جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای صالح

مجتبی صالح پور، فائزه رضوانی، فرزانه حاتمی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

مقدمه: پروتئین GDNFدر شکل پذیری عصبی شناختی و سارکوپنی دخیل است و افزایش GDNF در اثر تمرین مقاومتی موجب پیری سالم‌تر و تاخیر سارکوپنی می‌شود که تمرینات مقاومتی TRX موجب بهبود عملکرد و روحیه سالمندان می‌شود. هدف از پژوهش حاضر تاثیر شش هفته تمرین TRX بر میزان پروتئین GDNF سرم خون زنان سالمند است.
روش تحقیق: هدف تحقیق، کاربردی با روش نیمه تجربی شامل پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و داده های میدانی و آزمایشگاهی است. 28 زن سالمند 55 -75 ساله کانون بازنشستگان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران به طور تصادفی به دو گروه تجربی(15 نفر) با میانگین سنی 60/5 ± 86/60، وزن 95/11 ± 00/75 ، BMI 22/4 ± 65/27 و شش هفته تمرین TRX و گروه کنترل(13 نفر) با میانگین سنی 03/4± 38/64 ، وزن 95/4 ± 69/72، BMI 18/2  ± 33/28 و عدم تمرین تقسیم شدند. هفته اول و ششم از هر دو گروه آزمون‌ قدرت بالاتنه، پایین‌تنه و میزان پروتئین GDNF به روش الایزا گرفته شد. آزمون شاپیرو-ویلک جهت بررسی طبیعی بودن توزیع داده‌ها، آزمون لوین برای همگنی واریانس‌ها و آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه در سطح معناداری 05/0 >P برای آزمون فرضیه‌ها استفاده و محاسبات آماری با spss24 انجام شد.
یافته‌ها: در نتایج تحلیل کوواریانس قدرت بالاتنه و پایین تنه بین دو گروه تفاوت معناداری در سطح 05/0 >P وجود دارد. با حذف اثر متغیر پیش آزمون، بین میزان پروتئین GDNF گروه تجربی و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. با مقایسه میانگین‌های تعدیل شده در گروه تجربی و کنترل، میزان پروتئینGDNF گروه تجربی (751/15 ± 102/443) به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل (029/ 17± 756/209 ) است(05/0 >P).
نتیجه گیری: شش هفته تمرین TRX بر میزان پروتئین GDNF زنان سالمند، قدرت بالاتنه و پایین تنه تاثیر معناداری داشت و احتمالا می تواند در کاهش و یا به تاخیر انداختن سارکوپنی موثر باشد.
 
هادی قائدی ، حسین مجتهدی، وحید قاسمی، احمدرضا موحدی ، حمید صالحی، مریم نزاکت الحسینی ،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

اجتماعی بالا، متوسط و پایین بود. نمونه آماری پژوهش 016 نفر از دانشآموزان مدارس دولتی نواحی
پنجگانه آموزشی شهر اصفهان بودند که به شیوه طبقهای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از معیارهای –
سطح درآمد، منطقه محل سکونت، منزلت شغلی و تحصیعت پدر و مادر در سه گروه با موقعیت اقتصادی -
اجتماعی بالا، متوسط و پایین طبقهبندی شدند. سپس قد، وزن، ضخامت چین پوستی ناحیه سه سر، ساق پا و
مجموع چین پوستی دو ناحیه و BMI آزمودنیها اندازهگیری شد. از تحلیل واریانس و آزمون توکی برای
= 6/ مقایسه میانگینهای متغیرهای تحقیق استفاده شد ) 60  (. نتایج نشان داد که وزن دانشآموزان با
– = 6/ موقعیت اقتصادی اجتماعی بالا بیشتر از دانشآموزان طبقه متوسط و پایین بود ) 60  (. همچنین
ضخامت چین پوستی ناحیه سه سر، ساق پا، و مجموع دو ناحیه و همچنین درصد چربی دانشآموزان با
– = 6/ موقعیت اقتصادی اجتماعی بالا بیشتر از دانشآموزان طبقه پایین بود ) 60  (. به نور میرسد کودکان
خانوادههایی که از وضعیت اقتصادی اجتماعی بالاتر و بهتری برخوردارند، به طور متوسط نسبت به –
کودکانی که از وضعیت اقتصادی اجتماعی ضعیفتری برخوردارند سنگینوزنتر و چاقتر هستند.


حمید رجبی، علی گُرزی، رضا قراخانلو، محمدرضا دهخدا، مهدی هدایتی، مژده صالح نیا،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1391 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر میزان پروتئینA-1a کانال کلسیمی
و نعلی موشهای صحرایی بود. به همین منظور 16 سر موش FHL در عضلات P/Q پیشسیناپسی نوع
صحرایی نر ویستار 2 تهیهشده از مؤسسۀ سرمسازی رازی بهصورت تصادفی به دو گروه کنترل(شاهد 3) و
تمرین تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت 8 هفته و هفتهای 5 جلسه روی نردبانهای مخصوص به ارتفاع
1متر و 26 پله با حمل یک وزنه به میزان 30 درصد وزن بدن خود که به دم آنها بسته میشد، تمرینات خود
را آغاز کردند و این میزان به 200 درصد وزن بدن حیوانات در هفتۀ آخر رسید. تمرینات شامل 3 نوبت 4
کانال کلسیمی پیشسیناپسی نوع α-1A تکراری با 3 دقیقه استراحت بین نوبتها بود. اندازهگیری پروتئین
در گروههای مستقل T انجام شد. نتایج آزمون Western Blotting با استفاده از روش آزمایشگاهی P/Q
(P= بهطور غیرمعنادار ( 0,259 FHL نشان داد که میزان این کانال (پروتئین) در گروه مقاومتی تنها در عضلۀ
72,71± 70,01 و نعلی: 19,72 ± 77,88±10,67 حبمپ 4 در برابر کنترل: 6,28 :FHL) افزایش یافته است
بر اثر تمرین مقاومتی در عضلۀ α-1A 72,57 ). افزایش هرچند غیرمعنادار پروتئین ± در برابر کنترل 20,20
در این عضله بر اثر تمرینات P/Q میتواند بیانگر پاسخپذیری کانالهای کلسیمی پیشسیناپسی نوع مقاومتی جهت افزایش رهایش استیلکولین از پایانۀ عصبی باشد که در سازگاریهای پیوندگاه عصبی
عضلانی به آن اشاره شده است. در نتیجه، میتوان عنوان کرد که احتمالاً تمرین قدرتی میتواند عامل مهمی
در افزایش این پروتئین باشد که باید در مطالعات بعدی با شدت و مدت بیشتر تمرین مورد مطالعه قرار گیرد.FHL


وحید صالح، حیدر صادقی، پروانه شمس نجف آبادی، محمدرفیع رضاییان هفتادر، حبیب‌الله ولی‌زاده،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف این تحقیق مقایسۀ نیم­رخ آنتروپومتریک، سوماتوتایپ و ترکیب بدنی ژیمناست­‌های مبتدی و حرفه­‌ای 6 تا 8 ساله بود. 40 نفر از ژیمناست‌­ها در دو گروه (مبتدی 20 ژیمناست و حرفه‌­ای 20 ژیمناست) در این آزمون مشارکت کردند. 17 متغیر آنتروپومتریکی، سوماتوتایپ و ترکیب بدنی از هر آزمودنی اندازه‌­گیری شد. ابزارهای اندازه‌­گیری پرسش­نامه‌­های اطلاعات فردی و ارزیابی سلامت عمومی، کرنومتر، متر نواری، قدسنج، ترازوی قابل ­حمل، کالیپر، کولیس و نرم‌­افزار سوماتوتایپ بود. از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی در دو گروه مستقل) در سطح معناداری 0/05 برای بررسی داده‌­های تحقیق استفاده شد. بین درصد چربی (سه‌­سر بازو، فوق خاری و ساق پا)، طول کل دست، محیط (ساق پا و باسن)، ترکیب بدنی (BMI)، اندومورفی و اکتومورفی تفاوت معنادار مشاهده شدp<0.05) ). ازمنظر آنتروپومتریکی، 6 تا 8 سالگی را  می‌­توان پایین‌­ترین و بهترین سن استعدادیابی ژیمناستیک در نظر گرفت. براساس نتایج پژوهش می­‌توان نتیجه گرفت که ژیمناست‌­های حرفه‌ای دارای درصد چربی کمتر، طول دست بیشتر، محیط باسن و ساق کمتر، BMI کمتر، اندومورفی کمتر و مزومورفی و اکتومورفی بیشتری نسبت به مبتدی‌­ها هستند. به طور میانگین ژیمناست‌­های حرفه­‌ای از لحاظ کلاس­‌بندی سوماتوچارت در ناحیۀ اکتومورف- مزومورف و گروه مبتدی در ناحیه اندومورف- مزومورف قرار داشتند.

 
محدثه صالحی سربیژن، امیر لطافتکار، مهدی خالقی،
دوره 16، شماره 16 - ( 10-1397 )
چکیده

رایج­ترین عارضه جانبیمتاثر از فعالیت بدنی، خطر آسیب عضلانی اسکلتی است که آسیب لیگامان صلیبی قدامی، از شایع‌ترین آن­ها است. هدف این تحقیق مقایسه تاثیر شش هفته تمرینات جامع پیشگیری از آسیب لیگامان صلیبی قدامی همراه بازخورد درونی و بیرونی بر حس ‌عمقی و عملکرد مفصل زانو زنان فعال دانشگاهی بود. 45 زن فعال دانشگاهی 25- 18 سال، داوطلبانه و تصادفی در سه گروه (بازخورد درونی، بیرونی و کنترل) به‌مدت 6 هفته، سه جلسه در هفته پروتکل تمرینی را اجرا نمودند. برای اندازه‌گیری حس عمقی و عملکرد زانو از گونیامتر و آزمون‌های عملکردی در دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون استفاده شد. آزمون‌های آماری کواریانس، تی زوجی و آزمون تعقیبی کوکی برای تجزیه و تحلیل آماری با سطح معناداری 0/05p استفاده شد. نتایج کلی تحقیق نشان داد پروتکل تمرینی حاضر همراه بازخورد درونی و بیرونی، تأثیر معنی‌داری بر حس ‌عمقی 0/001p و عملکرد 0/001=p زانو داشته و تفاوت معناداری میان دو گروه تمرینی مشاهده نشد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد می‌­شود، این پروتکل تمرینی همچون ابزار و روشی مکمل در کنار روش‌های دیگر تمرینی برای افراد مستعد آسیب لیگامان صلیبی قدامی مورد استفاده مربیان و متخصصین علوم ورزشی قرار گیرد.

دکتر علی برزگری، دکتر سعید نقیبی، خانم سمانه صفایی، دکتر محمدحسن دشتی خویدکی، دکتر آناهیتا صالحی،
دوره 20، شماره 24 - ( 12-1401 )
چکیده

هدف از این مطالعه مقایسه دو شیوه تمرین هوازی بر سطوح SOD وTNF-α در بافت قلب رت های مبتلا به دیابت صورت گرفت. 40 سر رت نر نژاد ویستار ده هفته‌ای به صورت تصادفی در چهار گروه 10 تایی کنترل سالم، دیابت، دیابت+MIT و دیابت+HIT قرار گرفتند. گروه تمرینی شدت متوسط، 5 جلسه در هفته به مدت 8 هفته روی نوارگردان به مدت 60 دقیقه و با سرعت 25 متر در دقیقه و گروه تمرینی شدت بالا نیز 5 جلسه در هفته به مدت 8 هفته با زمان تمرین 60 دقیقه و با سرعت 34 متر در دقیقه دویدند. بافت قلب رت ها جهت تعیین میزان تغییرات SOD و TNF-α با استفاده از روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی تفاوت بین گروهی متغیرها از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک طرفه و تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0≥P استفاده شد. نتایج نشان داد که اختلاف معناداری در سطوح TNF-α و SOD بافت قلب رت¬ها میان چهار گروه پژوهش وجود داشت(001/0P≤ ) میزان سطوح TNF-α در گروه تمرینیHIT نسبت به گروه دیابتی نیز کاهش معناداری را نشان داد(001/0= P) در صورتی که این تغییرات در گروه تمرینیMIT نسبت به گروه دیابت کاهش غیرمعنادار بوده است (117/0= P) میزان سطوح SOD میان گروه های تمرینی  MITوHIT نسبت به گروه دیابتی نیز افزایش معناداری را نشان دادند (001/0= P). به نظر می رسد، تمرینات هوازی با شدت های مختلف سبب بهبود سطوح SOD و TNF-α می شود، گرچه شدت تمرین در تمرینات تناوبی عامل موثری در تغییرات سطوح هر دو متغیر بوده است.

مجتبی صالح پور، علی سرلک، هادی صمدی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده

افزایش آهن در اثر افزایش سن در روند فروپتوزیس تأثیر دارد و محصول نهایی پراکسیداسیون لیپیدی، MDA است و GPX4 تنظیم‌کننده مرکزی و البته منفی فروپتوز است. فعالیت‌های ورزشی می‌تواند با کاهش پراکسیداسیون لیپیدی این مسیر سالمندی را تعدیل کند؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش، تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر میزان بیان GPX4 و MDA در عضله نعلی موش‌های صحرایی نر سالمند بود. این مطالعه از نوع تجربی است. 20 سر موش صحرایی نرسالمند (با میانگین سنی 20 ماهه و میانگین وزنی 373 گرم) به دو گروه 10 تایی تقسیم شد: گروه تمرین، گروه کنترل. تمرین به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته با تردمیل ویژه جوندگان به‌طور فزاینده انجام شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، عضله نعلی موش‌ها طی جراحی برداشته شد و میزان GPX4 به روش بیان ژن و میزان MDA به روش الایزا اندازه‌گیری شد. برای آنالیز داده‌ها، برای سنجش توزیع طبیعی داده‌ها از آزمون شاپیروویلک و برا تعیین همگنی واریانس‌ها از آزمون لوین و برای تعیین تفاوت بین دو گروه از آزمون t مستقل استفاده‌شده و از آزمون دی کوهن برای اندازه‌گیری اندازه اثر استفاده شد و محاسبات آماری توسط نرم‌افزار Prism Graph Pad نسخه هشت انجام شد. اختلاف معنادار در میزان بیان ژن GPX4 در عضله نعلی موش‌های گروه تمرین نسبت به موش‌های گروه کنترل مشاهده نشد 4079/0(p= ولی میزان MDA در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت (0028/0p=). بنا بر یافته‌های تحقیـق حاضـر، به نظـر می‌رسد اثر تمرین استقامتی در این پژوهش، کاهش فروپتوز را نشان می‌دهد. عدم اختلاف معنادار میزان بیان ژن GPX4 نشان از عدم تأثیر تمرین استقامتی با این شدت بر آن است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به پژوهش در طب ورزشی و فناوری است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Medicine and Technology

Designed & Developed by : Yektaweb