10 نتیجه برای Ahp
احمد پوراحمد، اسدالله دیو سالار، پروانه مهدوی، زهرا غلامرضایی،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
ایران سرزمینی بزرگ و پهناور است که بر روی کمربند زلزلهای آلپ هیمالیا قرار گرفته است. ناحیهی آذربایجان و شهر سراب نیز از مناطق لرزهخیز ایران است. هدف اصلی این مقاله برنامهریزی برای کاهش صدمات ناشی از زلزله در شهر سراب است. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی ـ تحلیلی است. در این زمینه، با توجه به هدف تحقیق نُه معیار شناسایی و ارزیابی شد، بدین صورت که برای هر کدام از شاخصها و یا معیارها یک لایه نقشه با فرمت shp تهیه شد و، سپس، طی فرایند تحلیل سلسلهمراتبی و وزندهی به متغیرها عملیات رویهمگذاری لایهها با استفاده از توابع تحلیلی موجود در نرمافزار Arc gis صورت گرفت. با توجه به یافتههای حاصل از تحقیق میتوان گفت که شهر سراب از نظر آسیبپذیری در مقابل خطر زمینلرزه وضع مطلوبی ندارد، به طوری که همهی نقاط شهر سراب بههنگام بروز زلزله آسیبپذیر است. با وجود این، برخی از محلات آن به دلیل کیفیت نامناسب ساختمانها و آسیبپذیری شبکهی معابر و فشردگی بیش از حد و دسترسینداشتن به فضای باز دارای آسیبپذیری بیشتری هستند.
فرهاد عزیزپور، وحید ریاحی، علی مؤذنی،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
مخاطرات محیطی یکی از موانع اصلی تحقق توسعهی پایدار در سکونتگاههای انسانی (بهویژه روستاها) است. امروزه، با رویکرد جدیدی که به مقولهی مدیریت بحران میشود استفاده از همهی دستاوردهای مدیریتی، سازماندهی و برنامهریزی، قبل از وقوع بحران، امری الزامی و عقلانی است. در این باره، در مواجهشدن با بحرانهای احتمالی، یکی از ارکان اصلی در نظرگرفتن پایگاههای مدیریت بحران است که همهی اقدامات پیشگیری، آمادگی و مقابله، از جمله امداد رسانی، اسکان موقتِ حادثهدیدگان، در آن مهیا شود تا پیامدها را دربارهی بحران احتمالی به حداقل ممکن برساند. از این رو، دهستان کهریزک به علت واقعشدن بر روی کمربند گسل کهریزک، وجود صنایع خطرآفرین در منطقه و عواملی جز آن برای این پژوهش انتخاب شد. در زمینهی اجرای پژوهش، در مرحله نخست، معیارهای نهایی مکانیابی پایگاههای مدیریت بحران، با نظرسنجیکردن از متخصصین امر و بومیسازی آنها با شرایط محدوده، انتخاب شدند. در ادامه، پس از گردآوری دادهها با استفاده از روشهای کتابخانهای و میدانی، از تلفیق دو مدل منطق فازی و مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و پس از ارزیابی میدانی مکان استقرار بهینه پایگاه مدیریت بحران (گزینهی شماره 3) انتخاب شد. در این پژوهش، نتایج زیر حاصل شد: - معیارهای مکانیابی پایگاه مدیریت بحران روستایی، صرفاً، ماهیتی محیطی (طبیعی و مصنوع) ندارد، بلکه معیارهای اجتماعی ـ اقتصادی نیز دارای اهمیتاند؛ - معیارهای مؤثر بر مکانیابی پایگاه مدیریت بحران روستایی متأثر از الزامهای منطقهای و محلی یکسان نیستند. از این رو، بومیسازیِ معیارها ضرورتی است که، در مکانیابی، باید به آن توجه شود؛ - ضوابط مبتنی بر معیارهای مکانیابی بر اساس اهداف، نوع خدمات و شرایط مکانی در سطوح گوناگون فضایی (ناحیهای، محلی، شهری و روستایی) متفاوت است و نمیتوان ضابطهای را برای همهی سطوح درنظر گرفت؛ - مکانیابی، صرفاً، مبتنی بر تعیین مکان در چارچوبِ رویهم اندازی لایههای اطلاعاتی با کمک مدلها نیست، بلکه انتخاب گزینهی نهایی باید پس از بازدید و ارزیابی میدانی صورت بگیرد.
