6 نتیجه برای علی اکبری دهکردی
فاطمه قراء زیبائی، مهناز علی اکبری دهکردی، احمد علیپور، طیبه محتشمی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر معنادرمانی گروهی بر میزان استرس ادراک شده و امید به زندگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) می باشد. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی است. از بین بیماران مبتلا به MS عضو "انجمن MS ایران" با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و با احتساب شرایط ورود به نمونه، نمونه ای به حجم 20 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (10 نفر آزمایش و 10 نفر کنترل) قرار گرفتند. پرسشنامه ی امید به زندگی اشنایدر و استرس ادراک شده کوهن، در این پژوهش به عنوان ابزار استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که روش معنا درمانی گروهی بر کاهش استرس ادراک شده و افزایش امید به زندگی در بیماران MS تأثیر داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخش بودن معنادرمانی برکاهش استرس ادراک شده و افزایش امید به زندگی بیماران MS، پژوهش حاضر می تواند در رسیدن به یک راه حل مؤثر برای کاهش استرس، ناامیدی و به طور کلی بهبود وضعیت روانی این بیماران راه گشا باشد.
مهناز علی اکبری دهکردی، احمد علیپور، حسین زارع، غلامعلی شهیدی، زیبا برقی ایرانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شناخت-رفتار درمانگری بر کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به بیماری پارکینسون بود. روش پژوهش بهصورت نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه از جامعهی آماری سالمندان مبتلا به پارکینسون در نظر گرفته شد. نمونهی پژوهش شامل 40 نفر، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایشی تحت درمان شناختی-رفتاری سالمندی در 10 جلسه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامهی جمعیت شناختی و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود که در دو مرحلهی پیشآزمون و پسآزمون اجرا گردید. نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی شامل سلامت جسمی، سلامت روانشناختی و روابط اجتماعی، تأثیر داشته ولی در بعد محیط زندگی تفاوت معناداری مشاهده نشد. بنابراین نتیجهگیری میشود تلاش مضاعف در جهت ارتقاء کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به پارکینسون ضروری است و شناخت-رفتار درمانگری سالمندی موجب ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون میشود. بنابراین این روش را میتوان در بیمارستانها و آسایشگاهها به عنوان یک درمان تکمیلی بهکار برد.
احمد علیپور، مهناز علی اکبری دهکردی، فاطمه امینی، عبدالله هاشمی جشنی،
دوره 10، شماره 2 - ( دوره 10، شماره 2 1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر حمایت اجتماعی ادراک شده بر پیروی از درمان از طریق تاب آوری، و امید در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بوده است. تعداد 234 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 از میان بیماران دیابتی دارای پرونده در شبکه بهداشت و درمان شهرستان لامرد به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده(MSPSS)، مقیاس امید (HS)، تاب آوری ( CD-RISC) و پرسشنامه ی پیروی کلی (GAS) در این پژوهش تکمیل کردند. تحلیل مدل بر اساس نرم افزار AMOS-16 انجام گرفت. تحلیلهای الگویابی معادلات ساختاری نشان دادند که الگوی پیشنهادی برازنده دادهها نمیباشد و نیاز به بهبود دارد. در نتیجه، با حذف مسیرهای غیرمعنیدار برازش الگوی نهایی با داده ها تأیید گردید. تحلیلهای دیگر نیز نشان دادند که دو مؤلفه حمایت دوستان و حمایت دیگر افراد مهم توانستند تاب آوری را پیش بینی نمایند و همچنین مؤلفه حمایت دوستان و حمایت دیگر افراد مهم به صورت غیر مستقیم پیروی را از طریق متغیر تاب آوری پیش بینی می کنند. متغیر امید نیز نقش واسطه ای در مدل نداشتند. از یافته های این پژوهش می توان این گونه نتیجه گیری کرد که سازه تاب آوری می تواند به عنوان متغیر واسطه ای تاثیر حمایت اجتماعی ادراک شده (مانند، حمایت دوستان و حمایت دیگر افراد مهم) بر پیروی از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 را تقویت نماید.
سمیه زارع، احمد علیپور، مهناز علی اکبری دهکردی،
دوره 13، شماره 2 - ( دوره سیزدهم، شماره دوم 1398 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سطوح تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت در بیماران مبتلا به اختلالات عملکرد تیروئید با گروه سالم است. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، 200 نفر شامل100 بیمار مبتلا به اختلالات عملکرد تیروئید و 100 نفر افراد سالم وارد مطالعه شدند. تمام افراد، با استفاده از پرسش نامه تاب آوری (کونور و دیویدسون) و پرسش نامه سبک زندگی ارتقاء هنده سلامت (والکر و همکاران) سنجش شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته های این مطالعه نشان داد که ارتباط تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در بیماران با اختلالات عملکرد تیروئید با گروه سالم متفاوت است. میانگین نمرات بیماران با اختلالات عملکرد تیروئید در متغیرهای تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت و مؤلفه های آنها (بجز مدیریت استرس) به طور معناداری کم تر از گروه سالم بود. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر بیماران با اختلالات عملکرد تیروئید در شاخص های تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت رابطه معنادار شد، به نظر می رسد که سطوح تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت می تواند با بروز اختلالات عملکرد تیروئید مرتبط باشد. یافته های پژوهش حاضر را می توان به عنوان اطلاعاتی مقدماتی درباره ی اقداماتی در راستای ارتقای سازه شخصیتی تاب آوری و بهبود و اصلاح سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت، وضعیت بیماران با اختلالات عملکرد تیروئید در نظر گرفت.
احمد علی پور، مهناز علی اکبری دهکردی، الهام موسوی،
دوره 14، شماره 4 - ( دوره چهارده، شماره چهارم، زمستان 1399 )
چکیده
این مطالعه یک گزارش موردی است که با هدف بررسی اثربخشی برنامه چندوجهی مدیریت استرس LEARN در کاهش استرس ادراک شده و بهبود علائم سندروم روده تحریکپذیر (IBS) انجام شد. نمونه این مطالعه شامل دو نفر زن مبتلا به IBS شدید بود که به صورت نمونهگیری در دسترس از میان مراجعهکنندگان به مطب پزشک فوق تخصص گوارش در منطقه ظفر شهر تهران بر اساس معیارهای ورود- خروج انتخاب شدند. استرس ادراک شده و شدت علائم IBS قبل از مداخله، حین اجرا و سه ماه بعد از پایان جلسات به ترتیب با استفاده از مقیاس استرس ادراک شده (PSS) و مقیاس GISR مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل نتایج با استفاده از رسم نمودار و محاسبه شاخص بهبودی با استفاده از فرمول گفته شده که بیانگر اثربخشی برنامه LEARN در کاهش استرس ادراک شده و شدت علائم گوارشی IBS بود. همچنین این بهبودی در پیگیری سه ماهه پس از مداخله در دامنهای از 50 تا 56 درصد حفظ شد. بنابراین براساس مدل زیستی- روانی- اجتماعی برنامه چند وجهی LEARN به واسطه مؤلفههای اثرگذار میتواند گزینه درمانی مناسبی برای بیماران مبتلا به IBS محسوب شود.
خانم معصومه تدریس تبریزی، دکتر مجید صفاری نیا، دکتر مهناز علی اکبری دهکردی، دکتر احمد علی پور،
دوره 16، شماره 1 - ( دوره شانزده، شماره اول، بهار 1401 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی و عملکرد جنسی زنان با میانجیگری سبکهای تبادل اجتماعی صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل ساکن شهر تهران بود که از این میان 550 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. در پژوهش حاضر از مقیاس ناگویی هیجانی، مقیاس عملکرد جنسی زنان و پرسشنامه سبکهای تبادل اجتماعی به عنوان ابزار استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. روابط واسطهای در الگوی پیشنهادی نیز با استفاده از روش بوت استرپ آزموده شدند. نتایج مدلیابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مدل بود و نشان داد، ناگویی هیجانی با میانجیگری سبکهای منفعت طلبی و سرمایه گذاری افراطی رابطه ناگویی هیجانی و عملکرد جنسی را میانجیگری میکنند. با توجه به نتایج، جهت بهبود عملکرد جنسی باید به سبکهای تبادل اجتماعی توجه کرد. یافتههای پژوهش حاضر چهارچوب مفیدی را در شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار در حوزه روانشناسی اجتماعی در عملکرد جنسی زنان فراهم میکند که در برنامههای پیشگیری و درمانی میبایست مدنظر قرار گیرد.