش شدید روبه رو بوده است به صورتی که اراضی آّبی با8477 و مسکونی 672 هکتار افزایش مواجه شده است. 
 
آقای امیر آزمون، دکتر حبیب اله فصیحی، دکتر فرزانه ساسانپور، دکتر طاهر پریزادی، دکتر علی شماعی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده

سلامت جسم و روان در گرو زیستن در یک محیط سالم است. عوامل و پدیده‌های گوناگونی سلامت محیط زندگی را تعیین می‌کنند و  شناخت آنها، زمینه‌ساز برنامه‌ریزی ارتقاء آنهاست. هدف این تحقیق، واکاوی مؤلفه‌های تاثیرگذار بر سطح سلامت محیط زندگی در منطقه 20 شهرداری تهران و آشکارسازی الگوی نابرابری فضایی آنهاست. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده و در آن از داده‌های اسنادی و  پیمایشی استفاده شده است. برای توصیف و تحلیل داده‌ها، از توابع آماری و توابع سیستم اطلاعات جغرافیایی به‌ویژه ابزار تحلیل فضایی و درون‌یابی فضایی استفاده شده است. بر اساس تحلیل یافته‌های تحقیق، میانگین 29/2 در دامنه ارزش‌گذاری‌ 1 تا 5، دلالت بر سطح ضعیف سلامت محیط شهری در محدوده مورد مطالعه دارد. بیشترین ضعف مربوط به مؤلفه‌های بعد اقتصادی به‌ویژه در میزان پس‌انداز، قدرت خرید کالاهای فرهنگی، توانایی مالی برای انجام سفرهای تفریحی و سرانه زیربنای مسکونی نمایان است. دسترسی به فضای سبز و بوستان‌های شهری و با ارزش متوسط 43/3 و 55/4 وضعیت مطلوب‌تری را نسبت به سایر شاخص‌ها نشان می‌دهند. از نظر توزیع مکانی نیز شاخص‌ها، در حاشیه‌های منطقه، سطح سلامت محیط به‌مراتب نامطلوب‌تر از پهنه‌های داخلی نمایان می‌سازند. گستردگی بافت فرسوده،  ساخت‌و سازهای غیررسمی و  وسعت نسبتاً زیاد فضاهای متروکه از عوامل داخلی مهم افت سطح سلامت محیط هستند. اما تأثیرپذیری محله‌های حاشیه‌ای منطقه در سه ضلع شرقی، جنوبی و غربی به دلیل مجاورت منطقه با حریم شهر در بالاترین سطح است. استقرار صنایع آلاینده، عبور کانال‌‌های فاضلاب شهری، فراوانی کارگاه‌های غیرمجاز و فاقد استاندارد، فزونی و تراکم مشاغل غیر رسمی، سکونت و اشتغال غیرقانونی اتباع بیگانه بیشترین تأثیر را بر افت سطح سلامت محیط حاشیه‌ها گذاشته است. با آن‌ که سطح سلامت محیط در کل منطقه زیر متوسط بوده، تمایز بین محله‌های درونی و حاشیه‌ای از نظر دسترسی به مؤلفه‌ها و شاخص‌های شهر سالم محرز شده و بیانگر الگوی نابرابر مرکز ـ حاشیه است که در نتیجه آن، وضعیت حق دسترسی به محیط سالم در محله‌های درونی منطقه به طور نسبی بهتر از محله‌های حاشیه‌ای پدیدار گردیده است.

 
محمدرضا جعفری، صمد شادفر، حمیدرضا پیروان، شمس اله عسگری،
دوره 12، شماره 1 - ( 5-1404 )
چکیده

در این پژوهش سعی شده است با تهیه نقشه پراکنش مناطق لغزشی و ارزیابی پتانسیل آسیب­پذیری زمین­­لغزش در حوضه سیوان، منابع در معرض خطر در پهنه­های مختلف آسیب­پذیری شناسایی، سپس پایداری محیطی حوضه در برابر پتانسیل آسیب­پذیری ناشی از زمین لغزش بررسی گردد. برای این منظور ابتدا لایه­های اطلاعاتی مناطق لغزشی، اراضی زراعی، جنگلی، مناطق مسکونی و جاده­ها در محیط GIS تهیه گردید. سپس لایه­های تهیه شده بر اساس مدل (همپوشانیIndex Overlay) به روش Class Maps Multi و با استفاده از نظر کارشناسی وزن­دهی و طبقه­بندی شد. طبق نتایج به دست آمده از پژوهش در حوضه سیوان 44 لغزش تعیین گردید که تعداد 17 مورد آن قابل اندازه­گیری و بررسی میدانی بود، 10 مورد در مناطق کوهستانی و فاقد راه ارتباطی بوده و غیر قابل دسترسی و 12 مورد آن اصلاً در عرصه شناسایی نشد و 5 مورد به دلیل تغییر کاربری به باغات و تأسیسات تسطیح شده است. در ادامه نقشه پتانسیل آسیب­پذیری زمین لغزش­های حوضه سیوان در پنج کلاس آسیب­پذیری خیلی کم (19846 هکتار)، کم (1793 هکتار)، متوسط (741 هکتار)، زیاد (2089 هکتار) و خیلی زیاد (871 هکتار) تهیه گردید. از نظر پایداری محیطی بیشترین خسارت­های ناشی از زمین­لغزش­های حوضه سیوان به­ترتیب مربوط به راه­های ارتباطی و مناطق جنگلی هست که در محدوده آسیب­پذیری زیاد و خیلی زیاد قرار دارند، اراضی زراعی در محدوده آسیب­پذیری متوسط و کمترین مربوط به مناطق مسکونی هست که در محدوده خیلی کم و کم قرار دارد. در بررسی پایداری محیطی حوضه مشخص شده که پتانسیل آسیب­پذیری در همه موارد ذکر شده وجود دارد ولی در مسیر راه­های ارتباطی از شدت بیشتری برخوردار خواهد بود.
 
- محمود روشنی، - محمد سلیقه، - بهلول علیجانی، - زهرا بیگم حجازی زاده،
دوره 12، شماره 1 - ( 5-1404 )
چکیده

   در این پژوهش الگوهای همدیدی دوره گرم سال که باعث توقف بارش و ایجاد دوره­های خشک کوتاه تا ابرمدت می­شوند مورد شناسایی و واکاوی قرار گرفتند. بدین منظور از آمار 8 ایستگاه همدید برای شناسایی دوره­های خشک فصل گرم بمدت 30 سال (1986 تا 2015) استفاده گردید. میانگین بارش روزانه دوره هر ایستگاه بعنوان مقدار آستانه جهت تفکیک دوره­های تر و خشک بکار رفت. سپس با توجه به آثار دوره­های خشک، اقدام به تعریف ذهنی و عینی آنها با مدتهای مختلف گردید. بدین ترتیب 5 دوره عددی 12 تا 15، 15 تا 30، 30 تا 45، 45 تا 60 و بیشتر از 60 روز مشخص شد. با تحلیل عاملی داده­های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسگال، 4 مولفه برای هر دوره و در مجموع 20 مولفه برای 5 دوره خشک شناسایی شد. در مجموع 5 الگوی مشترک شرایط پایدار جوی دوره­های خشک را کنترل می­کنند. بطوریکه بیشتر روزهای خشک دوره گرم سال در اثر سیطره هسته پرارتفاع جنب حاره ایجاد می­شوند، که دارای آرایش گسترده، زوجی، دو هسته­ای، سه هسته­ای، جای­گزیده هستند. برخی از روزهای خشک منطقه در اثر زبانه پرارتفاع جنب حاره ایجاد می­شوند که اثر پرارتفاع جنب حاره در خشکی هوای ساحل جنوبی دریای خزر کاملا محرز است. بقیه روزهای خشک در اثر جنوبی شدن جریانات، تضعیف جریانات شمالی و منطقه واچرخندی ناوه ایجاد شدند. همچنین بررسی نقشه آنومالی مولفه­ها و خطوط هم­ارتفاع روز نماینده در تراز 500 هکتوپاسگال نشان داد که آنتی­سیکلونها یا واچرخندها با فاز مثبت و سیکلونها یا چرخندها با فاز منفی آنومالیها هماهنگ هستند.

دکتر مریم قاسمی، آقای هادی ابراهیمی دربندی، خانم میترا یاراحمدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 5-1404 )
چکیده

خشکسالی یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی است که دامداران در سراسر جهان با آن مواجه هستند. این پدیده می‌تواند اثرات منفی قابل‌توجهی بر سلامت دام، تولید و معیشت دامداران داشته باشد. با این حال، دامداران می‌توانند با اتخاذ راهبردهای مختلف، خود را با خشکسالی سازگار کرده و اثرات منفی آن را کاهش دهند. نیمه کوچ نشینان دربندی شهرستان کلات نادری به واسطه اشتغال به دامداری از سال 1386 با خشکسالی مواجه شده‌اند. از آنجا که دامداری تأثیرات عمیقی بر سبک زندگی، معیشت این جوامع دارد، مطالعه حاضر به بررسی تجربه آنها در مواجهه با خشکسالی و شناسایی استراتژی‌های مدیریتی آن‌ها در این شرایط می پردازد. روش پژوهش کیفی و ابزار تحقیق مصاحبه عمیق با ۲۰ نفر از نیمه کوچ نشینان دربندی کلات نادری است. نمونه‌گیری به صورت هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد تا اطمینان حاصل شود که طیف گسترده‌ای از دیدگاه‌ها و تجربیات جمع‌آوری شده است. داده‌های حاصل از مصاحبه‌ها با استفاده از روش کیفی تئوری بنیادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت تا الگوها و مفاهیم اصلی استخراج شوند. مطابق یافته ها نیمه کوچ نشینان دربندی شهرستان کلات در مواجهه با خشکسالی استراتژی‌های مختلفی را اتخاذ نموده اند که در چهار دسته: راهبردهای مدیریت مرتع و چرا، مدیریت تغذیه دام، مدیریت مصرف آب و تنوع بخشی به معیشت، طبقه بندی می شود. این نتایج می‌توانند به عنوان پایه و اساس برای تدوین سیاست‌های بهتر در حوزه مدیریت بحران و توسعه روستایی مورد استفاده قرار گیرند. همچنین، می‌توان از این نتایج برای برنامه ریزی موثرتر جهت کاهش آسیب‌پذیری عشایر در برابر خشکسالی بهره برد.
 
فاطمه قیسوندی، دکتر جعفر معصومپور سماکوش، دکتر فیروز مجرد، دکتر امین الله قهرمانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 5-1404 )
چکیده

 
وقوع بارندگی تداومی، نتیجۀ ادغام سیستم‌‌‌‌‌ها‌ی چرخشی چند مقیاسی، مستعد بارندگی سنگین تا شدید هستند. از این رو به سبب ایجاد بلایایی مانند سیل و رانش زمین، و خصوصاً مدیریت منابع آب برای مصارف کشاورزی بسیار حائز اهمیت می­باشد. در این پژوهش بارش‌ها‌ی تداومی به بارش‌ها‌یی اطلاق ‌می‌گردد که حداقل 3 روز تداوم داشته و میزان آن‌ها‌ از 1 میلی­متر بیشتر باشد. هدف از این پژوهش شناسایی و طبقه‌بندی این دسته از بارش‌ها‌ برای منطقه غرب ایران در دورۀ آماری 30 ساله (1993 تا 2022) به روش لمب - جنکینسون می‌باشد. در این روش مختصات مرکزی منطقه مورد مطالعه به عنوان نقطۀ مرجع در محاسبات مورد استفاده قرار ‌می‌گیرد. 16 نقطۀ دیگر نیز اطراف نقطۀ مرجع مشخص ‌می‌گردند. سپس با داشتن داده‌ها‌ی لحظه­ای فشار استاندارد سطح دریا برای این نقاط، می­توان مقادیر مربوط به باد ژئوستروفیک و تاوایی را محاسبه نمود. با داشتن این دو کمیت و مقایسۀ مقادیر آن‌‌ها، انواع الگو‌ها‌ی آب‌و‌هوایی در روشL- J  که شامل 4 نوع جهت، چرخش، ترکیب، و تعریف نشده است، مشخص و دسته­بندی ‌می‌شوند. با صرف نظر از حالت تعریف نشده، در نهایت مشخص شد که استان­های کرمانشاه، کردستان، همدان، لرستان و ایلام هر کدام به ترتیب دارای 50، 50، 50، 40 و 39 فراوانی مربوط به حالت جهت هستند. همچنین برای هر یک از این استان ها به ترتیب فراوانی 69، 94، 65، 66 و 38 برای حالت چرخش به دست آمد به طوریکه درصد چرخش­های چرخندی برای هر کدام به ترتیب 100، 98، 97، 95 و 97 بود. برای فراوانی مربوط به حالت ترکیبی نیز به ترتیب برای هر استان، فراوانی 49، 53، 43، 41 و 38 مورد به دست آمد.
 

