جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای رضی

الله یار عرب مومنی، مرضیه رمضانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

بیماری پرولاپس رکتوم عارضه افتادگی دیواره داخلی مقعد است که مشکلات عدیده‌ای را به وجود می‌آورد. یکی از مهمترین علل این عارضه ضعف عضلات کف لگن است. از این‌رو، این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر تمرینات فانکشنال ثبات مرکزی، EMS و ترکیبی بر قدرت و استقامت عضلات کف لگن در بیماران مبتلا به پرولاپس رکتوم انجام شد. در این پژوهش نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون و گروه کنترل، 48 زن مبتلا به بیماری پرولاپس رکتوم شهر اصفهان با میانگین سنی 2/45 سال و BMI 2/26 کیلوگرم بر مترمربع بصورت در دسترس انتخاب و تصادفی در 4 گروه (هر گروه 12 نفر) تمرین فانکشنال، تمرین EMS، تمرین ترکیبی (فانکشنال+ EMS) و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین فانکشنال شامل 9 حرکت بود که، 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 30 دقیقه در هفته اول شروع شد و بصورت فزاینده به 90 دقیقه در هفته هشتم افزایش یافت. پروتکل تمرینی EMS هم در 8 هفته، هر جلسه به مدت 40 دقیقه با استفاده از دستگاه EMS و بیوفیدبک انجام شد. همچنین پروتکل تمرین ترکیبی به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه (در هر جلسه ابتدا تمرین EMS و سپس فانکشنال) به مدت 40 دقیقه و با توجه به اصل اضافه بار اجرا شد. سنجش قدرت و استقامت عضلات کف لگن قبل و بعد از انجام برنانه تمرینی اندازه‌گیری شد. جهت آزمون معناداری تفاوت‌های میانگین گروه‌ها (پیش‌آزمون و پس‌آزمون) از روش آماری تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرم‌افزار SPSS-24 در سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده شد. نتایج مطالعه، افزایش معنادار قدرت و استقامت عضلات کف لگن را دو گروه تمرینات EMS و ترکیبی نشان داد (05/0≥P). با این حال در گروه تمرینات فانکشنال، اگر چه افزایش قدرت عضلات کف لگن مشاهده شد، ولی این افزایش معنادار نبود (05/0≤P). همچنین، تغییرات ایجاد شده ناشی از گروه ترکیبی بر متغیرها به‌طور معناداری بیشتر از گروه‌های تمرینات فانکشنال ثبات مرکزی و EMS به‌تنهایی بود (05/0≥P). این نتایج نشان‌دهنده ﺗﺄﺛﻴﺮ تحریک الکتریکی همراه با تمرین فانکشنال ﺑﺮ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﻋﻀﻼت کف لگن است که در نتیجه باعث بهبود پرولاپس رکتوم می‌شود. از این‌رو، پیشنهاد می‌گردد، مراکز ورزشی درمانی، پزشکان و درمانگران از این روش‌های تمرینی، به‌ویژه تمرینات ترکیبی  برای بهبود بیماران مبتلا به پرولاپس رکتوم استفاده نمایند.

 
سعید ایل بیگی، محمدرضا پوربهرام، مرضیه ثاقب جو،
دوره 17، شماره 17 - ( 2-1398 )
چکیده

هدف از این پژوهش، بررسی اثر کوفتگی حاصل از تمرینات پلایومتریک بر الگوی فعالیت الکترومایوگرافی (آمپلی‌تود) عضله دوقلوی ساق پای افراد تمرین‌نکرده پس از انقباض‌­های ایزومتریک بود. 20 دانشجوی مرد تمرین‌نکرده (حداقل مدت 6 ماه دور از تمرین)، تصادفی در دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر)، تقسیم شدند. ابتدا در مرحله پیش‌­آزمون فعالیت الکترومایوگرافی (آمپلی‌تود) عضله دوقلو آزمودنی‌ها با استفاده از دستگاه Biovision 18 کاناله در دو انقباض ایزومتریک در دو حرکت (اسکات/ پلانتار فلکشن مچ پا)، و حرکت (سیم‌کش/ دورسی فلکشن مچ پا)، ثبت گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار Dasylab و Matlab  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آزمون آنوا با اندازه‌گیری‌های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی نیز در سطح معنی‌داری 0/05P≤ برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. به منظور ایجاد کوفتگی عضلانی، آزمودنی­‌های گروه تجربی برای مدت 10 دقیقه به تمرین پلایومتریک منتخب پرداخته­‌اند و پس­‌آزمون بلافاصله و 48 ساعت پس از تمرین، انجام شد. نتایج نشان داد که کوفتگی حاصل از تمرینات پلایومتریک، فعالیت آمپلی‌تود عضله دوقلو را بلافاصله و 48 ساعت پس از تمرین، در هنگام حرکت دورسی فلکشن به‌طور معنی‌داری کاهش می­دهد (001/0=P)، در حالی‌که در هنگام حرکت پلانتار فلکشن تاثیر معنی­‌داری در کاهش و یا افزایش فعالیت الکتریکی (آمپلی‌تود) این عضله، مشاهده نشد. با توجه به نتایج، ریسک‌پذیری بالای حرکات دورسی فلکشن و مشابه آن در مدت انقباض ایزومتریک نسبت به حرکات پلانتار فلکشن و مشابه آن در شرایط کوفتگی در میان افراد تمرین‌نکرده اشاره می­گردد.

نرمین غنی زاده حصار، بهنام مرادی، مرضیه موسی قلیزاده فلاح،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده

سندرم متقاطع فوقانی از شایع‌ترین اختلالات بالاتنه است که با 65-45 درصد از دردهای شانه مرتبط است. هدف از این تحقیق بررسی اثر تمرینات اصلاحی متمرکز بر عکس‌العمل‌های زنجیره‌ای، روی وضعیت کتف، حس عمقی و ثبات عملکردی شانه دانش آموزان دختر دارای سندرم متقاطع فوقانی بود. 30 نفر از دانش آموزان دختر 14 تا 18 سال شهرستان ارومیه که دارای ناهنجاری مذکور بودند به صورت هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه تجربی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. از متر نواری برای ارزیابی فاصله بین نقطه میانی استرنوم به برجستگی کوراکوئید و فاصله خلفی جانبی آکرومیون به بخش مهرهای توراسیک (وضعیت کتف)، فلکسومتر لیتون جهت اندازهگیری حس عمقی، از آزمون Y به منظور ارزیابی عملکرد اندام فوقانی و برای سنجش زاویه سر و شانه به جلو و کایفوز به ترتیب از گونیامتر، متر نواری و خط کش منعطف استفاده گردید. از آزمون t مستقل و وابسته به ترتیب برای مقایسه میانگینهای بین گروهی و درون گروهی استفاده شد. مطالعه حاضر، اثر تمرینات اصلاحی بر وضعیت کتف، حس عمقی و ثبات عملکردی شانه دانش‌آموزان دختر دارای سندرم متقاطع فوقانی را معنادار نشان داد.

محمدجواد رضی، حسن مدرس سبزواری، زهرا شاکری حسین آباد،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده

مقدمه و هدف: همهگیری کرونا و آموزش مجازی ممکن است تأثیرات نامطلوبی بر وضعیت اسکلتی-عضلانی و فعالیت بدنی دانشجویان داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر شرایط آموزش مجازی و افزایش زمان نشستن بر اختلالات اسکلتی-عضلانی و سطح فعالیت بدنی دانشجویان انجام شد.
روش: در این مطالعه توصیفی، ۴۴۰ دانشجوی دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان پردیس یزد به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسش‌نامه‌های استاندارد نوردیک (برای ارزیابی وضعیت اسکلتی-عضلانی) و بک (برای سنجش فعالیت بدنی) استفاده شد. دادهها با آزمون‌های مکنمار، یومن-ویتنی و همبستگی اسپیرمن در سـطح معناداری 05/0p تحلیل شدند.
یافته­‌ها: نتایج نشان داد که شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در دوران کرونا نسبت به قبل از آن افزایش معناداری داشته است (05/0>p). همچنین، ارتباط معناداری بین کاهش فعالیت بدنی و افزایش اختلالات اسکلتی-عضلانی مشاهده شد (05/0>p). دانشجویانی که اصول صحیح نشستن را رعایت نمی­کردند، اختلالات معناداری در نواحی گردن (0001/0>p)، شانه (006/0=p)، مچ دست 002/0=p)، کمر (001/0=p) لگن (01/0=p)و زانو (001/0=p) داشتند.
نتیجهگیری‌نهایی: یافتهها حاکی از آن است که شرایط قرنطینه و آموزش مجازی می‌تواند منجر به افزایش اختلالات اسکلتی-عضلانی و کاهش فعالیت بدنی دانشجویان شود. توجه به ارگونومی محیط مطالعه و تشویق به فعالیت بدنی در دوران همهگیری ضروری است.


 
مرضیه سه‌کنجی، حسن صادقی، ندا بروشک، محمد صوفیان عمر فوزی،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده

مقدمه و هدف: کف پای صاف منعطف یکی از ناهنجاری‌های رایج در اندام‌های تحتانی است که به کاهش قوس طولی داخلی مربوط می‌شود. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر شش هفته تمرینات موضعی و جامع بر حس عمقی، تعادل و افت ناوی مچ پا در دختران ۱۰ تا ۱۸ سال دارای این ناهنجاری انجام شد.
روش: این پژوهش نیمه‌تجربی به‌صورت پیش‌آزمون-پس‌آزمون و با شرکت ۵۱ دختر با کف پای صاف منعطف صورت گرفت. آن‌ها به طور تصادفی در دو گروه تجربی (جامع و موضعی) و یک گروه کنترل تقسیم شدند. آزمودنی‌ها به مدت ۶ هفته (۳ جلسه در هفته) تمرینات اصلاحی انجام دادند، درحالی‌که گروه کنترل فعالیت‌های معمول خود را پیگیری کردند. حس عمقی، تعادل و افت ناوی قبل و بعد از تمرینات با گونیامتر، تست تعادل شارپندرومبرگ و تست برودی اندازه‌گیری شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های تحلیل کوواریانس و تی همبسته انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که گروه تجربی در پس‌آزمون به طور معناداری بهبود در حس عمقی، شاخص افت ناوی و تعادل داشتند (P=0.000)، درحالی‌که گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت (P>0.05). مقایسه بین‌گروهی نیز نشان داد که گروه‌های تجربی در این متغیرها عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند (P<0.05).
نتیجه‌گیری: شش هفته تمرینات اصلاحی بهبود حس عمقی، تعادل و عملکرد حرکتی در دختران با کف پای صاف انعطاف‌پذیر را به همراه دارد. این نتایج نشان می‌دهد که تمرینات اصلاحی می‌تواند به بهبود تعادل ایستا و قرارگیری پا در این گروه سنی کمک کند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به پژوهش در طب ورزشی و فناوری است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Medicine and Technology

Designed & Developed by : Yektaweb