جستجو در مقالات منتشر شده


۹ نتیجه برای عبداللهی

محمد حسین عبداللهی، غلامرضا حسین پور، اسداله رجب، ولی الله رمضانی،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده

پژوهش حاضر تحت عنوان بررسی سوگیری توجه (استروپ)، افسردگی و اضطراب در نوجوانان مبتلا به دیابت نوع ۱ اجرا شد. جامعه پژوهش شامل کلیه نوجوانان دیابتی ۲۰-۱۳ ساله انجمن دیابت ایران بود. از میان این جامعه ۲۵ نفر از نوجوانان دیابتی به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و ۲۵ نفر از افراد سالم نیز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری این پژوهش عبارت بود از تکلیف استروپ اصلاح شده، پرسشنامه اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر و پرسشنامه افسردگی بک. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از شاخص های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که: بیماران دیابتی در کلمات مربوط به دیابت، کلمات خنثی، کلمات مثبت و منفی واکنش زمانی کندتری از گروه کنترل داشتند؛ نوجوانان دیابتی نسبت به گروه کنترل افسردگی و اضطراب بالاتری را نشان دادند.
کبری میرزایی، محمد حسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

هدف پژوهش بررسی رابطه­ی باورهای فراشناختی با اضطراب اجتماعی و کمرویی با توجه به نقش واسطه­گری تنظیم هیجان بود. ۷۰۰ دانش­آموز مقطع دبیرستان پرسشنامه­های کمرویی استنفورد و اضطراب اجتماعی را تکمیل کردند. بر اساس نمرات انتهایی مقیاس­ها، ۱۱۰ نفر به­عنوان کمرو و ۴۶ نفر به عنوان افراد مضطرب اجتماعی غربال شدند. برای تفکیک افراد کمرو با و بدون علایم اضطراب اجتماعی، مجدداً پرسشنامه اضطراب اجتماعی در نمونه­ی کمرو اجرا و بر اساس نمرات انتهایی، ۴۵ نفر کمرو با اضطراب اجتماعی و ۶۰ نفر کمرو بدون اضطراب اجتماعی مشخص شدند. برای همسان بودن حجم گروه­ها در هر سه گروه، ۴۳ نفر پرسشنامه­های تنظیم هیجان و باورهای فراشناخت را تکمیل کردند. نتایج حاکی از ارتباط معنادار باورهای فراشناخت و راهبردهای تنظیم هیجان با اضطراب اجتماعی و کمرویی با و بدون علایم اضطراب اجتماعی بود. ارتباط معناداری میان باورهای فراشناخت و راهبردهای تنظیم هیجان به­ویژه سرکوب در گروه مضطرب اجتماعی و میان باورهای فراشناخت و ارزیابی مجدد شناختی در گروه کمرو با علایم اضطراب اجتماعی دیده شد؛ اما در گروه کمرو بدون علایم اضطراب رابطه­ی میان متغیر پیش­بین و واسطه معنادار نبود. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد برخی مؤلفه­های باورهای فراشناختی شامل باورهای منفی و کنترل افکار به واسطه­ی سرکوب، اضطراب اجتماعی را بهتر پیش­بینی می­کنند و مؤلفه­های باورهای مثبت و اطمینان شناختی به واسطه­ی ارزیابی مجدد شناختی، پیش­بینی کننده­ی کمرویی با علایم اضطراب بودند. نتایج نشان داد باورهای فراشناختی به واسطه­ی تنظیم هیجان پیش­بینی کننده­ی کمرویی بدون علایم اضطراب نمی­باشند.
سهراب امیری، جعفر حسنی، محمد حسین عبداللهی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر آزمون فرضیه همگرایی با خلق، نقش تجارب هیجانی مثبت و منفی در قضاوت اخلاقی براساس نقش تعدیل کننده سیستم فعال­ساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) بود. ابتدا ۶۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی براساس پرسشنامه شخصیتی کارور و وایت مورد آزمون قرار گرفته و پس از تحلیل داده­ها، بر اساس نمرات انتهایی توزیع تعداد ۶۰ نفر از آنها در چهار گروه دسته بندی شدند. سپس هر گروه شخصیتی (به طور انفرادی) در معرض القای تجارب هیحانی مثبت و منفی قرار گرفتند؛ پس از هر مرحله القای هیجان، دو داستان­ اخلاقی شخصی و غیر شخصی به آنها ارائه شد تا به آنها پاسخ دهند.داده­ها پس از جمع­آوری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط، تحلیل شد.نتایج نشان داد که بین چهار گروه آزمودنی بر اساس ابعاد هیجان تفاوت معناداری در قضاوت اخلاقی شخصی و غیرشخصی وجود دارد. القای هیجان، می­تواند عملکرد افراد را در قضاوت اخلاقی شخصی و غیر شخصی بر اساس ابعاد شخصیتی متاثر ساخته، و محرکهای  هیجانی مثبت و منفی منجر به قضاوت­های غیرسودگرایانه­ در داستان­های اخلاقی شخصی می­شوند.
نگار محمودی، محمد حسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ­ای عاطفه مثبت و منفی در رابطه بین سیستم­ های مغزی/ رفتاری و ناگویی خلقی بود. مشارکت کنندگان ۲۷۷ دانشجوی کارشناسی (۱۲۱ پسر و ۱۵۶ دختر) دانشگاه خوارزمی کرج بودند که به شیوه خوشه ­ای چندمرحله­ ای انتخاب شدند و پرسش­نامه پنج عاملی جکسون، پرسش­نامه عواطف مثبت و منفی (PANAS) و پرسشنامه ناگویی خلقی  را تکمیل کردند. داده­ ها به شیوه رگرسیون ­سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج نشان داد سیستم بازداری/ فعال­ساز رفتاری به صورت مثبت و معنادار ناگویی خلقی را پیش­ بینی می­کند. همچنین نقش واسطه ­ای عاطفه مثبت و منفی در رابطه بین سیستم­ های بازداری و فعال­ساز رفتاری و ناگویی خلقی مشاهده شد. مدل بدست آمده در این پژوهش الگوی مناسبی را جهت تبیین ناگویی خلقی در اختیار قرار می­دهد.
محسن امیری، محمد حسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان، غلامرضا صرامی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

با توجه به شیوع بالای اضطراب اجتماعی و اهمیت آن در افراد زیر ۱۸ سال، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه‌گر آلکسیتیمیا در رابطه‌ی بین راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان و اضطراب اجتماعی بود. در این پژوهش ۱۸۰ دانش‌آموز دختر دوره‌ی دبیرستان که با استفاده از نمونه‌گیری خوشه ای چند مرحله‌ای انتخاب شده بودند، نمونه‌ی پژوهش را تشکیل دادند. شرکت‌کنندگان پرسشنامه‌ی اضطراب اجتماعی کانور(Spin)، پرسشنامه‌ی تنظیم شناختی هیجان و مقیاس آلکسیتیمیای تورنتو-۲۰ را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که راهبردهای سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان به ترتیب با اضطراب اجتماعی همبستگی منفی و مثبت داشتند. همچنین آلکسیتیمیا با اضطراب اجتماعی همبستگی مثبت داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که آلکسیتیمیا می‌تواند بین رابطه‌ی راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان و اضطراب اجتماعی نقش واسطه‌گر داشته باشد. با توجه به یافته‌های پژوهش به نظر می‌رسد که راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان با واسطه‌گری آلکسیتیمیا بهتر می-تواند اضطراب اجتماعی را پیش‌بینی کند.
سارا مرادی کلارده، فریدون یاریاری، محمدحسین عبداللهی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( دوره دهم، شماره سوم، پاییز ۱۳۹۵ ۱۳۹۵ )
چکیده

کاربرد تحریک مغزی که شامل روش های تهاجمی و غیرتهاجمی است، امروزه در زمینه علوم اعصاب شناختی شروع به رشد کرده است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثرات تحریک الکتریکی فراجمجمه ای منطقه پیش پیشانی پشتی جانبی بر کاهش ولع سیگار و میزان استرس می باشد. بنابراین، بااستفاده از روش نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی در جمعیت سیگاری استان البرز، ۲۰ نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل تخصیص داده شدند. ابزار مورد استفاده دراین پژوهش، پرسشنامه ولع سیگار(SUQ) و خرده مقیاس استرس از پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس(DASS) بود. تحلیل های کوواریانس و آزمون t نمرات افتراقی نشان داد که گروه آزمایشی در مرحله پس آزمون در ولع و استرس کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل داشته است.( به ترتیب با معناداری ۰۳۵/۰ و ۰۰۰/۰ ، ۰۵/۰>P) به علاوه، تعداد نخ سیگارهای مصرفی پس از مداخله کاهش معنادری را نشان می دهد. (۰۲۹/۰ ، ۰۵/۰>P) به طور کلی، روش تحریک الکتریکی فراجمجمه ای در کاهش ولع و میزان استرس موثر بوده است.


آرزو ضاربی، فاطمه جعفری، سیمین حسینیان، عباس عبداللهی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( دوره چهارده، شماره چهارم، زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، تهیه نسخه فارسی پرسشنامه سواد سلامت روان (MHLQ) دیاس، کامپوس، آلمیدا و پالها (۲۰۱۸) و بررسی ویژگی‌های روان سنجی آن بود. به این منظور، ۳۴۶ نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شاهرود در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به نسخه فارسی پرسشنامه سواد سلامت روان (۲۰۱۸) و پرسشنامه مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفه‌ای روان‌شناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (۱۹۹۵)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (۲۰۰۲) و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. نتایج پایایی مرکب برای همه خرده مقیاس ها بیشتر از ۵/۰ بود که بیانگر پایایی مطلوب پرسشنامه می‌باشد. نسبت روایی محتوا بیشتر از ۶۲/۰ درصد و شاخص روایی محتوا بیشتر از ۷۵/۰ درصد بود که نشان از روایی محتوای مناسب پرسشنامه داشت. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که بار عاملی گویه‌ها بیشتر۱۵/۰ از است و تمام مسیرها از گویه‌ها به متغیر پنهان در سطح ۰۵/۰ معنادار بودند و پرسشنامه از روایی سازۀ مناسبی برخوردار است. بررسی روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که پرسشنامه دارای ساختار عاملی شامل ۴ خرده مقیاس است. بررسی روایی همزمان با محاسبه همبستگی این پرسشنامه با مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفه‌ای روان‌شناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (۱۹۹۵)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (۲۰۰۲)، بیانگر رابطه مثبت بین نمرات پرسشنامه سواد سلامت روان با این پرسشنامه‌ها بود. نتایج، نشانگر آن است پرسشنامه سواد سلامت روان ابزاری معتبر و مناسب برای استفاده در جامعه ایران است.

علی بیگی، محمود نجفی، محمدعلی محمدی فر، عباس عبداللهی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( دوره پانزده، شماره چهارم، زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده

رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر رویکرد تلفیقی جدید در درمانهای روانشناسی است که رفتاردرمانی شناختی را با درمان راهحلمحور و روانشناسی مثبتنگر به بهترین وجه ترکیب کرده است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر و رفتاردرمانی شناختی سنتی بر بهزیستی ذهنی و تابآوری در نوجوانان با علائم افسردگی بود. طرح پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. به این منظور، از بین دانشآموزان پسری که نمره افسردگیشان بالاتر از نمره برش بود، و ملاکهای ورود و خروج را دارا بودند، به تصادف ۱۷ نفر به گروه آزمایشی۱ (رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر)، ۱۷ نفر به گروه آزمایشی ۲ (رفتاردرمانی شناختی)، و ۱۷ نفر به گروه کنترل (بدون مداخله)، اختصاص یافتند. مقیاسهای بهزیستی ذهنی دانشآموزان و تابآوری کونور و دیویسون به عنوان پیشآزمون اجرا شدند، و پس از اجرای مداخلات، مقیاسهای فوق به عنوان پسآزمون اجرا شدند. یک ماه پس از اجرای پسآزمون، مقیاسهای فوق به عنوان پیگیری اجرا شدند. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد.  نتایج پژوهش نشان داد که نمرات دانشآموزان در بهزیستی ذهنی دانشآموزان و تابآوری در مرحله پسآزمون و پیگیری در رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر در مقایسه با رفتاردرمانی شناختی و گروه کنترل به طور معناداری بالاتر بود. به نظر میرسد که؛ رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر برای تقویت مولفههای عملکرد مثبت میتواند اثربخشی بیشتری داشته باشد. لازم است پژوهشهای بیشتر این موضوع را مشخص کنند.

معصومه برزگری، دکتر سیمین حسینیان، دکتر عباس عبداللهی،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( دوره هجدهم ، شماره دوم، تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تعدیل‌گری خودشفقت‌ورزی در رابطۀ بین کمال‌گرایی عاشقانۀ زوجین (خودمحور و دیگر محور) و کیفیت زندگی زناشویی در  زنان انجام شد. روش پژوهش این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود.  جامعۀ آماری شامل زنان متاهل شهرستان تبریز در سال ۱۴۰۲ بود که ابتدا از مناطق ۱۰گانۀ شهر تبریز ۴ منطقه به‌صورت تصادفی انتخاب و به‌طور تصادفی ۴ پارک، فرهنگسرا، سرای محله و باشگاه ورزشی انتخاب شدند. سپس از میان زنان مراجعه‌کننده به این اماکن ۳۲۱ نفر به  روش نمونه‌گیری دردسترس پرسشنامه‌های خودشفقت‌ورزی ریس و همکاران (۲۰۱۱)، کمال‌گرایی عاشقانۀ (خودمحور و دیگرمحور) عبداللهی و آلن (۲۰۲۲)  و کیفیت زندگی زناشویی باسبی  و همکاران (۱۹۹۵) را تکمیل کردند.نتایج نشان داد خودشفقت‌ورزی  و کمال‌گرایی عاشقانۀ خودمحور با کیفیت زندگی زناشویی رابطۀ مثبت معنادار دارند و کمال‌گرایی عاشقانۀ دیگر محور  با کیفیت زندگی زناشویی رابطۀ منفی معناداری دارد. همچنین نتایج نشان دادخودشفقت‌ورزی بین کمال‌گرایی عاشقانۀ خودمحور با کیفیت زندگی زناشویی نقش تعدیل‌گری ایفا می‌کند، اما در رابطه بین کمال‌گرایی عاشقانه دیگر محور با کیفیت زندگی زناشویی نقش تعدیل‌گری ندارد. با توجه به این یافته‌ها خودشفقت‌ورزی به‌عنوان یک ویژگی روانشناختی نقش موثری در کاهش اثرات منفی کمال‌گرایی در روایط زناشویی دارد. بنابراین آموزش مهارت خودشفقت‌ورزی در مشاوره‌های پیش از ازدواج و پس از ازدواج چه در پیشگیری از افت کیفیت زندگی زناشویی و چه در افزایش آن، موثر است.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb