92 نتیجه برای نوع مطالعه: علمی پژوهشی کاربردی
نهان علی اف، محمدحسین فاتحی، محمد جهانشاهی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
مسایل مقدارمرزی مختلف برای معادلهٔ کوشی-ریمان با شرایط مرزی غیرموضعی در ناحیههای گوناگون در صفحه از طرف مؤلفین بحث و بررسی شده است. در این مقاله ابتدا با استفاده از جواب اساسی معادلهٔ الحاقی کوشی ریمان شرایط ضروری محاسبه میشوند. سپس با استفاده از شرایط ضروری و با استفاده از جوابهای تحلیلی مسئلههای قبلی، جواب تحلیلی معادلهٔ کوشی ریمان در ناحیه نصف ربع اول ارایه میشود.
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
مفهوم مدولهایی(حلقههایی) که در شرط acc روی زیرمدولهای خاصی صدق میکنند در مرجع [2] معرفی و خواص مهم و گوناگونی از حلقههای نوتری به این حلقهها و مدولها توسعه داده شد. مؤلف حاضر در مراجع [5] و [6]، دوگان مفهوم فوق را معرفی، و به توسعهٔ این تئوری پرداخت. در این مقاله یک مشخصهسازی از این حلقهها ارائه شده است.
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
در این مقاله یک روش عددی مناسب برای حل معادلات انتگرال- دیفرانسیل فردهلم غیر خطی با تأخیر زمانی ارائه شده است. روش مبتنی بر بسط تیلور می باشد. این روش معادله انتگرال- دیفرانسیل و شرایط داده شده را به معادله ماتریسی که متناظر با یک دستگاه از معادلات جبری غیر خطی با ضرایب مجهول بسط تیلور می باشد تبدیل می کند، که از حل دستگاه، ضرایب بسط تیلور تابع جواب به دست می آید. سپس با مثال هایی کارایی روش را ارزیابی می کنیم.
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1388 )
چکیده
در این پژوهش اندازهگیریهایac بر روی لایههای نازک فتالوسیانین مسCuPc با الکترودهای آلمینیومی در محدوده ی فرکانسهای 102 تا 105 هرتز و درفاصله دمایی 300 تا420 درجه کلوین بررسی شده است. مقدار ظرفیت وعامل اتلاف با افزایش فرکانس کاهش مییابند و ظرفیت با افزایش دما افزایش پیدا میکند. نتایج نشان میدهند که غالب شدن مدلهای جهشی با برد متغیر(VRH) وتئوری نواری در مکانیسم رسانش وابسته به شرایط اعمال شده است. مشاهده شد که در فرکانسهای پایین و درجه حرارتهای بالا مکانیسم هدایت از نوع نواری، و در فرکانسهای بالا و درجه حرارتهای پایین از نوع جهشی با برد متغیر است. مقدار گاف انرژی CuPc با استفاده از اندازهگیریهای dc تعیین شده است.
محسن پورکرمانی، مهدی زارع، رضا علیپور،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1388 )
چکیده
ساختگاه سد رودبار لرستان در 100 کیلومتری جنوب الیگودرز در کمربند زاگرس مرتفع واقع شده است. در 6/1 کیلو¬متری¬ جنوب این سد یک قطعه از گسل جوان اصلی زاگرس(MRF) به نام گسل سراوند – بزنوید(SBF) رخنمون دارد. در این مطالعه ابتدا با استفاده از روش استخراج اتوماتیک و برپایه الگوریتم STA، خطواره¬های منطقه از عکس¬های ماهواره ¬ای و مدل سایه ارتفاعی استخراج شده است. سپس برای بررسی دقیق ساختار¬ها، با استفاده ازمشاهدات صحرایی و نقشه زمین¬شناسی منطقه به سه زون گسل اسلام¬آباد، محور سد و گسل جوان اصلی تقسیم گردید. در زون گسل اسلام¬آباد، مهمترین ساختار گسل معکوس اسلام¬آباد است که 15 کیلومتر طول دارد. این گسل ازنوع شکستگی¬های نوع P درمنطقه می¬باشد. در زون MRF مهمترین ساختار گسل SBF است. در منطقه مورد مطالعه سازوکار این گسل امتدادلغز با مولفه معکوس است. این گسل در ارتفاعات شمالی¬تر منطقه باعث جابجایی راستگرد 500 تا1000 متری در روند آبراهه¬ها شده است. در زون¬محور سد مهمترین و اصلی¬ترین ساختار گسل F1است. سازوکار این گسل امتدادلغز راستگرد می¬باشد، و 150 متر طول دارد. سن یابی ترمولومینوسانس، صفحه گسلی برجسته، جهت¬گیری آن و گرومارک روی سطح گسل نشان دهنده جوان بودن این گسل است. جابجایی زیاد درطول گسل¬های امتدادلغز در منطقه مثل گسل F1 با دو مدل زون برشی و مدل پلکانی(En echelon) مورد بررسی قرار گرفته است، که به علت شیب زیاد گسل های منطقه مدل پلکانی مناسب تر است.با این حال مهمترین گسل موجود در منطقه گسل SBF است که با یک آرایش پلکانی نسبت به گسل لرزه¬زای درود قرار گرفته است و پتانسیل لازم جهت حرکت در آینده را دارد.
