خانم ماندانا والی یوسفی، خانم زهرا شهبازی بادی، آقای سید سجاد طباطبائی،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، فراتحلیل تحقیقات انجامشده در مورد تأثیر داشتن فرزند با ناتوانی ذهنی بر سلامت روانی مادران در ایران بود. روش پژوهش فراتحلیل بود. برای جمعآوری اطلاعات از چکلیست فراتحلیل استفاده شد که از مجموعه پژوهشهای انجامشده درباره تأثیر داشتن فرزند ناتوان ذهنی بر سلامت روانی والدین در سطح کشور در فاصله سالهای 1399-1380، پژوهشهایی که ازلحاظ روششناختی مورد قبول بود و شرایط ورود به فراتحلیل را داشت، تعداد 11 مقاله بهعنوان نمونه انتخاب گردید که حاوی 44 اندازه اثر بود. حجم مجموع نمونههای این تحقیقات 2005 نفر بود. نتایج نشان داد که اندازه اثر داشتن فرزند ناتوان ذهنی بر سلامت روانی مادران در ایران 20/0 بود. همچنین اندازه اثر داشتن فرزند با ناتوانی ذهنی بر افسردگی مادران 16/0، بر اضطراب مادران 19/0، بر اختلال در عملکرد اجتماعی مادران 18/0، بر نشانههای جسمی مادران 10/0، بر وسواس-اجبار مادران 40/0، پرخاشگری مادران 15/0، ترس مرضی مادران 22/0 و روانپریشی مادران 24/0 به دست آمد. نتیجه پژوهش حاضر حاکی از آن بود که اندازه اثر فرزند ناتوان ذهنی بر سلامت روان والدین در ایران بر اساس معیار تفسیر کوهن در حد کم است. این امر بیانگر اثر احتمالی افزایش دانش و آگاهی و همچنین سطح تحصیلات والدین در سطح کشور میباشد که توانسته تأثیر داشتن فرزند ناتوان ذهنی بر سلامت روانی مادران را کاهش دهد.
آقای سالار سیدمجیدی، دکتر کیوان صالحی، دکتر یاسر مدنی، دکتر سمیه شاهمرادی،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
تمایزیافتگی خود، پدیدهای بافتارمند، فرهنگی و وابسته به شرایط محیطی و اجتماعی است که در فرآیندی پویا و تحت تأثیر شرایط و عوامل مختلفی شکل گرفته و تجربه میشود. با توجه به همین موضوع، این پرسش مطرح شد که مؤلفههای زیربنایی در شکلگیری تمایزیافتگی خود چیست؟ بدین منظور از رویکرد کیفی، طرح نظاممند نظریۀ برخاسته از دادهها در سطح نظمدهی مفهومی بهرهگیری شد. از طریق نمونهگیری نظری و با توجه به اشباع نظری در گردآوری دادهها با 17 نفر مصاحبۀ نیمهساختاریافته اجرا شد. تحلیل دادهها با استفاده از مرحلۀ اول شیوۀ کدگذاری استراوس و کوربین انجام پذیرفت. پس از تحلیل دادهها، 112 کد اولیه شناسایی شد، سپس در فرآیند ادغام و مقایسه، 28 زیرمقوله تدوین شده و در قالب 3 مقولۀ اصلیِ استقلال فکری، هویتطلبی و منزلت اجتماعی دستهبندی و معرفی گردید. یافتهها نشان میدهند که تمایزیافتگی خود، به شکل افکار، رفتارها و نگرشهای مستقلانه و منحصر به فرد به همراه هویتطلبی با تأکید بر توانمندیها و منزلت اجتماعی و رفتارهای مقتضی پدیدار شده و جریان مییابد. در نتیجه، در شکلگیری تمایزیافتگی خود، مؤلفههای زیربنایی عمدتاً به صورت استقلال فکری تجربه میشود اما هویتطلبی و منزلت اجتماعی بخشی دیگری از این مؤلفهها را به خود اختصاص دادهاند که در فرهنگ ایرانی تجربه میشوند. یافتههای مطالعۀ حاضر علاوه بر غنیسازی دانش بومی و راهنمایی برای پژوهشهای آتی، شناخت عمیقتر این ویژگی روانشناختی را در بستر فرهنگی فراهم نمود که میتواند پیامدهای عملی ویژهای نیز در مشاوره و خانوادهدرمانی با توجه به مباحث چندفرهنگی داشته باشد.