جستجو در مقالات منتشر شده


274 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

احمد اابراهیمی عطری، علی اکبر هاهاشمی جواهری، مائده تقی زاده، سمانه فراحتی، زهره محلی، نرگس نوری،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1391 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ویژگیهای آنتروپومتری و انعطافپذیری مفصل ران در دختران
نوجوان عضو مدارس فوتبال است. جامعه آماری این پژوهش را 120 نفر از دختران نوجوان مدارس فوتبال
شهرستان مشهد تشکیل دادند. از درون جامعه آماری 40 نفر از دختران نوجوان با میانگین و انحراف
156 سانتیمتر بهعنوان آزمودنی /35 ± 4/ 51 کیلوگرم و قد 22 /62±6/ 13 ، وزن 51 /90±0/ استاندارد سن 84
شرکت کردند. متغیرهای آنتروپومتریکی شامل طول ساق پا، طول ران، محیط ساق، محیط ران، قطر زانو،
پهنای لگن و ضخامت چربی زیرپوستی ستیغ خاصره، فوق خاصره، جلوی ران، وسط ساق پا و دامنه حرکتی
تاشدن و بازشدن ران اندازهگیری شد. اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون در
مورد تحلیل آماری قرار گرفت. رابطه معکوس و معنیداری بین ضخامت چربی p≤0/ سطح معنیداری 05
زیرپوستی جلو ران و ضخامت چربی زیرپوستی وسط ساق پا با دامنه حرکتی تا شدن مفصل ران مشاهده
شد. در حالی که رابطه مثبت و معنیداری بین پهنای لگن با دامنه حرکتی باز شدن مفصل ران مشاهده شد.
نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که ضخامت چربی زیرپوستی و پهنای لگن با انعطافپذیری مفصل ران
رابطه دارد.


مهرناز کسرائیان، آذر آقایاری، فهیمه کمالی سروستانی، سوانا حقوردیان، مهدی قیطاسی،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1391 )
چکیده

عارضۀ سربهجلو از شایعترین انحرافات وضعیتی و عامل درصد بالایی از دردهای مکانیکی ناحیه گردن
است. تحقیق حاضر در نظر دارد به مقایسه اثر دو روش درمانی چسب کینزیولوژی و کشش عضلۀ ذوزنقه
فوقانی در درمان دردهای گردنی ناشی از عارضۀ سربهجلو بپردازد. 36 فرد ( 29 زن و 7 مرد) با دامنۀ سنی
28 ) که دچار عارضۀ سربهجلو بودند بهعنوان آزمودنی انتخاب شدند و بهصورت تصادفی ±7/ 20-40 سال ( 4
در دو گروه درمان با چسب کینزیولوژی ( 18 نفر) و درمان با کشش استاتیک عضلۀ ذوزنقه فوقانی ( 18 نفر)
قرار گرفتند. جلسات درمانی یکروزدرمیان و طی 10 جلسه برگزار شد. آزمودنیها پیش و پس از پایان دوره
را تکمیل کردند. داده - (VAS) و مقیاس بصری درد (NDI) درمان پرسشنامههای اختلال عملکرد گردن
نسخه 15 تحلیل شد. برای بررسی اثر SPSS 0 و با استفاده از نرمافزار / های حاصل در سطح معناداری 05
زوجی و جهت مقایسۀ اثر دو t دو روش درمانی بر شدت درد و اختلال عملکرد گردن در هر گروه از آزمون
مستقل t روش درمانی بر تغییرات میانگین شدت درد و اختلال عملکرد گردن در بین دو گروه از آزمون
استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین شدت درد و اختلال عملکرد گردن در هر دو گروه آزمودنیها پس از
ولی بین تغییرات میانگین شدت درد و اختلال عملکرد ،(p≤0/ پایان دوره درمان کاهش معناداری داشت ( 05
همچنین مشخص .(p≥0/ گردن در بین دو گروه پس از پایان دوره درمان اختلاف معناداری مشاهده نشد( 05
شد که هردو روش کاربرد چسب کینزیولوژی و کشش باعث کاهش معنادار درد و اختلال عملکرد گردن
ناشی از وجود نقاط ماشهای در عضلۀ ذوزنقه فوقانی میشوند. همچنین این نتایج حاکی از آن است که بین کاربرد این دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ بنابراین، میتوان در مواردی که درد شدید است و
فرد تحت درمان با روشهای دیگر است، در فواصل درمان از چسب کینزیولوژی استفاده کرد. همچنین در
مواردی که درد آنقدر شدید است که بیمار روشهایی مانند کشش یا فشار ایسکمی را نمیتواند تحمل کند،
میتوان از روش چسب کینزیولوژی استفاده کرد تا زمانی که درد به حد تحملپذیری برسد.


محمدرضا محمودخانی، علی پشابادی، مجید نیری،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1391 )
چکیده

ورزشهای مختلف به ورزشکارانی با ابعاد و اندازههای بدنی خاص نیاز دارند. نتایج برخی تحقیقات
پیکرسنجی از ارتباط ویژگیهای تیپ بدن با عملکرد ورزشی، تشابه نوع پیکری بازیکنان جوان و بزرگسال
یک رشته و ثبات تیپ بدنی در طول عمر حکایت دارد. با توجه به اینکه تیپ بدنی تحت تأثیر عوامل ژنتیکی
است و از تمرین و تغذیه تأثیر اندکی میپذیرد، این شاخص میتواند در شناسایی افراد مستعد سودمند باشد.
با توجه به نیافتن پژوهشی در خصوص نیمرخ تیپ بدنی نونهالان ایرانی، هدف تحقیق حاضر توصیف
نیم رخ تیپ بدنی پسران 9 تا 13 سالۀ ایرانی استان های کشور در رشت ههای رزمی بود. تحقیق حاضر توصیفی
13 ساله است که در برنامههای - و از نوع میدانی است. نمونه آماری شامل 1726 نفر از نونهالان پسر 9
اوقات فراغت تابستانی سازمان ورزش بسیج در مراکز استان ها ثبت نام کرده بودند. براساس دستورالعمل
متغیرهای منتخب پیکری اندازهگیری و تیپ بدنی به روش هیث-کارتر محاسبه گردید. نتایج نشان ،ISAK
داد جزء اکتومورفی نونهالان پسر ایرانی 3,1 ، جزء مزومورفی 4,1 و جزء اندومورفی آ نها 3,1 بود. همچنین
مشخص گردید که نونهالان پسر ایرانی به طور کلی تیپ بالانس مزومورف دارند. بر اساس مطالعات قبلی،
در رشته کاراته تیپ بدنی نخبگان تیمهای مطرح دنیا از جمله آلمان اکتومورفیک-مزومورف بود؛ همچنین
نوع پیکری نخبگان جهانی تکواندو نیز اکتومورفیک-مزومورف گزارش شده و در رشته جودو نیز تیپ بدنی
نخبگان جهانی بالانس مزومورفی بود. طبق یافتههای تحقیق بهلحاظ تیپ بدنی، نونهالان استانهای ایلام،
فارس، قزوین، قم، لرستان، خراسان رضوی و یزد از تیپ بدنی اکتومورفیک -مزومورف برخوردار بودند و
استانهای مازندران، کرمان، کرمانشاه، کردستان، مرکزی، آذربایجا نشرقی، اهواز، بوشهر نیز از تیپ بدنی بالانس مزومورفی برخوردارند. در مجموع، نونهالان استان ایلام از بالاترین تطابق با ویژگی تیپ بدنی
کاراتهکارهای نخبه برخوردار بودند و پس از آن نونهالان استانهای قم و قزوین قرار داشتند. همچنین
بهلحاظ بیشترین تطابق با ویژگی تیپ بدنی تکواندوکاران نخبه، استانهای فارس، لرستان، خراسانرضوی و
یزد از سطح انطباق بالاتری برخوردار بودند. در رشته جودو نیز استانهای مازندران و اهواز از بیشترین تطابق پیکری برخوردار بودند. به طورکلی، این اطلاعات میتواند زمینه مناسبی برای سیاست گذاری
هدفمند بخش های اجرایی کشور در عرصه استعدادیابی و ورزش قهرمانی بهویژه در رشتههای پرمدال
رزمی فراهم آورد. اگرچه نتایج آزمونهای پیکری بهویژه تیپ بدنی در استعدادیابی و تعیین قطبهای
ورزشی کاربرد گسترده و قابل اعتنایی دارد، با توجه به اهمیت سایر فاکتورها نظیر جسمانی و روانی در
موفقیت ورزشی انجام پژوهشهای بیشتر در این زمینه ضروری است.


فردین مرادی، محمدرضا دهخدا، حمید رجبی،
دوره 11، شماره 5 - ( 1-1392 )
چکیده

هدف مطالعه حاضر تعیین اثر مکمل پروتئین-کربوهیدرات پس از تخلیه گلیکوژن بر پاسخ انسولین و گلوکز
پلاسما و عملکرد استقامتی دانشجویان فعال بود. 30 نفر از دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیت بدنی
174 سانتیمتر) که حداقل 4 نیمسال /05±5/ 70 کیلوگرم و قد 41 /13±9/ 22 سال، وزن 56 /53±1/ (سن 5
واحدهای عملی خود را گذرانده و به دلیل عضویت در تیمهای دانشگاه، یک رشته ورزشی اختصاصی را
بهطور منظم تمرین میکردند، بهطور تصادفی در چهار گروه مکمل پروتئین-کربوهیدرات ( 8 نفر)، مکمل
کربوهیدرات ( 8 نفر)، مکمل پروتئین ( 7 نفر) و دارونما ( 7 نفر) تقسیم شدند. هریک از آزمودنیها یک آزمون
و زمان رسیدن به واماندگی انجام دادند و 3 روز پس از تعیین Wmax فزاینده برای تعیین بازده توان بیشینه
و زمان رسیدن به واماندگی، پروتکل تخلیه گلیکوژن در ساعت 8:30 دقیقه صبح درحالیکه Wmax
آزمودنیها ناشتا بودند انجام شد. بلافاصله پس از انجام پروتکل تخلیه گلیکوژن از کلیه آزمودنیها مقدار
5 خون برای تعیین مقدار انسولین و گلوکز پلاسما گرفته شد. 10 دقیقه و دوباره 2 ساعت پس از تخلیه cc
گلیکوژن به آزمودنیها مکمل پروتئین -کربوهیدرات( 80 گرم کربوهیدرات، 28 گرم پروتئین، 6 گرم چربی)،
40 گرم پروتئین) و دارو نما (آب) داده شد / کربوهیدرات ( 108 گرم کربوهیدرات، 6 گرم چربی)، پروتئین ( 7
5 خون برای تعیین مقدار انسولین و گلوکز پلاسما cc و 30 دقیقه پس از دومین دوز مصرف مکمل مقدار
گرفته شد. همچنین 4 ساعت پس از انجام پروتکل تخلیه گلیکوژن و دریافت مکمل، زمان رسیدن به
وابسته و t واماندگی در یک آزمون استقامتی فزاینده تعیین شد. جهت تعیین اختلاف درونگروهی از آزمون
و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری ANOVA تعیین اختلاف بینگروهها از تحلیل واریانس
استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد پاسخ انسولین و گلوکز پلاسما و زمان رسیدن به واماندگی در P≤0.05
مکمل پروتئین -کربوهیدرات نسبت به کربوهیدرات و پروتئین، همچنین کربوهیدرات نسبت به پروتئین و
دارونما بیشتر بود. بنابراین پس از یک تمرین شدید، همراه با تخلیه گلیکوژن عضله، مکمل پروتئین -
و زمان P< کربوهیدرات نسبت به کربوهیدرات و پروتئین، بازیافت گلیکوژن عضله را سریعتر کرد 0.01
را برای نوبت بعدی تمرین یا مسابقه افزایش داد. P< رسیدن به واماندگی 0.01
 


