۵ نتیجه برای نجفی
ربابه دلآذر، سیدمحمد رسول خلخالی، سید موسی کافی، کیومرث نجفی، هما ضرابی، رحیم باقرزاده، تمجید کریمی، حسن فرهی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی پدیدارشناختی نشانههای وسواسی- اجباری در شهر رشت بود. در قالب یک بررسی مقطعی، ۲۵۵ بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و پس از دریافت تشخیص اختلال وسواسی- اجباری توسط روانپزشک، از نظر نشانهها و شدت اختلال، با استفاده از مقیاس وسواسی-اجباری ییلبراون مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که وسواسهای آلودگی و پرخاشگرانه، و اجبارهای شستشو/تمیز کردن و وارسی، بیشترین درصد فراوانی و وسواسهای جمع/ انبار کردن و جنسی، و اجبارهای شمارش و جمع/ انبار کردن، کمترین درصد فراوانی را در بین سیزده گروه نشانهی وسواسی- اجباری داشتند. بیماران مجرد، وسواس مذهبی و اجبار تکرار کردن بیشتری از بیماران متأهل داشتند. نگرانی دربارهی کثیفی یا میکروب و شستن زیاد یا تشریفاتی دست، شایعترین نشانهی وسواسی- اجباری بودند. همچنین بین بیماران مرد و زن تفاوتهایی مشاهده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که الگوی پدیدارشناختی نشانههای وسواسی- اجباری در این نمونه از بیماران ایرانی مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری شباهتها و تفاوتهایی با الگوی پدیدارشناختی مشاهده شده در مطالعات و جوامع دیگر دارد.
علی بیگی، محمدعلی محمدی فر، محمود نجفی، علی محمد رضایی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( دوره ۱۰، شماره ۱ ۱۳۹۵ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه صمیمت زوجین و باورهای معنوی و اعمال مذهبی افراد با انسجام و سازگاری خانوادگی انجام گرفت. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد ۲۳۴ زن و مرد متاهل از بین کارمندان و دانشجویان شهرستانهای شاهرود و میامی به صورت خوشهای تصادفی وارد مطالعه شدند. ابزار جمعآوری دادهها مقیاس صمیمیت زوجین، مقیاس تجربه معنوی و مقیاس انسجام و سازگاری خانوادگی بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گامبهگام و نرمافزار SPSS-۱۶ استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که گشودگی (ریزمولفه صمیمیت زوجین)، معنایابی در زندگی و ارتباط با خداوند (ریزمولفههای معنویت)، به ترتیب، به طور معناداری در پیشبینی انسجام خانوادگی نقش داشتند. همچنین، مشکلات در صمیمیت (ریزمولفه صمیمیت زناشویی)، و فعالیتهای اجتماعی مذهبی (ریزمولفه معنویت)، به ترتیب، در پیشبینی سازگاری خانوادگی نقش داشتند. به نظر میرسد که افراد با تجربه معنوی بالا که روابط صمیمانهای را در زندگی زناشویی تجربهکردهاند، انسجام و سازگاری خانوادگی بالایی را گزارش میکنند.
علی بیگی، محمود نجفی، محمدعلی محمدی فر، عباس عبداللهی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( دوره پانزده، شماره چهارم، زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر رویکرد تلفیقی جدید در درمانهای روانشناسی است که رفتاردرمانی شناختی را با درمان راهحلمحور و روانشناسی مثبتنگر به بهترین وجه ترکیب کرده است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر و رفتاردرمانی شناختی سنتی بر بهزیستی ذهنی و تابآوری در نوجوانان با علائم افسردگی بود. طرح پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. به این منظور، از بین دانشآموزان پسری که نمره افسردگیشان بالاتر از نمره برش بود، و ملاکهای ورود و خروج را دارا بودند، به تصادف ۱۷ نفر به گروه آزمایشی۱ (رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر)، ۱۷ نفر به گروه آزمایشی ۲ (رفتاردرمانی شناختی)، و ۱۷ نفر به گروه کنترل (بدون مداخله)، اختصاص یافتند. مقیاسهای بهزیستی ذهنی دانشآموزان و تابآوری کونور و دیویسون به عنوان پیشآزمون اجرا شدند، و پس از اجرای مداخلات، مقیاسهای فوق به عنوان پسآزمون اجرا شدند. یک ماه پس از اجرای پسآزمون، مقیاسهای فوق به عنوان پیگیری اجرا شدند. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که نمرات دانشآموزان در بهزیستی ذهنی دانشآموزان و تابآوری در مرحله پسآزمون و پیگیری در رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر در مقایسه با رفتاردرمانی شناختی و گروه کنترل به طور معناداری بالاتر بود. به نظر میرسد که؛ رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر برای تقویت مولفههای عملکرد مثبت میتواند اثربخشی بیشتری داشته باشد. لازم است پژوهشهای بیشتر این موضوع را مشخص کنند.
معصومه مدانلو، محمود نجفی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( دوره هفدهم ، شماره چهارم،زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی اضطراب و افسردگی در رابطه بین بدرفتاری کودکی و علائم وسواسی- جبری صورت گرفت. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) بود. از میان جمعیت عمومی کاربر شبکه های اجتماعی در سال ۱۴۰۱، ۳۵۰ نفر با توجه به ملاکهای ورود به شیوه نمونهگیری داوطلبانه، از طریق فراخوان انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظر شده وسواس فکری- عملی (فوا و همکاران)، پرسشنامه ترومای کودکی (برنشتاین و استین)، مقیاس اضطراب بک و نسخه دوم مقیاس افسردگی بک بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد، بدرفتاری کودکی با علائم وسواسی- جبری رابطه مستقیم و معناداری دارد و اضطراب و افسردگی در رابطه بدرفتاری کودکی و علائم وسواسی- جبری نقش میانجی دارد. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. طبق نتایج به دست آمده میتوان گفت که ترومای دوران کودکی، اضطراب و افسردگی نقش مهمی در شکلگیری علائم وسواسی- جبری دارند. به طور کلی، میتوان نتیجه گرفت که ترومای دوران کودکی میتواند با تاثیر بر اضطراب و افسردگی موجب بروز علائم وسواسی- جبری گردد.
اکرم نجفی، دکتر ولیاله رمضانی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( دوره هجدهم ، شماره چهارم ، زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی رفتارهای خوردن ناسالم بر اساس روابط موضوعی و سبکهای دلبستگی با نقش واسطهای مکانیزمهای دفاعی بود. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بود. دادهها با استفاده از پرسشنامههای رفتار خوردن داچ (DEBQ)، روابط موضوعی بل، سبکهای دلبستگی بزرگسالان و مکانیزمهای دفاعی (DSQ-۴۰) جمعآوری و با مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که روابط موضوعی تأثیر مثبت و معناداری بر رفتارهای خوردن ناسالم دارد. مکانیزمهای رشد یافته بهطور مستقیم بر رفتارهای خوردن ناسالم تأثیرگذار بودند. دلبستگی ایمن از طریق مکانیزمهای دفاعی رشد یافته بر رفتارهای خوردن تأثیر معنادار داشت ولی دلبستگیهای ناایمن تأثیر معناداری نداشتند. شاخصهای برازش مدل نشان دادند که مدل نظری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است: روابط موضوعی، سبکهای دلبستگی و مکانیزمهای دفاعی بر رفتارهای خوردن ناسالم تأثیر دارند و تقویت عوامل مثبت میتواند به پیشگیری و کاهش شیوع این رفتارها کمک کند.