8 نتیجه برای مدیریت بحران
علی ساعی، سید علی بدری، نسرین کاظمی، فائزه تاجیک،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
گروههای گوناگون جامعه میتوانند نقش بسیار مهمی در مدیریت بحران ایفا کنند. کشورهایی آسیبپذیریِ کمتری خواهند داشت که قشرهای مختلف مردم به صورت مستقیم در فعالیتهای کاهش خطر شرکت کنند و هر کدام توانمندیهای خود را برای درک و پاسخ به سوانح متفاوت به عرضه گذارند. بنابراین، با توجه به نقش مشارکت زنان در فرایند مدیریت بحران، شناسایی مؤلفهها و تحلیل بر این امر میتواند زمینهساز حضور مؤثر آنان گردد. شناخت این مؤلفهها میتواند زمینهساز تبدیل گروه از قشری آسیبپذیر به قشری توانمند، فعال و مؤثر باشد. از این رو، تحقیق به شیوهی پیمایشی با تکمیل پرسشنامه به استخراج این عوامل پرداخته است. برای تکمیل دادهها از روش نمونهگیری تناسبی استفاده شد و دادهها با روش تحلیل عاملی بررسی گردید. با استفاده از این روش دادهها و متغیرها مورد نظر خلاصه شد و مؤثرترین عوامل در این مشارکت تعیین گردید. این عوامل شامل دانش مدیریت بحران، عوامل فرهنگی و جنستی، تقدیرگرایی، احساس قدرت و اعتماد به نفس بود که نتایج در این چهار بعد با استفاده از تحلیل عاملی بررسی شد. در بخش دانش مدیریت بحران مقدار KMO معادل 74/0 بود و مجموع متغیرهای این بخش در چهار عامل 42/67 درصد از تغییرپذیری (واریانس) متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO در بخش احساس قدرت و اعتماد به نفس 72/0 بود و متغیرهای این بخش نیز با چهار عامل 27/65 درصد از تغییرپذیری متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO تقدیرگرایی معادل 599/0 بود و این بخش با چهار عامل توانست 56/59 درصد از تغییرپذیری متغیرها را تبیین کند. سرانجام، مقدار KMO هنجارهای فرهنگی- اجتماعی معادل 71/0 است و 52/70 درصد از تغییرپذیری متغیرها از طریق پنج عامل در این بخش تبیین شده است.
فرهاد عزیزپور، وحید ریاحی، علی مؤذنی،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
مخاطرات محیطی یکی از موانع اصلی تحقق توسعهی پایدار در سکونتگاههای انسانی (بهویژه روستاها) است. امروزه، با رویکرد جدیدی که به مقولهی مدیریت بحران میشود استفاده از همهی دستاوردهای مدیریتی، سازماندهی و برنامهریزی، قبل از وقوع بحران، امری الزامی و عقلانی است. در این باره، در مواجهشدن با بحرانهای احتمالی، یکی از ارکان اصلی در نظرگرفتن پایگاههای مدیریت بحران است که همهی اقدامات پیشگیری، آمادگی و مقابله، از جمله امداد رسانی، اسکان موقتِ حادثهدیدگان، در آن مهیا شود تا پیامدها را دربارهی بحران احتمالی به حداقل ممکن برساند. از این رو، دهستان کهریزک به علت واقعشدن بر روی کمربند گسل کهریزک، وجود صنایع خطرآفرین در منطقه و عواملی جز آن برای این پژوهش انتخاب شد. در زمینهی اجرای پژوهش، در مرحله نخست، معیارهای نهایی مکانیابی پایگاههای مدیریت بحران، با نظرسنجیکردن از متخصصین امر و بومیسازی آنها با شرایط محدوده، انتخاب شدند. در ادامه، پس از گردآوری دادهها با استفاده از روشهای کتابخانهای و میدانی، از تلفیق دو مدل منطق فازی و مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و پس از ارزیابی میدانی مکان استقرار بهینه پایگاه مدیریت بحران (گزینهی شماره 3) انتخاب شد. در این پژوهش، نتایج زیر حاصل شد: - معیارهای مکانیابی پایگاه مدیریت بحران روستایی، صرفاً، ماهیتی محیطی (طبیعی و مصنوع) ندارد، بلکه معیارهای اجتماعی ـ اقتصادی نیز دارای اهمیتاند؛ - معیارهای مؤثر بر مکانیابی پایگاه مدیریت بحران روستایی متأثر از الزامهای منطقهای و محلی یکسان نیستند. از این رو، بومیسازیِ معیارها ضرورتی است که، در مکانیابی، باید به آن توجه شود؛ - ضوابط مبتنی بر معیارهای مکانیابی بر اساس اهداف، نوع خدمات و شرایط مکانی در سطوح گوناگون فضایی (ناحیهای، محلی، شهری و روستایی) متفاوت است و نمیتوان ضابطهای را برای همهی سطوح درنظر گرفت؛ - مکانیابی، صرفاً، مبتنی بر تعیین مکان در چارچوبِ رویهم اندازی لایههای اطلاعاتی با کمک مدلها نیست، بلکه انتخاب گزینهی نهایی باید پس از بازدید و ارزیابی میدانی صورت بگیرد.
مهدی زارع، فرناز کامرانزاد،
دوره 1، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
تکتونیک فعال نوار لرزهخیز آلپ ـ هیمالیا فلات ایران را شکل داده است که در مرز همگرایی بین ورقههای زمینساختی اوراسیا ـ عربستان قرار دارد. این فلات یکی از لرزهخیزترین نواحی جهان است و هر سال با زمینلرزههای متعددی مواجه میشود. در ایران، شرایط فعال زمینساختی، وجود گسلها و چشمههای لرزهزای متعدد و قرارگیری جمعیت فراوان در نواحی مستعد زمینلرزه توجه بیش از پیش به این سانحهی طبیعی و لزوم مطالعات علمی را در زمینهی تحلیل خطر زمینلرزه افزایش میدهد. در مقالهی حاضر، علاوه بر مرور لرزهزمینساخت و لرزهخیزی ایران از گذشته تاکنون، سعی شده است به مسئلهی تحلیل خطر زمینلرزه پرداخته و به وضعیت مدیریت سانحه، آسیبپذیری و بافت فرسوده در ایران اشاره شود.
ابوالفضل قنبری، علی زلفی،
دوره 1، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
قبل از وقوع بلایایی طبیعی، بهویژه زلزله در مناطق شهری، مدیریت بحرانهای پدیدآمده یکی از ضرورتهای نظام برنامهریزی شهری است. از این رو، تعیین میزان آسیبپذیری فیزیکی در برابر زلزله اهمیت بالایی دارد. همچنین، طبقهبندی واحدهای مکانی شهری از نظر درجهی آسیبپذیری در برابر زلزله و پهنهبندی اراضی شهری برای شناسایی نواحی در معرض خطر امری ضروری است. با توجه به این که ایران از نظر وقوع بلایایی طبیعی جزو ده کشور جهان است و شهر کاشمر در منطقهای زلزلهخیز واقع شده است، ضرورت این کار بیشتر به چشم میآید. در این پژوهش، نواحی شهری کاشمر از نظر آسیبپذیری کالبدی با استفاده از مدل VIKOR اولویتبندی شدند تا نواحی این شهر قبل از وقوع زلزله برای کاهش آسیبهای ناشی از زلزله بهسازی و آمادهسازی شوند. یکی از مراحل مدل VIKOR وزندهی به معیارهای دخیل در امر اولویتبندی است که در این پژوهش برای وزندهی به معیارها از مدل AHP استفاده شد. گفتنی است که روش پژوهش مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد ناحیهی 8 کمترین آسیبپذیری و ناحیهی 3 شهر کاشمر بیشترین آسیبپذیری کالبدی در برابر زلزله را دارد. همچنین، در ادامهی پژوهش، با استفاده از مدل اسپیرمن میزان همبستگی بین تراکم جمعیت و میزان آسیبپذیری در نواحی شهری کاشمر ارزیابی شد. میزان همبستگی 5866/0 نشان میدهد که همبستگی بالایی بین این دو متغیر وجود دارد و تراکم بالا سبب افزایش میزان آسیبپذیری در نواحی شهر کاشمر میشود.
سید موسی پورموسوی، محمدرضا اقبال، جلال خوشخوان،
دوره 2، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
از جمله عواملی که امنیت و کیفیت حیات شهرها را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد مسئلهی توجه به مدیریت بحران و راهکارهای مواجه با آن است. اهمیت این عامل در طرحهای توسعه شهری، از جمله طرح تفصیلی، منجر به ارتقای کیفیت تأثیرگذاری میشود و تحقق آنها را به همراه میآورد و در نتیجه میتواند به توسعهی پایدار شهری کمک کند. این پژوهش با هدف تجزیه و تحلیل شاخصهای مدیریت بحران در طرح تفصیلی منطقهی 20 شهرداری تهران در زمینهی توجه به میزان تأثیرگذاری طرح تفصیلی از دیدگاه نخبگان مدیریت بحران شهری تدوین شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعهی آماری پژوهش شامل 217 نفر از کارشناسان خبرهی برنامهریز شهری و متصدیان تهیهی طرح تفصیلی شهر تهران بوده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که منطقهی 20 از هشت مخاطرهی طبیعی و 16 کانون خطرساز انسانی تهدید میشود که، از میان آنها، وجود بافت فرسوده و متراکم، انتقال شبکههای نیروی فشارقوی و شبکههای فاضلاب بیشترین تأثیر را در تهدیدهای منطقه به دنبال دارند. نتایج نهایی حاکی از آن است که از نظر آزمودنیها به شاخصهای مدیریت بحران در طرح تفصیلی با مقیاس رتبهای خیلی کم و کم توجه میشود و این میزان توجه معنادار است. بنابراین، منطقهی 20 شهرداری تهران به لحاظ شاخصهای مدیریت بحران شهری به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و طرح تفصیلی و هدایت توسعهی شهر کمتر به آن میپردازد.
جواد سدیدی ، حامد احمدی،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
بهتازگی، تئوری استفاده از بازیهای جدی در زمینهی شبیهسازی و مدیریت مخاطرات محیطی مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق، از ترکیب بازیهای ویدئویی و سیستم اطلاعات جغرافیایی یک سرویس Game GISطراحی و اجرا شده است. این سرویس با پشتیبانی از پایگاه دادهی مکانی در پی کمک به مدیریت بحران با هدف به حداقل رساندن آسیبپذیری ناشی از زمینلرزه است. یکی از مهمترین مشخصهها و تفاوتهای Game GIS با سایر بازیهای موجود به مختصات، ابعاد و خصوصیات واقعی مکانی آن بازمیگردد که میتواند نقش مهمی را در کنار شیوههای سنتی مقابله با بحران و تصمیمگیریهای صحیح در زمان وقوع بحران ایفا کند. در تحقیق حاضر، ابتدا بر اساس مطالعات کتابخانهای معیارهای مؤثر برای آسیبپذیری ساختمان در برابر زلزله تعیین شد. پس از جمعآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز از طریق برداشت میدانی و بلوکهای آماری، پایگاه داده مکانیای ایجاد گردید. سپس، میزان اثرگذاری هر کدام از معیارهای مذکور بر اساس ایجاد ماتریس مقایسهی دودویی و پرسشگری از افراد متخصص در موضوعِ مطالعه برآورد شد. در نهایت، برای ایجاد ارتباط بین عوامل تأثیرگذار و تخمین میزان آسیبپذیری نهایی هر ساختمان، فرمولی ارائه گردید که در آن همهی عوامل مؤثر با تأکید بر سطح اثرگذاری هر کدام دخالت داده شدند. برای طراحی Game، پیادهسازی دادههای مؤثر در سیستم و اجرای آن در قالب نرمافزار، شش کلاس مختلف با اهداف و عملکردهای متفاوت طراحی گردید. هر کدام از این کلاسها وظیفهی اجرا و کنترل قسمتی از نرمافزار و دستورهای طراحی شده در آن را بر عهده دارند. همچنین، نمایش بخشهای مختلف بازی در قالب شش فرم متفاوت ارائه شد که هر کدام از آنها وظیفهی نمایش دستورها و نماهای گوناگون بازی را بر عهده دارند. سرانجام نرمافزار در قالب یک بازی جدی با محوریت مدیریت بحران زمینلرزه در چهار مرحله مختلف تهیه شد. بازی در مرحلهی اول با زمینلرزهی 5 ریشتری آغاز میشود و در مرحلهی چهارم با زمینلرزهی 8 ریشتری پایان مییابد. در هر مرحله از بازی با توجه به موارد ذکر شده میزان تخریب و مسیریابی انتقال مجروحان و کمکرسانی شبیهسازی میشود و فردی که بازی میکند بر اساس موارد گوناگون (سرعت عمل و ...) امتیاز میگیرد و در صورتی که امتیاز لازم را کسب کند به مرحلهی بعدی که شدت زلزله یک ریشتر بیشتر است صعود میکند. نرمافزار طراحی شده میتواند در شبیهسازی زلزله در ریشترهای مختلف برای برنامهریزیِ کاهش تبعات زلزله، واکنش سریع، مانورها و آموزش قبل از وقوع زلزله استفاده شود.
علیرضا محمدی ، بهمن جاوید مغوان،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده
اغلب شهرهای کشورهای در حال توسعه با مسئله سکونتگاههای غیررسمی مواجهند. شکلگیری و رشد این سکونتگاهها به دلایلی از جمله ساخت و سازهای شتابان و خارج از عرف ساختمانی، از مسائل تهدید کننده برای اجتماعات ساکن در آنها محسوب میشود. از آنجایی که خطر زمینلرزه در اغلب مناطق ایران، سکونتگاههای شهری و از جمله سکونتگاههای غیررسمی را تهدید میکند، بررسی، سنجش و تحلیل میزان آسیبپذیری این سکونتگاهها در مقابل خطر وقوع زمینلرزههای احتمالی برای بکارگیری اصول مدیریت بحران در مقیاس محلهای ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی میزان آسیبپذیری محله زیر نهر تراب پارسآباد در برابر خطر وقوع زمینلرزه احتمالی است. این پژوهش از نوع اسنادی و میدانی است. بعد از مطالعات اسنادی و تدوین مبانی نظری، دادههای خام به صورت میدانی و از نهادهای متولی گردآوری شدهاند. سپس برای تعیین وزن معیارها، از روش فرآیند تحلیل شبکهای (ANP) استفاده شده است. در ادامه از مدلهای همپوشانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) از جمله شاخص همپوشانی وزین (WOI) برای تلفیق زیرمعیارها و تعیین میزان آسیبپذیری ساختمانها، استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان می دهند که؛ در هنگام وقوع زلزله احتمالی، میزان آسیبپذیری حدود 80 درصد از واحدهای ساختمانی محله زیر نهر تراب، زیاد و بسیار زیاد است. از اینرو،، برای پیشگیری از وقوع بحران، پیشنهاداتی بر مبنای مؤلفههای پژوهش ارائه شدهاند.
خدیجه کریمی، وحید ریاحی، فرهاد عزیزپور، علی اکبر تقی لو،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
سکونتگاههای روستایی به مثابه نظام های مکانی– فضایی در معرض پویایی ودگرگونی مداوم قرار دارند.آشکار است که در این تحولات، مجموعه عوامل و نیروهای متفاوت ومتنوعی نقش آفرین هستند اما بیشتر این عوامل به نوعی متاثر ازنظام مدیریتی است که در فضاهای روستایی نقش آفرینی می کند. این نظام، با توجه به الگوهای مختلف، دارای اثر گذاری متفاوتی بر نظام های فضایی است. براین اساس، تحقیق حاضر به دنبال بررسی دگرگونی فضایی سکونتگاههای روستایی شهرستان ارومیه مبتنی بر نقش مدیریت بحران است. قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه، شهرستان ارومیه است که در غرب دریاچه ارومیه قرار دارد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس روش، توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه، 70 نفر از خبرگان دستگاههای مرتبط با مدیریت بحران شهرستان ارومیه می باشند که با روش تعیین حجم نمونه با جامعه نا معلوم با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای جمعآوری دادهها واطلاعات از روش کتابخانهای و میدانی، از فن پرسشگری و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، دوربین واتسون، رگرسیون، تحلیل مسیر و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS بهره گیری شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش، این نتیجه حاصل شده است که روستاهای تحت تاثیر اقدام نظام مدیریت بحران در مواجهه با مخاطره خشکیدن دریاچه ارومیه با دگرگونی های نامناسبی در ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی روبرو شدند. این دگرگونیها، متاثراز سازوکار نظامی است که در آن بعلت دولتی بودن، تمرکز گرایی و بخشی نگری؛ پاسخگویی، مشروعیت، نقش پذیری کارآمد، عدالت محوری وجهت گیری برنامه ای در آن تضعیف شده است. در این میان، ضعف مشروعیت و ضعف در نقش پذیری کارآمد از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. با تعمق در ماهیت عوامل و روابط مستقیم و غیر مستقیم آنها این نکته کلیدی مشخص شده است که نقش پذیری ضعیف روستاییان و نگاه ابزاری به مشارکت آنها در مدیریت بحران، عامل کلیدی بروز تحولات فضایی نامناسب در روستاهای مورد مطالعه است.