فریبرز مسعودی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1388 )
چکیده
توده های نفوذی حد فاصل شهرستان اراک تا بروجرد در بخش شمالی زون سنندج سیرجان از نظر صحرایی و سنگ شناسی متنوع هستند. این توده ها به سه گروه 1) توده نفوذی آستانه، 2) کمپلکس بروجرد و 3) توده های تواندشت – گوشه قابل تقسیم هستند. اولین بار سنگهای این توده ها بر اساس تعیین سن های انجام شده به روش K-Ar در توده های مجاور مانند الوند همدان حدود Ma 60 در نظر گرفته شد. سن سنجی های بعدی بر اساس روش Rb-Sr سنهای قدمی تری را نیز معرفی و تشکیل توده های بروجرد را در دو فاز حدود Ma 60 و Ma120 و توده آستانه را در زمان Ma 100 نشان داد. در پی آن بر اساس مطالعات سن سنجی بر روی زیرکن فازهای مختلف موجود به حدود 170 میلیون سال پیش نسبت داده شد. در این تحقیق به منظور تکمیل داده های سن سنجی، کانی زیرکن توده های گرانیتوئیدی با استفاده از روش ID-Mass spectrometry تعیین سن شد. داده های بدست آمده، وجود توده های نفوذی گرانیتوئیدی با سن حدود Ma 170 را در توده آستانه و کمپلکس بروجرد تایید نمود. اما توده های نفوذی جوانی نیز برای اولین بار با سن Ma 8/34 در منطقه تواندشت شناخته شد. بدین ترتیب اولین فعالیت های پلوتونیسم در این بخش از زون سنندج – سیرجان در ژوراسیک میانی (اشکوب باتونین)، شروع شده و آخرین فاز آن در زمان اواخر ائوسن (پریابونین) بوده است. با وجود تفاوت های صحرایی و شیمیایی بین توده های نفوذی منطقه برای تعیین دقیق فازهای میانی این دو زمان نیاز به مطالعات بیشتری است. از آنجا که تشکیل این توده های کالک آلکالن با فرورانش ورقه عربی به زیر خرده قاره ایران مرکزی در ارتباط است، سن های بدست آمده می تواند زمان مناسب تری را برای وقوع فرورانش و الگوهای تکتونیکی ارائه شده، مشخص نماید.
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1388 )
چکیده
عمومیترین روش پدیدارشناسی برای بررسی خواص واپاشیهای مختلف مزون ، روش فاکتور کردن1 است که برای واپاشیهای نیمه لپتونی2 دو جسمی بهکار میرود. در این تحقیق با استفاده از روش فاکتور کردن، آهنگ زمانی واپاشیهای3 مزون مطابق با فرضیهٔ فرانمایی رنگی4 بهدست آمده است. در این تحقیق روش فاکتور کردن برای بهدست آوردن دامنه واپاشیهای کوارک b به منظور محاسبهٔ دامنهٔ واپاشیهای لپتونی5 و نیمه لپتونی6 مزون بهکار رفته است.
