جستجو در مقالات منتشر شده


22 نتیجه برای خشکسالی

برومند صلاحی، مجتبی فریدپور،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده

خشکسالی یکی از پدیده­های خزنده محیطی است که در مناطق خشک و نیمه‌خشک نمود بیشتری دارد. در این پژوهش با استفاده از داده‌های بارندگی 23 ایستگاه سینوپتیک و باران­سنجی در بازه زمانی 20 ساله در شمال غرب ایران، به بررسی و تحلیل فضایی خشکسالی پرداخته‌شده است. ابتدا با استفاده از مقادیر SPI، دوره‌های خشکسالی و ترسالی منطقه شناسایی شدند و با استفاده از افزونه Geostatistic Analyst اقدام به پهنه‌بندی خشکسالی با روش درون­یابی کریجینگ معمولی با مدل نیم­پراشنگار گوسین و با کمترین خطای RMS شد. در ادامه با استفاده از واریوگرام مناسب، یاخته‌هایی به ابعاد 5*5 کیلومتر جهت انجام تحلیل فضایی بر منطقه مورد مطالعه گسترانیده شد. به‌منظور تبیین الگوی حاکم بر خشکسالی در شمال غرب ایران از آماره­های سراسری و موضعی موران در حکم رویکردهای تحلیل اکتشافی داده­های فضایی استفاده شد. نتایج شاخص موران در مورد خشکسالی نشان داد که مقادیر مربوط به سال‌های مختلف در طول دوره آماری دارای ضریب مثبت و نزدیک به یک (I >0/959344Moran's) می­باشند که نشان‌دهنده خوشه­ای بودن توزیع فضایی خشکسالی است. همچنین نتایج حاصل از مقادیر امتیاز استاندارد Z و مقدار P-Value، خوشه­ای بودن توزیع فضایی خشکسالی را مورد تائید قرارداد. درنهایت جهت شناسایی الگوهای فضایی حاکم بر خشکسالی از آماره­ی عمومی G استفاده شد. نتایج این آماره نشان داد که قسمت غرب و شمال غرب منطقه دارای الگوی خشکسالی ملایم و جنوب شرق منطقه دارای الگوی خشکسالی بسیار شدید می­باشد که در سطح 99/0 درصد معنادار می­باشند.


حسن ذوالفقاری، زهرا نوری سامله،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده

خشکسالی با استفاده از شاخص‌های متعددی مطالعه می­شود. عنصر رایج در اکثر این شاخص­ها، بارندگی است. اهمیت بارش در تحلیل و پیش بینی خشکسالی‌ها باعث شده است که محققان شاخص‌های متعددی بر اساس متغیرهای بارشی تعریف و ارائه نمایند. در پژوهش حاضر، شاخص متغیرهای تاثیرگذار بارندگی (CPEI) برای بررسی خشکسالی‌های فصلی و سالانه ایران مورد استفاده قرار گرفته است. در این شیوه، برخلاف شاخص‌های کمی مورد استفاده در مطالعه خشکسالی‌ها، خروجی‌ها به صورت مدل‌های ریاضی و مقادیر کمی ارائه نمی‌شود بلکه نتایج شاخص مذکور به صورت تعداد و عناوین متغیرهای تاثیرگذار بارندگی هستند که می‌توانند در بررسی مطالعه خشکسالی در یک مکان مورد استفاده مدلسازان قرار بگیرد. در این راستا، داده‌های بارش روزانه 40 ایستگاه سینوپتیک ایران طی دوره آماری 1980 تا 2009 مورد استفاده قرار گرفت. براساس روش‌های ریاضی- آماری و مقادیر همبستگی بین متغیرها ، ترکیب بهینه­ای از متغیرهای تاثیرگذار بارندگی برای هر ایستگاه تعیین و میزان انطباق دوره‌های زمانی و مکانی با شاخص  CPEIبرای بررسی خشکسالی­ها و پایش آن‌ها در ایران به دست آمد. نقشه‌های پهنه بندی براساس تناسب ایستگاه­ها با شاخص CPEI تهیه شد. نتایج نشان داد که در بیشتر ایستگاه‌ها شاخص مذکور قابل استفاده است و از شاخص CPEI برای تعیین دوره‌های خشک فصلی و سالانه در ایران می‌توان در طراحی مدل­ها استفاده نمود. همچنین معلوم شد که استفاده از این روش برای مطالعه خشکسالی‌های فصل بهار و سالانه مناسب‌تر از بقیه دوره‌های زمانی است. مناطق شمالی و شمالغرب، در دوره‌های سالانه و فصلی (به­ استثنای فصل بهار) با شاخص CPEI، هماهنگی کمتری نشان دادند.


سعید بلیانی، یونس خسروی، علیرضا عباسی سمنانی،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده

خطر، منشاء آسیب بالقوه یا موقعیتی برای ایجاد خسارت است، بنابراین شناسایی پهنه­های مواجه با مخاطرات امری لازم برای برنامه­ریزی محیطی یا آمایش سرزمین است. منظور از مخاطره، عموماً ویژگی های کالبدی است که منجر به حوادث غیر مترقبه­می­شود.به عنوان مثال گسل­های فعال، آتش فشان­ها، مناطق سیل خیر و اراضی مستعد اشتعال همگی جزو مخاطرات طبیعی هستند. لذا توجه به شرایط خطرپذیری مخاطرات اقلیمی در مناطق مسکونی با توجه به جمعیت­های شهری و روستایی لازمه برنامه­ریزی محیطی می­باشد. با توجه به این مهم در این تحقیق نخست تلاش شده است تا با استفاده از آمار ایستگاه­های باران سنجی و سینوپتیک حوضه­های آبریز حله و مند طی یک دوره آماری 20 ساله (1371-1390)، شاخص خشکسالی SPI در منطقه مورد مطالعه محاسبه شود. سپس از لایه­های رقومی پهنه های سیلابی، مجموع متوسط بارندگی و مجموع تبخیر و تعرق سالانه برای ارزیابی پهنه­های با خطر رخداد سیلاب استفاده شده است.در این راستا از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و منطق( Fuzzy)- مناطق با خطر رخداد پهنه های سیلاب و خشکسالی، و تبخیر و تعرق سالانه در سطح منطقه مورد مطالعه، پهنه بندی و شناسایی شدند. با توجه به  نقشه نهایی آسیب­پذیری مشخص شد که مناطق همجوار و خصوصا شهرهای واقع در کنار سواحل خلیج فارس در غرب،شمال غرب و جنوب حوضه های آبریز حله و مند دارای بیشترین آسیب پذیری بوده و مناطق شرق و شمال شرق منطقه مورد مطالعه و مراکز جمعیتی آنها، از کمترین آسیب پذیری برخوردار هستند.


وکیل حیدری ساربان ، علی مجنونی توتاخانه ،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده

با بحرانی شدن هرچه بیشتر وضعیت خشکسالی دریاچه ارومیه و آسیب­پذیری روزافزون سکونتگاه­های روستایی در برابر این بلای طبیعی، اهمیت رویکرد مقابله با این تهدید را بیش‌ازپیش آشکار ساخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تنوع معیشتی به عنوان یکی از رویکردهای مناسب برای کنار آمدن با شرایط خشکسالی دریاچه ارومیه می­پردازد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت کمی پیمایش بوده است، بنابراین از روش­های توصیفی، تحلیلی و روابط همبستگی استفاده شده است. برای این منظور 43 روستا از مناطق مختلف شش شهرستان واقع در کرانه شرقی دریاچه ارومیه با درجات مختلفی از در معرض خشکسالی بودن و همچنین در سطوح مختلف از نظر برخورداری از امکانات توسعه با روش تصادفی ساده انتخاب گردیده و بر اساس فرمول کوکران 380 نفر از سرپرستان خانوارها به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. روایی پرسشنامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید و سطح پایایی پرسشنامه با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 893/0 به دست آمده است. نتایج به دست آمده نشان می­دهند که اتخاذ رویکرد معیشتی منجر به تاب‌آوری بیشتر خانوارها در شرایط خشکسالی دریاچه ارومیه شده است. در روستاهایی که در معرض خشکسالی شدیدتری قرار داشتند، این تنوع معیشتی بیشتر بوده است. در نهایت با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهادات کاربردی درزمینۀ راهکاری عملی تنوع معیشتی و تاب­آوری روستایی ارائه شده است.


بتول زینالی، صیاد اصغری سراسکانرود، وحید صفریان زنگیر،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

آنالیز و پایش خشکسالی یکی از اصول مهم در مدیریت خشکسالی و ریسک، بویژه در مناطق در معرض خطر خشکسالی است. سیستم‌های پایش در تدوین طرح‌های مقابله با خشکسالی و مدیریت آن از اهمیت زیادی برخوردار می‌باشند. با این حال، مطالعات انجام شده در رابطه با این پدیده بر اساس روش‌های مناسب بسیار کم است، بررسی ویژگی‌های خشکسالی و پیش‌بینی آن می‌تواند در کاهش خسارات حاصل از آن موثر باشد بدین منظور، در این پژوهش به بررسی خشکسالی و ارزیابی امکان پیش‌بینی آن برای ایستگاه‌های حوضه دریاچه ارومیه پرداخته شد. داده‌های مورد استفاده در این پژوهش، مقدار بارندگی به صورت ماهانه در دوره آماری 29 ساله از سال 1985 تا 2014 می‌باشد. شاخص SEPI در مقیاس زمانی 6 و 12 ماهه برای بررسی ویژگی خشکسالی و مدل سیستم استنتاج عصبیفازی تطبیقی برای پیش‌بینی خشکسالی استفاده می‌شود با توجه به یافته‌های حاصل در این پژوهش، درصد فراوانی وقوع خشکسالی در حوضه دریاچه ارومیه در ایستگاه‌های ارومیه و سقز و مراغه در مقیاس 6 ماهه بیش‌تر از مقیاس 12 ماهه است اما در ایستگاه‌های تبریز و مهاباد شرایط بر عکس می‌باشد. و روند خشکسالی در حوضه دریاچه ارومیه افزایشی است و روند دما با شدت بیش‌تری روند افزایشی دارد. بیش‌ترین درصد وقوع خشکسالی در ایستگاه ارومیه و کم‌ترین آن در مهاباد مشاهده شد. نتایج حاصل از پیش‌بینی شاخص با مدل ANFIS نشان داد در رابطه کد نویسی بیش‌ترین میانگین خطای آموزشی 51/0 درصد در ایستگاه تبریز در مقیاس 12 ماهه و کم‌ترین میانگین خطای آموزشی 36/0 درصد در ایستگاه مراغه در مقیاس 12 ماهه می‌باشد. در مدل‌سازی داده‌های اعتبارسنجی، میانگین خطای مدل‌سازی طبیعتاً بیش‌تر از میانگین خطای آموزشی می‌باشد.


