31 نتیجه برای آسیب
تاج الدین کرمی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
قشربندی اجتماعی بیان ساختارمند نابرابریهای اجتماعی است. «فضا و از جمله فضاهای شهری» تجلی جامعه است و در زمرهی تولیدات اجتماعی قرار دارد. از این رو، شناخت و تحلیل قشربندی اجتماعی و الگویابی توزیع مکانی قشرهای گوناگون اجتماعی، علاوه بر اینکه موجب بازنمایی دسترسی نابرابر به منابع کمیاب و ارزشمند قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی در گستره و محلههای شهری میشود، چهارچوب مناسبی نیز برای شناخت، تحلیل و زمینهیابی اجتماعی شکلگیری بافتهای مسئلهدار فضاهای آسیبپذیر و محیطهای مخاطرهخیز در شهرها فراهم میکند. در این باره، تحقیق حاضر بر مبنای روشهای توصیفی ـ تحلیلی و بهرهگیری از قابلیتهای سیستم اطلاعات جغرافیایی، قشربندی اجتماعی تهران و تحولات آن را بهویژه در فاصله دو دهه از 1365 تا 1385، بررسی کرده است. مقاله حاضر از بعد ارائه چهارچوب نظامند «مدل تعیین ساختار و ترکیب قشرهای اجتماعی» با استفاده از دادههای «ماتریس گروههای عمدهی شغلی و وضعیت شغلی سرشماریهای رسمی نفوس و مسکن»، به ویژه در شهر تهران، حائز اهمیت است. نظام قشربندی اجتماعی تهران ریشه در تحولات اقتصادی ـ اجتماعی کشور در صد ساله اخیر دارد. طی سده اخیر، این شهر به «مرکز ثقل جمعیت و کار و فعالیت» و بزرگترین کانون سکونت قشرهای اجتماعی فرادست و مرفه و نیز قشرهای کارگری و فرودست جامعه و، نیز، مهمترین کانون «نابرابریهای اجتماعی ـ فضایی» و «تضاد ثروت و فقر» در کشور تبدیل شده است. به علاوه، لایهبندی اجتماعی شهر تهران تمایزهای توپوگرافی، میکرو اقلیمی و اکولوژیکی را به خدمت گرفته است. در نتیجه، قشرهای اجتماعی فرادست و متوسط اغلب در پهنهی شمالی سکونت گزیدهاند که، اغلب، از کیفیت محیطی مطلوبی برخوردار است. این در حالی است که قشرهای کارگری و فرودست، با توان مالی کمتر برای انتخاب محل سکونت، در مناطق مرکزی و جنوبی ساکن شدهاند که، اغلب، کیفیت محیطی نامطلوبی دارد و احتمال مخاطرات ناشی از آسیبپذیری کالبدی و اجتماعی در آنها بیشتر است. بنابراین، میتوان تمرکز جریان تولید بافتهای پرمخاطره فرسوده شهری در مناطق مرکزی و جنوبی تهران را در رابطهی مستقیم با سکونتگزینی قشرهای اجتماعی کم درآمد، بهویژه قشرهای اجتماعی کارگری و فرودست در این مناطق، دانست.
سید حسن صدوق، خبات درفشی،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
چکیده
پژوهش دربارهی سوانح بزرگ طبیعی و سوانح ناشی از فناوریها به موضوعی مهم در جغرافیا و کاربرد آن تبدیل شده است. امکان تحلیل پیچیدگی مسئله در رویکرد سیستمی و در نگاه جامعگرای به جغرافیای نظری و کاربردی و جامع بودن جغرافیای طبیعی و انسانی محقق است. با توجه به اینکه نوسانات سطح آب دریای خزر از جمله در منطقهی ساحلی بابلسر حتی در مقیاس دههای بسیار سریع اتفاق میافتد، رعایت عنصر ایمنی در سایهی مدیریت یکپارچه ساحلی با تعیین حریم دریا در این سواحل امکانپذیر خواهد بود که جغرافیا و، بهویژه، ژئومورفولوژی یکی از ارکان اصلی در این نوع از مدیریت سواحل است. تعیین حریم نوسانات تراز آب دریا، که باعث تغییرات مورفولوژیکی در سطح زمین و وارد آمدن خساراتی به تأسیسات انسانی میشود، ضرورت اجرای این پژوهش را در قالب بررسی نقش شاخصهای ژئومورفولوژیکی در ساخت و ساز منطقه ساحلی شهرستان بابلسر بهخوبی روشن میسازد. در این پژوهش، از شاخص آسیبپذیری سواحل (CVI) به منزلهی شاخص ژئومورفیک تأثیرگذار در ساخت و ساز منطقهی ساحلی بابلسر استفاده شد. ابتدا با استفاده از دادههای توپوگرافی (مدل رقومی ارتفاع ده متری) و با توجه به نوسانات تراز آب دریای خزر، محدودهی حایل عمودی اولیه و ثانویه در اراضی شهرستان تعیین شد. محدودهی حایل عمودی اولیه شامل اراضی است که در ارتفاع پایینتر از 7/24- متر قرار دارند و محدودهی حایل عمودی ثانویه اراضی را با ارتفاع بین 7/24- تا 5/23- متر شامل میشود. در ادامهی همین بحث و در داخل اراضی محدودهی حایل عمودی اولیه و ثانویه، شاخص آسیبپذیری ساحل بر مبنای پنج پارامتر ارتفاع، شیب، لندفرم ژئومورفولوژی، کاربری اراضی و فاصله از جاده در دو زیرشاخص با منشأ طبیعی و با منشأ انسانی اجرا گردید. با توجه به شاخص آسیبپذیری ساحل بر مبنای متغیرهای طبیعی (NCVI)، انسانی (HCVI) و شاخص آسیبپذیری نهایی (TCVI)، بخشهای وسیعی از سواحل شهرستان بابلسر (بهویژه در محدودههای شهری بابلسر و فریدونکنار) در طبقات با درجههای آسیبپذیری بالا و بسیار بالا قرار میگیرند.
