7 نتیجه برای ساختار
دوره 9، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
در چند دهۀ اخیر تحقیقات متعددی برای ارزیابی پاسخ گیاهان به افزایش اشعۀ ماورای بنفش (UV)، در اثر کاهش لایۀ اوزون انجام گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی اثرات اشعۀ UV روی برخی از پارامترهای ساختاری و فراساختاری گیاه فلفل قلمی1 تحت شرایط گلخانه¬ای است. این گیاهان در شرایط یک¬نواخت محیطی رشد داده شدند و بعد از 35 روز تحت تیمار اشعۀ UV-A به مدت 15 روز و اشعۀ UV-C به مدت 8 روز قرار گرفتند. با بررسی¬های انجام گرفته مشخص شد که اشعۀ UV روی رشد ریشه تأثیر چندانی ندارد، ولی باعث کاهش رشد طولی ساقه می¬شود که این کاهش درمورد تیمار UV-C معنی¬دار بود. سطح برگ گیاهان تیمارشده با UV هم نسبت به شاهد کاهش نشان داد. اشعۀ UV روی ضخامت ریشه تأثیر چندانی نداشت، ولی باعث افزایش معنی¬دار ضخامت ساقه و برگ شد که این افزایش در تیمار UV-C بیش¬تر بود. همچنین تعداد و اندازۀ روزنه¬های گیاهان در اثر تیمار با UV افزایش پیدا کرد. از لحاظ فراساختاری هم مشاهده شد که اشعۀUV باعث ایجاد تغییراتی در کلروپلاست سلول¬های مزوفیل برگ شده و تیلاکوئید-های آن اتساع پیدا می¬کنند. همچنین محتویات نشاسته¬ای کلروپلاست در گیاهان تیمار کاهش پیدا کرد. اشعۀ UV باعث تشکیل کریستال¬هایی در پراکسی زوم سلول¬های مزوفیل شد که این کریستال¬ها به علت افزایش فعالیت کاتالاز، که یک آنزیم آنتی اکسیدان است، تشکیل میشوند. در این بررسی مشخص شد که گیاه فلفل قلمی در برابر اشعۀ ماورای بنفش حساس بوده و از لحاظ ساختاری و فراساختاری متحمل تغییراتی می¬شود. حساسیت این گیاه به اشعۀ UV-C بیش از UV-A بود.
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
تاقدیسهای زنگول و پشتجنگل در غرب- شمال غرب شهرستان خرمآباد در منطقۀ لرستان و در کمربند چینخورده- راندۀ زاگرس واقع هستند. هندسه و تحول جنبشی چینها درکمربند چینخورده- راندۀ زاگرس بهوسیلۀ گسلهای راندگی کنترل میشوند. بنا بر این هندسۀ ساختاری چینها که در پتانسیل ساختار مخزنی بودن آنها مؤثر است، بهوسیله این گسلهای راندگی که غالباً کور هستند و شواهد سطحی ندارند، کنترل میشود. در این پژوهش، هندسه ساختاری تاقدیسهای زنگول و پشتجنگل بهمنظور برآورد پتانسیل مخزن هیدروکربوری آنها بررسی شده است. برای این هدف، سه برش ساختاری حاصل پیمایشها ی ساختاری عمود بر امتداد اثر سطح محوری چینها از تاقدیسها تهیه شده است. بر اساس تحلیلهای هندسی انجام شده، تاقدیسهای زنگول و پشتجنگل هندسهای شبیه به هندسۀ چینهای جدایشی گسل خورده دارند. سطح جدایشی عامل چینخوردگی این تاقدیسها عمیق و احتمالاً در شیلهای کامبرین است، گرچه وجود شواهدی از چینخوردگیهای جوانتر، چینهای گوشخرگوشی و چینهای مشابه دروغین در پهلوهای این تاقدیسها و سازندهای جوانتر دلالت بر اثر سطوح جدایش میانی در توسعه این چینها دارد. سازند گرو که یکی از سطوح جدایش اساسی میانی در منطقۀ لرستان است، عامل توسعه این چینها در پهلوهای تاقدیسهای بزرگ است. این سطح جدایشی همچنین کنترل کنندۀ سبک هندسه ساختارهای سطحی از ساختارهای عمقی نفتی است، بهگونهای که باعث جابهجایی مکانی ناحیۀ لولایی آنها از سطح تا عمق میشود. با بررسی نقشۀ همتراز زیرزمینی تاقدیسها میزان بستگیهای قائم و افقی تاقدیسهای زنگول و پشتجنگل برآورد شده است.
اسماعیل عزیزپور،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
با استفاده از التصاق بروالد، نشان می دهیم که یک التصاق خطی &nabla وجود دارد بطوریکه این دو التصاق هم ارز تصویری بوده و به یک ساختار تصویری روی TM تعلق دارند. ما شرطی برای یک منحنی ژئودزیک از التصاق بروالد می یابیم که تحت آن &nabla کامل می باشد.
علی یساقی، آذین ایمان پور،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده
درونهشته عنبران در شمال¬غرب کوه¬های تالش و شمال¬غرب شهرستان نمین، در استان اردبیل قرار دارد. در این درونهشته سنگ¬های قدیمی¬تر پالئوزوئیک به وسیله نهشته¬های جوان¬ترکرتاسه و ائوسن احاطه شده است. جهت شناسایی ساختار درونهشته عنبران و دستیابی به الگوی دگرشکلی آن، ویژگی¬های هندسی و جنبشی تمامی ساختارهای آن، که برای اولین بار در این مطالعه برداشت شده، مورد تحلیل قرار گرفته است. برای این تحلیل¬ها از عناصر موجود در پهنه¬های گسلی مانند: خطوط لغزشی، چین¬های در ارتباط با گسل و ساختارهای C-S استفاده شده است. نتایج این بررسی¬ها نشان می¬دهد، ساختارهای اصلی درونهشته، که عمدتا در بخش¬های شمالی و جنوبی آن متمرکز شده¬اند، به ترتیب شامل گسل¬های معکوس عنبران و RF1 می¬باشند. این گسل¬های معکوس، به عنوان گسل¬های کنترل کننده درونهشته با شیب بیش از 50 درجه، موجب رانده شدن واحدهای قدیمی پرکامبرین (معادل سازندهای بایندر و سلطانیه)، در بخش مرکزی درونهشته از دو سو بر روی واحدهای ولکانیکی ائوسن و سنگ آهک¬های کرتاسه شده¬اند و با ایجاد ساختار بالاجسته (pop-up)، باعث ایجاد مورفولوژی کنونی آن به صورت درونهشته گردیده¬اند. شیب زیاد گسل عنبران و وجود نهشته¬های کرتاسه محدود به فرادیواره آن، می¬تواند شاهدی از فعالیت وارون شدگی زمین¬ساختی آن باشد. بنابراین درونهشته عنبران یک ساختار بالاجسته است که در فرادیواره گسل وارون شده عنبران و گسل پس راند فرادیواره¬ای آن (RF1) به وجود آمده است.
عباس چراغی،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1393 )
چکیده
در یک طرح تقسیم راز دوبخشی، مجموعه سهام¬داران را به دو قسمت چنان تقسیم می¬کنند که همه سهام¬داران درون یک بخش، نقش یکسانی را بازی کنند. پادرو و سائز ساختارهای دسترسی ایده¬آل دو بخشی را به طور کامل دسته بندی کرده¬اند اما اینکه کدام ساختارهای دسترسی غیرایده¬آل پیچیدگی بهینه دارند همچنان نامعلوم است. از طرفی مشخص کردن پیچیدگی ساختارهای دسترسی در حالت کلی، یکی از بزرگترین مسائل حل نشده در بحث تقسیم راز است. به این منظور و در راستای بررسی پیچیدگی، ما خودمان را به ساختارهای دسترسی دو بخشی محدود می¬کنیم تا روش جدیدی برای محاسبه کران¬هایی روی پیچیدگی بهینه این گونه ساختارها بدست آوریم. در این مقاله با استفاده از ارتباط طرح¬های تقسیم راز و پلی¬ماتریدها، برای پیچیدگی هر ساختار دسترسی دوبخشی، از یک مساله برنامه¬ریزی خطی استفاده می¬کنیم تا یک کران پایین روی پیچیدگی هر ساختار دسترسی ارائه دهیم. ساختارهای دسترسی که ما در این مقاله بررسی کرده¬ایم محدودیتی در تعداد سهام¬داران شرکت کننده در طرح ندارند. به علاوه در این مقاله نشان خواهیم داد که برخی از کران¬های پایین ارائه شده بر روی پیچیدگی این ساختارهای دسترسی دقیق هستند. در آخر طرح¬های بهینه جدیدی را بر روی ساختارهای دسترسی دوبخشی خاص ارائه خواهیم داد.
رجبعلی ابراهیمی،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
هیدروژلها دستهای از فرآوردههای هستند که میتوانند مقادیر زیادی آب را بدون انحلال جذب کنند. این ویژگی بهدلیل شبکهسازی فیزیکی یا شیمیایی زنجیرهای پلیمری آبدوست است. از امواج پرقدرت فراصوت در واکنشهای پلیمری شدن و در نبود آغازگر بهره گرفته میشود. از آنجا که در یک سامانۀ فراصوتی، پلیمری شدن و تخریب بهطور همزمان صورت میگیرند، پلیمری شدن فراصوتی، فرآیندی پیچیده است. تشکیل هیدروژل با کمک این امواج، تنها در محیطهای گرانرو مانند گلیسرول امکانپذیر است. رادیکالهای H و OH بهدست آمده از فرآیند حفرهسازی، گام آغازی را راهاندازی میکنند. در این پژوهش، از مونومرهای آکریلی حلال در آب و عامل شبکهساز متیلن بیس آکریل آمید در محیط دوتایی آب/گلیسرول هیدروژل بهدست آمد. تابش فراصوت نه تنها به حرارت و آغازگر نیاز ندارد، بلکه زمان تشکیل فرآورده را به چند دقیقه کاهش داد. افزون بر این، هیدروژلهای تهیه شده بهکمک فراصوت دارای ساختار میکروسکپی یکنواختتر و قدرت تورم بیشتری بودند. طیفسنجیهای FT-IR و UV-VIS در تأیید ساختارهای شبکهای بهدست آمده بهکار گرفته شدند. تصاویر SEM نمونههای بهدست آمده نشاندهندۀ ساختار نانوی یکنواخت با حفرههای ریز زیاد است. فروپاشی حفرههایی که در اثر تابش فراصوت و در حین واکنش تهیه تشکیل میشوند، در انجام واکنش و ساختار فرآورده بهدست آمده نقش اساسی دارند. از این روش میتوان هم در ساخت و هم در کنترل سنتز (سرعت و ساختار) فرآوردههای بیو(زیستی) و در سامانههای زنده – مانند رهایش دارو - بهره گرفت، از این رو همه بررسیها در دمای ثابت 37 درجه بدن انسان انجام شد.
دوره 18، شماره 53 - ( 11-1381 )
چکیده
رشته کوه البرز در گستره میان دشت دامغان و گرگان ساختاری مشابه یک نوار چین خورده ـ گسلیده از نوع نازک پوسته را با تمایل ساختاری به سمت جنوب ـ جنوب شرق داراست. گسلش راندگی و چین خوردگی مرتبط با آن از بارزترین سبک تغییرات ساختاری در آن است. رشته کوه البرز در این بخش، به دنبال فرارانش مجموعه دگرگونی گرگان بر روی توالی رسوبات پالئوزوئیکـ تریاس (درحاشیه غیرفعال کرانه جنوبی اقیانوس پالئوتتیس) در طی رویداد تصادمی سیمرین در تریاس پسین (تصادم خرد ورق ایران و توران) تکوین و در طول کوهزایی آلپ تکامل ساختاری یافته است. بررسی تحولات چینهای ـ تکتونیکی تریاس تا عهد حاضر، در این بخش از البرز، با بهرهگیری از الگوهای موجود برای رسوبگذاری در حوضه های فورلند، امکان تعیین سن نسبی مراحل تکامل ساختاری البرز را فراهم آورده است. این بررسیها نشان دادهاند که تکامل ساختاری البرز در این بخش در سه مرحله تریاس پسین ـ ژوراسیک زیرین (کوهزایی سیمرین)، کرتاسه پسین ـ پالئوسن پیشین (کوهزایی آلپ میانی) و نئوژن ( آلپ پسین) انجام شده است. هر مرحله با گسلش راندگی، الحاق ورقههای از رسوبات حوضه فورلند، بالا آمدگی و فرسایش در نوار کوهزایی البرز و پسروی دریا به سمت جنوب و رسوب نهشتههای آواری همزمان با کوهزایی در حوضه فورلند همراه بوده است. به دنبال هر مرحله از فعالیت، با کاهش شدت تغییرات ساختاری پهنه مورد مطالعه وارد یک مرحله آرامش شده است. در این مرحله فرونشینی خمشی لیتوسفر در زیر بار وزن نوار کوهزایی، برقراری تعادل ایزوستازی، کاهش شدت فرسایش، پیشروی دریا به سمت شمال و تحکیم محیط دریایی برحوضه فورلند را همراه داشته است.