سعید حمزه، زهرا فراهانی، شهریار مهدوی، امید چترآبگون، مهدی غلام نیا،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

با توجه به روند تغییرات اقلیم و کاهش بارندگی در دهه اخیر، خشکسالی به یک مشکل بزرگ در جهان و بالاخص در مناطق خشک و نیمه خشک از قبیل ایران تبدیل شده است. از این رو پایش و مدیریت آن امری مهم می­باشد. در مقابل روش­های سنتی که مبتنی بر مشاهدات ایستگاه­های هواشناسی هستند و بیشتر به بررسی خشکسالی هواشناسی می­پردازند، استفاده از تکنیک سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای به عنوان یک ابزار مفید جهت پایش مکانی و زمانی خشکسالی کشاورزی مورد توجه محققین واقع شده است. اما استفاده از این تکنیک و نتایج حاصل از آن همچنان نیاز به ارزیابی و واسنجی برای مناطق مختلف دارد. هدف از این مطالعه بررسی الگوهای مکانی و زمانی خشکسالی با استفاده از داده­های ماهواره ای سنجنده مادیس بین سال­های 2013-2000 می­باشد. بدین منظور شاخص­های خشکسالی بر مبنای داده­های ماهواره­ای شامل: شاخص اختلاف نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص وضعیت پوشش گیاهی (VCI)، شاخص وضعیت دما (TCI)، شاخص خشکی (TDVI) و شاخص رطوبت خاک (SWI) از روی تصاویر مادیس برای دوره زمانی مورد نظر و در مقیاس­های زمانی فصلی، شش ماهه و سالانه استخراج گردید و نتایج حاصل از این شاخص ها با مقادیر شاخص بارش استاندارد (SPI) مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که محدوده مطالعاتی به طور کلی از پوشش گیاهی متوسط تا کم برخوردار است. برمبنای محاسبه­های انجام شده شرایط اقلیمی محدوده با نتایج حاصل از شاخص گیاهی VCI در مقیاس فصلی، تطابق بیشتری دارد. در نتیجه شاخص VCI به عنوان بهترین شاخص جهت پایش خشکسالی کشاورزی استان مرکزی انتخاب گردید. همچنین نتایج به دست آمده از به کار گیری شاخص گیاهی VCI، نشان دهنده وضعیت خشکسالی در سال های 2000 و 2008 و وضعیت ترسالی در سال های 2009 و 2010 نسبت به دوره مطالعاتی در منطقه می باشد.

فرح دلفیان، مسعود یزدان پناه، معصومه فروزانی، جعفر یعقوبی،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

کشاورزان در کشورهای در حال توسعه در میان سایر قشر­های جامعه در برابر اثرات تغییرات اقلیم به ویژه خشکسالی آسیب پذیرتر می­باشند، فرض بر این است که مسائل ابعاد روانی نقش مهمی در پیش­بینی نیات کشاورزان و پاسخ واقعی آنها ایفا می‌کند. با این حال، تحقیقات کمی بر روی مکانیسم­های روانی که تسهیل کننده یا محدود کننده رفتار سازگاری می‌باشد انجام شده در این مطالعه به منظور شناخت محرک­های برجسته و موانع سازگاری با خشکسالی از مدل اعتقاد سلامت استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش به تعداد 320 نفر از کشاورزان شهرستان دهلران از استان ایلام که بر اساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند و از روش نمونه‌گیری تصادفی چند مرحله ای برای انتخاب نمونه مورد مطالعه بهره گرفته شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه‌ای محقق ساخت بود که روایی صوری آن توسط متخصصین مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه‌ها با ضرایب آلفای کرونباخ بررسی شد که بین 65/0 تا 95/0 بود که نشان دهنده پایایی مناسب ابزار پژوهش می‌باشد. نتایج نشان داد، رفتار کشاورزان برای سازگاری با خشکسالی به طور عمده توسط نیت، شدت آسیب­پذیری درک شده، آسیب­پذیری درک شده و منافع درک شده پیش­بینی شده است. این یافته‌های می‌تواند اطلاعات لازم برای سیاست­گزاری‌هایی جهت سازگاری با خشکسالی در بین کشاورزان فراهم کند.
 
 
برومند صلاحی، مجید رضایی بنفشه درق، عبدالرضا واعظی، مجتبی فریدپور،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

در این پژوهش، دوره‌های متوالی خشکسالی هواشناسی و ژئوهیدرولوژیکی با استفاده از شاخص خشکسالی SPI و SWI در 6 بازه زمانی (6، 9، 12، 18، 24 و 48 ماهه) در دشت مرند واقع در استان آذربایجان شرقی، بررسی شد. برای این منظور، از داده­های هواشناسی (متوسط بارش ماهانه) 7 ایستگاه باران سنجی در دوره آماری (91-1359) و داده­های ماهانه سطح آب 23 چاه پیزومتری در دوره آماری (90-1380) استفاده شد. نقشه­های مربوطه با استفاده از نرم­افزار Arc Gis و با روش کریجینگ تهیه و ترسیم شدند که پهنه‌های درگیر خشکسالی در منطقه را نمایان ساخت. همچنین شدیدترین خشکسالی و فراوانی نسبی خشکسالی­های هواشناسی و آب زیرزمینی در طول دوره آماری به دست آمد. نتایج بررسی مقادیر SPI نشان داد که خشکسالی هواشناسی از نظر مکانی دارای روند مشخصی نمی­باشد در حالی که خشکسالی­ آب‌های زیرزمینی به طور تصادفی در منطقه رخ نداده و تمرکز آن­ در غرب آبخوان بیش از شرق آن بوده است. جهت بررسی اثرات خشکسالی بر افت سطح ایستابی، بهترین همبستگی بین آن‌ها، 720/0- با تأخیر زمانی 5 ماهه به دست آمد که در سطح 1 درصد معنی‌دار بوده و تأثیرپذیری منابع آب زیرزمینی را با یک تأخیر 5 ماهه نمایان می­سازد. همچنین نتایج بررسی داده­های ماهانه سطح آب دشت مرند در دوره آماری (90-1380) نشان داد که تراز آب زیرزمینی دشت دارای روند منفی بوده که با افت حدود 2 متر مواجه بوده است.

