کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
37 نتیجه برای موضوع مقاله:
ستاره بیهقی، ندا خالدی، حسین عسکری،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده
پژوهشهای اخیر نشان دادند که محیط میتواند اصلاح کنندۀ ژنها از طریق اپیژنتیک باشد، بر همین اساس مداخلۀ ورزش میتواند منجر به تغییر بیان ژن در نسلهای آینده گردد. از جمله عوامل مهم سوخت و ساز میتوان به PDK4 که یک عامل اصلی چرخه پیروات دهیدروژناز است اشاره کرد. این پژوهش اثر تمرین ورزشی مادری را بر بیان ژن PDK4 در عضلات نعلی و باز کننده طویل انگشتان پا در فرزندان نسل اول مورد بررسی قرار داد. 20 سر موش صحرایی نر نژاد اسپراگ داولی دو ماهه در 3 گروه تمرینی قبل بارداری، حین بارداری و قبل و حین بارداری و یک گروه کنترل بدون تمرین ورزشی تقسیم شدند. گروههای تمرینی به ترتیب تحت پروتکل 4 ،3 و 7 هفته ای تمرین هوازی قرار گرفتند. بعد از گذشت 2 ماه از تولد نوزادان، به طور تصادفی ساده از هر گروه 6 سر موش صحرایی نر به منظور نمونهبرداری انتخاب شدند. آزمودنیها بوسیلۀ ترکیب کتامین (mg/kg 90) و زایلوزین (mg/kg 10) بیهوش و بلافاصله عضلۀ نعلی و عضله طویل بازکننده انگشتان (EDL) برای بررسی برداشته شد. سنجش بیان ژنها با روش Real time PCR انجام شد. با آزمون آماری فیشر، اختلاف بین گروههای تمرینی و کنترل اندازهگیری شد. بیان ژن PDK4 فرزندان نسل اول تمامی گروه ها و عضلات به جز گروه تمرین قبل از بارداری و در عضله اسکلتی باز کننده طویل انگشتان پا، افزایش یافت. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر میرسد احتمالا تمرین ورزشی مادری با افزایش بیان ژنهای متابولیکی میتواند تنظیم متابولیکی نسل اول فرزندان را تحت تأثیر قرار دهد.
سعید ارشم، طاهره رحیمی، ملیحه سرابندی،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه و هدف: فعالیتبدنی و بهویژه تبحرحرکتی کودکان از جنبههای مختلفی مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر تعیین همبستگی بین نمرات غربالگری حرکت کارکردی با تبحرحرکتی و فعالیتبدنی کودکان 10 تا 13 ساله (با میانگین 72/11 و انحراف استاندارد 932/0) استان تهران بود. روششناسی: در این پژوهش توصیفی همبستگی، تمام کودکان مدارس ابتدایی استان تهران به عنوان جامعه مورد مطالعه مدنظر قرار گرفتند که از بین آنها 94 دختر به روش تصادفی خوشهای انتخاب شد. تبحرحرکتی، فعالیتبدنی و کارکرد حرکت آنها به ترتیب با آزمون برونینکس اوزرتسکی-فرم کوتاه (BOT-2)، فرم کوتاه پرسشنامه بین المللی فعالیتبدنی کودکان و نوجوانان (IPAQ-SF) و آزمون غربالگری حرکت کارکردی (FMS) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتهها: آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمرات آزمون غربالگری حرکت کارکردی کودکان با نمره کل برونینکس اوزرتسکی آنها ارتباط معنیداری وجود دارد (000/0P=) اما، همبستگی بین نمره کل آزمون غربالگری حرکت کارکردی با نمره کل سطح فعالیتبدنی معنیدار نبود (267/0P=). بحث و نتیجهگیری: بهطور کلی با توجه به وجود ارتباط معنیدار بین حرکت کارکردی و تبحر حرکتی میتوان در گام بعدی به استفاده از مداخلههای زود هنگام و مطالعه اثر آنها بر بهبود عملکرد و تبحر حرکتی کودکان روی آورد.
علی عباسی، حیدر صادقی، مهدی زمانیان، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر کشش کوتاه مدت استاتیک و دینامیک عضلات بر تغییرپذیری کینماتیکی اندام تحتانی مردان جوان سالم فعال در حین رکاب زدن بود. تعداد 15 دانشجوی پسر تربیت بدنی و علوم ورزشی از دانشگاه خوارزمی به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها در طی دو روز با اختلاف 48 ساعت در هر مراجعه به آزمایشگاه مراجعه کردند و در حالتهای بدون کشش و پس از گذشت 2، 5 و 10 دقیقه از کشش استاتیک و دینامیک اطلاعات کینماتیکی اندام تحتانی آنها در 30 سیکل رکاب زدن دوچرخه ثابت در شدت کار 70 دور بر دقیقه توسط دوربین تحلیل حرکت با فرکانس 50 هرتز ثبت شد. اطلاعات جابجایی و سرعت زاویهای مفاصل ران، زانو و مچ پا برای ساختن سری زمانی و محاسبه تغییرپذیری استخراج شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری تکراری نشان داد که تفاوت معنیداری در تغییرپذیری جابجایی و سرعتزاویه ای مفاصل ران، زانو و مچ پا در وهلههای 2، 5 و 10 دقیقه بعد از کشش استاتیک و دینامیک وجود ندارد (05/0<P). با توجه به نتایج احتمالا میتوان در برنامه گرم کردن قبل از رکاب زدن یا انجام بازتوانی روی دوچرخه ثابت از هر دو نوع کشش استاتیک و دینامیک به یک میزان بهره برد.
حسین نبوی نیک، محسن علی دارچینی، رضا عظیمی،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه و هدف: تمرینات پلایومتریک و ثباتمرکزی از روش های تمرینی هستند که ورزشکاران برای بهبود عملکرد خود از آن استفاده میکنند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر شش هفته برنامه تمرینی ناحیه ثبات کمری-لگنی و پلایومتریک بر برخی شاخص های آمادگی جسمانی ورزشکاران بود.
روش شناسی: در این مطالعه نیمه تجربی 36 پسر ورزشکار به صورت داوطلبانه شرکت کرده و به طور تصادفی به سه گروه (گروه یک؛ تمرین ناحیه کمری – لگنی؛ گروه دو؛ تمرین پلایومتریک و گروه سه؛ کنترل) تقسیم شدند. یک روز قبل شروع شش هفته برنامه تمرینی از آزمودنیها آزمونهای عملکردی (پرش طول، پرش عمودی، دو 9 متر، آزمون چابکی 9×4، انعطافپذیری و پرتاب توپ مدیسین بال از حالت نشسته) گرفته شد. بعد از اتمام دوره تمرینی، از سه گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه تحلیل اطلاعات از آنالیز واریانس یک سویه در سطح معناداری 05/0≥α استفاده شد.
نتایج: گروه تمرین ثبات کمری – لگنی و پلایومتریک افزایش معناداری را در اجرای آزمو نهای عملکردی (پرش عمودی، پرش طول، دوی 9 متر و آزمون چابکی) نشان دادند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق استفاده از تمرینات ثبات کمری-لگنی و پلایومتریک برای بهبود برخی شاخص های آمادگی جسمانی ورزشکاران توصیه میشود.
آقای بهزاد محمدی اورنگی، دکتر رسول یاعلی، دکتر محمدتقی اقدسی،
دوره 20، شماره 24 - ( 12-1401 )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر مقایسه تأثیرپذیری تبحر حرکتی از وضعیت تغذیه در ردههای سنی مختلف مردان (کودکان، نوجوانان و جوانان) بود. جامعه آماری تحقیق برای کودکان کلیه دانشآموزان سنین 10-7 سال، برای نوجوانان کلیه دانشآموزان 15-12 سال و برای جوانان کلیه دانشجویان 20-18 سال دانشگاه تهران بهغیراز دانشجویان تربیتبدنی بود. نمونه تحقیق در هر یک از گروههای سنی 90 نفر بود؛ که از 4 مدرسه ابتدایی و 4 مدرسه دبیرستان شهر تهران و دانشجویان پسر دانشگاه تهران به روش خوشهای هدفمند انتخاب شدند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و مقایسهای بود و ابزار اندازهگیری تنسنجی و آزمون برونینکس- اوزرتسکی بود. نتایج تحقیق نشان داد بین گروههای سوءتغذیه، تغذیه متوسط و تغذیه مناسب در تبحر حرکتی سنین نوجوانانی و بزرگسالی تفاوت معناداری وجود نداشت اما بین گروههای تبحر حرکتی سنین کودکان تفاوت معنادار بود. علاوه بر این بین تبحر حرکتی گروههای سنی مختلف تفاوت معناداری نبود. با توجه به این نتایج به نظر میرسد وضعیت تغذیه بر تبحر حرکتی تأثیر دارد و این مسئله در تحقیق حاضر در سنین کودکی مشاهده شد؛ بنابراین کودکان آسیبپذیرترین قشر در این زمینه محسوب میشوند و توجه به وضعیت تغذیه کودکان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به نظر می رسد، تمرینات هوازی با شدت های مختلف سبب بهبود سطوح SOD و TNF-α میشود، گرچه شدت تمرین در تمرینات تناوبی عامل موثری در تغییرات سطوح هر دو متغیر بوده است.
دکتر مجید کاشف، دکتر مارال رامز، خانم اعظم احمدی،
دوره 20، شماره 24 - ( 12-1401 )
چکیده
برآورد شده است که تا سال 2035، بیشتر از 130 میلیون فرد بزرگسال از انواع مختلف بیماری های قلبی عروقی رنج خواهند برد. بنابراین شناخت پاتوژن های بیماری های قلبی و بررسی درمان های جدید بسیار اهمیت دارد. همچنین، علی رغم پیشرفت مداوم در تشخیص بیماری، آموزش بیماران و مدیریت عوامل خطرآفرین، انفارکتوس عضله قلب (MI) یکی از رایج ترین علل ناخوشی، بستری شدن در بیمارستان و مرگ و میر در سطح جهان است. رخ داد های همراه با MI به مقدار زیادی پیچیده است و با تغییرات متابولیکی و بیوشیمیایی سریع مشخص می شود. تمرین ورزشی یک استراتژی موثر برای محافظت از قلب است که اثرات نامطلوب MI و ایسکمی/ خون رسانی مجدد (I/R) را از طریق سازوکاری که پیش آماده سازی ورزشی نامیده می شود،کاهش می دهد. مسیرهای سیگنالینگ متعدد پیش آماده سازی ورزش در کاهش آسیب های قلبی ناشی از MI یکی از موضوعاتی است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. در این مقاله به برخی از عوامل مشارکت کننده در محافظت قلبی ناشی از ورزش از جمله تغییرات میتوکندریایی، تغییرات متابولیکی، سازگاری های عروقی ، ظرفیت آنتی اکسیدانی، پروتئین های شوک گرمایی، سطح سیکلواکسیژناز، کانال های پتاسیمی حساس به ATP، آدنوزین، پروتئین کیناز C، هموئوستاز کلسیم و کلوتو پرداخته شده است.
خانم نگین گیل سمائی، دکتر سید صدرالدین شجاع الدین، دکتر حسن صادقی،
دوره 20، شماره 24 - ( 12-1401 )
چکیده
شیوع آسیب های ورزشی در ورزش های رزمی بالا است. آسیب های رایج در تکواندو بیشتر در اندام های تحتانی اتفاق می افتد. هدف تحقیق حاضر مقایسه تاثیر یک دوره تمرینات پلایومتریک با و بدون تمرینات کششی بر داینامیک والگوس زانو،انعطاف پذیری و متغیرهای عملکردیزنان تکواندوکار نخبه در معرض آسیب رباط متقاطع قدامی بود. 45 تکواندوکار زن 15-25 سال نخبه در معرض آسیب رباط متقاطع قدامی در این تحقیق شرکت کردند. داینامیک والگوس زانو در حرکت اسکوات با نرم افزار KINOVEA ، انعطافپذیری با آزمون بالا آوردن مستقیم پا و شاخص های عملکردی با تست های وای بالانس، پرش لی سه گام و سیستم امتیازدهی خطای فرود پیش و پس از هشت هفته تمرینات پلایومتریک همراه با تمرینات کششی اندازه گیری شدند.پس از آن داده های حاصل از تست های پیش و پس آزمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون آنالیز واریانس یکراهه((000/0=p)داینامیک والگوس زانو غالب، (000/0=p)داینامیک والگوس زانو غیر غالب، (003/0=p) بالا آوردن مستقیم پای غالب، پرش لی سه گام و (000/0=p) آزمون امتیازدهی خطای فرودنشان داد که تفاوت معنیداری بین نتایج دادهای هر سه گروه وجود دارد(05/0≥P). همچنین با توجه با اندازه اثرگزارش شده هر متغیر در هر گروه نشان داده شد که برتری متعلق به گروه تمرینات پلایومتریک همراه کشش بود. تمرینات پلایومتریک همراه با کشش تاثیر معناداری در کاهش ریسک آسیب و افزایش انعطاف¬پذیری و عملکرد تکواندوکاران زن نخبه در معرض آسیب رباط متقاطع قدامی داشت. با توجه به اندازه اثر بالای گزارش شده برای گروه تمرینات پلایومتریک همراه کشش پیشنهاد میشود که از این مداخلات برای کاهش ریسک آسیب و افزایش عملکرد تکواندوکاران مورد استفاده قرار گیرد
آقای مجتبی صادقی، دکتر حمید رجبی، دکتر فرزاد ناظم،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر تمرین پلایومتریک بالاتنه بر توان بیهوازی بالاتنه و مراحل مختلف عملکرد شنای 25 متر کرال سینه شناگران پسر 10 ساله بود. بدین منظور 16 نفر از شناگر (میانگین سن7/0±9/9 سال، وزن 9±9/45 کیلوگرم، قد 5 ±8/149سانتیمتر، شاخص توده بدن 3±19/20 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. آزمودنیها به یک گروه تمرین پلایومتریک (8 نفر) و کنترل (8 نفر)تقسیم شدند. پیش و پس از اجرای پروتکل، آزمون رکورد 25 متر شنا کرال سینه در مسافت های10، 20 و 25 متر و تعداد ضربات دست جهت بررسی عملکرد شنا و تست وینگیت دست جهت بررسی عملکرد توان بی هوازی انجام شد. بررسی دادهها، از طریق تحلیل کوواریانس صورت پذیرفت. نشان داد، شش هفته تمرین پلایومتریک بالاتنه روی دست شناگران کرال سینه شاخصهای عملکردی از جمله اوج توان به میزان 18 درصد نسبت به گروه کنترل پیشرفت معنیداری داشت اما میانگین توان با اینکه 7 درصد پیشرفت داشت اما معنا دار نبود(05/0<p). همچنین عملکرد شنا در مسافت های10متر (8 درصد)، 10 الی 20 متر (6 درصد) و در مسافت 25 متر (80/3 درصد) پیشرفت نسبت به گروه کنترل وجود داشت که معنی داری در همه مسافت ها مشاهده شد (05/0> p) همچنین در تعداد ضربات دست شنا گروه تمرین پلایومتریک با اینکه در مسافتهای 10 متر شنا (11 درصد)، در مسافت 10 الی 20 متر (5/7 درصد) و در مسافت 25 متر (33/5 درصد) پیشرفت داشته اند ولی این تغییرات معنی دار نبود. (05/0<p). نتایج نشان داد شش هفته تمرین پلایومتریک بالاتنه در افزایش و بهبود پارامترهای اندازه گیری شده موثراست و می تواند به عنوان یک روش تمرینی مکمل در شناگران جوان مورد استفاده قرار گیرد.
دکتر رامین بلوچی، دکتر فریده باباخانی، دکتر محمدرضا هاتفی، آقای حسین حسین پور،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات ثباتمرکزی بر عملکرد اندام فوقانی بر مبانی آزمون تعادلی Y، قدرت و دامنه حرکتی چرخش شانه در ورزشکاران بدمینتونباز بود. روششناسی: 30 بدمینتونباز پسر بصورت تصادفی به دو گروه کنترل (15=n) و تجربی (15=n) تقسیم شدند. گروه تجربی برنامه تمرینات ثبات مرکزی را به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته برای مدت 40 دقیقه انجام دادند، در حالی که گروه کنترل مداخلهای را دریافت نکرد. اندازهگیری عملکرد اندام فوقانی بواسطه آزمون تعادلی Y، و همچنین قدرت و دامنه حرکتی چرخش داخلی و خارجی شانه به ترتیب بواسطه دینامومتر دستی و گونیامتر قبل و بعد از ارائه مداخله انجام شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از تحقیق بر اساس آزمون آماری آنکوا (ANCOVA) نشان داد که تفاوت معنیداری در میانگین آزمون تعادل اندام فوقانی Y بین دو گروه کنترل و تجربی در هر دو دست برتر و غیر برتر وجود دارد که بیانگر تاثیر مثبت تمرینات ثبات مرکزی بر عملکرد افراد در اجرای آزمون تعادل Y می باشد (05/0 < p) با این حال هیچ تفاوت آماری در قدرت عضلانی و دامنه حرکتی چرخش خارجی و داخلی شانه بعد از ارائه مداخله مشاهده نشد (05/0 < p). نتیجهگیری: بنظر میرسد که ارائه برنامه تمرینات ثبات مرکزی میتواند با رویکرد افزایش عملکرد اندام فوقانی و بالطبع پیشگیری از آسیب در ورزشکاران بدمینتونباز در نظر گرفته شود.
دکتر مصطفی حاج لطفعلیان، دکتر حیدر صادقی، آقای سروش باقری،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده
هدف از انجام این مطالعه، مقایسه ی منتخبی از پارامترهای فعالیت الکتریکیِ عضلات چهارسر ران حین اجرای چهار شوت بغل پا، بیرون پا، نوکپا و چیپ با حداکثر تلاش بود. در این مطالعه ی نیمه تجربی، 8 نفر ورزشکار ماهرِ دانشگاهی شرکت کردند. الکترودهای سطحی روی عضلات پهن داخلی، پهن خارجی و راسترانی نصب و متغییرهای میانگینِ فعالیت، حداکثر فعالیت، ترتیب فعال شدن عضلات، ترتیب رسیدن عضلات به ماکزیمم فعالیت و مشارکت هریک از عضلات با سرعت نمونه برداری 1080 هرتز ثبت و محاسبه شد. توزیع داده ها بهکمک آزمون کلموگروف – اسمیرونوف بررسی شد و از آزمون t زوجی برای مقایسه آماریِ متغیرها استفاده شد. نتایج حاکی از شباهت دو شوت بیرون پا و نوک پا در میانگین، ماکزیمم، زمان فعال شدن و میزان مشارکت عضلات بود. در حالیکه متغییرهای محاسبه شده در این دو شوت با ضربات بغلپا و چیپ که در بسیاری از پارامترهای بررسی شده مشابه بودند، اختلاف داشتند. با توجه به نتایج تحقیق، میتوان گفت عضله چهارسر ران حین انجام شوت های مختلف فوتبال، روندهای انقباضیِ خاصی را در پیش میگیرد که بسته به الگوی حرکتی هر شوت میتواند متفاوت باشد و الگوی حرکتی شوت بیرون پا بیشترین تحریک را در این عضله ایجاد کرد.
وحید فاضلی، پژمان معتمدی، حمید رجبی، ندا خالدی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر تاثیر تمرین ترکیبی بر آترواسکلروز آئورت و FGF23 در رتهای نر مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود. روششناسی: تعداد 20 سر رت نر نژاد ویستار (میانگین وزنی 10±250 گرم) که به روش NX5/6 نارسایی مزمن کلیه به آن ها القا شد بعد از 2 هفته دوره نقاهت به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین ترکیبی تقسیم شدند و به مدت 8 هفته پروتکل تمرین ترکیبی را انجام دادند. پروتکل تمرین ترکیبی شامل؛ تمرین مقاومتی به صورت تمرین روی نردبان و شامل 2 ست و 6 تکرار با درصدهایی از وزن بدن بود و تمرین هوازی شامل 30 دقیقه فعالیت کم شدت روی تردمیل بود.
یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد تمرین ترکیبی باعث کاهش آترواسکلروزیس آئورت و کاهش پلاکها شد، همچنین FGF23 به طور معنیداری کاهش یافته بود ( p= 0.001). هورمون پاراتورمون نیز کاهش معنیداری داشت ( p=0.041) و کلسیم و فسفر نیز، کاهش معنیداری را داشتند (به ترتیب، p= 0.004 و p= 0.005). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد که تمرین ترکیبی می تواند با کاهش FGF23، هورمون پاراتورمون، کلسیم و فسفر بر آترواسکلروز آئورت و شاخص های بیماری قلبی- عروقی در بیماران نارسایی مزمن کلیه موثر باشد.
مسعود برزگر، ملیحه حدادنژاد، صدرالدین شجاع الدین، امیر لطافتکار، رز فولادی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش مقایسه تأثیر هشت هفته تمرینات عصبی عضلانی با و بدون تکالیف دوگانه شناختی بر حس عمقی و تعادل ورزشکاران مبتلا به نقص لیگامان صلیبی قدامی بود. در مطالعه نیمه تجربی حاضر، 39 فوتبالیست به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 13 نفره (گروه کنترل، گروه تمرینات عصبی عضلانی و گروه تمرینات عصبی عضلانی با تکالیف دوگانه) تقسیم شدند. دو گروه تمرینی، تمرینات را به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه انجام دادند. برای اندازهگیری حس عمقی به روش فوتوگرامتریک و برای سنجش تعادل از آزمون Y استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر حاکی از عدم تفاوت معناداری در حس عمقی مفصل زانو در زنجیره حرکتی باز (036/0>p) و بسته (003/0>p) بعد از ارائه مداخله بین سه گروه بود، اما عملکرد اندام تحتانی ورزشکاران بر اساس آزمون تعادلی Y در جهت قدامی (جلویی) و خلفی خارجی بعد از ارائه مداخله بین سه گروه معنادار بود (p≤0.05). ارائه تمرینات عصبی عضلانی به همراه تکایف دوگانه احتمالاً میتواند به عنوان یک رویکرد مفید جهت بهبود عملکرد اندام تحتانی بر اساس آزمون تعادلی Y در ورزشکاران مبتلا به نقص لیگامان صلیبی قدامی در نظر گرفته شود.
نرمین غنی زاده حصار، بهنام مرادی، مرضیه موسی قلیزاده فلاح،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
سندرم متقاطع فوقانی از شایعترین اختلالات بالاتنه است که با 65-45 درصد از دردهای شانه مرتبط است. هدف از این تحقیق بررسی اثر تمرینات اصلاحی متمرکز بر عکسالعملهای زنجیرهای، روی وضعیت کتف، حس عمقی و ثبات عملکردی شانه دانش آموزان دختر دارای سندرم متقاطع فوقانی بود. 30 نفر از دانش آموزان دختر 14 تا 18 سال شهرستان ارومیه که دارای ناهنجاری مذکور بودند به صورت هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه تجربی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. از متر نواری برای ارزیابی فاصله بین نقطه میانی استرنوم به برجستگی کوراکوئید و فاصله خلفی جانبی آکرومیون به بخش مهرهای توراسیک (وضعیت کتف)، فلکسومتر لیتون جهت اندازهگیری حس عمقی، از آزمون Y به منظور ارزیابی عملکرد اندام فوقانی و برای سنجش زاویه سر و شانه به جلو و کایفوز به ترتیب از گونیامتر، متر نواری و خط کش منعطف استفاده گردید. از آزمون t مستقل و وابسته به ترتیب برای مقایسه میانگینهای بین گروهی و درون گروهی استفاده شد. مطالعه حاضر، اثر تمرینات اصلاحی بر وضعیت کتف، حس عمقی و ثبات عملکردی شانه دانشآموزان دختر دارای سندرم متقاطع فوقانی را معنادار نشان داد.
فاطمه ریاحی، حیدر صادقی، الهام شیرزاد،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
تکنیک لانژ از جمله رایجترین حرکات در رشته شمشیربازی و یکی از تعیینکنندهترین حرکات تهاجمی در این رشته به شمار میآید. هدف از انجام این پژوهش مقایسه کینماتیکی اندام فوقانی شمشیربازان نخبه زن و مرد بزرگسال در اجرای تکنیک لانژ بود. نمونه آماری این پژوهش را هشت شمشیرباز نخبه رشته اپه (4 زن و 4 مرد) که عضو تیم ملی بزرگسالان جمهوری اسلامی ایران بودند تشکیل دادند. از آزمودنیها در طی اجرای لانژ کامل در پاسخ به یک محرک نوری، با یک دوربین با نرخ نمونهگیری Hz 300 فیلمبرداری و پارامترهای کینماتیکی اندازهگیری شدند. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که شمشیربازان نخبه مرد از زمان عکسالعمل و زمان حرکت کوتاهتری نسبت به شمشیربازان نخبه زن برخوردار بودند. عدم وجود تفاوتهای قابلملاحظه در سایر پارامترهای کینماتیکی، نشاندهنده آن است که شمشیربازان نخبه زن و مرد تکنیک لانژ را با روشی مشابه اجرا کردند. وجود تفاوت در پارامترهای زمانی تکنیک لانژ، مؤید نیاز به استراتژیهای متفاوت تمرین برای آمادهسازی ورزشکاران شمشیرباز است.
حمیدرضا برزگرپور، حمید رجبی، سعید محمدی، رعنا فیاض میلانی،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: انجام تلاش ذهنی قبل و حین فعالیت ورزشی جسمانی باعث افزایش شاخصهای خستگی میشود و به نظر میرسد که اندازه این خستگی به نوع تلاش ذهنی بهکارگرفتهشده بستگی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر Stroop، AX-CPT و PVT همزمان با فعالیت ورزشی رکابزدن بر درک تلاش، ضربان قلب و کورتیزول است. روششناسی: 10 مرد دوچرخهسوار با میانگین سنی 5/4± 5/34 سال، قد 5/4± 177 سانتیمتر و حداکثر توان خروجی 36± 236 وات طی پنج جلسه به آزمایشگاه فراخوانده شدند. در جلسهی اول مشخصات آنتروپومتریک و آزمون تعیین حداکثر توان خروجی انجام شد. در چهار جلسهی بعد فعالیت ورزشی رکاب زدن بهمدت 45 دقیقه و با شدت 65 درصد حداکثر توان خروجی برروی چرخ کارسنج همراه (Stroop، AX-CPT و PVT) و بدون تلاش ذهنی (تماشای مستند) انجام شد. در حین انجام پروتکل درک تلاش و ضربان قلب هر 10 دقیقه توسط آزمونگر اندازهگیری شد. همچنین نمونهی خونی قبل و 30 دقیقه بعد از فعالیت بهمنظور اندازهگیری کورتیزول جمعآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون آنالیز تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد. نتایج: انجام 45 دقیقه تلاش ذهنی Stroop با فعالیت ورزشی رکاب زدن بهصورت همزمان، باعث افزایش معنیدار میزان درک تلاش، شاخص فشار ذهنی در پرسشنامه ناسا و غلظت کورتیزول نسبت به فعالیت ورزشی رکاب زدن تنها شد (p≤0/05) اما بین جلسات تلاش ذهنی AX-CPT و PVT با فعالیت ورزشی رکاب زدن تنها تفاوت معنیداری یافت نشد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد انجام تلاشهای ذهنی مختلف بهصورت همزمان با فعالیت ورزشی رکاب زدن بسته به میزان چالش و مدت زمان آنها میتوانند برخی شاخصهای خستگی را به میزان بیشتری تحت تاثیر قرار دهند.
امیر لطافت کار، فرانک امینی، بهرام شیخی،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
ﻣﻘﺪﻣﻪ: هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی ترکیب آموزش مکانیسم عصبی درد و تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی بهتنهایی در بیماران دارای کمردرد مزمن بود.
ﻣﻮاد و روشها: پنجاه و چهار بیمار دارای کمردرد مزمن (گروه آموزش مکانیسم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی =27 نفر و گروه تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی =27 نفر) در این مطالعه شرکت کردند. درد، ناتوانی، فهرست حساسیت مرکزی و ترس از حرکت همه بیماران در ابتدا و هشت هفته پس از مداخلات ارزیابی شد. از آنالیز واریانس با اندازههای تکراری و مدلهای آمیخته خطی، برای بررسی تفاوتهای بینگروهی استفاده شد.
یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: اثر متقابل گروه×زمان برای درد (008/0P=)، حساسیت مرکزی (002/0P=) و ترس از حرکت (001/0> P) در گروه آموزش مکانیسم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی نسبت به گروه تمرینات کنترل حرکتی پس از هشت هفته یافت شد. اثرات اصلی زمان برای درد، ناتوانی و ترس از حرکت پس از مداخلات مشاهده شد (001/0> P). هیچ اثر متقابل زمان×گروه برای ناتوانی (50/0P=) یافت نشد.
ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: یافتههای این مطالعه از اضافهکردن آموزش مکانیسم عصبی درد بهعنوان یک مکمل مؤثر بالینی به تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی در بیماران کمردرد مزمن حمایت میکند.
سعید ارشم،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی سازوکارهای زیربنایی تفاوتهای وابسته به سن در کنترل قامت دختران 7-18 ساله از طریق تعیین تفاوتهای بین ردههای سنی مختلف و بزرگسالان در اولویتهای حسی آنها برای پاسخهای جبرانی بود. تعداد 118 دختر غیرورزشکار 7 تا 18 ساله به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به چهار گروه سنی 7- 9 (31 نفر)، 10- 12 (32 نفر)، 13-15 (28 نفر) و 16-18 (27 نفر) تقسیم شدند. همچنین، یک گروه مرجع از بزرگسالان (28 نفر، میانگین سنی 9/27 سال) بهمنظور مقایسه بررسی شد. برای دستکاری دروندادهای حسی از آزمون سازماندهی حسی (SOT) با دستگاه پاسچروگرافی پویای کامپیوتری استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی تفاوت معنیدار بین تمام گروههای سنی در 6 شرایط آزمون را نشان داد (05/0>P). استفاده از دروندادهای حسی پیکری و دهلیزی برای حفظ تعادل در گروههای سنی مختلف تقریبا یکسان بود اما، در استفاده از دروندادهای بینایی تفاوتهای معنیداری مشاهده شد. عملکرد کنترل قامت دختران از 13 سالگی به بعد مشابه با افراد بزرگسال میشود که این میتواند به دلیل رشد تأخیری دستگاه بینایی باشد. بهطور کلی، ظاهرا برای کنترل بهینه قامت، ابتدا دستگاه حسی پیکری و پس از آن، به ترتیب دستگاههای دهلیزی و بینایی بالیده میشوند.