13 نتیجه برای شهر تهران
موسی کمانرودی کجوری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
وقوع تخلفات ساختمانی یکی از مهمترین آسیبهای توسعهی فضایی-کالبدی کلانشهر تهران در دو دههی اخیر بوده است. این پژوهش در پاسخ به این سؤال اساسی صورت گرفت که وضعیت و زمینههای وقوع تخلفات ساختمانی و تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلانشهر تهران در دهههای 1370 و 1380 چه بوده است؟ این پژوهش از نوع شناختی است که به روش کیفی و تفسیری انجام شده است. هدف پژوهش شناخت، توصیف و تفسیر وضعیت و زمینههای وقوع تخلفات ساختمانی و تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلانشهر تهران است. جامعهی آماری این پژوهش، کل ساخت و سازها در محدودهی مناطق بیست و دوگانه کلانشهر تهران است. دادهها و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانهای و اسنادی جمعآوری شده است. برای توصیف و تفسیر دادهها و اطلاعات این پژوهش از آمار توصیفی و برای نمایش یافتههای آن از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، تخلفات ساختمانی بسیاری در دهههای 1370 و 1380 در کلانشهر تهران بهوقوع پیوسته است، به طوری که به ازای هر پروانه ساختمانی صادره در این کلانشهر در سالهای 1376 تا 1387، حدود 5/3 مورد تخلف ساختمانی در دبیرخانهی کمیسیونهای مادهی صد قانون شهرداری به ثبت رسیده است. بیشترین حجم (مساحت) این تخلفات در این دوره در مناطق یک تا پنج کلانشهر تهران رخ داده است که ارزش و تراکم مازاد ساختمانی بیشتر دارد. کسب درآمد و فروش تراکم مازاد ساختمانی مهمترین زمینههای ارتکاب این تخلفات در این کلانشهر است. مغایرت گسترش سطح و سرانه بنای مسکونی و کاربریهای تجاری و نظامی و تعداد جمعیت با طرح جامع از مهمترین تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلانشهر تهران در این دوره است.
علی ساعی، سید علی بدری، نسرین کاظمی، فائزه تاجیک،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
گروههای گوناگون جامعه میتوانند نقش بسیار مهمی در مدیریت بحران ایفا کنند. کشورهایی آسیبپذیریِ کمتری خواهند داشت که قشرهای مختلف مردم به صورت مستقیم در فعالیتهای کاهش خطر شرکت کنند و هر کدام توانمندیهای خود را برای درک و پاسخ به سوانح متفاوت به عرضه گذارند. بنابراین، با توجه به نقش مشارکت زنان در فرایند مدیریت بحران، شناسایی مؤلفهها و تحلیل بر این امر میتواند زمینهساز حضور مؤثر آنان گردد. شناخت این مؤلفهها میتواند زمینهساز تبدیل گروه از قشری آسیبپذیر به قشری توانمند، فعال و مؤثر باشد. از این رو، تحقیق به شیوهی پیمایشی با تکمیل پرسشنامه به استخراج این عوامل پرداخته است. برای تکمیل دادهها از روش نمونهگیری تناسبی استفاده شد و دادهها با روش تحلیل عاملی بررسی گردید. با استفاده از این روش دادهها و متغیرها مورد نظر خلاصه شد و مؤثرترین عوامل در این مشارکت تعیین گردید. این عوامل شامل دانش مدیریت بحران، عوامل فرهنگی و جنستی، تقدیرگرایی، احساس قدرت و اعتماد به نفس بود که نتایج در این چهار بعد با استفاده از تحلیل عاملی بررسی شد. در بخش دانش مدیریت بحران مقدار KMO معادل 74/0 بود و مجموع متغیرهای این بخش در چهار عامل 42/67 درصد از تغییرپذیری (واریانس) متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO در بخش احساس قدرت و اعتماد به نفس 72/0 بود و متغیرهای این بخش نیز با چهار عامل 27/65 درصد از تغییرپذیری متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO تقدیرگرایی معادل 599/0 بود و این بخش با چهار عامل توانست 56/59 درصد از تغییرپذیری متغیرها را تبیین کند. سرانجام، مقدار KMO هنجارهای فرهنگی- اجتماعی معادل 71/0 است و 52/70 درصد از تغییرپذیری متغیرها از طریق پنج عامل در این بخش تبیین شده است.
