جستجو در مقالات منتشر شده



سحر عافیتی، دکتر بهلول علیجانی، دکتر سید محمد حسینی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

ســرما و یخبندان، یکی از مخاطرات اقلیمی اســت که همه ســاله باعث ایجاد خســارت در فعالیت‌های مختلف می‌گردد. از سوی دیگر تغییر اقلیم سبب تغییرات مکانی و زمانی یخبندان می‌شود. هدف این پژوهش تحلیل تغییرات زمانی - مکانی و پیش‌بینی آینده یخبندان‌های استان همدان است. جهت پیش‌نگری دمای حداقل روزانه استان از مدل CanESM2 استفاده شد و ریزمقیاس‌نمایی داده‌های مدل‌های گردش کلی با استفاده از مدل LARS-WG صورت گرفت. شبیه‌سازی پارامترهای فوق برای دوره 30 ساله (2050-2021) و تحت سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و  RCP8.5برای ایستگاه‌های منتخب انجام شد. نتایج حاصل از بررسی ماهانه دمای کمینه در ایستگاه‌های مطالعاتی استان نشان داد که دمای کمینه در دوره (2050-2021) در همه ایستگاه‌های مورد بررسی بر طبق هر سه سناریو و در همه ماه‌های سال نسبت به دوره پایه افزایش خواهد داشت. متوسط دمای کمینه استان برابر با 2/5 درجه سلسیوس است که این مقدار در دهه‌های آتی بر اساس سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب به 6، 2/6 و 3/6 درجه سلسیوس خواهد رسید که بیشترین تغییرات مربوط به ایستگاه نوژه و کمترین آن مربوط به همدان است. توزیع فضایی آغاز و پایان یخبندان در دوره آینده بیانگر آن است که یخبندان در نواحی شمال شرقی و شمالی استان زودتر از سایر مناطق استان شروع و دیرتر خاتمه می‌یابد در حالی‌که در نواحی جنوبی استان دیرتر شروع و زودتر به پایان می‌رسد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات آغاز یخبندان در دهه آینده نسبت به دوره پایه نشان داد که در همه ایستگاه‌های مورد مطالعه آغاز یخبندان بین 3 تا 11 روز کاهش خواهد یافت.
 
خانم مژگان شهریاری، دکتر مصطفی کرمپور، دکتر هوشنگ قائمی، دکتر داریوش یاراحمدی، دکتر محمد مرادی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

چکیده
سیل ناگهانی، یکی از خطرناکترین رویدادهای طبیعی است و اغلب باعث تلفات جانی و آسیب به زیر ساخت‌ها و محیط زیست می شود. در این پژوهش، رخداد شدیدترین طغیان‌های متداوم ماهانه (اکتبر- مارس) در بازه 2021-1989  بررسی شد. داده‌های بارش 115 ایستگاه سینوپتیک انتخاب شد. سپس مجموع بارش‌های 1تا 9 روزه بر اساس شدت، مرتب گردید. با استفاده از نرم افزار آماری مینی‌تب و شاخص آندرسن دارلینگ، بارش‌های شدید بر اساس صدک نود و پنجم، استخراج شد. سپس بر اساس معیار‌های بیشترین و کمترین  تعداد روزهای بارشی، بیشترین و کمترین  بارش تجمعی ریزش کرده، مرطوب‌ترین و خشک ترین ماه­ها مشخص گردید. با در نظر گرفتن سه معیار شدت، تداوم و فراگیری بارش، قوی­ترین توفان‌های رخداده در مرطوب­ترین ماه­ها انتخاب شد. داده‌های مورد استفاده، جهت بررسی  همدیدی، شامل داده‌های فشار سطح متوسط دریا، ارتفاع و مولفه قائم باد تراز 500 هکتوپاسکال، میدان باد و نم ویژه ترازهای فشاری 925، 850 و 700 هکتوپاسکال و مقادیر شار افقی نم ویژه سطح فشاری 925، 850 و 700 هکتوپاسکال می­باشند. احتمال رخداد رودخانه‌های جوی توسط شار رطوبت مستخرج از مولفه‌های رطوبت ویژه، باد مداری و نصف النهاری شناسایی شدند. نتایج نشان داد؛ توفان‌های 27تا 31 اکتبر 2015، 5تا 7 نوامبر 1994، 12تا 16 دسامبر 1991، 11 تا 15 ژانویه 2004، 3 تا 9 فوریه 1993 و 13تا 15 مارس 1996 شدیدترین توفان ها در مرطوب­ترین ماه­ها بوده­اند. انتقال رطوبت در توفان‌های اکتبر، نوامبر، فوریه و مارس از جنوب­غرب دریای سرخ توسط رودخانه‌های جوی، به نوار غربی، جنوبغرب، جنوب و جنوبشرق ایران انجام  شده است.
 
دکتر مهدی صفری نامیوندی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

ژئوتوریسم یکی از ارکان مهم گردشگری است که نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق دارد و این مسئله در مناطق مرزی دارای اهمیت دوچندان است. با توجه به اینکه یکی از راهکارهای ایجاد امنیت در نوار مرزی، توسعه اقتصادی منطقه است، بنابراین توسعه ژئوتوریسم در نوار مرزی کشور، حائز اهمیت است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به تحلیل اثرات توسعه ژئوتوریسم در ایجاد امنیت پایدار در شهرستان مریوان پرداخته شده است. در این تحقیق از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM، نتایج حاصله از مصاحبه و مطالعات کتابخانه­ای به­عنوان داده­های تحقیق استفاده شده است. مهم­ترین ابزارهای تحقیق، ArcGIS، Expert Choice و SPSS بوده است. همچنین در این تحقیق از مدل­های کامنسکو، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل SWOT استفاده شده است. با توجه به اهداف مورد نظر، این تحقیق در چند مرحله انجام شده است که در مرحله اول به شناسایی و ارزیابی ژئوسایت­ها، در مرحله دوم به تحلیل اثرات توسعه ژئوتوریسم بر اهداف توسعه پایدار و امنیت منطقه و در مرحله سوم به شناسایی عوامل موثر بر توسعه ژئوتوریسم پرداخته شده است. نتایج ارزیابی ژئوسایت­های شناسایی شده بر اساس مدل کامنسکو نشان داده است که ژئوسایت­های شهرستان مریوان پتانسیل بالایی جهت اهداف توسعه ژئوتوریسم دارند که توجه به آن­ها می­تواند با توسعه اقتصادی، توسعه زیست­محیطی، توسعه زیرساخت­ها و در نهایت با امنیت پایدار منطقه همراه باشد. همچنین نتایج حاصله از مدل SWOT نشان داده است که وجود ژئوسایت­های کمیاب با وزن 08/0، نداشتن برنامه­های توسعه­ای بلندمدت با وزن 08/0، ایجاد امنیت پایدار در منطقه با وزن 091/0 و فصلی بودن اشتغال با وزن 058/0، به ترتیب به­عنوان مهم­ترین نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت­ها و تهدیدات توسعه ژئوتوریسم در شهرستان مریوان محسوب می­شوند.
 
