مخاطرات طبیعی به منزلهی پدیدههای تکرارپذیر در غیاب سیستمهای کاهشی میتواند تبدیل به فاجعه شود و اثرها و پیامدهای مخربی در پی داشته باشد. برای کاهش اثر بلایای طبیعی رویکرد تابآوری مبنایی برای کاهش اثرهای منفی در نظر گرفته شده است. دو حوضه گردشگری سردآبرود کلاردشت و چشمه کیله تنکابن دارای ظرفیتهای بسیاری برای توسعه فعالیتهای گردشگری است که در معرض هجوم سیل قرار دارد و به این دلیل جامعه نمونه پژوهش انتخاب شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مولفهی زیرساختی در راستای ارتقای تابآوری ساکنان در برابر بلایای طبیعی است. روش شناسی تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر پیمایش میدانی است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق با استفاده از دو شیوهی کتابخانهای(مقالات علمی منتشر شده معتبر و مرتبط با موضوع) و میدانی(تهیه و تکمیل پرسشنامه) به دست آمده است. طراحی متغیرهای تحقیق بر اساس مطالعهی مبانی نظری و بررسی تجارب علمی سایر کشورها در ارتباط با تابآوری و بلایای طبیعی بوده است. متغیر مستقل تحقیق زیر ساختها است که شامل شبکههای ارتباطی، جانمایی مراکز خدماتی و درمانی میشود. متغیر وابسته تحقیق نیز شامل دو بعد اصلی: تابآوری فردی و گروهی است. بر اساس هدف تحقیق و ماهیت دادهها از آزمونهای آماری برای تحلیل اطلاعات جمعآوری شده استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که دو معیار زیرساختها در زمینهی سیلاب و تابآوری با اطمینان 99% با یکدیگر همبستگی مستقیم دارند و رابطه بین آنها دو متقابل است، یعنی بهبود زیرساختها در محدوده با احتمال 99% موجب بالا رفتن تابآوری ساکنین در برابر بلایای طبیعی (سیلاب) درون آن میشود. همچنین، نتایج نشان میدهد که تفاوت معناداری بین دو حوضه، به لحاظ مؤلفههای زیرساختی و تابآوری در برابر بلایای طبیعی (سیلاب)، وجود ندارد.
در حال حاضر، تکنولوژی به آن درجه از تکامل نرسیده است که از بروز سیلابهای زیانبار جلوگیری و در عوامل و عناصر جوی تغییری ایجاد کند. بنابراین، هرگونه راه حل اصولی و چارهساز را باید در روی زمین و خصوصاً در عرصهی حوضههای آبخیز جستجو کرد. در این باره اولین اقدامی که برای کاهش خطر سیل مطرح میشود مهار سیل در سرمنشأ آن، یعنی زیر حوضههای آبخیز، است. به این جهت شناسایی مناطق سیلخیز در داخل حوضه دارای اهمیت فراوانی است. از این رو، باید مناطقی که پتانسیل بالایی در تولید سیل دارند شناسایی شوند تا امکان بهینهسازی عملیات اجرایی در سطوح کوچک و خطرساز فراهم شود و از هزینههای اضافی طرحهای کنترل سیل جلوگیری گردد. هدف از این تحقیق نیز ارائهی روشی است تا با استفاده از آن بتوان ضمن در نظر گرفتن آثار متقابل عوامل مؤثر بر سیلخیزی مناطق خطرساز و سیلخیز را در داخل حوضه تعیین کرد. محدوهی مطالعه این تحقیق بازهای از رودخانهی مرغک در حوضهی تالاب انزلیِ استان گیلان بین دو ایستگاه هیدرومتری امامزاده شفیع و کتمجان به طول سی کیلومتر است. در این پژوهش، هدف معرفی یکی از روشهای پهنهبندی سیل با استفاده از تلفیق نرمافزارهایARCVIEW وHEC-RAS و الحاقیه HEC-GEORAS-431 است تا ضمن تعیین حریم سیل در قسمتی از رودخانهی مرغک جدیدترین، باصرفهترین و کوتاهترین روش پهنهبندی سیل از نظر اقتصادی و زمانی معرفی و مزایا و تواناییهای آن بررسی شود. از این رو، مقاطعی از بازهی رودخانه که بیشترین عرض و گسترهی سیل را با دورهی بازگشت 25 ساله دارد مشخص شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که این مقاطع در پاییندست رودخانه حد فاصل جادهی اصلی فومن به پونل تا بازهی انتهایی رودخانه (ورودی به تالاب انزلی) در هشت کیلومتر پایانی از مجموع حدود سی کیلومتر بازهی رودخانه قراردارد.
