6 نتیجه برای عریضی
امیر قمرانی، محمد باقر کجباف، حمیدرضا عریضی، شعله امیری،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی پرسشنامه قدردانی – فرم شش سوالی GQ-6 )مک کالوک و همکاران، 2002) در گروهی از دانش آموزان دبیرستانی (100 دختر و 100 پسر) شهر بیرجند بود. برای بررسی روایی پرسشنامه از روشهای روایی محتوا، همبستگی گویه ها با نمره کل (تحلیل مواد)، روایی همگرا و تحلیل عوامل استفاده شد. پایایی پرسشنامه یاد شده بوسیله روش های دو باره سنجی (باز آزمایی)، آلفای کرونباخ و پایایی تنصیفی بررسی گردید. یافته ها نشان داد که تحلیل مواد، روایی همگرا، همسانی درونی، پایایی دو باره سنجی و پایایی تنصیفی پرسشنامه در دانش آموزان دبیرستانی رضایت بخش بود. همچنین تحلیل عوامل حکایت از وجود یک عامل عمومی داشت. در مجموع، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که پرسشنامه قدردانی از خصوصیات روان سنجی رضایت بخشی برای استفاده در دانش آموزان ایرانی برخوردار میباشد
محسن گلپرور، حمیدرضا عریضی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ساده و تعاملی بین بهزیستی معلمان (عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی و شغل) با باور به دنیای عادلانه و رفتارهای پرخاشگرانه دانشآموزان در مقابل آنها در شهر اصفهان به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش، معلمان مرد و زن شاغل در دبیرستانهای شهر اصفهان درسال1387 (بهار) بودند که از بین آنها به شیوهی نمونهگیری چندمرحلهای، 240 معلم زن و مرد برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامههای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه رضایت شغلی (با 47 سؤال)، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی (با 20 سؤال)، پرسشنامه رضایت از زندگی (با 5 سؤال)، پرسشنامه پرخاشگری دانشآموزان در مقابل معلمان (با 4 سؤال) و پرسشنامه باور به دنیال عادلانه شخصی (با 7 سؤال) بود. دادههای حاصل از پرسشنامههای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که تعامل پرخاشگری دانشآموزان در مقابل معلمان و باور به دنیای عادلانه برای رضایت شغلی، رضایت از زندگی و عاطفه مثبت دارای توان پیشبین معنادار نیست (05/0P>). در مقابل برای عاطفه منفی تعامل رفتار پرخاشگرانه دانشآموزان در مقابل معلمان با باور به دنیای عادلانه دارای توان پیشبین معنادار بود. تحلیل رگرسیون پسین نشان داد که فقط در افراد دارای باور به دنیای عادلانه پایین، رفتار پرخاشگرانه دانشآموزان در مقابل معلمان قادر به پیشبینی عاطفه منفی است.
حمید رضا عریضی، زینب دارمی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
کارکنان در قبال تلاش در محیط کار خود انتظار دارند از احترام متقابل سرپرستان و همکاران خود برخوردار بوده و دارای امنیت شغلی باشند. همچنین، افرادی که دارای ویژگی تعهد بیش از اندازه نسبت به کار خود هستند به حمایت بیشتری نیاز دارند. مجموعه این متغیرها در مدل عدم توازن تلاش- پاداش گنجانیده شده است. برای بررسی صحت پیشنهادهای این مدل نمونه ای شامل 235 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در شهر اصفهان انتخاب گردیدند. برای سنجش متغیر پیش بین از پرسشنامه ERI (زورلو، پس و سیگریست,2010) استفاده گردید. برای سنجش متغیرهای ملاک خستگی از مقیاس چالدر و همکاران (1993)، فرسودگی عاطفی از مقیاس فرسودگی عاطفی ماسلاخ (1998) و برای سنجش سلامت جسمانی از مقیاس هیلدر برانت و دووس (1991) و شکایات جسمانی از مقیاس دریکن (1969) استفاده گردید. مقیاس ERI در تحلیل عاملی چهار زیر مقیاس امنیت شغلی، احترام، تلاش و تعهد افراطی را به دست داد که همگی دارای پایایی مطلوب بودند. مقیاس احترام و امنیت شغلی با متغیرهای ملاک رابطه مثبت و تلاش و تعهد افراطی رابطه منفی نشان داد. نتایج این پژوهش در بهبود سلامت کارکنان در محیط های صنعتی اهمیت دارد.
محسن جعفریان فرد، حمیدرضا عریضی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
هدف پژوهش بررسی رابطه خستگی هیجانی و رفتارهای شهروندی سازمانی با در نظر گرفتن نقش تعدیلکننده رفتارهای شهروندی معطوف به فرد بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون بودند، که تعداد 144 نفر از آنان به شیوه نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در پژوهش شامل پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1990) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ (1981) بود. دادهها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافتهها نشان داد خستگی هیجانی یک رابطه منفی معناداری با رفتارهای شهروندی سازمانی دارد. همچنین رفتارهای شهروندی معطوف به فرد رابطه خستگی هیجانی و رفتارهای شهروندی معطوف به سازمان را تعدیل میکند. بدین معنی که در رفتارهای شهروندی معطوف به فرد بالا، یک رابطه منفی معنیداری بین خستگی هیجانی و رفتارهای شهروندی معطوف به سازمان وجود دارد ولی در رفتارهای شهروندی معطوف به فرد پایین این رابطه معنادار از بین میرود. در مواجهه با خستگی هیجانی سازمانها باید کارکنان را حمایت نمایند تا از این طریق کارکنان بتوانند منابع بیشتری را بر عملکردهای سرمایهگذاری کنند.
حمیدرضا عریضی، هاجر براتی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
کوچکسازی در سازمانها، با تغییر تقاضاهای مرتبط با کار برای کارکنان باقیمانده پس از تعدیل، همراه است. این تغییر میتواند منجر به تنش روانشناختی و در پی آن شکایات جسمانی در این کارکنان گردد، اما راهبردهای کنترلی اشتیاق به هدف میتواند این پیامدهای منفی را کاهش دهد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر راهبردهای کنترلی و تقاضاهای مرتبط با کار بر شکایات جسمانی و تنش روانشناختی بود. شرکت کنندگان، 624 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی بودند که بهصورت تصادفی انتخاب شدند و سپس به ابزارهای پژوهش یعنی مقیاسهای تقاضاهای کاری، راهبردهای کنترلی، شکایات جسمانی و تنش روانشناختی پاسخ دادند. یافتهها نشان داد که رابطهی بین تقاضاهای کاری و شکایات جسمانی و نیز رابطهی بین تقاضاهای کاری و تنش روانشناختی منفی بود و این روابط در گروهی بالاتر بود که عدم اشتیاق به هدف بالاتری داشتند؛ اثر تعاملی نیز معنادار بود. بنابراین استفاده از راهبردهای کنترلی در شرایط استرس آور میتواند اثرات منفی تغییر تقاضاهای مربوط به کار را کاهش دهد و از شکایات جسمانی و تنش روانشناختی ممانعت به عمل آورد.
شبنم جوانمرد، حمیدرضا عریضی، ابوالقاسم نوری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر در سطح اول بررسی رابطهی سادهی بهزیستی روانی، شخصیت و تعارض کار-خانواده، و بررسی نقش میانجی بهزیستی روانی در رابطه بین این دو متغیر پنهان از طریق روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی کارکنان یک شرکت صنعتی در اصفهان بود که از میان آنها 217 نفر از طریق نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامهی تعارض کار- خانواده، مقیاس سرزندگی، پرسشنامهی جهتگیری به زندگی و پرسشنامه NEO-FFI (فرم کوتاه) بود. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که رابطهی ساده بین دو بعد تعارض کار-خانواده، همسازی، وظیفهشناسی، خوشبینی و سرزندگی معنادار بود؛ مدل معادلات ساختاری نیز معنادار بوده و نقش واسطهای خوشبینی و سرزندگی را در رابطهی بین همسازی و وظیفه شناسی از یک سو و ابعاد تعارض کار-خانواده از سوی دیگر تأیید میکند. در واقع این ویژگیهای شخصیتی با تأثیرگذاری بر راهبردهای مقابلهای و دسترسی به منابعِ فرد، سطح خوشبینی و سرزندگی و در نهایت ذخیرهی روانشناختی او را افزایش میدهند. این افزایش به خودی خود، مدیریت بهترِ مسئولیتهای کاری و خانوادگی و در نتیجه کاهش تعارض بین این دو حیطه را در پی دارد.