دکتر سمیرا محمودی، معصومه نوروزی نژاد،
دوره 12، شماره 46 - ( 6-1404 )
چکیده

آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات محیطی، توجه به تاب آوری در سطح محلی را ضروری می سازد. پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی عوامل موثر بر تاب آوری کالبدی-محیطی و نهادی دهستان دیوشل انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی می باشد. جمع­آوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و میدانی (پرسشنامه کارشناسی) صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، دهیاران دهستان دیوشل است که تعداد آن ها 16 نفر می باشد. با استفاده از تکنیک DEMATEL و ANP، اطلاعات به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج روش ANP، زیرمعیارهای رعایت حریم معابر و حفظ هویت بومی و فرهنگی در ساخت و سازهای جدید بیشترین اثرگذاری را بر تاب آوری محدوده مورد مطالعه دارند. همچنین در شاخص کیفیت معابر، زیرمعیار رعایت حریم معابر؛ در شاخص کیفیت دسترسی به خدمات و زیر ساخت ها، کیفیت دسترسی به خدمات رفاهی و اداری؛ در شاخص سرپناه، وجود پناهگاه عمومی مستحکم در مواقع بحرانی؛ در شاخص کیفیت مساکن و ساخت و سازها، حفظ هویت بومی و فرهنگی در ساخت و سازهای جدید؛ در شاخص کیفیت محیط، جمع آوری و دفع زباله؛ در شاخص کیفیت کاربری اراضی، مکانیابی مناسب کاربری ها؛ در شاخص بستر نهادها، وجود سازمان­های اداری و موسسات برای کمک به مردم؛ و در شاخص روابط نهادها، همکاری نهادها در تسهیل قوانین و دادن اعتبارات به مردم بیشترین اثر را بر تاب آوری کالبدی- محیطی و نهادی دارند.
خانم وجیهه قلی زاده، دکتر امیر صفاری، دکتر علی احمدآبادی، دکتر امیر کرم،
دوره 12، شماره 46 - ( 6-1404 )
چکیده

در حال حاضر آبخوان دشت مشهد به علت شرایط خاص خود و وجود واحدهای صنعتی و فعالیت‌های کشاورزی، شهرها و شهرک‌های متعدد از مناطق بحرانی و آسیب‌پذیر می باشد و هدف از این پژوهش، ارزیابی آسیب‌پذیری آبخوان دشت مشهد به جهت پایش کیفی و مدیریت منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از آلودگی‌های آتی آن هست. داده‌ها و لایه‌های اطلاعاتی موردنیاز جهت استفاده در مدل‌های DRASTIC و SI  از شرکت آب منطقه‌ای خراسان رضوی تهیه گردید. در مدل DRASTIC از هفت و در مدل SI از پنج پارامتر هیدروژئولوژیکی استفاده‌شد و پس از وزن دهی و رتبه‌بندی و تلفیق لایه‌ها در محیط نرم‌افزار ArcGIS، نقشه آسیب‌پذیری آبخوان دشت مشهد با تقسیم‌بندی به محدوده‌های با آسیب‌پذیری خیلی کم تا زیاد به دست آمد. نتایج حاصله از مدل DRASTIC نشان می‌دهد که محدوده مطالعاتی در چهار پهنه با آسیب‌پذیری خیلی کم (85/21%)، کم (09/32%)، متوسط تا کم (05/31%) و متوسط تا زیاد (59/14%) قرار می‌گیرد. همچنین براساس نتایج مدل SI محدوده مطالعاتی در پنج پهنه با آسیب‌پذیری خیلی کم (4/0%)، کم (63/24%)، متوسط تا کم (98/23%)، متوسط تا زیاد (71/18%) و زیاد (25/32%) قرار دارند. با مقایسه نتایج مدل‌ها به‌طورکلی میزان آسیب‌پذیری آبخوان از سمت جنوب شرق به شمال غرب افزایش می‌یابد. همچنین برای صحت سنجی نقشه‌های آسیب‌پذیری با شاخص کیفی TDS  مقایسه گردید نتایج نشان داد هر دو مدل دقت بالایی در پهنه‌بندی آسیب‌پذیری آبخوان دشت مشهد دارند.
دکتر صالح ارخی، اقای حبیب‌الله کر، دکتر سمیه عمادالدین،
دوره 12، شماره 46 - ( 6-1404 )
چکیده