سیلاب اگرچه خود مخاطرهای محسوب میشود، بینظمیهایی در الگوهای آن رخ میدهد که حاکی از تغییر ماهیت آن است. بینظمیهای الگوی سیلاب که شاهدی بر کیاس یا آشوب در سیستم رخداد آن است از طریق هندسهی فرکتالی یا برخالی قابل مطالعه است. حوادث رخ داده در تغییرات مکانی سیلابها در 50 سال اخیرِ تهران حاکی از وقوع بینظمی در الگوی پراکنش سیلاب است. در این پژوهش، بر مبنای دادههای 27 ایستگاه هواشناسی در دورهی آماری 2009- 1998 و با مدل کریجینگِ تابع گوس، میزان بارش شهر تهران تهیه گردید. با روش SCS (CN) برای کاربریهای گوناگون شهر تهران، میزان شمارهی منحنی و روانآب محاسبه شد. با استفاده از متغیرهای مسیلهای طبیعی شهر، شبکههای ارتباطی، کاربری اراضی شهری، سازههای شهری، توزیع تراکم جمعیتی و شرایط ارتفاعی و مدل سلسلهمراتبی نقشهی پتانسیل خطر سیلاب در پنج رده خطر در تهران تهیه شد. همچنین، برای بررسی آشفتگی در الگوی سیلاب در تهران از دو مدل فرکتالی محیط ـ مساحت و تعداد ـ مساحت در 12 حوضهی نمونه و در ردههای آسیبپذیری استفاده گردید. بالاتر بودن میزان DAP و DP از عدد یک بیانگر افزایش کیاس یا بینظمی در الگوی خطر سیلاب شهر تهران است و این آشفتگی از رده خطر خیلی کم به سمت رده خطر خیلی زیاد افزایش مییابد. بنابراین، افزایش آشفتگی همزمان با بزرگ شدن مخاطرهی سیلاب بیانگر این است که امکان پیشبینی نحوهی گسترش سیلاب و تعیین مناطق در معرض خطر فراهم نیست.
با گسترش اقتصاد و خدمات اجتماعی، نیاز به کاهش مخاطرات، مهار مخاطرهها و دیگر اقدامهای مهم و مدیریتی برای تهیهی برنامهها و پیگیری طرحهای آسیبپذیری فزنی یافته است. در حوزهی پیشگیری، اتخاذ تدابیر و برنامهریزی مستلزم داشتن اطلاعات صحیح از مناطق و شناخت وضعیت موجود است. از این رو، مطالعه و پژوهش در زمینهی کاهش خطرپذیری و شناخت تهدیدهای موجود در منطقهی ارنگه ضروری به نظر میرسد. این منطقه یکی از مناطق با جاذبههای توریستی حوضهی آبریز کرج است. در اغلب موارد فرایندهای ژئومورفیکی، که با سیستمهای رودخانهای ایجاد میشوند، سبب بروز مخاطرات محیطی در محیطهای انسانی و طبیعی میگردند. در این مقاله، مخاطرههای ناشی از فرایندهای ژئومورفیک رودخانهای به خصوص مخاطرات ناشی از طغیان آب و سیلاب بررسی، تحلیل و برآورد شده و دبی حداکثر سیلاب برای ارنگه و زیر حوضههای آن نیز محاسبه گردیده است. هدف از این تحقیق مشخص کردن نواحی دارای بیشترین خطر سیلاب است. در این پژوهش، بر اساس مطالعات هیدروژئومورفولوژیک و برآورد دبی زیر حوضهها، محدودههایِ دارای بیشترین خطرسیلاب مشخص شدهاند. بدیهی است که نتایج حاصل از این مطالعه سبب توانمندسازی سیستم مدیریت بحران در فاز قبل از بحران میگردد و میتواند به برنامهریزی و مدیریت منابع طبیعی، گردشگری و کالبدی منطقه کمک کند. بنابراین، اهمیت پرداختن به این مسئله ضروری به نظر میرسد.
