8 نتیجه برای آزمون
فائزه نعمتی، مصطفی زارعی، مرتضی برزگر بفروئی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه: مطالعات نشان دادهاند که آسیب لیگامان صلیبی قدامی باعث دورههای ناتوانی بلندمدت و اثرات بلندمدتی میشود؛ بنابراین اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و همچنین وجود مطالعاتی که تأثیر برنامههای پیشگیری از آسیب را در بهبود سطح عملکرد بازیکنان تعیین کند نیاز است. بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثر هشت هفته برنامه پیشگیری از آسیب لیگامنت صلیبی قدامی بر عملکرد کبدی کاران زن نخبه بود.
موادو روش ها: باتوجه به اعمال متغیر مداخلهای این تحقیق از نوع نیمهتجربی است. 27 کبدی کار زن دارای دامنه سنی 18-24 سال به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله به مدت 8 هفته تمرینات PEP را اجرا کردند. آزمونها قبل و بعد از اجرای هشت هفته برنامه تمرینی اجرا شد. این ارزیابیها شامل آزمون تی، آزمون دوی سرعت 20 متر، آزمون وای بالانس ،آزمون انعطاف پذیری نشستن و رسیدن، آزمون هاپینگ و آزمون غربالگری حرکت عملکردی بود. از آزمون آماری لون جهت بررسی همگنی واریانسها و برای ارزیابی و مقایسه دادهها از آزمون انکوا استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون آنالیز کوواریانس نشان داد که گروه مداخله به طور معناداری امتیازات بهتری در مقایسه باگروه کنترل در آزمون های وای بالانس پای راست (002/0=p)و چپ(001/0=p) ، پرش با یک پا با پای راست(004/0=p) وپای چپ(000/0=p) ،کراس اوور هاپینگ پای راست(023/0=p) و آزمون انعطافپذیری نشستن و رسیدن(003/0=p) پس از اجرای هشت هفته تمرینات PEP کسب کردند.علاوه بر این در آزمون های دوی سرعت(649/0=p) ، چابکی(073/0=p) ، تریپل هاپینگ پای چپ (784/0=p) وراست (204/0=p) ،کراس اوور هاپینگ پای چپ (540/0=p) و آزمون غربالگری حرکت عملکردی(943/0=p) تفاوت معناداری بین دوگروه مشاهده نشد.
نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که اجرای هشت هفته برنامه PEP بر تعادل پویای پای راست و چپ ، هاپینگ (پرش با یک پا و کراس اوور هاپینگ پای راست) و انعطافپذیری همسترینگ و کمر کبدی کاران زن نخبه تأثیر معناداری دارد؛ اما برهاپینگ (تریپل هاپینگ و کراس اوور هاپینگ پای چپ)، سرعت، چابکی و امتیازات آزمون FMS تأثیر معناداری ندارد.
علی کاظمی، محمد فشی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر اجرای سه نوع بازیافت به صورت فعال، غیرفعال و حرکات کششی
حین انجام تمرین استقامتی شدید تکراری بر ظرفیت تامپونی و تنظیم یون هیدروژن خون و ارائه راهبردهایی
برای بهبود پاسخهای فیزیولوژیکی در رابطه با سیستمهای بافری بدن میباشد که ممکن است موجب تأخیر
در بروز خستگی و بهبود اجرای ورزشی در مورد برخی از رشتههای ورزشی که الگوی فعالیت بدنی آن ها
شبیه به پروتکل انجام شده در این تحقیق است، خواهد شد. به همین منظور، محقق 10 نفر از دانشجویان
رشته تربیتبدنی ورودی سال 86 دانشگاه تریت معلم تهران را تحت عنوان گروه تجربی یا آزمایش انتخاب
کرده و این موضوع را طی پژوهش خود مورد بررسی قرار داده است. گروه آزمایش سه نوع بازگشت به حالت
اولیه را حین اجرای پروتکل ورزشی آزمون استقامتی شدید تکراری 2 طبق الگویی خاص و با اجرای یکی از
سه نوع بازیافت ذکر شده به صورت متقاطع 3 طی سه روز متوالی به مدت یک هفته انجام د ادند . بلافاصله
،4PH پس از آخرین مرحله بازیافت از آزمودنی ها نمونه خون شریانی گرفته شد و با دستگاه گازومتری
PCO2
5 HCO3 ،6BB ،
8BE ،7 - 9 اندازهگیری شدند. نتایج تحلیل واریانس برای O2-sat و
اندازه گیری های تکراری نشان داد که بین بازیافت فعال و حرکات کششی و نیز بین بازیافت غیرفعال و حرکات
0/ تفاوت معناداری در سطح آلفای 05 O2-sat بین بازیافت فعال و غیرفعال برای ،BB و PH کششی در مورد
HCO3 ،PCO وجود دارد. بین بازیافت فعال، غیرفعال و حرکات کششی در مورد 2
-
در سطح آلفای BE و
0/05 تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که انجام انواع بازیافت حین تمرینات استقامتی شدید تکراری بر روی ظرفیت تامپونی خون شریانی تأثیرگذار است و با توجه به معنادار بودن اختلاف
میانگینها در مورد برخی اجزای سیستم بافری بدن حین بازیافت غیرفعال نسبت به دو نوع دیگر بازیافت انجام
شده، ظرفیت تامپونی خون شریانی طی بازیافت غیرفعال نسبت به بازیافت فعال و حرکات کششی کمتر
تضعیف میشود.
رسول رضایی، هادی حبیبی، محمدرضا دهخدا، حمید رجبی،
دوره 11، شماره 6 - ( 7-1392 )
چکیده
این تحقیق به منظور طراحی آزمونی ویژه جهت سنجش توان بیهوازی بالاتنه کشتیگیران و ارزیابی اعتبار،
پایایی و عینیت این آزمون برای اندازهگیری توان بیهوازی کشتیگیران آزادکار برمبنای آزمون وینگیت دست
انجام شد. این تحقیق با 22 نفر از کشتیگیران آزادکار 3/ )سن 22 ± 6/ 23/02 سال، قد 79 ± 193/11 سانتیمتر،
13/ وزن 11 ± 3/ 90/55 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 12 ± 20/92 کیلوگرم بر متر مربع و درصد
3/ چربی 72 ± 13/57 ( منتخب استان تهران )با سابقه قهرمانی آسیا و جهان که در دو سال اخیر نیز به تیم ملی
دعوت شده بودند( انجام گرفت. جهت طراحی آزمون ویژه )بالارفتن از طناب( از الگوی حرکتی کشتی و
زمان اجرا منطبق با آزمون وینگیت استفاده شد. پس از اجرای آزمون وینگیت دست و آزمون طراحیشده،
حداکثر، میانگین و حداقل توان بیهوازی و شاخص خستگی محاسبه گردید. همچنین میزان لاکتات خون
بعد از گذشت 2 دقیقه و ضربان قلب بلافاصله پس از اجرای آزمونها اندازهگیری شد. برای بررسی میزان
همبستگی بین شاخصهای توان و شاخصهای فیزیولوژیکی )لاکتات خون و ضربان قلب( دو آزمون از
=2/ آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حداکثر ) 937 r >2/21 P(، میانگین
=22/692( r >2/21 P =2/ ( و حداقل توان ) 652 r >2/21 P =2/ ( و شاخص خستگی ) 612 r >2/21 P( به
دست آمده از آزمون طراحیشده و آزمون وینگیت دست همبستگی معنیداری وجود دارد. همچنین بین
=2/ ضربان قلب بلافاصله بعد از اجرای دو آزمون همبستگی معنیداری ) 925 r >2/21 P ( وجود داشت، ولی
=2/ در میزان لاکتات خون در زمان 2 دقیقه پس از اجرای آزمونها ) 353 r =2/129 ، P ( همبستگی معنیداری
مشاهده نشد. همچنین بین میزان لاکتات 2 دقیقه پس از اجرای آزمونها تفاوت معناداری مشاهده نشد. در
=2/ بررسی پایایی آزمون طراحیشده بین حداکثر ) 102 r >2/21 P =2/ (، میانگین ) 161 r >2/21 P(، حداقل
= 2/ توان ) 132 r >2/21 P =2/ ( و شاخص خستگی ) 992 r >2/21، P( بعد از دومرتبه اجرای آن توسط
=2/ آزمودنیها همبستگی معنیداری مشاهده شد. در بررسی عینیت آزمون طراحیشده بین حداکثر ) 132 r ،>2/21 P =2/ (، میانگین ) 151 r > 2/21 P =2/ (، حداقل توان ) 125 r >2/21 P =2/ ( و شاخص خستگی ) 132 r
>2/21 ، P ( توسط دو گروه آزمونگیرنده نیز ارتباط معنیداری مشاهده شد. بنابراین آزمون طراحیشده با
ملاک قراردادن آزمون وینگیت دست دارای اعتبار، پایایی و عینیت است و بهعنوان آزمونی ویژه و کمهزینه
جهت اندازهگیری توانبیهوازی در کشتیگیران توصیه میشود.
عباس کیهانیان، دکتر خسرو ابراهیم، دکتر حمید رجبی، دکتر سیدمحمد مرندی،
دوره 13، شماره 9 - ( 1-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر تمرین مقاومتی با استراحت فعال و غیرفعال بر آمادگی هوازی و بیهوازی بازیکنان فوتبال بود. 61 بازیکن فوتبال جوانان )ب(
66/22±0/ 16 کیلوگرم، سن 68 /66±8/ 688 سانتیمتر، وزن 78 /86±1/ سپاهان اصفهان به صورت تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی با استراحت فعال ( قد 16
66 سال و چربی بدن ±0/ 16 کیلوگرم، سن 66 ±1/ 686 سانتیمتر، وزن 10 /78±1/ 20 درصد( و گروه استراحت غیرفعال )قد 77 /68±6/ سال و چربی بدن 60
در پیش و پسآزمون انجام AT و RAST، استقامت عضلانی، هاف ،Tmax ، 20/07±6/80 درصد( تقسیم شدند. آزمون حداکثر اکسیژن مصرفی، قدرت بیشینه
شد. برنامه تمرین به مدت 6 هفته و هفتهای 2 جلسه با 60 حرکت و از 80 الی 70 درصد قدرت بیشینه انجام شد. با این تفاوت که گروه استراحت فعال 8 نوبت
فعالیت 20 تکراری را در 80 ثانیه انجام میداد و فاصله بین 80 ثانیهها با 2 نوبت فعالیت 60 تکراری تکمیل میشد، اما گروه استراحت غیرفعال 6 نوبت فعالیت 20
تکراری در 80 ثانیه و 80 ثانیه استراحت غیرفعال بین نوبتها داشتند. پساز تعیین نرمالیتی از طریق آزمون کلموگروف- اسمیرنوف و آزمون همگنی تجانس
استفاده شد. پساز دوره تمرینی، اختلاف معناداری در تمام متغیرها بهجز توان بیهوازی اوج در α ≥ واریانس از آزمون تی وابسته و مستقل با سطح اطمینان 0.05
عملکرد آزمون هاف، استقامت عضلانی در حرکت پرس سینه و ،Tmax ،vVo2max ،AT گروه استراحت فعال پیدا شد، ولی در گروه استراحت غیرفعال فقط
استقامت عضلانی ،vVo2max ،AT ،Tmax ،Vo2max قدرت عضلانی در حرکت پرس پا افزایش یافت. نتایج بینگروهی تفاوت معناداری بین دو گروه در
در حرکت پرس پا و میانگین توان بیهوازی به سود گروه استراحت فعال نشان داد. درمجموع نتایج نشان داد که تمرین مقاومتی با استراحت فعال نسبت به تمرین
مقاومتی با استراحت غیرفعال سبب بهبود بیشتر در آمادگی هوازی و گاه بهبود بیشتر در آمادگی بیهوازی بازیکن فوتبال میشود.
آقای نعمت الله بهبودیان، آقای جمال خواجهعلی، دکتر امیر لطافت کار،
دوره 15، شماره 14 - ( 7-1396 )
چکیده
با توجه به ضرورت توجه به غربالگری آسیبها، هدف مطالعۀ حاضر مقایسۀ امتیازات آزمونهای غربالگری حرکتی عملکردی افراد فعال و غیرفعال است. جامعۀ آماری تحقیق را دانشجویان مرد دانشگاهی در دامنۀ سنی 18 تا 25 سال تشکیل دادند که از بین آنها 50 دانشجو (25فعال و 25 غیرفعال) انتخاب شدند. از آزمونهای غربالگری حرکتی عملکردی کوک برای غربالگری حرکتی عملکردی استفاده شد. بعد از تعیین نرمالبودن نمرات کلی FMS، برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی مستقل در برنامۀ SPSS نسخۀ 16 و در سطح معنیداری 05/0 استفاده شد. طبق یافتههای این تحقیق، نمرات کلی FMS در بین افراد فعال و غیرفعال اختلاف معنیداری داشت (001/0P=). نقطۀ برش برای همه آزمودنیها برابر 17 بهدست آمد. نمرات آزمونهای تحرکپذیری شانه و بالاآوردن فعال پا در افراد فعال و غیرفعال اختلاف معنیداری نداشت، اما نمرات پنج آزمون دیگر اختلاف معنیداری نشان داد. این مطالعۀ آیندهنگر نشان میدهد که با توجه به نمرۀ کلی FMS، افراد غیرفعال نسبت به افراد فعال درمعرض آسیبدیدگی بیشتری قرار دارند. نمرۀ کلی FMS یک پیشبینیکنندۀ آسیب در افراد فعال و غیرفعال است.
مجید جلیلی، فرزاد ناظم، اکبر سازوار،
دوره 16، شماره 16 - ( 10-1397 )
چکیده
مهمترین شاخص تندرستی و آمادگی جسمانی، توان هوازی (VO2max) است. دشواری اجرایی اندازهگیری آزمایشگاهی توان هوازی، موجب توسعه مدلهای برآورد توان هوازی با آزمونهای ورزشی میدانی شده است. هدف این پژوهش طراحی معادله بومی برآورد توان هوازی با آزمون ساده و ایمن شش دقیقه پیادهروی (6MWT) در کودکان بود. VO2max 192پسر سالم 8 تا 12 ساله در آزمون بروس تعدیلشده به روش آنالیز گازهای تنفسی اندازهگیری شد. آزمون 6MWT و متغیرهای ترکیب بدن بهروش استاندارد اندازهگیری شد. از رگرسیون چندمتغیره برای طراحی معادله برآورد توان هوازی نسبی (ml/kg/min) استفاده شد. برای اعتبار سنجی معادله توان هوازی از روش همبستگی و مدل گرافیکی بلاند-آلتمن استفاده شد. همبستگی بالایی میان VO2max اندازهگیریشده به روش مستقیم و متغیرهای مستقل مشاهده شد (0/001≥p، 0/734- 0/25=r). توان هوازی پسران با استفاده از وزن و آزمون 6MWT قابل برآورد بود (0/001≥p، ml/kg/min 2/74=SEE، 0/743=r2). صحت مدل بومی توان هوازی با همبستگی بالا میان VO2max اندازهگیریشده و برآوردشده تایید شد (0/001≥p، 0/861=r)؛ همچنین، مدل گرافیکی بلاند-آلتمن حاکی از توافق بالا میان VO2max اندازهگیریشده بود. بهنظر میرسد، مربیان ورزش و تندرستی با کاربست معادله بومی برآورد توان هوازی برمبنای آزمون 6MWT میتوانند به سادگی توان هوازی کودکان را اندازهگیری و بنابراین ارزیابی مناسبی از تاثیر تمرینهای ورزشی بر آمادگی قلبی-تنفسی ایشان در اختیار داشته باشند.
دکتر رامین بلوچی، دکتر فریده باباخانی، دکتر محمدرضا هاتفی، آقای حسین حسین پور،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات ثباتمرکزی بر عملکرد اندام فوقانی بر مبانی آزمون تعادلی Y، قدرت و دامنه حرکتی چرخش شانه در ورزشکاران بدمینتونباز بود. روششناسی: 30 بدمینتونباز پسر بصورت تصادفی به دو گروه کنترل (15=n) و تجربی (15=n) تقسیم شدند. گروه تجربی برنامه تمرینات ثبات مرکزی را به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته برای مدت 40 دقیقه انجام دادند، در حالی که گروه کنترل مداخلهای را دریافت نکرد. اندازهگیری عملکرد اندام فوقانی بواسطه آزمون تعادلی Y، و همچنین قدرت و دامنه حرکتی چرخش داخلی و خارجی شانه به ترتیب بواسطه دینامومتر دستی و گونیامتر قبل و بعد از ارائه مداخله انجام شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از تحقیق بر اساس آزمون آماری آنکوا (ANCOVA) نشان داد که تفاوت معنیداری در میانگین آزمون تعادل اندام فوقانی Y بین دو گروه کنترل و تجربی در هر دو دست برتر و غیر برتر وجود دارد که بیانگر تاثیر مثبت تمرینات ثبات مرکزی بر عملکرد افراد در اجرای آزمون تعادل Y می باشد (05/0 < p) با این حال هیچ تفاوت آماری در قدرت عضلانی و دامنه حرکتی چرخش خارجی و داخلی شانه بعد از ارائه مداخله مشاهده نشد (05/0 < p). نتیجهگیری: بنظر میرسد که ارائه برنامه تمرینات ثبات مرکزی میتواند با رویکرد افزایش عملکرد اندام فوقانی و بالطبع پیشگیری از آسیب در ورزشکاران بدمینتونباز در نظر گرفته شود.
سعید ارشم،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی سازوکارهای زیربنایی تفاوتهای وابسته به سن در کنترل قامت دختران 7-18 ساله از طریق تعیین تفاوتهای بین ردههای سنی مختلف و بزرگسالان در اولویتهای حسی آنها برای پاسخهای جبرانی بود. تعداد 118 دختر غیرورزشکار 7 تا 18 ساله به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به چهار گروه سنی 7- 9 (31 نفر)، 10- 12 (32 نفر)، 13-15 (28 نفر) و 16-18 (27 نفر) تقسیم شدند. همچنین، یک گروه مرجع از بزرگسالان (28 نفر، میانگین سنی 9/27 سال) بهمنظور مقایسه بررسی شد. برای دستکاری دروندادهای حسی از آزمون سازماندهی حسی (SOT) با دستگاه پاسچروگرافی پویای کامپیوتری استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی تفاوت معنیدار بین تمام گروههای سنی در 6 شرایط آزمون را نشان داد (05/0>P). استفاده از دروندادهای حسی پیکری و دهلیزی برای حفظ تعادل در گروههای سنی مختلف تقریبا یکسان بود اما، در استفاده از دروندادهای بینایی تفاوتهای معنیداری مشاهده شد. عملکرد کنترل قامت دختران از 13 سالگی به بعد مشابه با افراد بزرگسال میشود که این میتواند به دلیل رشد تأخیری دستگاه بینایی باشد. بهطور کلی، ظاهرا برای کنترل بهینه قامت، ابتدا دستگاه حسی پیکری و پس از آن، به ترتیب دستگاههای دهلیزی و بینایی بالیده میشوند.