چکیده
پژوهش دربارهی سوانح بزرگ طبیعی و سوانح ناشی از فناوریها به موضوعی مهم در جغرافیا و کاربرد آن تبدیل شده است. امکان تحلیل پیچیدگی مسئله در رویکرد سیستمی و در نگاه جامعگرای به جغرافیای نظری و کاربردی و جامع بودن جغرافیای طبیعی و انسانی محقق است. با توجه به اینکه نوسانات سطح آب دریای خزر از جمله در منطقهی ساحلی بابلسر حتی در مقیاس دههای بسیار سریع اتفاق میافتد، رعایت عنصر ایمنی در سایهی مدیریت یکپارچه ساحلی با تعیین حریم دریا در این سواحل امکانپذیر خواهد بود که جغرافیا و، بهویژه، ژئومورفولوژی یکی از ارکان اصلی در این نوع از مدیریت سواحل است. تعیین حریم نوسانات تراز آب دریا، که باعث تغییرات مورفولوژیکی در سطح زمین و وارد آمدن خساراتی به تأسیسات انسانی میشود، ضرورت اجرای این پژوهش را در قالب بررسی نقش شاخصهای ژئومورفولوژیکی در ساخت و ساز منطقه ساحلی شهرستان بابلسر بهخوبی روشن میسازد. در این پژوهش، از شاخص آسیبپذیری سواحل (CVI) به منزلهی شاخص ژئومورفیک تأثیرگذار در ساخت و ساز منطقهی ساحلی بابلسر استفاده شد. ابتدا با استفاده از دادههای توپوگرافی (مدل رقومی ارتفاع ده متری) و با توجه به نوسانات تراز آب دریای خزر، محدودهی حایل عمودی اولیه و ثانویه در اراضی شهرستان تعیین شد. محدودهی حایل عمودی اولیه شامل اراضی است که در ارتفاع پایینتر از 7/24- متر قرار دارند و محدودهی حایل عمودی ثانویه اراضی را با ارتفاع بین 7/24- تا 5/23- متر شامل میشود. در ادامهی همین بحث و در داخل اراضی محدودهی حایل عمودی اولیه و ثانویه، شاخص آسیبپذیری ساحل بر مبنای پنج پارامتر ارتفاع، شیب، لندفرم ژئومورفولوژی، کاربری اراضی و فاصله از جاده در دو زیرشاخص با منشأ طبیعی و با منشأ انسانی اجرا گردید. با توجه به شاخص آسیبپذیری ساحل بر مبنای متغیرهای طبیعی (NCVI)، انسانی (HCVI) و شاخص آسیبپذیری نهایی (TCVI)، بخشهای وسیعی از سواحل شهرستان بابلسر (بهویژه در محدودههای شهری بابلسر و فریدونکنار) در طبقات با درجههای آسیبپذیری بالا و بسیار بالا قرار میگیرند.