جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای روند

ام السلمه بابایی فینی،، الهه قاسمی، ابراهیم فتاحی،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده

با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران، که در منطقه خشک و نیمهخشک جهان واقع شده است، هر ساله شاهد رویدادهای حدی بارش کم (خشکسالی) و رویداد‌‌‌های حدی بارش زیاد (رخداد سیل) هستیم. از این رو، ضرورت بررسی مقادیر حدی بارش و حرکت و فراوانی رخداد این کمیت طی دوره‌های گذشته و، همچنین، تأثیر گرمایش جهانی بر حرکت مقادیر حدی بارش طی دوره‌‌‌های آتی کاملاً احساس می‌شود. بنابراین، در این مطالعه نمایههای حدی بارش طی دوره‌‌‌های گذشته (1961-1990) و دوره‌ی آتی (2011-2040) در دو سناریوِ A2و A1Bبر اساس مدل HadCM3بررسی و مقایسه شده است. این بررسی در سناریوِ A2روند افزایشی رویدادهای حداکثر بارش یک‌روزه در مناطق شمال غربی (جز استان آذربایجان غربی)، مرکزی و جنوب غربی و شمال شرقی و سواحل غربی دریای خزر را پیش‌بینی کرده است. همچنین، افزایش روند تعداد روزهای خشک متوالی در مناطق شمال شرقی، مرکزی و جنوبی کشور مشاهده می‌گردد. نتایج حاصل از سناریوِ A1Bنشان داده است مقدار بارش 24 ساعته در دوره‌ی آتی در مناطق شرقی و شمال شرقی و مرکزی همچنین نوار باریکی از بخش‌های غربی، جنوب غربی و شمال غربی کشور با کاهش همراه است. نتایج حاصل از پیشآگاهی برون‌داد مدل HadCM3و سناریوِ A1Bدر خصوص رویداد‌‌‌های حداکثر بارش پنج‌روزه روند بسیار مشابه‌ای با الگوی حاصل از سناریوِ A2داشته است. نمایه‌ی SDIIدر بخش شمالی و غربی کشور افزایش نشان می‌دهد و در سایر مناطق کشور روند منفی خواهد داشت. روند مثبت در تعداد روزهای با بارش سنگین به بخشهای از استان اصفهان، مرکزی، کهکیلویه و بویراحمد، لرستان، ‌ایلام، ‌چهارمحال بختیاری و خوزستان در غرب و جنوب غرب کشور محدود شده و در سایر بخشها با کاهش این نمایه روبه‌رو خواهیم بود. افزایش روند خطی نمایه‌ی حداکثر تعداد روزهای متوالی‌تر (CWD) در مناطق غربی، جنوب غربی و شمال شرقی کشور و افزایش تعداد روزهای متوالی خشک در مناطق شمال شرقی، مرکزی و بخش‌هایی از جنوب کشور و، همچنین، جمع بارش سالانه و روزهای تر در نواحی غربی و جنوب غربی، جنوبی، شمال غربی و بخش‌هایی از شرق کشور افزایش نشان می‌دهد.  


زینب شریفی، مهدی نوری پور، مریم شریف زاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

آسیب پذیری یکی از مفاهیم اساسی در رویکرد معیشت پایدار است که بر اساس وجود زمینه­های آسیب­رسان (تکانه ها، روند ها و فصلی بودن) به دنبال کاهش فقر در جامعه روستایی است. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناسایی وضعیت آسیب­پذیری خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان دنا بوده است. جامعه آماری تحقیق 2500 سرپرست خانوارهای روستایی ساکن در 38 روستا بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 300 خانوار از طریق نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای انتخاب شدند. ابزار جمع­آوری داده­ها در این پژوهش، پرسشنامه ساختارمند و محقق ساخته بود. روایی ابزار تحقیق با استفاده از پانل متخصصان تایید شد. همچنین پایایی ابزار تحقیق با انجام پیش­آزمون در خارج از منطقه مورد مطالعه و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (903/0-914/0) مورد تأیید قرار گرفت. در تحلیل یافته­ها از فاصله انحراف معیار از میانگین بهره گرفته شد. نتایج نشان داد به طور کلی آسیب­پذیری بیش از 40 درصد پاسخگویان در حد متوسط، آسیب­پذیری حدود 25 درصد پاسخگویان در حد زیاد، آسیب­پذیری حدود 15 درصد پاسخگویان در حد بسیار زیاد و در نهایت آسیب­پذیری حدود 10 درصد پاسخگویان در حد بسیار کم بوده است. به منظور کاهش آسیب­پذیری خانوارهای روستایی، تعیین قیمت تضمینی برای محصولات کشاورزی توسط سازمان جهاد کشاورزی و نیز تدوین الگوی کشت در منطقه توسط کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی پیشنهاد می­گردد.

بهزاد رایگانی، زهرا خیراندیش،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

 
وسعت بسیار زیاد مناطق خشک و بیابانی در کشور و فرکانس بالای پدیده­های گرد و غبار در آن باعث شده است، شناسایی دقیق کانون­های تولید گرد و غبار همواره یکی از اهداف اصلی پیش­نیاز عملیاتهای احیائی و بیابان­زدایی به شمار آید. هدف از مطالعه حاضر، اعتبارسنجی کانون­های شناسایی­شده تولید گرد و غبار در استان البرز  با استفاده از سری زمانی داده­های ماهواره­ای و داده­های ایستگاه­های هواشناسی می­باشد. بدین­منظور داده­های TRMM سنجنده TMI، داده­ی 16 روزه پوشش گیاهی، داده­ی 8 روزه درجه حرارت سطح زمین و عمق اپتیکی هواویز مودیس و همچنین اطلاعات زمینی گرد و غبار ایستگاه­های سینوپتیک و پایش آلودگی هوا دریافت شدند. تجزیه و تحلیل روند تغییرات رطوبت خاک، درجه حرارت و پوشش گیاهی در یک دوره زمانی 15 ساله صورت پذیرفت. همچنین عمق اپتیکی هواویز در رویدادهای ریزگرد با غلظت بالا برای کانون­های محتمل مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این مناطقی که در طی دوره زمانی، عمق اپتیکی گرد و غبار بالاتری نسبت به نواحی دیگر داشتند، مشخص شدند. درنهایت با استفاده از اطلاعات زمینی گرد و غبار، عمل واسنجی برای کانون­های شناسایی­شده انجام گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل روند تغییرات، نشان­دهنده کاهش معنی­دار پوشش گیاهی، رطوبت خاک و دمای سطح زمین در محل کانون­های محتمل تولید ریزگرد در طی دوره زمانی مورد مطالعه بود. کاهش درجه حرارت در بخش جنوبی استان البرز و غرب تهران با فرکانس بالای غبار در ناحیه در ارتباط بود که این تکرار رویداد گرد و غبار در بررسی سری زمانی داده­های عمق اپتیکی هواویز نیز نشان داده شد. بررسی سری زمانی عمق اپتیکی هواویز نشان داد که تمرکز ریزگرد در نزدیکی یا بر روی کانون­های شناسایی­شده وجود دارد و بالا بودن مقدار غلظت در این نواحی، نشان­دهنده صحت کانون­های شناسایی­شده گرد و غبار می­باشد. همچنین بررسی عمق اپتیکی در رویدادهای با غلظت بالا و بررسی همزمان جهت حرکت هوا نشان داد کانون­های شناسایی­شده به درستی انتخاب گردیده است. تلفیق اطلاعات زمینی گرد و غبار با جهت حرکت باد نیز صحت کانون­های ریزگرد شناسایی­شده را تایید نمود. در کل یافته­های تحقیق نشان­دهنده قابلیت بالای سری­های زمانی داده­های سنجش از دور در اعتبارسنجی کانون­های شناسایی­شده تولید ریزگرد می­باشد. نتایج تحلیل سری­های زمانی داده های ماهواره­ای نشان داد که درجه حرارت سطح زمین به عنوان یک پارامتر اقلیمی مهم در شناسایی و اعتبارسنجی کانون­های گرد و غبار به شمار می­رود. بر اساس نتایج تحلیل در جایی که فرکانس وقوع گرد و غبار بالا است، کاهش معنی­دار درجه حرارت سطح زمین مشاهده می­شود.

