385 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
دکتر سمیرا محمودی، معصومه نوروزی نژاد،
دوره 12، شماره 46 - ( 6-1404 )
چکیده
آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات محیطی، توجه به تاب آوری در سطح محلی را ضروری می سازد. پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی عوامل موثر بر تاب آوری کالبدی-محیطی و نهادی دهستان دیوشل انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی می باشد. جمعآوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و میدانی (پرسشنامه کارشناسی) صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، دهیاران دهستان دیوشل است که تعداد آن ها 16 نفر می باشد. با استفاده از تکنیک DEMATEL و ANP، اطلاعات به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج روش ANP، زیرمعیارهای رعایت حریم معابر و حفظ هویت بومی و فرهنگی در ساخت و سازهای جدید بیشترین اثرگذاری را بر تاب آوری محدوده مورد مطالعه دارند. همچنین در شاخص کیفیت معابر، زیرمعیار رعایت حریم معابر؛ در شاخص کیفیت دسترسی به خدمات و زیر ساخت ها، کیفیت دسترسی به خدمات رفاهی و اداری؛ در شاخص سرپناه، وجود پناهگاه عمومی مستحکم در مواقع بحرانی؛ در شاخص کیفیت مساکن و ساخت و سازها، حفظ هویت بومی و فرهنگی در ساخت و سازهای جدید؛ در شاخص کیفیت محیط، جمع آوری و دفع زباله؛ در شاخص کیفیت کاربری اراضی، مکانیابی مناسب کاربری ها؛ در شاخص بستر نهادها، وجود سازمانهای اداری و موسسات برای کمک به مردم؛ و در شاخص روابط نهادها، همکاری نهادها در تسهیل قوانین و دادن اعتبارات به مردم بیشترین اثر را بر تاب آوری کالبدی- محیطی و نهادی دارند.
غلامرضا مقامی مقیم،
دوره 12، شماره 46 - ( 6-1404 )
چکیده
اهداف: هدف اصلی و کلی این تحقیق شناسایی مخاطرات طبیعی تهدید کننده پارک ملی و منطقه حفاظت شده سالوک بود. در این راستا براساس فرضیات این تحقیق علاوه بر هدفی اصلی سه هدف جزئی نیز برای آن تعیین گردید. در اهداف جزئی شناسایی خطرات ناشی از شرایط آب و هوایی، ژئومورفولوژیکی و هیدرولوژیکی مدنظر می باشد.
روش پژوهش: این تحقیق با روش میدانی و کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی توصیفی انجام شد. هدف مطالعات میدانی شناسایی گونههای گیاهی و جانوری این پارک و منطقه حفاظت شده بود که با استفاده از مصاحبه با محیط بانان، مردم ساکن در روستاهای مجاور پارک، نتایج سرشماری های انجام شده توسط سازمان محیط زیست انجام شد. در مطالعات کتابخانه ای مفاهیم و تعاریف مرتبط با محیط زیست و مخاطرات طبیعی از کتاب های موجود در کتابخانهها، اسناد سازمان محیط زیست استخراج گردید. جهت مطالعه آب وهوای منطقه از آمار ایستگاه های هواشناسی منطقه استفاده شد.
یافتهها: مطالعات اولیه این فرض را تداعینمود که ممکن است مخاطرات آب و هوایی، ژئومورفولوژیکی و هیدرولوژیکی مهمترین مخاطرات طبیعی این پارک باشند. براساس مطالعات انجام شده، مخاطرات آبوهوایی شامل خشکسالی، سرمازدگی و یخبندان تاثیرات بیشتری در منطقه مورد مطالعه دارند. مخاطرات ژئومورفولوژیکی این پارک ناشی از فرایندهای دینامیک بیرونی ازجمله حرکاتدامنهای لغزش و ریزش و فرسایش است در مرتبه دوم قرار می گیرد و مخاطرات هیدرولوژیکی به خصوص سیلاب های رودخانه ای در شرق این پارک در دره رودخانه روئین و مخروط افکنه های جنوبی این پارک در رده سوم قرار میگیرند.
نتیجهگیری: مهمترین نتیجه حاصل از این پژوهش این است که مخاطرات طبیعی این پارک به صورت طبیعی به عنوان یک عامل تعدیل کننده اکولوژیکی عمل مینمایند. و این مخاطرات زمانی میتواند بر این پارک اثرات زیانبار داشته باشند که با دخالتهای منفی انسانی در تعامل باشند اما اگر با اقدامات مثبت انسانی همسو باشند اثرات آنها تأثیر مخرب قابل توجهی در این پارک نخواهند داشت.
دکتر صالح ارخی، اقای حبیبالله کر، دکتر سمیه عمادالدین،
دوره 12، شماره 46 - ( 6-1404 )
چکیده
کاهش انتشارات ناشی از جنگلزدایی و تخریب جنگل (REDD)، راهکاری برای تعدیل تغییرات اقلیمی است که به منظور کاهش شدت جنگلزدایی و انتشار گازهای گلخانهای در کشورهای در حال توسعه به کار گرفته میشود. در چند دهه اخیر، تغییرات شدید کاربری اراضی سبب کاهش میزان چشمگیری از جنگلهای هیرکانی واقع در استان مازندران شده است. به این منظور هدف این مطالعه، بررسی تغییرات کاربری اراضی و پیشبینی آن برای سال 1430 با استفاده از زنجیره مارکوف و پروژه REDD برای کاهش انتشار گاز دیاکسیدکربن برای شهرستانهای نوشهر و چالوس میباشد. با استفاده از تصاویر سنجندههای TM وETM+ ماهوارهای لندست نقشه کاربری اراضی در سه دوره زمانی مربوط به سالهای 1368، 1379 و 1400 تهیه شده است. برای طبقهبندی تصاویر از طبقهبندی نظارت شده، روش حداکثر احتمال استفاده گردید. از ماتریس خطا، ضریب کاپا در این ارزیابی برای سال 1368 برابر با 83/0، سال 1379 برابر با 81/0 و برای سال 1400 برابر با 92/0 بدست آمد. نتایج نشان میدهد که پوشش جنگل در سال 1430 کاهش پیدا میکنند. در مقابل مساحت اراضی مرتع، شهر، زمینبایر، کشاورزی و تالاب روند افزایشی خواهند داشت. براساس اهداف پروژه REDD، میزان انتشار دیاکسیدکربن تا سال 1430 محاسبه گردید. در صورت عدم اجرای پروژه REDD، در منطقه مساحت زیادی از پوشش جنگل تخریب و دیاکسیدکربن بیشتری انتشار مییابد. میزان دیاکسیدکربن در سال 1400 در منطقه اجرای پروژه، 49681 تن میباشد و تا سال 1430 به میزان 806732 تن خواهد رسید و با اجرای پروژه REDD در منطقه میتوان این میزان گاز را به معادل 402321 تن رساند، و از انتشار 404411 تن دیاکسیدکربن به جو فوقانی زمین جلوگیری نمود. بررسی تغییرات با استفاده از تصاویر ماهوارهای میتواند به مدیران و برنامهریزان کمک کند، تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
دکتر سعیدمحمد صبوری، دکتر سیدامیرحسن گرکانی،
دوره 12، شماره 46 - ( 6-1404 )
چکیده
هدف: بررسی رخداد فرونشست زمین در کشور و میزان درمعرض قرارگیری سکونتگاه های روستایی در برابر پدیده فرونشست زمین می باشد.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر مبتنیبر بررسیها و مطالعات کتابخانهای و مشاهدات و برداشتهای میدانی بوده است. با استفاده از اطلاعات دریافتی از سازمان نقشهبرداری کشور، نقشه پهنههای فرونشستی کشور و درجه خطر هر کدام از پهنهها شامل خطر بسیارکم، کم، متوسط، زیاد و بسیارزیاد ترسیم گردیده و نقشه های مذکور با موقعیت مکانی روستاها مقایسه شده است.
یافتهها: باتوجه به تحلیل دادههای موجود و دردسترس تعداد 302 روستا درمعرض خطر بسیارزیاد، تعداد 768 روستا درمعرض خطر زیاد و تعداد 834 روستا در پهنه خطر متوسط و تعداد 573 روستا در پهنه با خطرکم قرار دارند. به لحاظ درصد وزنی میزان حدود 4 درصد روستاهای کشور درگیر مخاطره فرونشست با خطر متوسط تا بسیارزیاد بوده که از نظر تعداد 1904 روستا درگیر مخاطره با درجه متوسط تا بسیارزیاد هستند و تعداد 573 روستا نیز با درجه خطر کم درگیر مخاطره هستند.
نتیجهگیری: بیشترین توزیع استانی روستاهای در معرض خطر فرونشست کشور با درجه بسیارزیاد در استانهای البرز، تهران، خراسانرضوی، قزوین، کرمان، گلستان و همدان میباشد و بیشترین توزیع استانی با درجه زیاد در استانهای آذربایجانغربی، اصفهان، البرز، تهران، خراسانرضوی، سمنان، قزوین، کرمان، گلستان، آذربایجان شرقی، همدان و یزد میباشد. همچنین بیشترین توزیع استانی روستاهای درمعرض خطر فرونشست کشور با درجه متوسط در استانهای آذربایجانشرقی و غربی، اصفهان، البرز، تهران، سمنان، قزوین، کرمان، گلستان، مازندران، مرکزی، هرمزگان، همدان و یزد میباشد.
دکتر سوسن حیدری، دکتر مصطفی کریمی، دکتر قاسم عزیزی، دکتر علی اکبر شمسی پور،
دوره 12، شماره 46 - ( 6-1404 )
چکیده
خشکسالی یکی از مهمترین مخاطرات طبیعی با الگوهای فضایی-زمانی پیچیده است. این پژوهش به تحلیل ویژگیهای ساختاری و فضایی خشکسالیهای ایران در سه مقیاس زمانی سالانه، فصلی و ماهانه پرداخته است. برای این منظور، شدت و گستره خشکسالی با استفاده از شاخص RAI و دادههای بارش ماهانه ERA5 در بازه زمانی 42 ساله (1979-2021) محاسبه شد. نخست، پراکنش فضایی و توزیع جهتدار مرکز ثقل خشکسالی بررسی و تغییرات فضایی آن طی سالها تحلیل شد. همچنین، ارتباط میان موقعیت مرکز ثقل خشکسالی و گستره آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در دوره سرد، مرکز ثقل خشکسالی بیشتر در نواحی مرکزی ایران متمرکز است، در حالیکه در دوره گرم، این مرکز به شمالغرب، سواحل دریای خزر و جنوبشرق ایران منتقل میشود. الگوی توزیع خشکسالی در تمامی مقیاسها بهطور غالب از شمالغرب به جنوبشرق بوده است. همچنین، جابجایی مرکز ثقل خشکسالی به سمت شمالشرق، شرق، جنوبشرق و جنوب، همزمان با افزایش گستره خشکسالی مشاهده شد، در حالیکه جابجایی به سمت شمال، شمالغرب و غرب با کاهش گستره خشکسالی همراه بود. بهطور کلی، نتایج این پژوهش نشان میدهد که موقعیت مرکز ثقل خشکسالی ارتباط مستقیمی با تغییرات گستره خشکسالی دارد، هرچند که خشکسالیهای ایران فاقد الگوی فضایی-زمانی منظم و قابل پیشبینی هستند.