جستجو در مقالات منتشر شده


379 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

حمید رضا عریضی، زینب دارمی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

کارکنان در قبال تلاش در محیط کار خود انتظار دارند از احترام متقابل سرپرستان و همکاران خود برخوردار بوده و دارای امنیت شغلی باشند. همچنین، افرادی که دارای ویژگی تعهد بیش از اندازه نسبت به کار خود هستند به حمایت بیشتری نیاز دارند. مجموعه این متغیرها در مدل عدم توازن تلاش- پاداش گنجانیده شده است. برای بررسی صحت پیشنهادهای این مدل نمونه ای شامل 235 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در شهر اصفهان انتخاب گردیدند. برای سنجش متغیر پیش بین از پرسشنامه ERI (زورلو، پس و سیگریست,2010) استفاده گردید. برای سنجش متغیرهای ملاک خستگی از مقیاس چالدر و همکاران (1993)، فرسودگی عاطفی از مقیاس فرسودگی عاطفی ماسلاخ (1998) و برای سنجش سلامت جسمانی از مقیاس هیلدر برانت و دووس (1991) و شکایات جسمانی از مقیاس دریکن (1969) استفاده گردید. مقیاس ERI در تحلیل عاملی چهار زیر مقیاس امنیت شغلی، احترام، تلاش و تعهد افراطی را به دست داد که همگی دارای پایایی مطلوب بودند. مقیاس احترام و امنیت شغلی با متغیرهای ملاک رابطه مثبت و تلاش و تعهد افراطی رابطه منفی نشان داد. نتایج این پژوهش در بهبود سلامت کارکنان در محیط های صنعتی اهمیت دارد.
مریم شریعتی، میرتقی گروسی فرشی، جلیل باباپور خیرالدین،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی کارآیی مدل خودارزشیابی های مرکزی در پیش بینی بهزیستی ذهنی کارکنان بود. همچنین به نقش متغیرهای شغلی و دموگرافیک بعنوان اهداف فرعی توجه شد. تعداد 229 نفر از کارکنان شرکت کویرتایر استان خراسان جنوبی به مقیاس خودارزشیابی های مرکزی (جوج و همکاران،2003)،مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران(1985) و مقیاس عاطفه مثبت و منفی(واتسن و همکاران، 1988) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از رگرسیون چند متغیره(گام به گام) استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل خودارزشیابی های مرکزی، رضایت از زندگی و عواطف مثبت را بصورت مثبت و عواطف منفی را بصورت منفی پیش بینی می کند. همچنین بررسی نقش متغیر های دموگرافیک و شغلی نشان داد که مدل خودارزشیابی های مرکزی و سابقه ی خدمت پیش بینی کننده های معنی داری برای رضایت از زندگی و عواطف مثبت و منفی هستند. در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش،کارآیی مدل خودارزشیابی های مرکزی در پیش بینی بهزیستی ذهنی را تایید نمود.
معصومه عزیزی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقالۀ حاضر درد ماموگرافی و نقش راهبردهای مقابله در درد و رابطۀ آن با افسردگی را مورد مطالعه قرار داده است.در این مطالعه،150 زن بامیانگین سنی21/46 سال (91/7 = sd) شرکت داشتند  که قبل از ماموگرافی پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه تاریخچه درد به آزمودنیها داده می شد و بلافاصله پس از  پایان ماموگرافی با استفاده از «پرسشنامه موقعیتی راهبردهای مقابله ای» فراوانی و نیز میزان کارآمدی راهبردهایی را که برای مقابله با درد و ناراحتی ماموگرافی بکار بسته بودند، درجه بندی کردند. این زنان همچنین شدت درد ناشی از ماموگرافی را با استفاده از دو ابزار « مقیاس درجه بندی عددی» و « مقیاس پیوسته بصری» و میزان ناراحتی تجربه شده به هنگام ماموگرافی  را با استفاده از ابزاری 6 درجه ای به نام « مقیاس درجه بندی ناراحتی/ درد» گزارش کردند . بر اساس یافته های این مطالعه 92% از زنان در مقیاس پیوستۀ بصری و 89% از آنها در مقیاس درجه بندی عددی، ماموگرافی را دردناک گزارش کردند . از بین زنان مراجعه کننده 7/4 درصد افراد، کاملاً مخالف ماموگرافی دوباره و 30 درصد کاملاً موافق بودند . از بین این افراد 9 درصد  ماموگرافی را خیلی راحت ، 27 درصد راحت، 24 درصد کمی ناراحت، 2 درصد ناراحت کننده، 33 درصد ناراحت کننده اما  قابل تحمل و 5 درصد ناراحت کننده و غیر قابل تحمل دانستند . نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین کارآمدی مقابله و شدت درد ماموگرافی رابطه ای وجود ندارد . اما نتایج رگرسیون چند متغیره که با هدف بررسی رابطه بین راهبردهای مقابله ای و شدت درد ماموگرافی انجام شد نشان  داد در حالیکه بین شدت درد و افسردگی هیچگونه رابطه وجود ندارد بین فاجعه آفرینی و شدت درد (0001/0= P ، 29/0= r) و گفتگو با خود و شدت درد (0001/0= P ، 363/0= r) همبستگی معنی داری وجود دارد .
بتول احدی، محمد نریمانی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

هدف از این پژوهش، تبیین نشانه های وسواسی-اجباری بر حسب بیزاری، اضطراب و افسردگی در افراد بهنجار بود. صد دانشجو (50 دختر، 50 پسر) در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد سیاهه وسواس فکری- عملی مادسلی، مقیاس بیزاری، سیاهه اضطراب حالت-صفت و سیاهه افسردگی بک را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روشهای آماری شامل میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بیزاری، اضطراب و افسردگی با نمره کل وسواس رابطه مثبت معنادار دارند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که نشانه های وسواس چک کردن و تردید به خوبی توسط اضطراب حالت-صفت پیش بینی می شود، در حالی که وسواس شستن به خوبی توسط بیزاری پیش بینی می شود. این یافته ها همخوان با فرضیه وجود رابطه بین بیزاری و حداقل برخی از نشانه های وسواسی می باشند.
علیرضا مرادی، حسین جباری، علی محمد میرآقایی، هادی پرهون، مریم فروغی، بنفشه مرادمند بدیعی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

راهنمای تشخیص آماری اختلالات روانی (DSMIV، 1994)، HIV/AIDS را در ردیف حوادث شدید و تهدید کننده  که می تواند پی آمدی همچون PTSD داشته باشد قرار داده است. چنین وضعیتی موجب می شود که فرد علاوه بر دارا بودن علائم و نشانه های روان شناختی احتلال مانند اجتناب، افکار ناخواسته، بیش برانگیختگی، اضطراب و افسردگی از مشکلات شناختی نظیر توجه، حافظه، پردازش اطلاعات و .. در رنج باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد افراد  HIV/AIDS در حافظه شرح حال به عنوان یکی از عوامل موثر در شکل کیری خود و هویت و هدفمند کردن رفتارهای فرد است. تعداد 60 نفر آزمونی شامل 30 نفر افراد مبتلاء به HIV/AIDS به عنوان گروه هدف و 30 نفر افراد عادی به عنوان گروه مقایسه در مطالعه شرکت کردند. هر دو گروه در متغییرهای جنس، سن،  وضعییت ازدواج، سطح تحصیلات و شرایط اقتصادی و اجتماعی یکسان سازی شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاثیر رویداد (IES)، سیاهه افسردگی بک، سیاهه اضطراب بک، آزمون خافظه شرح حال، مصاحبه حافظه شرح حال بود.  نتایج نشان داد که که نشانه های PTSD، افسردگی و اضطراب در میان گروه بیمار بطور معنا داری بالامی باشد. یافته ها همچنین نشان داد که گروه بیمار در آزمون حافظه شرح حال بیش کلی گرا بوده و خاطرات اختصاصی اندکی را  در مقایسه با گروه سالم تولید کرده اند. آنها همچنین در مصاحبه شرح حال در هر دو بخش معنایی و رویدادی خاطرات کمتری را تولید کرده اند. یافته های مذکور برااساس نطریه ویلیامز و همکاران (2007) و نیز رابطه میان جنبه های هیجانی و ابعاد شناختی در اختلال PTSD مورد بحث قرار گرفته است.
فرزانه میکائیلی منیع،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین سازگاری اجتماعی و باورهای غیرمنطقی و تعیین نقش میانجی گرانه متغیر سبک های مقابله با تنیدگی انجام شد. در مطالعه ای توصیفی 280 نفر دانشجو(141 دختر و 139 پسر) از دانشجویان دانشگاه سراسری ارومیه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز(ذوالفقاری مطلق، 1377) ، آزمون سبک های مقابله ای اندلر و پارکر(راجر و همکاران، 1993) و مقیاس سازگاری اجتماعی بل(واربا و همکاران، 2007) برای سنجش متغیرها بکار رفتند و داده ها با بهره گیری از همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل گردیدند. نتایج مطالعه حاضر نشان دادند باورهای غیرمنطقی با سازگاری اجتماعی رابطه منفی داشته و مولفه های آن قادر به پیش بینی سازگاری هستند(01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از این بودند که از بین سبک های مقابله، سبک اجتنابی می تواند در  رابطه بین باورهای غیرمنطقی و سازگاری اجتماعی بعنوان متغیری میانجی عمل کند. با توجه به نتایج حاصل احتمالا می توان نتیجه گرفت تغییر باورهای غیرمنطقی به دانشجویان در تغییر رفتار و سازگاری اجتماعی بهتر کمک خواهد کرد
محمد خدایاری فرد، سید جلال یونسی، سعید اکبری زردخانه، علی نقی فقیهی، احمد به پژوه،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، ارایه گزارشی از مطالعه اثربخشی درمان­های شناختی- رفتاری گروهی - فردی و فردی مبتنی بر آموزه­های دینی در کاهش نشانگان روان‌شناختی زندانیان است.
در این پژوهش 45 نفر از زندانیان مرد زندان رجایی­شهر با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی نظامدار انتخاب شدند، و سپس در سه گروه تصادفی با حجم مساوی (15 نفر) قرار گرفتند. گروه اول در جلسات روان‌درمانگری شناختی- رفتاری فردی توام با جلسات درمان شناختی- رفتاری گروهی مبتنی بر آموزه­های دینی (گروهِ درمان همزمان)، گروه دوم فقط در جلسات درمان شناختی- رفتاری فردی مبتنی بر آموزه­های دینی (گروهِ درمان فردی) و گروه سوم نیز در فهرست انتظار برای دریافت درمان فردی قرار گرفتند (گروهِ کنترل). به­منظور بررسی وضعیت روان‌شناختی آزمودنی‌ها، از آزمون‌های GHQ-28 وSCL-90-R ) قبل و پس از اعمال مداخله‌ها( و مصاحبه تشخیصی توسط روان‌پزشک، براساس ملاک‌های DSM-IV-TR، استفاده شد.
تحلیل واریانس چندمتغیری انجام­یافته بر روی داده‌ها نشان داد، اگرچه هر دو رویکرد درمان همزمان و درمان فردی بر بهبود وضعیت سلامت روان­شناختی و کاهش نشانگان روان‌شناختی زندانیان اثر دارند ، اما اثربخشی درمان همزمان بیشتر از درمان فردی است.
از عواملی که تاثیر بسزایی در موفقیت درمان شناختی رفتاری مبتنی بر آموزه­های دینی دارد؛ همسویی اصول حاکم بر دیدگاه شناختی- رفتاری بک در را بطه با بهبود و سلامت روان با آموزه­های دینی است. بک (1979) اعتقاد دارد درمان و بهبودی زمانی اتفاق می افتد که بیمار به واقعیت نزدیک تر شود. این مطلب اشاره به اثرها و اهداف اصلاحی و درمانی ادعیه در دین اسلام دارد؛ که به اهمیت نزدیکی به واقعیت از دیدگاه الهی و همسویی آن با یافته­های شناخت درمانگران اذعان دارد. با توجه به شمول فراگیر دین اسلام بر فرهنگ موجود در جامعه ایران، هر گونه مداخلات شناختی- رفتاری که مبتنی بر فرهنگ دینی باشد اعم از گروهی و انفرادی می تواند نقشی بی بدیل درکاهش نا سازگاری­های روانی اجتماعی داشته باشد.
فرامرز سهرابی، اسماعیل ناصری،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

هوش معنوی در برگیرنده مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت هایی می باشد که از منابع معنوی در جهت افزایش بهزیستی و انطباق پذیری فرد استفاده می کند. با توجه به تفاوت نحوه ابراز هوش معنوی در فرهنگ های مختلف، پژوهشگران درصدد توضیح مولفه های هوش معنوی با توجه به فرهنگ ایران و تهیه ابزاری مناسب برای اندازه گیری آن مولفه ها بودند. بدین منظور ابتدا در مطالعه ی کتابخانه ای مبانی نظری تحقیقات انجام شده در خصوص هوش معنوی و برای توضیح مولفه های هوش معنوی در فرهنگ ایران، اصلی ترین متون دینی فرهنگ غالب کشور ایران مورد مطالعه قرار گرفتند و در مجموع هشت مولفه استخراج شدند. سپس پرسشنامه ای 108 سئوالی برای سنجش هر یک از این عوامل تهیه و بر روی گروه نمونه 557 نفری که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند اجرا شد. پایایی کل پرسشنامه نهایی (97 سئوالی) پس از حذف 11 سئوالی که بار عاملی کمتر از 4/0 داشتند برابر با 98/0 بود. جهت بررسی ساختار عاملی پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد و در نمودار اسکری مشخص گردید که تنها چهار عامل که در مجموع 394/48 درصد واریانس کل پرسشنامه را تبیین کردند از مجموعه عوامل استخراج شده در تحلیل مولفه های اصلی، بالاتر از شیب خط هستند که در پایان به اسامی خودآگاهی متعالی، تجربه های معنوی، شکیبایی و بخشش نامگذاری شدند.
هدی دوس علی وند، بنفشه غرایی، علی اصغر اصغرنژاد فرید، میرفرهاد قلعه‏بندی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش پیش‏بینی رفتارهای ایمنی مرتبط با بی‏خوابی از راه بررسی برخی متغیرهای پیش‏بینی‏کننده شامل افسردگی، اضطراب، نگرانی، برانگیختگی پیش از خواب (شامل برانگیختگی شناختی و جسمی)، شناخت‏های ناکارآمد درباره خواب و باورهای فراشناختی مرتبط با بی‏خوابی بود. 400 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تهران در این پژوهش شرکت کردند. این دانشجویان مقیاس افسردگی- اضطراب- استرس، پرسشنامه نگرانی دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، مقیاس برانگیختگی پیش از خواب، مقیاس باورها و نگرش‏های ناکارآمد درباره خواب، پرسشنامه فراشناخت‏ها- بی‏خوابی و پرسشنامه رفتارهای مرتبط با خواب را تکمیل کردند. تمام متغیرها به طور معنی‏داری با رفتارهای ایمنی همبستگی داشتند. نتایج رگرسیون چندگانه گام‏به‏گام نشان داد که باورهای فراشناختی مرتبط با بی‏خوابی، برانگیختگی جسمی و شناخت‏های ناکارآمد درباره خواب، رفتارهای ایمنیمرتبط با بی‏خوابی را پیش‏بینی می‏کنند. افسردگی، اضطراب، نگرانی و برانگیختگی شناختی از مدل پیش‏بینی خارج شدند. این یافته‏ها بر اهمیت تأثیر باورهای فراشناختی مرتبط با بی‏خوابی، برانگیختگی جسمی و شناخت‏های ناکارآمد درباره خواب بر رفتارهای فرد تأکید می‏کنند.به علاوه، نتایج نشان می‏دهند که باورهای فراشناختی می‏بایست به عنوان یک مؤلفه مهم در تداوم بی‏خوابی مد نظر قرار گیرند.
علی راستی، جعفر حسنی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه­ی سوگیری حافظه­ی صریح و ضمنی نسبت به پردازش اطلاعات هیجانی منفی در نوجوانان دارای اضطراب صفت بالا و پایین بود. با استفاده از فرم کودکان سیاهه­ی اضطراب حالت / صفت اسپیل­برگر دو گروه 20 نفری از نوجوانان دارای اضطراب صفت بالا و پایین انتخاب شدند. آزمودنی­های دو گروه پس از همتاسازی بر اساس متغیرهای سن، جنس و سطح تحصیلات توسط آزمون بازشناسی (سوگیری حافظه­ی صریح) و آزمون تکمیل ریشه­ی کلمات (سوگیری حافظه­ی ضمنی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. مواد هیجانی شامل دو دسته لغات تهدیدزا و خنثی در آزمون بازشناسی و مجموعه­ی لغات مبهم بود. نتایج نشان داد که هیچ یک از آثار اصلی و تعاملی متغیّرهای سطوح اضطراب صفت و جنسیت بر حساسیت آزمودنی و سوگیری پاسخ محرک­های تهدید­زا و خنثی معنادار نبود، در حالی­که اثر اصلی متغیّر سطوح اضطراب صفت در آزمون تکمیل ریشه­ی کلمات معنادار بود. این یافته حاکی از وجود سوگیری حافظه­ی ضمنی در این دسته از افراد می­باشد. در کل، نتایج پژوهش حاضر با نتایج سایر پژوهش­ها همسو می­باشد و از اصول کلی حاکم بر سوگیری حافظه و اضطراب صفت حمایت می­کند. 
مریم اسماعیلی، مهرداد کلانتری، کریم عسکری، حسین مولوی، سعیده مهدوی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش‌های ایمن سازی در برابر استرس در مقابل آموزش مهارت‌های اجتماعی بر بهزیستی روانشناختی فرزندان دختر جانبازان مبتلا به استرس پس از سانحه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان دختر 18-14 ساله شهر اصفهان بود. 45 نفر نوجوان دختر از میان جامعه فرزندان دختر جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه شهر اصفهان به شیوه‌ی نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایشی ایمن سازی در برابر استرس و آموزش گروهی مهارت‌های اجتماعی و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). روش پژوهش آزمایشی بود. مداخلات آموزشی روان شناختی بر روی گروه‌های آزمایش انجام گرفت. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه بهزیستی روانشناختی برومند، مولوی و پرسشنامه روانشناختی ریف و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته بود. داده‌های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله با روش ایمن سازی در مقابل استرس و آموزش گروهی روابط بین فردی و مهارت‌های اجتماعی درمقایسه با گروه کنترل مؤثر می‌باشد. روش ایمن سازی در مقابل استرس نسبت به آموزش روابط بین فردی و مهارت‌های اجتماعی کارآمد تر بود.
مسعود جان بزرگی، احمد علی¬پور، ندا گلچین، مژگان آگاه¬هریس،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی درمانگری شناختی رفتاری گروهی بر شدت درد و سلامت روانی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن انجام شده است. روش این پژوهش از نوع مطالعه­های نیمه آزمایشی با طرح پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه کنترل است. به طوری که از میان کلیه زنان مبتلا به کمردرد مزمن مراجعه­کننده به بیمارستان امام خمینی و یک مطب خصوصی در شهر تهران در سال 1389، تعداد 30 آزمودنی زن با میانگین سنی 33 سال و 7 ماه (دامنه سنی 45- 20) که دارای نمرات بالای 45 بودند به طور تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مساوی 15 نفره جایگزین شدند. آزمودنی های هر گروه به کلیه گویه­های پرسشنامه­ سلامت عمومی و مقیاس ناتوانی کمردرد کبک در دو وهله قبل از مداخله و پس از مداخله پاسخ دادند. پس از اجرای 12 جلسه مداخله شناختی رفتاری گروهی، نتایج حاکی از کاهش معنادار شدت کمردرد و همچنین افزایش سلامت روانی آزمودنیها بود. با توجه به یافته­های فوق می­توان گفت درمانگری شناختی رفتاری گروهی با تأثیر روی مکانیزمهای درگیر در نوروماتریس درد ملزاک و به واسطه تغییر سازه­های روان­شناختی میانجی درد به بهبود مؤلفه­های زیستی- روانی منجر می­شود. بنابراین می­توان نتیجه گرفت که آموزش درمانگری شناختی رفتاری گروهی می­تواند به عنوان مداخله سودمندی در جهت تعدیل شدت درد و بهبود سلامت روانی مؤثر باشد.
مهرزاد فراهتی، علی فتحی آشتیانی فتحی آشتیانی، علیرضا مرادی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

هدف این مطالعه، بررسی رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده (جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوایی) و کمرویی نوجوانان بود.گروه نمونه مورد مطالعه شامل 367 دانش آموز (232 دختر و 135 پسر) پایه های اول و دوم دبیرستان های منطقه یک شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002) و پرسشنامه کمرویی چیک و باس (1981) را تکمیل کردند. به منظور پیش بینی کمرویی توسط ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده از تحلیل رگرسیون استفاده شد. سپس بر اساس نمرات بالا و پایین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، چهار نوع خانواده استخراج گردید و با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه میزان کمرویی نوجوانان در انواع خانواده مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که جهت گیری گفت و شنود خانواده رابطه منفی و معنی داری با کمرویی داشته و آن را به طور منفی پیش بینی می کند و  جهت گیری همنوایی خانواده رابطه مثبت و معنی داری با کمرویی نوجوانان داشته و پیش بینی کننده مثبت آن می باشد. نتایج تحلیل واریانس بیانگر تفاوت معنی دار بین گروه ها بود و نشان داد که فرزندان خانواده های توافق کننده و کثرت گرا نسبت به خانواده های محافظت کننده و بی قید، کمرویی کمتری دارند. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که خانواده هایی با جهت گیری گفت و شنود که ارتباطات آزاد، راحت و  فراوان را لازمه زندگی خانوادگی لذت بخش می دانند، در مقایسه با خانواده هایی با جهت گیری همنوایی، فرزندانی تربیت می کنند که کمتر کمرو و خجالتی هستند.
فرهاد جوکار، فریدون یاریاری، مریم قاسمی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

هدف از پ&zwjژوهش حاضر  بررسی تأثیر لمس درمانی و آرمیدگی عضلانی بر اضطراب موقعیتی و اضطراب خصیصه ای دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه‌ی دانشجویان این دانشگاه در سال تحصیلی 88-87  بودند. جهت انتخاب نمونه مورد مطالعه، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. حجم نمونه شامل 40 نفر(10 نفر گروه لمس درمانی، 10نفر گروه آرامش درمانی، 10 نفر گروه کنترل دارای اضطراب و 10 نفر گروه کنترل عادی) بود. این افراد پس از تشخیص بر اساس نمرات مقیاس اضطراب موقعیتی و خصیصه ای اسپیلبرگر، در گروه‌های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای آزمون فرضیه‌های پژوهش از یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. به منظور بررسی و تحلیل فرضیه‌های پژوهش، از آزمون تحلیل واریانس‌ نمرات اختلافی استفاده شد. نتایج نشان داده  بین گروه‌های آزمایش و کنترل در متغیرهای اضطراب خصیصه ای و اضطراب موقعیتی تفاوت معناداری وجود داشته است. بنابراین از آنجا که روش آرمیدگی عضلانی در کنترل و کاهش اضطراب موقعیتی و اضطراب خصیصه ای  و نشانه های جسمانی ناشی از آن مؤثر بوده است، از این روش درمانی می توان در  کاهش اضطراب بهره برد.
صادق تقی¬لو، مهدیه صالحی، امید شکری،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر پیش­بینی بهزیستی­ذهنی با استفاده از متغیرهای برون­گرایی، روان­رنجورخویی، حل مسئله ساختاری و حل مسئله غیر انطباقی است. از این رو 528 نفر از دانشجویان دانشگاه­های آزاد اسلامی استان تهران بعد از انتخاب به روش نمونه­گیری چند مرحله­ای، پرسشنامه‌های حل مسئله اجتماعی و پنج عامل بزرگ شخصیت و مقیاس‌های بهزیستی ذهنی را تکمیل کردند. تحلیل داده­ها با استفاده از مدل­یابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برون­گرایی، روان­رنجورخویی، حل مسئله ساختاری و حل مسئله غیر انطباقی در کل 47 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می­کند. از سوی دیگر نتایج نشان داد برون­گرایی به صورت مثبت و روان­رنجورخویی و حل مسئله غیر انطباقی به صورت منفی، بهزیستی ذهنی را پیش­بینی می کند، روان­رنجورخویی متغیر حل مسئله غیر انطباقی را به صورت مثبت و حل مسئله ساختاری را به صورت منفی پیش­بینی می­کند. برون­گرایی علیرغم پیش­بینی حل مسئله غیر انطباقی به صورت منفی، حل مسئله منطقی را به صورت معنادار پیش بینی نمی­کند. بعلاوه رابطه بین حل مسئله ساختاری و بهزیستی ذهنی نیز معنادار نبود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر متغیرهای برون­گرایی، روان­رنجورخویی و حل مسئله غیر انطباقی نقش بسیار مهم و تعیین کننده‌ای در تبیین بهزیستی ذهنی دارند.
سمیه جمالی پاقلعه، احمد عابدی، الهام آقایی، راضیه زارع،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده

با توجه به اهمیت نقش هوش هیجانی در سلامت روان، هدف پژوهش حاضر عبارت از فراتحلیل تحقیقات انجام شده پیرامون رابطه میان هوش هیجانی و سلامت روان می باشد. این پژوهش با استفاده از تکنیک فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر رابطه هوش هیجانی با سلامت روان را مشخص نموده است. بدین منظور از بین 45 پژوهش،30پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. پژوهش حاضر مبتنی بر 4721 شرکت کننده و 30 اندازه اثر می باشد. یافته های پژوهش نشان داد رابطه هوش هیجانی و سلامت روان به طور کلی(47/0) می باشد زمانی که هوش هیجانی به عنوان صفت ارزیابی می شود ارتباط قوی تری با سلامت روان دارد(51/0 r=) نسبت به زمانی که به عنوان توانایی ارزیابی می شود(38/0r=). بنابراین هوش هیجانی بالاتر ارتباط معناداری با سلامت روان بهتر دارد.
امید شکری، محمدنقی فراهانی، رضا کرمی نوری، علیرضا مرادی،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری بین متغیرهای روان­رنجورخویی، استرس تحصیلی و رفتارهای سلامت در بین دانشجویان ایرانی و سوئدی انجام شد. 199 دانشجو (100 ایرانی و 99 سوئدی) به نسخه کوتاه فهرست پنج عامل (BFI-SV؛ رامستد و جان، 2007)، پرسشنامه استرس تحصیلی (ASQ؛ زاژاکووا، لینچ و اسپنشاد، 2005) و فهرست رفتارهای سلامت (HBI؛ برامان، 1998) پاسخ دادند. روابط بین متغیرهای مکنون و اندازه­گیری شده در الگوی مفهومی, از طریق مدل­یابی معادلات ساختاری آزمون شد. نتایج نشان داد که الگوی کلی با داده­ها برازش قابل قبولی داشت. در الگوی کلی، روان­رنجورخویی و استرس تحصیلی، رفتارهای سلامت را به طور منفی و معنادار و روان­رنجورخویی، استرس تحصیلی را به طور مثبت و معنادار پیش بینی کردند. نتایج مربوط به آزمون تخصیص فرهنگی روابط ساختاری در گروه­های فرهنگی مختلف نشان داد که روابط بین سازه­ها در الگوهای فرهنگی مختلف، هم ارز بودند. در مجموع، نتایج مطالعه حاضر از طریق تأکید بر اهمیت انسجام دیدگاه های روان شناسی فرهنگی و روان شناسی صفات، در طرح مطالعات، صورت بندی فرضیه­ها و انجام پالایش­های نظری در بافت بررسی بین فرهنگی روابط ساختاری بین متغیرهای روان­رنجورخویی، استرس تحصیلی و رفتارهای سلامت، از ارزش اکتشافی بالایی برخوردار می­باشد
مهدی رضا سرافراز، هادی بهرامی احسان، علیرضا زرندی،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط دو سازه­ی کلی­نگر سنجش خودآگاهی یعنی بهوشمندی و خودشناسی انسجامی با مشکلات در سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی می­باشد. به این منظور 249 دانشجوی دانشگاه ورامین (170 نفر مؤنث، و 79 نفر مذکر) به مقیاس­های بهوشمندی (براون و رایان، 2003)؛ خودشناسی انسجامی (قربانی، واتسون وهارگیس، 2008)؛ سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، معنوی (کاترندال و اویریارو، 2007)؛ و افسردگی، اضطراب، استرس (لویباند و لویباند، 1995)، پاسخ دادند. یافته­های پژوهش نشان داد هر دو سازه­ی بهوشمندی و خودشناسی انسجامی با همه­ی ابعاد سلامت به صورت منفی مرتبط بود. علاوه بر این خودشناسی انسجامی توانست همه­ی ابعاد سلامت را فراسوی بهوشمندی پیش­بینی کند. یافته­های پژوهش بر مبنای ماهیت انسجامی و زمانمند فرایندهای خودآگاهی و تمایز دو مفهوم بهوشمندی و خودشناسی انسجامی در سنجش این فرایندها مورد بحث قرار گرفت، و بر لزوم بررسی­های بیشتر در مورد جهت علّی روابط مشاهده شده و نیز ماهیت تأثیر گذار خودآگاهی بر ابعاد سلامت صحه گذاشت.
بهروز خسرویان، تورج هاشمی نصرت آباد، مجید محمود علیلو،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده

هدف از این پژوهش مقایسه کمال- گرایی، عاطفه منفی و سیستم های مغزی- رفتاری در افراد مبتلا به پرخوری عصبی و افراد بدون پرخوری عصبی است. برای این منظور70 نفر از افرادی که به مراکز درمانی مراجعه کرده بودند، و70 نفر فرد عادی به روش هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های کمال گرایی هویت و فلت، مقیاس بالینی اضطراب و افسردگی هد و مقیاس BAS,BIS کارور و وایت استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندگانه((MANOVA تحلیل گردید. نتایج نشان داد بین دو گروه در کمال گرایی، عاطفه منفی و سیستم های مغزی- رفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد به طوری که بیماران مبتلا به پرخوری عصبی در مقایسه با افراد عادی سطوح بالایی از کمال گرایی، عاطفه منفی و BAS را گزارش کردند درحالی که افراد عادی سطوح بالاتری از BIS را در مقایسه با گروه بیماران نشان دادند
محسن احمدی طهور سلطانی، مهران فرهادی، ولی‌الله رمضانی، ایرج صفایی راد،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی مشخصات روانسنجی مقیاس امیدواری بزرگسالان سیمپسون (1999) در میان نمونه‌ای از دانشجویان ایرانی بود. به همین منظور نمونه‌ای 457 نفری از دانشجویان دانشگاه های همدان به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب و پرسشنامه‌های امیدواری اسنایدر، شادکامی آکسفورد، سرسختی روانی، ناامیدی بک، و بهزیستی روانشناختی ریف به همرا مقیاس امیدواری سیمپسون (با اندکی تغییر) روی آنها اجرا شد. ضرایب آلفای کرونباخ (95/0)، دونیمه کردن (84/0)، اعتبار همگرا (با مقیاس های سرسختی، 36/0، شادکامی، 58/0، و بهزیستی روانشناختی، 43/0) اعتبار واگرا (ناامیدی بک، 18/0-)، اعتبار ملاکی (امیدواری اسنایدر، 37/0) به دست آمد که همگی در سطح 01/0p< معنی دار بودند. تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نشان داد پنج عامل مذکور به خوبی بر روی یک عامل اصلی بار می‌شوند و مدل شش عاملی به خوبی با داده‌ها برازش داشت (91/0AGFI=،. RMSEA=0/047،NFI=0/98). نتایج به تفصیل در ادامه مقاله ارائه می‌شود

صفحه 2 از 19     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb