جستجو در مقالات منتشر شده


کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
49 نتیجه برای موضوع مقاله:

دکتر مجید کاشف، دکتر مارال رامز، خانم اعظم احمدی،
دوره 20، شماره 24 - ( 12-1401 )
چکیده

برآورد شده است که تا سال 2035، بیشتر از 130 میلیون فرد بزرگسال از انواع مختلف بیماری های قلبی عروقی رنج خواهند برد. بنابراین شناخت پاتوژن های بیماری های قلبی و بررسی درمان های جدید بسیار اهمیت دارد. همچنین، علی رغم پیشرفت مداوم در تشخیص بیماری، آموزش بیماران و مدیریت عوامل خطرآفرین، انفارکتوس عضله قلب (MI)  یکی از رایج ترین علل ناخوشی، بستری شدن در بیمارستان و مرگ و میر در سطح جهان است. رخ داد های همراه با MI به مقدار زیادی پیچیده است و با تغییرات متابولیکی و بیوشیمیایی سریع مشخص می شود. تمرین ورزشی یک استراتژی موثر برای محافظت از قلب است که اثرات نامطلوب MI و ایسکمی/ خون رسانی مجدد (I/R) را از طریق سازوکاری که پیش آماده سازی ورزشی نامیده می شود،کاهش می دهد. مسیرهای سیگنالینگ متعدد پیش آماده سازی ورزش در کاهش آسیب های قلبی ناشی از MI یکی از موضوعاتی است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. در این مقاله به برخی از عوامل مشارکت کننده در محافظت قلبی ناشی از ورزش از جمله تغییرات میتوکندریایی، تغییرات متابولیکی، سازگاری های عروقی ، ظرفیت آنتی اکسیدانی، پروتئین های شوک گرمایی، سطح سیکلواکسیژناز، کانال های پتاسیمی حساس به ATP، آدنوزین، پروتئین کیناز C، هموئوستاز کلسیم و کلوتو پرداخته شده است.
 

خانم نگین گیل سمائی، دکتر سید صدرالدین شجاع الدین، دکتر حسن صادقی،
دوره 20، شماره 24 - ( 12-1401 )
چکیده

شیوع آسیب های ورزشی در ورزش های رزمی بالا است. آسیب های رایج در تکواندو بیشتر در اندام های تحتانی اتفاق می افتد. هدف تحقیق حاضر مقایسه تاثیر یک دوره تمرینات پلایومتریک با و بدون تمرینات کششی بر داینامیک والگوس زانو،انعطاف پذیری و متغیرهای عملکردی‌زنان تکواندوکار نخبه در معرض آسیب رباط متقاطع قدامی بود. 45 تکواندوکار زن 15-25 سال نخبه در معرض آسیب رباط متقاطع قدامی در این تحقیق شرکت کردند. داینامیک والگوس زانو در حرکت اسکوات با نرم افزار KINOVEA ، انعطافپذیری با آزمون بالا آوردن مستقیم پا و شاخص های عملکردی با تست های وای بالانس، پرش لی سه گام و سیستم امتیازدهی خطای فرود پیش و پس از هشت هفته تمرینات پلایومتریک همراه با تمرینات کششی اندازه گیری شدند.پس از آن داده های حاصل از تست های پیش و پس آزمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون آنالیز واریانس یکراهه((000/0=p)داینامیک والگوس زانو غالب، (000/0=p)داینامیک والگوس زانو غیر غالب، (003/0=p) بالا آوردن مستقیم پای غالب، پرش لی سه گام و (000/0=p) آزمون امتیازدهی خطای فرودنشان داد که تفاوت معنی‌داری بین نتایج دادهای هر سه گروه وجود دارد(05/0P).  همچنین با توجه با اندازه اثرگزارش شده  هر متغیر در هر گروه نشان داده شد که برتری متعلق به گروه تمرینات پلایومتریک همراه کشش بود. تمرینات پلایومتریک همراه با کشش تاثیر معناداری در کاهش ریسک آسیب و افزایش انعطاف¬پذیری و عملکرد تکواندوکاران زن نخبه در معرض آسیب رباط متقاطع قدامی داشت. با توجه به اندازه اثر بالای گزارش شده برای گروه تمرینات پلایومتریک همراه کشش پیشنهاد می‌شود که از این مداخلات برای کاهش ریسک آسیب و افزایش عملکرد تکواندوکاران مورد استفاده قرار گیرد

آقای مجتبی صادقی، دکتر حمید رجبی، دکتر فرزاد ناظم،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر تمرین پلایومتریک بالاتنه بر توان بی‌هوازی بالاتنه و مراحل مختلف عملکرد شنای 25 متر کرال سینه شناگران پسر 10 ساله بود. بدین منظور 16 نفر از شناگر (میانگین سن7/0±9/9 سال، وزن 9±9/45 کیلوگرم، قد 5 ±8/149سانتی‌متر، شاخص توده بدن 3±19/20 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. آزمودنی‌ها به یک گروه تمرین پلایومتریک (8 نفر) و کنترل (8 نفر)تقسیم شدند. پیش و پس از اجرای پروتکل، آزمون رکورد 25 متر شنا کرال سینه در مسافت های10، 20 و 25 متر و تعداد ضربات دست جهت بررسی عملکرد شنا و تست وینگیت دست جهت بررسی عملکرد توان بی هوازی انجام شد. بررسی داده‌ها، از طریق تحلیل کوواریانس صورت پذیرفت. نشان داد، شش هفته تمرین ‏پلایومتریک بالاتنه روی دست شناگران کرال سینه شاخص‌های عملکردی از جمله اوج توان به میزان 18 درصد نسبت به گروه کنترل پیشرفت معنی‌داری داشت اما میانگین توان با اینکه 7 درصد پیشرفت داشت اما معنا دار نبود(05/0<p). همچنین عملکرد ‏شنا در مسافت های10متر (8 درصد)، 10 الی 20 متر (6 درصد) و در مسافت 25 متر (80/3 درصد) پیشرفت نسبت به گروه کنترل وجود داشت که معنی داری در همه مسافت ها مشاهده شد (05/0> p) همچنین در تعداد ضربات دست شنا گروه تمرین پلایومتریک با اینکه در مسافت‌های 10 متر شنا (11 درصد)، در مسافت 10 الی 20 متر (5/7 درصد) و در مسافت 25 متر (33/5 درصد) پیشرفت داشته ‌اند ولی این تغییرات معنی دار نبود. (05/0<p).  نتایج نشان داد شش ‏هفته تمرین پلایومتریک بالاتنه در افزایش و بهبود پارامترهای اندازه گیری شده موثراست و می تواند به عنوان یک روش تمرینی مکمل در شناگران جوان مورد استفاده قرار گیرد.

دکتر رامین بلوچی، دکتر فریده باباخانی، دکتر محمدرضا هاتفی، آقای حسین حسین پور،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده

مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات ثبات­مرکزی بر عملکرد اندام فوقانی بر مبانی آزمون تعادلی Y، قدرت و دامنه حرکتی چرخش شانه در ورزشکاران بدمینتون­باز بود. روش­شناسی: 30 بدمینتون­باز پسر بصورت تصادفی به دو گروه کنترل (15=n) و تجربی (15=n) تقسیم شدند. گروه تجربی برنامه تمرینات ثبات مرکزی را به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته برای مدت 40 دقیقه انجام دادند، در حالی که گروه کنترل مداخله­ای را دریافت نکرد. اندازه‌گیری‌ عملکرد اندام فوقانی بواسطه آزمون تعادلی Y، و همچنین قدرت و دامنه حرکتی چرخش داخلی و خارجی شانه به ترتیب بواسطه دینامومتر دستی و گونیامتر قبل و بعد از ارائه مداخله انجام شد. یافته­ها: تجزیه و تحلیل داده­های حاصل از تحقیق بر اساس آزمون آماری آنکوا (ANCOVA) نشان داد که تفاوت معنی­داری در میانگین آزمون تعادل اندام فوقانی Y بین دو گروه کنترل و تجربی در هر دو دست برتر و غیر برتر وجود دارد که بیانگر تاثیر مثبت تمرینات ثبات مرکزی بر عملکرد افراد در اجرای آزمون تعادل Y می باشد (05/0 < p) با این حال هیچ تفاوت آماری در قدرت عضلانی و دامنه حرکتی چرخش خارجی و داخلی شانه بعد از ارائه مداخله مشاهده نشد (05/0 < p). نتیجه­گیری: بنظر می­رسد که ارائه برنامه­ تمرینات ثبات مرکزی می­تواند با رویکرد افزایش عملکرد اندام فوقانی و بالطبع پیشگیری از آسیب در ورزشکاران بدمینتون­باز در نظر گرفته شود.

دکتر مصطفی حاج لطفعلیان، دکتر حیدر صادقی، آقای سروش باقری،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده

هدف از انجام این مطالعه، مقایسه­ ی منتخبی از پارامترهای فعالیت الکتریکیِ عضلات چهارسر ران حین اجرای چهار شوت بغل پا، بیرون پا، نوک­پا و چیپ با حداکثر تلاش بود. در این مطالعه­ ی نیمه تجربی، 8 نفر ورزشکار ماهرِ دانشگاهی شرکت کردند. الکترودهای سطحی روی عضلات پهن داخلی، پهن خارجی و راست­رانی نصب و متغییرهای میانگینِ فعالیت، حداکثر فعالیت، ترتیب فعال شدن عضلات، ترتیب رسیدن عضلات به ماکزیمم فعالیت و مشارکت هریک از عضلات با سرعت نمونه ­برداری 1080 هرتز ثبت و محاسبه شد. توزیع داده­ ها به­کمک آزمون کلموگروف اسمیرونوف بررسی شد و از آزمون t زوجی برای مقایسه آماریِ متغیرها استفاده شد. نتایج حاکی از شباهت دو شوت بیرون ­پا و نوک ­پا در میانگین، ماکزیمم، زمان فعال شدن و میزان مشارکت عضلات بود. در حالی­که متغییرهای محاسبه شده در این دو شوت با ضربات بغل­پا و چیپ که در بسیاری از پارامترهای بررسی شده مشابه بودند، اختلاف داشتند. با توجه به نتایج تحقیق، می­توان گفت عضله چهارسر ران حین انجام شوت­ های مختلف فوتبال، روندهای انقباضیِ خاصی را در پیش می­گیرد که بسته به الگوی حرکتی هر شوت می­تواند متفاوت باشد و الگوی حرکتی شوت بیرون­ پا بیشترین تحریک را در این عضله ایجاد کرد.

وحید فاضلی، پژمان معتمدی، حمید رجبی، ندا خالدی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر تاثیر تمرین ترکیبی بر آترواسکلروز آئورت  و FGF23 در رت‌های نر مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود. روش‌شناسی: تعداد 20 سر رت نر نژاد ویستار (میانگین وزنی 10±250 گرم) که به روش NX5/6 نارسایی مزمن کلیه به آن ها القا شد بعد از 2 هفته دوره نقاهت به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین ترکیبی تقسیم شدند و به مدت 8 هفته پروتکل تمرین ترکیبی را انجام دادند. پروتکل تمرین ترکیبی شامل؛ تمرین مقاومتی به ‌صورت تمرین روی نردبان و شامل 2 ست و 6 تکرار با درصدهایی از وزن بدن بود و تمرین هوازی شامل 30 دقیقه فعالیت کم شدت روی تردمیل بود.
یافته‌ها: نتایج بدست آمده نشان داد تمرین ترکیبی باعث کاهش آترواسکلروزیس آئورت و کاهش پلاک‌ها شد، همچنین FGF23 به طور معنی‌داری کاهش یافته بود ( p= 0.001). هورمون پاراتورمون نیز کاهش معنی‌داری داشت ( p=0.041) و کلسیم و فسفر نیز، کاهش معنی‌داری را داشتند (به ترتیب،  p= 0.004  و p= 0.005). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد که تمرین ترکیبی می تواند با کاهش FGF23، هورمون پاراتورمون، کلسیم و فسفر بر آترواسکلروز آئورت و شاخص های بیماری قلبی- عروقی در بیماران نارسایی مزمن کلیه موثر باشد.
 

مسعود برزگر، ملیحه حدادنژاد، صدرالدین شجاع الدین، امیر لطافتکار، رز فولادی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش مقایسه تأثیر هشت هفته تمرینات عصبی عضلانی با و بدون تکالیف دوگانه شناختی بر حس عمقی و تعادل ورزشکاران مبتلا به نقص لیگامان صلیبی قدامی بود. در مطالعه نیمه تجربی حاضر، 39 فوتبالیست به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 13 نفره (گروه کنترل، گروه تمرینات عصبی عضلانی و گروه تمرینات عصبی عضلانی با تکالیف دوگانه) تقسیم شدند. دو گروه تمرینی، تمرینات را به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه انجام دادند. برای اندازه‌گیری حس عمقی به روش فوتوگرامتریک و برای سنجش تعادل از آزمون Y استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر حاکی از عدم تفاوت معناداری در حس عمقی مفصل زانو در زنجیره حرکتی باز (036/0>p) و بسته (003/0>p) بعد از ارائه مداخله بین سه گروه بود، اما عملکرد اندام تحتانی ورزشکاران بر اساس آزمون تعادلی Y در جهت قدامی (جلویی) و خلفی خارجی بعد از ارائه مداخله بین سه گروه معنادار بود (p≤0.05). ارائه تمرینات عصبی عضلانی به همراه تکایف دوگانه احتمالاً میتواند به عنوان یک رویکرد مفید جهت بهبود عملکرد اندام تحتانی بر اساس آزمون تعادلی Y در ورزشکاران مبتلا به نقص لیگامان صلیبی قدامی در نظر گرفته شود.

 
نرمین غنی زاده حصار، بهنام مرادی، مرضیه موسی قلیزاده فلاح،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده

سندرم متقاطع فوقانی از شایع‌ترین اختلالات بالاتنه است که با 65-45 درصد از دردهای شانه مرتبط است. هدف از این تحقیق بررسی اثر تمرینات اصلاحی متمرکز بر عکس‌العمل‌های زنجیره‌ای، روی وضعیت کتف، حس عمقی و ثبات عملکردی شانه دانش آموزان دختر دارای سندرم متقاطع فوقانی بود. 30 نفر از دانش آموزان دختر 14 تا 18 سال شهرستان ارومیه که دارای ناهنجاری مذکور بودند به صورت هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه تجربی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. از متر نواری برای ارزیابی فاصله بین نقطه میانی استرنوم به برجستگی کوراکوئید و فاصله خلفی جانبی آکرومیون به بخش مهرهای توراسیک (وضعیت کتف)، فلکسومتر لیتون جهت اندازهگیری حس عمقی، از آزمون Y به منظور ارزیابی عملکرد اندام فوقانی و برای سنجش زاویه سر و شانه به جلو و کایفوز به ترتیب از گونیامتر، متر نواری و خط کش منعطف استفاده گردید. از آزمون t مستقل و وابسته به ترتیب برای مقایسه میانگینهای بین گروهی و درون گروهی استفاده شد. مطالعه حاضر، اثر تمرینات اصلاحی بر وضعیت کتف، حس عمقی و ثبات عملکردی شانه دانش‌آموزان دختر دارای سندرم متقاطع فوقانی را معنادار نشان داد.

فاطمه ریاحی، حیدر صادقی، الهام شیرزاد،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده

تکنیک لانژ از جمله رایج‌ترین حرکات در رشته شمشیربازی و یکی از تعیین‌کننده‌ترین حرکات تهاجمی در این رشته به شمار می‌آید. هدف از انجام این پژوهش مقایسه کینماتیکی اندام فوقانی شمشیربازان نخبه زن و مرد بزرگسال در اجرای تکنیک لانژ بود. نمونه آماری این پژوهش را هشت شمشیرباز نخبه رشته اپه (4 زن و 4 مرد) که عضو تیم ملی بزرگسالان جمهوری اسلامی ایران بودند تشکیل دادند. از آزمودنی‌ها در طی اجرای لانژ کامل در پاسخ به یک محرک نوری، با یک دوربین با نرخ نمونه‌گیری Hz 300 فیلم‌برداری و پارامترهای کینماتیکی اندازه‌گیری شدند. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که شمشیربازان نخبه مرد از زمان عکس‌العمل و زمان حرکت کوتاه‌تری نسبت به شمشیربازان نخبه زن برخوردار بودند. عدم وجود تفاوت‌های قابل‌ملاحظه در سایر پارامترهای کینماتیکی، نشان‌دهنده آن است که شمشیربازان نخبه زن و مرد تکنیک لانژ را با روشی مشابه اجرا کردند. وجود تفاوت در پارامترهای زمانی تکنیک لانژ، مؤید نیاز به استراتژی‌های متفاوت تمرین برای آماده‌سازی ورزشکاران شمشیرباز است.
 


حمیدرضا برزگرپور، حمید رجبی، سعید محمدی، رعنا فیاض میلانی،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: انجام تلاش ذهنی قبل و حین فعالیت ورزشی جسمانی باعث افزایش شاخص­های خستگی می­شود و به نظر می‌رسد که اندازه این خستگی به نوع تلاش ذهنی به‌کارگرفته‌شده بستگی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر Stroop، AX-CPT و PVT هم­زمان با فعالیت ورزشی رکاب‌زدن بر درک تلاش، ضربان قلب و کورتیزول است. روش­شناسی: 10 مرد دوچرخه­سوار با میانگین سنی 5/4± 5/34 سال، قد 5/4± 177 سانتی­متر و حداکثر توان خروجی 36± 236 وات طی پنج جلسه به آزمایشگاه فراخوانده شدند. در جلسه­ی اول مشخصات آنتروپومتریک و آزمون تعیین حداکثر توان خروجی انجام شد. در چهار جلسه­ی بعد فعالیت ورزشی رکاب زدن به­مدت 45 دقیقه و با شدت 65 درصد حداکثر توان خروجی بر­روی چرخ کارسنج همراه (Stroop، AX-CPT و PVT) و بدون تلاش ذهنی (تماشای مستند) انجام شد. در حین انجام پروتکل درک تلاش و ضربان قلب هر 10 دقیقه توسط آزمونگر اندازه­گیری شد. همچنین  نمونه­ی خونی قبل و 30 دقیقه بعد از فعالیت به­منظور اندازه­گیری کورتیزول جمع­آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون آنالیز تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد. نتایج: انجام 45 دقیقه تلاش ذهنی Stroop با فعالیت ورزشی رکاب زدن به‌صورت هم­زمان، باعث افزایش معنی­دار میزان درک تلاش، شاخص فشار ذهنی در پرسشنامه ناسا و غلظت کورتیزول نسبت به فعالیت ورزشی رکاب زدن تنها شد (p≤0/05) اما بین جلسات تلاش ذهنی AX-CPT و PVT با فعالیت ورزشی رکاب زدن تنها تفاوت معنی­داری یافت نشد. نتیجه­گیری: نتایج پژوهش نشان داد انجام تلاش­های ذهنی مختلف به­صورت هم­زمان با فعالیت ورزشی رکاب زدن بسته به میزان چالش و مدت زمان آن­ها می­توانند برخی شاخص­های خستگی را به میزان بیشتری تحت تاثیر قرار دهند.

امیر لطافت کار، فرانک امینی، بهرام شیخی،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده

ﻣﻘﺪﻣﻪ: هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی ترکیب آموزش مکانیسم عصبی درد و تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی به‌تنهایی در بیماران دارای کمردرد مزمن بود.
ﻣﻮاد و روش‌ها: پنجاه و چهار بیمار دارای کمردرد مزمن (گروه آموزش مکانیسم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی =27 نفر و گروه تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی =27 نفر) در این مطالعه شرکت کردند. درد، ناتوانی، فهرست حساسیت مرکزی و ترس از حرکت همه بیماران در ابتدا و هشت هفته پس از مداخلات ارزیابی شد. از آنالیز واریانس با اندازه­های تکراری و مدل­های آمیخته خطی، برای بررسی تفاوت­های بین‌گروهی استفاده شد.
یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: اثر متقابل گروه×زمان برای درد (008/0P=)، حساسیت مرکزی (002/0P=) و ترس از حرکت (001/0> P) در گروه آموزش مکانیسم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی نسبت به گروه تمرینات کنترل حرکتی پس از هشت هفته یافت شد. اثرات اصلی زمان برای درد، ناتوانی و ترس از حرکت پس از مداخلات مشاهده شد (001/0> P). هیچ اثر متقابل زمان×گروه برای ناتوانی (50/0P=) یافت نشد.
 ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: یافته‌های این مطالعه از اضافه‌کردن آموزش مکانیسم عصبی درد به‌عنوان یک مکمل مؤثر بالینی به تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی در بیماران کمردرد مزمن حمایت می‌کند.

سعید ارشم،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف از این پژوهش بررسی سازوکارهای زیربنایی تفاوت‌های وابسته به سن در کنترل قامت دختران 7-18 ساله از طریق تعیین تفاوتهای بین ردههای سنی مختلف و بزرگسالان در اولویتهای حسی آنها برای پاسخهای جبرانی بود. تعداد 118 دختر غیرورزشکار 7 تا 18 ساله به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به چهار گروه سنی 7- 9 (31 نفر)، 10- 12 (32 نفر)، 13-15 (28 نفر) و 16-18 (27 نفر) تقسیم شدند. همچنین، یک گروه مرجع از بزرگسالان (28 نفر، میانگین سنی 9/27 سال) بهمنظور مقایسه بررسی شد. برای دستکاری دروندادهای حسی از آزمون سازماندهی حسی (SOT) با دستگاه پاسچروگرافی پویای کامپیوتری استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی تفاوت معنیدار بین تمام گروههای سنی در 6 شرایط آزمون را نشان داد (05/0>P). استفاده از دروندادهای حسی پیکری و دهلیزی برای حفظ تعادل در گروههای سنی مختلف تقریبا یکسان بود اما، در استفاده از دروندادهای بینایی تفاوتهای معنیداری مشاهده شد. عملکرد کنترل قامت دختران از 13 سالگی به بعد مشابه با افراد بزرگسال میشود که این میتواند به دلیل رشد تأخیری دستگاه بینایی باشد. بهطور کلی، ظاهرا برای کنترل بهینه قامت، ابتدا دستگاه حسی پیکری و پس از آن، به ترتیب دستگاه‌های دهلیزی و بینایی بالیده می‌شوند.

مریم قربانی، رسول یاعلی،
دوره 22، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده

هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر تمرینات پیلاتس بر تعادل و حس عمقی در دانشجویان دختر بود. 98 نفر از دانشجویان دختر به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. از این تعداد 91 نفر دانشجو سالم در گروه آزمایش و 7 نفر دانشجو دارای معافیت ورزشی در گروه کنترل قرار گرفتند. حس وضیعت مفصل مچ پا و زانو با استفاده از آزمون بازسازی فعال زاویه مچ پا و زانو؛ تعادل ایستا با استفاده از آزمون شارپند رومبرگ در قبل و بعد از 16 جلسه مداخله اندازه‌گیری شد. نتایج آزمون ویلکاکسون نشان داد در گروه آزمایش، تعادل ایستا در پس‌آزمون نسبت به پیش‌آزمون افزایش معنادار یافت. حس وضعیت دورسی‌فلکشن، پلانتارفلکشن مچ پا و فلکشن زانو در گروه آزمایش در پس‌آزمون افزایش معنادار یافت. همچنین نتایج آزمون کوواریانس نشان داد که در متغیرهای تعادل ایستا و حس وضعیت دورسی‌فلکشن و پلانتارفلکشن مچ پا و حس وضعیت فلکشن زانو بین دو گروه در مرحله پس‌آزمون تفاوت معنادار وجود دارد که با توجه به میانگین تعدیل شده، گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری داشت.  نتایج نشان داد که تمرینات پیلاتس به منظور بهبود حس عمقی مچ پا و زانو و در نتیجه ارتقاء کنترل پاسچر در نوجوانان و جوانان مناسب است.

حمیدرضا زنگوئی، محمد یوسفی، عباس فرجاد پزشک، خورشید بیجاری،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده

مقدمه و هدف: اکثر مطالعات تکلیف فرود تک پا را از نظر ویژگیهای بیومکانیکی، به‌ویژه کینماتیک و کینتیک صفحات حرکتی مقایسه کردهاند و چنین نتیجه گرفتند که پایایی برای زوایای والگوس زانو و اداکشن هیپ، متوسط تا عالی است. بااین‌حال، هیچ مطالعهای تحت عنوان پایایی انواع مختلف فرود تک پا صورت نگرفته است؛ بنابراین، هدف از این تحقیق مرور مطالعاتی است که پایایی انواع فرود تک پا را جهت ارزیابی بیومکانیک مفصل زانو مورد بررسی قرار دادهاند.
روش: مقالات مربوطه از پایگاههای اطلاعاتی معتبر و با کلیدواژههایSingle Leg Landing, Landing, Kinematic, Biomechanics, Return to Sport, Performance Test, Functional Test, Hop Test, Kinetic به روش جستجوی موضوعی از سال 1995 تا 2023، مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: در مجموع 1022 مقاله شناسایی و مطالعات تکراری حذف شدند. سپس عناوین و چکیده مطالعات مورد بررسی قرار گرفت و 439 مطالعه به علت عدم همخوانی با سوال تحقیق از مطالعه خارج شدند و تنها 9 مقاله که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، مورد بررسی قرار گرفتند.
نتیجه‌گیری نهایی: این بررسی نشان داد که تکالیف مختلف فرود تک پا برای متغیرهای کینماتیکی اعم از چرخش داخلی، اداکشن و فلکشن هیپ، اکستنشن زانو، والگوس زانو، فلکشن جانبی تنه و همچنین تیلت لگن دارای پایایی خوب هستند.

بهنام مرادی، امیر لطافت‌کار، ملیحه حدادنژاد، مهدی حسین‌زاده، مهدی خالقی،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده

مقدمه و هدف: خسته شدن ورزشکاران مستعد آسیب و قرارگیری آنها در وضعیتهایی نظیر انجام مانور برشی احتمال ریسک آسیب لیگامان صلیبی قدامی را افزایش میدهد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال است که آیا خستگی عملکردی اثر تمرینات عصبی عضلانی بر متغیرهای کینتیکی حین اجرای کاتینگ را در مردان ورزشکار مستعد آسیب تغییر می‌دهد؟
روش بررسی: پژوهش حاضر نیمه‌تجربی بوده و در دو گروه کنترل و تجربی به‌صورت طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با و بدون خستگی قبل و بعد تمرینات عصبی- عضلانی اجرا شد. 32 دانشجوی مرد ورزشکار 18 تا 25 سال همراه با نقص کنترل تنه، به‌صورت هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی در گروه کنترل (16 نفر) و تجربی (16 نفر) قرار گرفتند. از صفحه نیرو جهت اندازهگیری نیروهای عکس‌العمل زمین استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس برای تجزیه‌وتحلیل آماری در سطح کوچک‌تر از 05/0P < بکار گرفته شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر بهبود معنی‌دار متغیرهای نیروی عکس‌العمل زمین را در پس‌آزمون گروه تجربی نسبت به پیش‌آزمون نشان داد (05/0P<). درحالی‌که هیچ یک از این متغیرها در گروه کنترل تغییر معنی‌داری نداشتند (05/0P>).
نتیجه‌گیری: به نظر میرسد انجام تمرینات عصبی - عضلانی تنه و ران در ورزشکاران با نقص کنترل تنه سبب بهبود قابل توجهی در ثبات کنترل تنه میشود به طوریکه در شرایط با و بدون خستگی توانستند بهبود معناداری را در پارامترهای منتخب نیروهای عکس‌العمل زمین نشان دهند. لذا احتمالاً این شیوه تمرینی را بتوان بعنوان روشی سودمند در ورزشکاران و شرایط نامبرده توصیه نمود.

کیا رنجبر،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده

مقدمه: هدف از مطالعه حاضر معرفی و بررسی ژن‌های متعددی است که با عملکرد ورزشی افراد مرتبط هستند و می‌تواند در گزینش و انتخاب آن‌ها در رشته ورزشی مناسب و مورد علاقه‌شان مؤثر باشد. در این فاکتورهای مختلف آمادگی جسمانی و تمرین پذیری در کنار خطر ابتلا به آسیب ورزشی و آمادگی روانی ورزشکاران مورد بررسی قرار گرفته‌اند.
یافته‌ها: عملکرد ورزشی افراد و پایش تمرینات ورزشی تحت‌تأثیر ژنتیک و مداخلات محیطی قرار دارد. در مطالعه حاضر عملکرد سیستم هوازی با ژن ACE و آلل‌های مختلف آن، عملکرد قدرتی و توانی افراد با ژن آلفااکتنین 3 (ACTN3)، بررسی خطر آسیب افراد با ژن‌های مختلف از جمله انواع کلاژن COL1A1)، (COL5A1، تناسین (TNC)، آپولیپوپروتئین E و گروه‌های خونی قابل پیش‌بینی است؛ همچنین تمرین پذیری و آمادگی روانی افراد در فرایند استعدادیابی توسط دانش ژنتیک قابل‌بررسی است. از سوی دیگر استفاده از دانش ژنتیک و نیم‌رخ ژنی ورزشکاران می‌تواند برای تشخیص دوپینگ‌های ژنی و سلولی مفید واقع شود و به سازمان‌های که در امر پیشگیری از دوپینگ مانند WADA فعالیت می‌کنند، کمک نماید.
نتیجه‌گیری: ترکیب دانش ژنتیک در کنار مداخلات محیطی نه‌تنها در بحث استعدادیابی بلکه در پایش تمرین و ارتقای عملکرد ورزشکاران نقش مؤثری دارد. علی‌رغم وجود نقش‌های ژنتیکی وسیع، پیش‌گویی موفقیت ورزشی با دانش ژنتیک محدود به یک سری ژن خاص بوده است بااین‌حال توسعه این دانش و شناسائی ژن‌های بیشتری که می‌توانند در بحث استعدادیابی و پایش تمرین دخیل باشند نیاز به تحقیقات بیشتری را می‌طلبد

سجاد کرمی، حمید رجبی، فرشته شهیدی، فرشته گلاب،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده

مقدمه و هدف: تغییر وابسته به سن در بیان ژنهای تحریکی و مهاری رگزایی از مشخصههای سالمندی و اختلال در عملکرد اندوتلیال است. ورزش هوازی میتواند موجب توقف و یا کاهش این اختلال شود. باتوجه‌به اهمیت تمرین مقاومتی در توان‌بخشی سالمندان، هدف از این مطالعه، بررسی سازگاری در پاسخ عوامل تحریکی و مهاری رگزایی پس از مداخله ورزش مقاومتی در سالمندان بود.
 روش: 24 مرد سالمند با میانگین سنی 75/67 سال به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. نمونه خون قبل و بعد از یک جلسه فعالیت مقاومتی در قبل و بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی گرفته شد. روش Real Time PCR به جهت بیان ژن، HIF-1، VEGF، SDF-1 و VEGI بافت خون مورد استفاده قرار گرفت. تفاوت مقادیر متغیرها با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر میکس دیزاین در سطح 05/0P≤ با استفاده از نسخه 25 نرم افزارSPSS  ارزیابی شد.
 یافته ‏ها: مقادیر بیان ژن HIF-1، VEGF و SDF-1 گروه تمرین در مراحل پسآزمون اولیه (بعد از یک جلسه)، پیشآزمون ثانویه و پسآزمون ثانویه (بعد از 8 هفته تمرین) افزایش داشت و VEGI هیچگونه بیان ژنی نداشت.
 نتیجه ‏گیری نهایی: بااحتیاط میتوان گفت اگر چه انجام یک جلسه تمرین مقاومتی هم منجر به بیان ژن عوامل رگزایی میشود، بااین‌حال تمرین مقاومتی بلند مدتی که از شدت و حجم کافی برخوردار باشد میتواند میزان فرایند رگزایی را به‌مراتب در طیف گسترده‌تری فعال کند و به‌عنوان مکمل تمرینات هوازی در سالمندی مورد توجه قرار گیرد.

 

سالار حریری، حیدر صادقی، امیر قیامی راد، سعید نیکوخصلت،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده

مقدمه و هدف: ازآنجایی‌که شناسایی بهترین شیوه اجرای تکنیک مای ماواشی گری جودان از دغدغه‌های مربیان و کاراته‌کارها است، هدف از پژوهش حاضر، مقایسه متغیرهای منتخب کینماتیکی چهار شیوه اجرای تکنیک مای‌ماواشی‏گری جودان کاراته‌کار مردان نخبه بود.
روش‌شناسی: 18 کومیته‌رو به صورت هدفمند و داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. نه مارکر به نقاط آناتومیکی پای ضربه زننده متصل و از چهار شیوه اجرای تکنیک مای ماواشی گری جودان با سه دستگاه دوربین مدل هیروسه با سرعت تصویر برداری 240 هرتز فیلم‌برداری شد. با استفاده از نرم افزار اسکیل‌اسپکتور نسخه1.3.2 برآیند سرعت اوج مفصل‌های اندام تحتانی، مسافت‌کل، سرعت‌کل، شتاب‌کل به صورت مستقیم به‌دست آمد. با توجه به نرمال بودن توزیع داده‌ها، از آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه و آزمون تعقیبی بن‌نفرونی در سطح معناداری (05/0p≤)، با استفاده از نرم‌افزار اس‌پی‌اساس نسخه 22 انجام شد.
یافته‌ها: نتایج تفاوت معناداری در سرعت اوج مفصل‌های لگن، زانو، مچ پا، مسافت کل، سرعت کل و شتاب کل بین چهار شیوه اجرای تکنیک مای‌ماواشی‌گری جودان را نشان داد.
نتیجه‌گیری نهایی: باتوجه‌به نتایج پژوهش، شیوه اول اجرا که در فاز اول با فلکشن ران 90 درجه (بالا کشیدن زانو)، شروع می‌شود به دلیل بالا بودن سرعت و امکان امتیازگیری در کوتاه‌ترین فاصله‌ی زمانی مناسب، در مقابل تاکتیک‏های دی‏آی و دی‏آشی به دلیل بسته شدن مسیر حمله‌ی حریف، می تواند به عنوان تکنیک کارآمد تر به کومیته‌روها توصیه شود.
 
محمدجواد رضی، حسن مدرس سبزواری، زهرا شاکری حسین آباد،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده

مقدمه و هدف: همهگیری کرونا و آموزش مجازی ممکن است تأثیرات نامطلوبی بر وضعیت اسکلتی-عضلانی و فعالیت بدنی دانشجویان داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر شرایط آموزش مجازی و افزایش زمان نشستن بر اختلالات اسکلتی-عضلانی و سطح فعالیت بدنی دانشجویان انجام شد.
روش: در این مطالعه توصیفی، ۴۴۰ دانشجوی دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان پردیس یزد به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسش‌نامه‌های استاندارد نوردیک (برای ارزیابی وضعیت اسکلتی-عضلانی) و بک (برای سنجش فعالیت بدنی) استفاده شد. دادهها با آزمون‌های مکنمار، یومن-ویتنی و همبستگی اسپیرمن در سـطح معناداری 05/0p تحلیل شدند.
یافته­‌ها: نتایج نشان داد که شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در دوران کرونا نسبت به قبل از آن افزایش معناداری داشته است (05/0>p). همچنین، ارتباط معناداری بین کاهش فعالیت بدنی و افزایش اختلالات اسکلتی-عضلانی مشاهده شد (05/0>p). دانشجویانی که اصول صحیح نشستن را رعایت نمی­کردند، اختلالات معناداری در نواحی گردن (0001/0>p)، شانه (006/0=p)، مچ دست 002/0=p)، کمر (001/0=p) لگن (01/0=p)و زانو (001/0=p) داشتند.
نتیجهگیری‌نهایی: یافتهها حاکی از آن است که شرایط قرنطینه و آموزش مجازی می‌تواند منجر به افزایش اختلالات اسکلتی-عضلانی و کاهش فعالیت بدنی دانشجویان شود. توجه به ارگونومی محیط مطالعه و تشویق به فعالیت بدنی در دوران همهگیری ضروری است.


 
مرضیه سه‌کنجی، حسن صادقی، ندا بروشک، محمد صوفیان عمر فوزی،
دوره 23، شماره 29 - ( 4-1404 )
چکیده

مقدمه و هدف: کف پای صاف منعطف یکی از ناهنجاری‌های رایج در اندام‌های تحتانی است که به کاهش قوس طولی داخلی مربوط می‌شود. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر شش هفته تمرینات موضعی و جامع بر حس عمقی، تعادل و افت ناوی مچ پا در دختران ۱۰ تا ۱۸ سال دارای این ناهنجاری انجام شد.
روش: این پژوهش نیمه‌تجربی به‌صورت پیش‌آزمون-پس‌آزمون و با شرکت ۵۱ دختر با کف پای صاف منعطف صورت گرفت. آن‌ها به طور تصادفی در دو گروه تجربی (جامع و موضعی) و یک گروه کنترل تقسیم شدند. آزمودنی‌ها به مدت ۶ هفته (۳ جلسه در هفته) تمرینات اصلاحی انجام دادند، درحالی‌که گروه کنترل فعالیت‌های معمول خود را پیگیری کردند. حس عمقی، تعادل و افت ناوی قبل و بعد از تمرینات با گونیامتر، تست تعادل شارپندرومبرگ و تست برودی اندازه‌گیری شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های تحلیل کوواریانس و تی همبسته انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که گروه تجربی در پس‌آزمون به طور معناداری بهبود در حس عمقی، شاخص افت ناوی و تعادل داشتند (P=0.000)، درحالی‌که گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت (P>0.05). مقایسه بین‌گروهی نیز نشان داد که گروه‌های تجربی در این متغیرها عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند (P<0.05).
نتیجه‌گیری: شش هفته تمرینات اصلاحی بهبود حس عمقی، تعادل و عملکرد حرکتی در دختران با کف پای صاف انعطاف‌پذیر را به همراه دارد. این نتایج نشان می‌دهد که تمرینات اصلاحی می‌تواند به بهبود تعادل ایستا و قرارگیری پا در این گروه سنی کمک کند.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به پژوهش در طب ورزشی و فناوری است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Medicine and Technology

Designed & Developed by : Yektaweb