نورالله نیک پور، حسین نگارش، صمد فتوحی، سید زین العابدین حسینی، شهرام بهرامی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

جنگل زدایی و تخریب پوشش گیاهی یکی از محرکان اصلی تغییرات جهانی زمین به شمار می‌رود و پیامدهای بزرگی بر عملکرد اکوسیستم و حفاظت از تنوع زیستی دارد. یکی از راه های مطالعه تغییرات پوشش گیاهی به عنوان مهمترین شاخص تخریب زمین، سنجش از راه دور است. در این مطالعه هدف اصلی پایش روند تغییرات پوشش گیاهی در راستای تخریب سرزمین در استان ایلام می‌باشد. بعد از اخذ و آماده سازی داده های مورد نیاز (410 تصویر دانلود شده) در محیط نرم افزار های Arc Gis و Surfer عملیات ضرب، موزائیک و ژئو رفرنس صورت گرفت. تبدیل فرمت تصاویر به فرمت ASCII مرحله بعدی کار را تشکیل داد. با تبدیل این فرمت تعداد مجموع پیکسل هایی که در داخل محدوده مورد مطالعه قرار ‌گرفتند 953552 پیکسل، که بعد از حذف ارزش های گمشده و منفی، تعداد 328042 پیکسل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین با استفاده از روش آماری پارامتریک رگرسیون خطی کلاسیک و به کمک برنامه نویسی در محیط نرم افزار R، روند شیب تغییرات و معناداری شیب تغییرات پوشش گیاهی برای دوره زمانی 17 ساله (2016-2000) بدست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که کانون بیشترین روند شیب تغییرات کاهشی (روند شیب تغییرات منفی) در شاخص NDVI در سراسر نیمه غربی محدوده مورد مطالعه وکانون بیشترین روند شیب تغییرات افزایشی (روند شیب تغییرات مثبت) در شاخص NDVI درمرکز و شرق محدوده مورد مطالعه مشاهده شده است. معنا داری روند شیب تغییرات نیز این ادعا را تاٌیید می‌کند. یعنی کانون بیشترین روند شیب تغییرات (منفی) در غرب و جنوب غرب محدوده مورد مطالعه و بیشترین روند شیب تغییرات (مثبت) در مرکز و شرق محدوده مورد مطالعه در سطح احتمالاتی 05/ معنی دار می باشند.
 
حمید قربانی، عباسعلی ولی، هادی زارع پور،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

خشکسالی در زمره پیچیده‌ترین و ناشناخته‌ترین پدیده‌های طبیعی است که باعث بحران دوره‌ای آب در مناطق متاثر از آن می‌شود. افزایش تقاضای آب از یک سو و تجربه خشکسالی‌های سال‌های اخیر در استان از سوی دیگر منجر به بحران آب گردیده است، شناخت روند خشکسالی یکی از ملزومات مدیریت بحران آب است. هدف از این تحقیق تحلیل روند شاخص خشکسالی اقلیمی SPI  استان اصفهان با استفاده آزمون‌های ناپارامتری سن، پتی و من-کندال می‌باشد و از داده‌های اقلیمی ماهانه 10 ایستگاه همدیدی با طول دوره آماری 27 ساله (2017-1990) برای سری‌های زمانی مختلف ماهانه استفاده شده است، نتایج تحلیل روند براساس آزمون پتی در 75 درصد ایستگاه‌ها، براساس آزمون سن در 60 درصد ایستگاه‌ها و براساس آزمون من- کندال در 59 درصد ایستگاه‌ها روند معنی‌دار نزولی در سطح خطای کمتر از 5 درصد نشان داد. همچنین تحلیل سری زمانی بیش از 6 ماه روند تغییرات را بهتر از سری‌های زمانی کوتاه مدت نمایان می‌کند. در نتیجه در استان اصفهان با بحران آب مواجه هستیم و باید مدیریت تقاضای آب و مصرف آن به‌صورت جدی اعمال گردد.
 
رضا برنا، شهلا قاسمی، فریده اسدیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

