5 نتیجه برای مودیس
فروغ مومنپو ر، نیما فریدمجتهدی، شبنم هادینژادصبوری، حسین عابد، سمانه نگاه،
دوره 1، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
برای بررسی شرایط جوی در زمان وقوع باد گرمش، روزهای شاخص این پدیده از بانک اطلاعاتی 29 سالهی باد گرمش گیلان (2010-1982) استخراج شد. میدانهای فشار، دما، نم ویژه، ارتفاع ژئوپتانسیلی، سرعت قائم، مؤلفههای مداری و نصفالنهاری باد، فرارفت رطوبت و دما، جریان، تاوایی نسبی و برش قائم کمیتهای دینامیکی در سامانههای منجر به این پدیده در همه ترازهای جوی مطالعه شد. از تصاویر سنجندهی مودیس، ماهوارههای ترا و آکوا برای تأیید وجود ابرناکی و بارش (برف) در دو سوی رشتهکوه البرز استفاده شد. به سبب ابرناکی و وقوع بارش در هنگام باد گرمش سه دسته الگو شناسایی شد: دستهی اول موارد رخداد باد گرمش همراه با آسمان صاف و بدون پدیده در دو سوی رشتهکوه البرز، دسته دوم فقط وجود ابرناکی در هنگام باد گرمش و دسته سوم موارد همراه با وقوع بارش را در دامنهی جنوبی رشتهکوه البرز در زمان باد گرمش شامل میشود. نتایج نشان میدهد که تفاوت این سه دسته، علاوه بر الگوی سطوح میانی و فوقانی وردسپهر، در الگوی همدیدی توده هوای مستقر در سطح زمین است. در دسته اول و دوم، استقرار توده هوای پرفشار در نواحی مرکزی فلات ایران و نفوذ زبانهی کمفشار در شمال رشتهکوه البرز موجب شکلگیری جریانهای جنوبی به سمت سواحل جنوبی دریای کاسپین و افزایش سرعت باد در لایههای زیرین وردسپهر میگردد. اما در دستهی سوم گسترش کمفشار به سمت دامنهی جنوبی البرز و نواحی شمالغربی ایران، شکلگیری مولفهی مثبت باد نصفالنهاری را به سمت دامنههای شمالی و پشت به باد البرز در پی دارد.
بهزاد رایگانی، زهرا خیراندیش،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
وسعت بسیار زیاد مناطق خشک و بیابانی در کشور و فرکانس بالای پدیدههای گرد و غبار در آن باعث شده است، شناسایی دقیق کانونهای تولید گرد و غبار همواره یکی از اهداف اصلی پیشنیاز عملیاتهای احیائی و بیابانزدایی به شمار آید. هدف از مطالعه حاضر، اعتبارسنجی کانونهای شناساییشده تولید گرد و غبار در استان البرز با استفاده از سری زمانی دادههای ماهوارهای و دادههای ایستگاههای هواشناسی میباشد. بدینمنظور دادههای TRMM سنجنده TMI، دادهی 16 روزه پوشش گیاهی، دادهی 8 روزه درجه حرارت سطح زمین و عمق اپتیکی هواویز مودیس و همچنین اطلاعات زمینی گرد و غبار ایستگاههای سینوپتیک و پایش آلودگی هوا دریافت شدند. تجزیه و تحلیل روند تغییرات رطوبت خاک، درجه حرارت و پوشش گیاهی در یک دوره زمانی 15 ساله صورت پذیرفت. همچنین عمق اپتیکی هواویز در رویدادهای ریزگرد با غلظت بالا برای کانونهای محتمل مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این مناطقی که در طی دوره زمانی، عمق اپتیکی گرد و غبار بالاتری نسبت به نواحی دیگر داشتند، مشخص شدند. درنهایت با استفاده از اطلاعات زمینی گرد و غبار، عمل واسنجی برای کانونهای شناساییشده انجام گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل روند تغییرات، نشاندهنده کاهش معنیدار پوشش گیاهی، رطوبت خاک و دمای سطح زمین در محل کانونهای محتمل تولید ریزگرد در طی دوره زمانی مورد مطالعه بود. کاهش درجه حرارت در بخش جنوبی استان البرز و غرب تهران با فرکانس بالای غبار در ناحیه در ارتباط بود که این تکرار رویداد گرد و غبار در بررسی سری زمانی دادههای عمق اپتیکی هواویز نیز نشان داده شد. بررسی سری زمانی عمق اپتیکی هواویز نشان داد که تمرکز ریزگرد در نزدیکی یا بر روی کانونهای شناساییشده وجود دارد و بالا بودن مقدار غلظت در این نواحی، نشاندهنده صحت کانونهای شناساییشده گرد و غبار میباشد. همچنین بررسی عمق اپتیکی در رویدادهای با غلظت بالا و بررسی همزمان جهت حرکت هوا نشان داد کانونهای شناساییشده به درستی انتخاب گردیده است. تلفیق اطلاعات زمینی گرد و غبار با جهت حرکت باد نیز صحت کانونهای ریزگرد شناساییشده را تایید نمود. در کل یافتههای تحقیق نشاندهنده قابلیت بالای سریهای زمانی دادههای سنجش از دور در اعتبارسنجی کانونهای شناساییشده تولید ریزگرد میباشد. نتایج تحلیل سریهای زمانی داده های ماهوارهای نشان داد که درجه حرارت سطح زمین به عنوان یک پارامتر اقلیمی مهم در شناسایی و اعتبارسنجی کانونهای گرد و غبار به شمار میرود. بر اساس نتایج تحلیل در جایی که فرکانس وقوع گرد و غبار بالا است، کاهش معنیدار درجه حرارت سطح زمین مشاهده میشود.
حامد حیدری، داریوش یاراحمدی، مصطفی کرمپور،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف از این پژوهش شناسایی مناطق مستعد تبدیل شدن به کانون های گرد و غبار در استان لرستان می باشد در این راستا روش انجام کار مبتنی بر طبقه بندی، هر کدام از لایه های مربوطه، تعیین یا استخراج معیارهای کانون گردوغبار، وزن دهی به هرکدام از لایه های مربوطه با استفاده از ماتریس وزن دهی زوجی AHP، و در نهایت برهم نهی نهایی لایه های مربوطه برای تعیین نواحی مساعد کانون های گردوغبار با استفاده از نرم افزارهای GIS،Spss ،Expert Choice می باشد. نتایج نشان داد که حدود 9 درصد از مساحت استان لرستان پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به کانون های محلی گردوغبار داشته اند. توزیع فضایی این طبقه در استان در نقشه نهایی تولید شده بیانگر آن بود بیشترین مساحت این طبقه در نواحی شرقی و به ویژه شمال شرق استان که شامل شهرستان های ازنا و الیگودرز متمرکز شده است. در نواحی جنوبی منطقه مورد بررسی نیز از جمله شهرستان های پلدختر و رومشگان نیز بخش هایی دیده میشود. در نواحی مرکزی استان و همینطور بخش های شمال غرب استان شامل شهرستان های خرم آباد، دلفان، سلسله و دورود این طبقه مشاهده نمیگردد. در بخش های جنوبی شهرستان کوهدشت نیز بخش های کوچکی از طبقه کانون های بالقوه گردوغبار مشاهده میگردد. این طبقه بیشترین ریسک را برای تبدیل شدن به یک کانون فعال گردوغبار وجود دارد. منبع تغذیه بسیاری از رخدادهای گردوغبار استان نیز میتوان گفت همین نواحی هستند که برخی از آن ها در حال حاضر کانون های بالقوه گردوغبار هستند.
محمدحسین عالی نژاد، سعید جهانبخش اصل،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
تامین منابع آب توسط برف در حوضههای کوهستانی بعلت خاصیت تاخیر در ایجاد رواناب، ضروری است. بنابراین شبیهسازی رواناب ناشی از ذوب برف و تغییرات فصلی پوشش آن در مدیریت منابع آب بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه، بهمنظور برآورد رواناب حاصل از ذوب برف در حوضۀ گاماسیاب، نخست سطح پوشش برف برای سالهای آبی 95 الی 97 با استفاده از تصاویر روزانۀ ماهوارۀ ترا- مودیس با تفکیک مکانی 1 کیلومتر از طریق سامانه گوگل ارث انجین استخراج شد. سپس در محیط نرمافزارGIS ، مشخصات فیزیوگرافی حوضه بهدست آمد. در مرحلۀ بعد، با واردکردن دادههای پوشش برف، متغیرهای هواشناختی و شاخصهای لازم به مدلSRM ، رواناب ناشی از ذوب برف شبیهسازی شد. در این شبیهسازی سال 95-96 برای واسنجی و سال 96-97 جهت اعتبارسنجی مدل در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که، سهم جریان رودخانه از ذوب برف در ماههای اسفند و فروردینماه چشمگیر است، ولی با افزایش درجهحرارت هوا در اردیبهشتماه، سهم باران در جریان پررنگتر میشود. همچنین نتایج شبیهسازی بیانگر دقت بالای این مدل میباشد، بهطوری که ضریب تعیین (R2) برای سالهای آبی 95-96 الی 96-97 به ترتیب معادل 93/0 و 9/0 و درصد خطای حجمی آن نیز به ترتیب (DV) 3/0 و 33/3 بهدست آمد.
سید هدایت شیخ قادری، طوبی علیزاده، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، رحمن شریفی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آنالیز زمانی و مکانی طوفانهای گردوغبار طی بازهی زمانی 2016 تا 2018 در شهر کرمانشاه با بهرهگیری از مدل مسیریابی HYSPLIT و پروداکت MCD19A2 سنجندهی مودیس در سامانهی تحت وب گوگل ارث انجین انجام گرفت. جهت مسیریابی منشأ ذرات گردوغبار از روش لاگرانژی مدل HYSPLIT در 48 ساعت قبل از وقوع پدیده گردوغبار در کرمانشاه در سه سطح ارتفاعی 200، 1000 و 1500 متری مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای حاصل از نقشههای ردیابی مدل HYSPLIT حاکی از آن است که مسیر کلی برای انتقال گردوغبار به منطقه مورد مطالعه مسیر شمالغرب- جنوبشرق با منشأ بیابانهای عراق و سوریه در سه ارتفاع 200، 1000 و 1500 متری در روزهای 17 ژوئن 2016 و 27 اکتبر 2018 و همچنین مسیر جنوب غرب به غرب با منشأ کویت، شمال عربستان و بخشی از عراق در 2 نوامبر 2017 میباشد. نتایج نقشههای حاصل از پروداکت MCD19A2 سنجندهی مودیس علیالخصوص نقشههای تناوب رخداد، غلظت تجمعی، تغییرات مکانی و نقشه بیشترین میزان AOD نشان از همبستگی بالا با نقشههای مسیریابی شده مستخرج از مدل HYSPLIT دارد. بهطورکلی بر اساس یافتههای حاصل از نقشههای مستخرج از پروداکت MCD19A2 سنجنده مودیس طی بازهی زمانی 2016 تا 2018 شهر کرمانشاه، مناطق مرکزی و شرقی همواره بیشتر از دیگر مناطق شهر درگیر طوفان گردوغبار گردیده و در این راستا مناطق فوق بهصورت متوسط، نسبت به دیگر مناطق شهر بیشتر با آلودگی ناشی از گردوغبار مواجه بودهاند. در این راستا نتایج نهایی نشاندهندهی همبستگی بالا بین دادههای PM10 واقعی و مقادیر AOD مشتق شده از سنجنده مودیس میباشد.