امیر صفاری،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینلغزش نوعی حرکت دامنهای است که نهتنها ساختارهای انسانی مثل جادهها، خطوط راهآهن و مناطق مسکونی را تحت تأثیر خود قرار میدهد، بلکه تلفات جانی را هم در پی دارد. در این پژوهش، دادههای لغزشی و شیب در حوضههای کوهستانی کلانشهر تهران به منظور تهیهی نقشهی پهنهبندی خطر زمینلغزش و بررسی آسیبپذیری مناطق توسعهیافته در پهنههای پرخطر تحلیل شده است. این پهنهبندی با استفاده از تلفیق مدلهای تصمیمگیری چند معیاره در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از 8 عامل کمی و کیفی به منزلهی عوامل مؤثر در وقوع حرکات لغزشی منطقه انجام شد. وزندهی به معیارهای مورد نظر از دو روش مدل نسبت فراوانی و مدل تحلیل سلسلهمراتبی صورت گرفت. بعد از این مرحله، فازیسازی معیارهای مؤثر در وقوع زمینلغزشهای منطقهی مطالعه، نقشههای پهنهبندی خطر زمینلغزش با عملگرهای جمع فازی، ضرب فازی و گامای فازی با لانداهای 8/0 و 9/0 تهیه گردید. با انطباق نقشهی نهایی پهنهبندی خطر زمینلغزش حاصل از مدل فوق و نقشهی مناطق شهری در حوضههای کوهستانی، مناطق شهرسازی شده به پهنههای با خطر بسیار زیاد تا پهنههای با خطر بسیار کم تفکیک شد. نتایج حاصله از تحلیل دادههای لغزشی نشان داد که برخی از محدودههای کوهستانی کلان شهر تهران مستعد حرکات لغزشی با خطر متوسط به بالا هستند. مهمترین راهکار برای کاهش خسارتهای ناشی از وقوع زمینلغزش(به جز پایدارسازی مناطق ناپایدار) دوری جستن از این مناطق است.
اسماعیل نجفی، امیر صفاری، عزت الله قنواتی، امیر کرم،
دوره 1، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
شاخصهای ژئومورفیک و مورفومتریک ابزاری برای تحلیلهای مورفوتکتونیکی مناطق گوناگون محسوب میشوند. این شاخصها به صورت ابزار شناسایی پایه برای تشخیص تغییر شکلهای تکتونیکی یا تخمین ناپایداری نسبی فعالیتهای تکتونیکی در منطقهای ویژه به کار میروند. این تحقیق رویکری توصیفی- تحلیلی دارد که با استفاده از مطالعات کتابخانهای با هدف بررسی میزان فعالیتهای نو زمینساختی در هفت حوضهی آبریز کلانشهر تهران (کن، وسک، فرحزاد، درکه، ولنجک، دربند و دارآباد) صورت گرفت. پژوهش با استفاده از شاخصهای سینوزیتهی جبههی کوهستان (Smf)، پیچوخم رودخانه اصلی (S)، عدمتقارن حوضهی زهکشی (Af)، تراکم سنجی آبراههها (D)، انتگرال هیپسومتریک (HI)، نسبت شکل حوضه (BS)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شاخص گرادیان طولی رودخانه (SL) انجام شد. سرانجام، فعالیت نسبی همهی حوضهها با استفاده از شاخص تکتونیک فعال (IAT) ارزیابی گردید. شاخصهای مذکور از طریق نقشههای توپوگرافی و زمینشناسی و تصاویر ماهوارهای Google Earth منطقهی مطالعه و با به کار گیری نرمافزارهای Arc GIS و Global Mapper بررسی و ارزیابی شدند. بر اساس شاخص تکتونیک فعال، نتایج تحقیق نشان میدهد حوضههای کن و دربند در کلاس 2 با فعالیت نئوتکتونیکی بالا و حوضههای وسک، فرحزاد، درکه، ولنجک و دارآباد در کلاس 3 با فعالیت نئوتکتونیکی متوسط قرار گرفتهاند و همهی حوضهها به علت وجود گسلهای اصلی و فرعی منطقه و نزدیکی به آنها دارای فعالیت تکتونیکی نسبتاً بالایی هستند. نتیجه اینکه، با توجه به وجود گسلهای متعدد، فعالیتهای تکتونیکی و سوابق لرزهخیزی در کلان شهر تهران و حوضههای آبریز آن احتمال وقوع زمینلرزه در منطقهی مطالعه دور از انتظار نیست و این مسئله نیازمند توجه جدی و مدیریتی همهجانبه است.
فریماه بخشیزاده، هانی رضائیان، مهری اکبری،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
یکی از مشکلات اصلی شهرها افزایش سریع آلودگی هواست که ترافیک وسایل نقلیه یکی از مهم ترین عوامل آن بهشمار میرود. مدیریت هدفمند این عامل آلودهکننده نیازمند اطلاعات صحیح و دقیق از نحوهی انتشار آلایندهها در شرایط گوناگون مکانی و زمانی است. دراینباره، پژوهش حاضر نحوهی انتشار سهبعدی آلودگی حاصل از اکسیدهای نیتروژن (NOx) را در مقیاس میکرو بررسی و با استفاده از مدل GRAL [1] محدودهی تقاطع ولیعصر ـ فاطمی شهر تهران را در فصل زمستان مطالعه میکند. با توجه به این، خودروها بهمنزلهی مهمترین عامل آلاینده به مدل معرفی شد و فرآیند مدلسازی در نُه ارتفاع متفاوت (از 7/1 تا 5/52 متری) انجام گردید. برای بررسی ویژگیهای فضایی و زمانی دادههای میزان غلظت آلایندهی NOx از روشهای خودهمبستگی فضایی عمومی و محلی موران استفاده گردید. میزان شاخص موران معادل 7/0 تا 9/0 در حالت دوبعدی و معادل 22/0 در حالت سهبعدی در نتایج حاصل نشاندهندهی وجود سطح بالایی از خودهمبستگی فضایی مثبت معنادار است که گواه صحت عملکرد شبیهسازی صورت گرفته است. تحلیل شاخص موران محلی/انسلین نشاندهندهی غلبهی نقاط بالاـبالا در ارتفاعات پایین تا متوسط و افزایش نقاط پایینـپایین در ارتفاعهای بالاتر است. همچنین، وجود خوشههای آلودگی نسبتاً پایدارتر در ارتفاعهای مختلف در تقاطعها و ناپایداری وضعیت خوشهبندی آلودگی هوا در نزدیکی ساختمانها در نتایج حاصل مشهود است.
[1].Graz Lagrangian Model - GRAL
مجتبی رفیعیان، هادی رضایی راد،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
حرارت سطح شهری (LST) متغیر کلیدی برای کنترل ارتباط بین شار حرارت تابشی، نهفته و محسوس میباشد. بدین ترتیب تحلیل و درک پویایی LST و شناسایی ارتباط آن با تغییرات منشاء انسانی برای مدلسازی، پیشبینی تغییرات محیطی و نهایتا سیاستگذاری شهری لازم است. از سمتی هم افزایش مقدار پوشش گیاهی یکی از کاراترین استراتژیهای کاهش اثرات خرده اقلیم شهری میباشد. در همین راستا جهت تحلیل روندیابی تغییرات حرارتی سطوح و میزان همبستگی فضایی سبزینگی پوشش گیاهی با این پدیده در اثر تحولات شهرنشینی و شهرسازی شهر تهران بین سالهای 94-1382 مورد پژوهش واقع شده است. تصاویر ماهوارهای بدون پوشش ابری و صاف کلانشهر تهران توسط ماهوارهی Landsat8 برای مرداد ماه سال 1394 و ماهوارهی ASTER برای مرداد ماه سال 1382 به کمک نرمافزار Envi و از طریق الگوریتمهای مختلف در سنجش از دور به الگوهای فضایی میزان حرارت سطوح و شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) کلانشهر تهران تبدیل شده است. خروجیهای فضایی این پژوهش نشان میدهند در طی تقریبا یک دههی اخیر کمینهی و میانگین حرارت سطوح کلانشهری تهران به ترتیب c̊ 3.67 و c̊ 0.47 کاهش یافته است. همچنین میانگین شاخص پوشش گیاهی نرمال شده از0.06- به 0.10 افزایش یافته است. در همین بازه زمانی برآورد همبستگی فضایی بین NDVI با LST در مناطق 22گانه شهر هم حاکی از کاهش 2% است. این کاهش همبستگی به معنای افزایش نقش فعالیتهای انسانی بر میزان شدت جزیره حرارتی شهر است. بنابراین توجه به برنامهریزی فعالیتهای انسانی در شهر در راستای جلوگیری از تغییرات اقلیم در کلانشهری همچون تهران بیش از پیش جهت دستیابی به توسعهی پایدار الزامی به نظر میرسد.
فرزانه ساسان پور، نوید آهنگری، صادق حاجی نژاد ،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
تاب آوری شهری به توانایی یک سیستم شهری در مقیاس زمانی و فضایی برای حفظ یا بازگشت سریع به عملکردهای مطلوب گذشته در برابر اختلال(مخاطرات طبیعی) در جهت پایداری با تغییرات گفته میشود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ابعاد تابآوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی در منطقه 12 کلانشهر تهران تدوین شده است. روش پژوهش توصیف- تحلیلی بوده و دادهها به روش مطالعات کتابخانهای و پیمایشی گرداوری شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون T-Test تک نمونهای و Friedman Test) استفاده شده است. جامعه آماری شامل خبرگان مدیریت مسائل برنامهریزی شهری میباشد که 80 نفر به صورت نمونههای هدفمند انتخاب مورد پرسشگری قرار گرفتند. نتایج نشان داد مؤلفه پایداری زیست محیطی (33/20) مربوط به بعد اکولوژی تاب آوری شهری در رتبه اول اهمیت قرار گرفته و مؤلفه قابلیت تطبیق سیستم (11/10) مرتبط به بعد نهادی (سازمانی) به عنوان کم اهمیتترین مؤلفه تعیین شده است. همچنین وضعیت بعد اقتصادی تابآوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی از مطلوبیت کمی (ضعیف)، وضعیت ابعاد اجتماعی، اکولوژی و نهادی (سازمانی) با مطلوبیت خیلی ضعیف همراه است. در نهایت میتوان بیان کرد که مطلوبیت تاب آوری شهری در منطقه 12 کلانشهر تهران در برابر مخاطرات طبیعی با توجه به کلیه ابعاد و مؤلفهها خیلی ضعیف بوده است و بنابراین این منطقه در برابر مخاطرات طبیعی تابآور و پایدار نیست.
جمیله توکلی نیا، علیرضا محرابی، احسان اله یاری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
با توجه به تغییر ماهیت جنگها، حمله هوایی و موشکی وسیع در شروع و طول درگیری به تاسیسات حیاتی، حساس و مهم نظامی، غیر نظامی و حتی نقاط مسکونی، اداری، تجاری، آموزشی و... امری عادی تلقی می شود. بر این اساس ارزیابی آسیب پذیری شهرها در جنگها و تدوین راهکارهای مناسب برای کاهش آسیب پذیری و خسارات ضروری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ایمنی فضاهای شهری در سطح منطقه بیست شهرداری تهران و با توجه به اصول پدافند غیر عامل و شناسایی و از بین بردن عوامل کاهش دهنده ایمنی در سطح محدوده انجام گرفته است. روش تحقیق برای تبیین وضع موجود ، روش توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای و نیز میدانی (پرسشنامه ای) بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. و در نهایت یافته ها نشان می دهند که در سطح منطقه، سه پهنه مخاطره آمیز عمده در شرایط بحران و مستعد آسیب وجود دارد که مهم ترین آنها هسته فرسوده مرکزی، محدوده پرتراکم دولت آباد و بخش هایی از محله سیزده آبان با مجموع 21 درصد از کل مساحت کاربری های سطح منطقه است که بیشترین میزان آسیب پذیری را شامل شده و علت این امر وضعیت نامناسب شاخص های کالبدی و بافت کم کیفیت و پرتراکم مراکز مذکور در محدوده می باشد. در این تحقیق، جامعه آماری منطقه بیست شهرداری تهران و حجم نمونه 384 نفر از ساکنین نواحی پنج گانه است. این منطقه در طرح های فرادست، به عنوان بخش مهمی از شهر تهران معرفی شده (به علت استقرار کاربریهای استراتژیک) و از این رو ارزیابی آسیب پذیری آن از اهمیت خاصی برخوردار است. در خاتمه پیشنهادات و راهکارهای لازم جهت رعایت پیشگیرانه اصول پدافند غیر عامل در محدوده مورد مطالعه ارایه گردیده است.
علیرضا کاظمی، بهنود برمایه ور،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
با توجه به ناایمن بودن صنعت ساخت و ساز، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی مدیریت ایمنی و بررسی تأثیر آن در کاهش حوادث کارگاهی در پروژههای ساخت و ساز شهری جنوب شهر تهران میباشد. روش تحقیق توصیفی - همبستگی و از نوع کاربردی است. جهت بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، به ترتیب، از روش تحلیل عاملی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری مهندسان ناظر فعال در حوزه ساخت و ساز شهری تهران میباشند که به شیوه تصادفی خوشهای و براساس جدول مورگان، تعداد 357 نفر انتخاب شدهاند و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، آمار استنباطی و تحلیل رگرسیون در نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که اولویتبندی عناصر تأثیرگذار در بهبود برنامههای ایمنی و کاهش حوادث کارگاهی به ترتیب عامل ”استفاده از تجهیزات حفاظتی“، ”تدوین مسئولیتها“ و ”مدیریت ریسک“ میباشند. همچنین در حوزه رتبه بندی انواع حوادث کارگاهی، به ترتیب ”آسیب و جراحات به افراد ناشی از عدم بکارگیری تجهیزات حفاظت فردی“، ”صدمه به تأسیسات زیرزمینی شهری حین عملیات گودبرداری به روش نیلینگ“، ”خسارات جانی و مالی ناشی از ایمن و استاندارد نبودن تجهیزات کارگاهی “، ”وقوع مرگ خاموش در اتاقهای کارگری بدلیل ایمن نبودن وسایل گاز سوز و عدم تهویه مناسب“، ”سقوط قطعات اسکلت سازه حین جوشکاری“، ”سقوط کارگران، مصالح و تجهیزات از ارتفاع“و ”ریزش دیوارههای گود و پلاکهای مجاور بدلیل عدم گودبرداری اصولی و استاندارد“ از جمله حوادث و خسارات جانی و مالی معمول در کارگاههای ساختمانی جنوب شهر تهران طبقهبندی میگردند.
مهسا سپاسیان، بهلول علیجانی، محمد سلیقه، مهری اکبری،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
از روش تحلیل عاملی با استفاده از آرایه Pخوشهبندی نمرات عاملی متغیرها به روش وارد به دو توده آبوهوایی مساعد و نامساعد تقسیم شد. میانگین دمای حداکثر(تاثیرگذار) توده هوایی نامساعد ֯34 سانتی گراد، فشارکمتر، وزش باد ملایم و خشکی و ساعات آفتابی بیشتر شرایط هوایی نامساعد را تشکیل داده که طبق نتایج باعث افزایش34 درصدی مرگومیرها نسبت به آبوهوای مساعد بوده است.67% مرگومیرها همزمان با توده هوای نامساعد بوده است. همچنین بررسی اپیدمیولوژیک مرگومیرها نتایج پژوهش های پیشین در این زمینه را تایید کرده و نشان میدهد که رخداد مرگومیر در سنین بالا و همچنین در مردان بیشتر از زنان است. واضح است که نمیتوان تمامی مرگومیرها را ناشی از اثر آبوهوا دانست ، اما نتایج نشان می دهد که در تغییر شرایط آب و هوایی ، تعداد مرگ و میر ها تغییر میکند .همچنین برای مطالعه اثر آبوهوا بر مخاطرات انسانی بهتر است اثر تمامی متغیرها بصورت یکجا و همزمان بر انسان مطالعه شود.
آقای سید کامیار مرتضوی اصل، دکتر نوید سعیدی، دکتر محمود رضایی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
گرمایش جهانی و جزایر حراتی شهرها یکی از بزرگترین چالش های جهان امروز است. جزایر سرمایی(جزایر خنک) واژهایست که در مقابل جزایر گرمایی قرار میگیرد و بیان کننده مناطقی از سطح شهر است که نسبت به نواحی اطراف دارای دمای پایینتری است. در این تحقیق برای بررسی عوامل موثر بر شکلگیری جزایر خنک و گرمایی شهری، ابتدا با استفاده از پردازش تصاویر لندست و استفاده از الگوریتم تککانل دمای سطح زمین بهدست آمد. سپس برای بررسی پارامترهای موثر بر تغییرات دمای سطح زمین؛ معیارهای تغییرات ذرات معلق و تغییرات پوششگیاهی درنظر گرفته شد. برای پوششگیاهی از شاخص NDVI و برای میزان ذرات معلق از الگوریتم ارائه شده توسط Saraswat و همکاران استفاده شد. مطابق نتایج، بالاترین میزان جزیرهحرارتی به ترتیب در محله بوستان ولایت، شهرک شهید باقری و فرودگاه بودند و پایینترین میزان جزایر خنک به ترتیب در بهاران، نیاوران و دربند بود. ضریب پیرسون بهدست آمده از رابطه بین دمای سطح و پوششگیاهی 21.29-درصد بود که نشان دهنده رابطه معکوس بین دما و پوششگیاهی است، همچنین میزان شاخص پوششگیاهی در مناطق گرم و سرد بیانگر این موضوع است. در خصوص رابطه دمای سطح زمین و آلودگی هوا، همبستگی بین این دو پارامتر، برابر با 19.31 درصد بود و مقایسه میزان شاخص آلودگی در مناطق دارای جزایر خنک و گرم نشان داد که رابطه معناداری بین کاهش آلایندههای هوا و جزایر خنک وجود دارد اما عکس این قضیه چندان صادق نیست.
خانم پانیذ اشرفی، دکتر بهنود برمایه ور، دکتر احسان اله اشتهاردیان،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
با عنایتبه افزایش مسکنسازی در جوامع درحال توسعه مانند ایران، پرداختنبه موضوع کاهش حوادث ساختمانی بهخصوص در کلانشهرها و ایمنسازیهای مربوطه با کمک تکنولوژیهای نوظهور، امری ضروری است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر عبارتاست از: واکاوی کاربست اینترنت اشیاء جهت نظارت و کنترلبر نقاط دارای خطر زیاد بهمنظور کاهش حوادث و ارتقای ایمنی در فضاهای کارگاهی ساختمانی در شهر تهران. در این پژوهش کاربردی، ابتدا مطالعه کتابخانهای درخصوص مفهوم و کاربرد اینترنت اشیاء در حوزهی ایمنی صنعت ساخت و ساز انجام شد. سپس، نقاط و فعالیتهای دارای خطر زیاد شناسایی شدند. پس از آن، در مرحله مطالعه میدانی، این لیست توسط 52 مشاور ذیصلاح ایمنی ساختمان تصحیح و تکمیل شد. بعد از آن، ده مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان خبره ایمنی و آگاهبه حوزهی اینترنت اشیاء، صورت پذیرفت. برایناساس، راهکارهای موثر مبتنیبر اینترنت اشیاء برای کنترل و نظارتبر نقاط دارای خطر زیاد استخراج گردیدند. همچنین، در این ارتباط، وضعیت موجود و بسترهای مورد نیاز از جنبههای تکنولوژی، سازمان، هزینه و برونسازمان تبیین شدند. درواقع، یافتههای اصلی این تحقیق، در قالب مدل مفهومی، نشان میدهد که توجهبه مراحل انتخاب حادثه، انتخاب نقطه و فعالیت مورد نظر، تعیین راهکار مناسب با موقعیت تعیین شده (پایش میزان جابهجایی و سلامت سازه، پایش مجاورت مواد اشتعالزا با دیگر مواد، پایش مجاورت افراد و ماشینآلات و ممانعت از ادامهی حرکت و تعیین محدوده در اطراف بازشوها) و بررسی بسترهای مورد نیاز (زیرساخت، پشتیبانی، اعتباربخشی، فرهنگ، بودجه، کارفرمایان و قانون)، بهترتیب، جهت طراحی و پیادهسازی سیستمهای ایمنی اینترنت اشیاء محور در فضاهای کارگاهی ساختمانی حیاتی است.
معصومه هاشمی، عزت الله قنواتی، علی احمد آبادی احمد آبادی، اویس ترابی، عبدالله مظفری،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
سیستم آبرسانی شهری مهم ترین زیر ساخت حیاتی به شمار می آید که معمولا در اثر وقوع حوادث طبیعی به ویژه زلزله و سیل آسیب میبیند از این رو عملکرد خطوط لوله سیستم آبرسانی، تعیین کننده میزان تاب آوری و طراحی زیر ساخت در برابر مخاطرات متعدد طبیعی و انسان ساختی است. خطوط لوله شبکه آب در معرض بیشترین خسارات هستند. در همین راستا با مدلسازی لرزه ای و آنالیز مکانی عوارض شبکه انتقال آب شهری، لرزه خیزی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت و شاخص های لرزه ای PGV,PGD،PGA شهر تهران محاسبه گردیده و میزان خطر پذیری منطقه مورد ارزیابی دقیق لرزه ای قرار گرفت. از طرفی برای وزن دهی شاخص های فوق از مدل ANP استفاده شده است. برای بررسی تعاملات و ارتباطات میان معیارها از نظر میزان اثرگذاری یا اثرپذیری از یکدیگر با توجه به هدف پژوهش و انجام مقایسات زوجی بین آنها پرسشنامه های مربوط تهیه و توسط کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش تکمیل گردید. مدل مفهومی ANP تهیه و در نرم افزار Super Decision اجرا گردید. پس از ترسیم وضعیت مخاطره و محاسبه آسیب پذیری شبکه آبرسانی استفاده از روش SAW مورد توجه قرار گرفت و وضعیت ریسک بر روی شبکه آبرسانی با روش SAW محاسبه گردید.. برای محاسبه ریسک زلزله براساس رابطه R= H*V مقادیر این دو مولفه (توان لرزه زایی، آسیب پذیری) در هم ضرب شده اند. این محاسبه در نرم افزار GIS روی لایه های توان مخاطره زایی و آسیب پذیری انجام و نتیجه نهایی حاصل از این محاسبه در نقشه میزان ریسک پذیری نمایش داده شد. میزان ریسک محاسبه شده برای تمامی شبکه انتقال آب بر اثر زمین لرزه نشان داده شده است. نتایج نهایی حاکی از این است که پتانسیل خطر از خطر کم تا خیلی زیاد وجود دارد بیشترین مساحت منطقه در کلاس ریسک کم خطر با 50 درصد مربوط به نواحی جنوبی از منطقه مورد مطالعه و بیشترین میزان ریسک با حدود 14 درصد بیشتر در نواحی شمالی به چشم می خورد که در برنامه ریزی ها باید در اولویت باشد.