منیژه نوروزیان، رسول محمودی،
دوره 11، شماره 5 - ( 1-1392 )
چکیده

هدف این تحقیق مقایسه عوامل خطرزای قلبی - عروقی مردان میانسال با سطوح مختلف فعالیت بدنی و
چاقی شکمی بود. 40 نفر از مردان میانسال شهر ساوه در محدوده سنی بین 35 تا 55 به صورت هدفمند در
این تحقیق نیمهتجربی با طرح پسرویدادی شرکت کردند. برای تعیین سطح فعالیت آزمودنیها از پرسشنامه
استفاده (WHR) فعالیت بدنی بک و برای تعیین سطح چاقی شکمی از محاسبه نسبت دور کمر به دور لگن
،(0/ بالا (بیشتر از 94 WHR شد. آزمودنیها به ترتیب در چهار گروه 10 نفره، فعال (امتیاز بک بالای 10 ) با
بالا (بیشتر از WHR 0)، غیرفعال (امتیاز بک زیر 10 ) با / پایین (کمتر از 94 WHR (امتیاز بک بالای 10 ) با
0) تقسیم شدند. گروهها جهت خونگیری / پایین (کمتر از 94 WHR 0/94 ) و غیرفعال (امتیاز بک زیر 10 ) با
(TC وHDL،LDL و چربی سرم (لیپوپروتئینهای (CRP) C – و اندازهگیری سطح پروتئین واکنشدهنده
به آزمایشگاه معرفی شدند. تحلیل آماری از طریق روش تحلیل واریانس دوعاملی (سطح فعالیت، چاقی
C انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که سطح پروتئین واکنشدهنده (P≤ 0/ شکمی) در سطح معناداری ( 05
LDL-C) سطح کلسترول لیپوپروتئین کمچگال ،(HDL-C) سطح کلسترول لیپوپروتئین پرچگال ،(CRP)
در مردان میانسال فعال و غیرفعال با سطوح متفاوت چاقی شکمی اختلاف معناداری (TC) ) و کلسترول تام
بالا و پایین اختلاف WHR در مردان با (CRP) C تنها میان میزان پروتئین واکنشدهنده .(P≥0/ ندارد ( 05
با توجه به نتایج تحقیق میتوان گفت که چاقی شکمی صرفنظر از فعالیت بدنی .(P≤0/ معنادار داشت ( 05
اثرگذار است. CRP بر


معصومه شهبازی، حیدر صادقی، مهدی کهندل، علی اصغر درودیان،
دوره 11، شماره 5 - ( 1-1392 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر لباس های مخصوص شنا بر عملکرد شناگران نخبه زن ایرانی در هر یک از
چهار شنای اصلی در مساف تهای 50 و 200 متر و شنای آزاد 400 متر بود. 12 نفر از شناگران مل یپوش
57 کیلوگرم) و قدی /75±4/ 17 سال)، وزنی ( 63 /25±1/ کشور با میانگین و انحراف استاندارد سنی ( 92
200 و 400 متر را با شدت 80 تا 100 درصد اکسیژن مصرفی ، 166/75±4/49 سانتیمتر)، مسافت های 50 )
بیشینه (کنترل با تعداد ضربان قلب و میزان اسیدلاکتیک خون)، با مایوی معمولی و با فست اسکین شنا کردند.
در شنای آزاد 400 متر، مایوی معمولی با فس تاسکین های تما متنه و نیم تنه با استفاده از آزمون تحلیل
0 مقایس ه شد. نیروی جلوبرنده آزمودن یها با استفاده از روش غیرمستقیم و / واریانس در سطح معناداری 05
0 اندازه گیری گردید. نتایج کاهش معنادار در رکورد شنای / نمون ههای وابسته در سطح معناداری 05 t آزمون
50 متر کرال سینه، کرال پشت، پروانه و رکوردهای چهار شنای 200 متر را نشان داد، درحال یکه کاهش
0). در خصوص تأثیر / معناداری در رکورد شنای 50 متر قورباغه مشاهده نشد (سطح معناداری 05
فست اسکین در میزان نیروی جلوبرنده (نشان از غلبه بر مقاومت آب) نتایج افزایش معناداری در شنای
0). با / کرال سینه، کرال پشت، پروانه و عدم افزایش معنادار در شنای قورباغه را نشان داد (سطح معناداری 05
توجه به نتایج و تأثیر لباس های فس تاسکین در بهبود عملکرد شناگران، استفاده از فست اسکین تمام تنه
بخصوص در شنای سرعتی کرال سینه و نیمه استقامت پروانه و استفاده از فست اسکین نیم تنه در شنای
استقامتی توصیه شود.


مرتضی ایزدی،
دوره 11، شماره 5 - ( 1-1392 )
چکیده

هدف این تحقیق بررسی رابطه بین عملکرد پای شنای کرال پشت با دامنه حرکتی مچ پا و زاویه
دانشجویان پسر شناگر بود. 34 دانشجوی پسر شناگر کرال پشت در دسترس با میانگین و انحراف استاندارد
71 کیلوگرم در این تحقیق انتخاب /88 ± 9/ 176 سانتیمتر و وزن 35 /11± 5/ 23 ، قد 52 /68 ± 2/ سنی 68
پای راست و چپ (بهصورت خوابیده به پشت) و دامنه حرکتی دورسی و پلانتار Q شدند. ابتدا، زاویه
پای راست و چپ محاسبه شد. سپس، Q فلکشن با استفاده از گونیامتر اندازهگیری شد و میانگین زاویه
آزمون زمان پازدن شنای کرال پشت به مسافت 15 متر در استخر انجام شد. با استفاده از سه داور و تکنیک
فیلمبرداری، تعداد پای شنای کرال پشت و در ادامه مسافت طیشده بهازای هر پازدن شنای کرال پشت با
استفاده از فرمولهای ریاضی محاسبه شد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، ارتباط معنیداری بین
یافتهها نشان داد شناگران ممکن .(p ≤ 0/ و 05 r= -0/ با زمان پای شنای کرال پشت نشان داد ( 67 Q زاویه
است از تمامی دامنه حرکتی مچ پای خود بهره نبرند، بلکه دامنه حرکتی بهینه مدنظر آنها است. اندازه
نیز میتواند برای موفقیت و استعدادیابی شناگران بااهمیت باشد. (Q ≤ 16/23) Q زاوی