برنامههای کاهش و پیشگیری از بروز فجایع از جمله سیاستهایی است که کشورها برای افزایش توان و ظرفیت جامعهشان در برابر بلایا، بهدنبال آن هستند. سیلاب از جمله مخاطراتی است که در سالهای اخیر خسارات زیادی در مناطق مورد مطالعه بر جای گذاشته است. با توجه به اینکه نمیتوان از وقوع رخداد سیلاب جلوگیری کرد، ولی میتوان با ارزیابی نقاط تابآور و آسیبپذیر در برابر خطرات احتمالی، تا حدّ زیادی اثرات ناشی از سیلاب را کاهش داد. هدف از انجام این تحقیق، سنجش میزان تابآوری و شناسایی نقاط قدرت و ضعف روستاهای تحتتأثیر سیلاب در حاشیهی نکارود است که بر اساس نمونهگیری تصادفی 8 روستا از بین روستاهایی که تحت تأثیر سیلاب در سالهای اخیر بودهاند، انتخاب شدند. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و ماهیت آن کاربردی است. بر این اساس برای ارزیابی تابآوری روستاهای مذبور، از چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و نهادی بر اساس مدل مکان محور (DROP) استفاده گردید. در مرحلهی بعد اطلاعات مورد نیاز از خانوارهای روستاهای نمونه در قالب پرسشنامه، جمعآوری و بعد از کدگذاری در SPSS مورد پردازش قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد که سکونتگاههای مورد مطالعه در شرایط متفاوتی از نظر تابآوری قرار دارند. با در نظر گرفتن هر چهار بعد تابآوری، مشخص گردید که روستای زرندین سفلی با بیشترین نمره میانگین در رتبهی اول از لحاظ تابآور بودن در برابر مخاطرهی سیل قرار دارد. روستاهای کوهسارکنده و زرندین علیا در جایگاههای بعدی هستند. با توجه به نتایج بدست آمده، روستای گلبستان با کمترین میانگین رتبهی آخر را از نظر میزان تابآوری بدست آورده است.
سیلاب به عنوان یکی از مخاطرات محیطی همواره طی تاریخ حیات بشری ابعاد مختلف زندگی را دستخوش تغییر و تهدید نموده و با داشتن بیشترین فراوانی نسبی وقوع از حوادث طبیعی باعث خسارات مالی و حتی جانی زیادی در جهان شده اند. از این رو، هدف غایی این مطالعه ی همدید، تبیین اندرکنش های کلیدی میان جو و محیط سطحی و به عبارتی کشف رابطه ی میان الگوی گردشی موجد بارش های سیل زا در منطقه ی مطالعاتی به منظور پیش بینی وقوع رگبارهای منجر به سیل است. بدین منظور برای تحلیل همدید بارش های موجد سیل آذرماه 1391 در جنوبغرب ایران (استان های بوشهر، خوزستان و کهکیلویه و بویراحمد)، با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی، الگوهای گردشی ایجاد کننده ی بارش های سیل زا شناسایی شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بارش های سیل زا در منطقه طی روزهای 4 تا 8 آذرماه فرود عمیقی بر شرق مدیترانه تشکیل گشته و منطقه ی مطالعاتی در نیمه شرقی این فرود که محل ناپایداری جو است قرار داشت. در عین حال، الگوهای ضخامت جو، بیانگر ریزش هوای سرد از اروپای شمالی به سمت عرض های پائین تر و گسترش هوای گرم مستقر در شمال آفریقا تا عرض 50 درجه ی شمالی است؛ در نتیجه در محل برخورد این دو توده ی هوا، ناپیوستگی جبههای دور از انتظار نیست. تحلیل الگوهای تابع همگرایی شار رطوبت نیز نشان داد که بارش های سیل زا نتیجه ی شارش رطوبت از پهنه های آبی مدیترانه و خلیج فارس بوده و دریای سرخ و دریای عرب جز منابع تقویتی محسوب گردید.