خه‌بات درفشی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

شهر بابلسر در مصب رودخانه بابلرود در کرانه جنوبی دریای مازندران استقرار دارد که سیمای کلی آن شامل دریای مازندران در شمال، رودخانه‌های بابلرود در مرکز و شازده‌رود در شرق، بافت مسکونی به‌همراه فضاهای باز و سبز و زمین‌های کشاورزی در جنوب شهر می‌باشد. پژوهش حاضر به رویکردی توصیفی- تحلیلی از نوع میدانی و با استفاده از داده‌های مکانی مرتبط با مسأله تحقیق در پی بررسی تأثیر نوسانات تراز آب دریا بر روی تغییرات کاربری اراضی در منطقه ساحلی شهر بابلسر است. به‌منظور استخراج خطوط ساحلی متناظر با پایین‌ترین و بالاترین تراز آب که به‌ترتیب در سال‌های 1356 (5/28- متر) و 1372 (24/25- متر)، و نیز پایین‌ترین سطح طی سه ده اخیر (31/27- متر) که در سال 1398 رخ داده است، تصاویر ماهواره‌ای و روش‌های فیلترگذاری و آستانه هیستوگرام استفاده شد. برای استخراج خط ساحل سال 1356 به‌عنوان پایین‌ترین تراز، تصویر ماهواره Landsat سنجنده MSS به‌کار گرفته شد. تصویر سنجنده TM ماهواره Landsat برای استخراج خط ساحل تیر ماه 1374 و تصویر ماهواره Sentinel-2 هم برای استخراج خط ساحل آبان 1398 استفاده شد. یافته‌های پژوهش نشان داد خط ساحل سال 1356 متناظر با پایین‌ترین تراز آب ثبت شده، در موقعیت پسروی نسبت به خط ساحل دوره بعدی قرار دارد. پس از این سال و با بالا آمدن تراز آب دریا، موقعیت خط ساحل به سمت خشکی پیشروی داشته که در سال 1374 به بیش‌ترین حد پیشروی خود رسیده است. بررسی مقدار اراضی ساحلی زیر آب رفته بر اثر بالا آمدن تراز آب دریای مازندران در طول حدود 10 کیلومتر از نوار ساحلی شهر بابلسر حاکی از آن است که 118 هکتار از این اراضی زیر آب رفته است. از سال 1374 به بعد و در نتیجه ساخت موج‌شکن‌های بندر، وضعیت فرسایش و رسوب‌گذاری در اثر تغییرات تراز آب دریا از وضعیت بکر و طبیعی خارج شده است. اگرچه عدم رعایت حریم دریای مازندران و نیز پهنه اراضی مستحدث با بالا آوردن تراز ارتفاعی زمین‌های نوار ساحلی همراه بوده است، اما اگر تراز آب دریا دوباره بالا بیاید، تخریب این تأسیسات مسکونی و تفریحی، به زیر آب رفتن آن‌ها، تهدید محدوده شهری از نظر تخلیه فاضلاب و افزایش سفره آب زیرزمینی که خود پیامدهای خطرناک بهداشتی و عمرانی را در پی دارد، دور از انتظار نخواهد بود. تعداد زیادی از هتل‌های نوار ساحلی از جمله هتل‌ها و اماکن اقامتی بابلسر در محدوده حریم دریای مازندران واقع شده‌اند.
 
دکتر جواد سدیدی، خانم فاطمه تام نیا، دکتر هانی رضائیان،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

یادگیری عمیق یک روش مدرن پردازش تصویر و تجزیه و تحلیل داده هاست که با داشتن نتایج امیدوار کننده و پتانسیل بالا وارد حوزه مدیریت شهری شده است. پروژه (OSM)Open Steet Map بزرگ‌ترین مجموعه ‌داده های مکانی داوطلبانه است که در بسیاری از حوزه‌های کاربردی مختلف به ‌عنوان مکمل یا جایگزین با داده‌های مرجع استفاده می‌شود. در بعضی از موارد در کشورهای پیشرفته دقت داده‌های داوطلبانه تولید شده توسط موبایل و دیگر ابزار توسط کاربران حتی بیش از داده ی مرجع دولتی می‌باشد. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی استفاده از هوش مصنوعی در تکمیل داده های داوطلبانه در مناطق کمتر مشارکت شده توسط داوطلبان می باشد. ابتدا با استفاده از شبکه عصبی کانولوشنی Res_UNet کاربری اراضی با دقت 83 درصد به دست آمد، سپس با توجه به پیش‌بینی انجام شده، از روش واحد مبنا جهت ارزیابی میزان کامل ‌بودن داده‌های OSM  استفاده شد. نتایج نشان می‌دهد میزان کامل ‌بودن بلوک‌های ساختمانی OSM در کل منطقه مطالعاتی برابر با 6/3 درصد، جنگل‌ها7/9درصد، درخت‌های میوه 4/90 درصد و زمین‌های کشاورزی 88/81درصد می‌باشد. که نشان از نرخ پایین کامل‌ بودن بلوک‌های ساختمانی و جنگل و نرخ بالای کامل‌ بودن زمین‌های کشاورزی و درختان میوه می‌باشد. نتایج تحقیق بیانگر درصد مشارکت پایین داوطلبانه درتولید داده‌های مکانی می‌باشد. از طرفی دقت بالای تولید کاربری اراضی توسط هوش مصنوعی نتایج امیدوارکننده‌ای را در استفاده از هوش مصنوعی در تولید و تکمیل داده‌های داوطلبانه به ‌جای نیروی انسانی بخصوص در کشورهای کمتر توسعه‌یافته یا مناطق با جمعیت داوطلب کمتر یا نقاط دورافتاده و صعب‌العبور ارائه میدهد

فهیمه پورفراش زاده، فریبا بیگی پور مطلق، مرتضی قراچورلو،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف تبیین سیستمی پتانسیل وقوع زمین‌لغزش در جهت ارائه مدل پیش‌بین احتمال رخداد آن در حوضه آبخیز یامچی واقع در استان اردبیل انجام گرفت. در این راستا، از هر دو رویکرد متغیرهای گسسته و پیوسته، به ترتیب از طریق عملیات هم‌پوشانی و رگرسیون لجستیک استفاده شد. متغیرهای مستقل شامل ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت دامنه، لیتولوژی، بارندگی سالانه، ناهمواری، انحناء زمین، شاخص رطوبت توپوگرافی، کاربری و پوشش زمین، شاخص پوشش گیاهی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه و فاصله از جاده بود. در  وهله نخست، انطباق لایه‌های متغیرهای مستقل با لایه زمین‌لغزش‌های موجود در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، نقاط دارای پتانسیل بالا برای رخداد زمین‌لغزش‌ها را آشکار ساخت. این نقاط در ارتفاعات میانی، شیب‌های زیاد، جهت دامنه شمالی، گودی‌ها، ناهمواری بالا، رسوبات فرسایش‌پذیر (کواترنری)، بارندگی‌های بالا، پوشش گیاهی متوسط، پیرامون گسل‌ها و رودها قرار داشتند. در وهله دوم، نتایج اجرای مدل رگرسیون لجستیک با ارائه معادله پیش بین احتمال رخداد زمین‌لغزش نشان داد که مدل حاصل با داشتن Pseudo R2 و ROC به ترتیب برابر با 22/0 و 86/0، از توان و کارایی خوبی جهت پیش‌بینی زمین‌لغزش‌ها در سطح حوضه برخوردار بود. به‌علاوه ضرایب بتای حاصل برای متغیرهای مستقل نشان داد که ترتیب اهمیت متغیرها در وقوع زمین­لغزش بدین صورت بود: شاخص پوشش گیاهی، فاصله از جاده، بارندگی، لیتولوژی، فاصله از گسل، ارتفاع، شاخص رطوبت توپوگرافی، شاخص ناهمواری، جهت دامنه، شیب، فاصله از رود. در پایان، لزوم توجه جدی به حفاظت و حمایت از پوشش گیاهی مراتع میان‌دست و بالادست حوضه با توجه به شرایط ژئومورفیک ناپایدار این نقاط مشخص گردید.
 


خانم معصومه غلامی، دکتر علی احمدآبادی، دکتر عزت اله قنواتی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

فرسایش کناره ای یکی از منابع اصلی تولید رسوب در رودخانه ها است  در صورتیکه از حالت طبیعی خارج شود منجر به مخاطره ناپایداری کناره‌ا‌ی می شود و رسوب تولیدی برای سازه های پایین دست از جمله سدها مشکلات زیادی ایجاد می کند. رودخانه جاجرود بعنوان یکی از تامین کننده های مهم آب شرب و کشاورزی در شرق تهران، با توجه به توسعه سکونتگاه های شهری و روستایی، دارای پتانسیل بالای فرسایش کناره‌ای است. قرارگیری سدهای لتیان و ماملو نیز در پایین دست آن، می تواند چالش‌های زیادی در خصوص بهره برداری بهینه از این سازه ها ایجاد نماید. از این رو، در پژوهش حاضر، میزان خطر فرسایش کناری و شناسایی مناطق مستعد فرسایش کناری در رودخانه جاجرود با استفاده از مدل BANCS (شاخص NBS و BEHI) در  11 بازه بر‌اساس برداشت های میدانی و داده‌های تکمیلی از جمله تصاویر هوایی و پهبادی ارزیابی می شود. مقایسه نتایج و ارزیابی این دو شاخص، نشان داد مدل BEHI نسبت به مدل NBS برای رودخانه جاجرود کارآمدتر است. نتایج حاصل از شاخص BEHI نشان داد که در کناره راست و چپ بازه 3،7،8،9 و کناره چپ بازه 2 فرسایش زیاد و در سایر کناره ها فرسایش کم است. هم چنین، با توجه به مشاهدات میدانی، مشخص شد فرسایش کناره‌ای از پدیده‌های غالب و فعال در بازه های مورد مطالعه‌ رودخانه جاجرود است، که در بازه های مختلف، آثار و پیامدهای گوناگونی چون تغییر الگوی رودخانه و گسترش عرض رودخانه در مسیرهای مستقیم داشته است.
دکتر سعید جهانبخش اصل، دکتر یعقوب دین پژوه، دانشجو اسما آزاده قره باغ،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

چکیده
در این مطالعه تبخیر- تعرّق پتانسیل گیاه مرجع (ET0) با روش پنمن- مانتیث (فائو 56) برای پنج ایستگاه‌ منتخب در دامنه‌های جنوبی کوه البرز محاسبه شد.ابتدا روند تغییرات ET0 سالانه ایستگاه­ها با آزمون ناپارامتری من-کندال تحلیل گردید وسپس تجزیه به عامل­ها برای تعیین اثر نسبی متغیرهای اقلیمی روی ET0 هر ایستگاه انجام شد. از ماتریس همبستگی هفت متغیر اقلیمی به­عنوان ماتریس مشابهت استفاده شد. برای هر ایستگاه دو عامل اول انتخاب و ضرایب عامل­ها محاسبه شد. نتایج نشان داد که کمترین مقدار ET0 سالانه در ایستگاه اردبیل (800 تا 1100 میلیمتر) و بیشترین آن درایستگاه سبزوار (1200 تا 1700 میلیمتر) بود. می­ باشد. بیشترین آماره Z در ET0 سالانه ایستگاه تهران برابر با 46/4 بود. ایستگاه­ قزوین با داشتن آمارهZ  معادل با 24/4 در ردیف­ دوم قرار داشت. شیب خط روند  ET0در همه ایستگاه­ها (به­جز زنجان) صعودی و تند­ترین آن­ها متعلق به ایستگاه­های سمنان و تهران به­ترتیب با شیب­های 31/5 و 27/5 بود. تجزیه به عامل­ها نشان داد که دو مولفه نخست واریانسی در اغلب ایستگاه­ها واریانس قابل توجهی از داده ها را در بر دارد. درایستگاه تهران 65/86 درصد واریانس با دو عامل نخست توجیه می­شود. بیشترین ضریب عامل اول در همه ایستگاه­ها (به­جز سمنان) حداکثر درجه حرارت هوا، و بیشترین ضریب عامل دوم، سرعت باد در ارتفاع ده متری است. براساس ضریب عامل اول، در اکثر ایستگاه­ها، متغیرهای مهم تاثیر گذار روی ET0 شامل حداکثر درجه حرارت هوا، حداقل درجه حرارت هوا و ساعات آفتابی می­باشند. براساس ضریب عامل دوم، سرعت باد مهم­ترین متغیر موثر بر ET0در اکثر ایستگاه­ها بوده است.
 