جلال کرمی، امینه محمدی، محمد شریفی کیا،
دوره 3، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
افزایش حوادث طبیعی تعمیق آنمتاثر از فعالیتهای انسانی، خسارتهای متعددی را مخصوصاَ در کشورهای در حال توسعه اموجب شده است.خسارت های مالی و جانی ناشی از حوادث طبیعی در جهان و مخصوصا در کشورهای کمتر توسعه یافته، متاثر از زیرساخت های ضعیف اجتماعی و اقتصادی، روز به روز در حال افزایش می باشد. در میان حوادث طبیعی، زلزله، به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن، یکی از مخربترین این حوادث به شمار می رود.ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای جهان است و شهرهای آن بر اثر این پدیده بسیار آسیب دیده اند. در بین شهرهای ایران، تهران به عنوان کلانشهر اول کشوربا توجه به جمعیت متراکم، توسعه فیزیکی نامناسب، تراکم سازه ای، و عدم رعایت استانداردها، با خطر جدی تری روبه رو است.هدف از این پژوهش، بررسی فضایی انعطاف پذیری منطقه 12 تهران پس از زلزله می باشد. در این مطالعه، ابتدا داده ها ی منطقه 12تهرانآماده و استانداردسازی گردید. سپس با استفاده از روشAHP، میزان ریسک پذیری منطقه 12 تهران تحلیل شد. در نهایت با توجه به نقشه میزان ریسک پذیری منطقه، به کمک روش OWAنقشه نهایی میزان انعطاف پذیری آن پس از زلزله حاصل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که محلات شماره 2و12 (بهارستان و دروازه غار شوش) کمترین انعطاف پذیری را پس از زلزله دارند.
سمیرا جعفری آذر، غلامرضا سبزقبائی، مرتضی توکلی، سولماز دشتی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
اکوسیستمهای تالابی، بهویژه تالابهای ساحلی دریایی از مهمترین و در عین حال آسیبپذیرترین منابع محیطزیستی جهان محسوب میشوند که همواره به جهت حساسیت و شکنندگی بالای نوار ساحلی، تراکم بالای جمعیت و انجام فعالیتهای شدید انسانی با خطر تخریب و نابودی مواجه بودهاند. مطالعه حاضر بر اساس روشهای تصمیمگیری چندمعیاره با هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل ریسکهای تهدیدکننده تالاب بینالمللی رودهای شور، شیرین و میناب در شمال خور هرمز واقع در استان هرمزگان صورت پذیرفت. بر این اساس جهت شناسایی ریسکهای شاخص از روش شناسی دلفی، و به منظور اولویتبندی و تعیین عدد اولویت ریسک از روشهای تصمیم گیری چند معیاره استفاده گردید. در نهایت با توجه به مخاطرهپذیری ریسکها، اولویتهای مدیریتی تعیین شد. براساس نتایج، 32 عامل ریسک در دو گروه طبیعی و محیطزیستی بر اساس سه شاخص شدت اثر، احتمال وقوع و حساسیت محیط پذیرنده طبقهبندی شدند. نتایج حاکی از آن است که به ترتیب برحسب میزان نزدیکی (Cj+) چهار عامل آلودگی نفتی (91/0)، احداث سد در بالادست (81/0)، پدیده خشکسالی و تغییرات اقلیم (80/0) و قاچاق سوخت (75/0) در رده غیرقابلتحمل برای تالاب قرار دارند. بنابراین بدون تردید شناخت درست و دقیق از عوامل تهدیدکننده تالابها بر اساس اهمیت و میزان تأثیرگذاری آنها میتواند زمینه را برای جلوگیری و مقابله اصولیتر با این عوامل و نیز تهیه و اجرای دقیق طرحهای حفاظت از تالابها و مدیریت محیطزیستی آنها فراهم آورد.
