در حال حاضر، تکنولوژی به آن درجه از تکامل نرسیده است که از بروز سیلابهای زیانبار جلوگیری و در عوامل و عناصر جوی تغییری ایجاد کند. بنابراین، هرگونه راه حل اصولی و چارهساز را باید در روی زمین و خصوصاً در عرصهی حوضههای آبخیز جستجو کرد. در این باره اولین اقدامی که برای کاهش خطر سیل مطرح میشود مهار سیل در سرمنشأ آن، یعنی زیر حوضههای آبخیز، است. به این جهت شناسایی مناطق سیلخیز در داخل حوضه دارای اهمیت فراوانی است. از این رو، باید مناطقی که پتانسیل بالایی در تولید سیل دارند شناسایی شوند تا امکان بهینهسازی عملیات اجرایی در سطوح کوچک و خطرساز فراهم شود و از هزینههای اضافی طرحهای کنترل سیل جلوگیری گردد. هدف از این تحقیق نیز ارائهی روشی است تا با استفاده از آن بتوان ضمن در نظر گرفتن آثار متقابل عوامل مؤثر بر سیلخیزی مناطق خطرساز و سیلخیز را در داخل حوضه تعیین کرد. محدوهی مطالعه این تحقیق بازهای از رودخانهی مرغک در حوضهی تالاب انزلیِ استان گیلان بین دو ایستگاه هیدرومتری امامزاده شفیع و کتمجان به طول سی کیلومتر است. در این پژوهش، هدف معرفی یکی از روشهای پهنهبندی سیل با استفاده از تلفیق نرمافزارهایARCVIEW وHEC-RAS و الحاقیه HEC-GEORAS-431 است تا ضمن تعیین حریم سیل در قسمتی از رودخانهی مرغک جدیدترین، باصرفهترین و کوتاهترین روش پهنهبندی سیل از نظر اقتصادی و زمانی معرفی و مزایا و تواناییهای آن بررسی شود. از این رو، مقاطعی از بازهی رودخانه که بیشترین عرض و گسترهی سیل را با دورهی بازگشت 25 ساله دارد مشخص شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که این مقاطع در پاییندست رودخانه حد فاصل جادهی اصلی فومن به پونل تا بازهی انتهایی رودخانه (ورودی به تالاب انزلی) در هشت کیلومتر پایانی از مجموع حدود سی کیلومتر بازهی رودخانه قراردارد.
دریای عمان به واسطه وجود منطقهی فرورانش در نزدیکی ساحل ایران در صورت وقوع زلزلهای با بزرگی بالا در بستر دریا، سونامی، خسارات شدیدی به تأسیسات ساحلی و مسکونی وارد خواهد آورد. در سونامی ششم دی ماه 1383، با وجودی که بین کانون زمینلرزه اقیانوس هند و شهرهای ساحلی ایران در کنار دریای عمان فاصلهی زیادی وجود داشت، موجهای سونامی در شهر چابهار خسارتهای اندکی بر جای گذاشت. این به آن معنا است که اگر کانون زمینلرزه به ساحل ایران نزدیکتر باشد، شهرهای ساحلی ایران نیز با خطر جدی روبهرو میشوند. با توجه به اینکه ایران در کمربند زلزلهخیز جهان قرار دارد، وقوع سونامی در دریای عمان امری دور از ذهن نخواهد بود. از این رو، ضرورت مطالعهی جامع دربارهی سونامی در دریای عمان احساس میشود. در این مقاله سعی شده است که علاوه بر مطالعهی زمینشناسی مکران به بررسی تاریخچهی وقوع سونامی در سواحل دریای عمان پرداخته شد. علاوه بر این، با استفاده از دادههای حاصل شده درGIS و مدلسازی در نرمافزار ComMIT وقوع سونامی در سواحل دریای عمان مدلسازی و بر روی تصاویر ماهوارهای نشان داده شد. شهر جاسک به دلیل موقعیت راهبردی خود در دریای عمان و تمرکز تأسیسات نظامی و بندری و برنامهریزیهای بلندمدتی که برای توسعهی این بندر در دست اجرا است اهمیت بسیار فراوانی در دریای عمان دارد. از این رو، مدلسازی وقوع سونامی با دقت بسیار در این منطقه اجرا شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که میزان تأثیرپذیری این منطقه از سونامی، با توجه به بزرگی زلزله به وقوع پیوسته و موقعیت جغرافیایی سواحل این شهر، گوناگون است و در شدیدترین زلزله بخش مهمی از تأسیسات ساحلی آسیب جدی خواهد دید
زمینلغزش نوعی حرکت دامنهای است که نهتنها ساختارهای انسانی مثل جادهها، خطوط راهآهن و مناطق مسکونی را تحت تأثیر خود قرار میدهد، بلکه تلفات جانی را هم در پی دارد. در این پژوهش، دادههای لغزشی و شیب در حوضههای کوهستانی کلانشهر تهران به منظور تهیهی نقشهی پهنهبندی خطر زمینلغزش و بررسی آسیبپذیری مناطق توسعهیافته در پهنههای پرخطر تحلیل شده است. این پهنهبندی با استفاده از تلفیق مدلهای تصمیمگیری چند معیاره در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از 8 عامل کمی و کیفی به منزلهی عوامل مؤثر در وقوع حرکات لغزشی منطقه انجام شد. وزندهی به معیارهای مورد نظر از دو روش مدل نسبت فراوانی و مدل تحلیل سلسلهمراتبی صورت گرفت. بعد از این مرحله، فازیسازی معیارهای مؤثر در وقوع زمینلغزشهای منطقهی مطالعه، نقشههای پهنهبندی خطر زمینلغزش با عملگرهای جمع فازی، ضرب فازی و گامای فازی با لانداهای 8/0 و 9/0 تهیه گردید. با انطباق نقشهی نهایی پهنهبندی خطر زمینلغزش حاصل از مدل فوق و نقشهی مناطق شهری در حوضههای کوهستانی، مناطق شهرسازی شده به پهنههای با خطر بسیار زیاد تا پهنههای با خطر بسیار کم تفکیک شد. نتایج حاصله از تحلیل دادههای لغزشی نشان داد که برخی از محدودههای کوهستانی کلان شهر تهران مستعد حرکات لغزشی با خطر متوسط به بالا هستند. مهمترین راهکار برای کاهش خسارتهای ناشی از وقوع زمینلغزش(به جز پایدارسازی مناطق ناپایدار) دوری جستن از این مناطق است.
قبل از وقوع بلایایی طبیعی، بهویژه زلزله در مناطق شهری، مدیریت بحرانهای پدیدآمده یکی از ضرورتهای نظام برنامهریزی شهری است. از این رو، تعیین میزان آسیبپذیری فیزیکی در برابر زلزله اهمیت بالایی دارد. همچنین، طبقهبندی واحدهای مکانی شهری از نظر درجهی آسیبپذیری در برابر زلزله و پهنهبندی اراضی شهری برای شناسایی نواحی در معرض خطر امری ضروری است. با توجه به این که ایران از نظر وقوع بلایایی طبیعی جزو ده کشور جهان است و شهر کاشمر در منطقهای زلزلهخیز واقع شده است، ضرورت این کار بیشتر به چشم میآید. در این پژوهش، نواحی شهری کاشمر از نظر آسیبپذیری کالبدی با استفاده از مدل VIKOR اولویتبندی شدند تا نواحی این شهر قبل از وقوع زلزله برای کاهش آسیبهای ناشی از زلزله بهسازی و آمادهسازی شوند. یکی از مراحل مدل VIKOR وزندهی به معیارهای دخیل در امر اولویتبندی است که در این پژوهش برای وزندهی به معیارها از مدل AHP استفاده شد. گفتنی است که روش پژوهش مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد ناحیهی 8 کمترین آسیبپذیری و ناحیهی 3 شهر کاشمر بیشترین آسیبپذیری کالبدی در برابر زلزله را دارد. همچنین، در ادامهی پژوهش، با استفاده از مدل اسپیرمن میزان همبستگی بین تراکم جمعیت و میزان آسیبپذیری در نواحی شهری کاشمر ارزیابی شد. میزان همبستگی 5866/0 نشان میدهد که همبستگی بالایی بین این دو متغیر وجود دارد و تراکم بالا سبب افزایش میزان آسیبپذیری در نواحی شهر کاشمر میشود.
یکی از مشکلات اصلی شهرها افزایش سریع آلودگی هواست که ترافیک وسایل نقلیه یکی از مهم ترین عوامل آن بهشمار میرود. مدیریت هدفمند این عامل آلودهکننده نیازمند اطلاعات صحیح و دقیق از نحوهی انتشار آلایندهها در شرایط گوناگون مکانی و زمانی است. دراینباره، پژوهش حاضر نحوهی انتشار سهبعدی آلودگی حاصل از اکسیدهای نیتروژن (NOx) را در مقیاس میکرو بررسی و با استفاده از مدل GRAL [1] محدودهی تقاطع ولیعصر ـ فاطمی شهر تهران را در فصل زمستان مطالعه میکند. با توجه به این، خودروها بهمنزلهی مهمترین عامل آلاینده به مدل معرفی شد و فرآیند مدلسازی در نُه ارتفاع متفاوت (از 7/1 تا 5/52 متری) انجام گردید. برای بررسی ویژگیهای فضایی و زمانی دادههای میزان غلظت آلایندهی NOx از روشهای خودهمبستگی فضایی عمومی و محلی موران استفاده گردید. میزان شاخص موران معادل 7/0 تا 9/0 در حالت دوبعدی و معادل 22/0 در حالت سهبعدی در نتایج حاصل نشاندهندهی وجود سطح بالایی از خودهمبستگی فضایی مثبت معنادار است که گواه صحت عملکرد شبیهسازی صورت گرفته است. تحلیل شاخص موران محلی/انسلین نشاندهندهی غلبهی نقاط بالاـبالا در ارتفاعات پایین تا متوسط و افزایش نقاط پایینـپایین در ارتفاعهای بالاتر است. همچنین، وجود خوشههای آلودگی نسبتاً پایدارتر در ارتفاعهای مختلف در تقاطعها و ناپایداری وضعیت خوشهبندی آلودگی هوا در نزدیکی ساختمانها در نتایج حاصل مشهود است.
[1].Graz Lagrangian Model - GRAL
سیلاب اگرچه خود مخاطرهای محسوب میشود، بینظمیهایی در الگوهای آن رخ میدهد که حاکی از تغییر ماهیت آن است. بینظمیهای الگوی سیلاب که شاهدی بر کیاس یا آشوب در سیستم رخداد آن است از طریق هندسهی فرکتالی یا برخالی قابل مطالعه است. حوادث رخ داده در تغییرات مکانی سیلابها در 50 سال اخیرِ تهران حاکی از وقوع بینظمی در الگوی پراکنش سیلاب است. در این پژوهش، بر مبنای دادههای 27 ایستگاه هواشناسی در دورهی آماری 2009- 1998 و با مدل کریجینگِ تابع گوس، میزان بارش شهر تهران تهیه گردید. با روش SCS (CN) برای کاربریهای گوناگون شهر تهران، میزان شمارهی منحنی و روانآب محاسبه شد. با استفاده از متغیرهای مسیلهای طبیعی شهر، شبکههای ارتباطی، کاربری اراضی شهری، سازههای شهری، توزیع تراکم جمعیتی و شرایط ارتفاعی و مدل سلسلهمراتبی نقشهی پتانسیل خطر سیلاب در پنج رده خطر در تهران تهیه شد. همچنین، برای بررسی آشفتگی در الگوی سیلاب در تهران از دو مدل فرکتالی محیط ـ مساحت و تعداد ـ مساحت در 12 حوضهی نمونه و در ردههای آسیبپذیری استفاده گردید. بالاتر بودن میزان DAP و DP از عدد یک بیانگر افزایش کیاس یا بینظمی در الگوی خطر سیلاب شهر تهران است و این آشفتگی از رده خطر خیلی کم به سمت رده خطر خیلی زیاد افزایش مییابد. بنابراین، افزایش آشفتگی همزمان با بزرگ شدن مخاطرهی سیلاب بیانگر این است که امکان پیشبینی نحوهی گسترش سیلاب و تعیین مناطق در معرض خطر فراهم نیست.
ﻣﻘﺪار روانآب در هر منطقهای با توجه به ﺷﺮاﯾﻂ اقلیمی، ﻫﯿﺪروﻟﻮژﯾﮑﯽ، ﺧﺎک و ﭘﻮﺷﺶ گیاهی در ﺳﻄﺢ ﺣﻮﺿﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎی ﻓﻮق ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ اراﺋﻪی اﻃﻼﻋﺎت ﻻزم از ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻣﮑﺎﻧﯽ اﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ است. در این زمینه، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻨﻮع ﻣﺪلﻫﺎی هیدرولوژیکی، دستیابی به مناسبترین شبیهسازی چنین ﻣﺪلﻫﺎیی و انتخاب مدلی مناسب مستلزم ارزیابی میزان عملکرد آنها متناسب با شرایط هیدرولوژیکی هر منطقه است. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، اﻧﺘﺨﺎب ﻣﺪل، ﺑﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ و ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻣﺪلﻫﺎی ﻫﯿﺪروﻟﻮژی ﺣﻮﺿﻪ ﻧﯿﺎز دارد. در اﯾﻦ پژوهش، میزان عملکرد دو ﻣﺪل ﺑﺎرش ـ روانآب (SWAT, IHACRES) در ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی روانآب دو ﺣﻮﺿﻪ یلفان و سولان ارزﯾﺎﺑﯽ و ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ شده اﺳﺖ. بر این اساس، با ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ، واﺳﻨﺠﯽ و صحتسنجی مدلها ارزیابی شدند. بازهی زمانی 1999-1983 دورهی واسنجی و دورهی 2010-1983 دورهی صحتسنجی انتخاب و بررسی گردید. سرانجام، به منظور تعیین توانایی مدل در شبیهسازی روانآب حوضهها به کمک معیارهای ضریب نش ـ ساتکلیفNS ضریب تعیین)) (مورد) ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو مدل از توانمندی قابل پذیرشِ شبیهسازی روانآب در هر دو حوضهی برخوردارند و ﻣﺪل SWAT در دورهی ﺻﺤﺖسنجی هر دو زیر حوضه در مقیاس روزانه و ماهیانه با ﺿﺮﯾﺐ ﻧﺶ 6/0 و ﺿﺮﯾﺐ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺑﺎﻻی 7/0 ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻋﻤﻠﮑﺮد را ازﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی روانآب در هر دو ﺣﻮﺿﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ دادهﻫﺎی ﻣﺸﺎﻫﺪاﺗﯽ دارد.
یکی از مشکلات زیست محیطی کشور ما وقوع رخداد توفانهای گردوغبار به ویژه در استانهای غربی و جنوبغرب کشور است. در این مطالعه، به بررسی توفان شدید و فراگیر مرداد ماه 1384 می پردازیم که در آن بخش وسیعی از کشور تحت تأثیر این توفان قرار گرفت. ملاک انتخاب روزهای گرد و غباری شاخص، گزارش گرد و غبار در اکثر ایستگاهها، حداقل دید و حداکثر تداوم میباشد. ابتدا جدول حداقل دید افقی روزانه با کمک داده های سازمان هواشناسی در 5 شهر غربی کشور ارائه میشود. سپس نقشههای همدیدی مربوط به این پدیده از وبگاه NOAA استخراج میشود و تفسیر همدیدی و دینامیکی آنها انجام می شود. سپس تصاویر سنجده MODIS ماهواره Aqua و میانگین غلظت جرمی ذرات گردوغبار این سنجنده در پدیده مورد نظر مورد بررسی قرار میگیرد. سپس با کمک مدل لاگرانژی HYSPLIT مسیر ذرات گردوغبار ردیابی میشوند. پس از مسیریابی پس گرد ذرات گردوغبار، مناطق بیابانی کشور سوریه بعنوان کانون شکل گیری گردوغبار شناسایی شدند. در آخر، خروجیهای غلظت گردوغبار مدل WRF-Chem مورد بررسی قرار میگیرد. به منظور صحت سنجی، خروجیهای مدل در شهر تبریز این خروجیها با دادههای غلظت سازمان محیط زیست و دادههای دید افقی سازمان هواشناسی کشور مقایسه میشود. نتایج خروجیهای مدل به خوبی روند افزایش گردوغبار و روز حداکثر گردوغبار را نشان میدهد، اما این خروجیهای غلظت گردوغبار تفاوت چشمگیری با مقادیر واقعی دارد.
امروزه در دنیای فارغ از ساختارهای مرزی، سیستم های پیچیده و غیرخطی سکونتگاهی شهرها با مخاطرات متعددی روبرو هستند و قابلیت پیشبینی پایینی دارند که در این میان، زلزله بارزترین آنهاست. در منطقه شمال غرب ایران، شهر زنجان در محاصره سه گسل خطرناک زنجان در شمال، سلطانیه در جنوب و گسل بیاتلر در غرب قرار دارد. این مقاله با شناسایی شاخصها و عوامل مؤثر، میزان تابآوری کالبدی نواحی شهری زنجان را در برابر زلزله مورد ارزیابی قرار میدهد. دادههای بهکاررفته، براساس معیارهای مؤثر در ارزیابی تابآوری شامل: کیفیت بنا، مصالح بنا (نوع سازه)، نمای بنا، عمر بنا، دانهبندی ساختمان، سطح تراکم ساختمان و سازگاری کاربری، با استفاده از مدل تصمیمگیری چند معیاره تودیم، تحلیل گردیدهاند. نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد که با توجه به معیارهای ارزیابی تابآوری کالبدی در ۲۵ ناحیه شهری زنجان، غالباً قسمتهای شمالی، شرقی و شمال شرقی از تابآوری بالایی برخوردار هستند. یعنی نواحی منطبق بر بافت جدید و نسبتاً جدید شهری با 25103 نفر جمعیت بهعنوان ارزیابی کاملاً تاب آور و نواحی منطبق بر بافت قدیم، فرسوده و غیررسمی در جهات جنوب، جنوب غرب و شمال غرب مانند اسلامآباد، ترانس و بیسیم، فاطمیه، مسجد یری و دباغلار جمعاً با 107267 نفر جمعیت با تابآوری بسیار ضعیف شناخته شدند. این در حالی است که مطابق آمارنامه جمعیتی ۱۳۹۲، این نواحی جزو پرجمعیتترین قسمتهای شهر به شمار میروند. با توجه به بحث فوق و خطوط گسل زلزله که از دو طرف شهر زنجان عبور میکند بایستی اقدامات استحکامی و امنیتی در سطح بسیار بالایی هم در مسیر شریانهای زیرساختی و هم عناصر کالبدی به اجرا درآید و بهویژه در توسعه درونزای شهری بایستی مقاومسازی براساس مقررات ساختمانی استاندارد ۲۸۰۰ و ساختار جغرافیایی منطقه انجام پذیرد.
آنالیز و پایش خشکسالی یکی از اصول مهم در مدیریت خشکسالی و ریسک، بویژه در مناطق در معرض خطر خشکسالی است. سیستمهای پایش در تدوین طرحهای مقابله با خشکسالی و مدیریت آن از اهمیت زیادی برخوردار میباشند. با این حال، مطالعات انجام شده در رابطه با این پدیده بر اساس روشهای مناسب بسیار کم است، بررسی ویژگیهای خشکسالی و پیشبینی آن میتواند در کاهش خسارات حاصل از آن موثر باشد بدین منظور، در این پژوهش به بررسی خشکسالی و ارزیابی امکان پیشبینی آن برای ایستگاههای حوضه دریاچه ارومیه پرداخته شد. دادههای مورد استفاده در این پژوهش، مقدار بارندگی به صورت ماهانه در دوره آماری 29 ساله از سال 1985 تا 2014 میباشد. شاخص SEPI در مقیاس زمانی 6 و 12 ماهه برای بررسی ویژگی خشکسالی و مدل سیستم استنتاج عصبی–فازی تطبیقی برای پیشبینی خشکسالی استفاده میشود با توجه به یافتههای حاصل در این پژوهش، درصد فراوانی وقوع خشکسالی در حوضه دریاچه ارومیه در ایستگاههای ارومیه و سقز و مراغه در مقیاس 6 ماهه بیشتر از مقیاس 12 ماهه است اما در ایستگاههای تبریز و مهاباد شرایط بر عکس میباشد. و روند خشکسالی در حوضه دریاچه ارومیه افزایشی است و روند دما با شدت بیشتری روند افزایشی دارد. بیشترین درصد وقوع خشکسالی در ایستگاه ارومیه و کمترین آن در مهاباد مشاهده شد. نتایج حاصل از پیشبینی شاخص با مدل ANFIS نشان داد در رابطه کد نویسی بیشترین میانگین خطای آموزشی 51/0 درصد در ایستگاه تبریز در مقیاس 12 ماهه و کمترین میانگین خطای آموزشی 36/0 درصد در ایستگاه مراغه در مقیاس 12 ماهه میباشد. در مدلسازی دادههای اعتبارسنجی، میانگین خطای مدلسازی طبیعتاً بیشتر از میانگین خطای آموزشی میباشد.
فرسایش خاک یکی از ریسکهای اصلی تهدیدکننده منابع آب و خاک در ایران است که رابطهای قوی با نوع پوشش و کاربری زمین دارد. در این پژوهش بوسیله مدل RUSLE با بهرهگیری از تصاویر سنجندههایTM ، ETM و OLI ماهواره لندست در یک بازه 30 ساله برای سه سال 1985 ، 2000و 2015 تاثیر تغییرات پوشش زمین بر پتانسیل فرسایش خاک در حوضه آبخیز قرهسو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تغییرات پوشش زمین نشاندهنده کاهش پوششهای جنگل متراکم، جنگل با تراکم کم و باغ و مرتع در برابر افزایش سطوح کشاورزی، زمینهای بدون پوشش و سکونتگاههای انسانی در طی بازه سی ساله است. همچنین نتایج مدل RUSLE سیر افزایشی پتانسیل فرسایش خاک درحوضه آبخیز قرهسو را نشان میدهد، هرچند که در نواحی جلگهای با کاربری کشاورزی روندی معکوس با روند کلی در نتیجه اصلاح و تغییر الگوی کشت و رشد کشاورزی آبی دیده میشود. میانگین پتانسیل فرسایش خاک برآورد شده درحوضه قرهسو برای 1985 ، 2000و 2015 به ترتیب 102.02، 103.11و 103.76 تن در هکتار در سال است. همچنین در کلاسهای بیش از 100 (تن در سال در هکتار) یا طبقات با پتانسیل خیلی زیاد و بحرانی این مقدار از 43.8 درصد به 45.5 درصد از مساحت حوضه در سال 2015 افزایش یافته است. این روند افزایشی در سطح زیر حوضه ها نیز مورد آزمون قرار گرفت و در اکثر آنها پتانسیل فرسایش خاک بر اساس روند تغییرات کاربری زمین رو به افزایش است.
امروزه استفاده از مدل ها و تکنیک های دقیق و جدید می توانند نقش بسیار مهمی در کمک به حل مسایل شهری داشته باشند. از این رو تکنیک تولید وزنی یک تکنیک بسیار دقیق و ماتریس تصمیم گیری آن بر پایه داده های عینی است و برای تصمیم گیری در زمینه مسائل بسیار حساس کاربرد دارد. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و پهنه بندی نقاط شهری و بخش های شهرستان بهمئی در استان کهگیلیویه و بویراحمد نسبت به وقوع بحران زلزله می باشد. برای گردآوری داده ها از سازمان زمین شناسی آمریکا، سازمان نقشه برداری کشور، تصاویر ماهواره ای و غیره، و همچنین برای بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ARC GIS و مدل WASPAS و Dematel استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، 252 کیلومتر مربع معادل 20 درصد از شهرستان بهمئی در پهنه بدون خطر، 386 کیلومتر مربع در پهنه کم خطر، 289 کیلومتر مربع از شهرستان در پهنه متوسط نسبت به خطر وقوع زلزله و 149 کیلومتر مربع از شهرستان معادل 12 درصد از شهرستان در پهنه با خطر بسیار بالا نسبت به خطر وقوع زلزله قرار دارد. همچنین شهر لیکک مرکز شهرستان بهمئی در پهنه های با خطر بسیار کم نسبت به خطر وقوع زلزله قرار دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که 160 کیلومتر مربع از بخش مرکزی شهرستان، معادل 18 درصد از بخش مرکزی در پهنه کم خطر و 212 کیلومتر مربع معادل 18 درصد در پهنه با خطر زیاد و 15 درصد از بخش مرکزی شهرستان در پهنه با خطر خیلی زیاد قرار دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که از مساحت 506 کیلومتر مربع بخش گرمسیری شهرستان، 06/156 کیلومتر مربع معادل 84/30 درصد در پهنه بدون خطر، 44 درصد در پهنه با خطر کم و 6 درصد از بخش گرمسیری شهرستان در پهنه با خطر خیلی زیاد قرار دارد. بیشترین مساحت بخش مرکزی شهرستان در پهنه با خطر متوسط و بیشترین مساحت بخش گرمسیری شهرستان در پهنه با خطر کم قرار دارد. همچنین تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاههای روستایی نشان داد که، 6 درصد از روستاها و آبادی ها در پهنه خطر خیلی زیاد، 8 درصد در پهنه با خطر زیاد، 47 درصد در پهنه با خطر کم و 42 روستا در پهنه بدون خطر زلزله قرار دارد.
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts
Designed & Developed by : Yektaweb