امیر صفاری،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینلغزش نوعی حرکت دامنهای است که نهتنها ساختارهای انسانی مثل جادهها، خطوط راهآهن و مناطق مسکونی را تحت تأثیر خود قرار میدهد، بلکه تلفات جانی را هم در پی دارد. در این پژوهش، دادههای لغزشی و شیب در حوضههای کوهستانی کلانشهر تهران به منظور تهیهی نقشهی پهنهبندی خطر زمینلغزش و بررسی آسیبپذیری مناطق توسعهیافته در پهنههای پرخطر تحلیل شده است. این پهنهبندی با استفاده از تلفیق مدلهای تصمیمگیری چند معیاره در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از 8 عامل کمی و کیفی به منزلهی عوامل مؤثر در وقوع حرکات لغزشی منطقه انجام شد. وزندهی به معیارهای مورد نظر از دو روش مدل نسبت فراوانی و مدل تحلیل سلسلهمراتبی صورت گرفت. بعد از این مرحله، فازیسازی معیارهای مؤثر در وقوع زمینلغزشهای منطقهی مطالعه، نقشههای پهنهبندی خطر زمینلغزش با عملگرهای جمع فازی، ضرب فازی و گامای فازی با لانداهای 8/0 و 9/0 تهیه گردید. با انطباق نقشهی نهایی پهنهبندی خطر زمینلغزش حاصل از مدل فوق و نقشهی مناطق شهری در حوضههای کوهستانی، مناطق شهرسازی شده به پهنههای با خطر بسیار زیاد تا پهنههای با خطر بسیار کم تفکیک شد. نتایج حاصله از تحلیل دادههای لغزشی نشان داد که برخی از محدودههای کوهستانی کلان شهر تهران مستعد حرکات لغزشی با خطر متوسط به بالا هستند. مهمترین راهکار برای کاهش خسارتهای ناشی از وقوع زمینلغزش(به جز پایدارسازی مناطق ناپایدار) دوری جستن از این مناطق است.
ابوالفضل قنبری، علی زلفی،
دوره 1، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
قبل از وقوع بلایایی طبیعی، بهویژه زلزله در مناطق شهری، مدیریت بحرانهای پدیدآمده یکی از ضرورتهای نظام برنامهریزی شهری است. از این رو، تعیین میزان آسیبپذیری فیزیکی در برابر زلزله اهمیت بالایی دارد. همچنین، طبقهبندی واحدهای مکانی شهری از نظر درجهی آسیبپذیری در برابر زلزله و پهنهبندی اراضی شهری برای شناسایی نواحی در معرض خطر امری ضروری است. با توجه به این که ایران از نظر وقوع بلایایی طبیعی جزو ده کشور جهان است و شهر کاشمر در منطقهای زلزلهخیز واقع شده است، ضرورت این کار بیشتر به چشم میآید. در این پژوهش، نواحی شهری کاشمر از نظر آسیبپذیری کالبدی با استفاده از مدل VIKOR اولویتبندی شدند تا نواحی این شهر قبل از وقوع زلزله برای کاهش آسیبهای ناشی از زلزله بهسازی و آمادهسازی شوند. یکی از مراحل مدل VIKOR وزندهی به معیارهای دخیل در امر اولویتبندی است که در این پژوهش برای وزندهی به معیارها از مدل AHP استفاده شد. گفتنی است که روش پژوهش مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد ناحیهی 8 کمترین آسیبپذیری و ناحیهی 3 شهر کاشمر بیشترین آسیبپذیری کالبدی در برابر زلزله را دارد. همچنین، در ادامهی پژوهش، با استفاده از مدل اسپیرمن میزان همبستگی بین تراکم جمعیت و میزان آسیبپذیری در نواحی شهری کاشمر ارزیابی شد. میزان همبستگی 5866/0 نشان میدهد که همبستگی بالایی بین این دو متغیر وجود دارد و تراکم بالا سبب افزایش میزان آسیبپذیری در نواحی شهر کاشمر میشود.
اسماعیل علی اکبری، نفیسه سادات میرایی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
در شهرهای لرزهخیز، برنامهریزی شهری ناگزیر از آسیبشناسی لرزهای معابر است. این مقاله میکوشد ضریب و الگوی آسیبپذیری لرزهای معابر شهری را با دیدگاه برنامهریزی پیشگیری در ناحیهی سه کلانشهر تبریز ارزیابی کند. در این پژوهش، دادهها و لایههای اطلاعاتی با روش اسنادی تهیه و با روش دلفی رتبهبندی و امتیازدهی و با استفاده از روش IHWP در محیط GIS پردازش شدهاند. جامعهی آماری شبکهی معابر ناحیهی سهی منطقهی یک کلانشهر تبریز است. نتایج نشان میدهد درجهی محصوربودن بالا، افزایش سطح سرویس ترافیک، تراکم جمعیت و نظام ویژهی کاربری زمین بهصورت تمرکز کاربریهای تجاری، تفریحی و فرامنطقهای دلایل اصلی آسیبپذیری معابر هستند. در معابر کم عرض (8 تا 10 متر)، درجهی محصوربودن بر ضریب آسیبپذیری لرزهای در معابر شریانی شاخص ترافیک و نظام کاربری افزودهاند. الگوی فضایی آسیبپذیری معابر از شرق به غرب و از شمال به جنوب روندی افزایشی دارد. کانون شدت فضایی آسیبپذیری معابر در مرکز ناحیه قرار دارد و بر خیابانهای ولیعصر، شریعتی، عارف و رازی منطبق است. بدینترتیب، بهلحاظ زمینلرزهای، معابر کارآمد و پایدار در شرق ناحیه واقع هستند.
علی شماعی، لقمان مصطفی پور، محسن یوسفی فشکی،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
این پژوهش به پهنهبندی آسیبپذیری محلههای شهری پیرانشهر در برابر مخاطرات محیطی به ویژه تهاجم نظامی با توجه به 5 متغیر و 16 شاخص بر اساس رویکرد پدافند غیرعامل پرداخته است. همچنین، تعیین میزان آسیبپذیری تأسیسات و تجهیزات و پهنهبندی آسیبپذیری محلههای شهر پیرانشهر از منظر پدافند غیرعامل از اهداف این پژوهش است. متغیرهای اصلی پژوهش شریانهای حیاتی، مراکز مدیریت شهر، مراکز نظامی، تأسیسات و تجهیزات شهری، مراکز پشتیبانی هستند. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی با بهرهگیری از مدل AHP Fuzzy است. یافتههای پژوهش مشخص میسازد به ترتیب شریانهای حیاتی با ضریب 469/0، مراکز مدیریت بحران و مراکز پشتیبانی مشترک با ضریب 201/0، تجهیزات شهری با ضریب 086/0 بیشترین آسیبپذیری و مراکز نظامی با ضریب 043/0 کمترین آسیبپذیری را به خود اختصاص دادند. با توجه به توزیع فضایی عناصر محلات شهری میتوان گفت محلههای غربی، مرکزی و جنوب غربی شهر شامل محلههای کهنهخانه و گراو و بخشهایی از محلههای فرهنگیان یک، قدس، ایثارگران، زرگتن و مام خلیل آسیبپذیرترین محلههای شهر پیرانشهر در برابر تهاجمات نظامی هستند.
علیرضا محمدی ، بهمن جاوید مغوان،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده
اغلب شهرهای کشورهای در حال توسعه با مسئله سکونتگاههای غیررسمی مواجهند. شکلگیری و رشد این سکونتگاهها به دلایلی از جمله ساخت و سازهای شتابان و خارج از عرف ساختمانی، از مسائل تهدید کننده برای اجتماعات ساکن در آنها محسوب میشود. از آنجایی که خطر زمینلرزه در اغلب مناطق ایران، سکونتگاههای شهری و از جمله سکونتگاههای غیررسمی را تهدید میکند، بررسی، سنجش و تحلیل میزان آسیبپذیری این سکونتگاهها در مقابل خطر وقوع زمینلرزههای احتمالی برای بکارگیری اصول مدیریت بحران در مقیاس محلهای ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی میزان آسیبپذیری محله زیر نهر تراب پارسآباد در برابر خطر وقوع زمینلرزه احتمالی است. این پژوهش از نوع اسنادی و میدانی است. بعد از مطالعات اسنادی و تدوین مبانی نظری، دادههای خام به صورت میدانی و از نهادهای متولی گردآوری شدهاند. سپس برای تعیین وزن معیارها، از روش فرآیند تحلیل شبکهای (ANP) استفاده شده است. در ادامه از مدلهای همپوشانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) از جمله شاخص همپوشانی وزین (WOI) برای تلفیق زیرمعیارها و تعیین میزان آسیبپذیری ساختمانها، استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان می دهند که؛ در هنگام وقوع زلزله احتمالی، میزان آسیبپذیری حدود 80 درصد از واحدهای ساختمانی محله زیر نهر تراب، زیاد و بسیار زیاد است. از اینرو،، برای پیشگیری از وقوع بحران، پیشنهاداتی بر مبنای مؤلفههای پژوهش ارائه شدهاند.
