103 نتیجه برای تمرین
وحید فاضلی، پژمان معتمدی، حمید رجبی، ندا خالدی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر تاثیر تمرین ترکیبی بر آترواسکلروز آئورت و FGF23 در رتهای نر مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود. روششناسی: تعداد 20 سر رت نر نژاد ویستار (میانگین وزنی 10±250 گرم) که به روش NX5/6 نارسایی مزمن کلیه به آن ها القا شد بعد از 2 هفته دوره نقاهت به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین ترکیبی تقسیم شدند و به مدت 8 هفته پروتکل تمرین ترکیبی را انجام دادند. پروتکل تمرین ترکیبی شامل؛ تمرین مقاومتی به صورت تمرین روی نردبان و شامل 2 ست و 6 تکرار با درصدهایی از وزن بدن بود و تمرین هوازی شامل 30 دقیقه فعالیت کم شدت روی تردمیل بود.
یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد تمرین ترکیبی باعث کاهش آترواسکلروزیس آئورت و کاهش پلاکها شد، همچنین FGF23 به طور معنیداری کاهش یافته بود ( p= 0.001). هورمون پاراتورمون نیز کاهش معنیداری داشت ( p=0.041) و کلسیم و فسفر نیز، کاهش معنیداری را داشتند (به ترتیب، p= 0.004 و p= 0.005). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد که تمرین ترکیبی می تواند با کاهش FGF23، هورمون پاراتورمون، کلسیم و فسفر بر آترواسکلروز آئورت و شاخص های بیماری قلبی- عروقی در بیماران نارسایی مزمن کلیه موثر باشد.
محسن سلطانی، علی برزگری، سعید نقیبی، محمد حسن دشتی خویدکی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
این مطالعه با هدف تأثیر تمرین و مکمل کوئرستین بر سطح مایواستاتین و فولاستاتین در بافت قلب رتهای دیابتی صورت گرفت. بدین منظور تعداد 50 سر موش نر ویستار 10 هفتهای با میانگین وزنی 33±237 گرم بهطور تصادفی در پنج گروه 10 تایی شامل: کنترل سالم، دیابت، دیابت+مکمل، دیابت+تمرین و دیابت+مکمل+تمرین قرار گرفتند. پروتکل تمرینی شامل پنج جلسه در هفته به مدت هشت هفته روی نوار گردان بدون شیب ویژه جوندگان به مدت 60 دقیقه و با سرعت 25 متر در دقیقه در هر جلسه دویدند و گروههای مکمل نیز به صورت گاواژ روزانه به مقدار 50 میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن بدن کوئرستین را دریافت کردند. تغییرات مایواستاتین و فولاستاتین بافت قلب رتها با استفاده از روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اختلاف سطوح مایواستاتین در میان گروهها معنیدار است (001/0P=). سطوح مایواستاتین بین گروه تمرین+مکمل+دیابت با دیابت کاهش معنیداری داشت (002/0P=). میان گروههای مکمل+دیابت و تمرین+دیابت نیز تفاوت معنیداری وجود داشت (009/0P=). همچنین نتایج نشان داد که اختلاف سطوح فولاستاتین در میان گروهها معنیدار است (001/0P=). نتایج نشان داد سطوح فولاستاتین بافت قلب میان گروههای دیابت، تمرین+دیابت، مکمل+دیابت و تمرین+مکمل+دیابت با گروه کنترل افزایش معنیداری داشت (به ترتیب: 005/0P=؛ 001/0P=؛ 001/0P=؛ 001/0P=). به نظر میرسد تمرین هوازی با شدت متوسط و مصرف مکمل کوئرستین تأثیر مثبت و مفیدی بر سطح میوستاتین و فولاستاتین دارد.
