19 نتیجه برای دما
محمدعلی ثقفی، عباسعلی علی اکبری بیدختی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
براساس دادههای بادسنج فوق صوتی سال 2007، بیشتر زمانها تندی باد بینm/s 5/0 تا 2 و دامنه چرخه سالانه آن کوچک است که شرایط حاد آلودگی هوا را در تهران فراهم میکند. همچنین CO و PM10 تغییرات فصلی از خود نشان میدهند که به شرایط هواشناختی و منابع آلایندهها وابسته است. بررسی چرخه سالانه CO و PM10 نشان میدهد که غلظت CO در روزهای پاییز تا زمستان افزایش دارند. غلظت PM10 در روزهای زمستان تا بهار مقادیر پایینی دارد. افزایش غلظت آلایندهها در زمستان عمدتا ناشی از کمبود سامانههای همدیدی فعال و وارونگی دمایی سطحی، بر اساس پارامتر پایداری N2، که در پاییز و زمستان نسبت به بهار و تابستان بیشتر است.) است. در چرخه سالانه براساس میانگینهای شبانهروزی، ضریب همبستگی CO و PM10، 4/0 و در زمستان، 7/0 است که نشانگر ارتباط قوی منابع این دو در این فصل است. در بهار، خودروها، گرد و غبار ناشی از سطح و یا از منابع دورتر، منشا PM10 هستند، اما در پاییز، منابع عمدتاً خودروها و وسایل گرمایشی هستند. دو بیشینه در نمودار تغییرات CO در ابتدای صبح و شب رخ داده است که تقریباً با کمینههای تندی باد همزمان و وابسته به تغییرات فصلی نیز هستند. طی شب، شارشهای کوهدشت (سرد) و نشست هوا ناشی از سامانههای پرفشار سبب ایجاد وارونگی دما بر روی منطقه میشوند که افزایش غلظت آلایندهها را در پی دارد.نمودارهای سهبعدی مؤلفههای افقی سرعت باد، دمای هوا و آلایندهها نشان میدهند که مؤلفه نصفالنهاری باد، نقش برجستهتری در انتقال CO که مستقل از دما است، به عهده دارد که با توجه به وضعیت توپوگرافی منطقه، میتواند نشانگر محلی بودن منابع آن باشد. در حالی که هردو مؤلفه سرعت باد در انتقال PM10 نقش دارند. همچنین بیشینههای PM10 در فصل سرد با باد کم همزمان و در فصل گرم مستقل از تندی باد هستند.
مصطفی کرمپور، محمد سلیقه، میثم طولابی نژاد، زهرا زارعی چغابلکی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
هدف اساسی این تحقیق بررسی ارتفاع لایه آمیخته با استفاده از روش وارونگی بحرانی و نقش آن در آلودگی شهر تهران می باشد. در این راستا از دادههای سال 2013 مربوط به پیمایش قائم جو برای ایستگاه مهرآباد از پایگاه دادههای اقلیمی Wyoming استفاده گردید. همچنین دادههای ساعتی عناصر آلاینده هوا شامل آلایندههای گازی CO, N2O,O3,SO2 و ذرات معلق (PM10) از مرکز کنترل کیفیت هوای تهران(AQCC) برای ایستگاههای(اقدسیه، ژئوفیزیک، پونک، شهر ری و منطقه 11) دریافت و اقدام به جداسازی روزهایی با غلظت آلودگی بالا و روزهایی با شرایط خوب بگونهای که در تمامی ایستگاههای مورد بررسی یکسان باشند، گردید. با ترسیم و تحلیل گرافهای Skew-T و براساس روش وارونگی بحرانی Heffter، از میان 100 روز همراه با وارونگی، 30 روز بحرانی تشخیص داده شد که از این میان 4 روز در دمای پتانسیل، یعنی 2 روز آلوده (6 فوریه و 16 اوت) و 2 روز پاک(9 فوریه و 5 ژوئن) انتخاب گردید. بر اساس نتایج پیمایشهای قائم جوی در نمونه های آلوده، وارونگیها در ساعات صبحگاهی از نوع تابشی بوده که مشخصه بارز آن ها، ضخامت کم و خیزآهنگ زیاد دمای پتانسیل میباشد. در حالی که در ساعات ظهر وارونگیها ناشی از فرونشینی هوا بوده و مهمترین ویژگی آنها، ضخامت زیاد و خیز آهنگ کم دمای پتانسیل میباشد. همچنین مشاهده گردید که در نمونه های پاک(فصل گرم و سرد سال) وارونگی ها در ساعات صبح و بعد از ظهر از نوع فرونشینی و شدت خیزآهنگ دمای پتانسیل مساوی بوده است. در نمونه های فصل گرم سال از نوع پاک، وارونگی مشاهده شده در ساعت صبحگاهی از نوع فرونشینی و درساعت بعدازظهر هیچ نوع وارونگی ای مشاهده نشده است.
