6 نتیجه برای موش
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1387 )
چکیده
اکسیمها، از مهمترین ترکیبات آلی محافظت کنندۀ کربونیل هستند. و در کنترل جمعیت حشرات، کنهها و قارچها کاربرد دارند. تأثیر برخی از اعضای اکسیمها در گذشته بر کاهش اسپرماتوژنز و اووژنز گزارش شده است؛ با توجه به تشابه ساختاری تولوالدوکسیم (سین- پارامتیل بنزالدئیداکسیم) با سایر اکسیمها، که به تازگی در آزمایشگاه شیمی آلی دانشگاه تربیت معلم تهران سنتز شده است، تأثیر این ماده بر فرایند اسپرماتوژنز موش کوچک نژاد Balb/C بالغ بررسی شود تا در صورت بروز تأثیر کاهنده بر این فرآیند، مقدمهای برای تحقیقات آینده در زمینۀ سنتز داروی ضد باروری مردانه باشد. میزان LD50 در حد 350 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن تعیین شد. و یک دوز زیر کشنده از ترکیب، به میزان175 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن طی دو هفته پی در پی (روزانه) به موشهای بالغ (60 روزه) در محدوده وزنی 30 تا 35 گرم بهصورت درون صفاقی انجام گرفت. و 48 ساعت پس از آخرین تزریق، بررسی شد. بررسی آماری نشان داد که کاهش معنیداری در وزن بدن موش، تعداد اسپرماتوگونیهای نوع Aو B، اسپرماتوسیتها و اسپرم(P< 0/005 ) در بین گروههای آزمایش با گروه کنترل و گروه حلّال وجود دارد. هم چنین، اسپرماتید برخی نمونههای آزمایشی بهصورت کیست درآمده، و اسپرماتوسیتهای اولیه و اسپرماتیدها به مرکز مجرای لوله رهاشده بودند.
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
برای بررسی تأثیر دیازینون 1EC60% به عنوان حشرهکشی از خانوادهٔ اورگانوفسفرهها بر اووژنز و ساختار تخمدان موشهای بالغ نژاد Balb/C، ابتدا LD50 استاندارد به میزان B.W mg/kg 68 با تزریق درون صفاقی تعیین شد. از روغن زیتون به عنوان حلاّل استفاده شد. سپس دوز زیر حد کشندگی (B.W mg/kg 40)، به مدت یک هفته روزی یک بار به صورت درون صفاقی (IP) تزریق شد. پس از تشریح حیوانات، خونگیری از آنها انجام و وزن تخمدانها اندازهگیری شد و سپس تخمدانها از لحاظ میکروسکوپی و ماکروسکوپی بررسی شدند. مقاطع سریال 5 میکرومتری از تخمدانها تهیه شد و با روش هماتوکسیلین- ائوزین، رنگآمیزی و استفاده شد. پس از بررسی مقاطع و نیز سنجش هورمونی و بهدست آمدن دادهها، از لحاظ آماری تجزیه و تحلیل نموده و نشان داده شد که در گروههای تجربی تغییر معنیداری در وزن تخمدان و سطح FSH و LH سرم خون در مقایسه با گروههای کنترل صورت نگرفته است. اما در مورد تعداد فولیکولهای بدوی، اولیه و در حال رشد، جسم زرد و سلولهای آن و همینچنین قطر فولیکولهای گراآف، اووسیتها و هستههای آنها، لایه تک و لایه گرانولوزا و همچنین قطر جسم زرد و سطح استروژن و پروژسترون سرم خون کاهش معنیدار و در مورد تعداد فولیکولهای گراآف و آترتیک و نیز قطر تخمدان، افزایش معنیدار مشاهده شد. از همین روی، با توجه به مشاهدات مذکور میتوان نتیجه گرفت که تیمار دیازینون به مدت 7 روز، میتواند بر بافت تخمدان و در نتیجه فرایند اووژنژ در موش تأثیرگذار باشد.
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زنجبیل، از گیاهان دارویی است که بیشترین آنتیاکسیدانتها (ویتامینهای B، C و E) را دارد و در تقویت قوۀ جنسی نیز مؤثر است. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر عصارۀ زنجبیل بر محور هورمونی هیپوفیز- گوناد و فرآیند اسپرماتوژنز در موشهای سوری نابالغ نژاد Balb /C است. موش سوری نر نابالغ (28 سر)، با وزن تقریبی 18-15 گرم و محدودۀ سنی30- 25روزه، بهطور تصادفی به 4 گروه 7 تایی کنترل، شم و آزمایشی 1و2 تقسیم شدند. گروههای آزمایشی 1و2 بعد از تعیین دوز کشندۀ عصارۀ زنجبیل بهمدت دو هفته بهترتیب 50 و 100 میلیگرم/کیلوگرم از عصارۀ هیدروالکلی زنجبیل تهیه شده بهروش پرکولاسیون، بهصورت تزریق درونصفاقی (IP) دریافت کردند و در مدت زمان ذکر شده، گروه شم، آب مقطر (IP) دریافت کرد. گروه کنترل از آب و غذای استاندارد آزمایشگاهی استفاده کرد. پس از 14 روز تزریق، موشها با اتر بیهوش شدند و غلظت هورمونهای تستوسترون، LH و FSH با استفاده از کیت ELISA اندازهگیری و تعداد اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیتها، اسپرماتید، اسپرم، لیدیگ و سرتولی در بیضۀ خارج شده با روش رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین شمارش گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد در مقایسه با گروه کنترل و شم، مقادیر سرمی LH در گروه آزمایشی 2 و هورمون FSH در هر دو گروه آزمایشی کاهش معنیدار (05/0P<) و میزان تستوسترون در گروه آزمایشی 2 افزایش معنیدار (05/0P<) دارد. همچنین تعداد سلولهای لیدیگ و اسپرماتوسیت در گروه آزمایشی 2 و تعداد سلولهای اسپرماتید و اسپرماتوزویید در هر دو گروه آزمایشی، در مقایسه با گروههای کنترل و شم افزایش معنیدار (05/0P<) دارد. بنا بر این احتمال میرود که فنیل پروپانوییدها و سرکوییترپنهای موجود در زنجبیل از طریق افزایش هورمون تستوسترون و LH و تکثیر سلولهای لیدیگ از طریق تأثیر بر محور هیپوفیز- گوناد موجب تکثیر سلولهای جنسی در لولههای منیساز گردد.
دوره 18، شماره 44 - ( 8-1387 )
چکیده
کاربرد روزافزون دستگاههای مولد مایکروویو، از جمله تلفنهای همراه و لوازم خانگی، موجب نگرانی بسیاری در زندگی روزمره شده است. در این پژوهش، با طراحی سیستم آزمایشگاهی ویژه مولد موج، اثرات مایکروویو (940 مگاهرتز) بر غدد تناسلی و باروری موش مادۀ نژاد Balb/C بررسی شده است0 بدین منظور موشهای ماده (باکره) بالغ به مدت چهار روز و هر روز شش ساعت در دستگاه مولد مایکروویوقرار داده شدند، تغییرات میزان FSH,LH،استرادیول و پروژسترون بررسی و با پژوهشهای میکروسکوپی نوری و الکترونی(TEM) ساختار و فراساختار تخمدانها، تعداد و انواع فولیکولهای تخمدانی موشهای تیمارشده و بالغ نسل اول بررسی شد. یافتهها نشان دادند مایکروویو بر وزن و اندازۀ تخمدانها، تعداد و انواع فولیکولها وهمچنین مقدار FSH,LH و استرادیول اثرات معنیدار ندارد(05/0P>). اما تغییرات پروژسترون معنیدار بود(05/0P>). همچنین بررسیهای میکروسکوپی الکترونی تغییرات وسیعی را در فولیکولها، هسته اووسیتها وتعداد اندامکها نشان داد0 افزون بر این، کاهشی(حدود 25%) در میزان موفقیت جفتگیری بین مادههای تیمارشده با موشهای نر طبیعی دیده شد0 نتایج حاصل از این تجربه نشان میدهد، مایکروویو(940 مگاهرتز) فراساختار اووسیتها را تغییر میدهد و از میزان باروری موش مادۀ نژاد Balb/C میکاهد
دوره 18، شماره 51 - ( 3-1384 )
چکیده
تابش طولانی مدت UVB و UVC میتواند خطر ابتلا به سرطان پوست را به دنبال داشته باشد. درباره سرطانزایی UV در اغلب موارد روی UVB بررسی شده است؛ اما UVA هم میتواند سرطان سلولهای فلسی در پوست ایجاد کند و همچنین نقش مهمی در ایجاد ملانوما دارد. لذا با توجه به کاربرد وسیع لامپهای UV با طول موج nm 260 در هودهای آزمایشگاهی، بررسی تأثیرUV بر پوست بدن ضروری به نظر میرسد. در این تحقیق، اثر تابش UV با طول موج nm 260، بر پوست بدن و گوش موشهای سوری Balb/c یکماهه و دوماهه، در مدت زمانهای تابشگیری 25 ساعت، 50 ساعت و 100 ساعت بررسی شده است. نتیجه اندازهگیریها نشان میدهند که تابش UV باعث افزایش ضخامت اپیدرم شده است. در مورد لایههای دیگر پوست در دو سن یکماهه و دوماهه، میزان تغییر ضخامت در زمانهای مختلف تابش متفاوت است. ضمناً تابش UV روی کاهش تعداد فولیکولهای مو تأثیر معنیدار نداشته است.
دوره 18، شماره 56 - ( 7-1385 )
چکیده
آهن عنصری معدنی است که مقداری از آن برای رشد طبیعی بدن ضروری است، این عنصر پس از مصرف خوراکی، جذب خون شده، به ترانسفرین پیوند یافته و برای ساخت گلبولهای قرمز به مغز استخوان انتقال مییابد. مصرف خوراکی آهن ممکن است موجب امراض گوارشی گردد. با توجه به این عوارض ونیز گسترش فراوان کمخونی نیاز به داروهای آهندار تزریقی مشخص میشود. به همین منظور و برای تعیین ترکیبی که احتمالاً بتواند به عنوان داروی آهندار تزریقی مورد استفاده قرار گیرد، کمپلکس O(OAC)6(H2O)3]Cl [Fe3 در دانشکده شیمی دانشگاه تربیت معلم تهران تهیه گردید. این کمپلکس یک ترکیب آهندار با Fe()است که طیف IRآن با دادههای مراجع منطبق است. پس از تهیه، اثرات زیستی این ترکیب در طی تجربیاتی مورد بررسی قرار گرفت. در این تجربیات که در گروه زیست شناسی دانشگاه تربیت معلم تهران انجام گرفت، سه گروه موش ماده بالغ نژادBalb/C شامل گروههای کنترل، شم و تجربی تحت شرایط مناسب و در c ◦23 نگهداری شدند و به گروه تجربی mg/kg300 وزن حیوان از کمپلکس مذکور، حل شده در سرم فیزیولوژیک، به مدت 5 روز و روزی یک بار به صورت درون صفاقی تزریق گردید و به گروه شم هم به همان میزان سرم فیزیولوژیک تزریق شد و پس از 3 روز گروهها خونگیری شدند و نمونههای خونی آنالیز گردیدند: یعنی میزان هماتــوکــریت، همـوگلـوبین MCV, RBC, Monocytes, Lympocytes, Basophils, Seg.Neutrophils, WBC, MCHC, MCH, Eosinophils, Band cells, اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میزان هموگلوبین، هماتوکریت،,RBC MCH ,MCHCوMCV در نمونههای تجربی افزایش معنی داری دارد و هیچ گونه تغییر شکل مورفولوژیک مشاهده نگردید. در حقیقت, آهن در خون با ترانسفرین پلاسما ترکیب میشود، این اتصال سست است و در صورت نیاز گسسته خواهد شد. به این ترتیب اثرات مثبت این ترکیب بر روی خون سازی در موش ماده بالغ نژادBalb/C مشخص گردید و این کمپلکس احتمالاً میتواند به عنوان داروی مناسبی جهت افزایش میزان آهن خون به صورت تزریقی مورد بررسی قرار گیرد.