مسلم سواری، حسین شعبانعلی فمی، هوشنگ ایروانی، علی اسدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

هدف کلی این تحقیق، مدلسازی اثرات خشکسالی بر معیشت پایدار کشاورزان کوچک مقیاس در سکونتگاه‏های روستایی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کشاورزان کوچک مقیاس در روستاهای استان کردستان بود (N=10099). با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 402 نفر از آن‏ها با روش نمونه‏گیری تصادفی طبقه‏ای چند مرحله‏ای با انتساب متناسب برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه‏ای بود که روایی آن از طریق روایی محتوایی و روایی سازه و پایایی آن توسط پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ بررسی شد (α>0.7). تجزیه و تحلیل داده‏ها به‏وسیله نرم‏افزار  SPSSwin18، Lisrel8.54، ArcGis10.5 و Xlstat2016 انجام شد. نتایج آزمون من‏کندال نشان داد که سطح زیرکشت محصولات آبی و دیم به همراه مقدار تولید محصولات آبی با گذر زمان افزایش یافته است اما بر مقدار تولید محصولات دیم اثر معنی‏داری از نظر آماری ندارد. همچنین نتایج نشان داد که در بعد اقتصادی بیشترین تأثیر بر توزیع درآمد و هزینه‏های زندگی بوده است، در بعد اجتماعی بر تعلق مکانی و امنیت و رفاه اجتماعی، بعد محیطی بر آلودگی زیست‌محیطی و منابع سرزمین و در بعد نهادی بیشتر بر همکاری و مشارکت مردم تأثیرگذار بوده است. علاوه بر این نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که خشکسالی بیشترین تأثیرات را ابعاد معیشت پایدار به ترتیب بر بعد اجتماعی، محیطی، اقتصادی و نهادی دارد.
 
حمید قربانی، عباسعلی ولی، هادی زارع پور،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

خشکسالی در زمره پیچیده‌ترین و ناشناخته‌ترین پدیده‌های طبیعی است که باعث بحران دوره‌ای آب در مناطق متاثر از آن می‌شود. افزایش تقاضای آب از یک سو و تجربه خشکسالی‌های سال‌های اخیر در استان از سوی دیگر منجر به بحران آب گردیده است، شناخت روند خشکسالی یکی از ملزومات مدیریت بحران آب است. هدف از این تحقیق تحلیل روند شاخص خشکسالی اقلیمی SPI  استان اصفهان با استفاده آزمون‌های ناپارامتری سن، پتی و من-کندال می‌باشد و از داده‌های اقلیمی ماهانه 10 ایستگاه همدیدی با طول دوره آماری 27 ساله (2017-1990) برای سری‌های زمانی مختلف ماهانه استفاده شده است، نتایج تحلیل روند براساس آزمون پتی در 75 درصد ایستگاه‌ها، براساس آزمون سن در 60 درصد ایستگاه‌ها و براساس آزمون من- کندال در 59 درصد ایستگاه‌ها روند معنی‌دار نزولی در سطح خطای کمتر از 5 درصد نشان داد. همچنین تحلیل سری زمانی بیش از 6 ماه روند تغییرات را بهتر از سری‌های زمانی کوتاه مدت نمایان می‌کند. در نتیجه در استان اصفهان با بحران آب مواجه هستیم و باید مدیریت تقاضای آب و مصرف آن به‌صورت جدی اعمال گردد.
 
رضا دوستان،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

هدف از این مطالعه، بررسی و تعیین دستاورد مطالعات خشکسالی در ایران است. بنابراین 403 مقاله علمی- پژوهشی از مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی(sid) بررسی شد. تعداد 384 مقاله دارای هدف و نتیجه قابل استناد بوده، که بر اساس یافته تحقیق، در 5 بخش مجزا می شوند. عمده تحقیقات(78 درصد)، خشکسالی را در نواحی مختلف ایران ارزیابی کرده اند. یافته ها نشان داد، ایران دوره های خشکسالی را در چند دهه اخیر با شدت های مختلف تجربه کرده است. این پدیده در ارتباط با برآورد سناریوهای تغییر اقلیم چه خوش بینانه و چه بد بینانه در آینده نیز با شدت های مختلف ادامه خواهد داشت. طبیعتاً پیامد خشکسالی های گذشته، به شکل آرام و خزشی، موجب بحران آبی، خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها، شور شدن منابع آب زیر زمینی، خالی شدن روستاها و آسیب های اقتصادی-اجتماعی و غیره در ایران گردید.کاهش تحقیقات خشکسالی در سالهای اخیر، حاکی از کفایت ارزیابی صرف خشکسالی دارد، چرا که نتیجه نهایی مشخص است(اکوسیستم تشنه ایران). بنابراین محیط طبیعی ایران نیاز به راه حل عملی، تولید تکنولوژی با توجه به دانش بومی برای کاهش آسیب های محیطی دارد، که این امر بجز با جمع متخصصان حوزه های مختلف و پژوهش های گروهی مرتبط با بحران های محیطی، امکانپذیر نمی باشد.
 