سیل بزرگترین و مهمترین بحران اقلیمی است که همهساله خسارات فراوانی به جامعه انسانی و محیطزیست او وارد میسازد. مهار کامل مخاطرات و از آن جمله سیل، امکانپذیر نیست. بلکه، تنها میتوان با مدیریت مناسب آنها، خسارت را به حداقل رساند. مدیریت مخاطرات طبیعی (سیل)، با تکیه بر رویکرد اجتماعمحور (مشارکتی)، بر این باور است که بایستی جمعیت محلی آسیبدیده بهعنوان افرادی که توانایی عمل و مشارکت دارند مدنظر قرار گیرند نه افرادی که نیازمند کمک دولت هستند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان تمایل به مشارکت و عوامل تأثیرگذار بر گرایش و رفتار روستاییان حوزه آبخیز رودخانه بشار در شهرستان کهکیلویه و بویراحمد برای بهرهگیری از روشهای نوین مدیریتی سیلاب است. روششناسی پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و شیوهی تحلیل، توصیفی ـ تحلیلی است. روش گردآوری دادهها و اطلاعات با توجه به ماهیت مطالعه، به دو صورت کتابخانهای- اسنادی و میدانی بوده است. همچنین در این پژوهش، به منظور برآورد میزان مشارکت مالی جامعه در معرض مخاطره سیل، از رویکرد تجربی انتخابی مبتنی بر سود و فایده، بر اساس کارتهای ارزشیابی استفاده شده است. متغیرهای اصلی پژوهش شامل؛ کاهش اثرات مستقیم سیلاب؛ کاهش اثرات غیرمستقیم سیلاب و حفاظت از محیطزیست رودخانه (به عنوان متغیرهای مستقل) و میزان تمایل به مشارکت مالی (به عنوان متغیر وابسته) هستند. جامعه آماری پژوهش، 754 خانوار ساکن در حوزه آبخیز رودخانه بشار است که از این تعداد، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 111 خانوار برآورد شد. اطلاعات جمعآوری شده بعد از بررسی اولیه کدگذاری شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS پردازش شدند. به منظور تحلیل یافتهها، با توجه به اهداف تدوین شده، از آزمون آماری T تک نمونهای و مدل زوجی لوجیت استفاده شده است. نتایج نشان داد که خانوارهای روستایی بر اساس تجربههای شخصی، نسبت به خطرات سیل و احتمال وقوع آن در آینده آگاهی دارند و بر این اساس مایلند بخشی از هزینه کاهش خطر سیلاب را به عنوان عمل مشارکتگرایانه برای بهرهگیری از شیوههای نوین مدیریت سیلاب بپذیرند. همچنین مشخص شد که گرایش جامعه مورد بررسی برای مشارکت در کاهش مخاطره سیل، ارتباط تنگاتنگی با عوامل اقتصادی و اجتماعی، بهخصوص وضعیت درآمد، سن جامعه و سطح سواد دارد و تصمیم گیری و رفتار آنها را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد، به طوری که میتوان گفت، رفتار جامعه تابعی از عوامل اقتصاد و اجتماعی است.
هدف اساسی این تحقیق بررسی ارتفاع لایه آمیخته با استفاده از روش وارونگی بحرانی و نقش آن در آلودگی شهر تهران می باشد. در این راستا از دادههای سال 2013 مربوط به پیمایش قائم جو برای ایستگاه مهرآباد از پایگاه دادههای اقلیمی Wyoming استفاده گردید. همچنین دادههای ساعتی عناصر آلاینده هوا شامل آلایندههای گازی CO, N2O,O3,SO2 و ذرات معلق (PM10) از مرکز کنترل کیفیت هوای تهران(AQCC) برای ایستگاههای(اقدسیه، ژئوفیزیک، پونک، شهر ری و منطقه 11) دریافت و اقدام به جداسازی روزهایی با غلظت آلودگی بالا و روزهایی با شرایط خوب بگونهای که در تمامی ایستگاههای مورد بررسی یکسان باشند، گردید. با ترسیم و تحلیل گرافهای Skew-T و براساس روش وارونگی بحرانی Heffter، از میان 100 روز همراه با وارونگی، 30 روز بحرانی تشخیص داده شد که از این میان 4 روز در دمای پتانسیل، یعنی 2 روز آلوده (6 فوریه و 16 اوت) و 2 روز پاک(9 فوریه و 5 ژوئن) انتخاب گردید. بر اساس نتایج پیمایشهای قائم جوی در نمونه های آلوده، وارونگیها در ساعات صبحگاهی از نوع تابشی بوده که مشخصه بارز آن ها، ضخامت کم و خیزآهنگ زیاد دمای پتانسیل میباشد. در حالی که در ساعات ظهر وارونگیها ناشی از فرونشینی هوا بوده و مهمترین ویژگی آنها، ضخامت زیاد و خیز آهنگ کم دمای پتانسیل میباشد. همچنین مشاهده گردید که در نمونه های پاک(فصل گرم و سرد سال) وارونگی ها در ساعات صبح و بعد از ظهر از نوع فرونشینی و شدت خیزآهنگ دمای پتانسیل مساوی بوده است. در نمونه های فصل گرم سال از نوع پاک، وارونگی مشاهده شده در ساعت صبحگاهی از نوع فرونشینی و درساعت بعدازظهر هیچ نوع وارونگی ای مشاهده نشده است.
خطر، منشاء آسیب بالقوه یا موقعیتی برای ایجاد خسارت است، بنابراین شناسایی پهنههای مواجه با مخاطرات امری لازم برای برنامهریزی محیطی یا آمایش سرزمین است. منظور از مخاطره، عموماً ویژگی های کالبدی است که منجر به حوادث غیر مترقبهمیشود.به عنوان مثال گسلهای فعال، آتش فشانها، مناطق سیل خیر و اراضی مستعد اشتعال همگی جزو مخاطرات طبیعی هستند. لذا توجه به شرایط خطرپذیری مخاطرات اقلیمی در مناطق مسکونی با توجه به جمعیتهای شهری و روستایی لازمه برنامهریزی محیطی میباشد. با توجه به این مهم در این تحقیق نخست تلاش شده است تا با استفاده از آمار ایستگاههای باران سنجی و سینوپتیک حوضههای آبریز حله و مند طی یک دوره آماری 20 ساله (1371-1390)، شاخص خشکسالی SPI در منطقه مورد مطالعه محاسبه شود. سپس از لایههای رقومی پهنه های سیلابی، مجموع متوسط بارندگی و مجموع تبخیر و تعرق سالانه برای ارزیابی پهنههای با خطر رخداد سیلاب استفاده شده است.در این راستا از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و منطق( Fuzzy)- مناطق با خطر رخداد پهنه های سیلاب و خشکسالی، و تبخیر و تعرق سالانه در سطح منطقه مورد مطالعه، پهنه بندی و شناسایی شدند. با توجه به نقشه نهایی آسیبپذیری مشخص شد که مناطق همجوار و خصوصا شهرهای واقع در کنار سواحل خلیج فارس در غرب،شمال غرب و جنوب حوضه های آبریز حله و مند دارای بیشترین آسیب پذیری بوده و مناطق شرق و شمال شرق منطقه مورد مطالعه و مراکز جمعیتی آنها، از کمترین آسیب پذیری برخوردار هستند.
دسترسی به اطلاعات لحظه ای از منطقه و موقعیت جغرافیایی آسیب دیدگان در سرعت و کیفیت امدادرسانی به سیل زدگان نقش مهمی در کاهش خسارات جانی و مالی ناشی از آن ایفا میکند. جمع آوری و پردازش اطلاعات لحظه ای سیل از قبیل وضعیت و موقعیت دقیق آسیب دیدگان با توجه به امکانات سخت افزاری مورد نیاز و اهمیت زمان به موقع پاسخ به نیاز سیل زدگان, بسیار پرهزینه, زمان بر و از جهاتی در کشور ما ناممکن می باشد. در جهت رفع این مشکل , تحقیق حاضر بر آن شده است تا از ظرفیت اطلاع رسانی خود حادثه دیدگان در سیل استفاده کرده و امکان جمع آوری و مدیریت لحظه ای دقیق اطلاعات مکانی و غیر مکانی از طریق مشارکت حادثه دیدگان سیل جهت امدادرسانی سریع و هدفمند متناسب با نیاز اعلام شده از هر حادثه دیده فراهم شود. در این تحقیق با استفاده از فناوری متن باز سیستمی طراحی شده است که بدون نیاز به نصب نرم افزار خاص و با استفاده از مرورگر, متقاضی امداد می تواند با ارسال موقعیت مکانی دقیق خود که توسط سیستم طراحی شده به صورت اتومات برداشت میشود و همچنین اطلاعات مولتی مدیای دیگر همچون عکس و اطلاعات نوشتاری, نوع کمک درخواستی و آسیب وارده را در هر لحظه به مدیران امداد و نجات اعلام کند. این اطلاعات پس از آنالیز در ژئوسرور,به صورت نقشه لحظه ای در دسترس مدیر امداد و نجات قرار دارد و میتواند در تصمیم گیری برای نقشه بندی نوع کمک و امداد برای هر نفر و هم به صورت خوشه ای برای گروهی از افراد در یک محدوده مشخص جغرافیایی استفاده شود. در طراحی سامانه از معماری واسط کاربری برای آسیبدیدگان و مدیران بخش امدادرسانی و در اجرای سامانه از نرم افزارهای متن باز، زبان های برنامه نویسی سمت سرور و سمت کاربر، ژئوسرور و استاندارد WFS برای ارائهی مکانمند درخواستهای کمک بهره گرفته شده است. نتیجه تحقیق ارائه یک سامانه تحتمرورگر بوده که در واسط کاربری, آسیبدیدگان امکان زوم خودکار بر روی موقعیت آنها و ارسال درخواست کمک شامل مشخصات فردی و نوع آسیب وارده با استفاده از زبان های PHP و SQL فراهم شده است. در واسط کاربری مدیران، درخواستهای کمک ارسال شده بصورت مکانمند و متمایز با استفاده از Openlayers و استاندارد WFS به صورت آنلاین به نمایش درمیآیند. اجرای سامانه با این متدلوژی باعث عملی شدن جمع آوری و ارسال داده های دقیق و لحظه ای و متعاقبا کاهش هزینه های جمع آوری داده های جغرافیایی و غیر جغرافیایی تا حد بسیار زیاد ، تسریع در ارسال درخواست کمک توسط آسیبدیدگان، عملکرد بهتر و تسریع در امر امدادرسانی و خوشه بندی هدفمند مکانی کمک رسانی پس از وقوع سیل می شود و این سرویس در مناطقی مانند کشور ما که ار کمبود امکانات تهیه اطلاعات لحظه ای رنج می برد از اهمیت زیادی برخوردار است.
گسترش شهرنشینی و تغییر شرایط هیدرولوژیک طبیعی آبراههها احتمال وقوع سیلاب را افزایش میدهد. تحقیق حاضر جهت پهنهبندی خطر سیلاب در محدوده شهر ایلام و تعیین محدودههای بحرانی بافت شهری در برابر سیلاب با استفاده از روش AHP و GIS صورت گرفته است. برای این منظور پارامترهای شماره منحنی، ارتفاع، فاصله از آبراهه، زمینشناسی، کاربری اراضی، جمعیت، شیب، خاکشناسی، تراکم ساختمان، بافت فرسوده و تجمع جریان به عنوان پارامترهای تأثیرگذار در خطر سیلاب شهر ایلام انتخاب و وزندهی این پارامترها در محیط نرمافزار Expert Choice انجام شد. سپس نتایج حاصل از این نرمافزار به محیط نرمافزار GIS منتقل و نقشه پهنهبندی خطر سیلاب در محدوده موردنظر تهیه گردید. نقشه پهنهبندی خطر سیلاب نشان میدهد که مناطق با خیلی خطر کم 8/0 درصد، مناطق با خطر کم 5/8 درصد، مناطق با خطر متوسط 6/49 درصد، مناطق با خطر زیاد 54/32 درصد و مناطق با خطر خیلی زیاد 56/8 درصد از مساحت حوزه آبخیز شهر ایلام را تشکیل میدهند. همچنین ناحیه مرکزی شهر بیشترین خطر و احتمال وقوع سیلاب را دارد که علت این امر تراکم زیاد جمعیت و مناطق مسکونی در این ناحیه و نزدیکی آن به مسیل و تراکم بافت فرسوده و قدیمی آن میباشد. بنابراین، با بررسی نتایج حاصل از نرمافزار Expert Choice میتوان مؤثرترین عوامل در بروز خطر سیلاب را شناسایی و با اولویتبندی آنها، راهکارهای مدیریتی را معطوف به برطرف کردن یا کاهش تأثیر این عوامل کرد.
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts
Designed & Developed by : Yektaweb