امروزه مطالعه تأثیر وضعیت جوی و اقلیمی بر روی زندگی، سلامتی،آسایش و اعمال و رفتار انسان­ها در قالب یکی­ از شاخه­های علمی تحت نام (زیست‌شناسی انسانی) مورد مطالعه و بررسی قرار می­گیرد. با توجه به تفاوت فراوانی افراد با یکدیگر، احساس هرکسی از یک وضعیت جوی و اقلیمی می­تواند متفاوت از دیگری باشد ازاین‌رو است که نمی­توان هیچ اقلیمی را کاملاً نامطلوب دانست و نه یک اقلیم را برای همه افراد کاملاً مطلوب به‌حساب آورد، لذا می­توان گفت که تقریباً کلیه عناصر جوی بر احساس آسایش انسان مؤثر می­باشند ولی تأثیر بعضی از آن­ها کاملاً مشخص و برجسته وتأثیر بعضی دیگر خفیف و گاهی ناپیداست. بیشترین تأثیر را عناصر دما، بارش، رطوبت و تابش خورشید بر احساس آرامش یا عدم آرامش می­توانند داشته باشند. هدف از این مطالعه بررسی و شناسایی ناحیه خطر آسایش اقلیم می­باشد. برای این منظور داده­های دما، بارش و رطوبت برای استان خوزستان از پایگاه داده­ای اسفزاری استخراج گردیده است.دراین رویه ابتدا براساس توزیع احتمالا شرطی حالات های مختلف دما، بارش و رطوبت برای ناحیه با عدم آسایش اقلیمی طرح شده است در این مطالعه به شناسایی نواحی خطرآسایش اقلیمی استان خوزستان به کمک تحلیل­های چند متغیره (تحلیل خوشه­ای و تحلیل ممیزی) و الگوی خودهمبستگی فضایی (شاخص فضایی هات اسپات و شاخص فضایی موران) با تاکید بر معماری پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که براساس تحلیل چند متغیره (خوشه­ای و تحلیل ممیزی) و تحلیل­های فضایی (تحلیل هات اسپات و تحلیل موران) ناحیه خطر آسایش اقلیم بیشتر بخش­های غربی استان خوزستان یعنی نواحی مرزی با عراق و همچنین بخش­های از جنوب استان را شامل می­شود. از طرفی دیگر تحلیل روند گستره نواحی عدم آسایش اقلیم بیانگر این است که به سمت دوره­های اخیر روند افزایش قابل توجهی داشته است. همچنین نتایج نشان داد که توزیع مکانی بارش در همه دوره­ها در نواحی عدم آسایش اقلیمی از ضریب تغییرات بالای برخوردار بوده است.
سعید جهانبخش اصل، بهروز ساری صراف، حسین عساکره، سهیلا شیرمحمدی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

مهم ترین عامل در رخداد سیلاب های مخرب، وقوع بارش های سنگین است. نظر به اهمیت این مخاطره اقلیمی و اثرات زیانبار آن در محیط طبیعی و اجتماعی، هدف این پژوهش، بررسی تغییرات زمانی – مکانی بارش های فرین و مشخص ساختن سهم این بارش ها از بارش سالانه در پهنه غرب ایران می باشد. بدین منظور از داده های بارش روزانه 823 ایستگاه سینوپتیک، اقلیم شناسی و باران سنجی در بازه زمانی 01/01/1965 تا 30/12/2016 (18993 روز) استفاده شده است. این داده ها به روش کریجینگ بر روی گستره غرب ایران در شبکه ای منظم به ابعاد 6×6 کیلومتر میانیابی گردید و نهایتا، ماتریسی با ابعاد 6410×18993، حاصل شد. برای هر پیکسل و به ازای هر روز از سال، آستانه صدک 95 جهت شناسایی روزهای بارشی فرین به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که با افزایش عرض جغرافیایی در پهنه مورد مطالعه، از مجموع بارش های فرین و همین طور، از نسبت سهم آن ها از بارش سالانه کاسته می شود. بارش های فرین حداقل 10 و حداکثر 31 درصد از بارش های سالانه را در گستره غرب ایران تشکیل می دهند که مقادیر حداقل آن بر منطقه آذربایجان و مقادیر حداکثر بر جنوب استان های ایلام و لرستان منطبق می باشد. به کارگیری رگرسیون خطی به روش کمترین مربعات خطا، برای بررسی روند مجموع بارش های فرین، نشان از وجود روند منفی در حدود 75 درصد از منطقه و روند مثبت در حدود 25 درصد از پهنه غرب ایران است. از این میان، در نزدیک به 44 درصد از پهنه، روند ها در سطح اطمینان 95 درصد معنادار بودند. روند سهم بارش های فرین از مجموع بارش سالانه، مشخص ساخت، در حدود 60 درصد از منطقه، نسبت این بارش ها در حال افزایش و در نزدیک به 40 درصد رو به کاهش می باشد که با توجه به سطح معناداری 95 درصد، 30 درصد از روند سهم بارش های فرین در بارش سالانه، معنادار شناخته شدند.
 
شریفه زارعی، بهلول علیجانی، زهرا حجازی زاده، بختیار محمدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده

‌در ‌این‌ پژوهش ‌مهمترین ‌الگوهای‌ همدیدی‌ موجد ‌بارش ‌برف ‌فراگیر در نیمه غربی ایران ‌مورد ‌بررسی ‌قرار‌گرفته ‌است.‌ برای ‌این ‌منظور‌ داده­های کد هوای حاضر و عمق برف 36 ایستگاه‌ سینوپتیک ‌طی‌ دوره‌آماری‌1371-1400، برای ماه­های مهر تا اسفند، از ‌سازمان‌ هواشناسی‌کشور دریافت شد. جهت ‌بررسی ‌بارش­های ‌برف‌ فراگیر، روزهایی که بیش از 70 درصد منطقه مورد مطالعه هم زمان شاهد ریزش برف بود، به عنوان یک روز فراگیر استخراج شدند. ‌به‌ منظور ‌انجام‌ تحلیل­های ‌همدیدی-دینامیکی در‌ مورد‌ بارش­های ‌برف‌ فراگیر در نیمه غربی ‌ایران، ‌از ‌روش ‌طبقه­بندی ‌با ‌استفاده ‌از ‌تحلیل ‌خوشه­ای استفاده شد و نقشه­های ‌روزهای ‌نماینده ‌از ‌جمله دمای‌ جو،‌ شار ‌رطوبت،‌ ‌ارتفاع‌ ژئوپتانسیل،‌ تاوایی، جبهه زایی،‌ جت‌استریم، ‌‌شاخص ‌امگا و ‌داده­های ‌باد ‌مداری ‌و ‌نصف‌النهاری‌ ترسیم ‌شد. تحلیل روند نیز با استفاده آزمون من-کندال انجام شد. نتایج نشان داد‌که ‌4 الگو ‌به ‌بهترین ‌نحو ‌بارش­های‌ برف ‌فراگیر‌ در ‌منطقه ‌مورد ‌مطالعه ‌را ‌توجیه ‌می­نمایند. بر اساس نتایج در همه ‌الگوها، ‌در ‌تراز ‌دریا، برخورد هوای سرد‌ و ‌خشک‌ عرض­های شمالی ‌با ‌هوای گرم ‌و‌ مرطوب‌ عرض­های جنوبی،‌ موجب تشکیل ‌میدان­های‌ جبهه­زایی در نیمه غربی ایران ‌شده ‌است.‌ در تراز 500 هکتوپاسکال، شدت یافتن جریان­های ‌نصف‌النهاری‌ در ‌بادهای ‌غربی باعث ‌ایجاد ‌مراکز ‌بسته‌ و در نتیجه تغییر جریان ‌در ‌مسیر‌ بادهای غربی ‌شده‌ و ‌قرار گرفتن نیمه غربی ایران ‌در شرق ‌ناوه ‌ارتفاعی ‌و‌ سردچال، ‌شرایط مورد نیاز جهت صعود‌ هوا ‌را‌ فراهم کرده ‌است. همچنین هیچ­گونه روندی در تعداد روزهای فراگیر برف در نیمه غربی ایران در سطوح معنی­داری مورد آزمـون، دیـده نشـد اما؛ تعداد روزهای برف فراگیر در طول زمان روندی کاهشی داشته است. در مجموع می توان نتیجه گرفت که به دلیل گرم شدن زمین و تغییر اقلیم  تعداد روزهای فراگیر برفی کاهش یافته است و این تغییرات منجر به کوتاه شدن چشمگیر فصل برف شده است
 
خانم لیلا بابایی، خانم ناهیده پرچمی، آقای رئوف مصطفی‌زاده،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

در بررسی تغییرات پاسخ هیدرولوژیکی ناشی از تغییر اقلیم می‌توان از شاخص‌های مستخرج از منحنی تداوم جریان استفاده نمود. هدف از این تحقیق مشخص کردن شاخص‌های سیل و جریان کمینه با استفاده از منحنی تداوم جریان در ایستگاه‌های هیدرومتری استان اردبیل می‌باشد. در این تحقیق تغییرات زمانی و مکانی شاخص‌های Q10،Q50، Q90،  Q90/50و شاخصLane  در 31 ایستگاه هیدرومتری استان اردبیل طی دوره 1372تا 1393 ارزیابی شد. در این مطالعه 5 ایستگاه (حاج‌احمد‌کندی، ننه‌کران، شمس‌آباد، پل‌سلطانی و بوران) که دارای جریان‌های حداقل، متوسط و حداکثر هستند، برای نمایش نتایج گرافیکی انتخاب شدند. ایستگاه‌های مذکور از نظر دبی و مساحت بررسی شده و منحنی تداوم جریان و منحنی تداوم جریان بی‌بعد براساس متوسط دبی و مساحت رسم شد. هم‌چنین روند تغییرات زمانی شاخص‌های Q10،Q50، Q90،‌Q90/50 و شاخص  Laneبا آزمون ناپارامتری من‌کندال محاسبه شد. براساس نتایج به‌دست آمده شاخص  Q10(جریان سیلابی) در ایستگاه‌های واقع بر روی رودخانه اصلی قره‌سو در سطح یک درصد دارای روند کاهشی معنی‌دار بوده است. شاخص  Q50(جریان متوسط) در اکثر ایستگاه‌ها دارای روند کاهشی معنی‌دار بوده است. علاوه بر این، مقدار شاخص‌های Q90 و Q90/50 نیز در اکثر ایستگاه‌ها دارای روند کاهشی معنی‌دار در سطح p < 0.05)) بوده‌اند. در خصوص شاخص  Laneبه‌عنوان شاخص مرتبط با سیل، در ایستگاه‌های ارباب‌کندی و دوست‌بیگلو که تحت تاثیر احداث سد بوده‌اند روند کاهشی معنی‌دار داشته‌اند. در نتایج تغییرات مکانی، شاخص (Lane) بیان‌گر سیلاب اوج است که مقادیر بالای آن در محدوده شرق و مرکز استان بیش‌تر است. در مجموع مقادیر شاخص‌های مرتبط با جریان‌های سیلابی در حوزه‌های بالادست استان روند افزایش داشته و نیز مقادیر مرتبط با جریان متوسط و نیز شاخص مشارکت جریان پایه در اکثر ایستگاه‌ها روند کاهشی معنی‌دار داشته است.
پوپک دانانیانی، احسان سوره، بختیار محمدی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

توفان­های تندری یکی از پدیده­های جوی هستند که در زمان رخداد آنها، اغلب بادهای شدید، همراه با بارش­های سنگین و رعد و برق گزارش می­شود. رخداد آنها در بسیاری از موارد همراه با خسارت­های فراوان مالی و جانی است. این پژوهش با هدف بررسی مکانی- زمانی توفان­های تندری و شناخت روند آنها در ایران انجام شد. بدین منظور از داده­های ماهانه تعداد روزهای توفان­های تندری 201 ایستگاه همدید ایران از بدو تأسیس تا سال 2010 استفاده گردید. ابتدا فراوانی رخداد ماهانه و سالانه توفان­های تندری ایستگاههای همدید در گستره ایران محاسبه شد. همچنین روند توفان­های تندری براساس آزمون ناپارامتری من-کندال بررسی و مقدار کاهش یا افزایش این پدیده به کمک آزمون برآورد کننده شیب سن مشخص شد. نتایج این پژوهش نشان داد که توفان­های تندری از نظر مکانی در تمام گستره ایران رخ می­دهند. با این حال فراوانی این پدیده در شمال غرب، جنوب غرب و جنوب شرق ایران بیش از سایر بخش­های دیگر است. از نظر زمانی نیز در هر ماه از سال بخشی(هایی) از ایران به عنوان کانون بیشینه رخداد توفان­های تندری است. به عنوان مثال در زمستان مناطق جنوب غرب، جنوب و جنوب شرق ایران، در اوایل فصل بهار، غرب و شمال غرب ایران، و در اواخر بهار جنوب شرق کشور، کانون اصلی رخداد این پدیده بوده است. در تابستان شمال غرب تا شمال شرق ایران و همچنین جنوب شرق و جنوب استان فارس مراکز اصلی شکل­گیری توفان­های تندری هستند. در آغاز فصل پاییز سواحل دریای خزر تا شمال خلیج فارس و به سمت شمال غرب ایران و در نوامبر و دسامبر نیز جنوب غرب و غرب ایران محل اصلی رخداد این پدیده جوی بوده است. نتایج دیگر این پژوهش نشان داد که روند توفان­های تندری نیز در گستره ایران مشابه نبوده است. این پدیده در شمال غرب، جنوب غرب و نیمه جنوبی استان کرمان روند افزایشی معنی داری(بیش از 1 روز در سال) را در سطح اطمینان 99% را نشان داد. همچنین در جنوب شرق و بخش وسیعی از ایران مرکزی کاهش معنی­دار(7/0 روز در سال) برآورد گردید. در سایر بخش­های ایران کاهش یا افزایش توفان­های تندری به صورت پراکنده مشاهده شده است که البته مقدار آن در سطوح اطمینان 99%، 95% و 90% معنی­دار نبوده است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb