هدف این مقاله تعریف تحلیل فضایی و شرح مختصر مراحل تکوین آن در جغرافیاست. برای این منظور، از سالهای قبل از جنگ جهانی دوم تاکنون، تطور تحلیل فضایی (پیدایش و عوامل مؤثر بر گسترش آن) بررسی شد. بر اساس منابع بررسی شده، تحلیل فضایی در پی انقلاب کمی و برای کشف نظریهها و قوانین فضایی پراکندگیها نضج گرفته است. از نظر طرفداران این نگرش جغرافیای قدیم (ناحیهای) درصدد کشف نظریههای جهانی نیست و، بنابراین، نمیتواند دانش علمی تولید کند. در نتیجهی چنین ضعفی، این دانش قادر به حل مسائل و مشکلات جامعه نیست. هدف تحلیل فضایی تحلیل پراکندگیها یعنی توصیف ساختار فضایی و استدلال این ساختارها از طریق روابط فضایی و سرانجام برنامهریزی فضایی فعالیتهای انسان است. پس از ورود کامپیوتر و ایجاد سیستم اطلاعات جغرافیایی، تحلیل فضایی رویکرد اصلی جغرافیا شد و اکنون نیز سیطرهی این نگرش ادامه دارد. از نظر فلسفهی علم، تحلیل فضایی با پراکندگیها به منزلهی هستی های مستقل سروکار دارد. دانشِ حاصل به صورت نظریههای مستقل و جهانی بیان میشود. روششناسی کمی و تجربی در قالب علم مهم زمینآمار همهی پردازشهای آماری مانند درونیابی، شناسایی ساختار فضایی، تغییرات فضایی و سرانجام برنامهریزی فضایی را اجرا میکند.