وحید صفریان زنگیر، بهروز سبحانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
با توجه به اهمیت فرین دما در بخش تولیدات کشاورزی و باغی که هر ساله خسارات قابل توجه ی را در این بخش به بار می آورد. برای جلوگیری از خسارات وارده در این بخش باید پژوهش های دقیق انجام گرفته و سپس با مدیریت و برنامه ریزی بر این مساله فایل آمد. هدف پژوهش حاضر بررسی و پیشبینی اثرات مخاطرهای دمای فرین ماهانه بر روی محصولات باغی و کشاورزی در نوار شمالی ایران میباشد. برای این منظور ابتدا داده های فرین دمای تمامی ایستگاه در بازه زمانی 30 ساله اخذ شد و سپس با استفاده از مدل شبکه عصبی تطبیقی Anfis داده ها برای خطاسنجی و پیشبینی برای 6 سال آینده انجام شد سپس برای سنجش تناسب اراضی نوار شمالی ایران برای کشت براساس داده های پیشبینی شده با به کارگیری دو مدل Vikor و Topsis اقدام شد. براساس یافته های پژوهش با توجه به مدلسازی خطایابی فرین دمای حداکثر کمترین خطایابی را نسبت به حداقل دما نشان داد. در استان گلستان فرینهای دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی ضعیف می باشد ولی استان گیلان فرینهای دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی و حداکثر دما شدت بیشتری را دارا میباشد. استان مازندران فرینهای دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی و حداقل دما شدت بیشتری را نشان داد. هر دو مدل تصمیم گیری چند متغیره تاپسیس و ویکور تلفیق داده ها، حداقل دما ایستگاه ها را به خوبی منعکس کردند ولی در دمای حداکثر در ایستگاههای با اولویت بدتر را به خوبی منعکس نکردند.
احمد پوراحمد، حسین حاتمی نژاد، کرامت الله زیاری، سعیده علیجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
زیست پذیری شهری بیان کننده چگونگی عملکرد سیستم شهر است، هماهنگی بین زیر سیستم های شهر باعث ارتقاء کیفیت زیست پذیری می شود. کالبد و ساختار فیزیکی شهر بایستی با محیط زیست طبیعی هماهنگ باشد تا جامعه اجتماعی در آن به رفاه اقتصادی و اجتماعی برسند که در نهایت منجر به رضایت و شادی شهروندان می شود. احساس رضایت و رفاه اجتماعی شهروندان در یک شهر طبیعی سالم و پاک اتفاق می افتد. همانطور که زندگی در شوره زار و یا اقلیم بسیار گرم رضایت ساکنین را ایجاد نمی کند، بی توجهی به محیط زیست طبیعی نمی تواند باعث ارتقاء کیفیت زندگی و رفاه شهروندان شود. این تحقیق سعی دارد بر اهمیت شرایط محیط زیست در شهر زیست پذیر بپردازد. در بین مؤلفه های محیط زیست، اقلیم و شرایط آب و هوایی مهمترین و بیشترین نقش را بر ارتقاء کیفیت زیست پذیری ایفا می کنند. بررسی کیفیت زیست پذیری شهری توسط سه رویکرد کالبدی، محیط زیست و ادراکی- اجتماعی صورت گرفته است. در رویکرد کالبدی دو شاخص بسیار مهم ضریب دید آسمان (SVF) و نسبت محصوریت یا ارتفاع به عرض خیابان (H/W) و در رویکرد محیط زیستی شاخص آسایش محیطی دمای معادل فیزیولوژیک (PET) در روزهای 16، 17 و 18 مرداد سال 1397 اندازه گیری و محاسبه شدند. همچنین ارزیابی ادراکی و ذهنی شرایط محیط طبیعی از طریق پرسشنامه های کیفی توسط استفاده کننده گان از دو نوع فضای عمومی ( پارک شهدای خلیج فارس و خیابان های شهری ) صورت گرفت. نتایج نشان دادند که میانگین آسایش حرارتی در فضاهای باز عمومی در سطح شرایط استرس زای شدید قرار دارد. در صورتیکه در خیابان های با ضریب دید آسمان کم و نسبت محصوریت بالا ، کمینه مقدار آسایش حرارتی دیده شد. ارتباط خطی مثبت بین دمای معادل فیزیولوژیکی و احساس حرارتی استفاده کننده گان از فضا بدست آمد. رضایت از مطلوبیت آسایش حرارتی از سوی پرسش شوندگان چه در روز و چه در شب کمترین رای را به خود اختصاص داد. که در فصل تابستان با توجه به زمان اوج استفاده از فضاهای تفریحی نتیجه بسیار خوبی نمی باشد. این تحقیق نشان داد که ملاحظات محیطی در راستای ارتقاء کیفیت زیست پذیری و در نهایت توسعه پایدار در طراحی فضاهای شهری از سوی طراحان ، برنامه ریزان شهری و سازندگان در منطقه تازه ساخت 22 صورت نگرفته است . دانش استفاده از اقلیم و شاخص های آن ضروری است در مطالعات طرح جامع و تفصیلی شهری لحاظ شود.