ارسطو یاری، مجید پریشان،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
شیوه مناسب مدیریت ریسک زلزله در مناطق روستایی جلوگیری از وقوع، کاهش اثرات و پیامدهای آن ها با تلفیق رویکردهای مختلف ساختاری و غیرساختاری است؛ در این راستا مولفه آموزش از اهمیت اساسی برخوردار است. در پژوهش پیشرو سعی بر این است که وضعیت آموزش زلزله و ارتباط آن با موقعیت مکانی، سطح سواد، مهارت و مشارکت مردم در بین سکونت گاه های روستایی شهرستان قزوین مورد بررسی قرار گیرد. برای ارزیابی گویه های تبیین کننده آموزش در مدیریت ریسک زلزله در سطح 29 روستا، تعداد 386 نفر از سرپرستان خانوارها از بین 27930 خانوار روستایی مورد پرسش قرار گرفته اند. انتخاب روستاهای نمونه به روش خوشه ای و انتخاب سرپرستان خانوارها به روش تصادفی سیستماتیک بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در کنار استفاده از روش های آماری توصیفی جهت مقایسه میانگینها و تبیین معنیدار بودن تفاوتهای موجود بین طبقات یا گروهها از آزمون T تک نمونه ای و آزمون F و برای تبیین همبستگی و تأثیرگذاری از آزمون آماری پیرسون استفاده شده است. نتایج بدست آمده از یافته های تحقیق نشان از کم، کافی نبودن و متناسب نبودن برنامه های آموزشی در مدارس و رسانه های جمعی در ارتباط با مولفه هایی چون (ساخت و ساز مساکن مقاوم، کمک های اولیه، حفظ جان خود و افراد خانواده، حفظ اموال و دارایی ها) در فرایند مدیریت ریسک زلزله بوده است. همچنین بین مولفه آموزش با موقعیت مکانی و سطح تحصیلات ساکنین منطقه مورد مطالعه ارتباط معنیداری وجود دارد. در این راستا، تقویت آگاهی ها و دانش مدیریت ریسک زلزله و افزایش آموزش های فنی مرتبط با مدیریت ریسک زلزله در بین ساکنان مناطق روستایی و توجه به شیوه های مختلف آموزش به عنوان یک ضرورت اساسی پیشنهاد می شود.
زینب شریفی، مهدی نوری پور، مریم شریف زاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
آسیب پذیری یکی از مفاهیم اساسی در رویکرد معیشت پایدار است که بر اساس وجود زمینههای آسیبرسان (تکانه ها، روند ها و فصلی بودن) به دنبال کاهش فقر در جامعه روستایی است. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناسایی وضعیت آسیبپذیری خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان دنا بوده است. جامعه آماری تحقیق 2500 سرپرست خانوارهای روستایی ساکن در 38 روستا بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 300 خانوار از طریق نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها در این پژوهش، پرسشنامه ساختارمند و محقق ساخته بود. روایی ابزار تحقیق با استفاده از پانل متخصصان تایید شد. همچنین پایایی ابزار تحقیق با انجام پیشآزمون در خارج از منطقه مورد مطالعه و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (903/0-914/0) مورد تأیید قرار گرفت. در تحلیل یافتهها از فاصله انحراف معیار از میانگین بهره گرفته شد. نتایج نشان داد به طور کلی آسیبپذیری بیش از 40 درصد پاسخگویان در حد متوسط، آسیبپذیری حدود 25 درصد پاسخگویان در حد زیاد، آسیبپذیری حدود 15 درصد پاسخگویان در حد بسیار زیاد و در نهایت آسیبپذیری حدود 10 درصد پاسخگویان در حد بسیار کم بوده است. به منظور کاهش آسیبپذیری خانوارهای روستایی، تعیین قیمت تضمینی برای محصولات کشاورزی توسط سازمان جهاد کشاورزی و نیز تدوین الگوی کشت در منطقه توسط کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی پیشنهاد میگردد.
معصومه نیاستی، سید امیرحسین گرکانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مخاطرات طبیعی در اغلب موارد، تلفات سنگین جانی و مالی بر سکونتگاههای انسانی وارد میسازد. زیرساختهای نامناسب، عدم توزیع عادلانه امکانات میان شهرها و روستاها، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، سبب روند رو به رشد آسیبپذیری سکونتگاهی کشور در برابر مخاطرات است. هدف از این پژوهش، بررسی آسیبپذیری سکونتگاههای روستایی جابهجاشده شرق استان گلستان پس از سیل 1384 میباشد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و دادههای آن در دو بخش کتابخانهای و میدانی جمعآوری شدهاند. جامعه آماری حاضر (1392 خانوار) مجموعهای از، ساکنان شهر فراغی و روستاییانی که به روستاهای چاتال، قپان علیا و سفلا بازگشتهاند میباشد. از این میزان، با توجه به رابطهی کوکران (سطح اطمینان 95 درصد و ضریب خطای 0.05) تعداد 301 خانوار بهصورت تصادفی ساده برای تکمیل پرسشنامه انتخاب و درنهایت باوجود تلاش پژوهشگران، تنها تعداد 185 مورد از پرسشنامهها جمعآوری شد. برای مقایسه آسیبپذیری در دو نمونه، از آزمون t نمونههای مستقل استفادهشده است. از آنجاکه بررسی میزان آسیبپذیری کالبدی تنها با رویکردهای متداول، ممکن نبوده، پژوهش حاضر با استفاده از نرمافزار GIS به پیشبینی مناطقی که پس از رخداد مخاطرات به سبب حساسیت موجود به پهنههای بحرانی تبدیل می شوند پرداخته است. بررسیها نشاندهندهی افزایش میزان آسیبپذیری شهر فراغی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کاهش میزان آسیبپذیری کالبدی – محیطی آن نسبت به سه روستا میباشد. از آنجا که کاهش آسیبپذیری منوط به کاهش خسارات در تمامی ابعاد است؛ نتایج این پژوهش نشان میدهد، بازسازی پس از سیل 1384 استان گلستان نه تنها در کاهش میزان آسیبپذیری شهر فراغی نسبت به سه روستای مورد بررسی، موفق نبوده بلکه بر روند رو به رشد آسیبپذیری آن مؤثر بوده است.
ابوالفضل قنبری، احسان پاشانژاد سیلاب،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
محیط زیست، توسعه و پایداری سه مفهوم و نگرانی اصلی جهانی در مدیریت فضای زیست انسان در سطوح مختلف فضایی است. آسیب پذیری محیطی و رویکرد ارزیابی آن، چارچوب ارزیابی جامعی از سیستمها با منابعی است که تحت تاثیر شرایط طبیعی و همچنین در معرض آسیب پذیری ناشی از فعالیتهای انسان قرار گرفته است. بر همین اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر ارایه چارچوبی جامع و بدیع از آسیب پذیری محیطی در سطح پژوهشهای کشور با تلفیق تکنیکها و دادههای فضایی است. جهت سنجش وضعیت آسیبپذیری محیطی منطقه کرانه شرقی دریاچه ارومیه با توجه به نقش آن در استان و همچنین شرایط به وقوع آمده محیطی انتخاب شده است. روش تحقیق پژوهش حاضر تحلیلی-توصیفی و ماهیت هدف آن در نظام برنامهریزی بویژه در زمینه تقلیل اثرات آسیبپذیری و بهبود تاب آوری از نوع کاربردی – توسعه ای است. در این مطالعه، در مجموع 18 معیار در چهار شاخص یا 4 گروه آسیب پذیری ناشی از مخاطرات محیطی، آسیبهای ناشی از شرایط محیطی، آسیب پذیری انسان-منشاء و در نهایت آسیبهای ناشی از عوامل آب و هوایی انتخاب گردید. در ادامه با تلفیق و تجمیع شاخصهای قبلی، شاخص کلی آسیبپذیری محیطی(EVI) در منطقه مورد مطالعه ارایه گردید. نتایج بدست آمده از شاخصها در 6 طبقه آسیب پذیری طبقه بندی گردید که طبقه بندی وضعیت نهایی آسیبپذیری حاکی از پوشش بیش از 50 درصد مساحت منطقه در طبقات آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد میباشد. در نهایت به منظور برنامهریزی و حفاظت محیطی، نتایج بدست آمده در قالب 4 منطقه آسیب پذیری بحرانی(%33)، مناطق حاشیه بحرانی(%31)، مناطق گذر(%20) و مناطق با رویکرد حفاظت(%26) شناسایی و منطقه بندی گردید.
منوچهر فرج زاده اصل، زهرا کاظم نژاد، رضا برنا،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
چکیده
برای 16 شهرستان استان گیلان مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که برحسب شاخص CVI بیشترین آسیب پذیری برای شهرستان تالش (66/99) ، در مؤلفه Mبیشترین آسیب پذیری برای رودبار (21/97) ، در مؤلفه Aو کمترین برای بندر انزلی (21/2)بیشترین آسیب پذیری برای شفت (66/66) ، در مؤلفه U و کمترین برای آستارا (92/28)بیشترین آسیب پذیری برای تالش (49/76) و در مؤلفه Gو کمترین آسیب پذیری برای سیاهکل (24/23) <span style="line-height: 115%; font-family: " b="" nazanin";="" font-size:="" 10pt;="" mso-bidi-language:="" fa;="" mso-ascii-font-family:="" "times="" new="" roman";="" mso-hansi-font-family:="" roman";"="" lang="FA">گزارش شد.
محمد حجی پور، وحید ریاحی، گلسار حجی پور،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
رشد مخاطرات محیطی در عصر حاضر که هر روز بیش از پیش، دامنگیر حیات و زندگی انسانی است، توجه عقلایی به نوع برخورد و ارتباط با طبیعت از سوی بشر را ضروری مینماید. تولید سرمایه و کسب ارزش افزوده از فعالیتهای بخش صنعت از زمینه هایی به شمار میرود که در تقویت ارتباط انسان و محیط دارای نقش ویژه و روبه تزایدی است. بر این اساس، تلاش شده است تا ضمن تحلیل فضایی و زمانی میزان خطرآفرینی و صدمات صنایع در مناطق کشور، به برآورد نسبت صدمات فعالیتهای محیط زیستی کارگاههای صنعتی به میزان ارزش افزوده کسب شده از صنایع در هر یک از استانهای ایران طی دوره 92-1388 پرداخته شود. هفت شاخص مورد استفاده قرار گرفته است که اطلاعات آن از مرکز آمار ایران به دست آمد. برای تحلیل دادههای تحقیق از برخی الگوریتمهای آمار فضایی و نماگرهای آمار کلاسیک در محیط نرم افزاری GIS و GEO DaTM استفاده شده است. نتیجهی به دست آمده این است که روز به روز صنایع در ایران، زیستناسازگارتر شده و با تشدید آسیبهای وارد به محیط زیست، به گسترش و شدت مخاطرات محیطی علیه محیطهای انسانی دامن زده است. همچنین اینکه، عمدتاً ارزش افزوده کسب شده در بخش صنعت مناطق، بیشتر برپایه ملاحظات اقتصادی بوده و چندان سودمندی زیست محیطی آن، در نظر گرفته نشده است.
