278 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
خانم معصومه فدایی، دکتر مهرداد عنبریان،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف این مطالعه، ارزیابی تاثیر خستگی موضعی عضلات چهارسررانی بر فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی هنگام بلندکردن بار با تکنیکهای مختلف بود. فعالیت الکترومایوگرافی سطحی عضلات راسترانی، پهن خارجی، پهن داخلی، دوسررانی، نیموتری، دوقلو و درشتنئی قدامی 20 زن هنگام بلند کردن بار با تکنیکهای اسکوات، استوپ و استرادل با 20% وزن بدن قبل و پس از خستگی عضلات چهارسرران با استفاده از دستگاه پرس پا، ثبت شد. از روش آماری آنالیز واریانس با اندازههای تکراری برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد (p<0.05). پس از خستگی، فعالیت عضلات راست رانی، پهن داخلی، دوسررانی و دوقلو در تکنیکهای اسکوات و استوپ بطور معناداری در مقایسه با قبل از خستگی متفاوت بود. اما تفاوت معناداری بین فعالیت هیچیک از عضلات قبل و پس از خستگی در روش استرادل مشاهده نشد. با توجه به نتایج به نظر میرسد که هنگام خستگی عضلات چهارسررانی، استفاده از تکنیک استرادل برای بلند کردنبار مناسبتر باشد.
ابراهیم سلطان آبادی، ملیحه حدادنژاد، مهدی خالقی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
ایمبالانسهای عضلانی در شانه بهصورت ضعف در عضلات چرخشدهنده خارجی نسبت به چرخشدهندههای داخلی است که ضعف چرخش دهنده های خارجی از ریسک فاکتورهای آسیب شانه والیبالیستها میباشند. بدحرکتی کتف میتواند به دلیل ایمبالاس عضلات ثبات دهنده کتفی ایجاد شده که با هماهنگی عضلات بهبود مییابد. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر تمرینات اغتشاشی بر قدرت اکسنتریک چرخش دهنده های خارجی و کینماتیک کتف می باشد.24 مرد والیبالیست با نمره کمتر از 30 در آزمون سیکوئیست در این تحقیق شرکت کردند که به صورت تصادفی به دوگروه 12 نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند .قدرت اکسنتریک چرخش دهنده های خارجی با استفاده از دستگاه ایزوکنیتیک با سرعت 120 درجه بر ثانیه اندازه گیری شد. چرخش بالایی کتف نیز با شیب سنج دوگانه در زوایای°45، °90، °135و انتهای دامنه حرکتی آبداکشن شانه اندازه گیری شد. تغییرات میانگین با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر بررسی شد. در مقایسه دو گروه تجربی و کنترل اختلاف معناداری در قدرت اکسنتریک چرخش دهنده خارجی شانه مشاهده شد(P=0.032). در بررسی چرخش بالایی کتف فقط در زاویه °135 اختلاف معنادار وجود داشت(P=0.048). در زوایای دیگر اختلاف معناداری بین دو گروه مشاهد نشد( زاویه °45 P=0.497، زاویه °90 P=0.254، انتهای دامنه حرکتی P=0.350).نتایج بیانگر تاثیر مثبت تمرینات اغتشاشی بر قدرت اکسنتریک چرخش دهنده های خارجی و چرخش بالایی کتف در حرکت آبداکشن بازو بود ؛ بنابراین می توان به مربیان و بازیکنان والیبال توصیه نمود که برای افزایش عملکرد و پیشگیری از آسیب های شانه این تمرینات را به برنامه های تمرینی خود اضافه کنند.
خانم مریم قربانی، دکتر رسول یاعلی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
ثبات وضعیت بدنی و عملکرد حرکتی متفاوت ممکن است در آسیبهای ثانویه در افراد با کف پای صاف منعطف در مقایسه با افراد دارای کف پای نرمال نقش مهمی ایفاء کند. با این حال تفاوت بین ثبات ایستا، پویا و عملکرد حرکتی افراد با و بدون کف پای صاف منعطف مورد بررسی قرار نگرفته است. این مطالعه به مقایسه ثبات ایستا و پویا و حرکات کارکردی آزمودنیهای با و بدون کف پای صاف منعطف پرداخته و ارتباط بین حرکات کارکردی با ثبات ایستا و پویا را بررسی میکند. 96 آزمودنی (گروه کف پای صاف منعطف: 25 نفر؛ گروه کف پای نرمال: 71 نفر) آزمون غربالگری حرکات کارکردی (FMS)؛ آزمون تعادل شارپند رومبرگ و تست تعادل وای (Y) را اجرا نمودند. نمرات حرکات کارکردی و ثبات ایستا در گروه کف پای نرمال بطور معناداری بیشتر از گروه کف پای صاف منعطف بود (05/0≥P). امتیاز کلی تست Y بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (05/0≤P). در گروه کف پای نرمال همبستگی معناداری بین نمرات حرکات کارکردی با ثبات پویا مشاهده شد (05/0≥p). این نتایج نشان میدهد که افراد مبتلا به صافی کف پای منعطف نسبت به افراد با کف پای نرمال دارای عملکرد حرکتی و ثبات ایستای متفاوت اما ثبات پویای مشابهای هستند. این نتایج می تواند بیانگر این باشد که ارتباطی بین ثبات ایستا و پویا وجود ندارد و این دو عملکرد از یکدیگر مجزا هستند.
شیما مجتهدی، رامین رفیعی چرمهینی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
سیترولین مالات اخیراً به عنوان یک مکمل نیروزای بالقوه برای عملکرد ورزش های با شدت بالا و همچنین بازیابی عملکرد عضلانی معرفی شده است. هدف از مطالعه حاضر تاثیر مصرف حاد مکمل سیترولین مالات بر عملکرد جسمانی فوتبالیست های حرفه ای بود. 20 فوتبالیست به ترتیب با میانگین سنی و وزنی 6/2± 5/ 22سال، 3/4 ± 4/68 کیلوگرم ، 60 دقیقه قبل از شروع آزمون دویدن متناوب یویوی سطح یک، 10 گرم سیترولین مالات یا دارونما مصرف نمودند. توان عضلانی با استفاده از تست حداکثر پرش ارتفاع و حداکثر سرعت با استفاده از آزمون 30 متر سرعت سنجیده شد. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد مصرف حاد سیترولین مالات تفاوت معنی داری بر میانگین مسافت طی شده در آزمون یویو و نتایج سایر آزمون ها در مقایسه با دارونما نداشت. تنها تفاوت معنی دار پایین تر بودن میانگین ضربان قلب گروه مکمل در مقایسه با دارونما بود. احتمال می رود عدم تغییرات معنی دار به دلیل سطح آمادگی جسمانی بالای بازیکنان مورد مطالعه در تحقیق حاضر باشد. همچنین شاید تغییر دوز مصرفی بتواند نتایج متفاوتی را نشان دهد.
خدیجه ملایی، ساناز میرزایان شانجانی، علی گُرزی، یاسر کاظم زاده، عبدالعلی بنائی فر،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
تستوسترون انانتات باعث افزایش رشد عضلانی و عملکرد ورزشی میشود اما با فشار اکسایشی و آسیب بافتها همراه است. این مطالعه تاثیر پروپولیس بر نشانگرهای فشار اکسایشی ناشی از تستوسترون انانتات در بافت کلیه موشهای صحرایی ماده ویستار تحت تمرین مقاومتی را بررسی کرد. 22 موشصحرایی ماده با سن ۸ هفته و وزن 208.22±14.17 گرم به سه گروه تقسیم شدند: 1) تمرین مقاومتی+دارونما (n=6)، 2) تمرین مقاومتی+تستوسترون انانتات (n=8)، 3) تمرین مقاومتی+تستوسترون انانتات+پروپولیس (n=8). موشها تحت پروتکل تمرین مقاومتی 8 هفتهای (پنج روز در هفته) قرار گرفتند. تستوسترون انانتات با دوز 20 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق و پروپولیس با دوز 400 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن گاواژ شد (سه بار در هفته). سطوح سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و مالون دی آلدئید (MDA) با اسپکتروفتومتری اندازهگیری شدند. تحلیل واریانس یکراهه و آزمون بونفرونی برای مقایسه گروهها استفاده شد. نتایج نشان داد که تستوسترون انانتات باعث کاهش GPX و SOD و افزایش MDA میشود. پروپولیس منجر به کاهش نسبی این نشانگرهای فشار اکسایشی شد و اثرات آنتیاکسیدانی آن را نشان داد.
الله یار عرب مومنی، مرضیه رمضانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
بیماری پرولاپس رکتوم عارضه افتادگی دیواره داخلی مقعد است که مشکلات عدیدهای را به وجود میآورد. یکی از مهمترین علل این عارضه ضعف عضلات کف لگن است. از اینرو، این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر تمرینات فانکشنال ثبات مرکزی، EMS و ترکیبی بر قدرت و استقامت عضلات کف لگن در بیماران مبتلا به پرولاپس رکتوم انجام شد. در این پژوهش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون و گروه کنترل، 48 زن مبتلا به بیماری پرولاپس رکتوم شهر اصفهان با میانگین سنی 2/45 سال و BMI 2/26 کیلوگرم بر مترمربع بصورت در دسترس انتخاب و تصادفی در 4 گروه (هر گروه 12 نفر) تمرین فانکشنال، تمرین EMS، تمرین ترکیبی (فانکشنال+ EMS) و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین فانکشنال شامل 9 حرکت بود که، 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 30 دقیقه در هفته اول شروع شد و بصورت فزاینده به 90 دقیقه در هفته هشتم افزایش یافت. پروتکل تمرینی EMS هم در 8 هفته، هر جلسه به مدت 40 دقیقه با استفاده از دستگاه EMS و بیوفیدبک انجام شد. همچنین پروتکل تمرین ترکیبی به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه (در هر جلسه ابتدا تمرین EMS و سپس فانکشنال) به مدت 40 دقیقه و با توجه به اصل اضافه بار اجرا شد. سنجش قدرت و استقامت عضلات کف لگن قبل و بعد از انجام برنانه تمرینی اندازهگیری شد. جهت آزمون معناداری تفاوتهای میانگین گروهها (پیشآزمون و پسآزمون) از روش آماری تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرمافزار SPSS-24 در سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده شد. نتایج مطالعه، افزایش معنادار قدرت و استقامت عضلات کف لگن را دو گروه تمرینات EMS و ترکیبی نشان داد (05/0≥P). با این حال در گروه تمرینات فانکشنال، اگر چه افزایش قدرت عضلات کف لگن مشاهده شد، ولی این افزایش معنادار نبود (05/0≤P). همچنین، تغییرات ایجاد شده ناشی از گروه ترکیبی بر متغیرها بهطور معناداری بیشتر از گروههای تمرینات فانکشنال ثبات مرکزی و EMS بهتنهایی بود (05/0≥P). این نتایج نشاندهنده ﺗﺄﺛﻴﺮ تحریک الکتریکی همراه با تمرین فانکشنال ﺑﺮ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﻋﻀﻼت کف لگن است که در نتیجه باعث بهبود پرولاپس رکتوم میشود. از اینرو، پیشنهاد میگردد، مراکز ورزشی درمانی، پزشکان و درمانگران از این روشهای تمرینی، بهویژه تمرینات ترکیبی برای بهبود بیماران مبتلا به پرولاپس رکتوم استفاده نمایند.
فادیا ریاستی، رضا رجبی، شهرزاد زندی، فواد صیدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف
هدف مطالعه حاضر مقایسه اثر و ماندگاری هشت هفته تمرینات اصلاحی، بازآموزی پوسچر و ترکیبی در میزان ثبات مرکزی زنان جوان مبتلا به لوردوز کمری افزایش یافته میباشد.
روش ها
۵۵ دانشجوی زن مبتلا به لوردوز افزایش یافته کمری به صورت تصادفی در قالب چهار گروه (تمرین، بازآموزی پوسچر، ترکیبی و کنترل) تقسیم شدند. . درجه لوردوز هر فرد توسط خط کش منعطف و استقامت عضلات مرکزی توسط آزمون های مک گیل قبل و بعد از انجام هشت هفته مداخله و سپس بعد از هشت هفته در پی گیری اندازهگیری شد.
یافته ها
نتایج آزمون آنالیز واریانس تکرار شونده حاکی از تفاوت معنی دار در پیش آزمون و پس آزمون، گروههای تحقیق بود. نتایج نشان داد که پیش آزمون و پس آزمون گروه تمرین در مقایسه با گروه بازآموزی و کنترل در میزان ثبات مرکزی دارای اختلاف معنی دار بوده است ( p<0.05) . از لحاظ ماندگاری نیز نتایج نشان داد که تفاوت گروه تمرین و ترکیبی با کنترل در میزان ثبات مرکزی معنی دار بوده است (p<0.05).
نتیجه گیری
بنظر می رسد استفاده از کلیه برنامه های تمرینات اصلاحی، بازآموزی پوسچر و ترکیبی احتمالاً در بهبود ثبات مرکزی در زنان جوان مبتلا به لوردوز افزایش یافته کمری موثر بوده اما تأثیر برنامه ترکیبی بیش از سایر مداخلات بود.
حسین شاهرخی، علی باقر نظریان، نگار مهرعلیا،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه و هدف: هدف از این تحقیق، تأثیر 8 هفته تمرینات عصبی عضلانی بر ثبات مرکزی، حس عمقی و میزان درد زنانخانه دار مبتلا به کمر درد مزمن غیر اختصاصی میباشد.
روش شناسی: 30 نفر از زنان خانهدار مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی (60-30 سال)، بهصورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه، تجربی 1 با سن (4/10±46)، قد (8/7±154/7) و وزن (6/2±74/8)، تجربی 2: سن (9/1±40/7)، قد (5/9±161/9) و وزن (7/5±65/3) و کنترل با سن (10/3±46/4)، قد (8/7±155/1) و وزن (10±69/4) قرار گرفتند. برای ارزیابی درد و حس عمقی تنه و ثبات مرکزی، مقیاس دیداری (VAS)، گونیامتر، آزمون مک گیل و بیرینگ سورنسن استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمونهای تحلیل واریانس، استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد درد در دو گروه تجربی 1 و گروه تجربی 2 نسبت به گروه کنترل بهطور معنیدار کاهش یافت(P≤0.05)، و همچنین حس عمقی و ثبات مرکزی در هر دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری افزایش یافت(P≤0.05).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهاد میشود این تمرینات به دلیل صرف حداقل هزینه، زمان و مکان، مورد توجه و اجرای افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی مورد توجه قرار گیرند.
عباس لعل سازگار، شهرام غلامرضایی دارسرا، محمدرضا فدایی چافی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
تمرینات ورزشی و سبوس برنج دارای اثرات ضد التهابی میباشند. با این حال، تاثیر مصرف همزمان این دو بر عوامل التهابی نامشخص میباشد. لذا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرین هوازی و مصرف سبوس برنج بر سطوح برخی از عوامل التهابی در مردان دارای اضافه وزن اجرا گردید. 60 مرد دارای اضافه وزن به صورت تصادفی به چهار گروه 15 نفره کنترل، سبوس برنج، تمرین هوازی و تمرین+سبوس برنج تقسیم شدند. تمرین هوازی پیشرونده با شدت 60-75 درصد ضربان قلب بیشینه، 20- 35 دقیقه، به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هر هفته اجرا گردید. سبوس برنج نیز به میزان 10 گرم و دو بار در روز (قبل از صبحانه و قبل از خواب) مصرف شد. قبل و بعد از اتمام مداخلات، نمونههای خونی گرفته شد و سطوح سرمی CRP، IL-6 و TNFα به روش الایزا اندازهگیری شد. از آزمون تحلیل کوواریانس با آزمون تعقیبی بونفرونی برای تفسیر دادهها استفاده شد. کاهش معنادار سطوح TNFα، CRP و IL-6 در گروههای تمرین هوازی و تمرین+سبوس برنج در مقایسه با گروههای کنترل و سبوس برنج مشاهده شد (05/0>p). کاهش CRP و TNFα با مصرف سبوس برنج نسبت به گروه کنترل نیز معنادار بود (001/0>p). علاوه بر این، کاهش IL-6 (002/0=p) و TNFα (001/0>p) در گروه تمرین+سبوس برنج نسبت به گروه تمرین معنادار بود. بنابراین یافتهها تایید کننده اثرات ضدالتهابی تمرین هوازی و مصرف سبوس برنج به تنهایی بودند و اثر هم افزایی مکمل سبوس برنج و تمرین هوازی نیز مشاهده شد.
الهه امیدوار، ملیحه حدادنژاد، مهدی خالقی تازجی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
اصلاح الگوی حرکت بوسیله بازآموزی راه رفتن روشی مناسب در پیشگیری و درمان درد کشککی رانی میباشد که جهت ثبات مفصل زانو ارائه میشود. هدف از انجام این پژوهش، تاثیر رویکرد بازآموزی راه رفتن بوسیله بازخورد کلامی بر درد و اوج نیروی عکسالعمل زمین در دوندگان دارای درد کشککی رانی بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون_پسآزمون بود. نمونه آماری این پژوهش را 20 دونده دارای سندرم درد کشککی رانی که توسط پزشک فیزیوتراپ با استفاده از تست کلارک شناسایی شده بودند تشکیل دادند و بصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت هفته و در هفته سه جلسه دویدن را به همراه پروتکل بازآموزی راه رفتن بوسیله بازخورد کلامی از سوی محقق اجرا کردند درحالیکه گروه کنترل بدون دریافت هیچگونه مداخلهای به تمرین خود ادامه دادند. متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش عامل درد و اوج نیروی عمودی عکسالعمل زمین بود که به ترتیب با استفاده از مقیاس آنالوگ بصری و نیروسنج برتک با فرکانس نمونه برداری 1000 هرتز در هر دو مرحله پیش و پس آزمون ثبت شد. نتایج آزمون ترکیبی تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که، اثر تعاملی زمان بر گروه معنیدار بوده و پروتکل بازآموزی راه رفتن بوسیله بازخورد کلامی منجر به کاهش درد (000/0=P) و اوج نیروی عمودی عکسالعمل زمین در گروه آزمایشی شد (003/0=P). وجود تفاوت در متغیرهای درد و اوج نیروی عکسالعمل زمین حین دویدن، مؤید نیاز به استفاده از استراتژیهای متفاوت در تمرین ورزشکاران میباشد. لذا، پیشنهاد میشود مربیان برای اصلاح الگوی حرکت حین دویدن، در تمرینات بازتوانی و تخصصی، نگاه ویژهای بر رویکرد بازآموزی راه رفتن به وسیله بازخورد کلامی داشته باشند.
دانشجو فاطمه ارین راد، دکتر منوچهر حیدری،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال در کنترل کمری لگنی منجر به کاهش فعالیت عضلانی، کاهش انتقال نیرو در زنجیره حرکتی، و د ر نتیجه پتانسیل وقوع آسیب های اندام تحتانی را افزایش می دهد. هدف از این تحقیق بررسی هشت هفته تمرینات ثبات عصبی عضلانی پویا بر شاخصهای عملکرد حرکتی، کینماتیکی راه رفتن و آسیب اندام تحتانی در دانش آموز با ضعف کنترل کمری لگنی بود. روش شناسی: 30 نفر از دانش آموزان دختر با میانگین سنی 75/0±65/16 سال، قد 11/4 ±80/161 سانتی متر، وزن 64/5 ± 70/62 کیلوگرم که دارای ضعف کنترل کمری لگنی بودند به صورت هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه تجربی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی تمرینات ثبات عصبی عضلانی پویا را به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته برای مدت 60 دقیقه انجام دادند، در حالی که گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. برای ارزیابی کنترل کمری-لگنی از دستگاه بایوفیدبک پرشر، تعادل ایستا از تست لکلک، تعادل پویا آزمون Y، خطای فرود با آزمون سیستم امتیازدهی خطای فرود، عملکرد حرکتی اندام تحتانی از آزمون (تست پرش تکپایی، پرش لی 3 تایی، آزمون پرش لی 6 متر در زمان، آزمون پرش لی متقاطع) استفاده گردید یافته ها: مطالعه حاضر، اثر تمرینات ثبات عصبی عضلانی پویا بر شاخصهای عملکرد حرکتی011/0، کینماتیکی راه رفتن001/0 و آسیب اندام تحتانی 012/0را معنادار نشان داد((0/05< P).
ابوذر سعادتیان، محمود فرزامی، اسما نگهداری،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف:سندرم متقاطع فوقانی به بروز تغییرات گسترده ای مانند سر به جلو افزایش لوردوز گردنی، کایفوز پشتی، شانه ،گرد، منجر میشود. اصلاح ناهنجاری اسکلتی عضلانی و ارائه فعالیت ها و حرکات مناسب جهت رفع این گونه ناتوانی ها و ناکارآمدی ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر ماساژ درمانی بر سندروم متقاطع فوقانی دانش آموزان پسر می باشد. روش ها:در این تحقیق تعداد 30 دانش آموز مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی در قالب 2 گروه (گروه ماساژ (15 نفر)- گروه کنترل (15 نفر)) تقسیم شدند. میزان سر به جلو با دوربین عکسبرداری و کایفوز پشتی با روش خط کش منعطف ارزیابی شد و سپس به مدت 8 هفته ماساژ یومی هو تراپی جهت تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش ازنرم افزار SPSSنسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره نشان داد بین دو گروه ماساژتراپی و گروه کنترل، در متغیرهای سر به جلو و کایفوز تفاوت معنادار وجود دارد (P<0.05). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد ماساژ یو می هو تراپی روش موثر در بهبود سندروم متقاطع فوقانی و به ویژه روی ناهنجاری های سر به جلو و کایفوز می باشند.
دکتر محدثه اشرفی زاده، دکتر علی اصغر نورسته،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: در رابطه با دارای نقص کنترل حرکتی توصیه شده است که طراحی پروتکل های تمرینی باید با هدف کنترل و بهبود نقص های عملکردی نیز انجام شود. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر بازخورد بر الگوهای حرکتی و عملکرد ورزشکاران با نقص کنترل حرکتی می باشد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مروری نظام مند است که در آن تمامی مقالات منتشر شده در ارتباط با مطالعه حاضر با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی خارجی ازجمله گوگل اسکالر، پابمد، ساینس دایرکت و پایگاه های اطلاعاتی داخلی از جمله مگیران و ایرانداک، از 2000 تا سال 2023بررسی شده اند.
یافته ها: اکثر مطالعات به متغیرهای کینماتیکی در زمینه ی آسیب های رباط صلیبی قدامی پرداخته اند. در زمینه کینتیک مطالعات زیادی تایید کرده اند که بازخورد باعث کاهش نیروی عمودی عکس االعمل زمین می شود. مطالعات محدودی هم اثر بازخورد بر عملکرد را بررسی کرده بودند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعات جمع آوری شده در این پژوهش اثرات ضد و نقیض مداخلات بازخوردی بر عملکرد را نشان می دهد. با توجه به نقش بالای متغیرهای عملکردی در زمینه آسیب های اندام تحتانی به مطالعات بیشتری در آینده نیازمند است.
خانم محبوبه کاویانی پور، دکتر علی حسنی، دکتر الهام وسدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ضعف آمادگی جسمانی از جمله عوامل کاهش کیفیت زندگی، بیماری و آسیب دیدگی سالمندان به شمار میرود. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی هشت هفته تمرینات فال پروف و تمرینات ترکیبی بر ترکیب بدن، تعادل، انعطاف پذیری، قدرت و استقامت قلبی سالمندان زن شهر مشهد انجام شد.
روش شناسی: آزمودنیها شامل 45 زن سالمند بود، که به صورت تصادفی در سه گروه کنترل، تمرینات ترکیبی و تمرینات فال پروف تقسیم شدند. از همه گروهها پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد، که شامل سنجش برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی بود. سپس گروههای تجربی به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه به انجام برنامه تمرینی پرداختند و در این مدت گروه کنترل فعالیتهای روزمره خود را دنبال کردند.
نتایج: در مطالعه حاضر نشان داده شد که یک دوره تمرینات ترکیبی و فال پروف باعث افزایش معنیدار در بهبود قدرت (001/0P= و 001/0P=)، ترکیب بدن (003/0P= و 001/0P=)، تعادل ایستا (04/0P= و 001/0P=)، تعادل پویا (001/0P= و 001/0P=)، انعطافپذیری (01/0P= و 001/0P=) و استقامت قلبی عروقی (001/0P= و 001/0P=) در سالمندان میشود و تاثیرگذاری تمرینات ترکیبی در قدرت عضلانی بیشتر از تمرینات فال پروف بود (04/0P=). همچنین در تعادل ایستا و انعطافپذیری تاثیرگذاری تمرینات فال پروف بیشتر از تمرینات ترکیبی بود (08/0P= و 004/0P=).
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای این تحقیق بنظر میرسد، هر دو پروتکل تمرینی بکار رفته، میتواند جهت بهبود برخی از فاکتورهای آمادگی جسمانی سالمندان مورد استفاده قرار گیرد و این دو پروتکل تمرینی، برتری چشمگیری نسبت به همدیگر نداشتند.
دکتر شیرین عالی، دکتر فرهاد رضازاده، آقای فریبرز ایمانی، خانم پریا شریفی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
این مطالعه مروری سیستماتیک با هدف بررسی اثربخشی تمرینات مقاومتی، بهویژه تمرینات طراحیشده بر اساس تحلیل حرکت سهبعدی، در بهبود قدرت عضلانی و عملکرد تعادل در سالمندان مبتلا به آرتروز زانوی زودرس انجام شد. جستجوی جامعی در پایگاههای PubMed، PEDro، Scopus و Web of Science برای مقالات منتشرشده در بازه زمانی ابتدای ژانویه سال 2000 تا انتهای دسامبر 2024 صورت گرفت. مطالعات انتخابشده میبایست از تحلیل حرکت سهبعدی برای ارزیابی نقصهای حرکتی و طراحی برنامههای تمرینی استفاده کرده باشند. از 84 مقاله بررسیشده، 18 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که اکثریت مطالعات (86%) اثربخشی تمرینات مقاومتی را در بهبود علائم آرتروز زانو تأیید کردهاند. به طور خاص، بهبود معنیداری در تعادل عملکردی (44% مقالات) و کاهش درد زانو (48% مقالات) مشاهده شد. همچنین، 33% از مطالعات به اثربخشی بالاتر تمرینات مبتنی بر تحلیل حرکت سهبعدی اشاره داشتند. این یافتهها میتوانند بهطور معناداری کیفیت زندگی بیماران را افزایش داده و با کاهش خطر زمینخوردگی و بهبود پایداری مفصل، ایمنی حرکتی سالمندان را ارتقا بخشند. در نهایت، نتایج حاکی از آن است که رویکردهای نوین تمرینی، به ویژه با بهرهگیری از تحلیل حرکت سهبعدی، میتوانند نقش مؤثری در بهینهسازی توانبخشی و بهبود کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به آرتروز زانو ایفا کنند.
خانم مائده محسنی راد، دکتر الهام وسدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: تعادل و راه رفتن از عوامل حیاتی برای سلامتی افراد سالمند مطرح شده است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر 8 هفته تمرینات مبتنی بر واقعیت مجازی (VR) بر تعادل و راه رفتن زنان سالمند بود.
روش شناسی: جامعه آماری این تحقیق را کلیه سالمندان زن با میانگین سنی 39/3±5/75 و میانگین وزنی 46/9±08/72 کیلوگرم شهرستان شاهرود تشکیل دادند. تعداد 30 نفر به صورت دردسترس و هدفمند و براساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر گروه تجربی و 15 نفر گروه کنترل) تقسیمبندی شدند. در پیشآزمون، تعادل ایستا آزمودنیها توسط آزمون شارپندرمبرگ، تعادل پویا توسط آزمون تعدیلشده تعادل ستاره و تعادل عملکردی توسط آزمون مقیاس تعـادل عملکـردی برگ و خطر سقوط بوسیله آزمون شاخص راه رفتن پویا سنجیده شد. آزمودنیهای گروه تجربی به مدت 8 هفته (هفتهای 3 جلسه و هر جلسه 30 الی 45 دقیقه) به تمرینات مبتنی بر واقعیت مجازی پرداختند. در پایان، از کلیه آزمودنیها پسآزمون گرفته شد و دادههای به¬دستآمده توسط آزمون¬های تی زوجی برای مقایسه درونگروهی و تی مستقل برای مقایسه تغییرات بین گروهی در سطح معنیداری 05/0>p استفاده شد.
یافتهها: یافتههای تحقیق حاضر نشان داد که 8 هفته تمرینات مبتنی بر واقعیت مجازی، تعادل ایستا، پویا و عملکردی را به ترتیب (022/0p=)، (0001/0p=) و (0001/0p=) به¬طور معنیداری افزایش داده است. همچنین شاخص راه¬رفتن پویا نیز در این گروه (0001/0p=) به¬طور معنیداری بهبود یافته است. نتایج آزمون تی مستقل نیز نشان داد که اختلاف معنیداری در متغیرهای تعادل ایستا (001/0p=)، پویا (04/0p=) و عملکردی (015/0p=) و شاخص راه¬رفتن پویا (0001/0p=) بین گروه تجربی و کنترل مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد تمرینات مبتنی بر واقعیت مجازی نقش زیادی در بهبود تعادل ایستا، پویا و کاهش خطر سقوط سالمندان دارد، بنابراین پیشنهاد میشود این گروه سنی با بهرهمندی از این شیوه تمرینی تأثیرگذار، از اختلال در تعادل و پیامدهای ناگوار بعد از آن که امری اجتنابناپذیر به دنبال افزایش سن میباشد، جلوگیری کنند.
دکتر رسول اسلامی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه: مشخص شده است که محدودیت جریان خون می¬تواند ایجاد هایپوکسی موضعی کند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هایپوکسی ناشی از محدودیت جریان خون بر پاسخ آنژیوژنیک به فعالیت تناوبی شدید بود.
روش شناسی: بدین منظور تعداد 30 نفر از جوانان فعال (سن=3.4±25.6) به صورت تصادفی در 3 گروه 10 نفره کنترل ، فعالیت تناوبی شدید (HIIE) و فعالیت تناوبی شدید به همراه محدودیت جریان خون (HIIE+BFR) تقسیم شدند. فعالیت تناوبی شدید شامل 5 ست 5 تکراری از 30 شانیه دویدن شدید با 30 ثانیه استراحت بود. محدودیت جریان خون نیز به مقدار 60% فشار بهینه هر فرد در پاها اعمال شد. سطوح سرمی VEGF، HIF-1a، MMP-9 و MMP-2 بعنوان شاخص¬های آنژیوژیک مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی آماری نیز از روش آماری آنکووا با آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. همچنین، سطح معنی¬داری 0.05=a درنظر گرفته شد.
نتایج: داده ها نشان داد که در مثایسه با گروه کنترل و گروه تمرین تناوبی شدید، تمرین با محدودیت جریان خون باعث افزایش بیشتر مقادیر سرمی VEGF و HIF-1a شد (به ترتیب، 0.002=P؛ 0.019=P). با این حال، تفاوت معنی¬داری بین گروه¬ها برای MMP-9 و MMP-2 مشاهده نشد (به ترتیب، 0.318=P؛ 0.101=P).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که ترکیب HIIE و BFR میتواند پاسخ آنژیوژنیک را از طریق افزایش VEGF و HIF-1α تقویت کند، اما تأثیر معناداری بر MMP-2 و MMP-9 ندارد. این یافتهها از این ایده حمایت میکنند که هایپوکسی موضعی ناشی از BFR میتواند بهعنوان یک محرک مکمل برای بهبود سازگاریهای عروقی مورد استفاده قرار گیرد.
مهرداد عنبریان، حمیده خداویسی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
با توجه به نقش پا در تشکیل سطح اتکای بدن در هنگام ایستادن بهعنوان یک مؤلفۀ مهم بیومکانیکی در حفظ تعادل بدن، هر گونه تغییر در ساختار آناتومیکی طبیعی پا میتواند بر کنترل تعادل بدن مؤثر باشد. هدف مطالعه حاضر، مقایسه عملکرد تعادلی ایستا در بین نوجوانان با ساختار متفاوت پا بود. 60 دختر نوجوان در سه گروه با ساختار پای پرونیت، سوپینیت و طبیعی بهعنوان آزمودنی شرکت کردند. برای مشخص کردن نوع ساختار پای آزمودنیها از روش افتادگی استخوان ناوی[1] استفاده شد. برای سنجش عملکرد تعادل ایستا از سیستم شمارش تعداد خطای بالانس در دو سطح سفت و نرم استفاده شد (05.0P<). نتایج نشان داد که بر روی سطح سفت گروه پای پرونیت و گروه پای طبیعی از عملکرد تعادلی نسبتاً مشابهی برخوردار هستند. اما در سطح نرم، گروه پای طبیعی، عملکرد بهتری در مقایسه با گروه پای پرونیت داشت. گروه پای سوپینیت بر روی هر دو سطح سفت و نرم عملکرد تعادلی ضعیفتری در مقایسه با دو گروه دیگر نشان داد. نتایج این مطالعه نشان داد که وجود تغییرات در ساختار آناتومیکی پا میتواند بر عملکرد تعادلی ایستا مؤثر باشد.
بهاره به آیین، حیدر صادقی، هادی سامع، سمیرا مشهودی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
اماس بیماری مادامالعمری است که به شکلهای مختلف فرد را درگیر میکند. شناخت ویژگیهای تعادلی انواع مختلف این بیماری مزمن و مقایسه آن با افراد سالم متخصصان را در کنترل عوارض انواع مختلف این بیماری یاری میدهد. هدف این تحقیق شناسایی خصوصیات تعادلی ایستا و پویای افراد مبتلا به اماس و مقایسه آنها با افراد سالم بود. 54 زن بیمار مبتلا به اماس در سه گروه (27 عودکننده- فروکش کننده، 16 پیشرونده ثانویه، 11 پیشرونده اولیه) و 20 زن سالم بهعنوان گروه کنترل در این پژوهش شرکت کردند. آزمون تعادل ایستا (حالت استاتیک) و پویا (حالت دینامیک با درجه هشت) به صورت کلی، جانبی و عقبی- جلویی توسط دستگاه بایودکس از هر چهار گروه به عمل آمد. از آزمون کلموگروف اسمیرنف جهت بررسی طبیعی بودن توزیع دادهها و آزمون کای-اسکور (مجذور خیدو) برای بررسی ارتباط بین پارامترهای تحقیق با نوع بیماری اماس استفاده شد. جهت مقایسه پارامترهای پژوهش بین زنان سالم و مبتلا به بیماری اماس درصورت طبیعی بودن توزیع دادهها از آزمون t نمونههای مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شاخص تعادل کل و سطح جانبی در حالت ایستا و پویا در زنان مبتلا به انواع مختلف بیماری اماس تفاوت معنیدار وجود دارد (0/05P<). گروه اماس پیشرونده اولیه تعادل ایستا و پویای ضعیفتر و گروه اماس عود کننده- فروکش کننده تعادل ایستا و پویای قویتری در مقایسه با گروههای دیگر داشتند. بین تعادل ایستا و پویای انواع مختلف بیماران اماس در سطح قدامی- خلفی اختلاف معنیدار مشاهده نشد (0/05P>). در حالی که اختلاف بین شاخص تعادل ایستا و پویا در همه سطوح بین گروه کنترل و بیماران اماس معنیدار بود (0/05P<). با توجه به یافتههای تحقیق، زنان مبتلا به اماس عودکننده- فروکش کننده تعادل ایستا و پویای بهتری نسبت به انواع پیشرونده، خصوصاً پیشرونده اولیه، داشتند. تعادل ایستا و پویای زنان مبتلا به انواع اماس ضعیفتر از زنان سالم بود.
ولی اله دبیدی روشن، زینب محمدیان،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
مطالعات زیادی اثر تمرینات ورزشی را در دختران افسرده بررسی کردهاند، با وجود این، تأثیر تمرینات مننم
در محیطهای مفرح بهویژه بر شاخصهای مرتبط با متابولیس نوراپینفرین در دختران افسرده کاملاً مشخص
سولفات ادراری و شناخص MHPG نیست. برای بررسی تأثیر شش هفته راه رفتن تناوبی در آب بر تغییرات
81 سناله بنا درجنه - امتیاز هامیلتون و همچنین ارتباط آنها در دختران افسرده، 42 داننشآمنوز دختنر 81
افسردگی متوسط به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی و کنترل تقسی شدند. آزمودنیهنای گنروه تمریننی،
پروتکل تمرینی پیاده روی تناوبی پیشرونده در آب را به مدت 6 هفته و هفتهای 3 جلسه با شندت 66 تنا 06
درصد حداکثر ضربان قلب اجرا کردند. شاخص هامیلتون و نمونههای ادراری به مدت 42 ساعت قبل و پس از
HPLC-flurometric سولفات ادراری از روش MHPG 6 هفته تمرین جمعآوری شد. برای اندازه گیری
و ضنریب همبسنتگی پیرسنون در سنط t اسنتفاده شند. داده هنا بنا اسنتفاده از آزمنونهنای detection
سولفات ادراری و حداکثر اکسیژن مصنرفی MHPG تحلیل شد. نتایج حاکی از افزایش معنیدار P 0/05
و کاهش معنیدار نمرات مقیاس هامیلتون در گروه تمرینی به دنبال 6 هفته تمرین در مقایسه با گروه کنترل
و حداکثر اکسیژن مصرفی مشاهده شد. MHPG بین ) r=6/ بود. به علاوه، همبستگی مثبت معنیداری ) 61
و نمنرات مقیناس هنامیلتون در MHPG بنین )r= - 6/ همچننین، همبسنتگی معکنوس معننیداری ) 14
پیشگویی افسردگی بهدست آمد. این یافتهها از نقش فعالیت منم بدنی بهویژه در محیطهای مفرح در بهبود
سنولفات ادراری منیتنوان از آزمنون MHPG وضعیت افسردگی حمایت میکند. به علاوه، به جای سننشش
هامیلتون نیز استفاده کرد.