فیروز مجرد، حسن ذوالفقاری، مهدی کیقبادی فر،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
پدیده شرجی به واسطۀ اثر ترکیبی دما و رطوبت بالا رخ می دهد و همواره باعث بروز مشکلاتی برای فعالیتهای انسانی می شود. در پژوهشهای قبلی، این پدیده در مناطق محدودی از کشور و با تعداد شاخصهای کمتری مطالعه شده است. این پژوهش با هدف بررسی فراوانی، تداوم و شدت روزهای شرجی در سرتاسر ایران با سه شاخص شدت شرجی، فشار بخار آب جزئی و گرمایش به انجام رسیده است. به این منظور دادههای روزانه دما و رطوبت نسبی 101 ایستگاه سینوپتیک کشور در یک دوره زمانی 28ساله (2014-1987) جمع آوری و با سه شاخص یادشده مطالعه شد. نتایج تحقیق نشان داد دو شاخص شدت شرجی و فشار بخار آب جزئی برای تبیین شرایط شرجی در ایران مناسبند و برونداد آنها تفاوت محسوسی با یکدیگر ندارد. اما شاخص گرمایش به نتایج مطلوب منتهی نشد. بر اساس شاخص منتخب، یعنی شاخص شدت شرجی، سواحل جنوب و سپس سواحل شمال کشور، بیشترین فراوانی، تداوم و شدت شرجی را دارند. اما در سایر نقاط کشور شرایط شرجی حاکم نیست و به طور میانگین حتی یک روز با شرایط شرجی مشاهده نمی شود. در سواحل جنوب، به دلیل حاکمیت پرفشار آزور، وضعیت شرجی زودتر از سایر نقاط کشور، در روز 14 فروردین آغاز میشود و با تداوم 7 ماه و 11 روز، در 25 آبان خاتمه مییابد. اما در سواحل شمالی کشور، با یک تأخیر 48روزه، از 1 خرداد آغاز و با تداوم تقریبی 4 ماه و 19 روز، در 20 مهر خاتمه مییابد. بندر چابهار در ساحل دریای عمان با 291 روز شرجی که 160 روز آن وضعیت شرجی بسیار شدید را داراست، بالاترین و بندر آستارا در سواحل خزر با 126 روز پایینترین تعداد روزهای شرجی را دارا هستند. در سواحل شمالی، وضعیت شرجی بسیار شدید دیده نمی شود. روند سالانۀ تعداد روزهای شرجی در هیچ ایستگاهی معنی دار نیست.
علی اکبر شمسی پور، ایوب جعفری، حسام بستانچی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
رخداد کولاک برف یکی از مخاطرات اقلیمی است که از ترکیب سایر عوامل اقلیمی مانند دما (دمای زیر صفر)، برف و باد (سرعت 15 متر بر ثانیه) رخ میدهد. در این تحقیق شرایط رخداد کولاک برف در شمال غرب ایران با روشهای آماری و همدیدی انجام میشود. با تحلیل همه کدهای هواشناسی کولاک (36، 37، 38 و 39) در دوره آماری 1987-2016 برای 11 ایستگاه همدید منطقه مورد مطالعه، کدهای با کولاک شدید برف (37،39) انتخاب گردید. سپس با استفاده از دادههای ارتفاع ژئوپتانسیل، باد و دمای ترازهای 500 و 850 هکتوپاسکال اخذ شده از پایگاه دادههای باز تحلیل جوی NCEPNCAR، الگوهای همدیدی رخداد کولاک واکاوی گردید. تحلیلهای آماری در مورد ارتباط اثر عوامل جغرافیایی بر کولاک شدید برف نشان داد که عامل ارتفاع بیشترین تأثیر را در شدّت، افزایش و تفاوتهای مکانی رخداد این پدیده دارد. بررسی الگوهای همدید رخداد پدیده کولاک نشان داد که 5 الگوی اصلی در ایجاد آن در منطقه نقش دارد. الگوهای همدیدی ایجاد کننده شامل تشکیل یک مرکز کم ارتفاع بریده، عبور فرودی بلند از ایران، شکلگیری ناوهی نسبتاً عمیق و کشیده شده شرق مدیترانه، سامانه بندالی از نوع رکس و تشکیل سامانههای بندالی امگایی است. در بین الگوهای بهدست آمده، الگوهایی که به صورت بندالی بودند، مهمترین نقش را در ماندگاری و انتقال جریانات توأم با سرما داشته و سایر الگوها علیرغم فراوانی که داشته اند به صورت دورهای، از شدت و ضعف برخودار بودند.
فرهاد عزیزپور، وحید ریاحی، سمیه عزیزی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
در پی وقوع بحران بیماری کرونا در نقاط مختلف جهان، پراکنش فضایی این بیماری در ایران ناهمگن بوده است. همزمان با رشد روزافزون اطلاعات پیرامون بیماریها و مرگومیر، روشهای متناسب برای تحلیل این نوع دادهها نیز رو به گسترش است. یکی از این روشها، تحلیل فضایی بیماری است. هدف از بررسی الگوی پراکنش فضایی بیماری نه فقط شناخت صرف آن، بلکه شناخت و واکاوی عوامل مؤثر بر پراکنش فضایی بیماری در سطح منطقه مورد مطالعه یعنی شهرستان دماوند به عنوان موضوع اصلی بررسی است. در این پژوهش با ماهیت توصیفی-تحلیلی که در آن برای جمعآوری اطلاعات از روشهای اسنادی-میدانی استفاده شده است، ابتدا اطلاعات مورد نیاز مانند آمار تعداد مبتلایان به کرونا از ابتدای فروردینماه 1399 تا پایان تیرماه 1399 با مراجعه به مرکز بهداشتی-درمانی شهرستان دماوند جمعآوری شد. سپس با روشهای لکههای داغ، منحنی بیضوی انحراف استاندارد، آزمون همبستگی پیرسون و خودهمبستگی فضایی موران در محیط نرمافزار GIS الگوی پراکنش فضایی بیماری و عوامل مؤثر بر شیوع آن نشان داده شد. نتایج حاصله از تحلیل لکههای داغ نشان داد، بیشترین لکههای داغ در سمت غرب و شمال غربی شهرستان قرار دارند و روستاهای قرار گرفته در این لکهها با برخورداری کم از مراکز بهداشتی-درمانی تقریباً دارای تراکم جمعیتی بالایی هستند که در مجاورت یکدیگر و نزدیک به شهرها و در مسیر و جاده اصلی قرار دارند. بیشترین لکههای سرد نیز در نواحی شرق و جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه قرار گرفتهاند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون و شاخص موران گویای همبستگی معنادار بین عوامل ششگانه مؤثر در شیوع کرونا شامل ضعف در ارائه خدمات بهداشتی-درمانی (0/23)، بالا بودن سطح تعاملات بین سکونتگاهی (0/21)، کوتاه بودن فاصله جغرافیایی بین سکونتگاهها (0/20)، سادهسازی ریسک خطر ابتلا به کرونا (0/19)، ضعف توجه جامعه محلی به اصول مواجهه بهداشتی با مخاطره کرونا (0/17) و ضعف در اطلاعرسانی رسمی از مخاطره کرونا (0/16) با الگوی پراکنش خوشهای است. در این پژوهش شناخت الگوی فضایی پراکنش بیماری کرونا و تحلیل فضایی علل آن میتواند به مدیریت کارای این بیماری کمک نماید.
حسین جهان تیغ، زینب دولتشاهی، زهرا زارعی چغابلکی، میثم طولابی نژاد،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
در این تحقیق با استفاده از مدل پیشنهادی هافتر عمق لایه آمیخته و ارتفاع لایه مرزی ایستگاه کرمانشاه برای دو ماه آگوست و فوریه سال 2012 بررسی شد. در این راستا از دادههای مربوط به پیمایش قائم جو در موقعیت ایستگاه کرمانشاه از پایگاه دادههای اقلیمی Wyoming استفاده گردید. با ترسیم و تحلیل گرافهای Skew-T و براساس روش وارونگی بحرانی Heffter، دو ماه فوریه و آگوست بعنوان نماینده های فصل زمستان و تابستان انتخاب و سقف وارونگی به عنوان سقف لایه مرزی اتمسفری در نظر گرفته شد. سپس عوامل موثر در کمینه و بیشینه شدن لایه آمیخته این دو ماه (آگوست و فوریه) شامل وضعیت همدیدی موجود در منطقه مورد مطالعه، فرارفت گرما، رطوبت، چینش قائم و سرعت باد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در ماه آگوست عمق لایه در طول ماه بین 3680 تا 10292 متر بوده است. در این ماه فرارفت دما، نوع سامانه های همدید و چینش قائم باد به طور مستقیم در رشد یا تضعیف لایه نقش داشته اند. در ماه فوریه نوسانات چشمگیری در مقادیر عمق لایه آمیخته در طول ماه مشاهده شده که بین 2273 تا 7017 متر بوده است. در این ماه نیز فرارفت دما، چینش قائم باد و سامانه های همدیدی در تغییرات عمق لایه آمیخته موثر بوده اند. با مقایسه نتایج بدست آمده از هردو ماه می توان گفت که مقدار شار سطحی در فصل تابستان بیشتر از فصل زمستان است؛ بنابراین عمق متوسط لایه در ماه آگوست تقریباً به دو برابر ماه فوریه رسیده است. در کل نوسانات عمق لایه آمیخته در فصل زمستان بدلیل عبور سامانه های مختلف و ناپایداری های جوی، تغییرات بیشتری نسبت به فصل تابستان داشته است.
دکتر رئوف مصطفیزاده، وحید صفریان زنگیر، خدیجه حاجی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
تصادفات جادهای برآیندی از ترکیب رفتار راننده، وضعیت جاده، وسیله نقلیه و عوامل محیطی است. بنابراین یکی از مؤثرترین مواردی که میتواند بهعنوان راهکاری مناسب در کاهش تصادفات، تخلفات و افزایش ایمنی در رانندگی مورد استفاده قرار گیرد، شناسایی دقیق پارامترهای مؤثر بر تصادفات و ارزیابی تأثیر آنها میباشد. در سالهای اخیر توجه به مسئله تعیین تأثیر عناصر آب و هوایی بر روی شدت و تعداد تصادفات جادهای افزایش یافته است. بررسی ارتباط بین رخداد تصادفات جادهای و عناصر جوی در جاده برونشهری شهرستان گرمی- اردبیل (محور برزند) است. در این راستا، تأثیر عناصر اقلیمی (میزان بارش، دمای حداقل و تعداد روزهای یخبندان) بر تصادفات جادهای در رویداد سوانح مخاطرهآمیز مورد ارزیابی قرار گرفت. آمار کل تصادفات محور برزند از اداره پلیسراه استان اردبیل طی دوره آماری (1394-1390) و نیز آمار ایستگاه هواشناسی شهرستان گرمی در طی یک دوره 11 ساله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این راستا ارتباط آماری با استفاده از نرمافزار برنامهنویسی R صورت گرفت و تحلیلهای آماری انجام شد. نتایج تحلیل عناصر اقلیمی بیانگر این است که اکثر تصادفات در محور برزند، در فصل زمستان اتفاق افتاده است که با آمار تعداد روزهای یخبندان و نیز حداقل دمای مطلق مطابقت دارد. براساس نتایج، بیشترین همبستگی مثبت و معنیدار در سطح 1 درصد (43/0R2=) میان آمار تلفات جانی و تعداد روزهای یخبندان بوده است. علاوه بر این میان دمای حداقل مطلق و تعداد تلفات جانی و افراد مجروح نیز رابطه معکوس معنیدار وجود دارد. در نتیجه، وضع نامطلوب جادهای ناشی از عناصر اقلیمی را میتوان در تشدید آمار تصادفات مؤثر دانست. بر این اساس، ارائه راهکارهای مناسب در تغییر رفتار منجر به کاهش تصادفات مجروحی را میتوان در حوزه تنظیم قوانین و مقررات مدنظر قرار داد.
علی محمد خورشید دوست، علی پناهی، فرحناز خرم ابادی، حسین ایمانی پور،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر پارامترهای اقلیمی بر توزیع پوشش گیاهی در ایران مرکزی با استفاده از شاخص NDVI میباشد. برای شناخت پراکنش و توزیع پوشش گیاهی از روشهای نوین ناحیهبندی PCA، خوشهبندی و روابط مکانی استفاده شد. بدین منظور دو متغیر اقلیمی (میانگین دما و رطوبت نسبی) از داده های هشت ایستگاه سینوپتیک در بازه زمانی آماری (1986-2018) انتخاب گردید. متناسب با فاصلههای ایستگاهها و تغییرات مکانی شاخص NDVI، شبکهای به ابعاد 15*15 کیلومتر بر روی ایران مرکزی گسترانده شد. در این بررسی برای اطلاع از روند تغییرات شاخص NDVI از آزمون من-کندال به وسیله نرم افزار (MINITAB) استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد که میزان پراکنش پوشش گیاهی در ایران مرکزی با استفاده از شاخص NDVI بین 2/0- تا 64/0+ است. همچنین توزیع و تراکم پوشش گیاهی دارای رشد کمتر از یک درصد میباشد. نتایج این بررسی نشان می دهد متغیر اقلیمی دما بیشترین تأثیر را بر توزیع و تراکم پوشش گیاهی در ایران مرکزی دارد. بررسی توزیع و تراکم پوشش گیاهی ایران مرکزی با استفاده از روش PCA نشان داد که توزیع و تراکم پوشش گیاهی ایران مرکزی متاثر از هشت عامل است که عامل اول و دوم به تنهایی 56/81 درصد رفتار پوشش گیاهی را در ایران مرکزی تبیین مینمایند. درنهایت با انجام تحلیل خوشهای سلسله مراتبی و با روش ادغام وارد بر روی ماتریس نمرات عاملها، سه ناحیه توزیع و پراکنش پوشش گیاهی نامنظم، متوسط و یکنواخت در ایران مرکزی شناسایی و نمایش داده شدند.
رضا دوستان،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
چهار فصل طبیعی ویژگی مناطق معتدل جهان است، اما تاریخ شروع، پایان و طول مدت آنها تفاوت دارد. به منظور تعیین شروع و پایان فصول طبیعی ایران از داده های روزانه دمای ظاهری 32 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک طی 60 سال از 1959 تا 2018 استفاده شد. شروع زمستان و تابستان به ترتیب دمای ظاهری صفر و 20 درجه، یعنی زمان توقف یا کند شدن فعالیت فیزیولوژی و مرحله زایشی در طبیعت تعیین شد. نتایج نشان داد، همه مناطق ایران چهار فصل طبیعی ندارند، بلکه مناطق ساحلی شمال و مناطق پایین تر از عرض 29 درجه جغرافیایی، فقط دو فصل پاییز (دوره خنک)و تابستان(گرم) دارند، به ترتیب سواحل شمالی، پاییز طولانی تر و تابستان کوتاه تر و مناطق جنوبی بر عکس. در دیگر مناطق ایران، به طور طبیعی چهار فصل، زمستان، بهار، تابستان و پاییز اتفاق می افتد، اما آغاز، پایان و طول مدت فصول، مرتبط با موقعیت جغرافیایی، ارتفاع و سیستم های جوی، متفاوت است. بنابراین به ترتیب از مناطق جنوبی به شمالی، آغاز زمستان 12 دی - 21 آذر، بهار، 12 بهمن - 18 اسفند، تابستان، 27 فروردین - 30 خرداد و پاییز، 23 آبان - 28 شهریور است. از طرف دیگر پایان فصول طبیعی به ترتیب، زمستان ، 11 بهمن-17 اسفند، بهار، 21 اردیبهشت-29 خرداد، تابستان، 22 آبان – 27 شهریور و پاییز، 2 اردییهشت تا 20 آذر می باشد. در مناطق معتدل ایران، طول فصول انتقالی، منظم بوده و تغییر زیادی ندارد، اما فصل تابستان و زمستان در مناطق شمال غربی و مرتفع غرب، با نظم 3 ماه در فصل، اما به طرف شرق و جنوب، طول زمستان کوتاه، و تابستان بلندتر است. چنانکه اعتدال اقلیمی از شمال غربی در همسایگی مناطق معتدل کره زمین، به شرق و جنوب کم شده و برعکس بر شباهت آن به اقلیم های بیابانی خشک جنب حاره ای گرم، مرطوب و یا سرد و خشک توران افزوده می شود. اقلیم ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی در منطقه گذار از اقلیم معتدل به اقلیم بیابانی گرم و سرد کره زمین قرار دارد.
آقای مصطفی نوجوان، دکتر فاطمه طبیب محمودی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
اعمال قرنطینه ناشی از پاندمی کووید-19 از بهار سال 1399 موجب ترمیم جهانی عناصر آب و هوایی مانند کیفیت هوا و دما گردیده است. در این تحقیق، تأثیر اعمال قرنطینه ناشی از پاندمی کووید-19 بر شدت جزایر گرمایی شهری با توجه به تعطیل شدن فعالیتهای صنعتی مانند کارخانهها و نیروگاهها و اعمال قوانین جدید جهت کاهش حجم ترافیک در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، از دادههای سنجش از دور زمانمند ماهواره لندست-8 برداشت شده از قسمتی از شهر تهران استفاده شده است. روش پیشنهادی در این تحقیق، مشتمل بر تولید نقشههای جزایر گرمایی با استفاده از تحلیل قانون مبنای ویژگیهای دمای سطح زمین، شاخص اختلافات نرمال شده پوشش گیاهی و نقشه کاربری/ پوشش اراضی میباشد. نتایج آشکارسازی تغییرات جزایر گرمایی نشان داد میانگین دمای شهر تهران در دوران اعمال قرنطینه نسبت به سه سال قبل و یک سال بعد از آن در دوره زمانی مشابه، کاهش محسوسی داشته است. نتایج حاصل از آشکارسازی تغییرات کلاسهای شدت جزایر گرمایی نیز نشان داد که در سال 1399 و همزمان با اعمال قرنطینه و محدودیتهای ناشی از پاندمی، درصد مساحت کلاس جزایر گرمایی با شدت زیاد 61/17 درصد کاهش داشته و به موازات آن مساحت کلاس جزایر گرمایی با شدت کم نسبت به سه سال قبل 8/12 درصد افزایش را نشان داده است. به علاوه، در منطقه مسکونی منتخب در این تحقیق، مساحت کلاس جزایر گرمایی با شدت زیاد در مدت قرنطینه سال 1399 به میزان 25/5 % بیشتر از منطقه صنعتی منتخب و 1/6 % بیشتر از منطقه فضای سبز منتخب، کاهش را نشان داده است.
توفیق جاسم محمد، دکتر محمد رحمانی، دکتر کمیل عبدی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
دمای محیط شهری یکی از پارامترهایی است که شهروندان هر لحظه با آن در ارتباط هستند. مطالعات نشان میدهد که دمای کره زمین به دلیل تغییرات محیطی دائما در حال افزایش است. یکی از این پارامترهایی که بر افزایش دما تاثیر میگذارد؛ رشد فیزیکی شهر و به تبع آن تخریب و از بین رفتن پوشش گیاهی است. در این مطالعه، با استفاده از تصاویر ماهواره لندست برای سالهای 2001، 2011 و 2021؛ و اجرای الگوریتم تککانال، دمای سطح زمین در شهر حله عراق محاسبه و تغییرات آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در طرف مقابل شاخص NDVI به عنوان یک شاخص پوشش گیاهی در تاریخهای مذکور محاسبه و تغییرات آن با تغییرات دمایی سطح زمین مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج کلی این تحقیق نشان داد که مساحت شهر حله در طی دوره مورد مطالعه حدودا دو برابر شده است و این موضوع باعث کاهش میزان پوشش گیاهی و افزایش دمای سطح زمین شده است. در پایان، همبستگی بین دمای سطح زمین و شاخص NDVI محاسبه شد که بهترتیب برای سالهای 2001، 2011 و 2021 برابر با 46.92، 44.35 و 52.98 درصد بود. این موضوع نشان از رابطه قوی بین این دو پارامتر و تاثیر کاهش پوشش گیاهی بر افزایش دمای سطح زمین میدهد.
اقای ابوالقاسم فیروزی، دکتر اکرم بمانی، دکتر ملیحه عرفانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
تغییرات کاربری اراضی با تغییر ویژگیهای پوشش سطحی مانند شکل مناطق ساخت و ساز شده ، میزان جذب گرما ، مصالح ساختمانی، آلبدوی سطحی و میزان پوشش گیاهی منجر به تغییرات دمای سطح زمین میشود. الگوی تغییرات دمای زمین در کاربری ساخت و ساز شده در مناطق گرم و خشک بر خلاف مناطق مرطوب باعث کاهش دمای سطح زمین و به عبارتی پدیده جزایر سطحی سرد شهری میشود. با توجه به توسعه شتابان مناطق شهری و صنعتی در دشت اردکان- یزد در دهههای اخیر، این مطالعه با هدف بررسی تغییرات الگوی دمایی سطح زمین با استفاد از تصاویر ماهوارهای لندست 7 و 8 برای دو فصل زمستان و تابستان سالهای 2002 و 2019 انجام شد. علاوه بر آن ارتباط کاربری اراضی/پوشش اراضی با دمای سطح زمین نیز بررسی شد. الگوریتمهای مورد استفاده جهت به دست آوردن دمای سطح زمین برای تصاویر لندست 7 روش تک پنجره و برای تصاویر لندست 8 مدل دفتر علوم لندست بود. نتایج این مطالعه نشان داد که جزایر سرد در مناطق ساخت و ساز شده شهری در فصول زمستان و تابستان تشکیل شدهاند و از سال 2002 تا 2019 وسعت جزایر سرد در زمستان کاهش و در تابستان روندی افزایشی داشته و در همین مدت وسعت جزایر حرارتی در زمستان و تابستان کمتر شده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش میتوان نتیجهگیری کرد که افزایش 6/7 درصدی مناطق ساخت و ساز شده در دوره 17 ساله موجب افزایش جزایر سرد سطحی شده و با کاهش بیش از 32 درصدی مناطق دارای پوشش گیاهی و باغات در دشت اردکان جزایر حرارتی در فصل تابستان گسترش بیشتری داشته است.
دکتر مسعود مرادی، دکتر محمدحسین قلی زاده، آقای میثم رحمانی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
دمای خاک یکی از پارامترهای مهم در مطالعات هیدرولوژی، هواشناسی کشاورزی و اقلیمشناسی است. در این پژوهش تغییرات دمای خاک ایران در عمق های 5 تا 30سانتیمتری زمین با هدف شناسایی رفتار زمانی و مکانی دما در گستره ی ایران بررسی شده است. بدین منظور دادههای دمای خاک ۱۵۰ ایستگاه هواشناسی ایران استفاده شده است. پس از کنترل کیفی داده ها و انجام تحلیل های آماری مقدماتی، تغییرات روزانه و ماهانه ی دما برای کل ایران بررسی شد. در ادامه روند دمای خاک با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال و شیب خط سن بررسی شده است. نتایج نشان داد رابطه ی مستقیم میان افزایش و کاهش دمای خاک در طول سال و ضریب تغییرات روزانهی آن دیده میشود. روند مثبت دما در دو فصل تابستان و زمستان در گستره ی ایران فراگیر بوده است. در فصل تابستان روندهای قوی با اطمینان ۹۹ درصد غالبا در مناطق کوهستانی فراوانی بیشتری دارد در حالی که در فصل زمستان ایستگاه های واقع در نیمه ی جنوبی ایران بیشترین روند مثبت دمای خاک را در عمقهای مختلف تجربه کرده اند. بررسی مقادیر روند دما گویای این است که روندهای بالاتر از ۱ درجه ی سلسیوس غالبا تا عمق ۲۰ سانتیمتری خاک دیده می شود. روند افزایشی دمای خاک در فصل زمستان گسترش مکانی بیشتری را نشان می دهد که گویای افزایش دماهای کمینه ی سالانه است و در حالت کلی روند افزایشی دمای خاک ایران را در بلندمدت نشان می دهد.
لیلا احدی، حسین عساکره، یونس خسروی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
تغییرات شدید آب و هوایی (و گرمایش کرۀ زمین) در سال¬های اخیر به تغییر الگوهای جوی و پدید آمدن ناهنجاری¬های اقلیمی در اغلب نقاط جهان منجر شده است. فرایند تغییر اقلیم بهویژه تغییرات دما از مهمترین چالش¬ها در قلمرو علوم زمین و علوم محیطی است. هرگونه تغییر در مشخصه¬های دما بهعنوان یکی از عناصر مهم اقلیمی هر منطقه موجب تغییر در ساختار اقلیمی آن منطقه می¬گردد. از اینرو شناخت تغییرات و روند دما در برنامه¬ریزی¬های محیطی مبتنی بر دانسته¬های آب وهوایی هر نقطه و ناحیه امری ضروری به نظر می¬رسد. به همین جهت پژوهش حاضر به شبیهسازی دمای روزانۀ (کمینه، بیشینه و میانگین) شهر زنجان تا سال 2100 میپردازد. روش اجرای پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری دادهها کتابخانهای (اسنادی) است. برای بررسی دمای شهر زنجان از دادههای کمینه، بیشینه و میانگین روزانۀ دما از ایستگاه همدید شهر زنجان طی دوره 2021-1961 استفاده شد. دادههای مدل گردش عمومی جوی جهت شبیهسازی متغیرهای اقلیمی (دمای کمینه، متوسط و بیشینه) با استفاده از شگرد شبکه عصبی مصنوعی و سناریوهای اقلیمی، در دورههای آتی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از شبیهسازی فرینهای دمایی با استفاده از سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5، نشان داد که افزایش متوسط دمای روزانه، کمینه و بیشینه تحت تمامی سناریوها، بهترتیب 6/3، 3/3 و 7/2 درجۀ سلسیوس برای دورۀ 2022-2100 محتمل است. بررسی دادههای ماهانۀ شبیهسازی شده تحت سناریوها و دادههای مشاهده شدۀ نظیر نشان میدهد که احتمال دارد کمینه، میانگین و بیشینۀ دما در ماههای ژانویه و فوریه بیشترین افزایش را داشته باشند. در حالیکه با توجه به 3 سناریو، احتمال دارد که میانگین کمینه در ماه اوت، متوسط دما در ماه آوریل و بیشینۀ دما در ماه اکتبر کمترین افزایش را تجربه کنند. همچنین دمای فصلی شبیهسازی شده تحت سناریوها نشان میدهد همه فصلهای سال بهویژه فصلهای سرد سال، گرمتر خواهند شد. شمار رخداد فراوانی فرینها نیز در هر سه مقیاس دمایی (کمینه، میانگین و بیشینه) برای چارک 25ام و75ام در هر سه سناریو افزایش خواهد یافت.
