32 نتیجه برای دانش
منصوره بهرامی، شهرام واحدی، یوسف ادیب، رحیم بدری گرگری،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامهی آموزش مدیریت والدین و بررسی اثربخشی آن بر قربانی شدن و تنظیم شناختی هیجانی دانشآموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعهی آماری مورد مطالعه کلیهی مدارس ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 97-96 و نمونهی آماری یکی از مدارس ناحیهی 12 شهر کرج بود که به روش خوشه ای تک مرحله ای تصادفی انتخاب شد. در مرحله بعد با استفاده از مقیاس قلدر- قربانی کالیفرنیا و پرسشنامهی تنظیم شناختی هیجانی گرانفسکی(فرم کودک) از میان دانش آموزان پایهی چهارم و پنجم به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 36 نفر از دانش آموزانی که قربانی قلدری شده بودند گزینش شدند، سپس والدین این دانش آموزان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تخصیص داده شدند. والدین گروه آزمایش طی 9 جلسهی 90 دقیقه ای(یک جلسه در هفته) آموزش مدیریت والدین قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری دادهها، از پرسشنامه های قلدر- قربانی کالیفرنیا و تنظیم هیجانی گرانفسکی استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات افراد گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون در مؤلفههای قربانی شدن و تنظیم شناختی هیجان تفاوت معنی دار وجود داشت و آموزش مدیریت والدین بر کاهش قربانی شدن و بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانشآموزان تأثیر معناداری داشته است.این مطالعه نشان داد که الگوی آموزش مدیریت والدین در کاهش قربانی شدن و بهبود تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان از اثربخشی لازم برخوردار است.
سعید اکبری زردخانه، نادر منصور کیمیایی، علیمحمد زنگانه، مجتبی مهدوی، شیرین اوسانلو، محسن جلالت دانش، سیامک طهماسبی گرمتانی، سید عینالله طیموری فرد،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
در هر جامعهای سلامتروان نوجوانان از اهمیت ویژهای برخوردار است و تامین بهداشت روانی به آنان کمک میکند تا از نظر روانی و جسمی سالم و نقش اجتماعی خود را بهتر ایفا کنند. هدف از پژوهش حاضر، ساخت مقیاس خودگزارشی مشکلات سلامتروانشناختی دانش آموزان متوسطه دوم بود. برای این منظور خزانۀ آیتمی با 200 آیتم تهیه شد و پس از ویرایش اولیه، 119 آیتم جهت قرار گرفتن در نسخۀ مقدماتی مقیاس انتخاب شد. جامعه آماری در این پژوهش دانشآموزان مدارس متوسطۀ دوم شش استان البرز، کرمانشاه، آذربایجان شرقی، سیستان و بلوچستان، فارس و خراسان رضوی بود. نمونه دربرگیرنده 642 نفر از دانش آموزان بودند که بهصورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس نشان داد بهترین راهحل عاملی هماهنگ با چهارچوب نظری برای این مقیاس، ششمؤلفهای است. دامنه ضرایب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) مولفههای استخراجی در نسخه مقدماتی مقیاس سلامتروانشناختی کودکان بین 63 /0 (رفتارهای ایذایی) تا 85 /0 (نقص در انجام تکالیف تحصیلی، خودگردانی، نقص توجه و بیشفعالی، و خودآسیبرسانی) است. در مجموع، مقیاس خودگزارشی مشکلات سلامتروانشناختی دانشآموزان متوسطه دوم، از شایستگیهای روانسنجی نسبی برخوردار است و میتوان از آن برای سنجش مشکلات هیجانی نوجوانان ایرانی با اهداف بالینی و پژوهشی استفاده کرد.
محمدسعید اعظمی، فرهاد طارمیان،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
آزار سایبری به عنوان آسیب رسانی ارادی و مکرری که از طریق رایانه، تلفن همراه و سایر وسایل الکترونیکی اعمال میشود، تعریف شده است. در این پژوهش به بررسی شیوع این پدیده و توصیف متغیرهای دموگرافیک افراد مرتبط با آن پرداخته شده است. 425 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم دبیرستان شهر کرمانشاه به صورت تصادفی خوشهای مورد بررسی قرار گرفتند. از این بین 2/53 درصد مونث (226 نفر) و 8/46 درصد نیز مذکر بودند (199 نفر). در دو ماه گذشته شیوع آزارگری سایبری 7/7 درصد، آزاردیدگی سایبری 9/10 درصد، آزارگری-آزاردیدگی سایبری 4/31 درصد بوده و 0/50 درصد نیز با این پدیده درگیر نبودهاند. بررسی متغیرهای دموگرافیک نیز نشان داد 54 درصد پسران و 46 درصد دختران با آزار سایبری درگیر بودهاند، همچنین افراد مرتبط با آزار سایبری اعتقادات مذهبی خانوادگی ضعیفتر و رابطه با والدین بدتری را گزارش کردند، ساعات استفاده روزانهشان از اینترنت بیشتر بوده و بیشترین فعالیتی که در اینترنت دارند در شبکههای اجتماعی است. نتایج بررسی سایر متغیرهای دموگرافیک نیز در جداول ارائه شده است. شیوع آزارگری و آزاردیدگی سایبری در حد سایر کشورها بوده اما آزارگری-آزاردیدگی سایبری نسبت به نتایج اعلام شده در سایر دنیا شیوع بیشتری دارد. همچنین نتایج برخی متغیرهای دموگرافیک تفاوتهای قابل ملاحظهای را نشان داد که باید در آینده مورد پژوهشهای بیشتری قرار بگیرند.
آقا سعید اکبری زردخانه، خانم بهاره السادات حیدریه زاده، آقا علی محمد زنگانه، آقا نادر منصورکیایی، آقا سیامک طهماسبی گرمتانی، آقا محسن جلالت دانش، آقا سیدعین اله طیموری،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده
با توجه به اهمیت شایان غربالگری سلامت روانشناختی دانشآموزان و عدم وجود ابزار بومی مبتنی بر الگوی شایع آسیبهای روانشناختی دانشآموزان کشور٬ هدف پژوهش حاضر تهیه نسخه کوتاه مقیاس الکترونیکی مقیاس مشکلات سلامتروانشناختی- فرم معلم برای دانشآموزان متوسطه دوم بود. پژوهش حاضر از حیث هدف پژوهش کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها ازنوع پیمایشی-توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه دوم در سیویک استان کشور در سال 97- 1396 بود که در این نمونه در مجموع 3761 نفر حضور داشتند. یافتهها: نتایج تحلیل آیتم نشان داد اکثر آیتمها شرایط لازم برای حضور در ابزار را دارا هستند. تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی نشان داد مدل هشت مولفهای با چهل آیتم میتواند به عنوان مناسبترین ساختار عاملی مقیاس در نظر گرفته شود. ضرایب همبستگی عاملها بین 7/0 تا 94/0، ضرایب همبستگی نمره آیتمها با نمره کل پرسشنامه بین 63/0 تا 82/0 بود. همچنین ضرایب همبستگی عاملهای نسخه کوتاه با بلند بین 65/0 تا 97/0 بود. نتیجهگیری: در مجموع میتوان گفت ویژگیهای روانسنجی حاصل حاکی از مناسب بودن فرم کوتاه پرسشنامه سلامت روانشناختی برای کاربستهای غربالگری در جامعه دانشآموزان است.
خانم طیبه تازیکی، دکتر خدامراد مؤمنی، دکتر جهانگیر کرمی، دکتر غلامعلی افروز،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیشبینهای کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی با میانجیگری ذهنآگاهی مادر انجام شد. در این پژوهش توصیفیـهمبستگی، با نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 298دانشآموز (از 878دانشآموز) از مدارس ابتدایی دانشآموز کمتوانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 1399ـ1398، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر، مقیاس مهارتهای اجتماعی ماتسون، پرسشنامه پنجوجهی ذهنآگاهی، پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف. دادهها با آمار توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد همبستگی مثبت معناداری بین مهارتهای اجتماعی و ذهنآگاهی با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. همچنین همبستگی منفی معناداری بین مشکلات رفتاری با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. بعلاوه نقش میانجی ذهنآگاهی در رابطه مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). براساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت افزایش مهارتهای اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان در مدرسه موجبات ارتقاء کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران آنها را فراهم میسازد.
دکتر وجیهه ظهورپرونده، اقای حسین یعقوبی سینی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه همدلی عاطفی و جهتگیریهای ارتباطی خانواده با رضایت از زندگی دانشآموزان در زمان بحران بیماری کرونا با در نظر گرفتن نقش میانجی شفقت ورزی بود. این پژوهش به لحاظ روش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود و جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه دوره دوم ناحیه پنج و شش شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1403 نفر بود که تعداد 301 نفر از این دانش آموزان به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. گردآوری دادهها در این پژوهش به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامههای رضایت از زندگی دینر و ایمونز، لارسن و گریفین (1985)، جهتگیریهای ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1990)، همدلی دیویس (1983) و شفقتورزی – فرم کوتاه ریس و همکاران (2011) انجام گرفت و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از معادلات ساختاری استفاده شد و در کلیه تجزیه و تحلیلهای آماری این پژوهش از نرم افزار Amos-24 و SPSS-26 استفاده گردید. نتایج نشان داد بین همدلی عاطفی با رضایت از زندگی و جهتگیریهای ارتباطی خانواده با رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد. بین همدلی عاطفی با شفقتورزی و جهتگیریهای ارتباطی خانواده با شفقتورزی نیز رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین شفقتورزی با رضایت از زندگی دانشآموزان در زمان بحران بیماری کرونا رابطه معناداری وجود دارد.
علی بیگی، محمود نجفی، محمدعلی محمدی فر، عباس عبداللهی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر رویکرد تلفیقی جدید در درمانهای روانشناسی است که رفتاردرمانی شناختی را با درمان راهحلمحور و روانشناسی مثبتنگر به بهترین وجه ترکیب کرده است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر و رفتاردرمانی شناختی سنتی بر بهزیستی ذهنی و تابآوری در نوجوانان با علائم افسردگی بود. طرح پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. به این منظور، از بین دانشآموزان پسری که نمره افسردگیشان بالاتر از نمره برش بود، و ملاکهای ورود و خروج را دارا بودند، به تصادف 17 نفر به گروه آزمایشی1 (رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر)، 17 نفر به گروه آزمایشی 2 (رفتاردرمانی شناختی)، و 17 نفر به گروه کنترل (بدون مداخله)، اختصاص یافتند. مقیاسهای بهزیستی ذهنی دانشآموزان و تابآوری کونور و دیویسون به عنوان پیشآزمون اجرا شدند، و پس از اجرای مداخلات، مقیاسهای فوق به عنوان پسآزمون اجرا شدند. یک ماه پس از اجرای پسآزمون، مقیاسهای فوق به عنوان پیگیری اجرا شدند. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که نمرات دانشآموزان در بهزیستی ذهنی دانشآموزان و تابآوری در مرحله پسآزمون و پیگیری در رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر در مقایسه با رفتاردرمانی شناختی و گروه کنترل به طور معناداری بالاتر بود. به نظر میرسد که؛ رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر برای تقویت مولفههای عملکرد مثبت میتواند اثربخشی بیشتری داشته باشد. لازم است پژوهشهای بیشتر این موضوع را مشخص کنند.
دکتر جعفر شعبانی، دکتر علیرضا قربانی، خانم صدیقه میر،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
هدف: مقاله با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سرزندگی تحصیلی و سلامت اجتماعی انجام شده است. روش: تحقیق کمی-کاربردی از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه شهر بندرانزلی است که به صورت تصادفی در دوگروه 20 نفره کنترل و آزمایش جاگماری شدند. برای ابزار جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (2008)، سلامت اجتماعی کییز و شاپیرو(2004) و همچنین از پروتکل آموزش ذهن آگاهی هم به عنوان متغیر مداخله ای پژوهش استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس بهره گرفته شده است. یافته: تحقیق نشان داد که همانا آموزش ذهن آگاهی بر سرزندگی تحصیلی و سلامت اجتماعی موثراست. نتیجه: آموزش ذهن آگاهی می تواند موجب ارتقای سلامت اجتماعی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر گردد.
حجت الله محمدزاده، علیرضا آقایوسفی، عماد یوسفی،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل پیش بینی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس سبکهای دلبستگی ناایمن با میانجیگری سبکهای مقابلهای بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود . جامعه آماری در این پژوهش شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور قم در سال 1400 بودند که از بین آنها تعداد 285 نفر به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس برگزیده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دلبستگی تجدید نظر شده (کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه سبک های مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1980) و مقیاس گرایش به اعتیاد (وید و بوپر، 1992) بودند . نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. سبک دلبستگی ناایمن و گرایش به مصرف مواد رابطه مستقیم و معنادار داشتند همچنین سبک دلبستگی ناایمن از طریق سبک های مقابله ای تاثیرات غیرمستقیم معناداری بر گرایش به مصرف مواد دانشجویان داشت (P≤0/005). یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. بر این اساس در کلینیک های درمان اعتیاد، برای کاهش سطح گرایش به اعتیاد توجه به سبکهای دلبستگی و سبکهای مقابلهای ضروری است.
امیرحسین عبدلی، مهدی کاظمی، دکتر صدیقه احمدی، شهناز حسنآبادی،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
پدیده نوظهور فابینگ و ارتباط آن با سلامت روان اخیرا نگرانیهایی را ایجاد نموده که به دلیل عدم غنای مطالعاتی درباره نوع این ارتباط، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خودکنترلی در رابطۀ بین فابینگ و سلامت روان در بین دانشجویان بود. این پژوهش از نوع مطالعۀ بنیادی و از نوع روش توصیفی-همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعۀ مورد مطالعه شامل تمامی ۱۴۰۰۰ دانشجوی دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بود که از بین جامعۀ مذکور ۲۵۵ نفر (۱۵۱ زن و ۱۰۴ مرد) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامۀ عمومی فابینگ (چوتپیتایاسونوند و داگلاس، ۲۰۱۸)، پرسشنامۀ خودکنترلی (تانجی، بون و بامیستر، ۲۰۰۴) و پرسشنامۀ سلامت عمومی (گلدبرگ، ۱۹۷۲) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و شیوۀ مدلیابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SPSS 27 و JASP 0.18.3.0 تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از رابطۀ منفی و معنادار بین فابینگ و خودکنترلی بود.همچنین بین خودکنترلی و سلامت روان نیز رابطۀ مثبت و معناداری وجود داشت . به علاوه، بین فابینگ و سلامت روان نیز رابطۀ منفی و معناداری یافت شد. در پژوهش حاضر رابطۀ غیرمستقیم فابینگ و سلامت روان ازطریق خودکنترلی معنادار بود. براساس نتایج، تمرکز بر افزایش آگاهی دانشجویان دربارۀ تأثیرات منفی و زیانبخش این پدیدۀ نوظهور و کوشش روان درمانگران و مشاوران در این حیطه بسیار حائز اهمیت است.
خانم مانا رشیدی، دکتر هادی کرامتی، دکتر حمیدرضا حسن آبادی، دکتر جواد کاووسیان،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین دلبستگی به پدر، دلبستگی به مادر و ترومای دوران کودکی با پرخاشگری کنشی-واکنشی با توجه به نقش میانجی تعامل دانش آموز-معلم انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت پژوهش توصیفی-همبستگی، برحسب زمان مقطعی و از نظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دوره دوم و سوم متوسطه و پیش دانشگاهی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بود که بر اساس روش تعیین حجم نمونه در معادلات ساختاری و روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای، تعداد 215 آزمودنی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گرداوری دادهها از پرسشنامه های استاندارد ترومای کودکی برنستاین و همکاران (1988)، سبکهای دلبستگی آرمسدن و گرینبرگ (1987)، پرخاشگری کنشی-واکنشی راین و همکاران (2006)، تعامل دانش آموز-معلم ووبلز و همکاران (1993) و طبقه اجتماعی-اقتصادی پیزا (2012) استفاده شد. بهمنظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و سازه و به منظور محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامههای پژوهش بود. تجزیه و تحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزارهای Spss-V23و Pls-V3 Smart انجام پذیرفت. یافتهها نشان داد که دلبستگی به پدر و دلبستگی به مادر بهصورت مستقیم بر تعامل دانشآموز-معلم تأثیری ندارد و ترومای دوران کودکی بهصورت مستقیم بر تعامل دانشآموز-معلم تأثیر معنادار دارد؛ همچنین، دلبستگی به پدر بهصورت غیرمستقیم بر پرخاشگری (از طریق تعامل دانشآموز-معلم) تأثیری ندارد و دلبستگی به مادر و ترومای دوران کودکی بهصورت غیرمستقیم بر پرخاشگری (از طریق تعامل دانشآموز-معلم) تأثیر معنادار دارد.
حوا محمودزاده کناری، افسانه خواجوند خوشلی، جوانشیر اسدی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان هیجانمدار بر کاهش حساسیت اضطرابی و عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواسی–اجباری بود. این مطالعه به شیوه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون–پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه مبتلا به اختلال وسواسی–اجباری در سال تحصیلی ۱۴۰۳–۱۴۰۴ در شهر بابلسر بود. از میان آنها، ۳۰ نفر بهصورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۱۵ نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای تحت درمان هیجانمدار قرار گرفت، در حالیکه گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای گردآوری داده شامل پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ASI) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) بود که در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون اجرا شدند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) و آزمون حداقل تفاوت معنادار تحلیل شد. نتایج نشان داد درمان هیجانمدار بهطور معناداری موجب کاهش حساسیت اضطرابی و عدم تحمل بلاتکلیفی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید (p<0.01). بر این اساس، میتوان نتیجه گرفت درمان هیجانمدار رویکردی مؤثر برای کاهش مؤلفههای شناختی–هیجانی مرتبط با اختلال وسواسی–اجباری در نوجوانان است.