عبدالحمید نظری، مصطفی طالشی، محمد میرزاعلی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
مخاطرات محیطی بهعنوان پدیدههای اجتنابناپذیر، همواره با خطرات جدّی و بحران همراه بوده و بدینسان یکی از چالشهای اساسی بر سر راه توسعه پایدار روستایی است. طی سالهای اخیر تغییرات محسوسی در رویکردهای مدیریت بحران بهوجود آمده و نگاه غالب بهسمت «تابآوری» تغییر کرده است. مطابق آمارهای جهانی، سیل بیشترین خسارات و تلفات را به سکونتگاههای انسانی وارد نموده که این مسئله در ایران و استان گلستان نیز صادق است. طی دوره آماری 93-1370 تعداد 106 مورد سیل در این استان ثبت شده که باعث تخریب منابعطبیعی و محیطزیست گردیده است. امّا چنانچه در خصوص تابآوری روستاها برنامهریزی شده بود، شاید میزان خسارات کاهش مییافت. اگرچه مقوله تابآوری ابعاد متنوع و مختلفی دارد امّا این پژوهش صرفاً با تأکید بر ابعاد محیطی مسأله، بهدنبال تحلیل و سنجش رابطه بین مولفههای محیطی و میزان تابآوری روستائیان حوضه آبخیز گرگانرود در مواجهه با سیل میباشد. پژوهش از نوع کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل 106 روستا با تعداد 22942 خانوار میباشد که تعداد 31 روستا به روش نمونهگیری خوشهای تعیین و با فرمول کوکران، 318 خانوار بعنوان حجم نمونه برآورد و بهروش تصادفی ساده انتخاب گردید. نتایج کلی تحقیق نشان میدهد که بین مولفههای محیطی روستاهای منتخب و میزان تابآوری خانوارهای آنها رابطه معناداری وجود دارد. بهگونهای که میانگین تابآوری محیطی کل منطقه (2/67) پایینتر از حد متوسط بودهاند. همچنین نتایج تحلیل فضایی تابآوری سکونتگاههای روستایی نیز نشان داد که 71 درصد روستاهای نمونه در پهنههایی با درجه آسیبپذیری نسبتاً بالایی قرار داشته و تنها 29 درصد روستاها دارای تابآوری نسبتاً مناسبی میباشند.
ابوالفضل مشکینی، علی محمد منصور زاده، زینب شاهرخی فر، شهربانو موسوی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
شناخت الگوهای فضایی در آسیبپذیری نگاه جامعی به نقاط آسیبپذیر را شامل میشود و قدرت تحلیل را برای مسئولین محیا میکند. لذا ضرورت دارد که الگوهای آسیبپذیری را شناخته تا با توجه به آنها در مواقع بروز بحران، میزان آسیب را به حداقل رساند. شهر تهران بهعنوان مرکز سیاسی – اداری کشور، با توجه به بار جمعیتی و توسعه فیزیکی – کالبدی با مخاطرات متنوعی روبروی میباشد. در این پژوهش سعی شده تا الگوی توزیع فضایی آسیبپذیری شهری در برابر مخاطرات طبیعی در ابعاد اجتماعی و کالبدی در منطقه 7 تهران تحلیل شود. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و مدل مورداستفاده منطق فازی مثلثاتی میباشد. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که: طبق امتیاز z مقادیر مثبت 1.96 به بالا ، که در پهنه جنوب شرقی منطقه خوشههایی با لکههای داغ را تشکیل دادهاند. نشان از آسیبپذیری بیشتر در این قسمتهاست. همچنین مقادیر منفی 1.96- و کمتر که از نظر آماری معنیدار بوده و به رنگ آبی هستند لکههای سرد را تشکیل دادهاند، و اینگونه تفسیر میشود که نواحی دارای آسیبپذیری کم نیز در فضا خوشهبندیشده و عمدتاً در پهنه شمال غربی قرارگرفتهاند. بنابراین هر چه دامنه رنگ موردنظر در ناحیههای قرمز و آبی کاسته شود دارای معناداری آماری کمتر بوده تا جایی که این امتیاز مثبت منفی 1.65 برسد که در این وضعیت رفتار فضایی آسیبپذیری از نظر خوشهبندیهای داغ یا سرد با مقادیر بالا و پایین و خودهمبستگی فضایی غیر معنیدار تلقی میشوند که بر روی نقشه نیز با رنگ زرد نمایش دادهشده است.
محمد جوانبخت، سید حسین حسینی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
چکیده
زلزله ازجمله مخاطرات طبیعی است که وقوع آن اغلب خسارات و تلفات زیادی برای انسان به دنبال داشته است. ایران کشوری زلزلهخیز است و استان خراسان رضوی یکی از آسیبپذیرترین استانهای کشور میباشد. بهطوریکه 71 درصد از مساحت این استان در پهنههای با خطر متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته است. یکی از بخشهای مهمی که در اثر وقوع زلزله آسیبپذیری بالایی دارد، شبکه خطوط انتقال نیرو میباشد. در این تحقیق آسیبپذیری شبکه خطوط انتقال نیروی استان خراسان رضوی در برابر زلزله مورد ارزیابی قرار میگیرد. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و روش تحقیق پژوهش توصیفی - تحلیلی است. پارامترهای مؤثر برای این تحقیق شامل نزدیکی به خط گسل، ساختار زمینشناسی، شیب زمین، تراکم جمعیت مناطق شهری و روستایی، فاصله از خطوط ارتباطی انتخاب شدند. برای تهیه نقشه میزان آسیبپذیری ابتدا معیارهای شناساییشده با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شدند سپس از روش فازی برای پهنه بندی آسیبپذیری زلزله استفاده شد.
نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین آسیبپذیری استان خراسان رضوی در برابر زلزله در نواحی جنوب شرقی واقعشده است. بررسی وضعیت آسیبپذیری شبکهی خطوط انتقال نیرو نشان میدهد که آسیبپذیری خطوط انتقال برق فشارقوی استان خراسان رضوی نسبتاً زیاد میباشد و بیشترین آسیبپذیری خطوط مذکور در نواحی جنوب شرقی استان قرار دارد. آسیبپذیری خطوط انتقال نفت نشان میدهد که 12.61 درصد این خطوط در پهنهی با آسیبپذیری خیلی زیاد قرار دارند. در خطوط انتقال گاز نیز 64.62 درصد این خطوط در پهنهی با آسیبپذیری کم و خیلی کم و آسیبپذیری متوسط قرار دارد. بهطورکلی بیشترین میزان آسیبپذیری در خطوط برق فشارقوی قرار دارد و 44.47 درصد این خطوط در پهنههای با آسیبپذیری خیلی زیاد و آسیبپذیری زیاد قرار دارد.
موسی کمانرودی کجوری، محمد سلیمانی، محمد قاسمی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
باتوجه به موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای زمینساختی ایران، مراکز جمعیتی، همواره در معرض انواع مخاطرات طبیعی، بهخصوص زلزله بوده و آسیبهای جانی و مالی فراوانی را متحمل شدهاند. نویسندگان این مقاله اعتقاد دارند که با استفاده از روشها و سیاستهای مناسب مدیریت شهری، بهویژه برنامهریزی کاربری زمین، میتوان میزان آسیبپذیری مناطق شهری در برابر زلزله را کاهش داد. در این مقاله، رابطه بین کاربری زمین و آسیبپذیری مناطق شهری در برابر زلزله در 5 محله ناحیه 3 شهرداری (بخش مرکزی) شهر سبزوار بررسی شده است. این پژوهش از جهت هدف، از نوع پژوهشهای اکتشافی و کاربردی و از نظر روش، از نوع پژوهشهای توصیفی-تحلیلی است. داده و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانهای و پیمایشی جمعآوری شد و پایگاه اطلاعاتی لازم در محیط نرمافزاری Arc GIS تشکیل گردید. در این مقاله، میزان آسیبپذیری بافت فرسودهی محدودهی مورد مطالعه با استفاده از روش تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) و مدل تحلیلی f (K1, K2,…, K8) برآورد شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، حدود 23 درصد محدودهی مطالعه دارای آسیبپذیری نسبتاً زیاد در برابر زلزله است. همچنین، محله یک دارای بیشترین آسیبپذیری نسبت به کل محلات است و از نظر بیشتر معیارهای مربوط به کاربری زمین دارای شرایط نامناسبی میباشد. بنابراین، بین برنامهریزی کاربری زمین و آسیبپذیری مناطق شهری در برابر زلزله، رابطه وجود دارد و از طریق برنامهریزی کاربری زمین میتوان میزان آسیبپذیری مناطق شهری در برابر خطر زلزله را کاهش داد.
محمدرضا جعفری، شمس اله عسگری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
یکی از عوامل وقوع مخاطرات محیطی، تغییر الگوی جریان آب سطحی در دشت های سیلابی به دنبال احداث شبکۀهای پخش سیلاب است. هدف از این تحقیق، تهیه نقشه پهنه بندی مناطق آسیب پذیر ایستگاه پخش سیلاب دشت موسیان در استان ایلام بعد از اجرای پروژه آبخوانداری در این دشت میباشد. برای تهیه این نقشه، پنج عامل مؤثر در تغییر الگوی جریان شامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جریان، سازندهای زمین شناسی و تغییرات کاربری اراضی مورد بررسی قرار گرفت. سپس در محیط GIS به هر طبقه از عوامل مذکور بر مبنای دامنه صفر تا 10 امتیاز داده شد و لایه های وزنی مربوطه ایجاد گردید. در ادامه با تلفیق لایه های وزنی ایجاد شده، نقشه پهنهبندی آسیب پذیری منطقه بر مبنای 5 طبقه خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد ایجاد شد. نتایج نشان داد مهمترین عامل تهدید و ایجاد خطر، تمرکز آبراهه ها در پشت خاکریزهای حساس به فرسایش است. همچنین محدوده مورد مطالعه از نظر آسیب پذیری شامل سه کلاس با ریسک متوسط، زیاد و خیلی زیاد است و بهترتیب 16، 62 و 22 درصد سطح منطقه را شامل میشود. عرصه پخش سیلاب و بالادست، مناطق خطرخیز و اراضی پائیندست آن آسیبپذیرترین قسمت های حوضه از نظر وقوع سیلاب و نهشته های رسوبی میباشد.
