156 نتیجه برای at
سید فردین قیصری، شهزاد طهماسبی بروجنی، مهدی شهبازی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
مطالعات گوناگون برتری کانون توجه بیرونی را بر کانون توجه درونی نشان دادهاند، اما تاکنون هیچ پژوهشی سطح فعالیت الکتریکی عضلۀ راست شکمی را بهمنزلۀ عضله تثبیتکننده تنه بررسی نکرده است. هدف این مطالعه، تعیین اثر «کانون توجه» بر فعالیت الکتریکی عضلۀ راست شکمی در فازهای مختلف حرکت پرش عمودی بود. دوازده والیبالیست ماهر مرداز میان والیبالیستهای دانشگاه تهران داوطلبانه در این تحقیق مشارکت کردند. آزمودنیها حرکت پرش عمودی را با تمام توان در دو وضعیت کانون توجه بیرونی و کانون توجه درونی روی صفحۀ نیروسنج اجرا کردند. در حین پرش، علامتهای الکترومایوگرافی سطحی عضلۀ راستشکمی، با استفاده از دستگاه الکترومایوگرافی ثبت شد و فعالیت الکتریکی این عضله در فازهای مختلف حرکت پرش عمودی محاسبه شد. نتایج آزمون تی همبسته نشان داد که ارتفاع پرش در وضعیت کانون توجه بیرونی بهطور معنیداری بیشتر از وضعیت کانون توجه درونی بود. کانون توجه درونی نسبت به کانون توجه بیرونی افزایش معنیداری در فعالیت الکتریکی عضلۀ راستشکمی در طول فاز درونگرا ایجاد کرد اما تفاوت معنیداری در فعالیت الکتریکی عضلۀ راست شکمی بین وضعیتهای کانون توجه بیرونی و درونی در فاز برونگرا مشاهده نشد. این نتایج حاکی از آن است که کانون توجه بیرونی با افزایش مؤثرکارآیی حرکت پرش عمودی همراه است؛ازاینرو، استفاده از دستورالعملهای کانون توجه بیرونی در هنگام اجرای حرکت پرش عمودی توصیه میشود.
پریسا ذالبیک، امیر لطافتکار، شبنم رضوان نوبهار،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
دستورالعملهای بازخوردی روشی تأییدشده برای تغییر الگوهای حرکتی بهشمار میروند. با بررسیهای انجامشده، تحقیقی در زمینۀ ترکیب تمرینهای قدرتی با دستورالعملهای بازخوردی برای تغییر بیومکانیک اندام تحتانی مشاهده نشد. هدف تحقیق حاضر، مقایسۀ تأثیر تمرینهای قدرتی با راهبردهای کانون توجه بیرونی و درونی بر متغیرهای کینتیکی و عملکردی ورزشکاران با الگوی فعالیت پلیومتریک بود. 36 ورزشکار داوطلب زن (هندبال، بسکتبال و والیبال) با میانگین سن 2/27±22/3 سال انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در سه گروه مساوی تمرین قدرتی، تمرین قدرتی با تمرکز درونی، و بیرونی تقسیم شدند. قبل و پس از هشتهفته تمرین، متغیرهای کینتیکی و عملکردی آزمودنیها اندازهگیری شد. تأثیر تمرینهای گروه قدرتی با کانون توجه بیرونی بر متغیرهای بیشینۀ نیروی عمودی واکنش زمین، بیشینۀ نیروی خلفی واکنش زمین، زمان رسیدن به پایداری در جهت داخلی-خارجی، نمرۀ آزمون بازسازی خطای فرود و رکورد پرش لی سهگام نسبت به دو گروه دیگر معنیدار بود. بهنظر میرسد، برنامههای تمرینی که هر دو دسته تمرین قدرتی و روشهای کانون توجه بیرونی را به کار میبرند، برای پیشگیری از آسیبدیدگی لیگامان صلیبی قدامی و افزایش عملکرد قابل استفاده است
حمید رجبی، پژمان معتمدی، داود ذبیحی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون بر عملکرد هوازی و بیهوازی مردان جوان فعال است. بهاینمنظور، 24 نفر از دانشجویان رشتۀ تربیتبدنی 23-19 ساله دانشگاه خوارزمی (میانگین وزن 6±67/8 کیلوگرم، قد 5/4±173/9 سانتیمتر و شاخص توده بدنی 6/84±22/7) به سه گروه تمرین تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون، تمرین تناوبی شدید بدون محدودیت جریان خون، و گروه گواه تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل دو هفته تمرین رکابزدن هر هفته شش جلسه و هر جلسه ده مرحلۀ یکدقیقهای، با شدت 85-80 درصد Wmax بود که بین هر مرحله، دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت 50 درصد Wmax صورت گرفت (مجموع زمان تمرین اصلی در هر جلسه 30 دقیقه بود). پیش و پس از دورۀ تمرین، پروتکل آزمون آستراند برای بررسی عملکرد هوازی و آزمون وینگیت برای بررسی عملکرد بیهوازی اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی وابسته، آزمون تحلیل واریانس یکسویه و آزمون تعقیبی ال.اس.دی استفاده شد. نتایج نشاندهندۀ تفاوت معنیدار در عملکرد هوازی گروههای تمرینی نسبت به گروه گواه (0/000=p vo2max، 0/000=p wmax، 0/001=p زمان رسیدن به خستگی) بود. دیگر یافتۀ پژوهش، گویای افزایش معنادار مؤلفههای عملکرد هوازی در گروه تمرین همراه با محدودیت جریان خون نسبت به گروه تمرین بدون محدودیت جریان خون بود، اما، تفاوت معناداری در عملکرد بیهوازی بین هیچیک از گروهها (0/064=p اوج توان بیهوازی، 0/058=p میانگین توان بیهوازی، 826/.=p حداقل توان بیهوازی) مشاهده نشد. بهطورکلی، نتایج نشان داد اعمال محدودیت جزئی بر جریان خون حین تمرین تناوبی رکابزدن، بر سازگاری هوازی در یک دورۀ کوتاه اثر معنیداری دارد، اما بر عملکرد بیهوازی بیتأثیر است.
علی گلچینی، نادر رهنما،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
سندرم انحراف پرونیشن یکی از شایعترینناهنجاریهای بدنی است که ناراستاییهایی در ساختارهای بخش اسکلتی اندام تحتانی پدید میآورد و نوسانهای پاسچری را افزایش میدهد. هدف این پژوهش، تعیین تأثیر دوازده هفته تمرین اصلاحی بر نوسانهای پاسچر دانشآموزان پسر دارای سندرم انحراف پرونیشن بود. در این تحقیق نیمهآزمایشگاهی، 30 داوطلب دارای سندرم انحراف پرونیشن انتخاب و بهصورت تصادفی و مساوی در دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش، تمریناصلاحی متشکل از تمرینهای مهاری، کششی، تقویتی و انسجامی را بهمدت سهماه اجرا کردند، درحالیکه گروه کنترل فعالیت معمول خود را انجام میدادند. قبل و بعد از سهماه اجرای تمرینات اصلاحی، نوسانهای کنترل پاسچر ارزیابی شد. از آزمونهای آماری تی وابسته و مستقل برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد (0/05≥P). سهماه تمرین اصلاحی در نوسانهای کنترل پاسچر و نیروی واکنش زمین، بهبودی معناداری پدیدار ساخت (0/001P≤)، اما در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05≤P). بهعلاوه، پس از انجام مداخله، نوسانهای کنترل پاسچر و نیروی واکنش زمین در گروه آزمایش بهطور معناداری کمتر از گروه کنترل بود (0/001≥P)، درحالیکه این تفاوت در پیشآزمون معنادار نبود (0/05≤P). بهنظر میرسد تمرین اصلاحی نظاممند سبب بهبود فعالیت عضلات مسئول کنترل نوسان بدن شده، که آن نیز به کاهش نوسانهای پاسچر و نیروی واکنش زمین در افراد دارای سندرم انحراف پرونیشن منجر میشود؛ بنابراین، به پژوهشگران، مربیان و متخصصان توصیه میشود برای بهبود کنترل نوسانهای پاسچر و نیروی واکنش زمین در افراد دارای سندرم انحراف پرونیشن، تمرینهای اصلاحی نظاممند را در برنامه درمانی خود قرار دهند.
نرجس جمالی، خلیل خیامباشی، شهرام لنجاننژادیان، حامد اسماعیلی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
مطابق تحقیقات اخیر، تقویت عضلات خارجی- پشتی مفصل ران، درد افراد مبتلا به مشکل کشککی- رانی را کاهش میدهد، ولی اثر تقویت این عضلات بر کینماتیک اندام تحتانی هنوز روشن نیست. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تمرینهای تقویتی عضلات دورکننده و چرخانندههای خارجی مفصل ران بر کینماتیک اندام تحتانی افراد مبتلا به درد کشککی- رانی در دو حالت ایستا و پویا انجام شده است. در یک کارآزمایی تصادفی کنترلشده، 33 فرد مبتلا به سندرم درد کشککی- رانی بهصورت تصادفی در دو گروه تجربی (8 زن با میانگین سنی 6/8±30 و میانگین شاخص تودۀ بدنی 2/6±23/8 و 8 مرد با میانگین سنی 7±31/2 و میانگین شاخص تودۀ بدنی 1/5±25/6) و شاهد (9 زن با میانگین سنی 7/3±29/9 و میانگین شاخص تودۀ بدنی 3/2±23/2 و 8 مرد با میانگین سنی 6±32 و میانگین شاخص تودۀ بدنی 1/9±25/5) تقسیم شدند. افراد در گروه تجربی، به مدت دوازده هفته و هر هفته سه جلسه تمرین تقویتی عضلات دورکننده و چرخانندههای خارجی مفصل ران را با استفاده از تراباند، تحت نظارت درمانگر، دریافت کردند. بر گروه شاهد هیچگونه مداخلۀ تمرینی اعمال نشد. قدرت عضلات مفصل ران و کینماتیک در دو حالت ایستا و پویا، قبل و بعد از مداخله بررسی شد. برای تحلیل آماری، از تحلیل واریانس برای اندازههای مکرر از نرمافزار SPSS استفاده شد (آلفا=0/05). پس از دوازده هفته مداخلۀ تمرینی، بهدنبال افزایش قدرت عضلات دورکننده در زنان از 19/6 به 26/4 درصد وزن (0/000=P) و در مردان از 29/9 به 38/1 درصد وزن (0/003=P) و عضلات چرخانندههای خارجی در زنان از 13/2 به 16/9 درصد وزن (0/024=P) و در مردان از 26/3 به 34/9 درصد وزن (0/000=P)، زوایای والگوس پویایی زانو در اسکات یکپایی در زنان از 170 به 174/6 درجه (0/018=P) و در مردان از 171/8 به 176/8 درجه (0/017=P) و افتادگی لگن سمت مقابل در پایینآمدن از پله تنها در زنان از 7/9 به 6 درجه (0/04=P) در گروه تجربی بهبود یافت. در زاویۀ چهارسررانی هیچ تفاوت معنیداری مشاهده نشد (0/05≤P). یافتهها نشان داد که تقویت عضلات مفصل ران، کینماتیک اندام تحتانی در حالت پویا را در صفحۀ حرکتی فرونتال تغییر میدهد و شاید بتوان گفت که بهدلیل این تغییرات، بهدنبال تقویت عضلات دورکننده و چرخانندههای خارجی مفصل ران توسط تراباند، نشانههای درد کشککی-رانی بهصورت پایدارتری بهبود مییابند.
سروش شاه حسینی، امیرحسین براتی، محمدحسین ناصرملی، محسن مرادی،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
سندروم درد کشککی رانی بیش از 50 درصد آسیبهای ناشی از استفاده بیشازحد را شامل میشود، لذا هدف از تحقیق حاضر مقایسه فعالیت عضله پهن داخلی در افراد مبتلا به سندروم درد کشککی رانی پس از یک دوره تمرینهای قدرتی انعطافپذیری با و بدون تمرینهای بازخورد الکتروفیزیولوژیک بود. در این تحقیق نیمه آزمایشگاهی، 30 نفر بهعنوان آزمودنی به سه گروه کنترل، درمانی و درمانی به همراه بازخورد الکتروفیزیولوژیک تقسیم شدند. ابتدا فعالیت عضله پهن داخلی توسط دستگاه الکترومایوگرافی ثبت و سپس بعد از اعمال مداخله تمرینی به هر یک از گروهها، پسآزمون گرفته شد. از آزمون تحلیل واریانس یکراهه برای مقایسه فعالیت عضله پهن داخلی بین گروهها استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که اختلاف معنیداری بین گروهها در متغیر فعالیت عضله پهن داخلی وجود داشت (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه درونگروهی نشان داد که اختلاف معنیداری بین گروه کنترل با گروه تمرین درمانی (0/024=P)، گروه کنترل با گروه تمرین درمانی به همراه بازخورد الکتروفیزیولوژیک (0/028=P) و گروه تمرین درمانی با گروه تمرین درمانی به همراه بازخورد الکتروفیزیولوژیک (0/001>P) وجود داشت. با توجه به این نتایج، تمرینهای درمانی به همراه بازخورد الکتروفیزیولوژیک نسبت به تمرین درمانی تأثیر بیشتری بر فعالیت عضله پهن داخلی در افراد دارای سندروم درد کشککی رانی دارد.
عبدالرضا کاظمی، فاطمه خواجهپور، علیرضا شریفآبادی، مهدی مداحی،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
به دلیل تأثیر مثبت تمرینات بر بهبود MS، «تأثیر یک دوره تمرینات ورزشی جامع بر نروتروفین 4/5، متغیرهای آنتروپومتریک و عملکردی زنان مبتلا به MS» بررسی شد. جامعه آماری تحقیق را زنان مبتلا به MS با مقیاس ناتوانی جسمانی صفر تا 10، تشکیل دادند. گروههای تمرینی A، B و C پروتکل توانبخشی را انجام دادند. براساس سطح ناتوانی افراد از تمرینات مختلف استفاده شد. گروههای کنترل A، B و C تمرینات کششی انجام دادند. کلیه پیشآزمونها به عمل آمد و سپس گروههای تجربی،12 هفته تمرین خاص خود را، انجام دادند. از آزمون ANCOVA برای تحلیل دادهها استفاده شد. تمرینات بر میزان نروتروفین 4/5 بیماران مبتلا به MS سطح A و C تأثیر نداشت (0/504=P و 0/083=P)؛ اما میزان نروتروفین 4/5 بیماران مبتلا به MS سطح B افزایش یافت (0/010=P). همچنین نتایج نشان داد که در سطح A: BMI، BF%، سرعت و VO2max و در سطح B: وزن، BMI، BF%، تعادل پویا، دور کمر و باسن، WHR و VO2max بهبود معنیداری داشت. بالعکس در سطح C: BMI، BF% و VO2max بهبود معنیداری داشت. این نتایج نشان میدهد که تمرینات توانبخشی بر این متغیرها تأثیر مثبتی دارد و میتواند کیفیت زندگی را در این بیماران افزایش دهد.
زهرا محمدپور، کریم آزالی علمداری، اعظم زرنشان،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
مطالعه فراتحلیلی پاسخ فشارخون به تمرینات ورزشی آبی در بیماران پرفشار خون بسیار اهمیت دارد. شامل تعیین کمی تغییرات فشارخون بعد از تمرینات ورزشی آبی و شناسایی زیرگروههای دارای بیشترین تغییرات بود. کارآزماییهای بالینی منتشرشده در مجلات پژوهشی انگلیسی و فارسی تا جولای 2020 از سایتهای google scholar، Pubmed، Science Direct، sid و magiran سرچ شدند. 12 مداخله با استفاده از مدل اثرات تصادفی برای تعیین اندازه اثر (تفاوت در میانگین با تناوب اطمینان %95) تحلیل شدند. فراتحلیلهای طبقهای در مورد زیرگروههای جنسیت، وضعیت یائسگی، شدت و تعداد جلسات تمرین در هفته بررسی و همبستگی بین سن، وزن بدن، دمای آب و مدت تمرین با مقدار تغییرات فشارخون با فرا رگرسیون تصادفی واحد انجام شد. تمرین ورزشی در آب، فارغ از ویژگیهای فردی بیماران و یا تعداد جلسات تمرین و دمای آب، به ترتیب سبب 12/29- و 5/69- میلیمتر جیوه کاهش در فشارخون سیستولی و دیاستولی شد. در ضمن، فقط مقدار کاهش فشارخون سیستولی با دمای آب (0/012=P، 1/29-=P) وزن بدن آزمودنیها (0/003=P، 0/38=β1) همبستگی داشت (0/05>P). تمرین ورزشی در آب باعث کاهش قابلملاحظه فشارخون سیستولی و دیاستولی بیماران پرفشار خون میشود که بر اهمیت بالینی تمرینات آبی در کنترل پر فشارخونی تأکید میکند؛ اما به نظر میرسد که با کمتر شدن وزن بدن و همچنین افزایش دمای آب (تا 38 درجه) فواید بیشتری ازنظر کاهش فشارخون حاصل شود. ولی به دلیل کم بودن شواهد و هتروژنیتی در نتایج، هنوز باید کارآزماییهای بالینی بیشتری فراهم شوند.
امیرمیلان امینی، محمد فشی، رعنا فیاض میلانی،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثر مصرف حاد مکمل کلسیم لاکتات بر ظرفیت بافری و عملکرد ورزشکاران مرد بوکس آماتور نخبه بود. هشت مرد نخبه بوکس آماتور (قد 4/33±180 سانتیمتر و وزن 3/68 ±24/12 کیلوگرم، دستههای وزنی (۸۱+، ۶۹-،۶۴-،۷۵-)) در طرحی متقاطع و دوسوکور در 3 راند 3 دقیقهای با یکدیگر به مبارزه پرداختند. مکمل لاکتات بهصورت کپسولهای ژلاتینی (5/0 گرم، 80 میلیگرم کلسیم لاکتات/ کیلوگرم وزن بدن) 90 دقیقه قبل از مبارزه مصرف شد. 90 دقیقه قبل، بلافاصله قبل و نیز بلافاصله پس از رقابت، از آزمودنیها نمونهگیری خون انجام و لاکتات، PH، HCO3- و PCO2، اندازهگیری و میانگین ضربان قلب و تعداد ضربههای مؤثر دست حین مبارزه ارزیابی شد. از آزمون تی مستقل برای مقایسه دوبهدو زمان اندازهگیری در دو گروه مکمل و دارونما و نیز آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای تکراری در سطح معناداری P≤0.05 استفاده گردید. مقدار لاکتات و HCO3- در سه زمان ارزیابی در گروه مکمل کلسیم لاکتات و دارونما به ترتیب افزایش و کاهش معناداری را نشان داد (0/05≥P). تفاوت معناداری بین گروه مکمل کلسیم لاکتات و دارونما در مقدار لاکتات، PH، HCO3، PCO2، ضربان قلب و عملکرد در سه زمان ارزیابی مشاهده نشد (0/05<P). مکمل کلسیم لاکتات منجر به بهبود عملکرد بدون تغییرات چشمگیر در سیستم تامپونی گردید. بهبیاندیگر تلاش بیشتر با اسیدیته مشابه با دارونما میتواند نشاندهنده اثربخشی مکمل کلسیم لاکتات بر عملکرد ورزشکاران بوکس آماتور باشد.
مریم عسکری، محمد شریعت زاده جنیدی، هادی روحانی، سپیده وکیل محلاتی،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر مصرف کوتاهمدت مکمل چای سبز (ماچا) بر میزان چربی سوزی حین فعالیت ورزشی در زنان چاق بود. آزمودنیهای این پژوهش 10 نفر زن چاق (سن 4/7±36/8 سال، شاخص توده بدن 5/9±32/6 کیلوگرم بر مترمربع، وزن 1/9±83/4 کیلوگرم) بودند. آزمودنیها به مدت 7 روز مکمل چای ماچا را روزانه به میزان 1 گرم مصرف کردند. قبل و بعد از دوره مصرف مکمل، یک آزمون ورزشی فزاینده روی نوار گردان بهمنظور سنجش حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت فعالیت متناسب با آن (FATmax) اجرا شد. نمونه خونی نیز قبل و بلافاصله پس از آزمون فزاینده جهت سنجش میزان سرمی گلیسرول گرفته شد. آزمونهای آماری t وابسته و تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر جهت مقایسه میانگین متغیرها استفاده شد. تفاوت معنیداری در میانگین FATmax (0/481=p) و MFO (0/587=p) قبل و بعد از مصرف مکمل وجود نداشت. مصرف مکمل بهتنهایی تأثیر معنیداری بر مقادیر گلیسرول پلاسما نداشت اما انجام فعالیت ورزشی بهتنهایی باعث کاهش گلیسرول پلاسما شد. بهطورکلی یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که مکمل یاری چای سبز ماچا، حداقل در کوتاهمدت، سبب بهبود میزان اکسیداسیون چربی و تغییرات مقادیر گلیسرول پلاسمایی در زنان چاق نمیشود.
علی ملایی، صدیقه حسین پور دلاور، مهران قهرمانی، رضا جباری، محمد جلیلوند،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر شناوری در آب سرد و تحریک جریان مستقیم جمجمهای TDCS در دوره ریکاوری بر تغییرات لاکتات خون و عملکردی بعدی شناگران حرفهای مرد بود. بدین منظور 20 شناگر مرد در دو روز با فاصله ۴۸ ساعت در محل آزمون حضور یافتند. هر روز شنای ۲۰۰ متر کرال سینه اجرا و پسازآن آزمودنیها در یکی از پروتکلهای، روز اول تحریک آندی (با شدت 2 میلیآمپر) و گروه ساختگی، روز دوم شناوری در آب سرد (با درجه ) و بازیافت در خشکی قرار گرفتند. لاکتات خون قبل از اجرای آزمون (۲۰۰ متر شنا کرال) بلافاصله بعد از اجرای آزمون در طول پروتکل هر سه دقیقه تا انتهای زمان ۱۵ دقیقه اندازهگیری شد. در پایان برای سنجش تأثیر روشهای تحت بررسی روی عملکرد، اجرای شنای دویست متر تکرار گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از آزمونها، تی وابسته، تحلیل کواریانس، تعقیبی LSD و تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. نتیجه این پژوهش نشان داد عملکرد شنا فقط در گروه TDCS بهبود معناداری داشت، کاهش زمان رکورد (0/001=p). لاکتات خون در گروه شناوری در آب سرد کاهش بیشتری (0/001=p) نسبت به سایر گروهها داشت.
کرار خواجهنعمت، حیدر صادقی، اسماعیل ابراهیمی تکامجانی، رغد معمار،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
حسی عمقی برای عملکرد مفصل ضروری است و از طریق آن فرد حرکت اجزاء بدن خود در فضا را درک میکند. یافتن تأثیر تمرین تعادلی بر روی سطح ناپایدار با جابجایی عمقی، افقی و ترکیبی بر حس وضعیت مفصل زانوی جوانان فعال سالم. 39 مرد فعال به سه گروه تمرینی و یک گروه کنترل (9 نفر) تقسیم شدند. سه گروه تمرین با جابجایی عمقی (10 نفر)، با جابجایی افقی (10 نفر) و تمرین ترکیبی (10 نفر)، به مدت هشت هفته، هفتهای سه جلسه تمرین داشتند. میزان خطای بازسازی فعال و غیرفعال موقعیت مفصل زانو در زوایای 30، 45 و 60⁰ با دستگاه بایودکس سیستم 3، قبل و بعد از دوره تمرینی اندازهگیری شد. از آزمون تحلیل واریانس یکراهه در سطح معنیداری P≤0.05 استفاده شد. میانگین میزان خطای بازسازی فعال و غیرفعال موقعیت مفصل زانو در زوایای مذکور پس از هشت هفته در گروههای تمرینی کاهش یافت اما این بهبود ازلحاظ آماری معنیدار نبود. به نظر میرسد تمرین تعادلی بر روی سطوح ناپایدار بهتنهایی نتواند بر حس وضعیت زانوی مردان جوان فعال تأثیرگذار باشد.
حمید محمودی، حمید رجبی، محسن باپیران، پژمان معتمدی،
دوره 19، شماره 21 - ( 6-1400 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر تمرین پلایومتریک قبل و بعد از بلوغ همراه با تمرین فوتبال بر شاخص الکترومایوگرافی و عملکرد بازیکنان فوتبال بود. تعداد 30 دانش آموز فوتبالیست قبل از بلوغ (وزن 6/59±32/38 کیلوگرم، سن 0/53±10/35 سال و قد 6±141 سانتیمتر) و بعد از بلوغ (وزن 96/10±79/43 کیلوگرم، سن 0/72±15/43 سال و قد 9±156 سانتیمتر) از شهرستان دلفان انتخاب شدند. آزمودنیها در دو گروه 15 نفرِ قبل و بعد از بلوغ قرار گرفتند. برای ارزیابی سن از شاخصهایی همچون قد، سن دندانی و سن استخوانی (روش پرتونگاری) استفاده شد، سپس جهت همگنکردن گروهها از شاخص سن بیولوژیکی توسط رادیولوژیست استفاده شد. قبل و بعد از 4 هفته تمرین، آزمونهای عملکردی دو 20 متر سرعت، چابکی، پرش سارجنت و همچنین آمپلیتود عضله پهن جانبی گرفته شد. نتایج با استفاده از آزمون t زوجی نشان داد در گروه قبل از بلوغ در پرش عمودی، چابکی و 20 متر سرعت تفاوت معناداری مشاهده شد. در گروه بعد از بلوغ تنها در عملکرد پرش عمودی و چابکی تغییرات معناداری مشاهده شد و در سایر متغیرها تفاوت معناداری مشاهده نشد. در تغییرات بین گروهی آزمون t مستقل نشان داد، تنها در آزمون 20 متر سرعت تفاوت معناداری مشاهده شد و در سایر متغیرها باوجود تفاوتهای ظاهری، ازنظر آماری تفاوتی نداشت. نتایج پژوهش نشان داد تمرین پلایومتریک در گروه قبل از بلوغ نسبت به گروه بعد از بلوغ اثری بیشتری داشت و این نتایج میتواند به مربیان گروههای سنی قبل از بلوغ در استفاده از این نوع تمرینات در طراحی تمرین فوتبال کمک شایانی کند.
ایمان روزبه، امیرحسبن براتی، هومن مینونژاد،
دوره 19، شماره 21 - ( 6-1400 )
چکیده
با توجه به اینکه اسکات یک حرکت رایج در تقویت عضلات اندام تحتانی بهمنظور پیشگیری از آسیبها است، مطالعه حاضر باهدف مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی عضلات پهن داخلی و خارجی در سه شیوه حرکت اسکات فوتبالیستهای مرد طراحی و اجرا گردید. 15 فوتبالیست مرد 18 تا 25 سال باسابقه بیش از دو سال تمرین منظم تکنیکهای اسکات پا جمع، پا باز و لانچ را همزمان با ثبت فعالیت الکترومیوگرافی عضلات پهن داخلی و پهن خارجی انجام دادند. دادهها با آزمونهای آماری تی وابسته و مستقل و تحلیل واریانس اندازههای تکراری تحلیل شدند. فعالیت الکترومایوگرافی دو عضله پهن داخلی و خارجی در مرحله بالا آمدن، پایین رفتن و با تغییر نوع اسکات تفاوت معناداری نشان نداد. عضله پهن خارجی در تمام حالات اسکات فعالیت بیشتری نسبت به عضله پهن داخلی نشان داد. اگرچه پیشنهادشده است عضله پهن داخلی در کنترل حرکت اسکات فعالیت بیشتری دارد؛ اما تناقض آن با یافتههای این مطالعه میتواند به دلیل کاهش زاویه Q و واروس زانوی شرکتکنندگان باشد.
سید احسان نقیبی، مهرداد عنبریان، الهام شیرزاد،
دوره 19، شماره 21 - ( 6-1400 )
چکیده
باوجود اهمیت استعدادیابی برای رشتههای ورزشی، مستندات مرتبط با استعدادیابی در کاراته بسیار اندک است. هدف از انجام این مطالعه طراحی الگوی استعدادیابی ورزشکاران کاراتهکار مبتنی بر الگوریتمهای هوش مصنوعی است. آزمودنیها بهصورت نمونهگیری در دسترس به دو گروه کاراتهکاران نوجوان نخبه (19 نفر) و غیر کاراتهکاران (20 نفر) تقسیم شدند. برخی متغیرهای آنتروپومتریکی و بیومکانیکی مبتنی بر پیشینه تحقیق انتخاب و اندازهگیری شد. از آزمون شاپیرو-ویلک برای تعیین نرمال بودن توزیع دادهها استفاده شد. برای کاهش حجم دادهها و تعیین مهمترین متغیرهای آنتروپومتریکی و بیومکانیکی، روش آماری آنالیز مؤلفههای اصلی (PCA) بهکاربرده شد. سپس در مدلسازی از الگوریتم شبکههای عصبی با سه لایه ورودی (10 نرون)، میانی (7 نرون) و خروجی (2 نرون) استفاده شد. نتایج نشان داد که مهمترین متغیرهای آنتروپومتریکی و بیومکانیکی کاراتهکاران نوجوان نخبه به ترتیب چربی زیرپوستی سینهای، قد، پرش، تعادل ایستا، قدرت نسبی پنجه دست، محیط سینه، محیط مچ پا، چربی زیرپوستی شکم و طول ظاهری پا هستند. همچنین درصد طبقهبندی صحیح و حساسیت دادهها بالا و به ترتیب 87٪ و 85٪ بود. با توجه به یافتهها میتوان از این الگوی پیشنهادی هوشمند برای استعدادیابی کاراتهکاران در کنار سایر روشها استفاده کرد.
آزاده درودگر، خلیل خیام باشی، شهرام لنجان نژادیان، قاسم یادگارفر،
دوره 19، شماره 21 - ( 6-1400 )
چکیده
نسبت قدرت همسترینگ به چهارسر بعنوان ریسک فاکتور آسیب رباط صلیبی قدامی زانو (ای سی ال) مطرح است و زوایای خمش زانو و ران بر روی آن اثر دارند. سرینی بزرگ نیز همکار همسترینگ در بازکردن ران در زنجیره جنبشی بسته است. هدف پژوهش بررسی تأثیر تمرینات تقویتی سرینی بزرگ بر ریسک فاکتورهای کینتیکی و کینماتیکی آسیب ای سی ال در هنگام فرود از پرش بود. 25 داوطلب زن 18-30 ساله تصادفی در گروه کنترل(13) و تجربی(12) قرار گرفتند. بیشینه قدرت ایزومتریک سرینی بزرگ، زوایای مفاصل ران و زانو و مؤلفه عمودی نیروی عکسالعمل زمین به ترتیب با داینامومتر، فیلمبرداری دوبعدی و فوت اسکن در لحظه فرود اندازهگیری شد. پس از 8 هفته 3 جلسهای تمرینات مقاومتی سرینی بزرگ، اختلاف درونگروهی نیروی عکسالعمل زمین (5/245F=، 0/32P=) توسط تحلیل واریانس مختلط دوعاملی و اختلاف پیش و پسآزمون با 16/63 درصد کاهش معنادار بود (0/038=P، 2/354t=). اختلاف بین بیشینه و زمان رسیدن به اوج نیروی عکسالعمل زمین، میانگین زوایای مفاصل، ضربه و نرخ بار معنادار نبود (0/05α=). باتوجه به افزایش 4/55 و3/47 درصدی قدرت سرینی بزرگ و زمان رسیدن به اوج نیرو و اینکه در ابتدای فرود، مزیت مکانیکی همسترینگ کمتر از سرینی بزرگ است، به نظر میرسد با افزایش قدرت سرینی بزرگ میتوان از طریق کاهش نیروی عکسالعمل زمین ریسک آسیب ای سی ال را کاهش داد.
شیرین یزدانی، نادر فرهپور،
دوره 19، شماره 21 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و هدف: اگرچه مستند است که در ناهنجاری اسکلیوز راستای ستون فقرات و لگن تغییر مییابد، لیکن اطلاعات دقیقی درباره تأثیر این تغییرات در بیومکانیک اندام تحتانی هنگام راه رفتن وجود ندارد. ازاینرو هدف این مطالعه مقایسه توان مفاصل اندام تحتانی بیماران اسکولیوز نوجوانی ناشناخته و افراد سالم هنگام راه رفتن بود. روششناسی: با استفاده از دستگاه تحلیل حرکتی با 4 دوربین Vicon و دو صفحه نیروی کیستلر، متغیرهای کینماتیکی و کینتیکی راه رفتن 20 دختر نوجوان مبتلا به اسکولیوز و 20 دختر سالم ثبت و سپس با استفاده از نرمافزارهای Vicon Nexus و Polygon توان مفاصل ران، زانو و مچ پای راست و چپ در صفحه ساجیتال محاسبه شد. دادهها با استفاده از روش آماری ANOVA در سطح معنیداری 05/0>α پردازش شدند. یافتهها: جذب توان زانوی راست بیماران اسکولیوز بهطور معناداری 5/12% کمتر از افراد سالم بود (01/0=p). بهغیراز جذب توان در زانوی راست، بین میزان جذب و تولید توان در سایر مفاصل پای راست و چپ بیماران اسکولیوز و افراد سالم تفاوتی مشاهده نشد (0/05<p). بحث و نتیجهگیری: ناهنجاری اسکولیوز، با کاهش جذب توان زانو همراه است. با توجه به اینکه کاهش یکطرفه و نامتقارن جذب توان در زانو ممکن است با تغییرات نامتقارن گشتاور، نیروی عکسالعمل و عملکرد عضلات مرتبط باشد، میتواند احتمالاً عامل اعمال نیروی نامتقارن به لگن و متعاقباً پیشرفت انحناء اسکولیوز شود.
لیلا غزاله، فهیمه بخشی زاده، دکتر رعنا فیاض میلانی،
دوره 19، شماره 21 - ( 6-1400 )
چکیده
تغییر میزان همانقباضی ناشی از خستگی در درصدهای مختلف افت نیرو نیاز به بررسی دارد. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر میزان افت نیروی اکستنشن زانو ناشی از خستگی بر همانقباضی عضلانی بود. 10 زن سالم و فعال با میانگین سنی 2/99±26/10 سال پروتکل خستگی که شامل 5 ثانیه حداکثر انقباض ایزومتریک ارادی (MVIC) اکستنشن زانو و 5 ثانیه استراحت بود را اجرا کردند. همانقباضی عضلات، در تکرارهایی موردمحاسبه قرار گرفت که میزان نیروی MVIC در آن تکرارها نسبت به نیروی پیش از خستگی به میزان 10، 20، 30، 40 و 50 درصد کاهشیافته بود. نیروی اکستنشن زانو و فعالیت عضلات منتخب به ترتیب با استفاده از دستگاه آیزوکنتیک و سیستم الکترومایوگرافی ثبت شدند. به لحاظ آماری اختلافی بین همانقباضی عضلات پهن داخلی و خارجی در درصدهای متفاوت افت نیرو وجود نداشت. همانقباضی عضلات راست رانی و دوسررانی در 40 و 50 درصد افت نیرو، نسبت به همانقباضی پیش از خستگی افزایش یافت (0/01>P). همانقباضی عضلات دوسررانی و پهن خارجی در 30،20 و 40 درصد افت نیرو و همانقباضی عضلات دوسررانی و پهن داخلی در 40 درصد افت نیرو، نسبت به همانقباضی پیش از خستگی افزایش یافت (0/05>P). نتایج بهطورکلی نشان دادند تغییر شاخص همانقباضی هنگام خستگی تحت تأثیر عضله منتخب و میزان افت نیرو بود. یافته تحقیق حاضر میتواند به محققان در تصمیمگیری درباره نحوه تأثیر خستگی عصبی-عضلانی بر همانقباضی عضلات کمک نماید.
محمدرضا هاتفی، رامین بلوچی، دکتر فریده باباخانی،
دوره 19، شماره 21 - ( 6-1400 )
چکیده
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر وضعیتهای متفاوت مفصل هیپ بر فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی حین حرکت اسکات بود. روششناسی: فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی 15 دانشجوی مرد سالم در حین حرکت اسکات با زاویههای خنثی °15،°30، °45 چرخش خارجی و داخلی مفصل هیپ ثبت شد. برای حذف خستگی احتمالی، آزمودنیها اسکات را 2 بار با فواصل استراحت 30 ثانیه بین تکرار و 4 دقیقه بین زوایای مختلف انجام میدادند. تفاوت معناداری در میزان فعالیت وستوسمدیالیس (052/ 0= p)، وستوسلترالیس (0/102=p) و تنسورفاسیالاتا (0/193=p) در حرکت اسکات بین زوایای مختلف مفصل هیپ مشاهده نشد. درحالیکه تفاوت معناداری در میزان فعالیت گلوتئوسمدیوس (001/ 0= p) و بایسپسفموریس (0/015=p) در حرکت اسکات بین زوایای مختلف مفصل هیپ دیده شد. ضمن اینکه معنادار بودن نسبت فعالیت گلوتئوسمدیوس به تنسورفاسیلاتا در حرکت اسکات بین زوایای مختلف مفصل هیپ مشاهده شد. اسکات با زوایای خارجی مفصل هیپ میتواند بهعنوان یک روش مؤثر جهت افزایش فعالیت گلوتئوسمدیوس و نسبت فعالیت گلوتئوسمدیوس به تنسورفاسیالاتا و افزایش فعالیت بایسپسفموریس در زوایای °45 خارجی و °30 داخلی مفصل هیپ در نظر گرفته شود.
امیرحسین طواری، محمدهادی هنرور، مصطفی حاج لطفعلیان،
دوره 19، شماره 21 - ( 6-1400 )
چکیده
در سالیان اخیر تلاشهایی مبنی بر استفاده از روشهای غیرتهاجمی برای دستیابی به این زوایا صورت پذیرفته است. هدف از این مطالعه بررسی قابلیتها و پایاییسنجی سیستمی غیرتهاجمی مبتنی بر دادهبرداری سطحی با استفاده از دوربینهای عمق سنج مادونقرمز است. برای این منظور باید ابتدا با بهرهگیری از تعدادی رابطۀ ریاضیاتی، ابرنقاطی از سطح ایجاد کرد و با تحلیل هندسی نقشه توپوگرافی سطح، انحرافات مدنظر را استخراج کرد. در این مطالعه پس از استخراج ابر نقاط، برای شناسایی لندمارکهای آناتومیکی از روش گوس بر مبنای مشتق دوم سطح استفاده شد. بر این اساس سطح بدن به تعدادی کانوکسیتی، کانکیویتی و سهموی تقسیم شد. در ادامه با تحلیل ریاضیاتی نقشه توپوگرافی سطح، زوایای تعدادی از ناهنجاریهای پشت برآورد شد. در این روش از ضریب همبستگی درونگرا و حداقل تغییر قابلتشخیص برای بررسی پایایی نسبی و مطلق استفاده شد. نتایج نشان داد که شناسایی لندمارکها با استفاده از روش مشتق دوم با دقت مناسبی امکانپذیر است. همچنین نتایج پایاییسنجی، مقادیر قابلقبول و بالایی را برای زوایای بررسیشده نشان داد. در نهایت میتوان گفت که روش مطرحشده، پایایی مناسبی دارد و میتواند در ارزیابیهای مستمر جایگزینی برای رادیوگرافی باشد.