علی قاسمی کهریزسنگی، علی کاظمی، علیاصغر رواسی، محمدرضا حائری، محمدرضا دهخدا،
دوره 12، شماره 7 - ( 1-1393 )
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر مکملسازی گلوکز وگلوتامین طی چهارهفته تمرین تناوبی- استقامتی واماندهساز، که باعث تخلیه گلیکوژنی عضلات میشود، بر HSP72 سرم مردان غیرورزشکار بود. بدینمنظور 20 نفر مرد سالم که فعالیتبدنی منظم نداشتند انتخاب شدند و بهطور تصادفی در چهار گروه تحت مطالعه قرار گرفتند: گروه مکملسازی گلوکز بههمراه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n=5، مکمل 1)، گروه مکملسازی گلوتامین به همراه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n = 5، مکمل 2)، گروه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n=5، دارونما) و یک گروه بدون هرگونه دستکاری (n=5، کنترل). نمونههای خونی در ابتدای دوره چهارهفتهای پروتکل تمرینی تناوبی- استقامتی واماندهساز براساس آزمون RHIET و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از سیاهرگ زند اعلی جمعآوری شد. غلظت HSP72 سرم بهوسیله تکنیک ELISA اندازه گرفته شد. اثرات اصلی و متقابل با استفاده از آزمون آماری آنووای دوراهه اندازهگیری و بهوسیله آزمون تعقیبی توکی کامل شد. سطح معنیداری نیز α=0.05 انتخاب شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیر مستقل تمرین باعث کاهش معنیدار HSP72 سرم [F(1,17)= 6.362 P<0.05] شد. متغیر مستقل مکمل نیز باعث کاهش معنیدار HSP72 سرم [F(1,17)= 15.362 P<0.01] شد. نتایج آزمون تعقیبی توکی حاکی از اختلاف معنیدار بین گروههای دارونما با مکمل گروه 1(p<0.05) و بین گروههای دارونما با گروه مکمل 2 (p<0.01) بودند. اثر متقابل بین دو متغیر مستقل مکملسازی و تمرینی معنیدار نبود. بهطور کلی، نتایج تحقیق پیشنهاد میکند که مکملسازی گلوکز یا گلوتامین در وضعیت تمرینی تخلیه گلیکوژنی باعث کاهش میزان HSP72 سرم در مردان غیرورزشکار پس از چهارهفته میشود.