باقر کرد، امین راحتی، پیمان محمودی، پرویز خسروی، حریر بیدار،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

یکی از مشکلات اساسی در بحث مدیریت خشکسالی، تخصیص بودجه جهت کمک به آسیب دیدگان از این پدیده اقلیمی است که گاهاً مشاهده شده است که هیچ سازوکار مشخصی برای آن تعریف نشده است و بعضی اوقات نیز مشاهده شده است که این تخصیص ها بر اساس علایق منطقه­ای و سیاسی بوده است و آسیب دیدگان اصلی از خشکسالی­ها از این کمک ها بی بهره بوده اند، لذا این تحقیق به دنبال طراحی یک الگوریتم فراابتکارانه هوشمند جهت مدیریت بودجه خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان می باشد.
در این مطالعه از شاخص­هایی همچون جمعیت، برخورداری از آب شرب شهری و روستایی، آسیب پذیری منابع آب، میزان سطح زیر کشت، تعداد بهره برداران بخش کشاورزی، مصرف سالیانه آب کشاورزی و نزولات جوی استفاده شده است. مقادیری عددی مربوط به هر کدام از این شاخص­ها به تفکیک هر شهرستان جمع آوری شدند. اما با توجه به اینکه این شاخص­ها در هر شهرستان از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند و ممکن است برخی از آنها در یک شهرستان اهمیت بیشتری و در شهرستان دیگری اهمیت کمتری داشته باشند، از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از روش مقایسه زوجی برای تعیین اهمیت نسبی این شاخص­ها کمک گرفته شد. برای تعیین طبقات مختلف خشکسالی نیز از شاخص استاندارد شده بارش SPI)) استفاده شد. بعد از تعیین مقادیر عددی طبقات مختلف خشکسالی­های استان، از الگوریتم کلونی مورچگان برای اولویت­بندی شهرستان­ها جهت مدیریت بهینه بودجه خشکسالی استفاده شد که نتایج این الگوریتم در قالب نقشه های اولویت­بندی مدیریت بودجه خشکسالی استان ارائه شدند. 
با توجه به معیارهای انتخاب شده و روش کار پیشنهادی به نظر می­رسد که ترکیب تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و الگوریتم کلونی مورچگان قادر به تدوین سیستمی هوشمند حهت تعیین اولویت شهرستان­های استان سیستان و بلوچستان در زمان وقوع خشکسالی­ها برای اختصاص بودجه بهینه در خصوص کاهش اثرات مخرب خشکسالی ها باشند. بر اساس نقشه های اولویت بندی تخصیص بودجه بهینه خشکسالی بین شهرستان های استان سیستان و بلوچستان به راحتی مشاهده می شود که نتایج با واقعیت های موجود در استان تقریباً هماهنگی خوبی نشان می دهد.
 
زهرا شریفی نیا،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ روش، توصیفی­– تحلیلی­ است. گردآوری داده­ها با استفاده از روش اسنادی و میدانی(مشاهده و پرسشنامه) جمع آوری شده است، جامع آماری این نوع تحقیق براساس سرشماری آمار1395؛ 6947 خانوار در24 روستا؛ با خطای 07/0، ­191 پرسشنامه به عنوان حجم نمونه محاسبه و براساس رابطه تسهیم نسبت تعداد نمونه­های هر روستا به 233 نمونه به صورت تصادفی بین خانوارها توزیع و پخش گردید. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از اطلاعات از روش­های آماری توصیفی(­میانگین) و استنباطی(t تک نمونه، فریدمن، تحلیل خوشه­ای) و مدل­های واس پاس، آراس و ویکور،  بهره گرفته شد. نتایج نشان می­دهد که تاب­آوری مناطق روستایی در برابر خشکسالی در سطح پایینی است. یافته­های مدل­های ویکور، اراس و مدل واس پاس نشان داد که روستاهای ولاشد؛ تازه­آباد بستان خیل و دوقائلو رتبه­های اول و تاب­آوری بالا و روستاهای جمان، پلاژارتش و بهزاد کلا در رتبه­های پایین و تاب­آوری پایین قرار دارند.
علیرضا پیل پایه، داوود نجفیان قوجه بیگلو، توفیق سعدی، اکبر رحمتی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

خشکسالی از جمله بلایای طبیعی است که نسبت به سایر پدیده‏های طبیعی در یک بازه زمانی طولانی اتفاق می‏افتد که به­صورت متناوب جوامع بشری را از طریق اثرات منفی بر روی منابع آب و کشاورزی و به دنبال آن اقتصاد را دچار مشکل می‏سازد. یکی از روش­های بررسی وضعیت خشکسالی استفاده از شاخص­های خشکسالی همچون SPI می­باشد. در این پژوهش از شاخص SPI جهت بررسی خشکسالی و ترسالی طی دوره زمانی 2001 تا 2016 استفاده شده است.  شاخص SPI صرفا مبتنی بر اساس میزان بارش بوده به همین جهت انتخاب یک منبع بارش مناسب جهت استخراج شاخص SPI در مقیاس­های زمانی مختلف از اهمیت به سزایی برخوردار می­باشد. ایستگاه­های سینوپتیک به دلیل عدم پراکنش مناسب و همچنین وجود خلاهای آماری زیاد نمی­توانند به عنوان منبع بارش مناسب در این نوع پژوهش­ها نقطه قابل اتکایی باشند به همین جهت منابع بارش شبکه­بندی شده که دارای قدرت تفکیک مکانی و زمانی بالایی هستند می­توانند به عنوان یک جایگزین مناسب برای ایستگاه­های زمینی استفاده شوند، در این پژوهش از منبع بارش Era-interim که محصول مرکز پیش­بینی های میان­مدت جوی اروپایی است استفاده شده است. نتایج ارزیابی­های اولیه حاکی از این بود که منبع بارش Era-interim می­تواند به عنوان یک جایگزین مناسب برای ایستگاه­های سینوپتیک در سطح کشور استفاده شود. به همین جهت از این منبع بارش جهت بررسی وضعیت خشکسالی در سطح کشور استفاده شد. برررسی وضعیت خشکسالی با توجه به شاخص SPI بود حاکی از این مساله بود که با افزایش مقیاس زمانی شاخص SPI خشکسالی­ها و ترسالی­ها شدیدتر شده به نحوی که خشکسالی­ها و ترسالی­های ملایم در اکثر ماه­ها و سال­های مورد بررسی تبدیل به خشکسالی­های شدید و ترسالی­های شدید شدند.
 