مجتبی صالح پور، علی سرلک، هادی صمدی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
افزایش آهن در اثر افزایش سن در روند فروپتوزیس تأثیر دارد و محصول نهایی پراکسیداسیون لیپیدی، MDA است و GPX4 تنظیمکننده مرکزی و البته منفی فروپتوز است. فعالیتهای ورزشی میتواند با کاهش پراکسیداسیون لیپیدی این مسیر سالمندی را تعدیل کند؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش، تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر میزان بیان GPX4 و MDA در عضله نعلی موشهای صحرایی نر سالمند بود. این مطالعه از نوع تجربی است. 20 سر موش صحرایی نرسالمند (با میانگین سنی 20 ماهه و میانگین وزنی 373 گرم) به دو گروه 10 تایی تقسیم شد: گروه تمرین، گروه کنترل. تمرین به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته با تردمیل ویژه جوندگان بهطور فزاینده انجام شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، عضله نعلی موشها طی جراحی برداشته شد و میزان GPX4 به روش بیان ژن و میزان MDA به روش الایزا اندازهگیری شد. برای آنالیز دادهها، برای سنجش توزیع طبیعی دادهها از آزمون شاپیروویلک و برا تعیین همگنی واریانسها از آزمون لوین و برای تعیین تفاوت بین دو گروه از آزمون t مستقل استفادهشده و از آزمون دی کوهن برای اندازهگیری اندازه اثر استفاده شد و محاسبات آماری توسط نرمافزار Prism Graph Pad نسخه هشت انجام شد. اختلاف معنادار در میزان بیان ژن GPX4 در عضله نعلی موشهای گروه تمرین نسبت به موشهای گروه کنترل مشاهده نشد 4079/0(p= ولی میزان MDA در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت (0028/0p=). بنا بر یافتههای تحقیـق حاضـر، به نظـر میرسد اثر تمرین استقامتی در این پژوهش، کاهش فروپتوز را نشان میدهد. عدم اختلاف معنادار میزان بیان ژن GPX4 نشان از عدم تأثیر تمرین استقامتی با این شدت بر آن است.
مسعود برزگر، ملیحه حدادنژاد، صدرالدین شجاع الدین، امیر لطافتکار، رز فولادی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش مقایسه تأثیر هشت هفته تمرینات عصبی عضلانی با و بدون تکالیف دوگانه شناختی بر حس عمقی و تعادل ورزشکاران مبتلا به نقص لیگامان صلیبی قدامی بود. در مطالعه نیمه تجربی حاضر، 39 فوتبالیست به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 13 نفره (گروه کنترل، گروه تمرینات عصبی عضلانی و گروه تمرینات عصبی عضلانی با تکالیف دوگانه) تقسیم شدند. دو گروه تمرینی، تمرینات را به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه انجام دادند. برای اندازهگیری حس عمقی به روش فوتوگرامتریک و برای سنجش تعادل از آزمون Y استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر حاکی از عدم تفاوت معناداری در حس عمقی مفصل زانو در زنجیره حرکتی باز (036/0>p) و بسته (003/0>p) بعد از ارائه مداخله بین سه گروه بود، اما عملکرد اندام تحتانی ورزشکاران بر اساس آزمون تعادلی Y در جهت قدامی (جلویی) و خلفی خارجی بعد از ارائه مداخله بین سه گروه معنادار بود (p≤0.05). ارائه تمرینات عصبی عضلانی به همراه تکایف دوگانه احتمالاً میتواند به عنوان یک رویکرد مفید جهت بهبود عملکرد اندام تحتانی بر اساس آزمون تعادلی Y در ورزشکاران مبتلا به نقص لیگامان صلیبی قدامی در نظر گرفته شود.
جاوید شاه حسینی، آرزو اسکندری، محمد فشی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر برآورد یک تکرار بیشینه بر پایه میزان درک فشار کار در زنان فعال و ارائه معادل پیش بین ویژه آن بود. تعداد 30 زن سالم با (20 تا 35 سال)، شاخص توده بدن 34/3± 32/26 کیلوگرم/مجذور متر2 به صورت داوطلبانه در مطالعه حاضر شرکت کردند. به منظور ارائه معادله مقدار نصف وزن آزمودنی برای انجام حرکت پرس سینه با هالتر انتخاب شد. از آزمودنیها خواسته شد تا یکبار این وزنه را با چشمان بسته تکرار و بعدازآن عددی را برای تعیین شدت این تکرار بین 6 تا 20 انتخاب کنند. پس از تعیین معادله، به منظور بررسی اعتبار معادله طراحیشده یک تکرار بیشینه آزمودنیها به وسیله معادله برزیسکی نیز محاسبه و از روش همبستگی پیرسون میزان همبستگی مورد بررسی قرار گرفت. همبستگی بالایی بین معادله مطالعه حاضر و معادله برزیسکی (89/0=r)، همچنین پس از بررسی اعتبار متقاطع (91/0=r) به دست آمد. تفاوت معناداری بین نتایج معادله حاضر با نتایج معادله برزیسکی مشاهده نشد. به نظر میرسد معادله مطالعه حاضر" 1RM={(20-RPE /40) +1 }× وزن نصف " بر اساس درک فشار کار میتواند برآورد قابل اعتمادی را برای یک تکرار بیشینه پرس سینه در زنان سالم ارائه دهد.
الهام شهابپور، محمد امین دلاوری،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
سندروم کاشکسی و خطر مواجهه با بیماریهای قلبی عروقی شیوع بالایی در بیماران سرطانی دارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرین استقامتی به عنوان یک روش کمکدرمان بر کاشکسی عضلانی و عواقب قلبی عروقی ناشی از سرطان پستان انجام شد. 20 سر موش بالبسی (شش تا هشت هفتهایی با میانگین توده بدنی 17-18 گرم) پس از القای سرطان پستان و گذشت 2 هفته، تست توان هوازی بیشینه را اجرا کردند و بهطور تصادفی به دو گروه تومور-کنترل و تومور-تمرین تقسیم شدند. گروه تومور-تمرین، پروتکل تمرین استقامتی را به مدت 6 هفته، 5 روز در هفته با افزایش تدریجی شدت 12 متر به 20 متر در دقیقه و مدت زمان 25 دقیقه تا 55 دقیقه انجام و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین تست توان هوازی بیشینه به عمل آمد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین موشها قربانی شدند. وزن بدن، وزن غذایمصرفی، وزن قلب، وزن طحال، وزن عضله دوقلو و نعلی، شاخص توده قلبی و نسبت وزن عضله نعلی به وزن بدن و نسبت وزن عضله دوقلو به وزن بدن در دو گروه تومور-کنترل و تومور-تمرین اندازهگیری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون آماری تی مستقل در سطح معناداری 05/0P< استفاده شد. نتایج تحقیق حاضر افزایش معنادار در وزن قلب (005/0P=)، وزن طحال (029/0P=)، عضله دوقلو (009/0P=) و عضله نعلی (022/0P=)، در گروه تومور-تمرین نسبت به گروه تومور-کنترل را نشان داد. همچنین افزایش معنادار شاخص توده قلبی (016/0P=) و نسبت وزن عضله دوقلو به وزن بدن (005/0P=) و نسبت عضله نعلی به وزن بدن (021/0P=) در گروه تومور-تمرین نسبت به گروه تومور-کنترل مشاهده شد. درنتیجه، به نظر میرسد تمرین استقامتی میتواند به عنوان یک روش کمک درمانی و استراتژی بالقوه برای بهبود سلامت دستگاه عضلات اسکلتی، قلب و عروق و کاهش روند کاشکسی عضلانی ناشی از سرطان پستان مورد توجه قرار گیرد.
المیرا احمدی، شهناز شهربانیان، محمدرضا کردی، رضا قراخانلو، گریگوری پیرسی،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
خستگی از شکایات بیماران مالتیپل اسکلروزیس (MS) است. در بیماران MS تعادل سایتوکاینهای التهابی در مغز برهم ریخته که یکی از رخدادهای آن خستگی ذهنی است و احتمالاً تمرینات هوازی میزان التهاب سایتوکاینها را تعدیل کرده و از این طریق خستگی ذهنی را کاهش میدهد. مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر تمرین هوازی شنا بر فاکتور پیش التهابی (اینترلوکین 6) و فاکتور ضدالتهابی (اینترلوکین 10) برای ارزیابی خستگی ذهنی در مغز موشهای ماده پس از القای EAE انجام شد. در این پژوهش 21 موش (8 هفتهای، 18 تا 20 گرم) به 3 گروه کنترل سالم، کنترل EAE و فعالیت ورزشی هوازی شنا EAE تقسیم شدند و حیوانات در گروه تمرین طی 4 هفته، هرهفته 5 جلسهی 30 دقیقهای به تمرینات شنا با شدت متوسط پرداختند. بررسی آزمایشگاهی متغیرهای پژوهش با روش وسترن بلات انجام شد. نتایج نشان داد در میزان IL-6 در میان گروه EAE و تمرین شنا تفاوت معناداری وجود نداشت اما میزان IL10 در گروه تمرین شنا نسبت به گروه EAE افزایش معنی داری نشان داد. با این حال نسبت مقادیر IL10/IL6 بین گروه تمرین شنا با EAE نیز معنادار نبود. بنظر میرسد تمرینات هوازی شنا با شدت متوسط، بدون تغییر در عامل پیش التهابی، همراه با سوق دادن به سمت عوامل ضدالتهابی، با افزایش IL10، میتواند بین گروه EAE و تمرین شنا منجر به بهبود تعادل شاخص التهابی و کاهش میزان خستگی ذهنی ناشی از خستگی سایتوکاینی گردد.
امیر فتح الهی، امیرعلی جعفرنژادگرو، حمید رضا مقامی،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
بیومکانیک دانشی است که نشان میدهد چه نیروهایی به سیستم حرکتی بدن انسان وارد شده و چگونه موجب حرکت انسان میشود. هدف از این مطالعه فراتحلیلی، مروری بر اثرات تمرین روی سطح شن بر بیومکانیک افراد طی حرکات انتقالی بود. مطالعه حاضر از نوع کتابخانهای و مروری سیستماتیک بود، جستجوی مقالات به زبان فارسی و لاتین از ابتدای سال 2000 تا انتهای سال 2023 بود که در پایگاههای تخصصی PubMed،WOS ،Scopus ، ISC و موتور جستجو Google Scholar انجام گرفت. 568 مقاله مرتبط بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. اندازه اثر تفاوتهای میانگین استاندارد شده با مدل اثرات تصادفی محاسبه شد. یافتههای هشت مقاله نشاندهنده بهبود فعالیت الکتریکی عضلات طی تمرین روی سطح شن بود. بررسی یافتههای یک مقاله حاکی از اثرات مثبت تمرین روی سطح شن بر متغیرهای کینماتیکی بود. تعداد دو مقاله کاهش نیروهای عکسالعمل زمین، شوک ضربه را گزارش کودند. بهعلاوه، پنج مقاله بهبود عملکرد ورزشی در ورزشکاران را به موجب افزایش فاکتورهای آمادگی جسمانی گزارش نمودند. به طور کلی تمرین روی سطح شن میتواند اثرات مثبت قابل توجهی در زندگی روزمره و ورزشی افراد داشته باشد. با وجود این، به مطالعات بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.
مهسا عسگری، زهرا رئیسی،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
مقدمه و هدف: هدف از این مطالعه تعیین تأثیر هشت هفته تمرینات عمومی همراه با درمان شناختی عملکردی بر درد، کیفیت زندگی و استقامت عضلانی زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی است.
روششناسی: ۴۵ زن با کمردرد مزمن غیراختصاصی در سه گروه تمرینات عمومی، تمرینات عمومی با درمان شناختی عملکردی و کنترل، به مدت هشت هفته در این مطالعه شرکت کردند. درد، کیفیت زندگی و استقامت عضلانی به ترتیب بهوسیله مقیاس سنجش بصری درد، پرسشنامه ۳۶SF- و تست بیرینگ سورنسون ارزیابی شدند. آزمون تحلیل واریانس آمیخته با طرح اندازهگیری مکرر برای تحلیل اطلاعات استفاده شد.
یافتهها: نتایج بهدستآمده نشان داد بین پیشآزمون و پسآزمون متغیرهای بررسی شده در گروههای مداخله تفاوت معنیداری وجود دارد؛ اما در گروه کنترل تفاوتی مشاهده نشد. در مقایسه بین گروهها نیز در فاکتورهای عملکرد جسمانی، سلامت عاطفی و سلامت عمومی از زیرشاخههای کیفیت زندگی و همچنین استقامت عضلانی گروه تمرینات عمومی همراه با درمان شناختی عملکردی نسبت به گروه تمرینات عمومی بهبود معنیداری را نشان داد.
بحث و نتیجهگیری نهایی: باتوجهبه نتایج بهدستآمده استفاده از تمرینات عمومی همراه با درمان شناختی عملکردی جهت کاهش درد، بالابردن کیفیت زندگی و افزایش استقامت عضلانی زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی پیشنهاد میگردد.
فاطمه کاظمی نسب، محمدحسین محبوبی، کریم آزالی علمداری،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر ترکیبی تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری بر فشارخون بر بزرگسالان دارای اضافهوزن و چاق بود. جستجوی سیستماتیک در پایگاههای اطلاعاتی Scopus، Web of science، PubMed و Google scholar برای مقالات منتشر شده به زبان انگلیسی تا فوریه 2023 انجام شد. فراتحلیل برای بررسی اثر ترکیبی تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری بر وزن بدن و فشار خون بزرگسالان دارای اضافه وزن و چاق انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از مدل اثر تصادفی و تفاوت میانگین وزنی (WMD) انجام شد. نتایج 25 مطالعه با 10192 آزمودنی نشان داد که تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری به صورت ترکیبی سبب کاهش معنادار وزن بدن] 001/0P= kg, 63/4-= [WMD، فشار خون سیستولی] 001/0P= mmHg, 94/6-= [WMDو فشار خون دیاستولی] 001/0P= mmHg, 5/4-= [WMDدر بزرگسالان دارای اضافه وزن و چاق شد. تمرین هوازی توأم با رژیم گیاهخواری به عنوان یک راهکار غیردارویی برای کاهش وزن و کنترل فشار خون برای بزرگسالان دارای اضافه وزن یا چاق پیشنهاد میشود. علاوه بر این، تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری با هر دو نوع مدت (کمتر از 12 هفته و بیشتر از 12 هفته) سبب کاهش معنادار فشار خون در بزرگسالان چاق و اضافه وزن میشود.
امیر لطافت کار، فرانک امینی، بهرام شیخی،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
ﻣﻘﺪﻣﻪ: هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی ترکیب آموزش مکانیسم عصبی درد و تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی بهتنهایی در بیماران دارای کمردرد مزمن بود.
ﻣﻮاد و روشها: پنجاه و چهار بیمار دارای کمردرد مزمن (گروه آموزش مکانیسم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی =27 نفر و گروه تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی =27 نفر) در این مطالعه شرکت کردند. درد، ناتوانی، فهرست حساسیت مرکزی و ترس از حرکت همه بیماران در ابتدا و هشت هفته پس از مداخلات ارزیابی شد. از آنالیز واریانس با اندازههای تکراری و مدلهای آمیخته خطی، برای بررسی تفاوتهای بینگروهی استفاده شد.
یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: اثر متقابل گروه×زمان برای درد (008/0P=)، حساسیت مرکزی (002/0P=) و ترس از حرکت (001/0> P) در گروه آموزش مکانیسم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی نسبت به گروه تمرینات کنترل حرکتی پس از هشت هفته یافت شد. اثرات اصلی زمان برای درد، ناتوانی و ترس از حرکت پس از مداخلات مشاهده شد (001/0> P). هیچ اثر متقابل زمان×گروه برای ناتوانی (50/0P=) یافت نشد.
ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: یافتههای این مطالعه از اضافهکردن آموزش مکانیسم عصبی درد بهعنوان یک مکمل مؤثر بالینی به تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی در بیماران کمردرد مزمن حمایت میکند.
رقیه افضلی نسب گروهی، عبدالحمید دانشجو، منصور صاحبالزمانی،
دوره 22، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف این تحقیق بررسی اثر 8 هفته تمرینات بازخوردی عصبی-عضلانی داخلی و خارجی بر تعادل وقدرت در دختران بسکتبالیست کرمان با ریسک آسیب زیاد میباشد. 20 بسکتبالیست بهصورت هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه بازخورد داخلی و بازخورد خارجی به مدت 8 هفته 3جلسه ای پروتکل تمرینی را اجرا کردند.تعادل پویا با دستگاه بایودکس و قدرت با دستگاه MMT ، در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون اندازهگیری شدند و از آزمون آماری تحلیل کوواریانس جهت تجزیه وتحلیل دادهها استفاده شد.نتایج تفاوت معناداری دربین دوگروه در تعادل کلی و تعادل داخلی/خارجی نشان داد (001/0p=). در میزان قدرت عضله کوادریسپس و همسترینگ بین دو گروه تمرینات بازخوردی خارجی و داخلی تفاوت معناداری مشاهده شد (05/0≥P). همچنین نتایج آزمونt زوجی نشان داد که پیشرفت تعادل کلی، تعادل قدامی /خلفی و تعادل داخلی/خارجی در گروه بازخورد خارجی و داخلی نسبت به پیش آزمون معناداربود ( 002/ <0p). پیشرفت قدرت عضله کوادریسپس و همسترینگ در گروه بازخورد خارجی و بازخورد داخلی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون معناداربود (001/0p=).تمرینات بازخوردی داخلی و خارجی عصبی-عضلانی یکی از شیوههای تمرینی مناسب جهت بهبود تعادل و قدرت عضلات زانو در دختران هست و تمرینات با بازخورد خارجی مؤثرتر از تمرینات با بازخورد داخلی بود.
دانیال تیماجی، فرشاد غزالیان، ماندانا غلامی، حسین عابد نظنزی،
دوره 22، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
به منظور رقابتی ماندن، ورزشکاران و مربیان دائماً به دنبال راههایی برای افزایش عملکرد هستند. هدف این پژوهش تعیین تأثیر تمرینات HIFT و ماسک هایپوکسی بر حداکثر اکسیژن مصرفی و کارایی تنفسی بازیکنان تیم ملی مردان هاکی روی یخ ایران بود. در این مطالعه نیمهتجربی، 14 بازیکن تیم ملی هاکی روی یخ ایران به دو گروه HIFT و HIFT همراه با ماسک هایپوکسی تقسیم شدند سپس هر دو گروه HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی، جلسات تمرینی HIFT با تکرار30 ثانیه و پنج ست در حدود یک ساعت، سه جلسه در هفته بهمدت شش هفته اجرا کردند. حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) و کارایی تنفسی (vE/VCO2) با استفاده از گازآنالایزر اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تمرینات HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی بر VO2max تأثیر افزایشی دارد، اما بین اثر تمرینات HIFT و HIFT همراه با ماسک هایپوکسی بر VO2max تفاوت وجود نداشت (390/0=P). vE/VCO2 در هر دو گروه کاهش یافت؛ اما بین اثر تمرینات HIFT و ماسک هایپوکسی بر vE/VCO2 تفاوت وجود نداشت (05/0<P).
باتوجهبه مزایای عملکرد تنفسی مشابه، مردان نخبه هاکی روی یخ میتوانند از تمرینات HIFT بهره ببرند.
محمدرضا رحیمی، ندا بروشک،
دوره 22، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
این تحقیق به طراحی، ساخت و اعتباریابی دستگاه تناسباندام خانگی بدون وزنه با تنظیم دیجیتال برای تمرینات عضلانی پرداخته است. رویکرد تحقیق، ترکیبی از روشهای کمی و کیفی بوده و ارزیابی جامعی از عملکرد دستگاه ارائه میدهد. ابتدا تجهیزات موجود و روشهای تمرین مقاومتی بررسی و اطلاعات لازم جهت طراحی اولیه دستگاه جمعآوری شد. سپس با نرمافزارهای Rhino Cross 6 و AutoCAD 2018 مدلهای سهبعدی و نمونههای اولیه ساخته شدند. در مرحله اعتبارسنجی، مقاومت دستگاه با نیروسنج دیجیتال در هشت وضعیت مختلف بررسی شد و نتایج نشاندهنده روایی بالای دستگاه با ضریب همبستگی ۰.۹ بودند. همچنین پایایی دستگاه در سه حرکت مختلف (جلو پا نشسته، پرس سینه نشسته، و جلوبازو نشسته) با وزنه ۱۰ کیلوگرم، در پنج نوبت سنجیده شد و ضریب پایایی ۰.۸ را نشان داد. این نتایج نشانگر دقت بالا و مقاومت یکنواخت دستگاه است. دستگاه طراحیشده، با تنظیم دیجیتال دقیق و امکان اجرای تمرینات قدرتی متنوع، به ورزشکاران امکان تمرینات مؤثر و باکیفیت در خانه را میدهد و نقش مؤثری در تقویت عضلات و بهبود تناسباندام ایفا میکند.
فرشته شهیدی، حمیده احمدی، مجید کاشف،
دوره 22، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
PRAS40 در انواع بافتهای بدن بیان و در مسیر رشد عضلانی وجود دارد. مطالعات نشان داده است که PRAS40در تنظیم رشد سلولی نقش دارد. هدف از این مطالعه تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی و مکمل یاری پروتئین whey بر PRAS40 و هایپرتروفی عضله دوقلو رتهای نر نژاد ویستار بود. این مطالعه تجربی که از لحاظ هدف توسعهای بود در سال 1401 انجام شد 23 سر رت نر نژاد ویستار هشت هفتهای با وزن 250 گرم به طور تصادفی در چهار گروه: تمرین مقاومتی، تمرین مقاومتی+مکمل، شم و کنترل قرار گرفتند. گروه تمرین مقاومتی و تمرین مقاومتی+مکمل دو هفته با تمرینات آشنا و شش هفته پنج روز در هفته به تمرین مقاومتی بالا رفتن از نردبان لدر پرداختند در گروه تمرین+مکمل بعد از تمرینات مکمل whey به میزان g/kg05/2 به صورت گاواژ داده شد. در پایان با خارج کردن خون از قلب بافت عضله دو قلو خارج و به تانک ازت منتقل و برای بررسی بیان ژن PRAS40 استفاده شد. شش هفته تمرین مقاومتی به همراه مکمل whey باعث کاهش معنیداری در بیان ژن PRAS40 و افزایش وزن عضله در گروههای تمرینی شد.
پروتکل تمرین مقاومتی همراه با مکمل whey از طریق سرکوب مسیر PRAS40 میتواند منجر به هایپرتروفی عضلانی شود و مسیرهای آنابولیک در عضله بیشتر فعال کند.
رضا خزایی، منصور صاحبالزمانی، احساناله حبیبی، خسرو جلالی دهکردی، نفیسه پیشگویی، بنفشه پرورش،
دوره 22، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
ضرورت و اهمیت چنین تحقیقاتی بخصوص در بین افراد کمسنوسال کاملاً محسوس است، هدف از تحقیق حاضر مقایسه تأثیر 8 هفته تمرینات منتخب اصلاحی و ترکیبی کینزیوتیپینگ و تراباند بر زاویه کیفوز پسران نوجوان مبتلا به کیفوزیس می باشد. تعداد 36 نفر از پسران باشگاهی در اصفهان (15تا18سال) به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. نحوه ی انتخاب این افراد به صورت تصادفی و مشاهده ای صورت گردید. ابزار مورداستفاده برای اندازه گیری شامل: خط کش منعطف. جزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t وابسته و آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. میزان زاویه کیفوز قبل از آزمون (9/0±8/48)، پس از استفاده تمرینات منتخب اصلاحی دارای کاهش معنیداری بود (8/0± 9/46). میزان زاویه کیفوز قبل از آزمون 7/0±71/49 و پس از انجام همزمان کینزیوتیپینگ و تمرینات تراباند (8/0±97/46) و دارای کاهش معنیداری بود. تمرینات اصلاحی و یا بهصورت ترکیب با روشها نوین تمرینی تأثیر مثبتی بر بهبود کیفوزیس آزمودنیها داشته است. اما طبق نتایج بهدستآمده در این تحقیق بین تمرینات اصلاحی با روش ترکیبی تفاوت معنیداری یافت نشد.
حمید عباسی بافقی، محمد حسن کردی اشکذری، عبدالمجید هراتی زاده، سعید عابدین زاده،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده
مقدمه و هدف: آسیبهای مچ پا یکی از شایعترین آسیبهای ورزشی است که این آسیبها بـه دلایلـی ماننـد "برخـورد مسـتقیم بـا بازیکـن یـا زمیـن، تـکلهایـی کـه به داخل یا خارج مچ پا و در حین پــرش و فرود" ایجاد میگردد. از بین این آسیبها، اسـپرین خارجـی مـچ پـا از شـایعتریـن آسیبها است که با ناپایداری مچ پا همراه است. هدف از تحقیق حاضر مقایسه تمرینات تعادلی و هاپینگ بر حس عمقی ورزشکاران مبتلا به ناپایداری عملکردی مچ پا است.
روشها: تعداد 30 ورزشکار رشته های ورزشی بسکتبال، والیبال و هندبال مبتلا به ناپایداری عملکردی مچ پا با میانگین سنی 626/3±58/24 و شاخص توده بدنی 126/2±681/25 در 2 گروه مطالعه کارآزمایی بالینی به صورت تصادفی تقسیم شدند. گروه اول تمرینات هاپینگ (15 نفر)، گروه دوم تمرینات تعادلی (15 نفر) را انجام دادند. حس عمقی مفصل مچ پای آنها در ابتدا و پس از 6 هفته تمرین مجدداً ارزیابی شد. تجزیه وتحلیل دادهها با آزمون های تی وابسته و آنکوا انجام با نرم افزار SPSSنسخه 20 گردید.
یافتهها: تمرینات تعادلی و هاپینگ به طور معناداری باعث کاهش خطای مطلق بازسازی دورسی فلکشن و پلانتار فلکشن مچ پا شدند (p<0/05). همچنین این خطای مطلق این زوایا در گروه تمرینات هاپینگ نسبت به گروه تمرینات تعادلی کاهش معناداری داشت (p<0/05).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که تمرینات تعادلی و هاپینگ باعث بهبود حس عمقی مفصل مچ پا ورزشکاران مبتلا به ناپایداری عملکردی مچ پا گردیده است و همچنین تمرینات هاپینگ نسبت به تعادلی اثربخشی بیشتری دارند.
فاطمه کاظمی نسب، مطهره محبی نژاد، کریم آزالی علمداری،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده
هدف: تجمع چربی اضافی در بدن با بیماریهای قلبی عروقی، دیابت و پرفشار خونی مرتبط است. هدف مطالعه حاضر تعیین اندازه اثر تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر عوامل مرتبط بر عوامل کاردیومتابولیک در بزرگسالان دارای اضافهوزن و چاق بود.
روشها: جستجو برای مقالات انگلیسی در پایگاههای اطلاعاتی وب آو ساینس، اسکوپوس و پابمد بدون محدودکردن سال انتشار تا فوریه سال 2023 انجام شد. محاسبه اندازه اثر (WMD) با فاصله اطمینان 95 % با استفاده از مدل اثر تصادفی محاسبه شد. همبستگی بین متغیرها با استفاده از فرا رگرسیون مدل اثرات ثابت بررسی شد.
یافتهها: 13 مطالعه دربردارنده 466 آزمودنی بزرگسال دارای اضافهوزن و چاق (149 زن و 317 مرد) با دامنه سنی 7/24-57 سال وارد فراتحلیل شدند. نتایج نشان داد که HIIT نسبت به شرایط کنترل، سبب کاهش قابلملاحظه قند خون ناشتا ]002/0P=،mg/dL 65/8-=[WMD، انسولین ناشتا ]005/0P=،U/L 88/1-= [WMD و کاهش مختصر در فشارخون دیاستولی ]03/0P=،mmHg 33/3-= [WMD میشود. در بررسیهای فرا رگرسیونی، در بین مقدار اندازه اثر تمرینات HIIT بر فشارخون دیاستولی به ترتیب با مقدار اندازه اثر بر انسولین ناشتا (019/0=P، 32/0- = r) و سن آزمودنیها (037/0=P، 29/0- = r) همبستگیهای ضعیفی مشاهده شد.
نتیجهگیری: تمرین تناوبی شدید سبب کاهش معنادار گلوکز، انسولین ناشتا و فشارخون دیاستولی در بزرگسالان دارای اضافهوزن و چاق میشود. کاهش فشار دیاستولی در سنین بالاتر بیشتر است و همچنین این تغییرات با مقدار انسولین خون مرتبط میباشد. بنابراین تمرینات HIIT به عنوان راهکار غیردارویی موثر برای پیشگیری از بروز عوامل خطر قلبی متابولیکی آینده در این جمعیت پیشنهاد میشود.
بهنام مرادی، امیر لطافتکار، ملیحه حدادنژاد، مهدی حسینزاده، مهدی خالقی،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده
مقدمه و هدف: خسته شدن ورزشکاران مستعد آسیب و قرارگیری آنها در وضعیتهایی نظیر انجام مانور برشی احتمال ریسک آسیب لیگامان صلیبی قدامی را افزایش میدهد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال است که آیا خستگی عملکردی اثر تمرینات عصبی عضلانی بر متغیرهای کینتیکی حین اجرای کاتینگ را در مردان ورزشکار مستعد آسیب تغییر میدهد؟
روش بررسی: پژوهش حاضر نیمهتجربی بوده و در دو گروه کنترل و تجربی بهصورت طرح پیشآزمون و پسآزمون با و بدون خستگی قبل و بعد تمرینات عصبی- عضلانی اجرا شد. 32 دانشجوی مرد ورزشکار 18 تا 25 سال همراه با نقص کنترل تنه، بهصورت هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در گروه کنترل (16 نفر) و تجربی (16 نفر) قرار گرفتند. از صفحه نیرو جهت اندازهگیری نیروهای عکسالعمل زمین استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس برای تجزیهوتحلیل آماری در سطح کوچکتر از 05/0P < بکار گرفته شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر بهبود معنیدار متغیرهای نیروی عکسالعمل زمین را در پسآزمون گروه تجربی نسبت به پیشآزمون نشان داد (05/0P<). درحالیکه هیچ یک از این متغیرها در گروه کنترل تغییر معنیداری نداشتند (05/0P>).
نتیجهگیری: به نظر میرسد انجام تمرینات عصبی - عضلانی تنه و ران در ورزشکاران با نقص کنترل تنه سبب بهبود قابل توجهی در ثبات کنترل تنه میشود به طوریکه در شرایط با و بدون خستگی توانستند بهبود معناداری را در پارامترهای منتخب نیروهای عکسالعمل زمین نشان دهند. لذا احتمالاً این شیوه تمرینی را بتوان بعنوان روشی سودمند در ورزشکاران و شرایط نامبرده توصیه نمود.
سجاد کرمی، حمید رجبی، فرشته شهیدی، فرشته گلاب،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده
مقدمه و هدف: تغییر وابسته به سن در بیان ژنهای تحریکی و مهاری رگزایی از مشخصههای سالمندی و اختلال در عملکرد اندوتلیال است. ورزش هوازی میتواند موجب توقف و یا کاهش این اختلال شود. باتوجهبه اهمیت تمرین مقاومتی در توانبخشی سالمندان، هدف از این مطالعه، بررسی سازگاری در پاسخ عوامل تحریکی و مهاری رگزایی پس از مداخله ورزش مقاومتی در سالمندان بود.
روش: 24 مرد سالمند با میانگین سنی 75/67 سال به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. نمونه خون قبل و بعد از یک جلسه فعالیت مقاومتی در قبل و بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی گرفته شد. روش Real Time PCR به جهت بیان ژن، HIF-1، VEGF، SDF-1 و VEGI بافت خون مورد استفاده قرار گرفت. تفاوت مقادیر متغیرها با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر میکس دیزاین در سطح 05/0P≤ با استفاده از نسخه 25 نرم افزارSPSS ارزیابی شد.
یافته ها: مقادیر بیان ژن HIF-1، VEGF و SDF-1 گروه تمرین در مراحل پسآزمون اولیه (بعد از یک جلسه)، پیشآزمون ثانویه و پسآزمون ثانویه (بعد از 8 هفته تمرین) افزایش داشت و VEGI هیچگونه بیان ژنی نداشت.
نتیجه گیری نهایی: بااحتیاط میتوان گفت اگر چه انجام یک جلسه تمرین مقاومتی هم منجر به بیان ژن عوامل رگزایی میشود، بااینحال تمرین مقاومتی بلند مدتی که از شدت و حجم کافی برخوردار باشد میتواند میزان فرایند رگزایی را بهمراتب در طیف گستردهتری فعال کند و بهعنوان مکمل تمرینات هوازی در سالمندی مورد توجه قرار گیرد.