محسن سلطانی، علی برزگری، سعید نقیبی، محمد حسن دشتی خویدکی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
این مطالعه با هدف تأثیر تمرین و مکمل کوئرستین بر سطح مایواستاتین و فولاستاتین در بافت قلب رتهای دیابتی صورت گرفت. بدین منظور تعداد 50 سر موش نر ویستار 10 هفتهای با میانگین وزنی 33±237 گرم بهطور تصادفی در پنج گروه 10 تایی شامل: کنترل سالم، دیابت، دیابت+مکمل، دیابت+تمرین و دیابت+مکمل+تمرین قرار گرفتند. پروتکل تمرینی شامل پنج جلسه در هفته به مدت هشت هفته روی نوار گردان بدون شیب ویژه جوندگان به مدت 60 دقیقه و با سرعت 25 متر در دقیقه در هر جلسه دویدند و گروههای مکمل نیز به صورت گاواژ روزانه به مقدار 50 میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن بدن کوئرستین را دریافت کردند. تغییرات مایواستاتین و فولاستاتین بافت قلب رتها با استفاده از روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اختلاف سطوح مایواستاتین در میان گروهها معنیدار است (001/0P=). سطوح مایواستاتین بین گروه تمرین+مکمل+دیابت با دیابت کاهش معنیداری داشت (002/0P=). میان گروههای مکمل+دیابت و تمرین+دیابت نیز تفاوت معنیداری وجود داشت (009/0P=). همچنین نتایج نشان داد که اختلاف سطوح فولاستاتین در میان گروهها معنیدار است (001/0P=). نتایج نشان داد سطوح فولاستاتین بافت قلب میان گروههای دیابت، تمرین+دیابت، مکمل+دیابت و تمرین+مکمل+دیابت با گروه کنترل افزایش معنیداری داشت (به ترتیب: 005/0P=؛ 001/0P=؛ 001/0P=؛ 001/0P=). به نظر میرسد تمرین هوازی با شدت متوسط و مصرف مکمل کوئرستین تأثیر مثبت و مفیدی بر سطح میوستاتین و فولاستاتین دارد.
مجتبی صالح پور، علی سرلک، هادی صمدی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
افزایش آهن در اثر افزایش سن در روند فروپتوزیس تأثیر دارد و محصول نهایی پراکسیداسیون لیپیدی، MDA است و GPX4 تنظیمکننده مرکزی و البته منفی فروپتوز است. فعالیتهای ورزشی میتواند با کاهش پراکسیداسیون لیپیدی این مسیر سالمندی را تعدیل کند؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش، تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر میزان بیان GPX4 و MDA در عضله نعلی موشهای صحرایی نر سالمند بود. این مطالعه از نوع تجربی است. 20 سر موش صحرایی نرسالمند (با میانگین سنی 20 ماهه و میانگین وزنی 373 گرم) به دو گروه 10 تایی تقسیم شد: گروه تمرین، گروه کنترل. تمرین به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته با تردمیل ویژه جوندگان بهطور فزاینده انجام شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، عضله نعلی موشها طی جراحی برداشته شد و میزان GPX4 به روش بیان ژن و میزان MDA به روش الایزا اندازهگیری شد. برای آنالیز دادهها، برای سنجش توزیع طبیعی دادهها از آزمون شاپیروویلک و برا تعیین همگنی واریانسها از آزمون لوین و برای تعیین تفاوت بین دو گروه از آزمون t مستقل استفادهشده و از آزمون دی کوهن برای اندازهگیری اندازه اثر استفاده شد و محاسبات آماری توسط نرمافزار Prism Graph Pad نسخه هشت انجام شد. اختلاف معنادار در میزان بیان ژن GPX4 در عضله نعلی موشهای گروه تمرین نسبت به موشهای گروه کنترل مشاهده نشد 4079/0(p= ولی میزان MDA در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت (0028/0p=). بنا بر یافتههای تحقیـق حاضـر، به نظـر میرسد اثر تمرین استقامتی در این پژوهش، کاهش فروپتوز را نشان میدهد. عدم اختلاف معنادار میزان بیان ژن GPX4 نشان از عدم تأثیر تمرین استقامتی با این شدت بر آن است.
شکوفه خردمند، الهه طالبی گرکانی، خدیجه نصیری،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
شیوع چاقی در زنان یائسه نسبت به مردان بیشتر است. کاهش استروژن هنگام یائسگی موجب اختلال در عملکرد میتوکندری میشود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی شدید (HIT) بر تعداد کپیهای ژنوم میتوکندری (mtDNAcn) و فاکتور رونویسی میتوکندری A (Tfam) در بافت چرب احشایی (VAT) موشهای صحرایی اورکتومی (OVX) و تغذیه شده با غذای پرچرب (HFD) بود. 40 سر موش (8 هفتهای، 20±200 گرم) به 5 گروه:1) غذای نرمال (ND) 2) ND+OVX 3) HFD 4) HFD+ OVX5) HFD+OVX+HIT، تقسیم شدند. HIT به مدت 8 هفته/5 جلسه در هفته/42 دقیقه تمرین هوازی (85–80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی) اجرا شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین از VAT برای ارزیابی mtDNAcn و بیان ژن Tfam به روش qRT-PCR، نمونهبرداری شد. از آزمون ANOVA و LSD جهت مقایسه تفاوتهای بین گروهی استفاده شد. OVX و HFD منجر به تغییر معنادار بیان ژن Tfam نشد اما موجب کاهش معنادار mtDNAcn نسبت به گروه کنترل شد. HIT موجب افزایش معنادار بیان ژن Tfam نسبت به گروه کنترل و بیان ژن Tfam و mtDNAcn نسبت به گروه HFD+ OVX گردید؛ بنابراین HIT با افزایش mtDNAcn و بیان ژن Tfam موجب بهبود عملکرد میتوکندریایی در VAT موشهای صحرایی OVX و تغذیه شده با HFD میشود.
جاوید شاه حسینی، آرزو اسکندری، محمد فشی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر برآورد یک تکرار بیشینه بر پایه میزان درک فشار کار در زنان فعال و ارائه معادل پیش بین ویژه آن بود. تعداد 30 زن سالم با (20 تا 35 سال)، شاخص توده بدن 34/3± 32/26 کیلوگرم/مجذور متر2 به صورت داوطلبانه در مطالعه حاضر شرکت کردند. به منظور ارائه معادله مقدار نصف وزن آزمودنی برای انجام حرکت پرس سینه با هالتر انتخاب شد. از آزمودنیها خواسته شد تا یکبار این وزنه را با چشمان بسته تکرار و بعدازآن عددی را برای تعیین شدت این تکرار بین 6 تا 20 انتخاب کنند. پس از تعیین معادله، به منظور بررسی اعتبار معادله طراحیشده یک تکرار بیشینه آزمودنیها به وسیله معادله برزیسکی نیز محاسبه و از روش همبستگی پیرسون میزان همبستگی مورد بررسی قرار گرفت. همبستگی بالایی بین معادله مطالعه حاضر و معادله برزیسکی (89/0=r)، همچنین پس از بررسی اعتبار متقاطع (91/0=r) به دست آمد. تفاوت معناداری بین نتایج معادله حاضر با نتایج معادله برزیسکی مشاهده نشد. به نظر میرسد معادله مطالعه حاضر" 1RM={(20-RPE /40) +1 }× وزن نصف " بر اساس درک فشار کار میتواند برآورد قابل اعتمادی را برای یک تکرار بیشینه پرس سینه در زنان سالم ارائه دهد.
الهام شهابپور، محمد امین دلاوری،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
سندروم کاشکسی و خطر مواجهه با بیماریهای قلبی عروقی شیوع بالایی در بیماران سرطانی دارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرین استقامتی به عنوان یک روش کمکدرمان بر کاشکسی عضلانی و عواقب قلبی عروقی ناشی از سرطان پستان انجام شد. 20 سر موش بالبسی (شش تا هشت هفتهایی با میانگین توده بدنی 17-18 گرم) پس از القای سرطان پستان و گذشت 2 هفته، تست توان هوازی بیشینه را اجرا کردند و بهطور تصادفی به دو گروه تومور-کنترل و تومور-تمرین تقسیم شدند. گروه تومور-تمرین، پروتکل تمرین استقامتی را به مدت 6 هفته، 5 روز در هفته با افزایش تدریجی شدت 12 متر به 20 متر در دقیقه و مدت زمان 25 دقیقه تا 55 دقیقه انجام و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین تست توان هوازی بیشینه به عمل آمد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین موشها قربانی شدند. وزن بدن، وزن غذایمصرفی، وزن قلب، وزن طحال، وزن عضله دوقلو و نعلی، شاخص توده قلبی و نسبت وزن عضله نعلی به وزن بدن و نسبت وزن عضله دوقلو به وزن بدن در دو گروه تومور-کنترل و تومور-تمرین اندازهگیری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون آماری تی مستقل در سطح معناداری 05/0P< استفاده شد. نتایج تحقیق حاضر افزایش معنادار در وزن قلب (005/0P=)، وزن طحال (029/0P=)، عضله دوقلو (009/0P=) و عضله نعلی (022/0P=)، در گروه تومور-تمرین نسبت به گروه تومور-کنترل را نشان داد. همچنین افزایش معنادار شاخص توده قلبی (016/0P=) و نسبت وزن عضله دوقلو به وزن بدن (005/0P=) و نسبت عضله نعلی به وزن بدن (021/0P=) در گروه تومور-تمرین نسبت به گروه تومور-کنترل مشاهده شد. درنتیجه، به نظر میرسد تمرین استقامتی میتواند به عنوان یک روش کمک درمانی و استراتژی بالقوه برای بهبود سلامت دستگاه عضلات اسکلتی، قلب و عروق و کاهش روند کاشکسی عضلانی ناشی از سرطان پستان مورد توجه قرار گیرد.