نورالدین رستمی، یونس کاظمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
گسترش شهرنشینی و تغییر شرایط هیدرولوژیک طبیعی آبراههها احتمال وقوع سیلاب را افزایش میدهد. تحقیق حاضر جهت پهنهبندی خطر سیلاب در محدوده شهر ایلام و تعیین محدودههای بحرانی بافت شهری در برابر سیلاب با استفاده از روش AHP و GIS صورت گرفته است. برای این منظور پارامترهای شماره منحنی، ارتفاع، فاصله از آبراهه، زمینشناسی، کاربری اراضی، جمعیت، شیب، خاکشناسی، تراکم ساختمان، بافت فرسوده و تجمع جریان به عنوان پارامترهای تأثیرگذار در خطر سیلاب شهر ایلام انتخاب و وزندهی این پارامترها در محیط نرمافزار Expert Choice انجام شد. سپس نتایج حاصل از این نرمافزار به محیط نرمافزار GIS منتقل و نقشه پهنهبندی خطر سیلاب در محدوده موردنظر تهیه گردید. نقشه پهنهبندی خطر سیلاب نشان میدهد که مناطق با خیلی خطر کم 8/0 درصد، مناطق با خطر کم 5/8 درصد، مناطق با خطر متوسط 6/49 درصد، مناطق با خطر زیاد 54/32 درصد و مناطق با خطر خیلی زیاد 56/8 درصد از مساحت حوزه آبخیز شهر ایلام را تشکیل میدهند. همچنین ناحیه مرکزی شهر بیشترین خطر و احتمال وقوع سیلاب را دارد که علت این امر تراکم زیاد جمعیت و مناطق مسکونی در این ناحیه و نزدیکی آن به مسیل و تراکم بافت فرسوده و قدیمی آن میباشد. بنابراین، با بررسی نتایج حاصل از نرمافزار Expert Choice میتوان مؤثرترین عوامل در بروز خطر سیلاب را شناسایی و با اولویتبندی آنها، راهکارهای مدیریتی را معطوف به برطرف کردن یا کاهش تأثیر این عوامل کرد.
ساجده مقیمی، دانیال منصفی پراپری،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
زلزله بهعنوان یکی از مخربترین بلایای طبیعی با شیوع چشمگیر در سراسر دنیا هر ساله جان افراد بیشماری را میگیرد و عدهی زیادی را بیخانمان میکند. برنامهریزی برای مقابله با این امر بهویژه در کشور ایران، بهدلیل قرارگیری بر روی گسل آلپ-هیمالیا و سابقهی زمینلرزههای پیشین ضروری است. افزایش نگرانیهای ناشی از گسترش روزافزون بلایای طبیعی به ویژه زلزله و پیامدهای ناگوار ناشی از آنها، پیشبینی محلهای مناسب اسکان موقت را ضروری میکند. این اقدام به بهعنوان راهی پذیرفتهشده برای تسریع عملیات احیا تلقی میشود. در این پژوهش شهر شاهرود با توجه به پتانسیل بالای لرزهخیزی و مجاورت با حوزهی جنوبشرقی چینخوردگی البرز بهعنوان نمونهی مطالعاتی، انتخاب گردیده است. دادههای تحقیق مشتمل بر معیارهای تاثیرگذار بر انتخاب مکان مناسب بوده که بر اساس مطالعات کتابخانهای و اسنادی بهدست آمدهاند. تحلیل دادهها با استفاده از مدلهای سلسلهمراتبی (AHP) برای تعریف ضریب اهمیت هر معیار و ترکیب خطی وزندهی شده (WLC) برای تلفیق نقشهها و با استفاده از ابزار Expert Choice و GIS صورت گرفته است. نتایج تحقیق هشت مکان پیشنهادی را با مجموع مساحت 136 هکتار برای اسکان آسیبدیدگان پس از زلزله مشخص کرده است. این میزان از فضا تنها پاسخگوی حداقل فضای مورد نیاز اسکان برای این شهر میباشد.
خهبات درفشی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
در نظر نگرفتن عاملهای طبیعی در آمایش سرزمین، تجاوز و تخریب مرفولوژی طبیعی در نتیجه فعالیتهای شهرسازی و متعاقباً برهم زدن سیستم زهکشی شهری، سیلابهای غیرقابل پیشبینی و مختل کننده شهر تهران را درپی دارد. این سیلابهای شهری بر اساس میزان تغییر یا تخریب مسیلهای طبیعی شهر، چگونگی اجرای شبکههای ارتباطی، نوع کاربریهای اراضی، تراکمهای مختلف سازههای شهری و یکسان نبودن توزیع تراکم جمعیتی در سطح شهر و حتی سطح زندگی اجتماعی - اقتصادی محلههای شهری، رفتار پیچیدهای در کلانشهر تهران دارند. در این پژوهش، نقشه ریسک بهعنوان شاخصی جهت تعریف این پیچیدگی از ترکیب نقشههای مخاطره و آسیبپذیری سیلاب کلانشهر تهران در پنج رده ریسک خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تهیه گردید. جهت تحلیل تغییرات میزان ریسک، حوضه های هیدرولوژیک شهر تهران با ArcHydro استخراج و 12 حوضه نمونه انتخاب شد. نقشه مخاطره سیلاب با استفاده از متغیرهای کاربری اراضی، شبکههای ارتباطی، درصد سطح زیربنای مسکونی، پلها، ارتفاع، شیب و تراکم شبکه آبراهه تهیه شده و بلوکهای با بافت فرسوده، تراکم جمعیت، کاربری اراضی، پل، شیب و تراکم شبکه آبراهه بهعنوان متغیرهای مؤثر در آسیبپذیری ناشی از سیلاب بهکار گرفته شدند. استفاده از این متغیرها در تهیه نقشههای ذکر شده از طریق تعریف رابطهها و اولویتبندی هر یک در ارتباط با پتانسیل خطر و آسیبپذیری و روش AHP انجام شد. در ادامه بر مبنای متوسط وزنی ریسک سیلاب و تحلیل عاملی، مؤلفههای اصلی تغییرپذیری ریسک سیلاب بین 12 حوضه نمونه استخراج شد. نتایج تحلیل عاملی بر مبنای شاخص متوسط وزنی ریسک سیلاب و متغیرهای مؤثر در آن، چهار مؤلفه تأثیرگذار را در تغییرات فضایی ریسک در سطح حوضههای 12 گانه نمونه نشان داد. مؤلفه اول با توجیه 31/8 درصد از مجموع واریانس عاملها و با مقدار ویژه 0/788 (ارتباط ریسک سیلاب با متغیرهای مستقل) بهعنوان مؤلفه اصلی در تغییرات ریسک سیلاب بین حوضههای، متغیرهای بافت فرسوده، تراکم جمعیت و درصد سطح زیربنای مسکونی را بهعنوان عاملهای تغییرپذیری ریسک سیلاب بین حوضههای نمونه معرفی میکند؛ این مؤلفه با هر سه متغیر بهصورت قوی مثبت مرتبط میباشد. این بافتها بهدلیل اینکه زهکشی مناسبی ندارند و همچنین شبکههای مسیل در این مناطق عمدتاً در بخش زیرین شهر قرار گرفتهاند، باعث پدیده تشدید آبگرفتی و حتی گاهی اوقات شروع سیلاب میشوند.
اسداله حجازی، محمدحسین رضایی مقدم، عدنان ناصری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
هدف از این پژوهش انتخاب بهترین مدل و شناسایی پهنه های خطر زمین لغزش در حوضه های پایین دست سد سنندج است. منطقه مورد مطالعه به مساحت 7/970 کیلومتر مربع در پایین دست سد سنندج قرار دارد و بر روی زون ساختاری سنندج - سیرجان واقع شده است. در این مطالعه از 9 عامل موثر بر زمین لغزش، شامل شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، لیتولوژی، کاربری اراضی و بارش استفاده شد. با استفاده از تصاویر ماهواره ای Landsat 8 ETM ، تعداد ۲۳۷ نقطه لغزشی مشخص گردید. سپس نقشه پراکنش زمین لغزشهای منطقه تهیه شد. همچنین 89 نقطه غیرلغزشی، به منظور استفاده در مراحل آموزش و آزمایش شبکه عصبی پرسپترون در داخل شیبهای کمتر از 5 درجه مشخص شدند.
در مدل شبکه عصبی مصنوعی لایه ی میانی به صورت پیش فرض نرم افزار انتخاب شد. از 70 درصد زمین لغزشهای رخداده، جهت آموزش شبکه عصبی و از 30 درصد مابقی به عنوان داده های زمین مرجع جهت آزمایش و کالیبره کردن مدل استفاده شد. داده ها با استفاده از یک شبکه پرسپترون چندلایه با الگوریتم یادگیری آدام آموزش دیدند. ساختار نهایی شبکه دارای 9 نرون در لایه ورودی، 30 نرون در لایه میانی و 1 نرون در لایه خروجی است. در مدل AHP پس از محاسبه ی وزن نهایی زیرمعیارها، وزن های محاسبه شده را به جدول توصیفی لایه های اطلاعاتی عوامل موثر اضافه نموده و در نهایت نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه بدست آمد.
پس از آماده سازی مدلها، منطقه ی مورد مطالعه با 9 متغیر ورودی تحلیل شد. نتایج تحلیل به صورت نقشه ای با پنج طبقه خطر زمین لغزش برای هر مدل ترسیم گردید. از 5 روش محاسبه میزان خطا جهت صحت سنجی مدلها استفاده شد. بر اساس مدل شبکه عصبی، حدود 31 درصد و مدل AHP ۳۵ درصد از منطقه در محدوده مناطق مطلوب جهت فعالیتهای انسانی قرار دارد. همچنین بر اساس مدل شبکه عصبی حدود 39 درصد و مدل AHP ۳۳ درصد از منطقه در محدوده مناطق نامطلوب و بسیار نامطلوب قرار گرفته اند. مناطق مخاطره آمیز عمدتا در غرب و جنوب غرب حوزه واقع شده اند. مقایسه نتایج صحت سنجی نشان می دهد که مدل شبکه عصبی پرسپترون دارای دقت بهتری نسبت به مدل تحلیل سلسله مراتبی است. بر اساس روش AHP پارامترهای شیب، لیتولوژی و کاربری اراضی بیشترین نقش را در وقوع زمین لغزش منطقه دارند.
آقای رضا برجاس، دکتر نورالدین رستمی، دکتر امین صالح پور جم،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
نخستین گام برای افزایش مشارکت مردمی در طرحهای بیابانزدایی، شناسایی و مرتفع نمودن موانع مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در اجرای پروژههاست. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اولویتبندی عوامل مؤثر بر عدم مشارکت ساکنان در طرحهای بیابانزدایی است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستای عین خوش شهرستان دهلران ایلام و کارشناسان خبره در امر بیابانزدایی است. یافتههای تحقیق نشان داد که اولویتبندی شاخصها با استفاده از آزمون ناپارامتریک فریدمن برحسب میانگین رتبه از دیدگاه ساکنان منطقه به ترتیب شاخص اقتصادی، طراحی-اجرایی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین این اولویتبندی از دیدگاه کارشناسان خبره با استفاده از آزمون FUZZY-AHP به ترتیب اولویت به صورت شاخص طراحی-اجرایی، اقتصادی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین نتایج نشان داد که در مجموع از 15 زیرشاخص مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در طرحهای بیابانزدایی، از دیدگاه کارشناسان خبره، زیرشاخص طراحی-اجرایی با عنوان "عدم برنامهریزیهای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت در امر مشارکت" با میانگین رتبه 68/11 مهمترین و زیرشاخص اجتماعی با عنوان "مهاجرت و کمبود نیروی جوان در روستا" با میانگین رتبه 59/3 کم اهمیتترین زیرشاخص است. این در حالی است که از دیدگاه ساکنان منطقه زیرشاخص اقتصادی "نادیده گرفتن درآمد مردم بهعنوان انگیزه اقتصادی مستقیم در اجرای طرحهای بیابانزدایی" با میانگین رتبه 24/11 مهمترین و زیرشاخص طراحی-اجرایی "عدم تخصیص کامل منابع مالی در زمان اجرای طرحهای بیابانزدایی" با میانگین رتبه 63/5 کم اهمیتترین زیرشاخص است که نشان میدهد شاخصهای اقتصادی و طراحی-اجرایی به همراه زیرشاخصهای مربوطه مهمترین دلایل عدم مشارکت مردمی در طرحهای بیابانزدایی در منطقه مورد مطالعه است.
حسین حاتمی نژاد، آقای علیرضا صادقی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
سنجش تابآوری شهری میتواند به توسعه استراتژیها و سیاستهای مناسب برای شهرهایی که با شوکهای غیرمنتظره و پیامدهای آن مواجه هستند، کمک کند. از آنجاییکه تابآوری شهری مفهومی پیچیده است و عملیاتی کردن آن دشوار است، توسعه تکنیک یا روشی برای به فعلیت رساندن این مفهوم نقطه عطف بزرگی در جهت درک عوامل و تعاملاتی است که به ایجاد و حفظ تابآوری کمک میکنند. کلانشهر تهران دارای تمرکز بالایی از صنایع، سازمانهای دولتی، خدمات و تأسیسات است که مدیریت آن را در زمان وقوع یک بلای طبیعی بسیار پیچیده میکند. شرایط پیشین یا ویژگیهای ذاتی اجتماعی-اقتصادی نشان میدهد که تهران از نیروهای سیل مصون نیست، در واقع سنجش تابآوری در برابر بلایای شهری برای مناطق واقع بر رودخانه ها در تهران به دلیل ویژگیهای ذاتی آن و تغییرات مکانی- زمانی سیلاب در منطقه حائز اهمیت است. این پژوهش بر سنجش تابآوری مناطق واقع بر مسیر رودخانه های شهر تهران متمرکز است. رویکرد اندازهگیری مبتنی بر ایجاد یک شاخص ترکیبی بر اساس شش بعد تابآوری اجتماعی، اقتصادی، نهادی، زیرساختی، سرمایه اجتماعی و محیطی در برابر سیل است. این پژوهش با توسعه یک روش تصمیم گیری چندمعیاره ترکیبی انجام گرفته است، مدل AHP برای اولویت بندی شاخصهای انتخابی و مدل TOPSIS بهمنظور رتبه بندی مناطق واقع بر مسیر رودخانه های شهر تهران بر اساس سطوح تابآوری آنها استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که منطقه ۲۲ تابآورترین منطقه است، درحالیکه مناطق 4، 5 و 14 دارای کمترین سطح تابآوری هستند. یافتههای این پژوهش میتواند به سازمانهای برنامهریزی شهری مانند مرکز برنامهریزی تحقیقات تهران کمک کند تا تابآوری در برابر بلایا را در برنامهریزی شهری ادغام کند و از برنامههای واکنشی به استراتژیهای انطباقی شهری پیشگیرانه مانند برنامهریزی کاربری اراضی شهری حساس به ریسک تغییر دهند.