شمس اله عسگری، کورش شیرانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده


 فرسایش گالی یکی از اشکال پیشرفته فرسایش خاک است که تحلیل و شناسایی آن در جهت حفاظت خاک ضرورت دارد. هدف این تحقیق تعیین آستانه عوامل موثر در فرسایش گالی می باشد بنابراین براساس سوابق تحقیقات دیگران عوامل تاثیر گذار بر فرسایش گالی انتخاب شدند. جهت دستیابی به هدف تحقیق از دو مدل معروف دمپستر شیفر و مدل آنتروپی استفاده شده است. جهت تعیین مهم ترین متغیرها از آزمون جک نایف و برای مشخص نمودن قدرت پیش بینی مدلها از منحنی ROC استفاده شد. با استفاده از تصاویر گوگل ارث و همچنین بازدیدهای میدانی 331 نقطه گالی شناسایی، ثبت و نقشه پراکنش گالی تهیه شد. داده‌های مکانی پراکنش فرسایش گالی در قالب دو دسته تصادفی آموزشی (70 درصد) و آزمایشی (30 درصد) تقسیم شدند. نتایج خروجی لایه ها، وزن دهی و کلاس بندی و تلفیق در دو مدل دمپستر شیفر و آنتروپی، استخراج نقشه پهنه بندی حساسیت فرسایش پذیری گالی و آستانه حساسیت فرسایش پذیری گالی برای هر عامل می‌باشد. بر اساس آزمون جک نایف به ترتیب متغیرهای شاخص کاربری اراضی 33درصد، شاخص تراکم آبراهه 17درصد، لیتولوژی 13درصد، اقلیم 10درصد، بارش 5 درصد شاخص پوشش گیاهی 4 درصد و شاخص ارتفاع 2 درصد که در مجموع 84 درصد می باشند، بیشترین تأثیر را در فرسایش خندقی داشتند. سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد سیستم ROC و مساحت سطح زیر نمودار AUC مدل دمپستر شیفر با ضریب تبیین 934/0 و مدل حداکثر آنتروپی با ضریب تبیین 936/0 موفقیت هر دو مدل را نشان می دهد. نتایج علمی تحقیق قابل ترویج و آموزش می باشد و از لحاظ کاربردی دستگاه اجرایی ذی ربط جهت کنترل فرسایش گالی می تواند تمهیدات لازم را با استفاده از نتایج این تحقیق بکار گیرد.
موسی کمانرودی کجوری، حبیب اله فصیحی، شهلا براتی سده،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

یکی از سیاست‌های حل مشکلات حمل‌و نقل و ترافیک شهرها، گسترش شبکه بزرگراهی‌ است. فرایند ساخت این معابر به دلایل مختلف، ازجمله به دلیل عدم تملک به موقع املاک و مستغلات مورد نیاز، با تأخیر طولانی‌‌ و پیامدهای نامطلوب ناشی از آن‌ مواجه می‌شود. هدف این مقاله، شناخت تأثیر تأخیر در فرایند تملک املاک و مستغلات در ساخت بزرگراه شوش در محدوده  محله طیب در منطقه 15 شهرداری تهران است. جامعه آماری شامل 253 قطعه زمین و 1139 نفر جمعیت ساکن در محدوده اجرای این پروژه و مدیران مرتبط به آن در شهرداری این منطقه است. حجم نمونه ساکنین محدوده اجرای این پروژه، 281 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و با خطای 5% محاسبه شد. داده و اطلاعات به دو روشکتابخانه‌ای و پیمایشی و در 5  معیار اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، ترافیکی و محیط‌زیستی و 13 گویه مرتبط به آن‌ها به دست آمده است. در مطالعات پیمایشی، از جامعه نمونه ساکنین محدوده اجرای این پروژه پرسشگری به عمل آمد. نمونه‌گیری این جامعه به روش تصادفی ساده منظم انجام شد. با مدیران مرتبط به این پروژه مصاحبه نیمه‌ساختاریافته به عمل آمد. تعداد مصاحبه‌ها به روش اشباع نظری و با آغاز از شهردار ناحیه 1 شهرداری منطقه 15 انجام شد. برای پردازش و تحلیل داده و اطلاعات از نرم‌افزارهای SPSS و GIS و آزمون آماری T-Test استفاده شد. براساس یافته‌ها، از ابتدای اجرای این پروژه، ارائه خدمات عمومی به ساکنین، امکان گذران اوقات فراغت، ارزش زمین و مسکن و تعداد مشاغل در محدوده اجرای این پروژه کاهش پیدا کرد.
 
نگار حامدی، علی اسماعیلی، حسن فرامرزی، سعید شعبانی، بهروز محسنی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

آتش‌سوزی جنگل پدیده‌ای طبیعی و در عین حال یک تهدید بالقوه با اثرات محیطی، اکولوژیکی و فیزیکی می‌باشد. با توجه به اهمیت پیش‌بینی خطر آتش‌سوزی جنگل، این تحقیق مناطق خطر وقوع حریق در جنگل‌های زاگرس را شناسایی و به بررسی تغییرات پتانسیل خطر آتش‌سوزی در سری‌های زمانی مختلف پرداخته است. جهت رسیدن به این هدف، با فازی‌سازی لایه‌ها از روش تحلیل شبکه‌ای و روش میانگین وزنی مرتب استفاده گردید. آتش‌سوزی جنگل‌های زاگرس شهرستان لردگان با استفاده از تصاویر ماهواره لندست و مادیس در بازه زمانی سال‌های 2000، 2007 و 2014 مشخص و عوامل مؤثر برآتش‌سوزی بررسی شد. سپس مناطق پرخطر طبقه‌بندی و مساحت مناطق مستعد آتش‌سوزی و تعداد زون‌ها مشخص گردید. در روش تحلیل شبکه‌ای، بیشترین وزن‌ها را عوامل فاصله از مناطق مسکونی و جاده، شاخص  GVMIو حداکثر دمای روزانه هوا (به ترتیب با وزن‌های 209/، 198/0، 09/0 و 0716/0) بدست آوردند. تحلیل سری زمانی نقشه‌ها نشان داد از عوامل مؤثر بر وقوع حریق در مناطق بحرانی، عامل فاصله از جاده و مناطق مسکونی، شیب، جهت، شاخص GVMI، NDVI و حداکثر دما بیشترین تأثیر را در ایجاد حریق داشتند. سناریوی سطح ریسک پایین و مقدار اندک جبران نیز با میزان ROC بالاتر از 7/0 به‌عنوان بهترین مدل ریسک آتش‌سوزی جنگل برآورد گردید. بر اساس یافته‌ها، تهیه نقشه مناطق مستعد آتش‌سوزی و همچنین بررسی و تحلیل سری زمانی عوامل مؤثر بر آتشسوزی در سال‌های مختلف، به عنوان گامی موثر در کمک به حافظان جنگل و مسئولین و جهت برنامه‌ریزی و اجرای عملیات پیشگیرانه در مناطق پرخطر مفید است.
 
کاوه محمدپور، علی محمد خورشیددوست، گونا احمدی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

طوفان گرد و غبار فرایند پیچیده­ای است که تحت تاثیر تعامل سیستم اتمسفرزمین بوده و از نظر اقلیم­شناسان و هواشناسانی که تغییرهای اقلیمی و اتمسفری را بررسی می­کنند، پایش پوشش گرد و غبار یک پدیده دینامیکی مهم است. در این مطالعه با استفاده از داده­های دید افقی و سنجش از دور ماهواره­ای (MODIS) و شاخص NDDI به آشکارسازی گردوغبار در نیمه غربی ایران پرداخته شده است. طبق بررسی­های انجام شده، نقشه میانیابی تعداد روز غبارآلود در نیمه غربی ایران نشان داد که محدوده مورد مطالعه غرب ایران از لحاظ فراوانی وقوع پدیده گرد و غبار و چگونگی روند آن دارای نظام همگنی نیست و تعداد روزهای گرد و غباری از شمال به سمت جنوب افزایش می­یابد. هسته بیشینه وقوع پدیده گرد و غبار در بخش جنوبغربی منطقه و بر روی اهواز، امیدیه و بوشهر  قرار دارد که با منشاٌ مناطق بیابانی در عراق-سوریه و عربستان است. نتایج پراکنش فضایی دید افقی ایستگاه­های زمینی با آشکارسازی شاخص NDDI بر روی تصاویر مطابقت دارد و نشان داد که بیشترین سطح پوشش گردوغبار بر روی اتمسفر استان­های فارس و بوشهر و کمترین مقدار آن در سطح استان­های آذربایجان غربی و شرقی، قم و مرکزی مشاهده می­شود.طوفان گرد و غبار فرایند پیچیده­ای است که تحت تاثیر تعامل سیستم اتمسفرزمین بوده و از نظر اقلیم­شناسان و هواشناسانی که تغییرهای اقلیمی و اتمسفری را بررسی می­کنند، پایش پوشش گرد و غبار یک پدیده دینامیکی مهم است. در این مطالعه با استفاده از داده­های دید افقی و سنجش از دور ماهواره­ای (MODIS) و شاخص NDDI به آشکارسازی گردوغبار در نیمه غربی ایران پرداخته شده است. طبق بررسی­های انجام شده، نقشه میانیابی تعداد روز غبارآلود در نیمه غربی ایران نشان داد که محدوده مورد مطالعه غرب ایران از لحاظ فراوانی وقوع پدیده گرد و غبار و چگونگی روند آن دارای نظام همگنی نیست و تعداد روزهای گرد و غباری از شمال به سمت جنوب افزایش می­یابد. هسته بیشینه وقوع پدیده گرد و غبار در بخش جنوبغربی منطقه و بر روی اهواز، امیدیه و بوشهر  قرار دارد که با منشاٌ مناطق بیابانی در عراق-سوریه و عربستان است. نتایج پراکنش فضایی دید افقی ایستگاه­های زمینی با آشکارسازی شاخص NDDI بر روی تصاویر مطابقت دارد و نشان داد که بیشترین سطح پوشش گردوغبار بر روی اتمسفر استان­های فارس و بوشهر و کمترین مقدار آن در سطح استان­های آذربایجان غربی و شرقی، قم و مرکزی مشاهده می­شود.
خانم وحیده صیاد، دکتر بهلول علیجانی، دکتر زهرا حجازی زاده،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

ایران کشوری کم بارش همراه با ریزش‌های جوی با شدت بالا است که سیستم‌های سینوپتیکی مختلف بر روی آن تأثیرگذارند، از مهم‌ترین این سیستم‌ها کم‌فشار سودانی است، لذا شناخت کم‌فشارهای منطقه سودان از اهمیت خاصی برخوردار است، هدف از این مطالعه جمع‌آوری یک شناخت کامل و جامع از مجموعه مطالعات انجام‌شده در رابطه با این کم‌فشار، ساختار و شکل‌گیری و تأثیرات آن بر اقلیم مناطق اطراف است. مطالعه حاضر با استفاده از روش کتابخانه‌ای و جستجو در منابع معتبر علمی و پژوهشی در رابطه با تحقیقات انجام‌شده در مورد کم‌فشار سودان انجام‌گرفته است و هیچ‌گونه داده‌پردازی در آن انجام‌نشده است، به این‌گونه است که تغییرات زمانی و مکانی کم‌فشار سودان را طی چند سال و اثر آن بر اقلیم مناطق اطراف به‌ویژه ایران را موردبررسی و تحلیل قرار داده است. به‌طور کل نتایج این تحقیق را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد که شامل مطالعات در رابطه با شناخت و مطالعه کم‌فشار سودان، ساختار و شکل‌گیری آن در طول زمان، الگوهای فشار مؤثر بر آن در سطوح مختلف اتمسفر و اثرات آن بر اقلیم مناطق اطراف به‌ویژه ایران موردبررسی قرارگرفته است، در ادامه تأثیر این کم‌فشار بر بارش‌های فصلی و بهاری ایران، بارش برف و تگرگ، سیل، طوفان‌های تندری و همچنین تأثیر الگوهای پیوند از دور بر این سامانه کم‌فشار نیز مطالعه شده است و در آخر تحلیل این یافته‌ها موردبررسی قرارگرفته است. می‌توان نتیجه گرفت که سامانه کم‌فشار سودانی یک ناوه معکوس در منطقه شمال شرق افریقا و جنوب غرب خاورمیانه می‌باشد که عامل تقویت و جابجایی آن در ترازهای بالایی ناوه مدیترانه و رودباد جنب حاره است و در سطح زیرین تزریق رطوبت از دریای عرب و عمان از طریق پرفشار عربستان به داخل آن است که عامل ناپایداری شدید بر روی ایران و یک عامل اصلی ایجاد بارش‌های سنگین در مناطق مختلف کشور می‌باشد.
خانم سمانه ریاهی، دکتر امیر صفاری، دکتر سید موسی حسینی، دکتر علی احمدآبادی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

به منظور برنامه‌ریزی، مدیریت و بهره‌برداری از منابع آب و زمین، آگاهی نسبت به تغییرپذیری فضایی منابع هم­چنین درک رفتار پاسخ حوضه به منظور مدل‌سازی فرآیندهای فیزیکی نقش اساسی بسیار مهمی دارد. حوضه قم­رود به دلیل قرارگیری در مناطق خشک و نیمه خشک  و شرایط اقلیمی و ژئومورفولوژی خاص، مستعد سیلاب­های ناگهانی می­باشد. به دلیل کمبود داده­های هیدرومتری و توپوگرافی با دقت بالا در حوضه، استفاده از مدل­های هیدرولیکی منجر به نتایج دقیقی از ویژگی­های هیدرولیکی سیلاب نمی­شود. در چنین شرایطی،  روش­های  که مبتنی بر ویژگی­های ژئومورفولوژیک حوضه ­باشد، می­تواند کمک کننده باشد. روش مورد استفاده در این مقاله روش اشل متغیر سیل (VFS)  می­باشد که  ویژگی­های هیدرولیکی رودخانه را با مشخصات ژئومورفیک حوضه به منظور برآورد عمق آب در رودخانه ناشی از سیلاب با دوره بازگشت­های مختلف را ترکیب می­کند. میزان عمق آب برای دوره بازگشت مختلف دو، پنج، ده، بیست و پنج، پنجاه و صد سال مورد بررسی قرار گرفت در هر دوره بیشترین میزان عمق آب در قسمت­های نزدیک به خروجی و کمترین میزان عمق آب در قسمتهای بالادست رودخانه می­باشد. بررسی­ها نشان می­دهد که ارتباط مستقیمی بین میزان عمق آب و مساحت زیرحوضه وجود دارد. نتایج این تحقیق می­تواند برای حوضه های فاقد آمار هیدرومتری و توپوگرافی با دقت بالا به منظور برآورد سرعت اوج و عمق سیلاب مورد استفاده قرار گیرد.
 
آقای علی اکبر میرشفیعی، دکتر سعید بازگیر، دکتر قاسم عزیزی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

در بسیاری از تحقیقات علمی، استفاده از آماره‎های سنجش خطا در انتخاب یک مدل و یا روش در تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، بدون در
نظرگرفتن ملاحظاتی انجام می‎شود. در این پژوهش، سنجش دقت روش‎های‌ درون‌یابی بارش در استان فارس با هدف ارزیابی عملکرد
آماره‎های پرکاربرد اندازه‌گیری خطا و ارائه توصیه‎هایی برای استفاده صحیح از آنها بوده ‌است. درون‎یابی بارش به کمک 161 ایستگاه
هواشناسی (22 ایستگاه همدیدی و 139 ایستگاه باران‎سنجی) برای سال 1398 به عنوان یک سال پربارش با روش‎های وزنی عکس فاصله،
کریجینگ، کوکریجینگ و تابع پایه شعاعی انجام شد. نتایج ارزیابی آماره MBE نشان می‎دهد در مواردی به دلیل صفر شدن حاصل جمع مقادیر
مثبت و منفی، محقق در انتخاب روش درون‎یابی دچار اشتباه شده و این آماره تنها بیش‎برآوردی و یا کم‎برآوردی را نشان داده و نمی‎توان از آن
برای ارزیابی دقت و انتخاب روش‎های درون‎یابی استفاده نمود. در خصوص ضریب تبیین (r 2 )، نتایج نشان داد که به دلیل عدم سنخیت بزرگی
دامنه تغییرات این ضریب (صفر تا 1) با مقادیر خطا (100 تا 400 میلی‎متر برای درون‎یابی بارش استان فارس)، استفاده از آن در ارزیابی
دقت یک روش صحیح نمی‎باشد. درخصوص NRMSE نتایج نشان داد که در نمونه‎های با تعداد افراد کم (n=3, NRMSE=0.35) در
مقایسه با نمونه‎های با تعداد زیاد (n=20, NRMSE=0.097)، مقدار آن بیش از اندازه افزایش یافته و استفاده از این آماره پیشنهاد
نمی‎شود. در یک نتیجه‎گیری کلی، استفاده از آماره‎های MAE و RMSE برای ارزیابی خطای روش‎های درون‎یابی به دلیل واقعی‎تر نشان
دادن مقدار خطا پیشنهاد می‎شوند.
واژگان کلیدی: بارش، آماره‌های ارزیابی خطا، روش‌های درون‌یابی، استان فارس

دکتر هادی درودی، دکتر محمد خسروشاهی، مهندس معصومه شهابی،
دوره 11، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

پدیده طوفان گردوغبار و به تبع آن حرکت ماسه‌های روان به‌عنوان یکی از مولفه‌های اقلیمی در مناطق خشک و نیمه‌خشک، از مهمترین مشکلات زیست‌محیطی این مناطق محسوب می‌شود. تپه‌های ماسه‌ای از حساس‌ترین عوارض طبیعی زمین هستند که متاثر از فرسایش بادی می‌باشند و میزان فعالیت آن‌ها تحت تاثیر عوامل متعدد اقلیمی می‌باشد. ازآنجا‌که پدیده حرکت ماسه‌های روان به‌عنوان یکی از فرآیندهای مهم تخریب سرزمین و یک چالش جدی در استان سیستان و بلوچستان  به‌شمار می‌رود و عوامل اقلیمی نیز در این پدیده نقش بسزایی دارند؛ ازاین رو بررسی و شناخت این عوامل از جنبه تأثیر آنها بر بروز و تشدید تحرک‌پذیری ماسه‌های روان برای جلوگیری از تشدید بحران‌های زیست‌محیطی یک ضرورت انکار ناپذیراست. لذا در این تحقیق میزان فعالیت تپه‌های ماسه‌ای بر اساس شاخص لنکستر در شهرستان ایرانشهر در استان سیستان‌و‌بلوچستان مورد بررسی قرار گرفت. هدف این مطالعه بررسی تاثیر شرایط اقلیمی بر میزان تحرک‌پذیری ماسه‌های روان شهرستان ایرانشهر می‌باشد. به این منظور از داده‌های ساعتی مربوط به رویداد باد در دوره آماری 15 سال (2017-2003) و داده‌های مربوط به بارندگی و دما در دوره آماری استفاده گردید. همچنین به‌منظور تحلیل و بررسی رژیم باد و وقوع طوفان گردوغبار از شاخص DSI استفاده شد. در نهایت پیش‌بینی اثرات تغییر احتمالی عناصر اقلیمی بر تحرک‌پذیری ماسه‌های روان انجام گرفت. نتایج همبستگی‌ها نشان داد رابطه شاخص لنکستر با مقدار بارندگی سالانه، باد و شاخص خشکی معنی‌دار بوده است. نتایج تحلیل حساسیت نیز نشان داد که در صورت افزایش فراوانی بادهای فرساینده و تبخیر و تعرق پتانسیل به مقدار 30 درصد، فعالیت تپه‌های ماسه‌ای در ایستگاه ایرانشهر به‌ترتیب 25 و 23 درصد افزایش یافته، از طرفی با افزایش 30 درصدی مقدار بارندگی فعالیت تپه‌های ماسه‌ای 30 درصد کاهش پیدا کرده است. با توجه به وضعیت تپه‌های ماسه‌ای که در وضعیت فعال و کاملاً فعال قرار دارند، اقدامات لازم جهت تثبیت آن‌ها در این شهرستان ضرورت دارد.
ایمیل کمال امیدوار، ایمیل روح الله یوسفی رامندی، ایمیل هاجر طوفانی کوپائی،
دوره 11، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

آلودگی هوا می تواند اثرات منفی جدی بر سلامت انسان از جمله بیماری های قلبی عروقی و تنفسی داشته باشد. پایش و کنترل آلاینده های هوا برای حفاظت از سلامت عمومی و محیط زیست بسیار مهم است. کشور ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه با آلودگی هوا به ویژه در کلان شهرها و شهرهای صنعتی خود مواجه است. یکی از ابزارهای قدرتمند در پایش آلودگی هوا، روش های مبتنی بر سنجش از دور می باشد.هدف این مطالعه استفاده از داده‌های ماهواره‌ای با وضوح نسبتاً بالا برای پایش کیفیت هواو میزان آلودگی هوا با استفاده از تصاویر سنجنده سنتینل-5(Sentinel-5P)است.در این مطالعه، پایشی جامع براساس مقادیر برخی از مهمترین آلاینده ­های هوا (از جمله AI،O3،NO2،SO2,CH4وCO با استفاده از تصویرهای ماهواره سنتینل-5 برای کشور ایران در سالهای 2019 -2023 صورت گرفته است نتایج این تحقیق نشان داد ، که انتشار گاز های مونو اکسید کربن و دی اکسید گوگرد روند کاهشی(در ماه های ژوئن بعنوان نمونه ماه مورد بررسی) داشته ، اما گاز دی اکسید نیتروژن،گاز متان، گاز ازن و آئروسلها روند افزایشی را طی ماه های ژوئن 2021 تا 2023 داشته اند. به طور کلی، آلودگی هوا در بخش‌های شمالی کشور، به‌ویژه در شهرهای بزرگ و چند تجمع بزرگ شهری بسیار جدی‌تر است، در مطالعه حاضر ، بررسی شد که چگونه سطح شش آلاینده هوا در کشور ایران در ماه های ژوئن 2019 تا 2023 متغیر و متفاوت هستند.  از دیگر نتایج مهم این تحقیق این است که در مجموع میزان آلودگی هوا در سالهای 2020-2023 در مقایسه با سال 2019 با روندی افزایشی مواجه شده است. همچنین پایش صورت گرفته بوسیله تصویرهای ماهواره سنتینل-۵ نشان می ­دهد که در سال های اخیر، تهران آلوده ­ترین هوا را به لحاظ مجموع گازهای مونوکسید کربن، دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد و ذرات معلق (گرد و غبار) داشته استهمچنین  تغییرات غلظت آلاینده ها از الگوی خاصی تبعیت نمی‌کند. همچنین مشخص شد سامانه GEE قادر است حجم زیادی از داده ها را در زمان بسیار اندک با دقت بالا پردازش کند.
 
دکتر محمد حسن صادقی روش،
دوره 11، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

پهنه­بندی پدیده­ها به منظور شناخت و ارزیابی وضع کنونی، به عنوان پایه تصمیم­گیری، از ملزومات مدیریت علمی منابع طبیعی می­باشد، بنابراین در مدیریت عرصه­های بیابانی نیز به منظور پیشگیری از پرداخت هزینه­های گزاف تصمیم­گیری نادرست نیاز به روش­های قوی و مستدلی در شناخت وضع فعلی و روند توسعه می­باشیم، براین مبنا هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدلی مناسب جهت پهنه­بندی توزیع فضایی خطر بیابان­زایی با استفاده از تکنیک­های امتیازی مورا، آراس و استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی در زیرحوضه یزد- خضرآباد می­باشد. از این رو در ابتدا پس از تعیین واحدهای کاری به روش ژئومرفولوژی، اهمیت شاخص­ها در هر واحد بر مبنای روش دلفی به دست آمد و اهمیت شاخص­ها نسبت به هم از روش آنتروپی شانون برآورد شد، سپس ماتریس تصمیم شکل گرفت و بعد از موزون­سازی، پتانسیل شدت بیابانزایی با محاسبه ضریب مطلوبیت از روش امتیازی مورا و آراس برآورد شد. نتایج حاصل از  تحلیل­های صورت گرفته از هر دو مدل نشان داد که واحد اراضی کشاورزی کوهستانی و کشاورزی دشتی، واجد بیشترین پتانسیل بیابان­زایی می­باشند که 7135 هکتار (11/9 %) از کل منطقه مطالعاتی را در برگرفته­اند. بیشترین اراضی منطقه، تحت تاثیر بیابانزایی با شدت نسبتاً متوسط (III) قرار دارد و  ارزش کمی پتانسیل بیابانزایی برای کل منطقه از مجموع شاخص­ها در کلاس متوسط (IV) به دست آمد.. بنابراین پیشنهاد می­شود که در طرح­های کنترل و کاهش اثرات بیابان­زایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبه­بندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد.
 

امید اشک ریز، فاطمه فلاحتی، امیر حسین گرکانی،
دوره 11، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

رشد سکونتگاه­ ها و افزایش فعالیت­های انسانی در دشت­ های سیلابی به ویژه حاشیه رودخانه ­ها و مکان­های مستعد سیل، میزان خسارت ناشی از این مخاطره را افزایش داده است. از این رو تعیین گستره سیلاب در راستای برنامه­ ریزی­ های کاهش خطر، آمادگی و پاسخ و بازیابی و بازتوانی پس از این مخاطره از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مطالعه حاضر از الگوریتم­ های متداول یادگیری ماشین و طبقه­ بندی تصاویر سنتینل2 جهت تولید نقشه ­های پوشش اراضی، آشکارسازی پهنه­ های سیلابی و تعیین مساحت اراضی تحت خسارت سیلاب فرودین1398 شهرستان آق­ قلا استفاده شد. همچنین به منظور بررسی و افزایش دقت الگوریتم­ ها، سه شاخص طیفی نرمال شده پوشش گیاهی(NDVI)، پهنه ­های آبی(MNDWI) و اراضی ساخته شده (NDBI) با تصاویر مورد استفاده ترکیب شدند. پارامترهای مختلف تنظیم هر یک از الگوریتم­ ها به منظور تعیین تأثیر آن­ها بر دقت طبقه­ بندی و جلوگیری از کسب نتایج خوشبینانه ناشی از همبستگی مکانی میان نمونه­ های آموزشی و آزمایشی، با روش اعتبارسنجی متقابل مکانی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که ترکیب شاخص­ های طیفی منجر به افزایش دقت کلی الگوریتم­ ها شده و به منظور تولید نقشه­ های پوشش اراضی، الگوریتم جنگل تصادفی با دقت 83.08 درصد بدلیل استفاده از روش یادگیری جمعی از دقت و تعمیم­ پذیری بالاتری نسبت به سایر الگوریتم­ های ماشین بردار پشتیبان و شبکه عصبی با دقت به ترتیب 79.11 و75.44 درصد برخوردار است. پس از مشخص شدن دقیق­ ترین الگوریتم، نقشه پهنه­ های سیلابی با استفاده از الگوریتم جنگل تصادفی در دو کلاس اراضی آبی و غیر آبی تولید گردید و دقت کلی الگوریتم در بهینه ­ترین پارامترها و با ترکیب شاخص طیفی(MNDWI) 93.40 درصد بدست آمد. سپس با همپوشانی نقشه ­های پوشش اراضی و پهنه­ های سیلابی، سطح اراضی ساخته شده و اراضی زراعی و فضاهای سبز تحت خسارت سیلاب به ترتیب 4.2008 و 41.0772 کیلومتر مربع برآورد گردید.
 
علی اکبر شمسی پور، فائزه شجاع، فاطمه امرایی،
دوره 11، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر مدل‌سازی یکی از خدمات حمایتی اکوسیستم، با عنوان کیفیت زیستگاه و همچنین ارزیابی آسیب‌پذیری فضایی مناظر طبیعی در محدوده شهر خرم‌آباد با استفاده از ماژول کیفیت زیستگاه InVEST است. دستیابی به این هدف نیازمند شناسایی منابع تهدید، وزن نسبی هر تهدید، حداکثر فاصله اثرگذاری آن در فضا، انواع زیستگاه‌ها و میزان حساسیت هر یک از آن‌ها نسبت به منبع تهدید است. به‌علاوه یکی از مهم‌ترین ورودی‌های نرم‌افزار InVEST، نقشه پوشش/کاربری زمین (LULC) محدوده موردمطالعه است که جهت تهیه این داده در پژوهش حاضر از روش طبقه‌بندی زون‌های اقلیم محلی استفاده گردید. در نهایت مدل، با ترکیب الگوهای LULC و منابع مختلف تهدید، نقشه‌های توزیع فضایی کیفیت و تخریب زیستگاه را در چشم‌انداز موردمطالعه تولید می‌کند. نتایج نشان داد که عامل شهر، فرودگاه و بزرگراه به‌ترتیب با میانگین نمره 51/0، 345/0 و 33/0 مخرب‌ترین عوامل تهدید برای تمام زیستگاه‌ها هستند و پوشش‌های آب، درختان انبوه و درختان پراکنده نیز به ترتیب با نمرات حساسیت 47/0، 39/0 و 36/0 بیش‌ترین درجه تخریب را نسبت به دیگر کاربری‌ها متحمل شده‌اند. نتایج همچنین بیانگر این بود که وضعیت کیفیت زیستگاه در محدوده خرم‌آباد در سطح متوسط تا پایین قرار دارد و شاخص کیفیت زیستگاه تنها در 3 درصد مساحت منظر، شرایط بسیار خوبی را نشان می‌دهد.
 

صفحه 19 از 21     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb