5 نتیجه برای پهنهبندی
پرویز رضائی، خسرو تاجداری، سید اسماعیل میرقاسمی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
در حال حاضر، تکنولوژی به آن درجه از تکامل نرسیده است که از بروز سیلابهای زیانبار جلوگیری و در عوامل و عناصر جوی تغییری ایجاد کند. بنابراین، هرگونه راه حل اصولی و چارهساز را باید در روی زمین و خصوصاً در عرصهی حوضههای آبخیز جستجو کرد. در این باره اولین اقدامی که برای کاهش خطر سیل مطرح میشود مهار سیل در سرمنشأ آن، یعنی زیر حوضههای آبخیز، است. به این جهت شناسایی مناطق سیلخیز در داخل حوضه دارای اهمیت فراوانی است. از این رو، باید مناطقی که پتانسیل بالایی در تولید سیل دارند شناسایی شوند تا امکان بهینهسازی عملیات اجرایی در سطوح کوچک و خطرساز فراهم شود و از هزینههای اضافی طرحهای کنترل سیل جلوگیری گردد. هدف از این تحقیق نیز ارائهی روشی است تا با استفاده از آن بتوان ضمن در نظر گرفتن آثار متقابل عوامل مؤثر بر سیلخیزی مناطق خطرساز و سیلخیز را در داخل حوضه تعیین کرد. محدوهی مطالعه این تحقیق بازهای از رودخانهی مرغک در حوضهی تالاب انزلیِ استان گیلان بین دو ایستگاه هیدرومتری امامزاده شفیع و کتمجان به طول سی کیلومتر است. در این پژوهش، هدف معرفی یکی از روشهای پهنهبندی سیل با استفاده از تلفیق نرمافزارهایARCVIEW وHEC-RAS و الحاقیه HEC-GEORAS-431 است تا ضمن تعیین حریم سیل در قسمتی از رودخانهی مرغک جدیدترین، باصرفهترین و کوتاهترین روش پهنهبندی سیل از نظر اقتصادی و زمانی معرفی و مزایا و تواناییهای آن بررسی شود. از این رو، مقاطعی از بازهی رودخانه که بیشترین عرض و گسترهی سیل را با دورهی بازگشت 25 ساله دارد مشخص شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که این مقاطع در پاییندست رودخانه حد فاصل جادهی اصلی فومن به پونل تا بازهی انتهایی رودخانه (ورودی به تالاب انزلی) در هشت کیلومتر پایانی از مجموع حدود سی کیلومتر بازهی رودخانه قراردارد.
یوسف قویدل رحیمی، پرستو باغبانان، منوچهر فرج زاده اصل،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
درپژوهش حاضر، دادههای ماهانهی فراوانی وقوع توفانهای تندری 25 ایستگاه سینوپتیک کشور در طی بازهی زمانی 51 ساله از 1960-2010 با استفاده از روشهای تحلیل خوشهای سلسلهمراتبی وارد شد و روش زمینآمار کریجینگ به منظور طبقهبندی و شناسایی مکانهای اصلی رخداد مخاطرهی توفانهای تندری فصل بهار در ایران تحلیل شد. پس از محاسبه فراوانی وقوع توفانهای تندری فصل بهار و بررسی ویژگیهای آماری مربوط به آن، تابع توزیع احتمالاتی مناسب با دادههای توفانهای تندری برازش داده شدو سپس، با استفاده از تحلیل خوشهای به تقسیمبندی مناطق گوناگون به گروههای همگون و با استفاده از روش کریجینگ به پهنهبندی توفانهای تندری اقدام گردید. پس از بررسی فراسنجهای آمار توصیفی توفانهای تندری بهاره، مشخص شد که توزیع احتمال فراوانی وقوع دادههای توفانهای تندری بهارهی ایران، مانند بیشتر متغیرهای تصادفی گسسته از توزیع احتمال ویبول سه پارامتری تبعیت میکند. براساس نتایج حاصل از تحلیل خوشهای مناطق گوناگون کشور به پنج ناحیه همگن مجزا مشتمل بر نواحی شمالی، میانی، شمال شرقی؛ نواحی مرکزی و شرقی؛ شمال غرب؛ غرب و نیمهی جنوبی با روند مشابه خوشهبندی گردید. پس از انجام پهنهبندی مشخص شد که کانونهای اصلی رخداد این پدیده بیشتر در نواحی شمال غرب و غرب کشور متمرکز شده است.
نورالدین رستمی، یونس کاظمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
گسترش شهرنشینی و تغییر شرایط هیدرولوژیک طبیعی آبراههها احتمال وقوع سیلاب را افزایش میدهد. تحقیق حاضر جهت پهنهبندی خطر سیلاب در محدوده شهر ایلام و تعیین محدودههای بحرانی بافت شهری در برابر سیلاب با استفاده از روش AHP و GIS صورت گرفته است. برای این منظور پارامترهای شماره منحنی، ارتفاع، فاصله از آبراهه، زمینشناسی، کاربری اراضی، جمعیت، شیب، خاکشناسی، تراکم ساختمان، بافت فرسوده و تجمع جریان به عنوان پارامترهای تأثیرگذار در خطر سیلاب شهر ایلام انتخاب و وزندهی این پارامترها در محیط نرمافزار Expert Choice انجام شد. سپس نتایج حاصل از این نرمافزار به محیط نرمافزار GIS منتقل و نقشه پهنهبندی خطر سیلاب در محدوده موردنظر تهیه گردید. نقشه پهنهبندی خطر سیلاب نشان میدهد که مناطق با خیلی خطر کم 8/0 درصد، مناطق با خطر کم 5/8 درصد، مناطق با خطر متوسط 6/49 درصد، مناطق با خطر زیاد 54/32 درصد و مناطق با خطر خیلی زیاد 56/8 درصد از مساحت حوزه آبخیز شهر ایلام را تشکیل میدهند. همچنین ناحیه مرکزی شهر بیشترین خطر و احتمال وقوع سیلاب را دارد که علت این امر تراکم زیاد جمعیت و مناطق مسکونی در این ناحیه و نزدیکی آن به مسیل و تراکم بافت فرسوده و قدیمی آن میباشد. بنابراین، با بررسی نتایج حاصل از نرمافزار Expert Choice میتوان مؤثرترین عوامل در بروز خطر سیلاب را شناسایی و با اولویتبندی آنها، راهکارهای مدیریتی را معطوف به برطرف کردن یا کاهش تأثیر این عوامل کرد.
ایرج قاسمی، محمد قاسمی سیانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
تابآوری بخصوص در مناطق ویژه که از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است، اهمیت دوچندانی پیدا کرده است. مناطق مرزی به عنوان یکی از مناطق ویژه در سیاستگذاری و برنامهریزی جایگاه خاصی دارد. این مقاله به تحلیل فضایی تابآوری محیطی در شهرستان زهک پرداخته و هدف آن بررسی تفاوت تابآوری در پهنههای مختلف شهرستان است. به دلیل وابستگی معیشت ساکنان شهرستان به منابع طبیعی، با تهدید این منابع، در معرض آسیب قرار دارند. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، و ریکرد کلی حاکم بر مطالعه، تلفیقی و از لحاظ روش، توصیفی– تحلیلی است. دادهها با استفاده از روش اسنادی و میدانی با ابزار مشاهده و پرسشنامه و یافتههای پنل تخصصی گردآوری شده است. جامعه آماری این تحقیق روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان زهک است که دارای دهیاری یا شورای اسلامی روستا بوده است. نتایج نشان میدهد هیچ یک از پهنههای جغرافیایی تعریف شده در سطح دهستان پایدار نبوده و سه دهستان نیمه پایدار و یک دهستان ناپایدار هستند. ارزیابی پایداری در ریزپهنهها نیز نشان میدهد روستاهای ناپایدار طبیعی اغلب جمعیت کمی داشته و این به معنی آن است که فعالیت نیز توسعه پیدا نکرده است. بدین ترتیب لازم است در مناطق ویژهای همچون شهرستان زهک مدیریت بحران بایستی بر تامین منابع طبیعی و جلوگیری از آسیبپذیری از بحرانهای طبیعی متمرکز شده و انتظار میرود با پایداری طبیعی، سکونت و فعالیت نیز پایدار خواهد شد.
اسداله حجازی، محمدحسین رضایی مقدم، عدنان ناصری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
هدف از این پژوهش انتخاب بهترین مدل و شناسایی پهنه های خطر زمین لغزش در حوضه های پایین دست سد سنندج است. منطقه مورد مطالعه به مساحت 7/970 کیلومتر مربع در پایین دست سد سنندج قرار دارد و بر روی زون ساختاری سنندج - سیرجان واقع شده است. در این مطالعه از 9 عامل موثر بر زمین لغزش، شامل شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، لیتولوژی، کاربری اراضی و بارش استفاده شد. با استفاده از تصاویر ماهواره ای Landsat 8 ETM ، تعداد ۲۳۷ نقطه لغزشی مشخص گردید. سپس نقشه پراکنش زمین لغزشهای منطقه تهیه شد. همچنین 89 نقطه غیرلغزشی، به منظور استفاده در مراحل آموزش و آزمایش شبکه عصبی پرسپترون در داخل شیبهای کمتر از 5 درجه مشخص شدند.
در مدل شبکه عصبی مصنوعی لایه ی میانی به صورت پیش فرض نرم افزار انتخاب شد. از 70 درصد زمین لغزشهای رخداده، جهت آموزش شبکه عصبی و از 30 درصد مابقی به عنوان داده های زمین مرجع جهت آزمایش و کالیبره کردن مدل استفاده شد. داده ها با استفاده از یک شبکه پرسپترون چندلایه با الگوریتم یادگیری آدام آموزش دیدند. ساختار نهایی شبکه دارای 9 نرون در لایه ورودی، 30 نرون در لایه میانی و 1 نرون در لایه خروجی است. در مدل AHP پس از محاسبه ی وزن نهایی زیرمعیارها، وزن های محاسبه شده را به جدول توصیفی لایه های اطلاعاتی عوامل موثر اضافه نموده و در نهایت نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه بدست آمد.
پس از آماده سازی مدلها، منطقه ی مورد مطالعه با 9 متغیر ورودی تحلیل شد. نتایج تحلیل به صورت نقشه ای با پنج طبقه خطر زمین لغزش برای هر مدل ترسیم گردید. از 5 روش محاسبه میزان خطا جهت صحت سنجی مدلها استفاده شد. بر اساس مدل شبکه عصبی، حدود 31 درصد و مدل AHP ۳۵ درصد از منطقه در محدوده مناطق مطلوب جهت فعالیتهای انسانی قرار دارد. همچنین بر اساس مدل شبکه عصبی حدود 39 درصد و مدل AHP ۳۳ درصد از منطقه در محدوده مناطق نامطلوب و بسیار نامطلوب قرار گرفته اند. مناطق مخاطره آمیز عمدتا در غرب و جنوب غرب حوزه واقع شده اند. مقایسه نتایج صحت سنجی نشان می دهد که مدل شبکه عصبی پرسپترون دارای دقت بهتری نسبت به مدل تحلیل سلسله مراتبی است. بر اساس روش AHP پارامترهای شیب، لیتولوژی و کاربری اراضی بیشترین نقش را در وقوع زمین لغزش منطقه دارند.