زینب دولتشاهی، مهری اکبری، بهلول علیجانی، داریوش یاراحمدی، میثم طولابی نژاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی انواع وارونگی و شدت آنها با استفاده از شاخص های ترمودینامیکی جو از قبیل شاخص SI، LI ،KI و TT در ایستگاه بندرعباس برای دوره 2010 -2020 به رشته تحریر در آمده است. در این پژوهش داده های رادیوسوند جو بالای ایستگاه همدید بندرعباس برای ساعت 00 گرینویچ(5/3 محلی) طی 11 سال اخیر (2010 تا 2020) از دانشگاه وایومینگ اخذ و مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحلیل ها نشان داد که میانگین تعداد رخداد پدیده وارونگی در بندرعباس برابر 501 مورد در سال میباشد چرا که در برخی روزها چند نوع وارونگی در ارتفاع متفاوت مشاهده شد. از این تعداد وارونگی ، حدود 6/31 درصد آن مربوط به وارونگی دمای تشعشعی، 3/4 درصد جبهه ای، و 1/64 درصد دیگر مربوط به وارونگی از نوع فرونشینی می باشد. به دلیل نشست هوا در زیر پرفشار جنبحاره، سهم وارونگیهای فرونشست بیشتر از انواع دیگر وارونگی میباشد. در این میان شدیدترین وارونگی ها از نوع فرونشست با 1354 مورد و ضعیف ترین وارونگی ها نیز با 29 مورد و از نوع جبهه ای بوده است. بطور کلی میانگین بلندمدت ضریب شدت وارونگی های ایستگاه بندرعباس با ضریب 0/062 نشان میدهد که شدت وارونگی های این شهر اکثرا از نوع بسیار شدید هستند که این رخداد می تواند آثار بسیار مخربی هم از نظر محیط زیستی و هم سلامت جسمی ساکنین شهر بندرعباس در پی داشته باشد. همچنین همبستگی بین عناصر وارونگی نشان داد که با کاهش ضخامت لایه وارونگی، شدت وارونگی دمایی نیز افزایش می باشد.
روشنک افراخته، عبدالرسول سلمان ماهینی، مهدی معتق، حمیدرضا کامیاب،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
نواحی سکونتگاهی الگوهای متنوعی از چیدمان سطوح نفوذناپذیر هستند که بهشدت تحتتأثیر خصوصیات منفی محیط زیستی - اکولوژیک مانند شکل گیری جزیره حرارتی قرار دارند. در این مطالعه، رابطه بین این چیدمان با خصوصیات دمایی نواحی سکونتگاهی در واحد بلوکهای شهری در جلگه استان گیلان، مدلسازی شد. برای استخراج نواحی سکونتگاه هر واحد بلوک، از تحلیل شیگرای تصاویر ماهواره لندست در تابستان سه مقطع زمانی (1381، 1391 و 1401) استفاده و متوسط دمای هر بلوک در هر مقطع با استفاده از معادلات انتقال تشعشع تهیه شد. متغیرهای توصیفی دمای هر بلوک در دو دسته متغیرهای ذاتی و متغیرهای همسایگی تهیه و با استفاده از تحلیل مؤلفههای اصلی، چهار متغیرِ وسعت واحد، سنجه مرز مشترک، وسعت پلیگون مادر و نسبت محیط به مساحت واحد به عنوان مهمترین پارامتر شناسایی و به مدل رگرسیون غیرخطی GAM وارد شدند. نتایج مدلسازی (619/0= R2) نشان داد که دو عامل وسعت بلوک شهری و وسعت پلیگون شهری که در آن قرار دارد، به صورت مستقیم منجر به افزایش دمای بلوک میشود. شکل خطی هر واحد، نسبت بالای محیط به مساحت و داشتن کمترین مرز مشترک با سایر واحدهای شهری نیز نقش کاهنده متوسط دمای واحدهای شهری در دورههای زمانی مورد مطالعه داشته اند. نتایج حاصل میتواند به درک بهتر عوامل مؤثر بر دمای سطح زمین در مناطق سکونتگاهی بخصوص پیکربندی و ساختار بلوکهای شهری کمک کند.
ارسطو یاری حصار، مهدی فیض اله پور، ندا کنعانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
دمای سطح زمین اطلاعات مهمی را در زمینه نقش کاربری اراضی و پوشش زمین بر روی فرایندهای بیلان انرژی ارائه میدهد. بنابراین هدف این تحقیق، ارزیابی الگوهای LST در اثر تغییرات رخ داده در کاربری اراضی (LULC) می باشد.منطقه مورد مطالعه با وسعتی معادل 6/300 کیلومتر مربع در منطقه تالش واقع شده است. به این منظور تصاویر لندست در فصول خشک و مرطوب از سال 1365 تا 1401 دانلود گردید. چهار طبقه کاربری با طبقه بندی بیشترین شباهت(MLC) و ماشین بردار پشتیبانی(SVM) در بازه های زمانی 36 ساله شناسایی شد. مقادیر ضریب کاپا برای مدل SVM معادل 7802/0 بوده و برای مدل MLC معادل 5328/0 بوده است. شاخص های طیفی NDVI، NDSI و NDWI برای پوشش گیاهی، خاک بایر و آب محاسبه شده و در سالهای فوق با LST تطبیق داده شدند. تغییرات کاربری زمین طی سال های 1365 تا 1401 عامل مهمی در تغییرات دمای سطح زمین بوده که به طور متوسط از 7/13 درجه سانتیگراد تا 5/39 درجه سانتیگراد در فصل مرطوب و 37/0- تا 07/41 درجه سانتیگراد در فصل خشک متغیر بوده است. پهنه های آبی و پوشش گیاهی کمترین و خاک بایر بیشترین مقادیر LST را نمایش داده اند. بیشترین همبستگی منفی به میزان 74/0- متعلق به شاخص NDVI در سال 1365 بوده و بیشترین همبستگی مثبت به میزان 79/0 متعلق به شاخص NDSI در سال 1365 می باشد. مساحت پهنه جنگلی کاهش 3/20 درصدی و اراضی کشاورزی افزایش 217 درصدی را در 36 سال نشان می دهند. زمین های بایر بیشتر تغییر را داشته و از 2/68 کیلومتر مربع به 12 کیلومتر مربع کاهش یافتند. به طور کلی LST ، به علت افزایش فعالیت های انسانی از قبیل گسترش زمین های زراعی و جنگل زدایی در دوره مورد مطالعه افزایش یافته است.