جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای متابولیسم

دکتر سپیده جعفریان، دکتر امیرعباس منظمی، دکتر تورج احمدی جویباری، دکتر خیراله یاری خلیلانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

مقدمه: کبد چرب مرتبط با اختلال متابولیک (MAFLD) شایع‌ترین بیماری مزمن کبدی است. تمرینات هوازی از رویکردهای غیردارویی مؤثر در مدیریت MAFLD هستند، اما اثربخشی شدت‌های مختلف‌ آن نیازمند بررسی است. این مطالعه اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و تمرین تداومی با شدت متوسط (MICT) را بر شاخص‌های غیرتهاجمی کبد، ترکیب بدن و متابولیک در زنان میانسال مبتلا به MAFLD بررسی کرد.
روش‌ها: در این کارآزمایی بالینی، ۴۱ زن مبتلا به MAFLD (6.16±41.39 سال؛  kg/m23.36±32.14 BMI: در سه گروه HIIT، MICT و کنترل، 8 هفته حضور یافتند. MICT با 60 تا 70% ضربان قلب ذخیره برای30-45 دقیقه و HIIT با 50 تا 100-110% بیشنه سرعت هوازی در 4 تا 6 تناوب 30 ثانیه‌ای اجرا شد. شاخص‌های ترکیب بدن (وزن، BMI، BAI، و ABSI)، استئاتوز (HSI، FSI، و LFS)، فیبروز (NFS، NRS، FIB-4، FIB-5 و APRI) و متابولیک (LAP و CMI) پیش و پس از مداخله اندازه‌گیری شدند. تحلیل آماری با آزمون t  زوجی،  ANOVA-one wayو GLMRM در سطح معناداری 0.05>p انجام گرفت.
یافته‌ها: هر دو برنامه تمرینی موجب کاهش وزن، BMI، BAI و LFSشدند (0.05>p). ABSI در کنترل افزایش داشت (0.05 p<). HSI در HIIT وFSI در MICT کاهش یافت (0.05>p). در شاخص‌های فیبروز تنها FIB-5 در MICT نسبت به HIIT و NRS  در MICT  (0.05>p) کاهش داشت.LAP  در هر دو گروه تمرینی نسبت به کنترل وCMI  در MICT کاهش یافت (0.05>p).
نتیجه‌گیری: با وجود برتری MICT در برخی شاخص‌ها، HIIT با صرف زمان کمتر اثرات مشابهی ایجاد کرد و می‌تواند گزینه‌ای کارآمد در مدیریت بالینی MAFLD باشد.

مرتضی نقیبی،
دوره 17، شماره 17 - ( 2-1398 )
چکیده

پوکی استخوان با کاهش موادمعدنی استخوان­‌ها مشخص شده و موجب شکنندگی استخوان­‌ها می­‌شود. هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر 8 هفته تمرین هوازی با محدودیت جریان خون و مکمل­‌گیری ویتامینD بر بعضی از نشانگرهای متابولیسم استخوانی زنان میانسال بود. در این پژوهش 30 زن با سن 7.44±42.76سال، قد 5.74±157.90سانتی ­متر، وزن 9.68±70.55کیلوگرم و توده­­‌بدنی 3.87±28.33 کیلوگرم بر متر مربع که برای تندرستی تمرین می‌کردند، در سه‌گروه 10 نفری شامل دوگروه تمرین هوازی با و بدون محدودیت جریان خون که هر دو مکمل ویتامینD مصرف می­‌کردند و یک­‌گروه کنترل بدون فعالیت با مصرف شبه دارو تقسیم شدند. گروه­‌های تجربی به مدت 8 هفته، هفته‌­ای 3 روز و روزی یک ساعت همراه با مصرف 400 واحد ویتامینD تمرین کردند. غلظت نشانگرهای کلسیم و فسفر به روش فتومتریک و آلکالین ­فسفات به روش DGKc (استاندارد انجمن بیوشیمی آلمان) پیش و پس از تمرینات با آزمایش سرم خون اندازه­‌گیری شدند. جهت بررسی توزیع داده‌­ها، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف  و برای بررسی میزان تاثیر­گذاری تمرینات و تفاوت میان گروه­‌ها از تحلیل واریانس با اندازه‌­های تکراری استفاده شد. تاثیر تمرینات­ هوازی با محدودیت جریان­ خون و مصرف ویتامینD بر آلکالین­ فسفاتاز و فسفر، با وجود تاثیرات خوب، معنی­­دار نبوده، اما بر کلسیم معنی­‌دار بوده است. همچنین مقایسه میان‌­­گروهی نشان داد تفاوت میان آلکالین ­فسفات و فسفر گروه‌ها غیرمعنی­‌دار، اما در کلسیم به نفع گروه محدودیت جریان خون معنی­‌دار بوده است. هر دو روش تمرین هوازی با و بدون محدودیت جریان­ خون با مکمل‌گیری ویتامینD تاثیرات مفیدی بر املاح استخوانی داشته و از روند پوکی استخوان در بانوان جلوگیری نموده اما، روش با محدودیت جریان خون تاثیر بیش­تری دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به پژوهش در طب ورزشی و فناوری است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Medicine and Technology

Designed & Developed by : Yektaweb