محسن محمدنیا احمدی، راضیه حیدری،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
با توجه به پیشرفت استفاده از طب سنتی در تحقیقات اخیر، عصاره بادرنجبویه به عنوان عامل اثرگذار بر چربی خون و کاهنده استرس جسمانی و روانی موردتوجه قرارگرفته است. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حاد مصرف عصاره هیدروالکی بادرنجبویه بر هزینه سوخت و سازی، اکسایش سوبسترا و کورتیزول بزاقی هنگام و پس از فعالیت تناوبی شدید است. تعداد 10 نفر از زنان غیرفعال (شاخص توده بدنی 60/0 ± 28/22 کیلوگرم بر مترمربع) در 2 جلسه مجزا در آزمون شرکت کردند. آزمودنیها در جلسه اول، عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه (500 میلیگرم) و در جلسه دوم، دارونما (500 میلیگرم نشاسته) را 60 دقیقه قبل از انجام فعالیت تناوبی شدید (11 تناوب دویدن 1 دقیقه کار و 2 دقیقه استراحت به ترتیب با شدت 90 و 60 درصد max2vVO) مصرف نمودند. هزینه سوخت و سازی و اکسایش سوبسترا با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی، ضربان قلب با استفاده از ضربانسنج پولار و کورتیزول بزاقی به روش نورتابی شیمیایی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد در دو گروه بادرنجبویه و دارونما بین شاخصهای میانگین اکسیژن مصرفی (51/0=P)، اکسایش چربی (9/0=P)، نسبت تبادل تنفسی (76/0=P)، هزینه انرژی (6/0=P)، ضربان قلب (42/0=P) و کورتیزول بزاقی (15/0=P) تفاوت معنیداری وجود نداشت. بر اساس یافتههای این مطالعه، مصرف عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه همراه با انجام فعالیت تناوبی شدید تأثیری بر هزینه سوخت و سازی، اکسایش سوبسترا و سطح کورتیزول در زنان غیرفعال ندارد.
حمداله هادی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، تأثیر مصرف دوزهای مختلف آدامس کافئین بر هورمونهای استرسی و عملکرد تیراندازی مردان نظامی بود. آزمودنیهای تحقیق حاضر تعداد 10 نفر از فرماندهان مرکز آموزش ولیعصر تبریز با میانگین و انحراف استاندارد سن 78/2±52/31 سال، وزن 91/3±32/75 کیلوگرم، قد 84/4±14/176 سانتیمتر بود. میزان هورمونهای کورتیزول، آدرنوکورتیکوتروپیک هورمون و اکسیتوسین خون همچنین عملکرد تیراندازی پس از مصرف دوزهای مختلف کافئین اندازهگیری شد. در مراحل اول، دارونما در زمان 15 دقیقه قبل از اجرای تیراندازی داده شد. در مراحل دوم، سوم و چهارم (فاصله زمانی بین هر کدام از مراحل 5 روز) به تمامی آزمودنیها، آدامس کافئین با دوزهای 150، 200 و 300 میلیگرم در زمان 15 دقیقه قبل از اجرای تیراندازی داده شد. آدامس و دارونما به صورت یکسویه کور به شرکتکنندگان دادهشده بود. از آمار توصیفی، آنالیز واریانس با اندازههای تکراری و آزمون تعقیبی توکی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. (P≤0.05) نتایج مطالعه حاضر نشان داد مصرف آدامس کافئین در دوزهای 200 و 300 میلیگرم موجب کاهش معنیدار هر سه هورمون استرسی و همچنین افزایش معنیدار عملکرد تیراندازی میشود، با این حال مصرف دوز 150 میلیگرم کافئین تأثیری بر کاهش هورمونهای استرسی و عملکرد تیراندازی نداشت. با توجه به این نتایج، میتوان به ورزشکاران تیراندازی توصیه کرد تا قبل از تمرینات و مسابقات خود، از آدامس کافئین با دوزهای 200 و 300 میلیگرم استفاده کنند. با این وجود در مورد اظهارنظر در مورد استفاده از دوزهای مختلف کافئین علیالخصوص به شکل آدامس نیاز به بررسیهای بیشتری است.