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1388 )
چکیده
حوضۀ آبریز رودخانۀ زولاچای دارای وسعتی در حدود 960 کیلومترمربع است و در جنوب غرب سلماس قرار دارد. بررسی شکل و میزان تراکم زهکشی حوضه نشان میدهد که این حوضه یکی از حوضههای متراکم با تراکم زهکشی بالا و دبی بالای سالانه سیل و میزان فرسایش زیاد است. اندازۀ دانهها به طرف پایین دست بهصورت نمایی افزایش مییابد. تغییرات بافتی و علل درشت شوندگی دانهها در 84 نقطه از حوضه بررسی شده است. بررسیهای انجام شده در مورد علل درشت شوندگی در طول مسیر رودخانه، نشان میدهد که ورود شاخابههای فرعی و تغییر لیتولوژی از عوامل اصلی این پدیده است. به طور کلی رسوبات این رودخانه دارای منحنی توزیع دانه بندی با جورشدگی بد وکج شدگی مثبت هستند. از روند تغییرات میانگین و میانه اندازۀ ذرات برای انتخاب مدل مناسب نسبت حمل رسوب SDR استفاده شده است. همچنین میزان بار معلق رسوب رودخانه با استفاده از روابط روش محاسباتی پیشنهادی یانگ تقریباً برابر 105 تن بر روز برآورد شده است.
دوره 9، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
بر اساس گزارشهای منتشر نشده از مرکز تحقیقات پستۀ کشور در رفسنجان در حال حاضر بسیاری از مناطق پسته کاری با افزایش میزان منیزیم در خاک مواجه هستند. در تحقیق انجام شده تأثیر زیادی عنصر منیزیم از طریق اعمال غلظت¬های متفاوت نمک سولفات منیزیم که به ترتیب حاوی 0.608،1.21،2.41 و4.84گرم/کیلوگرم سولفات منیزیم بود، بر گیاه پستۀ رقم بادامی در بستر خاک در یک آزمایش گلدانی و بر اساس طرح بلوک¬های کامل تصادفی بررسی شد. پس از برداشت گیاهان، مجموع طول ریشه، وزن خشک اندام¬های گیاه، تعداد اسپور حاصل از فعالیت قارچ¬های میکوریزی1 VAMدر خاک، میزان آغشتگی ریشۀ گیاهان به میکوریز و محتوای یون¬های Ca ، Mg ،K در ریشه و ساقه اندازهگیری شد. نتایج حاصل از آنالیز دادهها نشان داد که با افزایش نمک سولفات منیزیم در خاک، اسپور قارچهای VAM، وزن خشک ساقه، ریشه و میزان آغشتگی ریشه به میکوریز و همچنین محتوای یون¬های کلسیم، منیزیم، پتاسیم گیاه افزایش یافت. افزایش یونهای منیزیم در ریشه بیش از ساقه بود.
دوره 9، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
گیاهان رشد یافته در شرایط هیدروپونیک با کلرید کادمیوم M µ 50 تیمار شدند. میزان رشد و پارامتر های متابولیکی دخیل در تنش اکسیداتیو و پاسخ¬های آنتی¬اکسیدانی در اندام هوایی و ریشه¬های گیاهان تیمار شده بررسی شد. افزایش پراکسیداسیون لیپیدها، مرگ سلولی و تجمع پراکسید هیدروژن با اعمال کادمیوم موجب کاهش رشد و وزن خشک گیاهان گردید. میزان فعالیت آنزیم¬های کاتالاز (CAT) ، آسکور بات پراکسیداز (APX ) ، گایاکول پراکسیداز (GPX) و گلوتاتیون ردوکتاز (GR) در گیاهان تحت تیمار با کادمیوم افزایش یافت. بنابرین اعمال کادمیوم M µ 50 باعث افزایش فعـــالیت آنزیم¬های مسئول محافظت اکسیدانی در گیاه ذرت می¬شود.
دوره 9، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
در چند دهۀ اخیر تحقیقات متعددی برای ارزیابی پاسخ گیاهان به افزایش اشعۀ ماورای بنفش (UV)، در اثر کاهش لایۀ اوزون انجام گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی اثرات اشعۀ UV روی برخی از پارامترهای ساختاری و فراساختاری گیاه فلفل قلمی1 تحت شرایط گلخانه¬ای است. این گیاهان در شرایط یک¬نواخت محیطی رشد داده شدند و بعد از 35 روز تحت تیمار اشعۀ UV-A به مدت 15 روز و اشعۀ UV-C به مدت 8 روز قرار گرفتند. با بررسی¬های انجام گرفته مشخص شد که اشعۀ UV روی رشد ریشه تأثیر چندانی ندارد، ولی باعث کاهش رشد طولی ساقه می¬شود که این کاهش درمورد تیمار UV-C معنی¬دار بود. سطح برگ گیاهان تیمارشده با UV هم نسبت به شاهد کاهش نشان داد. اشعۀ UV روی ضخامت ریشه تأثیر چندانی نداشت، ولی باعث افزایش معنی¬دار ضخامت ساقه و برگ شد که این افزایش در تیمار UV-C بیش¬تر بود. همچنین تعداد و اندازۀ روزنه¬های گیاهان در اثر تیمار با UV افزایش پیدا کرد. از لحاظ فراساختاری هم مشاهده شد که اشعۀUV باعث ایجاد تغییراتی در کلروپلاست سلول¬های مزوفیل برگ شده و تیلاکوئید-های آن اتساع پیدا می¬کنند. همچنین محتویات نشاسته¬ای کلروپلاست در گیاهان تیمار کاهش پیدا کرد. اشعۀ UV باعث تشکیل کریستال¬هایی در پراکسی زوم سلول¬های مزوفیل شد که این کریستال¬ها به علت افزایش فعالیت کاتالاز، که یک آنزیم آنتی اکسیدان است، تشکیل میشوند. در این بررسی مشخص شد که گیاه فلفل قلمی در برابر اشعۀ ماورای بنفش حساس بوده و از لحاظ ساختاری و فراساختاری متحمل تغییراتی می¬شود. حساسیت این گیاه به اشعۀ UV-C بیش از UV-A بود.
دوره 9، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
شناسایی فلور سیانوباکتریایی و بررسی تغییرات جمعیتی آنها در شالیزاری نمونه در کلات از اردیبهشت تا شهریور 1386 در طول دورهٔ رشد برنج با نمونهبرداری خاک در چهار مرحله صورت گرفت و همراه با آن عوامل فیزیکوشیمیایی مانند EC و pH و دما اندازهگیری شد. در مجموع، 23 گونه مربوط به 8 جنس از 5 خانواده شناسایی شدند؛ از خانوادهٔ Chroococcaceae جنسهای Chroococcus Nägeli, Gloeothece Nägeli, Aphanothece Nägeli و از خانوادهٔ Oscillatoriaceae جنس Oscillatoria Gomont و از خانوادهٔ Rivulariaceae جنس Calothrix C.Agardh و از خانوادهٔ Nostocaceae جنسهای Cylindrospermum Kützing, Nostoc Vaucher, Anabaena Bory, و از خانوادهٔ Scytonemataceae جنس Scytonema C.Agardh . در خصوص نمونههای هتروسیستدار، فراوانترین گونهها متعلق به جنسNostoc بود. تغییرات pH در 4 مرحله نمونهبرداری قلیایی بود و تغییرات معنیداری را نشان نداد. تعداد کلنی با pH رابطهٔ مستقیمی نداشت. برخلاف آن EC رابطهٔ مستقیمی با تعداد کلنی را نشان داد. در خصوص دما، بیشترین تعداد کلنی در کمترین دما مشاهده شد.
ژیلا قلی زاده، فرانسواز برنارد،
دوره 9، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
هدف از انجام این مطالعه و تحقیق تعیین شرایط بهینه سازی کشت ریشه گیاه گلرنگ(Carthamus tinctorius L.) به منظور دستیابی به مقادیر بیشتر ریشه است که امکان دارد توانایی قابل توجهی درتولید ترکیبات متابولیت ثانویه با کاربریهای مختلف داشته باشند. ازآنجاکه گلرنگ گیاهی با فواید شناخته شده در زمینه های صنعتی، خوراکی و دارویست لذا بهینه سازی شرایط کشت ریشه آن امری ضروری و حائز اهمیت به نظر می رسد. ازجمله شرایطی که بدین منظور مورد تحقیق قرار گرفته شرایط نوری می باشد که دراین مقاله به صورت تیمار نور و تاریکی اعمال شده و در گام بعدی فاکتور pH مورد مطالعه قرار گرفته است. در روش بکار گرفته شده ریشه های حاصل از ساقه های جوان بذرهای رشد کرده در محیط جامد MS (Murashige&Skoog)، به محیط مایع انتقال داده شده و پس از ریشه زایی بیشتر و واکشتهای مختلف تحت تیمار نور و تاریکی و فاکتورpH قرار گرفتند. پس از 21 روز، وزن تر و خشک ، مقادیر رنگدانه های فتوسنتزی (کلروفیل a ، b ، محتوی کل کلروفیل و کارتنویید) و مقادیر رنگدانه های مختص گیاه (رنگدانه قرمز در طول موج 517 نانومتر، رنگدانه های زرد در طول موجهای 321 و 403 نانومتر) در نمونه های تحت تیمار محاسبه شد.مهمترین دستاورد پژوهش انجام شده دستیابی به مقادیر قابل توجهی از رنگدانه های مختص گیاه گلرنگ و رنگیزه های فتوسنتزی در ریشه این گیاه است که پیشتر تنها در اندامهای هوایی و گل گزارش شده بود. علاوه بر آن نتایج بدست آمده حاکی از آن است که تیمار نور به نسبت تاریکی تأثیر بهینه تری درخصوص میانگین رشد، تولید ترکیبات مهم فتوسنتزی و رنگدانه های مختص گیاه داشته است و در مورد تیمار دوم یعنی فاکتورpH گیاه گلرنگ نسبت به تمامی گستره های مورد استفاده در راستای افزایش رشد و تولید ترکیبات سازگار بوده است.
حمید اجتهادی، پروین واثقی،
دوره 9، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
پهنه رویشی مورد مطالعه در تحقیق حاضر ارتفاعات کلات–زیرجان گناباد، واقع در استان خراسان رضوی است. ارتفاع آن از 1100 تا 2830 متر از سطح دریا متغیر و میانگین بارندگی و درجه حرارت سالیانه آن به ترتیب 2/143 میلیمتر و 2/17 سانتیگراد است. تعداد 261 کوادرات 1 متر مربعی به روش سیستماتیک – تصادفی در منطقه مستقر گردید. در هر یک از کوادرات ها، فهرست گیاهان موجود به همراه درصد پوشش تاجی و فراوانی گونه ها ثبت شد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات متغیرهای ارتفاع و جهت شیب روی تنوع گونه ای گیاهان بود. کل کوادرات ها به سه طبقه ارتفاعی و چهار طبقه از نظر جهت شیب تقسیم بندی شدند. شاخص های غنا و تنوع گونه ای و یکنواختی در هر طبقه محاسبه و نمودارهای درجه بندی تنوع و رتبه-فراوانی رسم گردید. تمام شاخص ها و نمودارهای مربوطه حاکی از بیشترین میزان تنوع گونه ای، غنا و یکنواختی در طبقه متوسط ارتفاعی و کم ترین میزان آن ها در طبقات ارتفاعی بالا (به دلیل تشعشعات فراوان UV) و پائین (به دلیل تخریبات انسانی) است. بالاترین میزان غنای گونه ای در شیبهای رو به جنوب مشاهده می شود. اما از نظر تنوع گونه ای و یکنواختی، اختلاف معنی داری بین مقادیر شاخص ها در جهت شیب های مختلف وجود ندارد. بنابراین در این ناحیه عامل ارتفاع نسبت به جهت شیب اثرگذاری بیشتری بر تنوع گونه ای داشته است. در مورد انطباق داده ها با مدلهای توزیع وفور گونه، طبقه پایینی ارتفاع با مدل لگ نرمال مطابقت کرد. اما دو طبقه دیگر از هیچ مدلی پیروی نکردند.
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1388 )
چکیده
تحقیقات متعددی برای ایجاد همزیستی اکتومیکوریز در شرایط آزمایشگاهی روی محتوای عناصر غذایی گیاهان انجام شده است. با وجود این در مورد آثار اکتومیکوریز روی محتوای عناصر غذایی گیاه پسته رقم بادامی هنگامی که گیاهان میکوریزی و بدون میکوریز در معرض تیمارهای متفاوت منیزیم قرار میگیرند، تحقیقاتی انجام نشده است. برای بررسی نقش اکتومیکوریز در مقاومت به زیادی منیزیم، گیاهان پسته رقم بادامی میکوریزی شده و بدون میکوریز در شرایط آزمایشگاهی رشد کردند و با تیمارهای متفاوت منیزیمی (سولفات منیزیم) که در محلول غذایی هوگلند با غلظت2/1 آماده شده بودند، تیمار شدند. درصد آغشتگی به قارچ آگاریکوس بیسپروس1 و محتوای عناصر غذایی در ریشه و اندام هوایی اندازهگیری و از لحاظ آماری با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد که آغشتگی ریشه به قارچهای اکتومیکوریزی با افزایش منیزیم، افزایش یافت. محتوای کلسیم، فسفر، پتاسیم، آهن، سدیم، منگنز، روی و مس در گیاه میکوریزی نسبت به بدون میکوریزی افزایش داشت. در تیمارهای با غلظت پایینتر منیزیم، محتوای پتاسیم، آهن، منگنز، روی و مس در گروه میکوریزی نسبت به گروه بدون میکوریزی کاهش نشان داد.
