۱۶ نتیجه برای درد
دکتر مریم کاویانی، آقای هادی بابارحیمی، خانم مهتاب امیری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی ویژگیهای روانسنجی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ ترس-اجتناب ورزشکار بود. ۱۲۰ ورزشکار با سطوح مهارتی و رشته های مختلف انتخاب و پرسشنامۀ ترس اجتناب ورزشکاران، فاجعه آمیزی درد، ترس از حرکت ، اضطراب آسیب ورزشی را تکمیل کردند. روایی صوری و صحت ترجمۀ نسخۀ فارسی پرسشنامۀ ترس اجتناب ورزشکاران با روش ترجمه، بازترجمه تأیید شد. از شاخص آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی درون طبقهای و همسانی درونی و پایایی زمانی استفاده شد. نتایج نشان داد، مدل تک عاملی پرسشنامۀ اجتناب- ترس ورزشکاران برازندگی ضعیفی داشت. بعد از انجام تحلیل عاملی اکتشافی و مشخص شدن سه عامل در این پرسشنامه ها، مدل تحلیل عاملی تاییدی نیز برازش مناسب داده ها با این مدل را نشان داد؛ بطوریکه شاخص سی اف ای ۹۶/۰ و شاخص تی. ال. آی ۹۴/۰ بهدست آمد و نیز شاخص رمزی ۰۵/۰ و نسبت خیدو به درجه آزادی ۳۹/۱ بهدست آمد. بنابراین نسخۀ فارسی پرسشنامۀ اجتناب- ترس ورزشکاران ۳عاملی و دربردارندۀ ۱۰ سؤال و سه سازه فاجعه آمیزی( گویه های ۱، ۵، ۸)، ترس از حرکت( ۴، ۶، ۷) و باورهای ترس- اجتناب( گویه های ۲، ۳، ۹، ۱۰) در جامعه ورزشکاران ایرانی تایید شد.
خانم رعناالسادات حیدری، دکتر منصور صاحب الزمانی، دکتر فاطمه کریمی افشار،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: کمردرد مزمن غیراختصاصی یکی از اصلیترین معضلات جامعه بهداشت است که بر شیوع بالایی دارد. از این رو هدف از این مطالعه بررسی تأثیر ۸ هفته تمرینات ثبات مرکزی معلق بر پایداری ناحیه مرکزی، میزان درد، تعادل ایستا و پویای زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی میباشد.
روش بررسی: در تحقیق حاضر، ۲۱ زن مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی به طور تصادفی در گروههای تجربی و شاهد قرار گرفتند. پایداری ناحیه مرکزی بدن، درد، تعادل ایستا و پویا به ترتیب با استفاده از آزمونهای معتبر پایداری ناحیه مرکزی، شاخص اندازهگیری میزان درد و دستگاه تعادلسنج بایودکس اندازهگیری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارSPSS۲۵ استفاده گردید.
نتایج: بر اساس یافتههای مطالعه، در گروه تجربی برخلاف گروه شاهد، تفاوت معنیداری در متغیرهای پایداری ناحیه مرکزی، میزان درد، تعادل ایستا و پویا از پیشآزمون به پسآزمون وجود داشت(۰۵/۰≥P)؛ همچنین این تفاوت بین گروه تجربی و شاهد نیز مشاهده گردید(۰۵/۰≥P).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل، تمرینات ثبات مرکزی با استفاده از کابلهای TRX که دارای سیستم تعلیق و بدون خاصیت کشسانی میباشند، ممکن است منجر به بهبود همزمان پایداری ناحیه مرکزی، تعادل ایستا و پویا و کاهش درد زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی شود
خانم نسرین سیدسیاهی، دکتر سیدصدرالدین شجاع الدین، دکتر رغد معمار،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
کمردرد مسئله مهمی است و هدف از تحقیق مقایسه ۸ هفته تمرین کششی و ترکیبی با پیلاتس بر درد، ناتوانی و فعالیت الکتریکی عضلات مرکزی منتخب در زنان دارای کمردرد مزمن غیراختصاصی است. تحقیق حاضر از نوع کارآزمایی بالینی نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. ۳۰ زن ۲۰-۳۵ ساله دارای کمردرد انتخاب و بصورت تصادفی در سه گروه ۱۰ نفره قرار گرفتند. میزان درد با پرسشنامه ارزیابی دیداری درد، ناتوانی با پرسشنامه ناتوانی رولند و موریس و فعالیت الکتریکی عضلات منتخب با دستگاه الکترومایوگرافی ارزیابی گردیدند؛ گروه های تجربی تمرینات ویژه خود را به مدت ۸ هفته انجام دادند، گروه کنترل طی این مدت به فعالیت روزمره قبلی خود پرداختند. هردو پروتکل بر کاهش درد، ناتوانی و افزایش فعالیت الکتریکی عضلانی موثر بود. گروه های مداخله در پس آزمون با گروه کنترل تفاوت معناداری دارد، این تفاوت بین دو گروه مداخله معنادار نبود. نتایج نشان دهنده اثر بیشتر تمرین ترکیبی نسبت به تمرین کششی به تنهایی بود. براساس نتایج، تمرینات کششی و ترکیبی در کاهش درد، ناتوانی و افزایش فعالیت الکتریکی عضلات مرکزی در افراد دارای کمردرد مزمن غیراختصاصی موثر است. پیشنهاد می شود برای بهبود کمردرد مزمن غیراختصاصی از این تمرینات استفاده شود.
حسین شاهرخی، علی باقر نظریان، نگار مهرعلیا،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: هدف از این تحقیق، تأثیر ۸ هفته تمرینات عصبی عضلانی بر ثبات مرکزی، حس عمقی و میزان درد زنانخانه دار مبتلا به کمر درد مزمن غیر اختصاصی میباشد.
روش شناسی: ۳۰ نفر از زنان خانهدار مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی (۶۰-۳۰ سال)، بهصورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه، تجربی ۱ با سن (۴/۱۰±۴۶)، قد (۸/۷±۱۵۴/۷) و وزن (۶/۲±۷۴/۸)، تجربی ۲: سن (۹/۱±۴۰/۷)، قد (۵/۹±۱۶۱/۹) و وزن (۷/۵±۶۵/۳) و کنترل با سن (۱۰/۳±۴۶/۴)، قد (۸/۷±۱۵۵/۱) و وزن (۱۰±۶۹/۴) قرار گرفتند. برای ارزیابی درد و حس عمقی تنه و ثبات مرکزی، مقیاس دیداری (VAS)، گونیامتر، آزمون مک گیل و بیرینگ سورنسن استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمونهای تحلیل واریانس، استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد درد در دو گروه تجربی ۱ و گروه تجربی ۲ نسبت به گروه کنترل بهطور معنیدار کاهش یافت(P≤۰,۰۵)، و همچنین حس عمقی و ثبات مرکزی در هر دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری افزایش یافت(P≤۰,۰۵).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهاد میشود این تمرینات به دلیل صرف حداقل هزینه، زمان و مکان، مورد توجه و اجرای افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی مورد توجه قرار گیرند.
الهه امیدوار، ملیحه حدادنژاد، مهدی خالقی تازجی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
اصلاح الگوی حرکت بوسیله بازآموزی راه رفتن روشی مناسب در پیشگیری و درمان درد کشککی رانی میباشد که جهت ثبات مفصل زانو ارائه میشود. هدف از انجام این پژوهش، تاثیر رویکرد بازآموزی راه رفتن بوسیله بازخورد کلامی بر درد و اوج نیروی عکسالعمل زمین در دوندگان دارای درد کشککی رانی بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون_پسآزمون بود. نمونه آماری این پژوهش را ۲۰ دونده دارای سندرم درد کشککی رانی که توسط پزشک فیزیوتراپ با استفاده از تست کلارک شناسایی شده بودند تشکیل دادند و بصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت هفته و در هفته سه جلسه دویدن را به همراه پروتکل بازآموزی راه رفتن بوسیله بازخورد کلامی از سوی محقق اجرا کردند درحالیکه گروه کنترل بدون دریافت هیچگونه مداخلهای به تمرین خود ادامه دادند. متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش عامل درد و اوج نیروی عمودی عکسالعمل زمین بود که به ترتیب با استفاده از مقیاس آنالوگ بصری و نیروسنج برتک با فرکانس نمونه برداری ۱۰۰۰ هرتز در هر دو مرحله پیش و پس آزمون ثبت شد. نتایج آزمون ترکیبی تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که، اثر تعاملی زمان بر گروه معنیدار بوده و پروتکل بازآموزی راه رفتن بوسیله بازخورد کلامی منجر به کاهش درد (۰۰۰/۰=P) و اوج نیروی عمودی عکسالعمل زمین در گروه آزمایشی شد (۰۰۳/۰=P). وجود تفاوت در متغیرهای درد و اوج نیروی عکسالعمل زمین حین دویدن، مؤید نیاز به استفاده از استراتژیهای متفاوت در تمرین ورزشکاران میباشد. لذا، پیشنهاد میشود مربیان برای اصلاح الگوی حرکت حین دویدن، در تمرینات بازتوانی و تخصصی، نگاه ویژهای بر رویکرد بازآموزی راه رفتن به وسیله بازخورد کلامی داشته باشند.
سید محمد حسینی، علی کشتی ارای، مصطفی حسین شهید،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: کمردرد یکی از شایعترین اختلالات اسکلتی – عضلانی است. از انجا که تحمل وزن برای افراد مبتلا به کمردرد دشوار است، درمانی که بتواند در عین تحمل وزن بدون درد تقویت عضلات ناحیه کمری را به دنبال داشته ، بسیار مورد توجه است. لذا هدف انجام این پژوهش مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی سنتی و TRX بر عملکرد افراد دارای کمردرد مزمن غیراختصاصی بود.
روش بررسی: ۴۵ فوتبالیست ۲۰ تا ۳۰ ساله دارای کمردرد مزمن به صورت هدفمند انتخاب و در ۳ گروه، تمرینات TRX، تمرینات سنتی و گروه کنترل هر یک به تعداد ۱۵ نفر قرار گرفتند. قبل و بعد از دوره تمرینی متغیر عملکرد توسط آزمون مربع، و استقامت تنه توسط آزمونهای مگیل ارزیابی گردید. در ادامه آزمودنی های گروه های تجربی تمرینات مربوط به خود را به مدت ۸ هفته و هر هفته ۳ جلسه ۴۵ دقیقه ای انجام دادند، درحالیکه گروه کنترل بدون تمرین تخصصی کمردرد روند تحقیق را سپری کردند. جهت تحلیل استنباطی داده ها از روش آماری تحلیل واریانس اندازه های تکراری استفاده گردید.
یافته ها: در مقایسه درون گروهی، در هر دو گروه تمرینات سنتی و TRX بر عملکرد اثر معنی داری مشاهده شد ولی در گروه کنترل تفاوت معنی دار مشاهده نشد. یافته ها نشان داد، در مقایسه بین گروهی بین گروه های مداخله نسبت به کنترل و بین دو گروه مداخله، تفاوت معنی داری در متغیره عملکرد و استقامت عضلات تنه مشاهده شد، به طوریکه گروه تمرینات TRX نسبت به تمرینات سنتی تأثیر و اندازه اثر بیشتری داشت.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج تحقیق حاضر نشان داد که برنامه تمرینات TRX نسبت به تمرینات مقاومتی سنتی، در بهبود عملکرد تأثیر معنی داری دارد.
آقای محمد شاهپوری، دکتر امیر لطافتکار، دکتر علی عباسی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: درد کشککی رانی یکی از شایع ترین مشکلات ارتوپدی زانو در دوندگان می باشد.الگویPose یک برنامه آموزشی راه رفتن مبتنی بر مربی است که هدف آن اصلاح راه رفتن برای کاهش خطر آسیب است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آنی اصلاح الگوی کینماتیک دویدن با استفاده از الگو Pose بر عوامل کینماتیکی مرتبط با درد کشککی رانی در دوندگان است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی میدانی می باشد که ۴۰ دونده سالم (با میانگین سنی ۵/۷±۶/۲۵) در دو گروه کنترل(۲۰نفر) و گروه باز آموزی راه رفتن با روشPose (۲۰ نفر) قرار گرفت. به مدت ۳۰ دقیقه بازآموزی دویدن آموزش داده شد و متغیرهای کینماتیک اندام تحتانی شامل زاویه تنه، زاویه افتادگی لگن در سمت مخالف، والگوس داینامیک زانو، زاویه فلکشن زانو، زاویه دورسی فلکشن مچ پا قبل و بعد از مداخله Pose ثبت گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارSPSS۲۰ استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحلیل آماری نشان داد که استفاده از الگوی Pose می تواند سبب بهبود الگوی کینماتیک دویدن شود، به طوری که در گروه مداخله زاویه تنه در سمت راست (P<۰,۰۱) با اندازه اثر ۶۵۶/۰، زاویه افتادگی لگن در سمت مخالف (P<۰,۰۱)با اندازه اثر ۷۳۷/۰، والگوس داینامیک زانو در سمت چپ (P<۰,۰۲)با اندازه اثر ۴۲۸/۰ و در سمت راست (P<۰,۰۱)با اندازه اثر ۵۸۳/۰ و زاویه حداکثر فلکشن زانو در در سمت چپ (P<۰,۰۱)با اندازه اثر ۷۴۶/۰ و در سمت راست (P<۰,۰۱)با اندازه اثر ۶۰۰/۰ می باشد.
نتیجه گیری: طبق یافته ها بازآموزی الگوی دویدن به روشPose به صورت بازخورد آنی می تواند بر کینماتیک دوبعدی مفاصل کمربند لگنی و زانو تاثیرگذار بوده و سبب بهبود عملکرد آنها شود.
واژه های کلیدی: کینماتیک، دویدن، الگو Pose، درد کشککی رانی.
آذر آقایاری، غلامعلی قاسمی، محسن اسحاقیان، مریم قوجقی، سوانا حقوردیان،
دوره ۱۲، شماره ۸ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع کمردرد و ارتباط آن با اضطراب و افسردگی در پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به سازمان تأمین اجتماعی
شهرستان اصفهان بود. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری آن شامل ۵۱۸ پرستار شاغل در بیمارستانهای شریعتی ) ۸۱۵ نفر( و غرضی
۵۸ با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای /۵±۱/ ۵۵۸ نفر( بود. ۴۲۲ آزمودنی ) ۸۵ نفر مرد و ۱۱۱ نفر زن( با دامنه سن ۴۸ تا ۲۵ و میانگین سنی ۲ (
پرسشنامه اضطراب کتل ،)VAS( بهعنوان نمونههای تحقیق انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری در تحقیق حاضر شامل پرسشنامه معیار اندازهگیری شدت درد
نسخۀ ۱۱ و روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی مستقل تحلیل شد. SPSS و پرسشنامه افسردگی بک بود. دادههای این تحقیق بهوسیله
۸۸ درصد از پرستاران به انواع کمردردهای حاد یا مزمن با علتهای مکانیکی با شدتهای متفاوت مبتلا بودند. همبستگی مثبت / نتایج تحقیق حاضر نشان داد ۵
۵۸ / ۵ ) پرستاران مشاهده شد در افسردگی و اضطراب با بین کمردرد نیز داری ی و معن p .) پرستاران مرد در کمردرد شدت میانگین داری بین تفاوت معنی اما
و زن مشاهده نشد. با توجه به ارتباط بین کمردرد با اضطراب و افسردگی در پرستاران زن و مرد، توجه به عوامل جسمانی و روانی به طور همزمان در پیشگیری
و درمان کمردرد در این افراد توصیه میشود.
خانم سارا گلنژاد، خانم رز فولادی، دکتر ناصر بهپور، دکتر مریم برزین،
دوره ۱۴، شماره ۱۲ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
مطالعۀ حاضر به بررسی تأثیر شیبهای مختلف پاشنه بر زوایای مکانیکی لومبوساکرال و ثبات آن در افراد مبتلا به کمردرد مکانیکال و افراد سالم میپردازد. این مطالعۀ مورد – شاهدی، ۳۸ زن (۱۸ نفر مبتلا به کمردرد، ۲۰ نفر سالم) در بیمارستان امامخمینی شهر ساری مطالعه کرد. پس از ثبت اطلاعات دموگرافیک، ۳ رادیوگرافی لترال درحالت ایستاده روی شیبهای (صفر، ۳/۷+ و۳/۷- درجه) برای تعیین زوایای شیب ساکروم، لومبوساکرال، افقی ساکروم و لوردوز سگمنتال و بررسی ثبات کمری تهیه شد. نتایج نشان داد ایستادن روی شیبهای مختلف بر زوایای بیومکانیکی ناحیۀ لومبوساکرال هر یک از دو گروه سالم و کمردردی و در مقایسۀ دو گروه با هم تأثیر معنیداری نداشت (۰/۰۵≤p). در مبتلایان به کمردرد، ثبات کمری نسبت به افراد سالم کمتر بود و میزان بیثباتی در مقایسۀ بین دو گروه، هنگام ایستادن روی شیب منفی (۰/۰۰۹=p)، مثبت (۰/۰۲۳=p) و صفر (۰/۰۰۴=p) همچنان معنیدار بود، هرچند اختلاف معنیداری در ثبات کمری دو گروه سالم و کمردرد در زمان ایستادن روی
شیبهای مختلف دیده نشد (۰/۰۵≤p). چنین بهنظر میرسد که افراد مبتلا به کمردرد، غالباً از بیثباتی ستون فقرات رنج میبرند و این بیماری با استفاده از شیبهای مختلف پاشنه جبران نمیشوند.
علی یلفانی، بهناز ملکی، زهرا رییسی،
دوره ۱۷، شماره ۱۸ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
کمردرد مزمن از شایعترین مشکلات اسکلتی- عضلانی است. این عارضه، علاوهبر ایجاد درد و ناتوانی، بر متغیرهای راهرفتن در افراد مبتلا نیز اثر میگذارد. هدف این مطالعه، بررسی اثر تمرینات درمانی در آب بر درد، ناتوانی، متغیرهای فضایی-زمانی و کینتیکیِ راهرفتن در زنان مبتلا به کمردرد مزمن است. ۲۴ زن مبتلا به کمردرد مزمن (با میانگین سنی ۶/۲۶ سال) در مطالعۀ حاضر مشارکت کردند. پروتکل تمرینی در آب به مدت هشت هفته اجرا شد. شدت درد و ناتوانی بهترتیب از طریق پرسشنامههای کیوبک و اوسوستری، و متغیرهای راهرفتن نیز با استفاده از دستگاه اندازهگیری توزیع فشار کفپایی ارزیابی شد. تمرینات درمانی در آب به کاهش معنادار درد و ناتوانی و بهبود معنادار پارامترهای راهرفتن در گروه تجربی منجر شد (۰/۰۵≥P). تفاوت معناداری نیز بین متغیرهای پیشگفته در پسآزمون بین گروه تجربی و کنترل حاصل شد (۰/۰۵≥P). با مقایسۀ پیشآزمون و پسآزمون در گروه کنترل، هیچگونه تفاوت معناداری مشاهده نشد (۰/۰۵≤P). با توجه به کاهش درد و ناتوانی و بهبود متغیرهای راهرفتن پس از هشت هفته تمرین در آب، پروتکل تمرینی پژوهش حاضر میتواند برای بهبود بیماران مبتلا به کمردرد مزمن مفید باشد.
نرجس جمالی، خلیل خیامباشی، شهرام لنجاننژادیان، حامد اسماعیلی،
دوره ۱۸، شماره ۱۹ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
مطابق تحقیقات اخیر، تقویت عضلات خارجی- پشتی مفصل ران، درد افراد مبتلا به مشکل کشککی- رانی را کاهش میدهد، ولی اثر تقویت این عضلات بر کینماتیک اندام تحتانی هنوز روشن نیست. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تمرینهای تقویتی عضلات دورکننده و چرخانندههای خارجی مفصل ران بر کینماتیک اندام تحتانی افراد مبتلا به درد کشککی- رانی در دو حالت ایستا و پویا انجام شده است. در یک کارآزمایی تصادفی کنترلشده، ۳۳ فرد مبتلا به سندرم درد کشککی- رانی بهصورت تصادفی در دو گروه تجربی (۸ زن با میانگین سنی ۶/۸±۳۰ و میانگین شاخص تودۀ بدنی ۲/۶±۲۳/۸ و ۸ مرد با میانگین سنی ۷±۳۱/۲ و میانگین شاخص تودۀ بدنی ۱/۵±۲۵/۶) و شاهد (۹ زن با میانگین سنی ۷/۳±۲۹/۹ و میانگین شاخص تودۀ بدنی ۳/۲±۲۳/۲ و ۸ مرد با میانگین سنی ۶±۳۲ و میانگین شاخص تودۀ بدنی ۱/۹±۲۵/۵) تقسیم شدند. افراد در گروه تجربی، به مدت دوازده هفته و هر هفته سه جلسه تمرین تقویتی عضلات دورکننده و چرخانندههای خارجی مفصل ران را با استفاده از تراباند، تحت نظارت درمانگر، دریافت کردند. بر گروه شاهد هیچگونه مداخلۀ تمرینی اعمال نشد. قدرت عضلات مفصل ران و کینماتیک در دو حالت ایستا و پویا، قبل و بعد از مداخله بررسی شد. برای تحلیل آماری، از تحلیل واریانس برای اندازههای مکرر از نرمافزار SPSS استفاده شد (آلفا=۰/۰۵). پس از دوازده هفته مداخلۀ تمرینی، بهدنبال افزایش قدرت عضلات دورکننده در زنان از ۱۹/۶ به ۲۶/۴ درصد وزن (۰/۰۰۰=P) و در مردان از ۲۹/۹ به ۳۸/۱ درصد وزن (۰/۰۰۳=P) و عضلات چرخانندههای خارجی در زنان از ۱۳/۲ به ۱۶/۹ درصد وزن (۰/۰۲۴=P) و در مردان از ۲۶/۳ به ۳۴/۹ درصد وزن (۰/۰۰۰=P)، زوایای والگوس پویایی زانو در اسکات یکپایی در زنان از ۱۷۰ به ۱۷۴/۶ درجه (۰/۰۱۸=P) و در مردان از ۱۷۱/۸ به ۱۷۶/۸ درجه (۰/۰۱۷=P) و افتادگی لگن سمت مقابل در پایینآمدن از پله تنها در زنان از ۷/۹ به ۶ درجه (۰/۰۴=P) در گروه تجربی بهبود یافت. در زاویۀ چهارسررانی هیچ تفاوت معنیداری مشاهده نشد (۰/۰۵≤P). یافتهها نشان داد که تقویت عضلات مفصل ران، کینماتیک اندام تحتانی در حالت پویا را در صفحۀ حرکتی فرونتال تغییر میدهد و شاید بتوان گفت که بهدلیل این تغییرات، بهدنبال تقویت عضلات دورکننده و چرخانندههای خارجی مفصل ران توسط تراباند، نشانههای درد کشککی-رانی بهصورت پایدارتری بهبود مییابند.
سروش شاه حسینی، امیرحسین براتی، محمدحسین ناصرملی، محسن مرادی،
دوره ۱۸، شماره ۲۰ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
سندروم درد کشککی رانی بیش از ۵۰ درصد آسیبهای ناشی از استفاده بیشازحد را شامل میشود، لذا هدف از تحقیق حاضر مقایسه فعالیت عضله پهن داخلی در افراد مبتلا به سندروم درد کشککی رانی پس از یک دوره تمرینهای قدرتی انعطافپذیری با و بدون تمرینهای بازخورد الکتروفیزیولوژیک بود. در این تحقیق نیمه آزمایشگاهی، ۳۰ نفر بهعنوان آزمودنی به سه گروه کنترل، درمانی و درمانی به همراه بازخورد الکتروفیزیولوژیک تقسیم شدند. ابتدا فعالیت عضله پهن داخلی توسط دستگاه الکترومایوگرافی ثبت و سپس بعد از اعمال مداخله تمرینی به هر یک از گروهها، پسآزمون گرفته شد. از آزمون تحلیل واریانس یکراهه برای مقایسه فعالیت عضله پهن داخلی بین گروهها استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که اختلاف معنیداری بین گروهها در متغیر فعالیت عضله پهن داخلی وجود داشت (۰/۰۵>P). نتایج آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه درونگروهی نشان داد که اختلاف معنیداری بین گروه کنترل با گروه تمرین درمانی (۰/۰۲۴=P)، گروه کنترل با گروه تمرین درمانی به همراه بازخورد الکتروفیزیولوژیک (۰/۰۲۸=P) و گروه تمرین درمانی با گروه تمرین درمانی به همراه بازخورد الکتروفیزیولوژیک (۰/۰۰۱>P) وجود داشت. با توجه به این نتایج، تمرینهای درمانی به همراه بازخورد الکتروفیزیولوژیک نسبت به تمرین درمانی تأثیر بیشتری بر فعالیت عضله پهن داخلی در افراد دارای سندروم درد کشککی رانی دارد.
فرزانه زوار، سارا چشمی، اکسیر ویزواری،
دوره ۲۰، شماره ۲۳ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
باتوجهبه شیوع درد و ناتوانی در مفصل زانو، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر تمرینات ثباتمرکزی بههمراه بهبود حس عمقی مفصل زانو بر تعادل، درد و ناتوانی عملکردی زنان مبتلابه زانو درد مزمن پرداخت. ۲۰ زن ۳۰ تا ۵۰ ساله مبتلابه زانو درد مزمن در دو گروه تمرین و کنترل قرارگرفتند. برای اندازهگیری تعادل ایستا و پویا، درد و ناتوانی عملکردی بهترتیب از آزمونهای تعادل لک لک، وای، مقیاس دیداری درد و پرسشنامه وومک استفادهشد. تمرینات بهمدت هشت هفته در گروه تمرین پیگیری شد. برای ارزیابی فرضیات تحقیق، از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر در نرم افزار spss نسخه ۲۴ استفادهگردید. نتایج نشان داد که، قبل از اجرای پروتکل تمرینی در هیچیک از متغیرهای اندازهگیری شده، بین دو گروه کنترل و آزمون، اختلاف معنادار وجودنداشت. درحالیکه اجرای هشت هفته پروتکل تمرینی، سبب اختلاف معنادار در تعادل ایستا و پویا، ناتوانی عملکردی و درد بین دو گروه کنترل و تمرین گردید. بنابراین تمرینات ثباتمرکزی بههمراه بهبود حسعمقی باعث افزایش تعادل در افراد دارای زانو درد مزمن میشود که همین امر میتواند میزان خطر سقوط را در این افراد کاهش داده و با بهبود درد و ناتوانی عملکردی، کیفیت زندگی را بهبود بخشد.
سیدمحمد حسینی، سید وحید سیدعزیزی، سحر بالا خیاوی، علی کشتی آرای،
دوره ۲۱، شماره ۲۶ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
محققین پژوهش حاضر را با هدف بررسی درد و اختلالات عضلانی مبتلایان به کووید ۱۹ با افرادی که تجربه ابتلا نداشتند، انجام دادند. پژوهش از نوع کاربردی و مقایسهای بود. نمونهها با استفاده از جی پاور ۳۰۳ نفر محاسبه گردید که معلمان ورزش از تحقیق خارج شدند. پرسشنامه نوردیک در اختیار کارمندان آموزش و پرورش اردبیل قرار گرفت پس از بررسی، تعداد ۱۸۰ نفر مبتلا به کرونا در یک سال اخیر شناسایی و تعداد ۱۲۳ نفر با دامنه سنی ۳۰ تا ۴۵ سال عدم ابتلا را گزارش نمودند. سپس اختلالات عضلانی اسکلتی ۹ ناحیه بدن در هر دو گروه با استفاده از آمار توصیفی و آزمون خی دو در سطح معناداری ۰۱/۰ ارزیابی شد. درد عضلانی گروه مبتلا بهطور معناداری (۰۱/۰>P) بیشتر از گروه سالم بود و همچنین بر اساس آزمون خی دو میزان کمر و گردن درد به ترتیب با ۵۲% و ۴۵% در افراد مبتلا نسبت به سایر اندامها بهطور معناداری بیشتر بود (۰۱/۰>P) درحالیکه تفاوت معناداری بین درد و ناراحتی اندامهای مختلف در گروه عدم ابتلا مشاهده نگردید. بیماران کرونایی ممکن است درد عضلاتی را تجربه نمایند و علت آن در پرسشنامه نوردیک علاوه بر ناهنجاری بدنی و خستگی مفرط عضلانی میتواند ناشی از بیماری کرونا باشد؛ بنابراین اخذ سابقه ابتلا به ویروس کووید ۱۹ قبل از استفاده از پرسشنامه نوردیک جهت تصمیمات اصلاحی ضروری است.
مهسا عسگری، زهرا رئیسی،
دوره ۲۲، شماره ۲۷ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه و هدف: هدف از این مطالعه تعیین تأثیر هشت هفته تمرینات عمومی همراه با درمان شناختی عملکردی بر درد، کیفیت زندگی و استقامت عضلانی زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی است.
روششناسی: ۴۵ زن با کمردرد مزمن غیراختصاصی در سه گروه تمرینات عمومی، تمرینات عمومی با درمان شناختی عملکردی و کنترل، به مدت هشت هفته در این مطالعه شرکت کردند. درد، کیفیت زندگی و استقامت عضلانی به ترتیب بهوسیله مقیاس سنجش بصری درد، پرسشنامه ۳۶SF- و تست بیرینگ سورنسون ارزیابی شدند. آزمون تحلیل واریانس آمیخته با طرح اندازهگیری مکرر برای تحلیل اطلاعات استفاده شد.
یافتهها: نتایج بهدستآمده نشان داد بین پیشآزمون و پسآزمون متغیرهای بررسی شده در گروههای مداخله تفاوت معنیداری وجود دارد؛ اما در گروه کنترل تفاوتی مشاهده نشد. در مقایسه بین گروهها نیز در فاکتورهای عملکرد جسمانی، سلامت عاطفی و سلامت عمومی از زیرشاخههای کیفیت زندگی و همچنین استقامت عضلانی گروه تمرینات عمومی همراه با درمان شناختی عملکردی نسبت به گروه تمرینات عمومی بهبود معنیداری را نشان داد.
بحث و نتیجهگیری نهایی: باتوجهبه نتایج بهدستآمده استفاده از تمرینات عمومی همراه با درمان شناختی عملکردی جهت کاهش درد، بالابردن کیفیت زندگی و افزایش استقامت عضلانی زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی پیشنهاد میگردد.
امیر لطافت کار، فرانک امینی، بهرام شیخی،
دوره ۲۲، شماره ۲۷ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
ﻣﻘﺪﻣﻪ: هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی ترکیب آموزش مکانیسم عصبی درد و تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی بهتنهایی در بیماران دارای کمردرد مزمن بود.
ﻣﻮاد و روشها: پنجاه و چهار بیمار دارای کمردرد مزمن (گروه آموزش مکانیسم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی =۲۷ نفر و گروه تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی =۲۷ نفر) در این مطالعه شرکت کردند. درد، ناتوانی، فهرست حساسیت مرکزی و ترس از حرکت همه بیماران در ابتدا و هشت هفته پس از مداخلات ارزیابی شد. از آنالیز واریانس با اندازههای تکراری و مدلهای آمیخته خطی، برای بررسی تفاوتهای بینگروهی استفاده شد.
یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: اثر متقابل گروه×زمان برای درد (۰۰۸/۰P=)، حساسیت مرکزی (۰۰۲/۰P=) و ترس از حرکت (۰۰۱/۰> P) در گروه آموزش مکانیسم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی نسبت به گروه تمرینات کنترل حرکتی پس از هشت هفته یافت شد. اثرات اصلی زمان برای درد، ناتوانی و ترس از حرکت پس از مداخلات مشاهده شد (۰۰۱/۰> P). هیچ اثر متقابل زمان×گروه برای ناتوانی (۵۰/۰P=) یافت نشد.
ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: یافتههای این مطالعه از اضافهکردن آموزش مکانیسم عصبی درد بهعنوان یک مکمل مؤثر بالینی به تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی در بیماران کمردرد مزمن حمایت میکند.