274 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
شیما مجتهدی، رامین رفیعی چرمهینی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
سیترولین مالات اخیراً به عنوان یک مکمل نیروزای بالقوه برای عملکرد ورزش های با شدت بالا و همچنین بازیابی عملکرد عضلانی معرفی شده است. هدف از مطالعه حاضر تاثیر مصرف حاد مکمل سیترولین مالات بر عملکرد جسمانی فوتبالیست های حرفه ای بود. 20 فوتبالیست به ترتیب با میانگین سنی و وزنی 6/2± 5/ 22سال، 3/4 ± 4/68 کیلوگرم ، 60 دقیقه قبل از شروع آزمون دویدن متناوب یویوی سطح یک، 10 گرم سیترولین مالات یا دارونما مصرف نمودند. توان عضلانی با استفاده از تست حداکثر پرش ارتفاع و حداکثر سرعت با استفاده از آزمون 30 متر سرعت سنجیده شد. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد مصرف حاد سیترولین مالات تفاوت معنی داری بر میانگین مسافت طی شده در آزمون یویو و نتایج سایر آزمون ها در مقایسه با دارونما نداشت. تنها تفاوت معنی دار پایین تر بودن میانگین ضربان قلب گروه مکمل در مقایسه با دارونما بود. احتمال می رود عدم تغییرات معنی دار به دلیل سطح آمادگی جسمانی بالای بازیکنان مورد مطالعه در تحقیق حاضر باشد. همچنین شاید تغییر دوز مصرفی بتواند نتایج متفاوتی را نشان دهد.
خدیجه ملایی، ساناز میرزایان شانجانی، علی گُرزی، یاسر کاظم زاده، عبدالعلی بنائی فر،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
تستوسترون انانتات باعث افزایش رشد عضلانی و عملکرد ورزشی میشود اما با فشار اکسایشی و آسیب بافتها همراه است. این مطالعه تاثیر پروپولیس بر نشانگرهای فشار اکسایشی ناشی از تستوسترون انانتات در بافت کلیه موشهای صحرایی ماده ویستار تحت تمرین مقاومتی را بررسی کرد. 22 موشصحرایی ماده با سن ۸ هفته و وزن 208.22±14.17 گرم به سه گروه تقسیم شدند: 1) تمرین مقاومتی+دارونما (n=6)، 2) تمرین مقاومتی+تستوسترون انانتات (n=8)، 3) تمرین مقاومتی+تستوسترون انانتات+پروپولیس (n=8). موشها تحت پروتکل تمرین مقاومتی 8 هفتهای (پنج روز در هفته) قرار گرفتند. تستوسترون انانتات با دوز 20 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق و پروپولیس با دوز 400 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن گاواژ شد (سه بار در هفته). سطوح سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و مالون دی آلدئید (MDA) با اسپکتروفتومتری اندازهگیری شدند. تحلیل واریانس یکراهه و آزمون بونفرونی برای مقایسه گروهها استفاده شد. نتایج نشان داد که تستوسترون انانتات باعث کاهش GPX و SOD و افزایش MDA میشود. پروپولیس منجر به کاهش نسبی این نشانگرهای فشار اکسایشی شد و اثرات آنتیاکسیدانی آن را نشان داد.
الله یار عرب مومنی، مرضیه رمضانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
بیماری پرولاپس رکتوم عارضه افتادگی دیواره داخلی مقعد است که مشکلات عدیدهای را به وجود میآورد. یکی از مهمترین علل این عارضه ضعف عضلات کف لگن است. از اینرو، این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر تمرینات فانکشنال ثبات مرکزی، EMS و ترکیبی بر قدرت و استقامت عضلات کف لگن در بیماران مبتلا به پرولاپس رکتوم انجام شد. در این پژوهش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون و گروه کنترل، 48 زن مبتلا به بیماری پرولاپس رکتوم شهر اصفهان با میانگین سنی 2/45 سال و BMI 2/26 کیلوگرم بر مترمربع بصورت در دسترس انتخاب و تصادفی در 4 گروه (هر گروه 12 نفر) تمرین فانکشنال، تمرین EMS، تمرین ترکیبی (فانکشنال+ EMS) و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین فانکشنال شامل 9 حرکت بود که، 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 30 دقیقه در هفته اول شروع شد و بصورت فزاینده به 90 دقیقه در هفته هشتم افزایش یافت. پروتکل تمرینی EMS هم در 8 هفته، هر جلسه به مدت 40 دقیقه با استفاده از دستگاه EMS و بیوفیدبک انجام شد. همچنین پروتکل تمرین ترکیبی به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه (در هر جلسه ابتدا تمرین EMS و سپس فانکشنال) به مدت 40 دقیقه و با توجه به اصل اضافه بار اجرا شد. سنجش قدرت و استقامت عضلات کف لگن قبل و بعد از انجام برنانه تمرینی اندازهگیری شد. جهت آزمون معناداری تفاوتهای میانگین گروهها (پیشآزمون و پسآزمون) از روش آماری تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرمافزار SPSS-24 در سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده شد. نتایج مطالعه، افزایش معنادار قدرت و استقامت عضلات کف لگن را دو گروه تمرینات EMS و ترکیبی نشان داد (05/0≥P). با این حال در گروه تمرینات فانکشنال، اگر چه افزایش قدرت عضلات کف لگن مشاهده شد، ولی این افزایش معنادار نبود (05/0≤P). همچنین، تغییرات ایجاد شده ناشی از گروه ترکیبی بر متغیرها بهطور معناداری بیشتر از گروههای تمرینات فانکشنال ثبات مرکزی و EMS بهتنهایی بود (05/0≥P). این نتایج نشاندهنده ﺗﺄﺛﻴﺮ تحریک الکتریکی همراه با تمرین فانکشنال ﺑﺮ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﻋﻀﻼت کف لگن است که در نتیجه باعث بهبود پرولاپس رکتوم میشود. از اینرو، پیشنهاد میگردد، مراکز ورزشی درمانی، پزشکان و درمانگران از این روشهای تمرینی، بهویژه تمرینات ترکیبی برای بهبود بیماران مبتلا به پرولاپس رکتوم استفاده نمایند.
فادیا ریاستی، رضا رجبی، شهرزاد زندی، فواد صیدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف
هدف مطالعه حاضر مقایسه اثر و ماندگاری هشت هفته تمرینات اصلاحی، بازآموزی پوسچر و ترکیبی در میزان ثبات مرکزی زنان جوان مبتلا به لوردوز کمری افزایش یافته میباشد.
روش ها
۵۵ دانشجوی زن مبتلا به لوردوز افزایش یافته کمری به صورت تصادفی در قالب چهار گروه (تمرین، بازآموزی پوسچر، ترکیبی و کنترل) تقسیم شدند. . درجه لوردوز هر فرد توسط خط کش منعطف و استقامت عضلات مرکزی توسط آزمون های مک گیل قبل و بعد از انجام هشت هفته مداخله و سپس بعد از هشت هفته در پی گیری اندازهگیری شد.
یافته ها
نتایج آزمون آنالیز واریانس تکرار شونده حاکی از تفاوت معنی دار در پیش آزمون و پس آزمون، گروههای تحقیق بود. نتایج نشان داد که پیش آزمون و پس آزمون گروه تمرین در مقایسه با گروه بازآموزی و کنترل در میزان ثبات مرکزی دارای اختلاف معنی دار بوده است ( p<0.05) . از لحاظ ماندگاری نیز نتایج نشان داد که تفاوت گروه تمرین و ترکیبی با کنترل در میزان ثبات مرکزی معنی دار بوده است (p<0.05).
نتیجه گیری
بنظر می رسد استفاده از کلیه برنامه های تمرینات اصلاحی، بازآموزی پوسچر و ترکیبی احتمالاً در بهبود ثبات مرکزی در زنان جوان مبتلا به لوردوز افزایش یافته کمری موثر بوده اما تأثیر برنامه ترکیبی بیش از سایر مداخلات بود.
حسین شاهرخی، علی باقر نظریان، نگار مهرعلیا،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه و هدف: هدف از این تحقیق، تأثیر 8 هفته تمرینات عصبی عضلانی بر ثبات مرکزی، حس عمقی و میزان درد زنانخانه دار مبتلا به کمر درد مزمن غیر اختصاصی میباشد.
روش شناسی: 30 نفر از زنان خانهدار مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی (60-30 سال)، بهصورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه، تجربی 1 با سن (4/10±46)، قد (8/7±154/7) و وزن (6/2±74/8)، تجربی 2: سن (9/1±40/7)، قد (5/9±161/9) و وزن (7/5±65/3) و کنترل با سن (10/3±46/4)، قد (8/7±155/1) و وزن (10±69/4) قرار گرفتند. برای ارزیابی درد و حس عمقی تنه و ثبات مرکزی، مقیاس دیداری (VAS)، گونیامتر، آزمون مک گیل و بیرینگ سورنسن استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمونهای تحلیل واریانس، استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد درد در دو گروه تجربی 1 و گروه تجربی 2 نسبت به گروه کنترل بهطور معنیدار کاهش یافت(P≤0.05)، و همچنین حس عمقی و ثبات مرکزی در هر دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری افزایش یافت(P≤0.05).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهاد میشود این تمرینات به دلیل صرف حداقل هزینه، زمان و مکان، مورد توجه و اجرای افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی مورد توجه قرار گیرند.
عباس لعل سازگار، شهرام غلامرضایی دارسرا، محمدرضا فدایی چافی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
تمرینات ورزشی و سبوس برنج دارای اثرات ضد التهابی میباشند. با این حال، تاثیر مصرف همزمان این دو بر عوامل التهابی نامشخص میباشد. لذا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرین هوازی و مصرف سبوس برنج بر سطوح برخی از عوامل التهابی در مردان دارای اضافه وزن اجرا گردید. 60 مرد دارای اضافه وزن به صورت تصادفی به چهار گروه 15 نفره کنترل، سبوس برنج، تمرین هوازی و تمرین+سبوس برنج تقسیم شدند. تمرین هوازی پیشرونده با شدت 60-75 درصد ضربان قلب بیشینه، 20- 35 دقیقه، به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هر هفته اجرا گردید. سبوس برنج نیز به میزان 10 گرم و دو بار در روز (قبل از صبحانه و قبل از خواب) مصرف شد. قبل و بعد از اتمام مداخلات، نمونههای خونی گرفته شد و سطوح سرمی CRP، IL-6 و TNFα به روش الایزا اندازهگیری شد. از آزمون تحلیل کوواریانس با آزمون تعقیبی بونفرونی برای تفسیر دادهها استفاده شد. کاهش معنادار سطوح TNFα، CRP و IL-6 در گروههای تمرین هوازی و تمرین+سبوس برنج در مقایسه با گروههای کنترل و سبوس برنج مشاهده شد (05/0>p). کاهش CRP و TNFα با مصرف سبوس برنج نسبت به گروه کنترل نیز معنادار بود (001/0>p). علاوه بر این، کاهش IL-6 (002/0=p) و TNFα (001/0>p) در گروه تمرین+سبوس برنج نسبت به گروه تمرین معنادار بود. بنابراین یافتهها تایید کننده اثرات ضدالتهابی تمرین هوازی و مصرف سبوس برنج به تنهایی بودند و اثر هم افزایی مکمل سبوس برنج و تمرین هوازی نیز مشاهده شد.
الهه امیدوار، ملیحه حدادنژاد، مهدی خالقی تازجی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
اصلاح الگوی حرکت بوسیله بازآموزی راه رفتن روشی مناسب در پیشگیری و درمان درد کشککی رانی میباشد که جهت ثبات مفصل زانو ارائه میشود. هدف از انجام این پژوهش، تاثیر رویکرد بازآموزی راه رفتن بوسیله بازخورد کلامی بر درد و اوج نیروی عکسالعمل زمین در دوندگان دارای درد کشککی رانی بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون_پسآزمون بود. نمونه آماری این پژوهش را 20 دونده دارای سندرم درد کشککی رانی که توسط پزشک فیزیوتراپ با استفاده از تست کلارک شناسایی شده بودند تشکیل دادند و بصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت هفته و در هفته سه جلسه دویدن را به همراه پروتکل بازآموزی راه رفتن بوسیله بازخورد کلامی از سوی محقق اجرا کردند درحالیکه گروه کنترل بدون دریافت هیچگونه مداخلهای به تمرین خود ادامه دادند. متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش عامل درد و اوج نیروی عمودی عکسالعمل زمین بود که به ترتیب با استفاده از مقیاس آنالوگ بصری و نیروسنج برتک با فرکانس نمونه برداری 1000 هرتز در هر دو مرحله پیش و پس آزمون ثبت شد. نتایج آزمون ترکیبی تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که، اثر تعاملی زمان بر گروه معنیدار بوده و پروتکل بازآموزی راه رفتن بوسیله بازخورد کلامی منجر به کاهش درد (000/0=P) و اوج نیروی عمودی عکسالعمل زمین در گروه آزمایشی شد (003/0=P). وجود تفاوت در متغیرهای درد و اوج نیروی عکسالعمل زمین حین دویدن، مؤید نیاز به استفاده از استراتژیهای متفاوت در تمرین ورزشکاران میباشد. لذا، پیشنهاد میشود مربیان برای اصلاح الگوی حرکت حین دویدن، در تمرینات بازتوانی و تخصصی، نگاه ویژهای بر رویکرد بازآموزی راه رفتن به وسیله بازخورد کلامی داشته باشند.
دانشجو فاطمه ارین راد، دکتر منوچهر حیدری،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال در کنترل کمری لگنی منجر به کاهش فعالیت عضلانی، کاهش انتقال نیرو در زنجیره حرکتی، و د ر نتیجه پتانسیل وقوع آسیب های اندام تحتانی را افزایش می دهد. هدف از این تحقیق بررسی هشت هفته تمرینات ثبات عصبی عضلانی پویا بر شاخصهای عملکرد حرکتی، کینماتیکی راه رفتن و آسیب اندام تحتانی در دانش آموز با ضعف کنترل کمری لگنی بود. روش شناسی: 30 نفر از دانش آموزان دختر با میانگین سنی 75/0±65/16 سال، قد 11/4 ±80/161 سانتی متر، وزن 64/5 ± 70/62 کیلوگرم که دارای ضعف کنترل کمری لگنی بودند به صورت هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه تجربی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی تمرینات ثبات عصبی عضلانی پویا را به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته برای مدت 60 دقیقه انجام دادند، در حالی که گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. برای ارزیابی کنترل کمری-لگنی از دستگاه بایوفیدبک پرشر، تعادل ایستا از تست لکلک، تعادل پویا آزمون Y، خطای فرود با آزمون سیستم امتیازدهی خطای فرود، عملکرد حرکتی اندام تحتانی از آزمون (تست پرش تکپایی، پرش لی 3 تایی، آزمون پرش لی 6 متر در زمان، آزمون پرش لی متقاطع) استفاده گردید یافته ها: مطالعه حاضر، اثر تمرینات ثبات عصبی عضلانی پویا بر شاخصهای عملکرد حرکتی011/0، کینماتیکی راه رفتن001/0 و آسیب اندام تحتانی 012/0را معنادار نشان داد((0/05< P).
ابوذر سعادتیان، محمود فرزامی، اسما نگهداری،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف:سندرم متقاطع فوقانی به بروز تغییرات گسترده ای مانند سر به جلو افزایش لوردوز گردنی، کایفوز پشتی، شانه ،گرد، منجر میشود. اصلاح ناهنجاری اسکلتی عضلانی و ارائه فعالیت ها و حرکات مناسب جهت رفع این گونه ناتوانی ها و ناکارآمدی ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر ماساژ درمانی بر سندروم متقاطع فوقانی دانش آموزان پسر می باشد. روش ها:در این تحقیق تعداد 30 دانش آموز مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی در قالب 2 گروه (گروه ماساژ (15 نفر)- گروه کنترل (15 نفر)) تقسیم شدند. میزان سر به جلو با دوربین عکسبرداری و کایفوز پشتی با روش خط کش منعطف ارزیابی شد و سپس به مدت 8 هفته ماساژ یومی هو تراپی جهت تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش ازنرم افزار SPSSنسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره نشان داد بین دو گروه ماساژتراپی و گروه کنترل، در متغیرهای سر به جلو و کایفوز تفاوت معنادار وجود دارد (P<0.05). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد ماساژ یو می هو تراپی روش موثر در بهبود سندروم متقاطع فوقانی و به ویژه روی ناهنجاری های سر به جلو و کایفوز می باشند.
دکتر محدثه اشرفی زاده، دکتر علی اصغر نورسته،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: در رابطه با دارای نقص کنترل حرکتی توصیه شده است که طراحی پروتکل های تمرینی باید با هدف کنترل و بهبود نقص های عملکردی نیز انجام شود. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر بازخورد بر الگوهای حرکتی و عملکرد ورزشکاران با نقص کنترل حرکتی می باشد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مروری نظام مند است که در آن تمامی مقالات منتشر شده در ارتباط با مطالعه حاضر با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی خارجی ازجمله گوگل اسکالر، پابمد، ساینس دایرکت و پایگاه های اطلاعاتی داخلی از جمله مگیران و ایرانداک، از 2000 تا سال 2023بررسی شده اند.
یافته ها: اکثر مطالعات به متغیرهای کینماتیکی در زمینه ی آسیب های رباط صلیبی قدامی پرداخته اند. در زمینه کینتیک مطالعات زیادی تایید کرده اند که بازخورد باعث کاهش نیروی عمودی عکس االعمل زمین می شود. مطالعات محدودی هم اثر بازخورد بر عملکرد را بررسی کرده بودند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعات جمع آوری شده در این پژوهش اثرات ضد و نقیض مداخلات بازخوردی بر عملکرد را نشان می دهد. با توجه به نقش بالای متغیرهای عملکردی در زمینه آسیب های اندام تحتانی به مطالعات بیشتری در آینده نیازمند است.
خانم محبوبه کاویانی پور، دکتر علی حسنی، دکتر الهام وسدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ضعف آمادگی جسمانی از جمله عوامل کاهش کیفیت زندگی، بیماری و آسیب دیدگی سالمندان به شمار میرود. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی هشت هفته تمرینات فال پروف و تمرینات ترکیبی بر ترکیب بدن، تعادل، انعطاف پذیری، قدرت و استقامت قلبی سالمندان زن شهر مشهد انجام شد.
روش شناسی: آزمودنیها شامل 45 زن سالمند بود، که به صورت تصادفی در سه گروه کنترل، تمرینات ترکیبی و تمرینات فال پروف تقسیم شدند. از همه گروهها پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد، که شامل سنجش برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی بود. سپس گروههای تجربی به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه به انجام برنامه تمرینی پرداختند و در این مدت گروه کنترل فعالیتهای روزمره خود را دنبال کردند.
نتایج: در مطالعه حاضر نشان داده شد که یک دوره تمرینات ترکیبی و فال پروف باعث افزایش معنیدار در بهبود قدرت (001/0P= و 001/0P=)، ترکیب بدن (003/0P= و 001/0P=)، تعادل ایستا (04/0P= و 001/0P=)، تعادل پویا (001/0P= و 001/0P=)، انعطافپذیری (01/0P= و 001/0P=) و استقامت قلبی عروقی (001/0P= و 001/0P=) در سالمندان میشود و تاثیرگذاری تمرینات ترکیبی در قدرت عضلانی بیشتر از تمرینات فال پروف بود (04/0P=). همچنین در تعادل ایستا و انعطافپذیری تاثیرگذاری تمرینات فال پروف بیشتر از تمرینات ترکیبی بود (08/0P= و 004/0P=).
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای این تحقیق بنظر میرسد، هر دو پروتکل تمرینی بکار رفته، میتواند جهت بهبود برخی از فاکتورهای آمادگی جسمانی سالمندان مورد استفاده قرار گیرد و این دو پروتکل تمرینی، برتری چشمگیری نسبت به همدیگر نداشتند.
دکتر شیرین عالی، دکتر فرهاد رضازاده، آقای فریبرز ایمانی، خانم پریا شریفی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
این مطالعه مروری سیستماتیک با هدف بررسی اثربخشی تمرینات مقاومتی، بهویژه تمرینات طراحیشده بر اساس تحلیل حرکت سهبعدی، در بهبود قدرت عضلانی و عملکرد تعادل در سالمندان مبتلا به آرتروز زانوی زودرس انجام شد. جستجوی جامعی در پایگاههای PubMed، PEDro، Scopus و Web of Science برای مقالات منتشرشده در بازه زمانی ابتدای ژانویه سال 2000 تا انتهای دسامبر 2024 صورت گرفت. مطالعات انتخابشده میبایست از تحلیل حرکت سهبعدی برای ارزیابی نقصهای حرکتی و طراحی برنامههای تمرینی استفاده کرده باشند. از 84 مقاله بررسیشده، 18 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که اکثریت مطالعات (86%) اثربخشی تمرینات مقاومتی را در بهبود علائم آرتروز زانو تأیید کردهاند. به طور خاص، بهبود معنیداری در تعادل عملکردی (44% مقالات) و کاهش درد زانو (48% مقالات) مشاهده شد. همچنین، 33% از مطالعات به اثربخشی بالاتر تمرینات مبتنی بر تحلیل حرکت سهبعدی اشاره داشتند. این یافتهها میتوانند بهطور معناداری کیفیت زندگی بیماران را افزایش داده و با کاهش خطر زمینخوردگی و بهبود پایداری مفصل، ایمنی حرکتی سالمندان را ارتقا بخشند. در نهایت، نتایج حاکی از آن است که رویکردهای نوین تمرینی، به ویژه با بهرهگیری از تحلیل حرکت سهبعدی، میتوانند نقش مؤثری در بهینهسازی توانبخشی و بهبود کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به آرتروز زانو ایفا کنند.
دکتر رسول اسلامی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه: مشخص شده است که محدودیت جریان خون می¬تواند ایجاد هایپوکسی موضعی کند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هایپوکسی ناشی از محدودیت جریان خون بر پاسخ آنژیوژنیک به فعالیت تناوبی شدید بود.
روش شناسی: بدین منظور تعداد 30 نفر از جوانان فعال (سن=3.4±25.6) به صورت تصادفی در 3 گروه 10 نفره کنترل ، فعالیت تناوبی شدید (HIIE) و فعالیت تناوبی شدید به همراه محدودیت جریان خون (HIIE+BFR) تقسیم شدند. فعالیت تناوبی شدید شامل 5 ست 5 تکراری از 30 شانیه دویدن شدید با 30 ثانیه استراحت بود. محدودیت جریان خون نیز به مقدار 60% فشار بهینه هر فرد در پاها اعمال شد. سطوح سرمی VEGF، HIF-1a، MMP-9 و MMP-2 بعنوان شاخص¬های آنژیوژیک مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی آماری نیز از روش آماری آنکووا با آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. همچنین، سطح معنی¬داری 0.05=a درنظر گرفته شد.
نتایج: داده ها نشان داد که در مثایسه با گروه کنترل و گروه تمرین تناوبی شدید، تمرین با محدودیت جریان خون باعث افزایش بیشتر مقادیر سرمی VEGF و HIF-1a شد (به ترتیب، 0.002=P؛ 0.019=P). با این حال، تفاوت معنی¬داری بین گروه¬ها برای MMP-9 و MMP-2 مشاهده نشد (به ترتیب، 0.318=P؛ 0.101=P).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که ترکیب HIIE و BFR میتواند پاسخ آنژیوژنیک را از طریق افزایش VEGF و HIF-1α تقویت کند، اما تأثیر معناداری بر MMP-2 و MMP-9 ندارد. این یافتهها از این ایده حمایت میکنند که هایپوکسی موضعی ناشی از BFR میتواند بهعنوان یک محرک مکمل برای بهبود سازگاریهای عروقی مورد استفاده قرار گیرد.
مهرداد عنبریان، حمیده خداویسی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
با توجه به نقش پا در تشکیل سطح اتکای بدن در هنگام ایستادن بهعنوان یک مؤلفۀ مهم بیومکانیکی در حفظ تعادل بدن، هر گونه تغییر در ساختار آناتومیکی طبیعی پا میتواند بر کنترل تعادل بدن مؤثر باشد. هدف مطالعه حاضر، مقایسه عملکرد تعادلی ایستا در بین نوجوانان با ساختار متفاوت پا بود. 60 دختر نوجوان در سه گروه با ساختار پای پرونیت، سوپینیت و طبیعی بهعنوان آزمودنی شرکت کردند. برای مشخص کردن نوع ساختار پای آزمودنیها از روش افتادگی استخوان ناوی[1] استفاده شد. برای سنجش عملکرد تعادل ایستا از سیستم شمارش تعداد خطای بالانس در دو سطح سفت و نرم استفاده شد (05.0P<). نتایج نشان داد که بر روی سطح سفت گروه پای پرونیت و گروه پای طبیعی از عملکرد تعادلی نسبتاً مشابهی برخوردار هستند. اما در سطح نرم، گروه پای طبیعی، عملکرد بهتری در مقایسه با گروه پای پرونیت داشت. گروه پای سوپینیت بر روی هر دو سطح سفت و نرم عملکرد تعادلی ضعیفتری در مقایسه با دو گروه دیگر نشان داد. نتایج این مطالعه نشان داد که وجود تغییرات در ساختار آناتومیکی پا میتواند بر عملکرد تعادلی ایستا مؤثر باشد.
بهاره به آیین، حیدر صادقی، هادی سامع، سمیرا مشهودی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
اماس بیماری مادامالعمری است که به شکلهای مختلف فرد را درگیر میکند. شناخت ویژگیهای تعادلی انواع مختلف این بیماری مزمن و مقایسه آن با افراد سالم متخصصان را در کنترل عوارض انواع مختلف این بیماری یاری میدهد. هدف این تحقیق شناسایی خصوصیات تعادلی ایستا و پویای افراد مبتلا به اماس و مقایسه آنها با افراد سالم بود. 54 زن بیمار مبتلا به اماس در سه گروه (27 عودکننده- فروکش کننده، 16 پیشرونده ثانویه، 11 پیشرونده اولیه) و 20 زن سالم بهعنوان گروه کنترل در این پژوهش شرکت کردند. آزمون تعادل ایستا (حالت استاتیک) و پویا (حالت دینامیک با درجه هشت) به صورت کلی، جانبی و عقبی- جلویی توسط دستگاه بایودکس از هر چهار گروه به عمل آمد. از آزمون کلموگروف اسمیرنف جهت بررسی طبیعی بودن توزیع دادهها و آزمون کای-اسکور (مجذور خیدو) برای بررسی ارتباط بین پارامترهای تحقیق با نوع بیماری اماس استفاده شد. جهت مقایسه پارامترهای پژوهش بین زنان سالم و مبتلا به بیماری اماس درصورت طبیعی بودن توزیع دادهها از آزمون t نمونههای مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شاخص تعادل کل و سطح جانبی در حالت ایستا و پویا در زنان مبتلا به انواع مختلف بیماری اماس تفاوت معنیدار وجود دارد (0/05P<). گروه اماس پیشرونده اولیه تعادل ایستا و پویای ضعیفتر و گروه اماس عود کننده- فروکش کننده تعادل ایستا و پویای قویتری در مقایسه با گروههای دیگر داشتند. بین تعادل ایستا و پویای انواع مختلف بیماران اماس در سطح قدامی- خلفی اختلاف معنیدار مشاهده نشد (0/05P>). در حالی که اختلاف بین شاخص تعادل ایستا و پویا در همه سطوح بین گروه کنترل و بیماران اماس معنیدار بود (0/05P<). با توجه به یافتههای تحقیق، زنان مبتلا به اماس عودکننده- فروکش کننده تعادل ایستا و پویای بهتری نسبت به انواع پیشرونده، خصوصاً پیشرونده اولیه، داشتند. تعادل ایستا و پویای زنان مبتلا به انواع اماس ضعیفتر از زنان سالم بود.
ولی اله دبیدی روشن، زینب محمدیان،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
مطالعات زیادی اثر تمرینات ورزشی را در دختران افسرده بررسی کردهاند، با وجود این، تأثیر تمرینات مننم
در محیطهای مفرح بهویژه بر شاخصهای مرتبط با متابولیس نوراپینفرین در دختران افسرده کاملاً مشخص
سولفات ادراری و شناخص MHPG نیست. برای بررسی تأثیر شش هفته راه رفتن تناوبی در آب بر تغییرات
81 سناله بنا درجنه - امتیاز هامیلتون و همچنین ارتباط آنها در دختران افسرده، 42 داننشآمنوز دختنر 81
افسردگی متوسط به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی و کنترل تقسی شدند. آزمودنیهنای گنروه تمریننی،
پروتکل تمرینی پیاده روی تناوبی پیشرونده در آب را به مدت 6 هفته و هفتهای 3 جلسه با شندت 66 تنا 06
درصد حداکثر ضربان قلب اجرا کردند. شاخص هامیلتون و نمونههای ادراری به مدت 42 ساعت قبل و پس از
HPLC-flurometric سولفات ادراری از روش MHPG 6 هفته تمرین جمعآوری شد. برای اندازه گیری
و ضنریب همبسنتگی پیرسنون در سنط t اسنتفاده شند. داده هنا بنا اسنتفاده از آزمنونهنای detection
سولفات ادراری و حداکثر اکسیژن مصنرفی MHPG تحلیل شد. نتایج حاکی از افزایش معنیدار P 0/05
و کاهش معنیدار نمرات مقیاس هامیلتون در گروه تمرینی به دنبال 6 هفته تمرین در مقایسه با گروه کنترل
و حداکثر اکسیژن مصرفی مشاهده شد. MHPG بین ) r=6/ بود. به علاوه، همبستگی مثبت معنیداری ) 61
و نمنرات مقیناس هنامیلتون در MHPG بنین )r= - 6/ همچننین، همبسنتگی معکنوس معننیداری ) 14
پیشگویی افسردگی بهدست آمد. این یافتهها از نقش فعالیت منم بدنی بهویژه در محیطهای مفرح در بهبود
سنولفات ادراری منیتنوان از آزمنون MHPG وضعیت افسردگی حمایت میکند. به علاوه، به جای سننشش
هامیلتون نیز استفاده کرد.
پریسا سیف، محمدرضا دهخدا، حمید رجبی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
هدف از انجام این تحقیق تعیین اثر یک دوره کوتاهمدت تمرین ویبریشن بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی
زنان سمالمند بمود. آزممودنیهمای داوطلمب 0/ )سمن 22 ± 01/69 سمال، وزن 11/94 ± 00/42 کیلمو گمرم،
0/ قد 60 ± 100/99 سانتیمتر و BMI 2/23 ، ± 20/02 کیلوگرم بر متر مربع( به صورت تصادفی به سه گروه
= ویبریشن) 10 n (، گروه بدون ویبریشن =12( n = ( و کنترل) 16 n ( تقسیم شدند. گروه ویبریشن تمرینات را که
شامل 4 وضعیت بدنی بود به مدت 16 روز با فرکانس 30 26 هرتز - و دامنه 12 میلیمتر انجام دادنمد. گمروه
بدون ویبریشن نیز تمرینات مشابه گروه ویبریشن را بر روی دستگاه خاموش انجام دادند و از گروه کنترل نیز
خواسته شد که فعالیت ورزشی عادی خود را انجام دهند. برای سنجش قدرت دست و پا از دینامومتر، بمرای
سنجش انعطافپذیری از آزمون خمشدن تنه به جلو، برای سنجش تعادل از زمان ایستادن روی یک پا و برای
ارزیابی ترکیب بدن از اندازهگیری چربی زیرپوستی سه نقطهای )فوق خاصره، ران و سه سر بمازو( بمهوسمیله
دستگاه کالیپر استفاده گردید. پس از جمعآوری اطععات، دادهها با استفاده از نرمافمزار آمماری Spss 15 و
Excel 2007 با روش آماری t وابسته و تجزیه و تحلیل واریانس ممورد ارزیمابی قمرار گرفتنمد. یافتمههمای
درونگروهی نشان داد که در گروه ویبریشن قدرت دست راست 6/62( p= (، قدرت دست چمپ 6/61( p= ،)
قدرت پا 6/664( p= (، انعطافپذیری 6/660( p= ( و تعادل پای چپ 6/660( p= ( افمزایش و درصمد چربمی
بدن 6/662( p= ) و چربی زیر پوستی ناحیه ران 6/61( p= ( کاهش معنیدار داشمته اسمت. در حمالی کمه در
گروه بدون ویبریشن فقط افزایش قدرت دست راست 6/61( p= ( و کماهش چربمی زیمرپوسمتی ناحیمه ران
6/61( p= ( معنیدار بود. به همر حمال، در گمروه کنتمرل همیچکمدام از متغیرهما اخمتعف معنمیداری را بمینپیشآزمون و پسآزمون نشان ندادند. یافتههای بین گروهی نشان داد که تمرین ویبریشن افمزایش معنمیداری
در قمدرت دسمت راسمت و چمپ 6/663( p= 6/ و 660 p= (، قمدرت پما 6/662( p= ( و تعمادل پمای چمپ
6/61( p= ( آزمودنیهای گروه ویبریشن نسبت به دو گروه دیگر ایجاد کمرد، ولمی تمأثیر معنمیداری بمر روی
تعادل پای راست، انعطافپذیری و درصد چربی هیچکدام از گروهها نداشت. براساس نتایج تحقیق، با انجمام
دورههای کوتاهمدت تمرین ویبریشن میتوان به تقویت قدرت دست، پا و تعادل سالمندانی که امکان شرکت
در دورههای طولانیمدت تمرینات را ندارند پرداخت.
ایرج صدری، کریم آزالی علمداری، جبرئیل پوزش جدیدی، بابک عبادی شیرمرد،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
به منوور مقایسه اثر یک وعده از نوشیدنیهای OR و مگابیسیک با دارونما، 22 مرد ورزشکار داوطلب،
70 کیلوگرم( در قالب 3 گروه /23±3/ 173 سانتی متر و وزن 67 /00± 7/ 22 سال، قد 62 /2±2/ )سن 63
تصادفی، در دو آزمون رست متوالی)با و بدون مصرف نوشیدنی ها( با فاصله 26 دقیقه، شرکت کردند. جهت
محاسبه سطوح لاکتات و PH خون )روش گاز آنالایزر(، از هر کدام از گروهها، شش بار خونگیری)شامل
قبل از هر دو آزمون و 2 و 2 دقیقه پس از پایان آنها( به عمل آمد و همچنین اوج، میانگین و حداقل توان
بیهوازی محاسبه شدند. دادههای خونی مربوط به هر گروه با استفاده از آزمون اندازهگیری مکرر )آزمون
تعقیبی بونفرونی(، مقایسه بینگروهی تغییرات دادهها در بین دو آزمون متوالی با استفاده از آزمون
ANOVA و دادههای مربوط به توان بی هوازی با استفاده از آزمون تی همبسته 6 مقایسه / با اطمینان 60
شدند. نتایج: سطوح لاکتات خون هر سه گروه در فاصله قبل از شروع تا 2 دقیقه پس از پایان هر دو آزمون
6/ و در فاصله بین 2 تا 2 دقیقه پس از پایان آنها، تفاوت معنی داری داشت) 60 P< (. همچنین سطوح لاکتات
خون گروه دارونما، مگابیسیک و OR ، به ترتیب در زمانهای قبل از شروع، 2 و 2 دقیقه پس از پایان آزمون
6/ رست دوم، تفاوت معنی داری نسبت به مقادیر مشاهده شده در آزمون رست اول داشتند) 60 P< (. به
ععوه، با وجود عدم معنی داری تفاوت PH خون گروه OR در فاصله قبل از آغاز هر دو آزمون تا دو دقیقه
پس از پایان آنها و همچنین تفاوت PH خون گروه مگابیسیک در بین 2 تا 2 دقیقه پس از پایان آزمون دوم،
در بقیه موارد سطوح PH خون هر سه گروه، تفاوت معنی داری نسبت به مقادیر مرحله قبلی،
6/ داشت) 60 P< (. با مصرف نوشیدنی، توان اوج و حداقل فقط در گروه OR ، نسبت به آزمون اول، افزایشیافت و همچنین توان میانگین نیز در هر دو گروه OR 6/ و مگابیسیک، کاهش داشت) 60 P< (. نتیجه گیری:
مصرف نوشیدنی OR می تواند در فعالیتهای متناوب، بر توان بیهوازی اثرگذار باشد.
هادی قائدی ، حسین مجتهدی، وحید قاسمی، احمدرضا موحدی ، حمید صالحی، مریم نزاکت الحسینی ،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
اجتماعی بالا، متوسط و پایین بود. نمونه آماری پژوهش 016 نفر از دانشآموزان مدارس دولتی نواحی
پنجگانه آموزشی شهر اصفهان بودند که به شیوه طبقهای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از معیارهای –
سطح درآمد، منطقه محل سکونت، منزلت شغلی و تحصیعت پدر و مادر در سه گروه با موقعیت اقتصادی -
اجتماعی بالا، متوسط و پایین طبقهبندی شدند. سپس قد، وزن، ضخامت چین پوستی ناحیه سه سر، ساق پا و
مجموع چین پوستی دو ناحیه و BMI آزمودنیها اندازهگیری شد. از تحلیل واریانس و آزمون توکی برای
= 6/ مقایسه میانگینهای متغیرهای تحقیق استفاده شد ) 60 (. نتایج نشان داد که وزن دانشآموزان با
– = 6/ موقعیت اقتصادی اجتماعی بالا بیشتر از دانشآموزان طبقه متوسط و پایین بود ) 60 (. همچنین
ضخامت چین پوستی ناحیه سه سر، ساق پا، و مجموع دو ناحیه و همچنین درصد چربی دانشآموزان با
– = 6/ موقعیت اقتصادی اجتماعی بالا بیشتر از دانشآموزان طبقه پایین بود ) 60 (. به نور میرسد کودکان
خانوادههایی که از وضعیت اقتصادی اجتماعی بالاتر و بهتری برخوردارند، به طور متوسط نسبت به –
کودکانی که از وضعیت اقتصادی اجتماعی ضعیفتری برخوردارند سنگینوزنتر و چاقتر هستند.
زینب رضایی، فهیمه اسفرجانی، سید محمد مرندی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
هدف این تحقیق، بررسی اثر روشهای مختلف شناوری در آب در مقایسه با خشکی برتغییرات لاکتات خون
2/ و عملکرد بعدی شناگران زن تمرین کرده بود. 16 نفر از شناگران با میانگین سن 2 ± 0/ 17/4 سال، قد 4
9/ 102/0 سانتیمتر، وزن 9
1/ 09/2 کیلوگرم، درصد چربی 7
22/2 و BMI 0/2 ،
21/4 کیلوگرم بر
مترمربع، در سه روز جداگانه و به فاصلههای 24 ساعت، در محل اجرای آزمون حضور یافتند، در هر روز
شنای 166 متر کرال سینه اجرا و پس از آن آزمودنیها در یکی از روشهای بازیافت 10 دقیقهای شامل:
1.خشکی 2. شناوری متناوب در آب گرم ) C 2دقیقه(/ آب سرد ) /26 C 1 دقیقه( و 3. شناوری در /23
آب سرد ) C 23 ( شرکت کردند. لاکتات خون، ضربان قلب و دمای پوستی شناگران، قبل و پس از اجرای
آزمون )صد مترکرال سینه( و درطی مدت بازیافت هر 3 دقیقه یکبار اندازهگیری شد. میزان در فشار و
احساس شناگران پس از هریک از روشهای بازیافت، از طریق پرسشنامه ) TQR1 ( و ) RPE2 ( ثبت شد. در
پایان برای سنجش تأثیر روشهای تحت بررسی روی عملکرد، اجرای شنای صد متر تکرار گردید. برای
تجزیهوتحلیل اطععات، از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی LSD ، استفاده
شد. نتایج حاصل نشان داد که کاهش ضربان قلب پساز شناوری در آب سرد، نسبت به خشکی معنیدار
است. همچنین، کاهش معنیداری در سطوح لاکتات پس از شناوری در آب گرم/سرد، در مقایسه با خشکی
مشاهده شد. دمایپوستی و خستگی، پساز روشهای شناوری در آب در مقایسه با گروه خشکی، بهطور
معنیداری کاهش و عملکرد بعدی بهبود یافت. بهنور میرسد، روشهای شناوری در آب گرم/سرد و آب
سرد سبب تسریع و بهبود روند بازیافت نسبت به خشکی شود.