نرگس کفایتی، خلیل قربانی، غلامحسین عبداله زاده،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
خشکسالییکی از پدیدههای طبیعی است که خسارتهای زیادی را به زندگی انسان و اکوسیستمهای طبیعی وارد میسازد. به طور کلی خشک سالی عبارت است از کمبود بارش باران نسبت به میزان نرمال یا آنچه انتظار میرود، زمانی که از یک فصل یا یک دورهی زمانی طولانیتر بوده و برای رفع نیازها ناکافی باشد. خشکسالی موجب وارد آمدن خسارات به بخش کشاورزی میشود. میزان آسیبپذیری بخش کشاورزی در هر منطقه به سه عامل میزان در معرض خشکسالی بودن، میزان حساسیت نسبت به خشکسالی و ظرفیت سازگاری با خشکسالی بستگی دارد. این آسیبها اثرات منفی زیادی بر زندگی و معیشت کشاورزان میگذارد. لذا شناسایی مناطق آسیبپذیر و سنجش میزان آن با اهمیت تلقی میشود. مفهوم آسیبپذیری برای اولین بار از سوی اوکیف و همکاران ، به کار گرفته شد. از جمله تعاریف آسیبپذیری که بهطور گستردهای بهکار رفته، تعریف زیر است: آسیبپذیری به طور معمول نشاندهنده درجهای از آسیب است که یک سیستم به دلیل مواجهشدن با خطر تجربه میکند. مدل شناخته شده و تائید شده برای ارزیابی آسیبپذیری توسط هیئت ﺑﯿﻦ دوﻟﺘﯽارائه شده است. استان گلستان به عنوان یکی از قطبهای مهم کشاورزی وابستگی زیادی به میزان بارشهای سالانه دارد. در اثر نوسانات بارندگی و بروز خشکسالی در برخی مناطق استان، ﮐﺎﻫﺶ رﻃﻮﺑﺖ ﺧﺎک و ﻫﻮا و در نتیجه ﮐﺎﻫﺶ ﺗﻮﻟﯿـﺪ و ﻋﻤﻠﮑـﺮد ﻣﺤﺼﻮﻻت ﮐﺸﺎورزی اتفاق افتاده که موجب آسیب شدید به معیشت خانوارهای کشاورز شده است. بنابراین هدف تحقیق حاضر مقایسه آسیبپذیری به خشکسالی در بین شهرستانهای استان گلستان به تفکیک سه مؤلفه (در معرض قرار گرفتن، حساسیت و سازگاری) است. نخست شاخصهای مناسب برای سنجش آسیبپذیری به خشکسالی به تفکیک سه مؤلفه موردنظر شناسایی و دادههای مربوط به شاخصها جمعآوری شد. وزن شاخصها از طریق مدل آنتروپی شانون استخراج و با روش تاپسیس شاخص ترکیبی به تفکیک سه مؤلفه آسیبپذیری تدوین شد. نتیجه نهایی شاخص ترکیبی با لایههای GIS شهرستانهای استان گلستان تلفیق شد، و سطح آسیبپذیری شهرستانهای به تفکیک مؤلفههای مورد نظر مشخص شد.نتایج نشان داد که در بعد در معرض قرار گرفتن بندرگز، مراوهتپه، بندرترکمن به ترتیب در رتبههای اول تا سوم قرار دارند و در معرض خشکسالی هستند. شهرستانهای آزادشهر، گالیکش و بندرترکمن به ترتیب در رتبههای اول تا سوم بیشترین میزان حساسیت به خشکسالی قرار دارند. شهرستانهای گمیشان، گالیکش و مراوه تپه به ترتیب بیشترین سازگاری را به خشکسالی دارند. در نهایت نتایج محاسبه شاخص آسیبپذیری کل نشان داد که شهرستانهای مرواه تپه و بندرترکمن آسیبپذیرترین مناطق نسبت به خشکسالی در استان گلستان محسوب میشوند.
آقای چنگیز سراوانی، دکتر غلامحسین عبداله زاده، دکتر محمد شریف شریف زاده، دکتر خلیل قربانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
یک جنبه کلیدی مدیریت ریسک سیل، آگاهی از آسیبپذیری نظامهای اجتماعی در سطح محلی است. هدف این تحقیق ارزیابی آسیبپذیری خانوارهای روستایی به ریسک سیل در چارچوب مدیریت ریسک سیل است. اطلاعات لازم از نمونهای شامل 194 و 191 نفر از سرپرستان خانوارها در 20 روستای شهرستانهای آققلا و گمیشان که در سال 1398 در معرض ریسک سیل قرار گرفته بودند، جمعآوری شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای بود که شامل متغیرهایی برای سنجش سه مؤلفه آسیبپذیری، شامل در معرض خطر سیل قرار گرفتن، حساسیت به خطر سیلاب و ظرفیت سازگاری برای بازیابی خود از تخریبهای سیل بود. بر اساس این چارچوب، شاخصهای مناسب برای ارزیابی آسیبپذیریهای خانوارهای روستایی تدوین و شاخص ترکیبی آسیبپذیری محاسبه شد. نتایج محاسبه شاخص ترکیبی سه مؤلفه آسیبپذیری در دو شهرستان آققلا و گمیشان نشان داد که طیف وسیعی از شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و محیطی میتواند بر سنجش آسیبپذیری خانوارها به سیل مورد استفاده قرار گیرد. محاسبات در سطح روستاهای منطقه بیانگر این بود که در هر دو شهرستان، دو مؤلفه در معرض بودن و حساسیت که نشاندهنده آسیبپذیری بیشتر به سیل هستند از مقدار میانگین بیشتر هستند. از طرفی، مؤلفه سازگاری که نشاندهنده آسیبپذیری کمتر به سیل است، در هر دو شهرستان از مقدار میانگین کمتر بود. نتایج مقایسه مؤلفههای آسیبپذیری و همچنین شاخص آسیبپذیری کل در بین روستاهای دو شهرستان آققلا و گمیشان نشان داد که روستاهای شهرستان آققلا هم در معرض بیشتر سیل قرار دارند و هم آسیبپذیری بیشتر از وقوع سیل دارند. با توجه به موقعیت جغرافیایی روستاهای آققلا که زمان رسیدن سیلاب از بالادست زودتر برای آنها اتفاق میافتد احتمالا این نتیجه منطقی به نظر میرسد. در نهایت برخی راهبردهای کاهش آسیبپذیری خانوارها به خطر سیلاب با توجه به یافتهها پیشنهاد شد.