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1388 )
چکیده
گونههای درختی و درختچهای کاشته شدۀ برخی از خیابانها، پارکها و دیگر فضاهای سبز شهر همدان بررسی و شمارش شدند. طی بررسیهای انجام شده، جمعاً 20 تیره، 32 جنس و 37 گونه جمعآوری و شناسایی شدند. از مجموع 26 گونه درختی کاشته شده، 12 گونه متعلق به عناصر غیر بومی و 14 گونه متعلق به گونههای بومی هستند. از 11 گونه درختچهای کاشته شده، 9 گونه عنصر غیر بومی و تنها 2 گونه متعلق به گونههای بومیاند. از مجموع 37 گونه مشاهده شده در نقاط مختلف شهر، جمعاً 9 گونه بومی و غیر بومی درختی در بسیاری از نقاط شهر، بدون دخالتهای مستقیم انسانی توانستهاند به صورت خودرو، رشد کنند. در کنار برخی از گونههای بومی، تعدادی نیز به عنوان گونههای غیر بومی نئوفیت خودرو شده معرفی میشوند که در فهرست زیر با حروف سیاه مشخص شدهاند: Acer negundo L., Ailanthus altissima (Mill.) Swingle, Robinia pseudoacacia L., Armeniaca vulgaris Lam., Fraxinus rotundifolia Miller, Juglans regia L., Morus alba L., Ulmus minor Miller, Populus nigra L. var. pyramidalis (Pozier) Spach. حضور و پراکندگی عناصر بومی و نئوفیتهای خودرو شدۀ درختی در فوق، نشان میدهند که این عناصر توانستهاند، بدون دخالتهای مستقیم انسانی، برخی از بیوتوپهای درون شهر همدان را برای ادامۀ حیات خود انتخاب کنند (بهویژه در محیطهای زِگِتال). نمونههای خودرو شده در فوق، بیانگر این واقعیت هستند که اگر برای این گروه از گیاهان محیطهای زیست مناسبی در نظر گرفته شود و تا حدودی به صورت رها شده باقی بمانند و فقط با مراقبتهای ویژه، تحت نظارتهای انسانی قرار گیرند، میتوان با هزینههای کمتر، محیطهای زیست مناسبی را برای گروهی از گیاهان و جانوران ایجاد کرد.
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1388 )
چکیده
نیکل از عناصر ضروری برای رشد گیاهان بهشمار میرود. در این پژوهش، اثر غلظتهای متغیر نیکل (1280، 640، 320، 160، 80، 40 و 0 میکرومولار) بر رشد گیاهچههای بذری چهار رقم گندم (سرداری، زرین، الموت و C-73-20) و اثر عوامل محیطی مانند تغییرات pH و غلظت کلسیم بر رشد گیاهچههای بذری رقم زرین بررسی شد. همچنین میزان تراوش قنــدهای محلول از ریشه به محیط بهعنوان پاسخ به تنش غلظتهای بالای نیکل، به روش فنل ـ سولفوریک اندازهگیری شد. نتایج نشان دادند که رقم الموت از همه ارقام نسبت به تنش نیکل مقاومتر است.از سوی دیگر بافتهای ریشه و ساقه پاسخ رشدی متمایزی در برابر نیکل نشان دادند بهطوری که رشد ریشهچه حساسترازساقهچه بود. کاهش pHتأثیرباز دارندگی نیکل بر رشد ریشهچه و ساقهچه را افزایش داد. این بررسی نشان داد که با افزایش غلظت کلسیم از سمیت نیکل کاسته میشود. همچنین نیکل از تراوش قندهای محلول به خارج از سلولهای ریشه جلوگیری میکند.
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1388 )
چکیده
اثر غلظتهای متفاوت کلرید مس بر غلظت پروتئین و فعالیت سینتیکی آنزیم کاتالاز و پراکسیداز در برگ و ریشه دو رقم کلــــزا (پیاف و هایولا) در مرحله طوقهای در گلخانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار (0، 100، 300 و 500 میکرومولار کلرید مس) و 4 تکرار بررسی شد. در مجموع با افزایش غلظت کلرید مس، غلظت پروتئین و فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز افزایش یافت و این افزایش در رقم پیاف بیشتر از رقم هایولا و در ریشه بیشتر از برگ بود. بدینترتیب با بررسی رفتار فیزیولوژیکی ارقام بررسی شده به نظر میرسد رقم پیاف با توانایی بیشتر حفظ پروتئین و افزایش بیشتر فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان در شرایط تنش در مقایسه با رقم هایولا توانایی بیشتری در تحمل تنش مس دارد و بهعنوان رقم متحملتر به این تنش معرفی میشود.
مهرداد هاشمی، صدیقه مهرابیان، حماسه خلیلی،
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1388 )
چکیده
تریترپنوئیدهای موجود در پوست سیب، خاصیت آنتیاکسیدانی بالقوه دارند. فعالیت ضد تکثیری تری ترپنوئیدها علیه سلولهای سرطانی سینه، کبد و کولون اثبات شده است. اورسولیک اسید و اولئانولیک اسید فراوانترین تریترپنوئید موجود در پوست سیب هستند. هدف از این پژوهش، تعیین خاصیت ضد جهشی و ضد سرطانی اورسولیک و اولئانولیک اسید در برابر مادۀ جهشزای آزید سدیم با استفاده از میکروزوم و تست ایمز است. مواد استفاده شده در این پژوهش اورسولیک اسید و اولئانولیک اسید به صورت پودر سفیدرنگ و محلول در استن هستند. باکتری مورد استفاده در این آزمون، سویهای از سالمونلا تیفی موریوم (TA100) است که یک جهش انتخابی در اپرن هیستیدین خود دارد. همچنین با افزودن میکروزوم کبد موش اثر ضد سرطانی این دو ماده نیز تأیید شد. درصد بازدارندگی بهدست آمده در حضور میکروزوم (s9) برای اورسولیک اسید 83 درصد و برای اولئانولیک اسید 4/76 درصد بود. (در غیاب s9 این مقدار در اورسولیک اسید 6/77 درصد و برای اولئانولیک اسید 8/69 درصد است.) بنا بر این حضور مادۀ ضد جهش اورسولیک و اولئانولیک اسید در کنار ماده جهشزا، مقدار جهش برگشتی را کاهش میدهد و از آنجا که بازدارندگی بیش از 40 درصد بهعنوان ضد جهش قوی شناخته میشود٬ نتایج این پژوهش نشان میدهد که پوست سیب دارای تریترپنوئیدهایی با خاصیت ضد جهشی و ضد سرطانی قوی است که این خاصیت در اورسولیک اسید نسبت به اولئانولیک اسید بیشتر است.
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1388 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی اثرات بیولوژیک محدودۀ C نور ماورای بنفش (UVC) بر لاروهای اینستار سوم دروزوفیلا ملانوگاستر انجام شده است. بدین منظور نمونههای لارو هتروزیگوت se, e / + + (سپیا و ابونی) در مدت زمانهای کوتاه ( از5 الی 35 ثانیه) در معرض نور UV با طول موج 254 نانومتر قرار داده شدند. در این تحقیق تغییرات مورفولوژیک ایجاد شده در مگسهای بالغ، میزان مرگ و میر و همچنین تأثیر UV بر فراوانی افراد نوترکیب (فنوتیپ se و e) در نسل بعد بررسی گردید. نتایج بهدست آمده از تحقیق حاضر نشان داد، اشعۀ UVC در زمانهای کوتاه موجب ناهنجاریهایی در خصوصیات ظاهری مگسهای بالغ، نظیر آسیبهای کوتیکولی شکمی و نیز پاها و بالهای ناهنجار گردیده است ولی بر روی فراوانی افراد نوترکیب ژنی بدون تأثیر بوده است. از همین روی، به نظر میرسد میزان اشعۀ بهکار رفته تنها بر بخشهای سطحی لارو و محدودهای ازدیسکهای زایا اثر گذاشته باشد.