سیدمحمد مرندی، فرزانه رضایت، فهیمه اسفرجانی، زینب رضایی،
دوره 11، شماره 5 - ( 1-1392 )
چکیده

هدف این پژوهش تعیین تأثیر دوازده هفته تمرین منظم تایچی بر میزان افسردگی، کیفیت خواب و برخی
69 ، قد /15±5/ عوامل فیزیولوژیک سالمندان مقیم خانه سالمندان بود. بدینمنظور، 58 نفر از آنها (سن 3
58 کیلوگرم)، که در خانه سالمندان صادقیه ساکن بودند انتخاب و به /13 ±4/ 154±0/1 سانتیمتر و وزن 4
صورت هدفمند به دو گروه تجربی ( 27 نفر) و کنترل ( 30 نفر) تقسیم شدند. دوره تمرینی سهماهه "تایچی
چوان" به صورت سه جلسه در هفته و به مدت 30 دقیقه بود. قبل از شروع برنامه تمرینی و پس از اتمام
دوره، ضربان قلب استراحت، فشارخون سیستول و دیاستول، قدرت عضلانی دستها، انعطافپذیری تنه،
تعادل ایستا، میزان افسردگی و کیفیت خواب آزمودنیها اندازهگیری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از
آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. براساس یافتهها، پس از تمرینات تایچی، اختلاف معناداری در میزان
ضربان قلب استراحتی، فشارخون و انعطافپذیری بین دو گروه وجود نداشت. اما، قدرت دست راست و
چپ آزمودنیها، وضعیت تعادل و کیفیت خواب گروه تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار و میزان
افسردگی کاهش معنادار یافت. به نظر میرسد ورزش تایچی با تأثیر بر برخی عوامل فیزیولوژیک و روانی
سالمندان سبب بهبود وضعیت زندگی آنان میشود.


سعید افتخاری، خلیل خیامباشی، وازگن میناسیان، مصطفی یوسف زاده،
دوره 11، شماره 5 - ( 1-1392 )
چکیده

حس عمقی یکی از عوامل مهم در پیشگیری از آسیب محسوب میشود و هرگونه اختلال در این حس سبب
افزایش احتمال بروز آسیب در ورزشکاران میگردد. همچنین حس عمقی برای حفظ پوسچر، تعادل و
هماهنگی در انجام حرکات مفصل ضروری است، و بنابراین در اجرای صحیح و مناسب مهارتهای بدنی
نقش اساسی دارد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات قدرتی و پلایومتریک بر حس موقعیت
7/ 21 سال، وزن 98 /7 2/ مفصل زانو بود. بدینمنظور 45 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه با میانگین سنی 17
177 سانتیمتر بهصورت دردسترس انتخاب شدند و پس از تکمیل فرم /2 5/ 69/6 کیلوگرم و قد 38
،(n= رضایتنامه در این تحقیق نیمهتجربی شرکت کردند. نمونهها بهصورت تصادفی در سه قدرتی ( 15
تقسیم شدند. گروه قدرتی تمرینات حرکات اسکات، جلو ران (n= و گروه کنترل ( 15 (n= پلایومتریک ( 15
و پشت ران و گروه پلایومتریک پرش عمقی، پرش عمقی جعبه به جعبه، پرش اسکات اسپلیت و پرش لبه را
به مدت هشت هفته انجام دادند. حس موقعیت مفصل توسط دستگاه دینامومتر ایزوکینتیک بایودکس سیستم
45 و 60 درجه در مفصل زانوی برتر اندازهگیری شد. به منظور بررسی دادهها از تحلیل ، 3 در سه زاویه 30
واریانس یکطرفه استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که تمرینات قدرتی صرفاً در زاویه ابتدایی فلکش ن
زانو منجر به پیشرفت حس موقعیت مفصل در حالت غیرفعال میشود، درحالیکه تأثیر معناداری در حالت
فعال مشاهده نگردید. درباب تمرینات پلایومتریک این تمرینات در زاویه ابتدایی فلکشن زانو منجر به
پیشرفت حس موقعیت فعال و نیز در زوایای ابتدایی و انتهایی فلکشن زانو با عث بهبود حس موقعیت
غیرفعال مفصل شد. در مقایسه دو پروتکل تمرینی، گروه تمرینات پلایومتریک در زاویه انتهایی فلکشن زانو
بنابراین ترکیب این تمرینات در .(P<0/ (حالت غیرفعال) پیشرفت معنادار و قابل توجهی نشان داد ( 05
بازتوانی اندام تحتانی میتواند به پیشرفت حس عمقی و کنترل عصبی عضلانی ازطریق سازگاریهای محیطی
یا مرکزی کمک کند.


اصغر توفیقی، جواد نوزادگجین،
دوره 11، شماره 5 - ( 1-1392 )
چکیده

امروزه در جوامع مختلف، از ورزش بهعنوان یکی از روشهای درمانی در بهبود سلامت روان معلولان و
جانبازان استفاده میشود که نتایج مفید و ثمربخشی به همراه داشته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر
بررسی تأثیر تمرین هوازی بر سلامتی عمومی و مقادیر سروتونین جانبازان غیرفعال بود. براساس طرحی
40 به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری /3±1/ نیمهتجربی، 40 نفر جانباز 25 درصد با میانگین سنی 4
تجربی و شاهد تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تجربی در یک دوره تمرین هوازی منظم به مدت 12 هفته،
3 جلسه در هفته و با شدت 50 تا 65 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه شرکت کردند. گروه شاهد طی این دوره
فعالیت بدنی منظمی نداشت. میزان سلامتی عمومی آزمودنیها و خردهمقیاسهای مربوط به آن به وسیله
و درصدچربی BMI ،VO2max ، محاسبه گردید. مقادیر سروتونین (GHQ) پرسشنامه سلامت عمومی
قبل و بعد از تمرین برای هر دو گروه اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای تی همبسته و
نسخه 18 انجام شد . نتایج حاصل از SPSS تی مستقل در سطح خطای آلفای 5 درصد و توسط نرمافزار
تحلیل دادهها اختلاف معنیداری را در سلامتی عمومی بین دو گروه تجربی و شاهد نشان داد. این اختلاف
در خردهمقیاسهای روانتنی، اضطراب و بیخوابی، کارکرد اجتماعی و افسردگی بین دو گروه دیده شد.
نیز BMI و سروتونین نیز در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنیدار نشان داده، درصد چربی و VO2max
در نتیجه، تمرینات هوازی برای جانبازان غیرفعال می تواند در .(P < 0/ کاهش معنیداری نشان داد ( 05
افزایش سلامتی عمومی مؤثر باشد و در ردیف برنامههای ارتقای سلامت قرار گیرد.


احمد آزاد، علی گرزی،
دوره 11، شماره 5 - ( 1-1392 )
چکیده

بررسی ها حاکی از بهبود مقاومت به انسولین پس از فعالیت بدنی منظم است. با وجود این رابطه، اثر تعداد
جلسات تمرین در روز مشخص نیست. هدف این تحقیق بررسی اثر یک یا دو جلسه فعالیت بدنی با شدت
و مدت برابر در روز بر مقاومت به انسولین است. 30 مرد می ا نسال غیرفعال داوطلب (با میانگین
26/5±3/6 کیلوگرم بر مترمربع و BMI ، 80 کیلوگرم /4±13/ 174 سانتیمتر، وزن 6 /1±5/ 43 ، قد 3 /6±6/ سن 5
35/46±6 میلی لیتر در کیلوگرم) به صورت تصادفی به گروه کنترل ( 10 نفر)، گروه یکجلسه ( 10 =VO2max
نفر) و دوجلسه تمرین در روز ( 10 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرین عبارت بود از 16 هفته، هفته ای پنجروز
2) در روز. شدت تمرین در هفته × دویدن روی نوار گردان، به صورت یک (دقیقه 30 ) یا دوجلسه (دقیقه 15
بود و در هفته شانزدهم به 70 تا 80 درصد رسید. گلوکز، انسولین و HRmax اول 40 تا 50 درصد
درحالت پایه و BMI ادیپونکتین خون (ناشتا)، مقاومت به انسولین، آمادگی قلبی- تنفسی، چاقی شکم و
پسآزمون اندازه گیری و از آزمون تی جفتی و تحلیل واریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. پس
0/ چاقی شکم ( 05 ،(P< 0/ از 16 هفته تمرین، درمقایسه با گروه کنترل، کاهش معن یدار گلوکز خون ( 05
در دو گروه تجربی مشاهده (P< 0/ و افزایش معنی دار آمادگی قلبی تنفسی ( 05 ،(P< 0/05) BMI ،(P<
بود و ادیپونکتین فقط در گروه یکجلسه (P> 0/ شد؛ درحالیکه مقاومت به انسولین فاقد تغییر معن یدار ( 05
براساس یافت ههای تحقیق به نظر م یرسد تقسیم جلسه فعالیت بدنی به .(P< 0/ تمرین افزایش یافته بود ( 05
دوبخش کوتا هتر می تواند نی مرخ گلوکز، آمادگی قلبی- تنفسی و شاخص های چاقی را مانند یکجلسه فعالیت
بدنی پیوسته بهبود بخشد. اما ازمنظر افزایش ادیپونکتین و کاهش چاقی شکم، پیوستگی جلس ه فعالیت از اثر
بیشتری برخوردار است.


رسول رضایی، هادی حبیبی، محمدرضا دهخدا، حمید رجبی،
دوره 11، شماره 6 - ( 7-1392 )
چکیده

این تحقیق به منظور طراحی آزمونی ویژه جهت سنجش توان بیهوازی بالاتنه کشتیگیران و ارزیابی اعتبار،
پایایی و عینیت این آزمون برای اندازهگیری توان بیهوازی کشتیگیران آزادکار برمبنای آزمون وینگیت دست
انجام شد. این تحقیق با 22 نفر از کشتیگیران آزادکار 3/ )سن 22 ± 6/ 23/02 سال، قد 79 ± 193/11 سانتیمتر،
13/ وزن 11 ± 3/ 90/55 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 12 ± 20/92 کیلوگرم بر متر مربع و درصد
3/ چربی 72 ± 13/57 ( منتخب استان تهران )با سابقه قهرمانی آسیا و جهان که در دو سال اخیر نیز به تیم ملی
دعوت شده بودند( انجام گرفت. جهت طراحی آزمون ویژه )بالارفتن از طناب( از الگوی حرکتی کشتی و
زمان اجرا منطبق با آزمون وینگیت استفاده شد. پس از اجرای آزمون وینگیت دست و آزمون طراحیشده،
حداکثر، میانگین و حداقل توان بیهوازی و شاخص خستگی محاسبه گردید. همچنین میزان لاکتات خون
بعد از گذشت 2 دقیقه و ضربان قلب بلافاصله پس از اجرای آزمونها اندازهگیری شد. برای بررسی میزان
همبستگی بین شاخصهای توان و شاخصهای فیزیولوژیکی )لاکتات خون و ضربان قلب( دو آزمون از
=2/ آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حداکثر ) 937 r >2/21 P(، میانگین
=22/692( r >2/21 P =2/ ( و حداقل توان ) 652 r >2/21 P =2/ ( و شاخص خستگی ) 612 r >2/21 P( به
دست آمده از آزمون طراحیشده و آزمون وینگیت دست همبستگی معنیداری وجود دارد. همچنین بین
=2/ ضربان قلب بلافاصله بعد از اجرای دو آزمون همبستگی معنیداری ) 925 r >2/21 P ( وجود داشت، ولی
=2/ در میزان لاکتات خون در زمان 2 دقیقه پس از اجرای آزمونها ) 353 r =2/129 ، P ( همبستگی معنیداری
مشاهده نشد. همچنین بین میزان لاکتات 2 دقیقه پس از اجرای آزمونها تفاوت معناداری مشاهده نشد. در
=2/ بررسی پایایی آزمون طراحیشده بین حداکثر ) 102 r >2/21 P =2/ (، میانگین ) 161 r >2/21 P(، حداقل
= 2/ توان ) 132 r >2/21 P =2/ ( و شاخص خستگی ) 992 r >2/21، P( بعد از دومرتبه اجرای آن توسط
=2/ آزمودنیها همبستگی معنیداری مشاهده شد. در بررسی عینیت آزمون طراحیشده بین حداکثر ) 132 r ،>2/21 P =2/ (، میانگین ) 151 r > 2/21 P =2/ (، حداقل توان ) 125 r >2/21 P =2/ ( و شاخص خستگی ) 132 r
>2/21 ، P ( توسط دو گروه آزمونگیرنده نیز ارتباط معنیداری مشاهده شد. بنابراین آزمون طراحیشده با
ملاک قراردادن آزمون وینگیت دست دارای اعتبار، پایایی و عینیت است و بهعنوان آزمونی ویژه و کمهزینه
جهت اندازهگیری توانبیهوازی در کشتیگیران توصیه میشود.


معصومه تقی خانی، سید صدرالدین سید صدرالدین، نسرین ناصری،
دوره 11، شماره 6 - ( 7-1392 )
چکیده

هدف این مطالعه بررسی ارتباط قدرت عضلات دورکننده و چرخاننده خارجی ران با پارگی رباط متقاطع
قدامی زانودر مردان فوتبالیست بود. 03 فوتبالیست مرد ) 11 نفر مبتلا به پارگی کامل رباط متقاطع قدامی زانو
30 سال و 11 نفر فرد سالم بهعنوان گروه کنترل /64±0/ بهعنوان گروه نمونه با میانگین و انحراف معیار سنی 46
31 سال( در این مطالعه شرکت کردند. قدرت ایزومتریک عضلات /43±3/ با میانگین و انحراف معیار سنی 03
دورکننده و چرخاننده خارجی ران با دینامومتر دیجیتال اندازهگیری شد. جهت مقایسه قدرت بین دو گروه
از آزمون آماری t مستقل استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد بین دو گروه اختلاف معنیداری در قدرت
ایزومتریک عضلات دورکننده ) 30330 p= ( و چرخاننده خارجی ران ) 30130 p= ( وجود دارد.


حیدر صادقی، رضا عظیمی، حسین نبوی نیک، محسن علی دارچینی،
دوره 11، شماره 6 - ( 7-1392 )
چکیده

اضافه وزن و چاقی در دوران کودکی با سرعت بسیار زیادی درحال همهگیرشدن است. به نظر میرسد
واردآمدن طولانیمدت بار مکانیکی، فعالیتهای حرکتی و ازجمله راهرفتن را تحت تأثیر قرار میدهد. این
مطالعه با هدف مقایسه پارامترهای منتخب فضایی زمانی راهرفتن کودکان 1۱ تا 1۱ سال دارای اضافه وزن و -
نرمال انجام شد. در این تحقیق نیمهتجربی، 0۱ آزمودنی ) 11 پسر نرمال و 11 پسر مبتلا به اضافه وزن( به
شکل تصادفی انتخاب شدند و نقش پای کودکان به کمک جوهر و کاغذ به هنگام راهرفتن ثبت شد. برای
مقایسه ویژگیهای فضایی زمانی راهرفتن آزمودنیها - از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد صرفاً
بین سه پارامتر زمان طیشده، سرعت و آهنگ حرکت دو گروه و نیز بین زاویه پیشروی پای برتر و غیربرتر
آزمودنیهای گروه نرمال تفاوت معناداری مشاهده شد. نتایج این تحقیق مانند اکثر مطالعات درگذشته تأکید
دارند که بار واردآمده بر سیستم حرکتی تغییراتی در الگوی راهرفتن به منظور بهینهسازی الگوی گامبرداری
ایجاد میکند تا شاید فرد از این طریق به کنترل حرکتی بهتری به هنگام راهرفتن دست پیدا کند.


محمدتقی اامیری خراسانی،
دوره 11، شماره 6 - ( 7-1392 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر بهدستآوردن تعداد تلاشهای لازم برای کسب حداکثر پاسخهای بیومکانیکی مفاصل
پایینتنه در طول 11 شوت روی پای متوالی است. 11 شوت متوالی از پای شوت 11 بازیکن حرفهای فوتبال
± 8531 سال و سابقۀ بازی 8391 . ± 58 کیلوگرم، سن: 8389 ± 15.311 سانتیمتر، جرم 93.1 ± )قد: 93.4
1539 سال(، بهوسیلۀ شش دوربین مادون قرمز با سرعت 811 هرتز و دو صفحۀ نیرو با فرکانس 1111 هرتز
ثبت شد. برخی پارامترهای مهم بیومکانیکی شامل حداکثر سرعت زاویهای مفاصل ران و زانو، حداکثر
گشتاور مفاصل ران و زانو در مرحلۀ حرکت رو به جلو و مرحلۀ ضربه و درنهایت حداکثر سرعت توپ
جهت تجزیه و تحلیل انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه با اندازههای مکرر و نیز آزمون
توکی، کاهش معنی داری در حداکثر سرعت توپ و حداکثر سرعت زاویهای مفصل زانو بین اولین و پنجمین
شوت و همچنین شوتهای بعدی نشان داد. در مقایسه با اولین شوت، حداکثر سرعت زاویهای و گشتاور
مفصل ران کاهش معنیداری را از شوت ششم به بعد نشان دادند. بهعلاوه، حداکثر گشتاور مفصل زانو
کاهش معنیداری بین اولین شوت با چهارمین شوت و شوتهای آتی نشان داد. درنتیجه، به نظر میرسد پنج
شوت متوالی برای کسب حداکثر پاسخهای بیومکانیکی مناسب است و انتخاب تعداد شوتهای بیشتر
پاسخهای بیومکانیکی کمتری در مفاصل پایینتنه نسبت به پنج شوت ابتدایی دارد.


فریبرز هوانلو، ایوب بابائی، زهرا انتظاری خراسانی،
دوره 11، شماره 6 - ( 7-1392 )
چکیده

تعادل و قدرت از مهمترین تواناییهایی هستند که ورزشکاران باید از آن برخوردار باشند. اما ارتباط بین آنها
از موضوعاتی است که مطالعات بیشتری میطلبد. بنابراین هدف تحقیق حاضر تعیین میزان ارتباط میان
حداکثر قدرت در حرکت پرس پا )زنجیره حرکتی بسته بدون تحمل وزن( و حرکت اسکوات )زنجیره
حرکتی بسته با تحمل وزن( با تعادل ایستا و پویا بود. بدینمنظور 03 فرد فعال ) 11 مرد و 11 زن با میانگین
171/26±6/ 22 سال، قد 22 /10±1/ سن 15 66 کیلوگرم( در این آزمون شرکت /32±8/ سانتیمتر و وزن 27
کردند. برای اندازهگیری تعادل از دستگاه تعادلسنج بایودکس استفاده شد. تعادل ایستا و پویای آزمودنیها
طی دو کوشش 53 ثانیهای اندازهگیری شد و شاخصهای قدامی_خلفی، میانی_جانبی و کلی آنها به دست
آمد. قدرت حداکثر نیز با یک تکرار بیشینه در حرکات اسکوات و پرس پا تعیین شد. نتایج نشان داد که در
- 3/ مردان بین نمرات یک تکرار بیشینه اسکوات و نمرات خطا در تعادل قدامی_خلفی ایستا ) 151 r=
3/ و 312 P= - 3/ ( و تعادل میانی_جانبی پویا ) 102 r= 3/ و 321 P= ( و در زنان نیز بین نمرات یک تکرار بیشینه
- 3/ اسکوات و نمرات خطا در تعادل قدامی_خلفی ایستا ) 112 r= 3/ و 316 P= ( و قدامی_خلفی پویا
- 3/521( r= 3/ و 302 P= ( رابطه معنیدار منفی وجود داشت. بین نمرات یک تکرار بیشینه پرس پا و نمرات
خطا در تعادل در هر دو گروه رابطه معنیداری مشاهده نشد. طبق نتایج این تحقیق حداکثر قدرت در حرکت
اسکوات در مقایسه با حداکثر قدرت در حرکت پرس پا ارتباط بیشتری با برخی شاخصهای تعادل ایستا و
پویا دارد.


مصطفی حاج لطفعلیان، شهرام لنجان نژادیان، حسین مجتهدی،
دوره 11، شماره 6 - ( 7-1392 )
چکیده

هدف این مطالعه مقایسه دو شوت روی پای زمینی و هوایی ازمنظر توالی زمانی حرکت و فعالیت
الکترومایوگرافی عضلات اندام تحتانی در فاز رو به جلوی حرکت شوت است. بدینمنظور از 11 نفر
131 سانتیمتر، دعوت ±3/ 33 کیلوگرم و قد 2 /6±6/ 22 سال، وزن 5 /3 ±2/ ورزشکار ماهر با میانگین سن 5
شد تا در تحقیق شرکت کنند. به منظور محاسبه سینماتیک حرکت، 5 مارکر به نقاط آناتومیکی پای
ضربهزننده متصل شد و از حرکت شوت زمینی و هوایی ورزشکاران با دو دوربین کاسیو ) ZR200 ( با
سرعت نمونهبرداری 211 فریم بر ثانیه تصویر گرفته شد. بهعلاوه، در حین اجرای مهارت با استفاده از
الکترودهای سطحی و دستگاه ME6000 متغیرهای الکترومایوگرافی سه عضله راسترانی، پهن داخلی و
ساقی قدامی اندازهگیری شد. نتایج پژوهش نشان داد عضلات در طول فاز رو به جلوی حرکت در دو شوت
زمینی و هوایی در ترتیب فعال سازی عضلات مختلف هستند، اما هیچ گونه اختلاف معناداری در توالی زمانی
انقباض عضلات و حرکت اندامها دیده نشد. اندامها و عضلات در هر دو شوت، از یک الگوی زمانی نزدیک
تنه دور از تنه نسبتاً مشابه بهره میبرند که تأثیر زیادی در هماهنگی و کیفیت شوت دارد.


فتاح مرادی، اعظم حیدر زاده، محمدعلی محمدعلی آذربایجانی،
دوره 11، شماره 6 - ( 7-1392 )
چکیده

هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر دوازدههفته تمرین استقامتی بر سطوح سرمی هورمونهای منتخب در مردان
کموزن بود. 11 مرد سالم کموزن بهطور تصادفی به دوگروه تمرین استقامتی و کنترل تقسیمبندی شدند.
سطوح سرمی آدیپونکتین، کورتیزول و تستوسترون قبل و پس از دوره تمرین اندازهگیری شد. پروتکل
تمرین استقامتی شامل دوازدههفته تمرین رکابزدن روی چرخ کارسنج ) 3 جلسه تمرین در هفته، شدت 06
تا 06 درصد ضربان قلب ذخیره، مدت 06 تا 06 دقیقه در هر جلسه( بود. تجزیه و تحلیل دادهها با
بهکارگیری نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمونهای t همبسته و t مستقل صورت گرفت. سطح معنیداری
>6/60 p 10 درمقابل /0±0/ در نظر گرفته شد. تمرین استقامتی اثر معنیداری بر غلظت سرمی آدیپونکتین ) 0
100 نانوگرم بر میلیلیتر( /3±39/ 101 درمقابل 0 /0±01/ 13/9±1/1 میکروگرم بر میلیلیتر( و کورتیزول ) 0
<6/ نداشت ) 60 P 0 نانوگرم بر میلیلیتر( را کاهش /0±1/ 1 در مقابل 1 /0±1/ (، اما غلظت تستوسترون سرم ) 0
=6/ داد ) 630 P( و شاخص VO2max =6/ آزمودنیها نیز افزایش نشان داد ) 661 P(. اجرای تمرین استقامتی
به مدت دوازده هفته، احتمالاً به دلیل عدم تغییر درصد چربی بدن، تأثیری بر غلظت آدیپوتکتین سرم مردان
کموزن ندارد. به نظر نمیرسد کاهش سطوحِ درگردش تستوسترون به دنبال این دوره تمرین اثرات مضری
بر فرایندهای آنابولیک آندروژنیک وابسته به تستوسترون داشته باشد و حتی براساس مطالعات پیشین -
میتواند برای سلامت قلبی عروقی مفید هم باشد. بههرحال، سطح آمادگی قلبی تنفسی مردان کم وزن به دنبال دوره تمرین استقامتی بهبود یافت. به نظر نمیرسد تمرین استقامتی تأثیری بر سطوح استراحتی )وضعیت
غیرتمرینی( کورتیزول موجود در گردش خون مردان کموزن داشته باشد.


منصور اسلامی، سید اسماعیل حسینی نژاد، امین گندمکار، وحید جاهدی،
دوره 11، شماره 6 - ( 7-1392 )
چکیده

76 درصد از دوندگان تفریحی، از آسیب های مرتبط با دویدن رنج می برند. مطالعه حاضر با هدف – 42
ارزیابی تفاوت ها در متغیرهای مرتبط با نیروی عکس العمل زمین هنگام دویدن با کفش هایی با شکل هندسی
متفاوت انجام شد. 42 ورزشکار مرد سالم، با قد 41±4/ 167/39±2/93 سانتی متر، سن 46 سال، جرم
( 29/94±1/ 64/93±4/42 کیلوگرم و شماره پای 32 EU (، در وضعیت کفش ناپایدار، کفش کنترل و
پای برهنه بر روی صفحه نیروسنج دویدند. متغیرهای وابسته به نیروی عکس العمل زمین با استفاده از نرمافزار
MATLAB محاسبه شدند. آزمون فرضیات با روش آماری تحلیل واریانس با داده های تکراری انجام شد
( P<0.05 (. متغیرهای نرخ بارگذاری عمودی و اوج نیروی عمودی غیرفعال هنگام دویدن با کفش ناپایدار
در مقایسه با کفش کنترل به طور معناداری افزایش یافت ) p<0.05 (. علاوهبراین، کفش ناپایدار افزایش
معناداری در اوج نیروی خلفی و ضربه ناشی از آن در مقایسه با کفش کنترل به وجود آورد ) p=0.03, p<0.05 (. کفش ناپایدار ممکن است اندام تحتانی را با مقدار نیرو و ضربه بیشتری هنگام دویدن مواجه
ساخته و احتمال ایجاد و توسعه آسیب را در دویدن افزایش دهد.


علی قاسمی کهریزسنگی، علی کاظمی، علی‌اصغر رواسی، محمدرضا حائری، محمدرضا دهخدا،
دوره 12، شماره 7 - ( 1-1393 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر مکمل­سازی گلوکز وگلوتامین طی چهارهفته تمرین تناوبی- استقامتی وامانده­ساز، که باعث تخلیه گلیکوژنی عضلات می­شود، بر HSP72  سرم مردان غیرورزشکار بود. بدین‌منظور 20 نفر مرد سالم که فعالیت­بدنی منظم نداشتند انتخاب شدند و به­طور تصادفی در چهار گروه تحت مطالعه قرار گرفتند: گروه مکمل­سازی گلوکز به­همراه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n=5، مکمل 1)، گروه مکمل­سازی گلوتامین به همراه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n = 5، مکمل 2)، گروه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n=5، دارونما) و یک گروه بدون هرگونه دستکاری (n=5، کنترل). نمونه­­های خونی در ابتدای دوره چهارهفته­ای پروتکل تمرینی تناوبی- استقامتی وامانده­ساز براساس آزمون RHIET و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از سیاهرگ زند اعلی جمع­آوری شد.  غلظت HSP72 سرم به­وسیله تکنیک ELISA اندازه گرفته شد. اثرات اصلی و متقابل با استفاده از آزمون آماری آنووای دوراهه اندازه­گیری و به‌وسیله آزمون تعقیبی توکی کامل شد. سطح معنی­داری نیز &alpha;=0.05 انتخاب شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیر مستقل تمرین باعث کاهش معنی­دار HSP72 سرم [F(1,17)= 6.362 P<0.05]  شد. متغیر مستقل مکمل نیز باعث کاهش معنی­دار HSP72 سرم [F(1,17)= 15.362 P<0.01]  شد. نتایج آزمون تعقیبی توکی حاکی از اختلاف معنی­دار بین گروه­های دارونما با مکمل گروه 1(p<0.05) و  بین گروه­های دارونما با گروه مکمل 2 (p<0.01) بودند. اثر متقابل بین دو متغیر مستقل مکمل­سازی و تمرینی معنی­دار نبود. به‌طور کلی، نتایج تحقیق پیشنهاد می­کند که مکمل­سازی گلوکز یا گلوتامین در وضعیت تمرینی تخلیه گلیکوژنی باعث کاهش میزان HSP72 سرم در مردان غیرورزشکار پس از چهارهفته می­شود.



صفحه 4 از 14     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به پژوهش در طب ورزشی و فناوری است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Medicine and Technology

Designed & Developed by : Yektaweb