14 نتیجه برای سیلاب
قهرودی تالی، درفشی،
دوره 2، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
سیلاب اگرچه خود مخاطرهای محسوب میشود، بینظمیهایی در الگوهای آن رخ میدهد که حاکی از تغییر ماهیت آن است. بینظمیهای الگوی سیلاب که شاهدی بر کیاس یا آشوب در سیستم رخداد آن است از طریق هندسهی فرکتالی یا برخالی قابل مطالعه است. حوادث رخ داده در تغییرات مکانی سیلابها در 50 سال اخیرِ تهران حاکی از وقوع بینظمی در الگوی پراکنش سیلاب است. در این پژوهش، بر مبنای دادههای 27 ایستگاه هواشناسی در دورهی آماری 2009- 1998 و با مدل کریجینگِ تابع گوس، میزان بارش شهر تهران تهیه گردید. با روش SCS (CN) برای کاربریهای گوناگون شهر تهران، میزان شمارهی منحنی و روانآب محاسبه شد. با استفاده از متغیرهای مسیلهای طبیعی شهر، شبکههای ارتباطی، کاربری اراضی شهری، سازههای شهری، توزیع تراکم جمعیتی و شرایط ارتفاعی و مدل سلسلهمراتبی نقشهی پتانسیل خطر سیلاب در پنج رده خطر در تهران تهیه شد. همچنین، برای بررسی آشفتگی در الگوی سیلاب در تهران از دو مدل فرکتالی محیط ـ مساحت و تعداد ـ مساحت در 12 حوضهی نمونه و در ردههای آسیبپذیری استفاده گردید. بالاتر بودن میزان DAP و DP از عدد یک بیانگر افزایش کیاس یا بینظمی در الگوی خطر سیلاب شهر تهران است و این آشفتگی از رده خطر خیلی کم به سمت رده خطر خیلی زیاد افزایش مییابد. بنابراین، افزایش آشفتگی همزمان با بزرگ شدن مخاطرهی سیلاب بیانگر این است که امکان پیشبینی نحوهی گسترش سیلاب و تعیین مناطق در معرض خطر فراهم نیست.
امیر کرم، امیر صفاری، شیلا حجه فروش نیا،
دوره 2، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
با گسترش اقتصاد و خدمات اجتماعی، نیاز به کاهش مخاطرات، مهار مخاطرهها و دیگر اقدامهای مهم و مدیریتی برای تهیهی برنامهها و پیگیری طرحهای آسیبپذیری فزنی یافته است. در حوزهی پیشگیری، اتخاذ تدابیر و برنامهریزی مستلزم داشتن اطلاعات صحیح از مناطق و شناخت وضعیت موجود است. از این رو، مطالعه و پژوهش در زمینهی کاهش خطرپذیری و شناخت تهدیدهای موجود در منطقهی ارنگه ضروری به نظر میرسد. این منطقه یکی از مناطق با جاذبههای توریستی حوضهی آبریز کرج است. در اغلب موارد فرایندهای ژئومورفیکی، که با سیستمهای رودخانهای ایجاد میشوند، سبب بروز مخاطرات محیطی در محیطهای انسانی و طبیعی میگردند. در این مقاله، مخاطرههای ناشی از فرایندهای ژئومورفیک رودخانهای به خصوص مخاطرات ناشی از طغیان آب و سیلاب بررسی، تحلیل و برآورد شده و دبی حداکثر سیلاب برای ارنگه و زیر حوضههای آن نیز محاسبه گردیده است. هدف از این تحقیق مشخص کردن نواحی دارای بیشترین خطر سیلاب است. در این پژوهش، بر اساس مطالعات هیدروژئومورفولوژیک و برآورد دبی زیر حوضهها، محدودههایِ دارای بیشترین خطرسیلاب مشخص شدهاند. بدیهی است که نتایج حاصل از این مطالعه سبب توانمندسازی سیستم مدیریت بحران در فاز قبل از بحران میگردد و میتواند به برنامهریزی و مدیریت منابع طبیعی، گردشگری و کالبدی منطقه کمک کند. بنابراین، اهمیت پرداختن به این مسئله ضروری به نظر میرسد.
هما درستکار گل خیلی، یداله یوسفی، مهدی رمضانزاده لسبوئی، همتاله رورده،
دوره 2، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
برنامههای کاهش و پیشگیری از بروز فجایع از جمله سیاستهایی است که کشورها برای افزایش توان و ظرفیت جامعهشان در برابر بلایا، بهدنبال آن هستند. سیلاب از جمله مخاطراتی است که در سالهای اخیر خسارات زیادی در مناطق مورد مطالعه بر جای گذاشته است. با توجه به اینکه نمیتوان از وقوع رخداد سیلاب جلوگیری کرد، ولی میتوان با ارزیابی نقاط تابآور و آسیبپذیر در برابر خطرات احتمالی، تا حدّ زیادی اثرات ناشی از سیلاب را کاهش داد. هدف از انجام این تحقیق، سنجش میزان تابآوری و شناسایی نقاط قدرت و ضعف روستاهای تحتتأثیر سیلاب در حاشیهی نکارود است که بر اساس نمونهگیری تصادفی 8 روستا از بین روستاهایی که تحت تأثیر سیلاب در سالهای اخیر بودهاند، انتخاب شدند. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و ماهیت آن کاربردی است. بر این اساس برای ارزیابی تابآوری روستاهای مذبور، از چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و نهادی بر اساس مدل مکان محور (DROP) استفاده گردید. در مرحلهی بعد اطلاعات مورد نیاز از خانوارهای روستاهای نمونه در قالب پرسشنامه، جمعآوری و بعد از کدگذاری در SPSS مورد پردازش قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد که سکونتگاههای مورد مطالعه در شرایط متفاوتی از نظر تابآوری قرار دارند. با در نظر گرفتن هر چهار بعد تابآوری، مشخص گردید که روستای زرندین سفلی با بیشترین نمره میانگین در رتبهی اول از لحاظ تابآور بودن در برابر مخاطرهی سیل قرار دارد. روستاهای کوهسارکنده و زرندین علیا در جایگاههای بعدی هستند. با توجه به نتایج بدست آمده، روستای گلبستان با کمترین میانگین رتبهی آخر را از نظر میزان تابآوری بدست آورده است.
حامد عباسی، سیامک شرفی، زهره مریانجی،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
انسان از ابتدای حیات خود دائما با تهدید های ژئومورفیک مواجه بوده و این مخاطرات، خسارات جانی و مالی را در زیستگاههای انسانی و به ویژه در شهر ها برای جوامع انسانی به دنبال داشته است. امروزه شهرها در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات ژئومورفیک قرار دارند، که شهرهای استان لرستان واقع در رشته کوههای زاگرس نیز از این قضیه مستثنی نیستند. هدف از این تحقیق پهنه بندی و شناسایی پهنه های پرخطر ژئومورفیک در مناطق شهری استان لرستان با استفاده از روش توصیفی- تحلیل و تجربی می باشد. در روش توصیفی داده ها و اطلاعات مورد نیاز از منابع و سازمانهای مختلف تهیه شد. در روش تحلیلی عوامل موثر در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک زلزله، سیل، زمین لغزش و روانگرایی و تلفیق آنها جهت تهیه نقشه مخاطرات ژئومورفیک با استفاده از تحلیل های مکانی GIS و مدل های AHP و منطق فازی انجام گرفت. ابتدا پارامترهای موثر در رخداد هر یک از مخاطرات شناسایی و پس از استانداردسازی پارامترها با استفاده از توابع کاهشی و افزایشی منطق فازی و وزن دهی به پارامترها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، پهنه های پرخطر در شهرها شناسایی شد. نتایج نشان داد که اکثر شهرهای استان لرستان به دلیل عبور رودخانه های اصلی از محدوده شهرها، در معرض خطر سیلاب قرار دارند. هم چنین مشخص شد که شهرهای واقع در غرب استان در معرض خطر سیلاب و شهرهای شرق استان در معرض خطر زلزله و رخدادهای ژئومورفیک ناشی از زلزله مانند زمین لغزش و روانگرایی قرار دارند.
نورالدین رستمی، یونس کاظمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
گسترش شهرنشینی و تغییر شرایط هیدرولوژیک طبیعی آبراههها احتمال وقوع سیلاب را افزایش میدهد. تحقیق حاضر جهت پهنهبندی خطر سیلاب در محدوده شهر ایلام و تعیین محدودههای بحرانی بافت شهری در برابر سیلاب با استفاده از روش AHP و GIS صورت گرفته است. برای این منظور پارامترهای شماره منحنی، ارتفاع، فاصله از آبراهه، زمینشناسی، کاربری اراضی، جمعیت، شیب، خاکشناسی، تراکم ساختمان، بافت فرسوده و تجمع جریان به عنوان پارامترهای تأثیرگذار در خطر سیلاب شهر ایلام انتخاب و وزندهی این پارامترها در محیط نرمافزار Expert Choice انجام شد. سپس نتایج حاصل از این نرمافزار به محیط نرمافزار GIS منتقل و نقشه پهنهبندی خطر سیلاب در محدوده موردنظر تهیه گردید. نقشه پهنهبندی خطر سیلاب نشان میدهد که مناطق با خیلی خطر کم 8/0 درصد، مناطق با خطر کم 5/8 درصد، مناطق با خطر متوسط 6/49 درصد، مناطق با خطر زیاد 54/32 درصد و مناطق با خطر خیلی زیاد 56/8 درصد از مساحت حوزه آبخیز شهر ایلام را تشکیل میدهند. همچنین ناحیه مرکزی شهر بیشترین خطر و احتمال وقوع سیلاب را دارد که علت این امر تراکم زیاد جمعیت و مناطق مسکونی در این ناحیه و نزدیکی آن به مسیل و تراکم بافت فرسوده و قدیمی آن میباشد. بنابراین، با بررسی نتایج حاصل از نرمافزار Expert Choice میتوان مؤثرترین عوامل در بروز خطر سیلاب را شناسایی و با اولویتبندی آنها، راهکارهای مدیریتی را معطوف به برطرف کردن یا کاهش تأثیر این عوامل کرد.
معصومه غلامی، عزت اله قنواتی، علی احمدآبادی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
دشتهای سیلابی و مناطق مجاور رودخانهها به دلیل شرایط خاص خود همواره در معرض خطرات ناشی از وقوع سیلابها قرار دارند. در حوضه رودخانه کن از بسیاری از اراضی مسکونی و زراعی در فاصله بسیار کمی از بستر رودخانه قرار دارند. با توجه به اینکه پاییندست حوضه با رشد سریع ساخت و ساز مواجه است، فعالیتهای انسانی و تغییر کاربری اراضی در این منطقه، سیکل هیدرولوژیکی و تولید رواناب را به شدت متاثر ساخته است. در این تحقیق ، سطوح سیل گیر در دوره بازگشت های 2 تا20 ساله در بازهای به طول20 کیلومتر از بستر رودخانه کن با استفاده از مدل HEC-RAS و الحاقیه HEC-geoRAS تعیین گردیده است. به این منظور از نقشههای رقومی 1:25000 و DEM 10 متری، آمار دبی ایستگاه سولقان، ویژگیهای مورفولوژی بستر و مقاطع عرضی استفاده شده است. در نهایت داده ها به نرم افزارHEC-RAS وارد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از تعیین حدود سیلگیری در دوره بازگشتهای گوناگون در هر مقطع عرضی، نتایج به محیط Arc GIS وارد و از این طریق خروجی نقشههای پهنهبندی سیلاب به دست آمده است. نقشه زمینشناسی و مشاهدات میدانی نشان داده است که عامل اصلی تفاوت عرض دره در محدوده مورد مطالعه مربوط به جنس سنگها میباشد. نتایج حاصل از خروجی مدل هیدرودینامیکی نشان میدهد که در بالادست رودخانه افزایش دبی به شکل افزایش ارتفاع سطح آب بوده و گسترش عرضی کمتری در سطوح سیلابگیر به چشم میخورد. اما در بخشهای میانی و کم شیب پایین دست رودخانه به علت کاهش ارتفاع سطح آب، رودخانه دارای گسترش جانبی بیشتری بوده و پهنههای سیلگیر در این بخشها نسبت به بالادست رودخانه دارای وسعت بیشتری میباشند. همچنین به ازای دوره بازگشتهای طولانیتر میزان دبی و ارتفاع سطح آب افزایش یافته و پهنه سیلابی نیز از وسعت بیشتری برخوردار بوده است.
کمال امیدوار، مهدی محمودآبادی، پریسا شمس، محبوبه امیری اسفندقه،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
به علت اینکه مکانیسم حرکات واچرخندی میل به نزول و فرونشینی هوا میباشد لذا تاثیر این حرکات و موقعیت قرارگیری انها در وقوع ریزشهای سیلابی قابل توجه میباشد. بدین منظور در این مقاله بارشهای سیلابی دو دهه گذشته استان کرمان مورد بررسی و دو مورد از شدیدترین انها انتخاب شد. به علت تاکید این مقاله بر استان کرمان ابتدا با استفاده از شاخص آماری توزیع گامبل تیپ 1، بارش سنگین برای هر یک از ایستگاههای استان محاسبه گردید. سپس ویژگیهای ترمودینامیک بارشهای مورد نظر با استفاده از دادههای رادیوسوند و نمودار اسکیوتی ایستگاه کرمان مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل این سیلابها از دادههای روزانه بارش 10 ایستگاه سینوپتیک استان و نقشههای فشار سطح دریا و سطوح 850، 500 و 300 هکتوپاسکال استفاده گردید. سپس آرایش الگوی همدید و روند آن در نقشههای هوا، طی یک دوره انتخابی 3 روزه بررسی شد. نتایج مطالعه نشان میدهد که عامل اصلی ایجاد بارشهای سیلابی در منطقه مورد مطالعه، تقویت فرود شرق مدیترانه در تروپوسفر میانی است لذا زمانی که با حرکت رو به پایین سامانه ناوه قطبی همراه باشد به سمت عرضهای پایینتر منتقل شده، در نتیجه سامانههای غربی با حرکت خود از روی آبهای گرم جنوبی، رطوبت زیادی را کسب کرده و سبب ریزش بارشهای سنگین و قابل توجهی در منطقه میگردد. همچنین نکته قابل توجه در وقوع بارشها وجود حرکات واچرخندی شدید بر روی ابهای جنوبی و بویژه دریای عمان میباشد که سبب تزریق هر چه بیشتر رطوبت به نواحی داخلی کشور شده و شرایط لازم را برای وقوع اینگونه بارشها فراهم مینماید.
خهبات درفشی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
در نظر نگرفتن عاملهای طبیعی در آمایش سرزمین، تجاوز و تخریب مرفولوژی طبیعی در نتیجه فعالیتهای شهرسازی و متعاقباً برهم زدن سیستم زهکشی شهری، سیلابهای غیرقابل پیشبینی و مختل کننده شهر تهران را درپی دارد. این سیلابهای شهری بر اساس میزان تغییر یا تخریب مسیلهای طبیعی شهر، چگونگی اجرای شبکههای ارتباطی، نوع کاربریهای اراضی، تراکمهای مختلف سازههای شهری و یکسان نبودن توزیع تراکم جمعیتی در سطح شهر و حتی سطح زندگی اجتماعی - اقتصادی محلههای شهری، رفتار پیچیدهای در کلانشهر تهران دارند. در این پژوهش، نقشه ریسک بهعنوان شاخصی جهت تعریف این پیچیدگی از ترکیب نقشههای مخاطره و آسیبپذیری سیلاب کلانشهر تهران در پنج رده ریسک خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تهیه گردید. جهت تحلیل تغییرات میزان ریسک، حوضه های هیدرولوژیک شهر تهران با ArcHydro استخراج و 12 حوضه نمونه انتخاب شد. نقشه مخاطره سیلاب با استفاده از متغیرهای کاربری اراضی، شبکههای ارتباطی، درصد سطح زیربنای مسکونی، پلها، ارتفاع، شیب و تراکم شبکه آبراهه تهیه شده و بلوکهای با بافت فرسوده، تراکم جمعیت، کاربری اراضی، پل، شیب و تراکم شبکه آبراهه بهعنوان متغیرهای مؤثر در آسیبپذیری ناشی از سیلاب بهکار گرفته شدند. استفاده از این متغیرها در تهیه نقشههای ذکر شده از طریق تعریف رابطهها و اولویتبندی هر یک در ارتباط با پتانسیل خطر و آسیبپذیری و روش AHP انجام شد. در ادامه بر مبنای متوسط وزنی ریسک سیلاب و تحلیل عاملی، مؤلفههای اصلی تغییرپذیری ریسک سیلاب بین 12 حوضه نمونه استخراج شد. نتایج تحلیل عاملی بر مبنای شاخص متوسط وزنی ریسک سیلاب و متغیرهای مؤثر در آن، چهار مؤلفه تأثیرگذار را در تغییرات فضایی ریسک در سطح حوضههای 12 گانه نمونه نشان داد. مؤلفه اول با توجیه 31/8 درصد از مجموع واریانس عاملها و با مقدار ویژه 0/788 (ارتباط ریسک سیلاب با متغیرهای مستقل) بهعنوان مؤلفه اصلی در تغییرات ریسک سیلاب بین حوضههای، متغیرهای بافت فرسوده، تراکم جمعیت و درصد سطح زیربنای مسکونی را بهعنوان عاملهای تغییرپذیری ریسک سیلاب بین حوضههای نمونه معرفی میکند؛ این مؤلفه با هر سه متغیر بهصورت قوی مثبت مرتبط میباشد. این بافتها بهدلیل اینکه زهکشی مناسبی ندارند و همچنین شبکههای مسیل در این مناطق عمدتاً در بخش زیرین شهر قرار گرفتهاند، باعث پدیده تشدید آبگرفتی و حتی گاهی اوقات شروع سیلاب میشوند.
دکتر فریبا اسفندیاری درآباد، صدیقه لایقی، دکتر رئوف مصطفی زاده، خدیجه حاجی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
پهنهبندی خطر سیل در واقع ابزار اساسی برای مدیریت کاهش خطرات سیل است و وسیلهای قانونی در دست دولت و مسئولان برای کنترل و مدیریت کاربری اراضی و برنامههای توسعه همزمان با کاهش خطرهای سیل و حفاظت محیطزیست است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تعیین پهنههای خطر وقوع سیلاب در حوضه آبخیز قطورچای با استفاده از فرآیند تحلیل شبکهای (ANP) میباشد. سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، تصاویر ماهوارهای، دادههای ایستگاه سینوپتیک، فرآیند تحلیل شبکه و روش تلفیق لایهها، پتانسیل سیلخیزی حوضه آبخیز قطورچای مدلسازی شده است. نقشه نهایی خطر سیلخیزی بر پایه ترکیبی از عوامل و عناصر اقلیمی و فیزیکی شامل عوامل کاربری اراضی، زمینشناسی، پوششگیاهی، توپوگرافی، شیب و قابلیت اراضی تهیه شد. وزن هر یک از معیارها با روش ANP و جهت مدلسازی فضایی و تلفیق لایهها برای تهیه نقشه پتانسیل سیلخیزی از روش WLC استفاده گردید. نتایج حاصل از پهنهبندی ریسک سیلخیزی نشان داد که لایه Qal از زمینشناسی، شیبهای کمتر از 3 درصد، واحد تیپهای اراضی خاک 5، 6 و7 و همچنین فقر پوششگیاهی بهعنوان پهنههای سیلابی شناسایی شدند. نتایج بهدست آمده از مدل تحلیل شبکهای بیانگر این واقعیت است که بخشی از حوضه تحتتأثیر خطر وقوع سیلاب با پتانسیل بسیار بالا قرار دارد، که بهطور عمده در پاییندست حوضه واقع شده است. بدین سبب شبکههای رتبه 3 و 4 بهعنوان پهنههای سیلخیز و نواحی هدایت کننده سیلاب به نواحی پاییندست میباشند. همچنین شبکههای رودخانهای رتبه 5 و بالاتر در محدوده سیلابدشتها و یا پایاب رودخانهای قرار دارند و معمولاً دارای سیلابهای سطحی و گسترده هستند. لذا نواحی مستعد سیلاب و ارائه راهکارهای مؤثر بهمنظور مدیریت سیلاب یکی از اقدامات اساسی در کاهش خسارت ناشی از سیلاب است.
آقای چنگیز سراوانی، دکتر غلامحسین عبداله زاده، دکتر محمد شریف شریف زاده، دکتر خلیل قربانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
یک جنبه کلیدی مدیریت ریسک سیل، آگاهی از آسیبپذیری نظامهای اجتماعی در سطح محلی است. هدف این تحقیق ارزیابی آسیبپذیری خانوارهای روستایی به ریسک سیل در چارچوب مدیریت ریسک سیل است. اطلاعات لازم از نمونهای شامل 194 و 191 نفر از سرپرستان خانوارها در 20 روستای شهرستانهای آققلا و گمیشان که در سال 1398 در معرض ریسک سیل قرار گرفته بودند، جمعآوری شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای بود که شامل متغیرهایی برای سنجش سه مؤلفه آسیبپذیری، شامل در معرض خطر سیل قرار گرفتن، حساسیت به خطر سیلاب و ظرفیت سازگاری برای بازیابی خود از تخریبهای سیل بود. بر اساس این چارچوب، شاخصهای مناسب برای ارزیابی آسیبپذیریهای خانوارهای روستایی تدوین و شاخص ترکیبی آسیبپذیری محاسبه شد. نتایج محاسبه شاخص ترکیبی سه مؤلفه آسیبپذیری در دو شهرستان آققلا و گمیشان نشان داد که طیف وسیعی از شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و محیطی میتواند بر سنجش آسیبپذیری خانوارها به سیل مورد استفاده قرار گیرد. محاسبات در سطح روستاهای منطقه بیانگر این بود که در هر دو شهرستان، دو مؤلفه در معرض بودن و حساسیت که نشاندهنده آسیبپذیری بیشتر به سیل هستند از مقدار میانگین بیشتر هستند. از طرفی، مؤلفه سازگاری که نشاندهنده آسیبپذیری کمتر به سیل است، در هر دو شهرستان از مقدار میانگین کمتر بود. نتایج مقایسه مؤلفههای آسیبپذیری و همچنین شاخص آسیبپذیری کل در بین روستاهای دو شهرستان آققلا و گمیشان نشان داد که روستاهای شهرستان آققلا هم در معرض بیشتر سیل قرار دارند و هم آسیبپذیری بیشتر از وقوع سیل دارند. با توجه به موقعیت جغرافیایی روستاهای آققلا که زمان رسیدن سیلاب از بالادست زودتر برای آنها اتفاق میافتد احتمالا این نتیجه منطقی به نظر میرسد. در نهایت برخی راهبردهای کاهش آسیبپذیری خانوارها به خطر سیلاب با توجه به یافتهها پیشنهاد شد.
امید اشک ریز، فاطمه فلاحتی، امیر حسین گرکانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
رشد سکونتگاه ها و افزایش فعالیتهای انسانی در دشت های سیلابی به ویژه حاشیه رودخانه ها و مکانهای مستعد سیل، میزان خسارت ناشی از این مخاطره را افزایش داده است. از این رو تعیین گستره سیلاب در راستای برنامه ریزی های کاهش خطر، آمادگی و پاسخ و بازیابی و بازتوانی پس از این مخاطره از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مطالعه حاضر از الگوریتم های متداول یادگیری ماشین و طبقه بندی تصاویر سنتینل2 جهت تولید نقشه های پوشش اراضی، آشکارسازی پهنه های سیلابی و تعیین مساحت اراضی تحت خسارت سیلاب فرودین1398 شهرستان آق قلا استفاده شد. همچنین به منظور بررسی و افزایش دقت الگوریتم ها، سه شاخص طیفی نرمال شده پوشش گیاهی(NDVI)، پهنه های آبی(MNDWI) و اراضی ساخته شده (NDBI) با تصاویر مورد استفاده ترکیب شدند. پارامترهای مختلف تنظیم هر یک از الگوریتم ها به منظور تعیین تأثیر آنها بر دقت طبقه بندی و جلوگیری از کسب نتایج خوشبینانه ناشی از همبستگی مکانی میان نمونه های آموزشی و آزمایشی، با روش اعتبارسنجی متقابل مکانی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که ترکیب شاخص های طیفی منجر به افزایش دقت کلی الگوریتم ها شده و به منظور تولید نقشه های پوشش اراضی، الگوریتم جنگل تصادفی با دقت 83.08 درصد بدلیل استفاده از روش یادگیری جمعی از دقت و تعمیم پذیری بالاتری نسبت به سایر الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان و شبکه عصبی با دقت به ترتیب 79.11 و75.44 درصد برخوردار است. پس از مشخص شدن دقیق ترین الگوریتم، نقشه پهنه های سیلابی با استفاده از الگوریتم جنگل تصادفی در دو کلاس اراضی آبی و غیر آبی تولید گردید و دقت کلی الگوریتم در بهینه ترین پارامترها و با ترکیب شاخص طیفی(MNDWI) 93.40 درصد بدست آمد. سپس با همپوشانی نقشه های پوشش اراضی و پهنه های سیلابی، سطح اراضی ساخته شده و اراضی زراعی و فضاهای سبز تحت خسارت سیلاب به ترتیب 4.2008 و 41.0772 کیلومتر مربع برآورد گردید.
کاوه قهرمان، محمدعلی زنگنه اسدی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
خسارات ناشی از سیلاب در سرتاسر جهان باعث شده است تا از این رخداد طبیعی به عنوان یکی از مهمترین بلایای طبیعی نیز یاد شود. امروزه همراه با پیشرفت فناوری، انسان قادر است مناطق مستعد سیلاب را تعیین و از جنبههای گوناگون مورد بررسی قرار دهد. در این تحقیق با بهرهگیری از تصاویر راداری ماهواره سنتینل-1 و روش آستانهگذاری Otsu، مناطق سیلزده و مستعد سیلاب با توجه به سیلابهای فروردین ماه 1398 در محدوده رودخانه کشکان تعیین گردید. حدود آستانه Otsu در این حقیق، در نرم افزار متلب محاسبه شدند. همچنین مراحل پیشپردازش و پردازش تصاویر راداری در نرم افزار SNAP صورت گرفت. براساس نتایج، میانگین بارش روزانه معادل 46/47 میلیمتر باعث شده تا 51/6 درصد از منطقه مورد مطالعه در کلاس مناطق سیلزده قرار بگیرد، این در حالی است که با حدود 31 میلیمتر بارندگی، 69/3 درصد از منطقه در کلاس سیلزده قرار گرفته است. همچنین نتایج نشان داد که محل پیچانرودها از مهمترین مناطق مستعد سیلاب در مسیر رودخانه کشکان به شمار میروند. حفظ حریم رودخانه و عدم ساختوساز و فعالیت انسانی در مناطق مئاندری میتواند حجم خسارات ناشی از سیلاب را کاهش دهد. یافتههای تحقیق نشان داد که تصاویر راداری ابزاری مفید و قدرتمند در تعیین مناطق سیلزده خصوصاً برای بررسیهای سریع و نزدیک به زمان وقوع پدیده (Near Real Time) هستند.
علیرضا خسروی، مهدی اژدری مقدم، سید آرمان هاشمی منفرد، حمید نظری پور،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
نقشههای خطر سیلاب یکی از ابزارهای سودمند در جهت مدیریت این مخاطره در حوضه آبریز و کاهش اثرات آن است. در حوضه بلوچستان جنوبی و حوضه آبریز رودخانه کهیر، باتوجه به وجود دو رژیم بارشی زمستانه و تابستانه، وقوع سیلابهای ناگهانی امری اجتنابناپذیر است که باتوجه به استقرار جوامع روستایی و سکونتگاهها در نواحی مستعد وقوع سیلاب، هرساله موجب واردآمدن خسارات فراوان به جمعیت آسیبپذیر منطقه میگردد. در راستای پهنهبندی خطر سیلاب، دادههای اقلیمی، هیدرولوژیک، پوشش زمین و توپوگرافی حوضه از منابع معتبر تهیه و باتوجهبه مطالعات علمی، دوازده متغیر تأثیرگذار بر بروز خطر سیلاب در قالب پنج مؤلفه اصلی (هیدرولوژیک، پوشش گیاهی، پوشش زمین، اقلیمی و توپوگرافی)، جمعآوری گردید. با استفاده از دو روش همپوشانی فازی و وزنی و امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه متغیرها و مؤلفهها پس از طبقهبندی مجدد و فازیسازی با عملگرهای مناسب تهیه شد. نتایج نشان داد که روش همپوشانی فازی باتوجه به منطق حاکم بر آن، قدرت تمایز بهتری از مناطق مستعد وقوع سیلاب دارد و میتواند به ریز پهنهبندی خطر وقوع سیلاب، کمک نماید. با مقایسه نتایج حاصل از دادههای واقعی وقوع سیلاب دیماه ١٣٩٨ حاصل از تصاویر ماهواره سنتینل 2، صحت نتایج روش فازی به طور نسبی مورد تأیید قرار گرفت. با ملاحظه تمرکز سکونتگاهها در پیرامون آبراهه اصلی و ضعف زیرساختها، مناطق جمعیتی قابل توجهی در معرض بالقوه خطر سیل قرار دارند.
سیده فاطمه حسینی، محمد همتی، مهتاب جعفری، علیرضا استعلاجی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
سیل یکی از مخربترین مخاطرات آب و هوایی در سراسر جهان است. وقوع مکرر سیلابهای شهری بر امنیت عمومی شهری تأثیر گذاشته و توسعه پایدار اقتصاد اجتماعی را محدود کرده است. پژوهش حاضر با هدف تهیه نقشه پهنهبندی شدت سیلخیزی و تحلیل ارتباط آن با پوشش گیاهی در شهرستان قیروکارزین در استان فارس انجام گرفته است. بدین منظور در ابتدا پس از مرور منابع مختلف، با معرفی پنج معیار موثر در وقوع سیلاب که تکرار آنها در سایر تحقیقات در این زمینه فراوانی بیشتری داشت، عوامل ارتفاع، شیب، فاصله از رودخانه، شاخص توپوگرافیک و ارتفاع رواناب به عنوان عوامل موثر انتخاب شده و با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکهای در نرم افزار سوپردسیژن وزندهی و سپس با روش مجموع ساده وزنی نقشه نهایی بدست آمده است. درهمین راستا تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر لندست در سالهای 2000 و 2021 و شاخص NDVI بدست آمده است. نتایج نشان داد اثرگذارترین معیار شاخص توپوگرافیک بوده است و شهرستان قیروکارزین در پنج پهنه خیلیکم، کم، متوسط، زیاد و خیلیزیاد از نظر خطر وقوع سیلاب قرار داشته است، در این میان 8/1849 کیلومتر مربع (8/54 درصد) از شهرستان قیروکارزین در پهنه با خطر سیلاب زیاد و خیلیزیاد قرار دارد. همچنین تحلیل تغییرات پوشش گیاهی نشان داد با وجود توسعه کشاورزی و باغی و منتج از آن بهبود نسبی مقادیر متوسط شاخص NDVI، در محدودههای اراضی بالادست حوضههای آبخیز این شهرستان، پوشش گیاهی اراضی جنگلی و مرتعی کاهش چشمگیری داشته است و در نهایت اثرات این مساله منجر شده است تا مناطق سکونتگاهی و اراضی کشاورزی و باغی در سال 2021 نسبت به سال 2000، با درصد فراوانی بیشتری در پهنههای با پتانسیل سیلخیزی بالا واقع شوند، این مساله میتواند موید این امر باشد که حفاظت کاربری اراضی حوزه بالادست متناسب با سیاست حفظ پوشش موجود و توسعه پوششهای گیاهی با استفاده از گیاهانی که ارزش حفاظت خاک بالایی را دارند، میتواند تا چه حد در تخفیف و فرونشانی سیلاب اراضی پاییندست نقشآفرین باشد.