4 نتیجه برای کاظمی
سمیه کاظمیان، معصومه اسماعیلی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر کاهش میزان اضطراب دانش آموزان دختر خانواده های طلاق است. جامعه ی آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر خانواده های طلاق در مقطع دبیرستان و در منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران تشکیل می دادند. به این ترتیب که از بین مدارس دبیرستان منطقه 6 استان تهران، یک مدرسه به تصادف انتخاب کرده و سپس فهرستی از اسامی دانش آموزان دختر خانواده های طلاق لیست شد. سپس 16 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه (8 نفره) آزمایشی و گواه جایگزین شدند و به پرسشنامه ی اضطراب کتل و پرسشنامه ی خودمتمایزسازی پاسخ دادند. 10 جلسه ی آموزشی 45 دقیقه ای (دو جلسه در هفته) در گروه آزمایشی اجرا شد. در این تحقیق از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیری صورت گرفته است. نتیجه ی پژوهش نشان داد که آموزش خودمتمایزسازی بر کاهش میزان اضطراب فرزندان خانواده های طلاق با ضریب اطمینان 95/. مؤثر بوده است. براساس یافته های پژوهش حاضر به مشاوران و روان شناسان پیشنهاد می شود از آموزش خودمتمایزسازی به شیوه ی گروهی به عنوان یک روش کارآمد جهت درمان اضطراب در نوجوانان استفاده کنند.
سید علی کاظمی رضایی، مهناز شاهقلیان، سید ولی کاظمی رضایی، انسیه کربلایی اسمعیل،
دوره 12، شماره 1 - ( دوره دوازدهم، شماره اول 1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری میان مکانیزمهای دفاعی و تصور از خود در دانشجویان بود. تعداد 154 دانشجوی شاغل به تحصیل در دانشگاه خوارزمیبه شیوه تصادفی چند مرحلهای انتخاب و اطلاعات حاصل از پرسشنامه سبکهای دفاعی و آزمون تصور از خود بکدر مورد آنها تجزیه و تحلیل شد. مدل مفهومی پژوهش با داده ها برازش داشت. اندازه شاخصهای مطلق (76/0)، نسبی (89/0)، بیرونی (87/0) و درونی (91/0)، برازندگی کیفیت مدل ارائه شده را نشان دادند. ضرایب مسیر نشان دادند مکانیزمهای دفاعی روانرنجور و رشد نیافته با ابعاد مختلف خودپنداره ارتباط دارند. کلیه مسیرهای مورد بررسی به جز مسیر مکانیسم دفاعی رشد یافته به سه حیطه از تصور از خود (ذهنی، جسمی و شغلی) معنادار هستند. همچنین ارتباط مثبت و معنادار مکانیزمهای دفاعی رشد نیافته و روانرنجور با خودپنداره تبیین شد. نتایج مطالعه حاضر بر اهمیت رابطه دفاعها که در مدیریت عواطف نقش دارند، در شکلگیری تصور از خود تأکید دارد.
امیرحسین عبدلی، مهدی کاظمی، دکتر صدیقه احمدی، شهناز حسنآبادی،
دوره 19، شماره 1 - ( دوره نوزدهم ، شماره اول ، بهار 1404 )
چکیده
پدیده نوظهور فابینگ و ارتباط آن با سلامت روان اخیرا نگرانیهایی را ایجاد نموده که به دلیل عدم غنای مطالعاتی درباره نوع این ارتباط، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خودکنترلی در رابطۀ بین فابینگ و سلامت روان در بین دانشجویان بود. این پژوهش از نوع مطالعۀ بنیادی و از نوع روش توصیفی-همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعۀ مورد مطالعه شامل تمامی ۱۴۰۰۰ دانشجوی دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بود که از بین جامعۀ مذکور ۲۵۵ نفر (۱۵۱ زن و ۱۰۴ مرد) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامۀ عمومی فابینگ (چوتپیتایاسونوند و داگلاس، ۲۰۱۸)، پرسشنامۀ خودکنترلی (تانجی، بون و بامیستر، ۲۰۰۴) و پرسشنامۀ سلامت عمومی (گلدبرگ، ۱۹۷۲) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و شیوۀ مدلیابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SPSS 27 و JASP 0.18.3.0 تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از رابطۀ منفی و معنادار بین فابینگ و خودکنترلی بود.همچنین بین خودکنترلی و سلامت روان نیز رابطۀ مثبت و معناداری وجود داشت . به علاوه، بین فابینگ و سلامت روان نیز رابطۀ منفی و معناداری یافت شد. در پژوهش حاضر رابطۀ غیرمستقیم فابینگ و سلامت روان ازطریق خودکنترلی معنادار بود. براساس نتایج، تمرکز بر افزایش آگاهی دانشجویان دربارۀ تأثیرات منفی و زیانبخش این پدیدۀ نوظهور و کوشش روان درمانگران و مشاوران در این حیطه بسیار حائز اهمیت است.
مریم کاظمی، تورج سپهوند،
دوره 19، شماره 2 - ( دوره نوزدهم، شماره دوم ، تابستان 1404 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی ناگویی هیجانی نوجوانان بر اساس انعطافپذیری شناختی و دشواریهای تنظیم هیجان مادران آنها انجام شد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی بوده و در قالب طرح همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل نوجوانان 13 تا 18 سال مدارس شهر اراک به همراه مادرانشان بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای، 459 نفر از آنها انتخاب شد. دانش آموزان ﻣﻘﻴﺎس ﻧﺎﮔﻮﻳﻲﻫﻴﺠﺎنی تورنتو 20 مادهای، و مادران آنها پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی و مقیاس دشواریهای تنظیم هیجان را پاسخ دادند و دادههای حاصل با استفاده از رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج نشان داد خردهمقیاسهای دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان (ضریب بتای 240/0) و فقدان شفافیت هیجانی (ضریب بتای 194/0) مادران نقش معناداری در پیشبینی ناگویی هیجانی نوجوانان داشته و حدود 14 درصد واریانس آن را تبیین نمودند. دیگر خردهمقیاسهای دشواریهای تنظیم هیجان و نیز انعطافپذیری شناختی مادران نقشی در تبیین آن نداشتند. در نتیجه، دشواریهای تنظیم هیجان در مادران میتواند نقش مهمی در ناگویی هیجانی نوجوانان داشته باشد. بر این اساس، تقویت مهارتهای تنظیم هیجان مادران به عنوان یک اولویت مهم برای بهبود سلامت هیجانی قرزندان به متخصصان پیشنهاد میگردد.