نادر شوهانی، فرشاد شوهانی، فریبا شوهانی، حکیم بکری زاده، شمس اله عسگری،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

کشور ایران و بویژه منطقه غرب و جنوب غرب ایران به طور متناوب با پدیده گرد و غبار و مشکلات آن مواجه است. غرب ایران با توجه به محیط طبیعی و نزدیکی با مناطق منشأ گرد و غبار در غرب آسیا منطقه ای مستعد برای رخداد پدیده گرد و غبار بصورت مکرر است ریزگردها مهمترین و شاید اصلی‌ترین تهدید بروی سلامتی افراد می‌باشد آمارها حاکی از تاثیر مخرب و منفی این ریزگردها یا همان گرد و غبار بر روی مردمان ناحیه غرب و جنوب غرب ایران می‌باشد آمار و مطالعات از جنوب و غرب کشور نشان میدهد بیش از 100 روز آلوده بین سالهای 77 تا 91 داشته ایم که مشکلات زیادی را از نظر سلامت، و سایر موارد به وجود آورده است.روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی است. سپس با استفاده از پرسشنامه رابطه پدیده گرد و غبار با سلامت شهروندان با ارایه فرضیه:بین پدیده گرد و غبار و بروز و یا تشدید بیماریهای قلبی، در ساکنان شهر ایلام رابطه معناداری وجود دارد. بررسی گردیده است این مطالعه از نظر موضوع پس رویدادی و از نظر هدف توصیفی تحلیلی است.جامعه آماری این پژوهش کل بیماران بستری که طی سالهای 92-88 به بیمارستان مصطفی خمینی (ره) شهر ایلام مراجعه نموده‌اند.
در این مقاله سعی بر این است تا ابتدا تحلیلی آماری از پدیده گرد و غبار، فراوانی وقوع آن در گذشته و دهه اخیر انجام گرفته و مناطق منشاء و شرایط جوی شکل گیری، این پدیده مورد واکاوی قرار گیرد و سپس به تاثیر ریزگردها یا همان توفان گرد و غبار بر سلامت قلب و عروق ساکنان منطقه (با تاکید بر شهرستان ایلام) بپردازیم. نتایج تحلیلهای آماری چندمتغیره از جمله آزمون ضریب همبستگی پیرسن، رگرسیون، آزمون کای اسکور، آزمون  ANOVA(تحلیل واریانس) و آزمون همبستگی تاو کندال نشان داد که ارتباط بین ورود ریزگردها در دوره آماری مورد مطالعه با تعداد بستری شدگان ناشی از بیماری قلب و عروق در سطح معنی داری 05/0 معنادار بوده و نمایانگر وجود ارتباط است. بدین معنی که هرچه میزان ورود ریزگردها به شهر ایلام افزایش یافته است، تعداد مراجعه کنندگان این بیماری نیز افزایش پیدا کرده است.
 

عباسعلی ولی، مهوش محرابی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

پدیدهخشک‌سالی با تأثیر بر مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی، منجر به آسیب‌پذیری جوامع انسانی می‌شود. در مناطق خشک نظیر استان یزد، اثرات خشکسالی با پدیده خشکی ادغام می شود و فشارهای شدیدی بر جوامع وارد می کند.در این مطالعه به تحلیل آسیب پذیری و تاب آوری جوامع انسانی  با خشکسالی به استناد داده های هواشناسی و پایگاه داده های واقعی سرشماری عمومی در طول دوره آماری ۲۰ساله پرداخته شده است.از متغیرهای اقتصادی،اجتماعی وزیست محیطی به عنوان شاخص های تاب آوری وآسیب پذیری استفاده شد. با تحلیل مؤلفه‌های اصلی چند عامل، به‌‌عنوان مؤلفه‌های اصلی انتخاب گردید.با محاسبه شاخص SPI در منطقه خشک‌ترین سال مشخص گردید و با محاسبه میانگین وزنی شاخص همبستگی آن با مؤلفه‌های اصلی منتخب براساس استنباط آماری مناسب بررسی گردید. سپس با استفاده از تحلیل رگرسیون تاثیر خشک‌سالی بر ابعاد مختلف تابآوری جوامع انسانی بررسی شد.نتایج، وقوع خشکسالی های مکرر در سال های اخیر در منطقه را بیان می کند.تحلیل ارتباطات خشکسالی با عوامل جوامع انسانی از بین عوامل متعدد اقتصادی،مهم ترین عامل موثر در تابآوری جوامع، سطح درامد می باشد.تحلیل عوامل اجتماعی بیانگر ،تاثیر خشکسالی بر تعداد شرکت تعاونی کشاورزی و نرخ بیکاری میباشد.نتایج عوامل زیست محیطی نشان میدهد، که مساحت جنگل کاری ،بیشترین تاثیر دربرابر خشکسالی را دارد.بطور کلی  در این استان ارتباط تنگاتنگی بین خشکسالی آسیب پذیری و تاب آوری جوامع انسانی حاکم است.بنابراین هر میزان آسیب پذیری کاهش یابد میزان تاب آوری جوامع بیشتر می شود.میزان وابستگی به طبیعت بر آسیب پذیری و تابآوری تاثیر گذار است بنابراین در مدیریت بلند مدت این مناطق بایستی وابستگی جوامع انسانی به خشکسالی کاسته شود تا نوسانات آن منجر به تخریب تاب آوری این جوامع نگردد.برای این منظور بهترین راهکار تنظیم تقاضای جوامع انسانی متناسب با زنجیره تولید،صنایع تبدیلی و بازیافت در این مناطق است
نرگس کفایتی، خلیل قربانی، غلامحسین عبداله زاده،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

خشک‌سالییکی از پدیده­های طبیعی است که خسارت­های زیادی را به زندگی انسان و اکوسیستم­های طبیعی وارد می­سازد. به طور کلی خشک­ سالی عبارت است از کمبود بارش باران نسبت به میزان نرمال یا آنچه انتظار می­رود، زمانی که از یک فصل یا یک دوره­ی زمانی طولانی­تر بوده و برای رفع نیازها ناکافی باشد. خشک­سالی موجب وارد آمدن خسارات به بخش کشاورزی می­شود. میزان آسیب­پذیری بخش کشاورزی در هر منطقه به سه عامل میزان در معرض خشکسالی بودن، میزان حساسیت نسبت به خشکسالی و ظرفیت سازگاری با خشکسالی بستگی دارد. این آسیب­ها اثرات منفی زیادی بر زندگی و معیشت کشاورزان  می­گذارد. لذا شناسایی مناطق آسیب‌پذیر و سنجش میزان آن با اهمیت تلقی می‌شود. مفهوم آسیب‌پذیری برای اولین بار از سوی اوکیف و همکاران ، به کار گرفته شد. از جمله تعاریف آسیب‌پذیری که به‌طور گسترده‌ای به‌کار رفته، تعریف زیر است: آسیب‌پذیری به ‌طور معمول نشان‌دهنده درجه‌ای از آسیب است که یک سیستم به دلیل مواجه‌شدن با خطر تجربه می‌کند. مدل شناخته ‌شده و تائید شده برای ارزیابی آسیب‌پذیری توسط هیئت ﺑﯿﻦ دوﻟﺘﯽارائه ‌شده است. استان گلستان به عنوان یکی از قطب­های مهم کشاورزی وابستگی زیادی به میزان بارش­های سالانه دارد. در اثر نوسانات بارندگی و بروز خشک­سالی در برخی مناطق استان، ﮐﺎﻫﺶ رﻃﻮﺑﺖ ﺧﺎک و ﻫﻮا و در نتیجه ﮐﺎﻫﺶ ﺗﻮﻟﯿـﺪ و ﻋﻤﻠﮑـﺮد ﻣﺤﺼﻮﻻت ﮐﺸﺎورزی اتفاق افتاده که موجب آسیب شدید به معیشت خانوارهای کشاورز شده است. بنابراین هدف تحقیق حاضر مقایسه آسیب‌پذیری به خشک­سالی در بین شهرستان­های استان گلستان به تفکیک سه مؤلفه (در معرض قرار گرفتن، حساسیت و سازگاری) است. نخست شاخص‌های مناسب برای سنجش آسیب‌پذیری به خشک‌سالی به تفکیک سه مؤلفه موردنظر شناسایی و داده‌های مربوط به شاخص‌ها جمع‌آوری شد. وزن شاخص‌ها از طریق مدل آنتروپی شانون استخراج  و با روش تاپسیس شاخص ترکیبی به تفکیک سه مؤلفه آسیب‌پذیری تدوین شد. نتیجه نهایی شاخص ترکیبی با لایه‌های GIS شهرستان­های استان گلستان تلفیق شد، و سطح آسیب‌پذیری شهرستان­های به تفکیک مؤلفه‌های مورد نظر مشخص شد.نتایج نشان داد که در بعد در معرض قرار گرفتن بندرگز، مراوه­تپه، بندرترکمن به ترتیب در رتبه­های اول تا سوم قرار دارند و در معرض خشک­سالی هستند. شهرستان­های آزادشهر، گالیکش و بندرترکمن به ترتیب در رتبه­های اول تا سوم بیش­ترین میزان حساسیت به خشک­سالی قرار دارند. شهرستان­های گمیشان، گالیکش و مراوه ­تپه به ترتیب بیش­ترین سازگاری را به خشک­سالی دارند. در نهایت نتایج محاسبه شاخص آسیب­پذیری کل نشان داد که شهرستان­های مرواه ­تپه و بندرترکمن آسیب­پذیرترین مناطق نسبت به خشک­سالی در استان گلستان محسوب می­شوند.
زهرا عربی، ایوب بدراق نژاد،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

خشکسالی یکی از بلایای محیطی است که فراوانی آن به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‏خشک کشور بسیار زیاد می‏باشد. کمبود بارش اثرات متفاوتی را بر روی آب‏های زیرزمینی، رطوبت خاک و جریان رودخانه‏ها به‌جای می‏گذارد. هدف این پژوهش ارزیابی پوشش گیاهی و دمای سطح زمین جهت تحلیل دوره خشکسالی در استان­های قم،چهارمحال بختیاری،اصفهان و مرکزی با استفاده از تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ، داده­های بارش ایستگاه­های سینوپتیک واقع در منطقه، شاخص‌های سنجش‌ازدوری همچون شاخص سلامت پوشش گیاهی، وضعیت پوشش گیاهی و شاخص وضعیت درجه حرارت به‌منظور آشکارسازی تغییرات رخ‌داده در بازه زمانی17 ساله(مادیس)  و 20 ساله (بارش، جهت صحت سنجی) می­باشد. بدین منظور ابتدا با بررسی داده­های باران‌سنجی و سینوپتیک ایستگاه‌های موجود و با استفاده از مدل شاخص بارش استانداردشده سه ماه آوریل، می و ژوئن به‌عنوان نمونه انتخاب شد. در این مطالعه تصاویر ماهواره‌ای با کد(MOD11A2,MOD13A3) از سال 2000 تا 2017  دریافت و روی آن‌ها پیش‌پردازش و پردازش‌های لازم همانند تصحیح هندسی و رادیومتریک انجام‌گرفت، سپس شاخص بارش استانداردشده با شاخص­های شرایط دمایی، شاخص وضعیت پوشش گیاهی و شاخص سلامت پوشش گیاهی به‌صورت تلفیقی به کمک تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد بین ماه­های موردسنجش واقع شده، بیشترین روند رو به خشکی در قسمت شرقی این استان­ها نمایان بوده و بیش از 50 درصد مساحت این استانها را شامل می­شود. روند تغییرات این شیب از لحاظ آماری معنی­دار است. با توجه به نتایج همبستگی­ها شاخص وضعیت درجه حرارت با شاخص بارش استاندارد شده از همبستگی قوی نسبت به سایر شاخص­ها برخوردار بوده است. همچنین می‌توان نتیجه گرفت که تصاویر  مودیس و شاخص‌های پردازش­شده در کنار شاخص­ اقلیمی دارای قابلیت لازم برای پایش خشکسالی است. استفاده از نقشه­های حاصل از شاخص­های خشکسالی می­تواند به بهبود برنامه­های مدیریت خشکسالی کمک نموده و نقش بسزایی را در کاهش اثرات خشکسالی ایفا  کند.
 

شمس اله عسگری، طیب رضیئی، محمدرضا جعفری، احمد حسینی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

 در این مطالعه ارتباط بین خشکیدگی درختان بلوط ایرانی و خشکسالی در استان ایلام بررسی شده است. هدف اصلی تحقیق معرفی مدلی مناسب از روابط بین خشکیدگی بلوط و خشکسالی می باشد بنابراین از شاخص‌های SPI و NDVI وآماره شاخص موران و آماره رگرسیون خطی و تصاویر ماهواره‌ای مودیس و لندست در تحلیل ارتباط خشکیدگی جنگل‌های ایلام با خشکسالی‌های رخ داده در منطقه استفاده شده است. داده‌های بارش 93 ایستگاه باران سنج در طول دوره آماری تحلیل شد و با توجه به ضرایب خشکی شاخص SPI لایه های پهنه بندی خشکسالی استان ایلام برای دو سری زمانی سالهای 2000 تا 2009 و سال‌های 2010 تا 2019تهیه شد. لایه‌های رستری سبزینگی از تصاویر ماهواره‌ای مودیس برای سری‌های زمانی ذکر شده تهیه شد. نتایچ تحلیل آماره موران همبستگی معناداری بین شاخص SPI و شاخص NDVI در بعد فضایی و مکانی نشان داد. به روش تصادفی ساده 143 نقطه خشکیدگی بلوط در ابعاد 30 مترمربع که هر نقطه معادل یک پیکسل سایز بود با دستگاه GPS ثبت و با شبیه سازی در تصاویر ماهواره‌ای، لایه نقطه‌ای خشکیدگی بلوط استخراج شد. هرچند رگرسیون خطی بین نقاط خشکیدگی بلوط استخراج شده با نتایج شاخص SPI و آماره موران معنی دار بود، اما نتایج ارتباط شاخص NDVI و آماره موران تاثیر روند خشکسالی در ابعاد مکانی و زمانی بر روند خشکیدگی بلوط با تحلیل فضایی و رگرسیون غیر خطی از معناداری و تبیین آماری مناسب تر و دقیق تری برخوردار است. بنابراین این روش در تحلیل خشکسالی و خشکیدگی بلوط مطلوب تشخیص داده و معرفی شد.

دکتر سید کرامت هاشمی عنا،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

چکیده
جهت بررسی رفتار فصلی طول دوره‌های خشک از داده‌های بارش در مقیاس روزانه برای 44 ایستگاه سینوپتیک ایران و دوره‌آماری30 ساله (2018-1988) استفاده شد. بعد از یکپارچه‌سازی آماری داده‌ها، دوره‌های بلندمدت با تداوم بیش از 20 روز مبنای مطالعه قرار گرفتند. در گام بعدی برای تعیین وزن فصلی دوره‌ها از روش ارزیابی گام‌به‌گام  منطق فازی‌-‌عددی سوارا(SWARA)، استفاده شد. در چهار گام اساسی اهمیت نسبی دوره‌های پرتکرار، وزن اولیه، وزن نهایی و نرمال شده دوره‌ها مشخص شد.
اثرگذاری و وزن هرکدام از معیارها با روش سوارا در محیط فازی نشان داد که در مناطق غربی و شمالی کشور، بیشترین وزن اولیه در تبیین دوره‌ها را فصل زمستان و بهار و معیارهایی مانند برگشت‌پذیری و درصد احتمال رخداد دارا هستند. در تبیین نهایی نیز  این دو فصل وزن بالایی داشتند. این دو فصل بیش از 65 درصد وزن دوره‌ها در این مناطق را تبیین می‌کنند. در مناطق جنوبی و بخش‌هایی از مرکز(اصفهان، شرق فارس و غرب کرمان)، فصل زمستان و پاییز بیش از 71 درصد وزن‌ دوره‌ها را تبیین می‌کنند. در بین معیارهای تبیین‌کننده وزن دوره‌ها نیز معیار برگشت‌پذیری و احتمال رخداد  بیش از 55 درصد وزن را به خود اختصاص داده است.
تغییرپذیری معیارها در مناطق شمالی و مرطوب کشور از برگشت‌پذیری، تداوم و احتمال رخداد بیشتری برخوردار است. این امر حاکی از این امر است که مرز مناطق خشک در آینده اقلیم ایران به سمت مناطق شمالی جابه‌جا می‌شود. می‌توان اذعان نمود که رفتار دوره‌های خشک بلندمدت بیشتر تابعی از دو معیار برگشت‌پذیری و احتمال رخداد آن‌هاست.
 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb