6 نتیجه برای حسن زاده
محمد شاکرمی، کیانوش زهراکار، فرشاد محسن زاده،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای سبکهای حل تعارض در رابطهی بین رضایت جنسی و تحریفهای شناختی بین فردی با تعهد زناشویی صورت گرفت.پژوهش اکتشافی از نوع طرحهای همبستگی بود. جامعهی پژوهش شامل، تمامی کارکنان متأهل بیمارستان فارابی تهران در سال 1392 (517 نفر) بود که تعداد 221 نفر از آنها بر اساس فرمول برآورد حجم نمونه، بهصورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای تعهد زناشویی، تحریفهای شناختی بین فردی، رضایت جنسی و سبکهای حل تعارض رحیم استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار AMOSو به روش تحلیل مسیر انجام گرفت.نتایج نشان داد که متغیرهای سبکهای حل تعارض (سازنده و غیرسازنده)، تحریفهای شناختی بین فردی و رضایت جنسی با تعهد زناشویی همبستگی معنادار داشته و مدل مفروض با متغیرهای مستقل رضایت جنسی و تحریفهای شناختی بین فردی در رابطه با تعهد زناشویی تأیید گردید. همچنین اثر کل تمامی متغیرها بر تعهد زناشویی معنادار بود. میتوان با اصلاح تحریفهای شناختی زوجها و ارتقای سطح رضایت جنسی و آموزش سبکهای مناسب حل تعارض به آنها، علاوه بر کمک به حل تعارضاتشان، به طور غیر مستقیم باعث افزایش تعهد زناشویی آنها نیز شد.
نسرین قره خانلو، فرشاد محسن زاده،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسهی افسردگی، پرخاشگری و عزّتنفس بین فرزندان والدین پرتعارض و کمتعارض بوده است. جامعهی آماری این پژوهش، تمام دانشآموزان دختر شهرستان بهار در مقطع دبیرستان بود. نمونهگیری به صورت خوشهای چند مرحلهای انجام شد. پرسشنامهها توسط230 نفر(گروه فرزندان والدین پرتعارض 85 نفر و گروه فرزندان والدین کمتعارض 125نفر) پاسخ داده شد. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از مقیاس ادراک فرزندان از تعارضات بینوالدینی(CPIC)، مقیاس افسردگی اصلاح شده، مقیاس خصومت و مقیاس عزّت نفس حوزههای خاص هیر استفاده شد. آزمون فرضیات پژوهش از طریق آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد که فرزندان والدین پرتعارض نسبت به فرزندان والدین کمتعارض، افسردگی و پرخاشگری بیشتر و عزّتنفس کمتری دارند. در مجموع، یافتههای پژوهش حاکی از این هستند که سبک حل تعارض توسط والدین، پیامدهایی منفی برای سلامت روانی فرزندان دربردارد. نهایتاً، تلویحات یافتهها برای مشاوران و روانشناسان مورد بحث قرار گرفته است.
فرشاد محسن زاده، مختار عارفی، شکوه افطاری،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی میزان شیوع زورگوئی در بین دانش آموزان و رابطه آن با متغیرهای کیفیت فضای خانواده، تکانش گری، افسردگی، باورهای حامی رفتار خشن و نگرش به مدرسه بود. نمونه شامل 344 دانش آموز دوره راهنمایی تحصیلی(205 دختر و 139 پسر) شهر کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های بدست آمده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و نیز تحلیل رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اشکال گوناگون رفتار زورگویانه در بین 7/13 تا 1/52 درصد پسران و بین 2/10 تا 6/46 درصد دختران اتفاق می افتد که در هر دو جنس بیشترین میزان رفتار زورگویانه گزارش شده: صدا زدن با اسامی زشت و زننده و تمسخر آزاردهنده، و کمترین میزان رفتار زورگویانه گزارش شده، برداشتن پول یا وسایل و آسیب زدن به آنها بود. یافته ها نشان داد در دختران بین همه متغیرهای پیش بین با رفتار زورگویانه رابطه معناداری وجود دارد، اما در پسران فقط سه متغیر کیفیت فضای خانواده، افسردگی، و تکانش گری با رفتار زورگویانه رابطه معناداری داشتند. تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داده شد در دختران سه متغیر کیفیت فضای خانواده، احساس تعلق به مدرسه و نگرش به رفتار پرخاشگرانه به طور معناداری میزان رفتارهای زورگویانه را پیش بینی می کنند، اما در پسران فقط متغیر تکانشگری توانست پیش بینی معناداری داشته باشد. نهایتاً، تلویحات و کاربردهای یافتهها مورد بحث قرار گرفته است .
مهدی عبداله زاده رافی، مریم حسن زاده، عباس نسائیان، رقیه اسدی گندمانی،
دوره 10، شماره 2 - ( دوره 10، شماره 2 1395 )
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی شیوع اختلالهای رفتاری و پیش بینی آن بر اساس آزاردیدگی هیجانی در دانشآموزان متوسطه اول شهرستان جاجرم بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعه این پژوهش را کلیه دانشآموز متوسطه اول شهر جاجرم تشکیل داد. 519 دانشآموز به صورت تمام شماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. این دانشآموزان پرسشنامه خودگزارشدهی نوجوان و پرسشنامه آزاردهی هیجانی را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و روشهای استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد بین اختلالهای رفتاری (نمره کل، اختلالهای نارسایی توجه-بیشفعالی، نافرمانی مقابلهای و سلوک) با آزاردیدگی هیجانی (نمره کل و خرده مقیاسهای آن) رابطه مثبت معناداری وجود دارد (05/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون نشان میدهد متغیرهای آزاردیدگی هیجانی قادر به پیشبینی اختلالهای رفتاری هستند (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین آزاردیدگی هیجانی و اختلالهای رفتاری رابطه وجود دارد بنابراین در محیط های آموزشی به این مقوله ها باید توجه بیشتری شود.
سوگند قاسم زاده، مینو مطبوع ریاحی، زهرا علوی، میترا حسن زاده،
دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1396، دوره 11، شماره 4 1396 )
چکیده
اضطراب جدایی اختلالی است که ارتباط مستقیمی با سبک فرزندپروری و تنیدگی فرزندپروری دارد؛ و مداخله خانواده محور و بازی درمانی، برنامه جامعی است که شامل جلسات آموزشی برای والدین مبتنی بر بهبودبخشی روابط درونخانوادگی، برقراری تعامل سالم و مثبت درخانواده، کنترل پرخاشگری در خانواده، بررسی موانع ارتباطی در روابط همسران، تربیت سالم فرزندان؛ و جلسات بازی درمانی برای کودک میباشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله خانواده محور و بازی درمانی، بر سبک و تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی میباشد. ﭘﮋﻭﻫﺶ حاضر، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪﺍﯼ ﻧﻴﻤﻪﺗﺠﺮﺑﻲ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮔﻤﺎﺭﺵ ﺗﺼﺎﺩﻓﻲ ﺁﺯﻣﻮﺩﻧﻲ ﻫﺎ ﺩﺭ دو ﮔﺮﻭﻩ 14 نفره ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻭ کنترل، ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﻴﺶﺁﺯﻣﻮﻥ ﭘﺲﺁﺯﻣﻮﻥ ﺍﺳﺖ. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه مراجعه کنندگان به یکی از مراکز مشاوره تهران میباشد که تشخیص قطعی اختلال اضطراب جدایی گرفتهاند. لذا، برای انتخاب نمونه، از روش نمونهگیری در دسترس با گمارش تصادفی در گروهها استفاده شده است. تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره، نشان داد که تفاوت معناداری بین سبک و تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی، در دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. این مداخله، تاثیر معناداری بر سبک فرزندپروری و کاهش تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی دارد.
مرضیه پاغنده، سعید حسن زاده، سوگند قاسم زاده،
دوره 13، شماره 1 - ( شماره سیزدهم، دوره اول 1398 )
چکیده
چکیده
آسیب شنوایی یکی از پیچیدهترین آسیبهای حسی است که بر تنیدگی فرزندپروری و تعامل والد-کودک تأثیر دارد. برنامه تعامل والد-کودک برگرفته از نظریه درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک است که شیلا آیبرگ براساس نظریهی رفتار کنشگر، رواندرمانی سنتی کودک و رشد نخستین کودک تدوین کرده است. این برنامه هم از نظریهی دلبستگی و هم از نظریهی یادگیری اجتماعی به منظور دستیابی به شیوهی فرزندپروری مقتدرانه بهره جسته است. از این رو به نظر میرسد تعامل والد-کودک برای آموزش نحوه تعامل صحیح با کودک و کاهش تنیدگی فرزندپروری؛ بالاخص برای گروه آسیبدیده شنوایی که دارای والدینی شنوا هستند، مؤثر است. والدینی که دارای فرزندی با آسیبشنوایی هستند، ارزیابی شناختی منفی از توانمندیهای خود به عنوان والد دارند از این رو باعث کاهش سلامت روانی و بهزیستی والدین میشوند. مطالعه حاضر، با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش تعامل مادر-کودک برای مادران دارای کودک با آسیبشنوایی بر کاهش تنیدگی فرزندپروری و رابطه والدین با کودک انجام شده است. پژوهش حاضر، از نوع نیمهآزمایشی بود و در آن از طرح پیشآزمون-پسآزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 30 کودک دارای آسیبشنوایی پیشدبستانی و والدینشان بودند که به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برنامه تعامل والد-کودک توسط پژوهشگر تدوین و طراحی گردید. این برنامه شامل تهیه نیازسنجی و تدوین یک سری مؤلفههای برنامه آموزش والدین (مهارتهای تعامل کودکمدار و مهارتهای والدگری) بود. مهارتهای تعامل کودکمدار شامل جایزه دادن، تقلید، بازتاب، توصیف، اشتیاق و جلب توجه و تمرکز مدنظر قرار گرفت، و سپس مهارتهای والدگری شامل صدور فرامین خوب، تشویق فرمانبرداری، محرومسازی با روی صندلی قرار گرفتن به خاطر نافرمانی و ایجاد قوانین معتبر در خانه تنظیم گردید. سپس آزمودنیهای گروه آزمایش برنامه تعامل والد-کودک را در قالب 12 جلسه دو ساعته در طی یک ماه دریافت کردند. برای بررسی تعامل والد-کودک و تنیدگی فرزندپروری از مقیاس رابطهی والد-کودک و مقیاس تنیدگی والدگری استفاده شد. یافتهها نشان داد که میانگین نمرات در تعامل والد-کودک و تنیدگی فرزندپروری در پدران اثرگذار بوده؛ ولی در مادران، در مقایسه با گروه کنترل در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون افزایش بیشتری یافته است. نتایج این پژوهش اهمیت مشارکت والدین در برنامه آموزشی تعامل والد-کودک به عنوان والد-درمانگر را نشان میدهد. یافتهها همچنین اثربخشی برنامه تعامل والد-کودک بر بهبود رابطه بین والدین با کودک دارای آسیب شنوایی را نیز نشان میدهد.