المیرا احمدی، شهناز شهربانیان، محمدرضا کردی، رضا قراخانلو، گریگوری پیرسی،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
خستگی از شکایات بیماران مالتیپل اسکلروزیس (MS) است. در بیماران MS تعادل سایتوکاینهای التهابی در مغز برهم ریخته که یکی از رخدادهای آن خستگی ذهنی است و احتمالاً تمرینات هوازی میزان التهاب سایتوکاینها را تعدیل کرده و از این طریق خستگی ذهنی را کاهش میدهد. مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر تمرین هوازی شنا بر فاکتور پیش التهابی (اینترلوکین 6) و فاکتور ضدالتهابی (اینترلوکین 10) برای ارزیابی خستگی ذهنی در مغز موشهای ماده پس از القای EAE انجام شد. در این پژوهش 21 موش (8 هفتهای، 18 تا 20 گرم) به 3 گروه کنترل سالم، کنترل EAE و فعالیت ورزشی هوازی شنا EAE تقسیم شدند و حیوانات در گروه تمرین طی 4 هفته، هرهفته 5 جلسهی 30 دقیقهای به تمرینات شنا با شدت متوسط پرداختند. بررسی آزمایشگاهی متغیرهای پژوهش با روش وسترن بلات انجام شد. نتایج نشان داد در میزان IL-6 در میان گروه EAE و تمرین شنا تفاوت معناداری وجود نداشت اما میزان IL10 در گروه تمرین شنا نسبت به گروه EAE افزایش معنی داری نشان داد. با این حال نسبت مقادیر IL10/IL6 بین گروه تمرین شنا با EAE نیز معنادار نبود. بنظر میرسد تمرینات هوازی شنا با شدت متوسط، بدون تغییر در عامل پیش التهابی، همراه با سوق دادن به سمت عوامل ضدالتهابی، با افزایش IL10، میتواند بین گروه EAE و تمرین شنا منجر به بهبود تعادل شاخص التهابی و کاهش میزان خستگی ذهنی ناشی از خستگی سایتوکاینی گردد.
اعظم داوودآبادی، سعید نقیبی، علی برزگری، محمد حسن دشتی خویدکی،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف از این پژوهش تأثیر یک دوره تمرینات هوازی بر میزان افسردگی و تغییرات فاکتور استرس اکسیداتیو در هیپوکامپ و پروفرونتال کورتکس مغز رتهای مبتلا به آلزایمر بود. بدین منظور 40 سر رت نر ویستار 8 هفتهای با میانگین وزن 33±237 گرم به طور تصادفی در چهار گروه 10تایی شامل: کنترل، ورزش، آلزایمر و ورزش+آلزایمر قرار گرفتند. پروتکل تمرینی شامل 12 هفته دویدن روی تردمیل با سرعت 12 متر بر دقیقه و به مدت 30 دقیقه در هر جلسه بود. در انتهای دوره تمرینی، آزمونهای سرکوب احساس تغذیه و تعلیق دم جهت برآورد افسردگی و همچنین سطوح مالوندیآلدئید هیپوکامپ و پرفرونتال به روش برادفورد انجام شد. همچنین جهت القای آلزایمر مقدار سه میلیگرم بر کیلوگرم استرپتوزوسین در حجم پنج میکرولیتر آب مقطر استریل در ناحیه بطن مغز تزریق شد. نتایج نشان داد که تمرینات ورزشی سبب کاهش معنادار میزان افسردگی در آزمونهای تأخیر در غذاخوردن و مدتزمان بیحرکتی در رتهای مبتلا به آلزایمر شده است. همچنین تمرینات سبب کاهش معنادار سطوح مالوندیآلدئید در هیپوکامپ رتهای آلزایمری، درحالیکه تفاوت معناداری در ناحیه در پروفرونتال مشاهده نشد. به نظر میرسد، فعالیت ورزشی سبب ایجاد ایمنی در برابر آلزایمر میشود و احتمالاً در جلوگیری از بروز افسردگی در بیماران مبتلا به آلزایمر مؤثر باشد.
فاطمه کاظمی نسب، محمدحسین محبوبی، کریم آزالی علمداری،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر ترکیبی تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری بر فشارخون بر بزرگسالان دارای اضافهوزن و چاق بود. جستجوی سیستماتیک در پایگاههای اطلاعاتی Scopus، Web of science، PubMed و Google scholar برای مقالات منتشر شده به زبان انگلیسی تا فوریه 2023 انجام شد. فراتحلیل برای بررسی اثر ترکیبی تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری بر وزن بدن و فشار خون بزرگسالان دارای اضافه وزن و چاق انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از مدل اثر تصادفی و تفاوت میانگین وزنی (WMD) انجام شد. نتایج 25 مطالعه با 10192 آزمودنی نشان داد که تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری به صورت ترکیبی سبب کاهش معنادار وزن بدن] 001/0P= kg, 63/4-= [WMD، فشار خون سیستولی] 001/0P= mmHg, 94/6-= [WMDو فشار خون دیاستولی] 001/0P= mmHg, 5/4-= [WMDدر بزرگسالان دارای اضافه وزن و چاق شد. تمرین هوازی توأم با رژیم گیاهخواری به عنوان یک راهکار غیردارویی برای کاهش وزن و کنترل فشار خون برای بزرگسالان دارای اضافه وزن یا چاق پیشنهاد میشود. علاوه بر این، تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری با هر دو نوع مدت (کمتر از 12 هفته و بیشتر از 12 هفته) سبب کاهش معنادار فشار خون در بزرگسالان چاق و اضافه وزن میشود.
معصومه آقازاده، سکینه امیننژاد،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
دانیال تیماجی، فرشاد غزالیان، ماندانا غلامی، حسین عابد نظنزی،
دوره 22، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
به منظور رقابتی ماندن، ورزشکاران و مربیان دائماً به دنبال راههایی برای افزایش عملکرد هستند. هدف این پژوهش تعیین تأثیر تمرینات HIFT و ماسک هایپوکسی بر حداکثر اکسیژن مصرفی و کارایی تنفسی بازیکنان تیم ملی مردان هاکی روی یخ ایران بود. در این مطالعه نیمهتجربی، 14 بازیکن تیم ملی هاکی روی یخ ایران به دو گروه HIFT و HIFT همراه با ماسک هایپوکسی تقسیم شدند سپس هر دو گروه HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی، جلسات تمرینی HIFT با تکرار30 ثانیه و پنج ست در حدود یک ساعت، سه جلسه در هفته بهمدت شش هفته اجرا کردند. حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) و کارایی تنفسی (vE/VCO2) با استفاده از گازآنالایزر اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تمرینات HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی بر VO2max تأثیر افزایشی دارد، اما بین اثر تمرینات HIFT و HIFT همراه با ماسک هایپوکسی بر VO2max تفاوت وجود نداشت (390/0=P). vE/VCO2 در هر دو گروه کاهش یافت؛ اما بین اثر تمرینات HIFT و ماسک هایپوکسی بر vE/VCO2 تفاوت وجود نداشت (05/0<P).
باتوجهبه مزایای عملکرد تنفسی مشابه، مردان نخبه هاکی روی یخ میتوانند از تمرینات HIFT بهره ببرند.
فرشته شهیدی، حمیده احمدی، مجید کاشف،
دوره 22، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
PRAS40 در انواع بافتهای بدن بیان و در مسیر رشد عضلانی وجود دارد. مطالعات نشان داده است که PRAS40در تنظیم رشد سلولی نقش دارد. هدف از این مطالعه تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی و مکمل یاری پروتئین whey بر PRAS40 و هایپرتروفی عضله دوقلو رتهای نر نژاد ویستار بود. این مطالعه تجربی که از لحاظ هدف توسعهای بود در سال 1401 انجام شد 23 سر رت نر نژاد ویستار هشت هفتهای با وزن 250 گرم به طور تصادفی در چهار گروه: تمرین مقاومتی، تمرین مقاومتی+مکمل، شم و کنترل قرار گرفتند. گروه تمرین مقاومتی و تمرین مقاومتی+مکمل دو هفته با تمرینات آشنا و شش هفته پنج روز در هفته به تمرین مقاومتی بالا رفتن از نردبان لدر پرداختند در گروه تمرین+مکمل بعد از تمرینات مکمل whey به میزان g/kg05/2 به صورت گاواژ داده شد. در پایان با خارج کردن خون از قلب بافت عضله دو قلو خارج و به تانک ازت منتقل و برای بررسی بیان ژن PRAS40 استفاده شد. شش هفته تمرین مقاومتی به همراه مکمل whey باعث کاهش معنیداری در بیان ژن PRAS40 و افزایش وزن عضله در گروههای تمرینی شد.
پروتکل تمرین مقاومتی همراه با مکمل whey از طریق سرکوب مسیر PRAS40 میتواند منجر به هایپرتروفی عضلانی شود و مسیرهای آنابولیک در عضله بیشتر فعال کند.
محمد فشی، افشین سراجی،
دوره 22، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر فعالیت ورزشی منظم بر نیمرخ اسیدهای آمینه افراد ساکن در استانهای درگیر ذرات گردوغبار ایران است. روشها: تعداد 50 مرد سالم غیر فعال (سن: 1/5±64/31 سال؛ شاخص توده بدن: 6/5±33/26) در استانهای خوزستان (15 نفر) و ایلام (15) و کرمانشاه (20) به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و فعالیت بدنی منظم تقسیم شدند. درصد چربی، اکسیژن مصرفی بیشینه، آمینو اسیدها قبل از مطالعه، 48 ساعت قبل از رخداد ذرات گرد و خاک و پس از پایان مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: تفاوت معناداری برای اثر زمان (پیش آزمون – 22 اردیبهشت 1402) برروی اسید آمینه آرژنین، آلانین، لوسین، ایزولوسین، والین، اکسیژن مصرفی بیشینه و درصد چربی بدن در گروه تمرین وجود داشت (05/0>p). با این وجود اثر زمان در گروه کنترل برای متغیرهای مطالعه تفاوت معناداری نشان نداد (05/0<p). تفاوت معناداری برای تغییر درصد چربی بدن بین دو گروه کنترل و تمرین (01/0=p) و نیز اکسیژن مصرفی بیشینه گروه کنترل و تمرین مشاهده گردید (01/0=p). نتبجهگیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد تمرینات ورزشی منظم میتواند آسیبهای ناشی از قرار گیری در معرض ذرات گرد و خاک را در جمعیت در معرض کاهش دهد.
لیلا غزاله، فرحناز سالار، فاطمه شریفی،
دوره 22، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر خستگی ناشی از دو سرعت و دو استقامت بر هم انقباضی عضلات زانو در زنان جوان فعال بود. روششناسی: سیزده زن جوان فعال (20-30 سال، BMI 20-25kg/m2)، بر اساس معیارهای پژوهش به طور تصادفی انتخاب شدند. آزمودنیها طی دو جلسه با فاصله زمانی چهار روز، پروتکلهای خستگی را اجرا کردند. فعالیت عضلات پهن داخلی و پهن خارجی، بهوسیله دستگاه الکترومایوگرافی قبل و بعد از دو مرحله دویدن 400 متر و 3000 متر حین اجرای حرکت اکستنشن زانو ثبت و هم انقباضی آنها محاسبه شد. برای آنالیز دادهها تحلیل واریانس دوطرفه با اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها: تفاوت معناداری در میزان هم انقباضی عضلات منتخب قبل و بعد از دو سرعت (3/0=p) و دو استقامت (19/0=p) مشاهده نشد. بین اختلاف میزان هم انقباضی پیشآزمون و پسآزمون دو سرعت و همچنین دو استقامت تفاوت معنادار (85/0=p) وجود نداشت. نتیجهگیری: ازآنجاییکه تفاوتی بین تأثیر خستگی ناشی از دو سرعت و استقامت بر هم انقباضی عضلات پهن داخلی و خارجی وجود نداشت، احتمالاً درگیری عوامل مرکزی در ظهور خستگی ناشی از دو 400 متر سرعت و 3000 متر استقامت مشابه و ناچیز باشد. این احتمال وجود دارد که ظهور خستگی پس از اجرای هر دو پروتکل، بیشتر ناشی از عوامل محیطی باشد.
ملیحه اردکانیزاده، علیرضا رحیمی، لیلا وصالی اکبرپور،
دوره 22، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
به نظر میرسد که تمرینات هوازی در آب به دلیل نیروی مقاومتی بیشتر در مقایسه با محیط خشکی، بر ارتقا عوامل آمادگی حرکتی مؤثرتر باشد، بر همین اساس هدف از این مطالعه مقایسه اثر تمرین هوازی در آب و خشکی بر آمادگی حرکتی دختران غیرفعال است.
30 نفر دختر غیرورزشکار بهطور تصادفی به دو گروه 15 نفری آب و خشکی تقسیم شدند، و به مدت شش هفته (3جلسه در هفته) با 70-60درصد حداکثر ضربان قلب به فعالیت هوازی پرداختند. پیش و پس از اجرای فعالیت، توان انفجاری (پرش عمودی سارجنت)، چابکی (تست 9×4)، سرعت عکسالعمل (دستگاه Reaction time)، و تعادل ایستا (دستگاه Static balance) محاسبه گردید. جهت مقایسهی پیش و پس آزمون، و مقایسۀ پسآزمون آب و خشکی از آنالیز واریانس یکسویه استفاده شد (05/0≥p).
پس از فعالیت هوازی (آب و خشکی) در مقایسه با پیش، مقادیر توان انفجاری (001/0=p)، چابکی (001/0=p) و تعادل ایستا (003/0=p)، بهبود معنیداری یافت، با مقایسه تمرین در آب و خشکی، تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0p>).
به نظر میرسد که شش هفته فعالیت هوازی در آب و خشکی بر توان انفجاری، چابکی و تعادل ایستا مؤثر، اما بر سرعت عکسالعمل مؤثر نباشد، و بین این دو محیط تفاوتی وجود ندارد.
سمیرا عمادی، شهناز شهربانیان، محمدرضا کردی، مهدیه ملانوری شمسی،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده
مقدمه و هدف: برهمخوردن هومئوستاز میانجیهای تنظیمکننده سیستم ایمنی گیرنده آریل هیدروکربن (AhR) و اورنیتین دکربوکسیلاز-1 (ODC-1) در پاتوژنز بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) نقش دارد. فعالیت بدنی در کنترل و بهبود علائم بیماری MS نقش دارند. این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر 4 هفته فعالیت در محیط غنیسازی شده حرکتی بر بیان ژنهای AhR و ODC-1 در بافت مخچه مدل موش MS انجام شد.
روش: این مطالعه تجربی روی 30 موش ماده C57BL/6 (سن: 8 هفته و میانگین وزن: 2 ± 18) انجام شد. موشها در 3 گروه 10 تایی شامل 1) کنترل سالم، 2) القاء انسفالومیلیت خودایمن تجربی (EAE) و 3) EAE+ فعالیت در محیط غنی سازی شده حرکتی به مدت 4 هفته توزیع شدند. نمره بالینی از زمان القاء تا 28 روز روزانه ثبت میشد. بیان ژنهای AhR و ODC-1 در مخچه با تکنیک RT-PCR اندازهگیری شد.
تجزیه و تحلیل دادهها: با آزمون تحلیل واریانس یکطرفه انجام شد.
یافتهها: فعالیت در محیط غنیسازی شده حرکتی بیان ژن AhR را در مقایسه با گروه EAE به طور معنیداری کاهش داد (02/0= P) و بیان ژن ODC-1 را نیز کاهش داد؛ ولی از نظر آماری معنیدار نبود (28/0= P). همچنین نمره بالینی پس از فعالیت در محیط غنیسازی شده حرکتی به طور معنیداری بهبود یافت (001 /0= P).
نتیجهگیری: در مجموع به نظر میرسد تغییر سبک زندگی و فعالیت در محیط غنیسازی شده حرکتی منجر به تنظیم کاهشی بیان ژنهای AhR و ODC-1 در مخچه و بهبود نمره بالینی حیوانات مبتلا به MS میشود.
فاطمه کاظمی نسب، مطهره محبی نژاد، کریم آزالی علمداری،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده
هدف: تجمع چربی اضافی در بدن با بیماریهای قلبی عروقی، دیابت و پرفشار خونی مرتبط است. هدف مطالعه حاضر تعیین اندازه اثر تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر عوامل مرتبط بر عوامل کاردیومتابولیک در بزرگسالان دارای اضافهوزن و چاق بود.
روشها: جستجو برای مقالات انگلیسی در پایگاههای اطلاعاتی وب آو ساینس، اسکوپوس و پابمد بدون محدودکردن سال انتشار تا فوریه سال 2023 انجام شد. محاسبه اندازه اثر (WMD) با فاصله اطمینان 95 % با استفاده از مدل اثر تصادفی محاسبه شد. همبستگی بین متغیرها با استفاده از فرا رگرسیون مدل اثرات ثابت بررسی شد.
یافتهها: 13 مطالعه دربردارنده 466 آزمودنی بزرگسال دارای اضافهوزن و چاق (149 زن و 317 مرد) با دامنه سنی 7/24-57 سال وارد فراتحلیل شدند. نتایج نشان داد که HIIT نسبت به شرایط کنترل، سبب کاهش قابلملاحظه قند خون ناشتا ]002/0P=،mg/dL 65/8-=[WMD، انسولین ناشتا ]005/0P=،U/L 88/1-= [WMD و کاهش مختصر در فشارخون دیاستولی ]03/0P=،mmHg 33/3-= [WMD میشود. در بررسیهای فرا رگرسیونی، در بین مقدار اندازه اثر تمرینات HIIT بر فشارخون دیاستولی به ترتیب با مقدار اندازه اثر بر انسولین ناشتا (019/0=P، 32/0- = r) و سن آزمودنیها (037/0=P، 29/0- = r) همبستگیهای ضعیفی مشاهده شد.
نتیجهگیری: تمرین تناوبی شدید سبب کاهش معنادار گلوکز، انسولین ناشتا و فشارخون دیاستولی در بزرگسالان دارای اضافهوزن و چاق میشود. کاهش فشار دیاستولی در سنین بالاتر بیشتر است و همچنین این تغییرات با مقدار انسولین خون مرتبط میباشد. بنابراین تمرینات HIIT به عنوان راهکار غیردارویی موثر برای پیشگیری از بروز عوامل خطر قلبی متابولیکی آینده در این جمعیت پیشنهاد میشود.
کیا رنجبر،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر معرفی و بررسی ژنهای متعددی است که با عملکرد ورزشی افراد مرتبط هستند و میتواند در گزینش و انتخاب آنها در رشته ورزشی مناسب و مورد علاقهشان مؤثر باشد. در این فاکتورهای مختلف آمادگی جسمانی و تمرین پذیری در کنار خطر ابتلا به آسیب ورزشی و آمادگی روانی ورزشکاران مورد بررسی قرار گرفتهاند.
یافتهها: عملکرد ورزشی افراد و پایش تمرینات ورزشی تحتتأثیر ژنتیک و مداخلات محیطی قرار دارد. در مطالعه حاضر عملکرد سیستم هوازی با ژن ACE و آللهای مختلف آن، عملکرد قدرتی و توانی افراد با ژن آلفااکتنین 3 (ACTN3)، بررسی خطر آسیب افراد با ژنهای مختلف از جمله انواع کلاژن COL1A1)، (COL5A1، تناسین (TNC)، آپولیپوپروتئین E و گروههای خونی قابل پیشبینی است؛ همچنین تمرین پذیری و آمادگی روانی افراد در فرایند استعدادیابی توسط دانش ژنتیک قابلبررسی است. از سوی دیگر استفاده از دانش ژنتیک و نیمرخ ژنی ورزشکاران میتواند برای تشخیص دوپینگهای ژنی و سلولی مفید واقع شود و به سازمانهای که در امر پیشگیری از دوپینگ مانند WADA فعالیت میکنند، کمک نماید.
نتیجهگیری: ترکیب دانش ژنتیک در کنار مداخلات محیطی نهتنها در بحث استعدادیابی بلکه در پایش تمرین و ارتقای عملکرد ورزشکاران نقش مؤثری دارد. علیرغم وجود نقشهای ژنتیکی وسیع، پیشگویی موفقیت ورزشی با دانش ژنتیک محدود به یک سری ژن خاص بوده است بااینحال توسعه این دانش و شناسائی ژنهای بیشتری که میتوانند در بحث استعدادیابی و پایش تمرین دخیل باشند نیاز به تحقیقات بیشتری را میطلبد
سجاد کرمی، حمید رجبی، فرشته شهیدی، فرشته گلاب،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده
مقدمه و هدف: تغییر وابسته به سن در بیان ژنهای تحریکی و مهاری رگزایی از مشخصههای سالمندی و اختلال در عملکرد اندوتلیال است. ورزش هوازی میتواند موجب توقف و یا کاهش این اختلال شود. باتوجهبه اهمیت تمرین مقاومتی در توانبخشی سالمندان، هدف از این مطالعه، بررسی سازگاری در پاسخ عوامل تحریکی و مهاری رگزایی پس از مداخله ورزش مقاومتی در سالمندان بود.
روش: 24 مرد سالمند با میانگین سنی 75/67 سال به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. نمونه خون قبل و بعد از یک جلسه فعالیت مقاومتی در قبل و بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی گرفته شد. روش Real Time PCR به جهت بیان ژن، HIF-1، VEGF، SDF-1 و VEGI بافت خون مورد استفاده قرار گرفت. تفاوت مقادیر متغیرها با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر میکس دیزاین در سطح 05/0P≤ با استفاده از نسخه 25 نرم افزارSPSS ارزیابی شد.
یافته ها: مقادیر بیان ژن HIF-1، VEGF و SDF-1 گروه تمرین در مراحل پسآزمون اولیه (بعد از یک جلسه)، پیشآزمون ثانویه و پسآزمون ثانویه (بعد از 8 هفته تمرین) افزایش داشت و VEGI هیچگونه بیان ژنی نداشت.
نتیجه گیری نهایی: بااحتیاط میتوان گفت اگر چه انجام یک جلسه تمرین مقاومتی هم منجر به بیان ژن عوامل رگزایی میشود، بااینحال تمرین مقاومتی بلند مدتی که از شدت و حجم کافی برخوردار باشد میتواند میزان فرایند رگزایی را بهمراتب در طیف گستردهتری فعال کند و بهعنوان مکمل تمرینات هوازی در سالمندی مورد توجه قرار گیرد.