جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای زهر زنبور عسل

هما محسنی کوچصفهانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

لوسمی حاد پرومیلوسیتی یکی از انواع لوسمی حاد است. L- آسکوربیک اسید که بنام ویتامینC نیز شناخته می شود، دارای خواص آنتی اکسیدانت است. L- آسکوربیک اسید تحت برخی شرایط بعنوان پرواکسیدانت عمل می کند و در دوز های بالا بر رده های سلولی مختلف اثر سیتوتوکسیک دارد، که این اثر به خاصیت اکسیداسیون- احیاء آن وابسته است تجربیات نشان داده است که استفاده از ترکیباتی با خاصیت ضد تکثیری و ضد التهابی می تواند در افزایش اثر این ماده و کاهش اثرات جانبی آن موثر باشد. با توجه به اثرات ضد تکثیری و ضد سرطانی زهر زنبور عسل، در این مطالعه، اثر آن برعملکرد -Lآسکوربیک اسید بررسی شد. پس از تعیین غلظت های سمی و غیرسمی L- آسکوربیک اسید و زهر زنبور عسل بر روی سلول های HL-60، اثر هر یک به تنهایی و همراه با هم بر روی رشد سلول های HL-60 توسط شمارش سلولی با تریپان بلو و روش MTT بررسی شد. تمامی تجربیات سه بار تکرار شدند و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار Instate 3 و آزمون آماری one-way ANOVA استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان میدهد که -Lآسکوربیک اسید و زهر زنبور عسل در الگویی وابسته به دوز و زمان در غلظت بالا موجب القاء مرگ سلولی و در غلظت های پایین موجب مهار تکثیر می گردند. L- آسکوربیک اسید در غلظت 1/0 میلی مولار در طول 72 ساعت باعث مهار تکثیر سلول های HL-60 می گردد. و این مهار L- آسکوربیک اسید در صورت استفاده توأم زهر زنبور عسل بصورت چشمگیری افزایش می یابد. بر پایه این نتایج پیشنهاد میشود که زهر زنبور عسل در غلظت های غیر سمی بتواند توان ضد تکثیری L- آسکوربیک اسید را بر روی سلول های سرطانی HL-60 افزایش دهد.
محمد نبیونی، عبدالحسین شیروی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1391 )
چکیده

بند ناف از مهم‌ترین منابع سلول­های بنیادی مزانشیمی است. این سلول­ها در صورتی که تحت شرایط خاص قرار گیرند، توان تمایز به بافت­های مختلف را دارند. در پژوهش‌های گذشته اثر تمایزی ویتامین D3 بر روی سلول‌های بنیادی استخوان اثبات شده است. هم‌چنین نشان داده شده است که زهر زنبور (BV) سبب تمایز سلول­های سرطانی می­گردد. در بررسی حاضر اثر تمایزی BV و ویتامین D3‌ بر روی سلول­های بنیادی بند ناف استئوبلاست بررسی شد. برای انجام این تحقیق بافت‌های بند­ناف حاصل از 12-10 جنین موش پس از هضم آنزیمی در محیط DMEM‌ کشت داده شدند. برای اثبات بنیادی بودن این سلول­ها فاکتور OCT4 جنینی و برای اثبات مزانشیمی بودن آن‌ها حضور مارکرهای سطحی CD29، CD44 و CD73 به‌روش فلوسیتومتری بررسی شد. نتایج بیان بالای فاکتور‌های فوق را در این سلول­ها نشان داد. پس از پاساژ دوم، برای بررسی تمایز، سلول­ها با غلظت­های مختلف BV، ویتامین D3 و هم افزایی این دو ترکیب به‌مدت 21 روز تیمار شدند. در ابتدا برای به‌دست آوردن دوز­های مناسب BV، اثرات کشندگی آن بر سلول­ها با روش  MTT‌بررسی شد و مشخص شد که BV در غلضت­های بیش‌تر از &mug/ml6 موجب مهار رشد سلول‌های مزانشیمی می­گردد. سپس سطح کلسیم سلول­ها توسط رنگ­آمیزی آلیزارین‌رد بررسی شد. علاوه بر این میزان آلکالین فسفاتاز به‌عنوان یک مارکر استخوانی اندازه‌گیری شد. با استفاده از رنگ­آمیزی آلیزارین­رد و تست آلکالین فسفاتاز اثبات شد که BV با غلظت­های غیرسمی (&mug/ml2 ،&mug/ml4و &mug/ml6) موجب تمایز اندکی در سلول­های بنیادی بند ناف به سمت استخوان موجب می­شود. در صورتی که استفاده توأم BV با ویتامین D3 موجب افزایش قدرت تمایزی این ویتامین می­گردد. در نتیجه، پیشنهاد می­شود سلول­های بنیادی بند ناف در صورتی که تحت تیمار هم‌زمانBV  و ‌ویتامین D3 قرار بگیرند توانایی تمایز به سمت سلول­های استخوان ساز را داشته و در نتیجه می­توانند در سلول درمانی کاربرد داشته باشند

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه علوم دانشگاه خوارزمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Quarterly Journal of Science Kharazmi University

Designed & Developed by : Yektaweb