کاهش انتشارات ناشی از جنگل­زدایی و تخریب جنگل (REDDراهکاری برای تعدیل تغییرات اقلیمی است که به  منظور کاهش شدت جنگل­زدایی و انتشار گازهای گلخانه­ای در کشورهای در حال توسعه به کار گرفته می­شود. در چند دهه اخیر، تغییرات شدید کاربری اراضی سبب کاهش میزان چشمگیری از جنگلهای هیرکانی واقع در استان مازندران شده است. به این منظور هدف این مطالعه، بررسی تغییرات کاربری اراضی و پیش­بینی آن برای سال 1430 با استفاده از زنجیره مارکوف و پروژه REDD برای کاهش انتشار گاز دی­اکسیدکربن برای شهرستان­های نوشهر و­ چالوس می­باشد. با استفاده از تصاویر سنجنده­های  TM وETM+ ماهواره­ای لندست نقشه کاربری اراضی در سه دوره زمانی مربوط به سال­های 1368، 1379 و 1400 تهیه شده است. برای طبقه­بندی تصاویر از طبقه­بندی نظارت شده، روش حداکثر احتمال استفاده گردید. از ماتریس خطا، ضریب کاپا در این ارزیابی برای سال 1368 برابر با 83/0، سال 1379 برابر با 81/0 و برای سال 1400 برابر با 92/0 بدست آمد. نتایج نشان می­دهد که پوشش جنگل در سال 1430 کاهش پیدا می­کنند. در مقابل مساحت اراضی مرتع، شهر، زمین­بایر، کشاورزی و تالاب روند افزایشی خواهند داشت. براساس اهداف پروژه REDD، میزان انتشار دی­اکسیدکربن تا سال 1430 محاسبه گردید. در صورت عدم اجرای پروژه REDD، در منطقه مساحت زیادی از پوشش جنگل تخریب و دی­اکسیدکربن بیشتری انتشار می­یابد. میزان دی­اکسیدکربن در سال 1400 در منطقه اجرای پروژه، 49681 تن می­باشد و تا سال 1430 به میزان 806732 تن خواهد رسید و با اجرای پروژه REDD در منطقه می­توان این میزان گاز را به معادل 402321 تن رساند، و از  انتشار 404411 تن دی­اکسیدکربن به جو فوقانی زمین جلوگیری نمود. بررسی تغییرات با استفاده از تصاویر ماهواره­ای می­تواند به مدیران و برنامه­ریزان کمک کند، تا تصمیمات آگاهانه­تری بگیرند.

 
دکتر سعیدمحمد صبوری، دکتر سیدامیرحسن گرکانی،
دوره 12، شماره 46 - ( 6-1404 )
چکیده

هدف: بررسی رخداد فرونشست زمین در کشور و میزان درمعرض قرارگیری سکونتگاه های روستایی در برابر پدیده فرونشست زمین می باشد.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر مبتنی­بر بررسی‌ها و مطالعات کتابخانه‌ای و مشاهدات و برداشت‌های میدانی بوده است. با استفاده از اطلاعات دریافتی از سازمان نقشه­برداری کشور، نقشه پهنه­های فرونشستی کشور و درجه خطر هر کدام از پهنه­ها شامل خطر بسیارکم، کم، متوسط، زیاد و بسیارزیاد ترسیم گردیده و نقشه های مذکور با موقعیت مکانی روستاها مقایسه شده است.
یافته‌ها: باتوجه به تحلیل داده­های موجود و دردسترس تعداد 302 روستا درمعرض خطر بسیارزیاد، تعداد 768 روستا درمعرض خطر زیاد و تعداد 834 روستا در پهنه­ خطر متوسط و تعداد 573 روستا در پهنه با خطرکم قرار دارند. به لحاظ درصد وزنی میزان حدود 4 درصد روستاهای کشور درگیر مخاطره فرونشست با خطر متوسط تا بسیارزیاد بوده که از نظر تعداد 1904 روستا درگیر مخاطره با درجه متوسط تا بسیارزیاد هستند و تعداد 573 روستا نیز با درجه خطر کم درگیر مخاطره هستند.
نتیجه‌گیری: بیشترین توزیع استانی روستاهای در معرض خطر فرونشست کشور با درجه بسیارزیاد در استان­های البرز، تهران، خراسان­رضوی، قزوین، کرمان، گلستان و همدان می­باشد و بیشترین توزیع استانی با درجه زیاد در استان­های آذربایجان­غربی، اصفهان، البرز، تهران، خراسان­رضوی، سمنان، قزوین، کرمان، گلستان، آذربایجان­ شرقی، همدان و یزد می­باشد. همچنین بیشترین توزیع استانی روستاهای درمعرض خطر فرونشست کشور با درجه متوسط در استان­های آذربایجان­شرقی و غربی، اصفهان، البرز، تهران، سمنان، قزوین، کرمان، گلستان، مازندران، مرکزی، هرمزگان، همدان و یزد می­باشد.

صفحه 10 از 11     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb