384 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
محسن سعیدیان اصل، مصطفی خانزاده، جعفر حسنی، فروغ ادریسی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی نسخهی فارسی مقیاس حالت دلبستگی بزرگسال (SAAM)، انجام شد. بدین منظور، 321 نفر (شامل 148 نفر پسر، 173 نفر دختر) از دانشجویان دانشگاه شیراز با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. شرکت کنندهها نسخهی فارسی مقیاس حالت دلبستگی بزرگسال (SAAM)، نسخهی تجدید نظر شدهی مقیاس دلبستگی بزرگسال (RAAS)، ویرایش دوم سیاههی افسردگی بک (BDI–II) و سیاههی اضطراب بک (BAI) راتکمیل نمودند. روایی سازهی نسخهی فارسی مقیاس حالت دلبستگی بزرگسال (SAAM) از طریق تحلیل عاملی و همبستگیهای درونی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، ضرایب روایی همزمان (همگرا) مقیاس بر اساس ضرایب همبستگی این مقیاس با نمرات نسخهی تجدید نظر شدهی مقیاس دلبستگی بزرگسال (RAAS)، ویرایش دوم سیاههی افسردگی بک (BDI–II) و سیاههی اضطراب بک (BAI) محاسبه شد. علاوه بر این، برای بررسی اعتبار نسخهی فارسی مقیاس حالت دلبستگی بزرگسال (SAAM) از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل مؤلفهی اصلی با استفاده از چرخش واریماکس، وجود سه عامل دلبستگی ایمن، اضطرابی و اجتنابی را برای این مقیاس آشکار ساخت که هماهنگ با ساختار عاملی مقیاس حالت دلبستگی بزرگسال (SAAM) در جامعهی اصلی بود. نتایج همبستگیهای درونی و همبستگی این مقیاس با نسخهی تجدید نظر شدهی مقیاس دلبستگی بزرگسال (RAAS)، ویرایش دوم سیاههی افسردگی بک (BDI–II) و سیاههی اضطراب بک (BAI) بیانگر روایی سازه و همگرای مطلوب مقیاس بود. اعتبار این مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای زیر مقیاسها، بین 72/. تا 84/. بهدست آمد. با توجه به ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی مطلوب نسخهی فارسی مقیاس حالت دلبستگی بزرگسال (SAAM) در این پژوهش، میتوان از این مقیاس در زمینههای پژوهشی و بالینی در جمعیت ایرانی استفاده نمود.
مریم فولادوند، حجت الله فراهانی، فریبرز باقری، مهسا فولادوند،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان رفتاری - شناختی در درمان نوجوانان مبتلا به چاقی است. این مطالعه در یک کار آزمایی آزمایشی تک آزمودنی از نوع طرح خط پایه ی چند گانه فرایند درمان، در دو فاز کاهش و ابقای وزن، بر روی چهار بیمار دختر دبیرستانی چاق انجام شد. در ابتدای شروع جلسات درمانی از ابزاری چون چک لیست ارزیابی و پرسشنامه اختلالات خوردن استفاده شد. در این مطالعه در ابتدای هر جلسه درمان، وزن کشی بیماران انجام می شد. داده ها به کمک تحلیل دیداری، رسم نمودار و محاسبه میزان بهبودی و اثر ارایه گردید. نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری چاقی در کاهش وابقای وزن بیماران نوجوان مبتلا به چاقی مؤثر بوده است.
سید کاظم رسولزاده طباطبایی، علیرضا مرادی، مریم تاجیک اسمعیلی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر انگیختگی خوشایند بر تحکیم حافظه بوده است. به همین منظور تعداد 60 نفر از جامعۀ دانشجویان دانشگاههای تربیت مدرس، تهران و آزاد واحد تهران جنوب (30زن و 30 مرد) به صورت در دسترس انتخاب و پس از کسب ملاکهای لازم برای ورود به گروه نمونه به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. پس از یادگیری و یادآوری فوری فهرست لغات، در گروه آزمایش کاربست آزمایشی (تماشای قطعه فیلمهای برانگیزانندۀ مثبت) اعمال شد و آزمودنیهای گروه کنترل به تماشای قطعه فیلم خنثی پرداختند. در پژوهش حاضر نمرات آزمون های یادآوری آزاد تأخیری و بازشناسی که 30 دقیقه پس از یادگیری فهرست لغات انجام شدند، به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد، میانگین نمرات آزمونهای یادآوری آزاد تأخیری و بازشناسی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در سطح معناداری کمتر از 01/0، بیشتر است. این یافتهها نشان میدهند که القای انگیختگی پس از یادگیری موجب تحکیم حافظه برای آن مطالب میشود و این امر بدون توجه به هیجانی یا خنثی بودن محرکهای یادگرفته شده است.
مژگان آگاه هریس، احمد علیپور، ندا گلچین،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تفاوت شاخص توده بدنی و رفتارهای غذا خوردن دانشجویان در سطوح مختلف اضطراب اجتماعی جسمانی اجرا شد. بدین منظور، 357 دانشجوی دانشگاه پیام نور استان سمنان (شامل290 دختر و 67 پسر) از سه شهر گرمسار، شاهرود و سمنان با روش خوشهای چند مرحلهای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. سپس کلیه شرکتکنندگان به گویههای مقیاس اضطراب اجتماعی جسمانی و پرسشنامه سه عاملی غذا خوردن پاسخ دادند. وزن و شاخص توده بدنی آنها نیز به وسیله دستگاه سنجش ترکیب بدنی محاسبه گردید. پس از جمعآوری اطلاعات، تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس نشان داد رفتارهای غذا خوردن و شاخص توده بدنی دانشجویان در سطوح مختلف اضطراب اجتماعی جسمانی متفاوت است. به طوری که رفتارهای نارسا کنشور و شاخص توده بدنی در افراد دارای سطوح بالای اضطراب اجتماعی جسمانی، بیشتر است. این یافتهها بیانگر آن است که ارزیابیهای شناختی مضر یا تهدیدآمیز راهاندازی شده به واسطه اضطراب اجتماعی جسمانی میتواند به راهاندازنده مهارگسیختگی در غذا خوردن یا افزایش ادراک گرسنگی باشد.
مرتضی منطقی، جهانگیر رشیدی حر،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، به دست دادن دورنمایی از روابط حاکم در گیمنتها یا بازیسراها بود. روش پژوهش استفاده از مصاحبههای اولیه، تهیه پرسشنامه و اجرای آن جهت گردآوری دادههای لازم بود. برای این منظور نخست با 150 نفر از کاربران پسر گیمنتها، مصاحبه به عمل آمد و نقاط فراز و فرود گیمنتها از آنان مورد پرسش قرار گرفت. پرسشنامه تحقیق با توجه به اطلاعات اخیر و ادبیات پژوهش، شکل گرفت. پس از تأیید روایی صوری و مورد پذیرش بودن آلفای کرونباخ اجرای آزمایشی پرسشنامه، اجرای آن در دستور کار قرار گرفت. پرسشنامه پژوهش در سطح 550 دانشآموز پسر دبیرستانی کاربر گیمنتها در سه شهر و شهرک استان تهران اجرا شد. یافتههای حاصل از تحلیل پرسشنامههای پژوهش دلالت برآن دارد که فضای اجتماعی نامناسبی در گیمنتها وجود دارد و ضرورت دارد که با تغییر نظام مدیریتی و نظارتی موجود بر گیمنتها، این مسأله تعدیل و اصلاح گردد
خدابخش احمدی، زهرا اخوی، هادی عبدالملکی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
با توجه به امکان تأثیر آسیبزای فضاهای مجازی از جمله چترومها برای نوجوانان، شناسایی ویژگیهای شخصیتی پیشبینیکننده، میتواند در توجه به گروه های پرخطر و اقدامات پیشگیرانه در این زمینه سودمند باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناخت نقش ویژگیهای شخصیتی در دوستیهای اینترنتی است. در این پژوهش توصیفی و همبستگی، تعداد 4000 نفر از دانشآموزان دبیرستانهای سراسر کشور(ایران) به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه: ویژگیهای شخصیتی (NEO) و میزان و چگونگی استفاده از اینترنت و چت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که دختران بیش از پسران از چت استفاده میکنند. میزان دوستی اینترنتی، چت و چت مخفیانه با ویژگیهای شخصیتی روانرنجوری و توافق رابطه منفی و با ویژگی شخصیتی برونگرایی، گشودگی به تجربه و وظیفهشناسی رابطه مثبت و معنیدار دارد. با توجه به رابطه مثبت میزان مثبت چت با ویژگی شخصیتی برونگرایی و گشودگی به تجربه میتوان گفت ارتباط مجازی مثل چترومها جبرانکننده ارتباطات واقعی میشوند.
قسیم نبی زاده چیانه، شهرام واحدی، محمد رستمی، محمد علی نظری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی آزمون خودارزیابی تصاویر آدمک (SAM) به عنوان یک آزمون سنجش هیجان در ایران انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز در بهار 1389 شامل میشود. این مطالعه در دو مرحله، یک مطالعه مقدماتی و یک مطالعه اصلی طراحی و اجرا شد. در مطالعه اول برای تعیین پایایی پرسشنامه محقق ساخته 9 سؤالی سنجش ابعاد خوشایندی و انگیختگی با حجم نمونه 128 نفر و در مطالعه دیگر، برای تعیین روایی و پایایی SAM، 92 نفر از دانشجویان با روش نمونهگیری خوشهای مورد آزمایش قرار گرفتند. دادهها به کمک روش ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل واریانس با اندازههای مکرر و ضریب آلفای کرونباخ تحلیل شدند. بررسی میزان پایایی به دو روش بازآزمایی با فاصله دو هفته و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ انجام شد. ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه محقق ساخته در بعد خوشایندی 89/0 و در بعد انگیختگی 83/0 بدست آمد. ضریب پایایی به روش بازآزمایی برای آزمون SAM و پرسشنامه در دامنه 55/0 تا 78/0 قرار داشت. دامنه روایی همزمان 56/0 تا 87/0 و روایی ملاکی نیز قابل قبول و مطلوب بود. بر اساس نتایج این پژوهش SAM از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و در پژوهش ها و فعالیت های مورد نظر برای کاربرد پژوهشگران و متخصصان در ایران قابل استفاده است.
ضحی سعیدی، نیما قربانی، مهدیرضا سرافراز، محمدحسین شریفیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی ارتباط شفقت خود، ارزش خود و آمادگی برای شرم و گناه با تجربهی شرم و گناه پس از بازسازی تجربهی خطا و اشتباه پرداخته است. در این مطالعه شبه تجربی 80 دانشجوی دانشگاه تهران (زن 54، مرد 26) به مقیاسهای شفقت خود، ارزشخود و زیرمقیاس آمادگی برای شرم و گناه پرسشنامهی عاطفه خودآگاه-3 پاسخ دادند. بعد از القای هیجان شرم و گناه از طریق بازسازی تجربهی خطا و اشتباه در این افراد، میزان هیجانات ناخوشایند آنها از طریق چک-لیست صفات شرم و گناه مبتنی بر نظریهی تانگنی و پرسشنامه هیجانات ناخوشایند سنجیده شد. یافتهها نشان داد آمادگی برای شرم به صورت مثبت و شفقت خود به صورت منفی با هیجانات ناخوشایند ارتباط دارند. ارزش خود تنها با هیجان شرم ارتباط منفی داشت و آمادگی برای گناه با هیچکدام از هیجانات رابطهای نشان نداد. همانطور که پیشبینی شده بود، شفقت خود توانست فراسوی آمادگی برای شرم و گناه، هیجانات ناخوشایند را پیشبینی کند. در حالی که ارزش خود توانایی پیشبینی هیجانات ناخوشایند را نداشت. یافتهها با توجه به ماهیت متفاوت سازههای شفقت خود و ارزش خود تبیین شدهاند.
فهیمه قهوه چی، علی فتحی آشتیانی، پرویز آزاد فلاح،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
این مطالعه با هدف تعیین رابطه باورهای فراشناختی و سبکهای مقابله با اضطراب امتحان با توجه به نقش دلبستگی دو سوگرای دانشآموزان دختر انجام گرفت. در یک مطالعه از نوع همبستگی، 202 دانش آموز مقطع سوم راهنمایی شهر یزد به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند و پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر، پرسشنامه باورهای فراشناختی، سبکهای مقابله (CISS)، دلبستگی کولینز و رید را تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد اضطراب امتحان با باورهای فراشناختی، سبک مقابله اجتنابی و هیجان مدار و دلبستگی دو سوگرا همبستگی مثبت و معناداردار دارد. همچنین بین باورهای فراشناختی با سبکهای مقابله اجتنابی، مسأله مدار، هیجان مدار و دلبستگی دو سوگرا رابطه مستقیم و معنادار به دست آمد. از طرفی همبستگی سبکهای مقابله هیجان مدار با دلبستگی دو سوگرا مثبت و معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد متغیر باورهای فراشناختی به تنهایی 27 درصد واریانس اضطراب امتحان را تبیین کرد. در حالی که متغیر سبک مقابله به همراه باورهای فراشناختی تقریباً 32 درصد از واریانس اضطراب امتحان و در صورتی که دلبستگی دوسوگرا به دو متغیر باورفراشناختی و سبک مقابله اضافه گردد تقریباً 34 درصد از واریانس اضطراب امتحان را تبیین میکنند. با توجه به تأثیری که استفاده مناسب از سبکهای مقابله در رویارویی با اضطراب ناشی از امتحان دارد، میتوان با آموزشهای لازم در این حوزه مانع از در چالش قرار گرفتن بسیاری از دانشآموزان با پدیده اضطراب امتحان که تأثیر منفی زیادی در کاهش عملکرد تحصیلی دارد شد. همچنین لازم است والدین به عنوان کسانی که در شکل گیری دلبستگیکودکان نقش دارند نیز تحت آموزشهای لازم قرار بگیرند.
حسین زارع، زهرا سلگی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان با استفاده از روش تحقیق توصیفی ـ همبستگی انجام شد. بدینمنظور به روشنمونهگیری تصادفی خوشه ای 235 دانشجوی (102 پسر و 133دختر) دانشگاه پیام نور کرمانشاه با میانگین سنی31/23 و انحراف معیار 53/2 انتخاب شدند و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس(DASS-21) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیری و ماتریس همبستگی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از ارتباط منفی بین افسردگی با تمرکز مثبت/ برنامه ریزی و ارزیای مثبت/دیدگاه وسیع تر بود. همچنین بین افسردگی، اضطراب و استرس با همه راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان (سرزنش دیگران، سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه پنداری و پذیرش) همبستگی مثبت به دست آمد. از بین مؤلفه های تنظیم شناختی هیجان، فقط در مؤلفه ی نشخوار فکری تفاوت معناداری بین دانشجویان پسر و دختر وجود داشت. بین میزان افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان پسر و دختر نیز تفاوتی وجود نداشت. با در نظر گرفتن نتایج فوق، به نظر می رسد برای افزایش سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی دانشجویان، آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان متمرکز بر برنامه ریزی/ تمرکز مثبت و ارزیابی مجدد مثبت بسیار ضروری است
جواد اژه ای، وحید منظری توکلی، سید رحمان حسینی، وجیههالسادات هاشمیزاده،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
این پژوهش اثرات درمان شناختی – رفتاری گروهی، معنی درمانی گروهی و تلفیق آنها را بر افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان ناسازگار مورد بررسی قرار می دهد. نمونه ی پژوهش 60 دانش آموز ناسازگار در مدارس ناحیه 2 شهر ری بود که با استفاده از مقیاس سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (AISS) ناسازگار تشخیص داده شدند. سپس به صورت تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند. تمام دانش آموزان مقیاس سازگاری اجتماعی کالیفرنیا را درمرحله ی پیش آزمون پاسخ دادند. برای گروه اول درمان شناختی-رفتاری گروهی،گروه دوم معنی درمانی گروهی و گروه سوم درمان ترکیبی از هر دو روش به کار گرفته شد و گروه چهارم هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. سپس مقیاس سازگاری اجتماعی کالیفرنیا در مرحله ی پس آزمون در چهار گروه اجرا شد. تغییرات چهار گروه با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس نشان داد افزایش نمره های سازگاری اجتماعی در پس آزمون معنی دار بوده است. نتایج آزمون توکی نشان می دهد که هر سه روش درمانی در افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان مؤثر بوده اند ولی درمان تلفیقی در مقایسه با دو روش درمان به طور جداگانه اثربخشی بیشتری داشته است. به طورکلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که درمان تلفیقی می تواند به طور معناداری سازگاری اجتماعی دانش آموزان ناسازگار را افزایش دهد.
مریم دیبا واجاری، عبدالله شفیع آبادی، معصومه اسماعیلی، ابوالفضل کرمی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
پژوهش حاضر به مقایسه ی صلاحیت های مشاوره چندفرهنگی مشاوران شهر تهران با توجه به قومیت آنها پرداخته است. بررسی این صلاحیت ها بر اساس سه بعد دانش، آگاهی، و مهارت انجام شده است که بر مبنای جدیدترین نظریه ی صلاحیت های مشاوره چندفرهنگی است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از روش پیمایشی و پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی مشاوران شهر تهران دارای پروانه اشتغال تا 1391 هستندکه با استفاده از روش تصادفی ساده 298 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. با استفاده از آزمون آماری کراسکال والیس، نتایج نشان داد که مشاوران با قومیت مازندرانی از نظر میزان دانش مشاوره ی چند فرهنگی در رتبه اول قرار گرفته اند و مشاوران با قومیت گیلکی از نظر میزان دانش مشاوره چند فرهنگی در رتبه آخر قرار دارند. بین میزان آگاهی مشاوره ی چند فرهنگی مشاوران با قومیت های مختلف تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در بعد مهارت نیز مشاوران با قومیت ترکمن از نظر میزان مهارت مشاوره ی چند فرهنگی در رتبه اول و مشاوران با قومیت کرد از نظر میزان مهارت مشاوره ی چند فرهنگی در رتبه دوم قرار گرفته اند. مشاوران با قومیت گیلکی نیز از نظر میزان مهارت مشاوره چند فرهنگی در رتبه آخر قرار گرفته اند.
محسن جعفریان فرد، حمیدرضا عریضی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
هدف پژوهش بررسی رابطه خستگی هیجانی و رفتارهای شهروندی سازمانی با در نظر گرفتن نقش تعدیلکننده رفتارهای شهروندی معطوف به فرد بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون بودند، که تعداد 144 نفر از آنان به شیوه نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در پژوهش شامل پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1990) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ (1981) بود. دادهها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافتهها نشان داد خستگی هیجانی یک رابطه منفی معناداری با رفتارهای شهروندی سازمانی دارد. همچنین رفتارهای شهروندی معطوف به فرد رابطه خستگی هیجانی و رفتارهای شهروندی معطوف به سازمان را تعدیل میکند. بدین معنی که در رفتارهای شهروندی معطوف به فرد بالا، یک رابطه منفی معنیداری بین خستگی هیجانی و رفتارهای شهروندی معطوف به سازمان وجود دارد ولی در رفتارهای شهروندی معطوف به فرد پایین این رابطه معنادار از بین میرود. در مواجهه با خستگی هیجانی سازمانها باید کارکنان را حمایت نمایند تا از این طریق کارکنان بتوانند منابع بیشتری را بر عملکردهای سرمایهگذاری کنند.
جعفر حسنی، سامرند صالحی، مراد رسولی آزاد،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تهیه نسخه ی فارسی پرسشنامه پنج عاملی جکسون و بررسی اعتبار و روایی آن در جامعه ایرانی بود. نسخه ی فارسی پرسشنامه پنج عاملی جکسون پس از آمادهسازی با استفاده از تکنیک ترجمه مضاعف، بر روی 308 نفر (174مرد و 134 زن) از شرکتکنندهها اجرا شد. اعتبار پرسشنامه بر اساس روشهای همسانی درونی، همبستگیهای مجموعه ماده و بازآزمایی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، روایی مقیاس، از طریق روشهای تحلیل عاملی، همبستگی بین خرده مقیاسها و روایی ملاکی بررسی شد. دامنه آلفای کرونباخ (72/0 تا 88/0)، ضرایب بازآزمایی (64/0 تا 78/0) و همبستگیهای مجموعه ماده (28/0 تا 68/0) بیانگر اعتبار مطلوب نسخه فارسی پرسشنامه پنج عاملی جکسون بود. تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی از الگوی پنج عاملی اصلی پرسشنامه حمایت کرد. روابط درونی بین خرده مقیاسها مطلوب بود (11/0 تا 53/0). در نهایت، وجود الگوهای خاص ضرایب همبستگی بین خرده مقیاسهای پرسشنامه با عاطفه ی مثبت، عاطفه ی منفی، مقیاس سیستمهای بازداری/ فعالساز رفتاری، ابعاد شخصیتی آیسنک و ابعاد تکانشگری بارت حاکی از روایی ملاکی خوب مقیاس بود. نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که نسخه ی فارسی پرسشنامه پنج عاملی جکسون، ساختار عاملی، اعتبار و روایی مناسبی در جامعه ایران دارد.
فرشته حقیقت، عطا طهرانچی، پریسا دهکردیان، سید کاظم رسولزاده طباطبایی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل روانشناختی و متغیرهای مرتبط با درد در پیش بینی پریشانی هیجانی بیماران مبتلا به ام اس بود. نمونه مورد بررسی مشتمل بر 249 نفر از بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس از میان بیمارانی که به انجمن ام.اس شهر اصفهان مراجعه کرده بودند انتخاب شد و از آن میان 12 نفر به دلیل دارا نبودن ملاک های ورود حذف شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های خودکارآمدی مرتبط با درد، نیرومندی من و پرسشنامه چندوجهی درد پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که نیرومندی من و خودکارآمدی مرتبط با درد به شکل منفی و معناداری پریشانی هیجانی را در بیماران مبتلا به ام اس پیش بینی می کنند. حمایت اجتماعی نیز به شکل مثبت و معناداری پریشانی هیجانی را در بیماران مبتلا به ام اس پیش بینی نمود. این پژوهش در راستای مطالعات پیشین، نقش متغیرهای مرتبط با خود را در پیش بینی پریشانی هیجانی نشان داد. با توجه به همبستگی مثبت حمایت اجتماعی و پریشانی هیجانی در این مطالعه که با برخی مطالعات همراستا و با برخی دیگر متفاوت می باشد. پیشنهاد می شود در مطالعات آتی به بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت اجتماعی واقعی با پریشانی هیجانی پرداخته شود.
فاطمه قراء زیبائی، مهناز علی اکبری دهکردی، احمد علیپور، طیبه محتشمی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر معنادرمانی گروهی بر میزان استرس ادراک شده و امید به زندگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) می باشد. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی است. از بین بیماران مبتلا به MS عضو "انجمن MS ایران" با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و با احتساب شرایط ورود به نمونه، نمونه ای به حجم 20 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (10 نفر آزمایش و 10 نفر کنترل) قرار گرفتند. پرسشنامه ی امید به زندگی اشنایدر و استرس ادراک شده کوهن، در این پژوهش به عنوان ابزار استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که روش معنا درمانی گروهی بر کاهش استرس ادراک شده و افزایش امید به زندگی در بیماران MS تأثیر داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخش بودن معنادرمانی برکاهش استرس ادراک شده و افزایش امید به زندگی بیماران MS، پژوهش حاضر می تواند در رسیدن به یک راه حل مؤثر برای کاهش استرس، ناامیدی و به طور کلی بهبود وضعیت روانی این بیماران راه گشا باشد.
عطیه صفرزاده، رسول روشن، جلال الدین شمس،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
پژوهش حاضر طرح آزمایشی همراه با پیگیری و گروه کنترل است که با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس و آرام سازی در کاهش عاطفه منفی و افزایش کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. با مراجعه به درمانگاه بیمارستان مصطفی خمینی شهر تهران، تعداد 18 زن مبتلا به سرطان پستان، بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در گروه کنترل (9 نفر) و آزمایش (9نفر) گنجانده شدند. برنامه ی آموزش مدیریت استرس و آرام سازی برای زنان مبتلا به سرطان پستان در طی 10 جلسه ی هفتگی بر روی گروه آزمایش اجرا شد. هر دوگروه، قبل، بعد و 2ماه بعد از اتمام برنامه به منظور پیگیری نتایج درمان، به طور همزمان پرسشنامه ی عاطفه PANAS و پرسشنامه ی کیفیت زندگی سرطان QLQ-C30 و کیفیت زندگی سرطان پستان QLQ-Br23 را تکمیل کردند. نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته درون- برون گروهی حاکی از کاهش معنادار عاطفه منفی و بهبود شماری از خرده مقیاس های کیفیت زندگی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل می باشد که در پیگیری 2 ماهه نیز پایدار بود.
مهدی رضا سرافراز، نیما قربانی، عابدین جواهری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
با ساخت فرم کوتاه مقیاس خود مهارگری بیشتر مطالعات در این حوزه، برای سنجش ظرفیت عمومی خود مهارگری از آن استفاده کرده اند. یافته های ناهمخوان در مورد سازش یافتگی خود مهارگری در ساختار تک عاملی این مقیاس تردید ایجاد کرده است. مطالعه ی پیش رو با هدف ارزیابی ساختار عاملی این مقیاس در ایران انجام گردید. 247 (زن 188، مرد 53، نامشخص: 6) دانشجوی دانشگاه های استان تهران به مقیاس های فرم کوتاه مقیاس خود مهارگری، مقیاس نشخوار ذهنی، مقیاس حالت نگرانی، مقیاس احساس سرزندگی، مقیاس اضطرابوافسردگی، پاسخ دادند. یافته های تحلیل عامل تأییدی نشان داد مدل تک عاملی با داده ها برازش ندارد. تحلیل عامل اکتشافی ساختار دو عاملی را مطرح کرد که در تحلیل تأییدی مجدد برازش مطلوبی داشت. یافته ها با نگاهی به دیدگاه های مربوط به دو وجه خود مهار گری مورد بحث قرار گرفت و بر لزوم بازنگری نظریه ها و پژوهش در وجوه متفاوت بازدارنده و برانگیزنده ی خود مهارگری، صحه گذاشت.
هادی پرهون، علیرضا مرادی، محمد حاتمی، کمال پرهون،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی و مقایسه درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت و درمان فراشناختی بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیماران افسرده اساسی انجام شده است. در یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون توأم با گروه کنترل، و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 34 آزمودنی زن، که براساس ملاک های TR-DSM-IV توسط روانپزشک مورد ارزیابی قرار گرفتند، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گماشته شدند؛ گروه تحت درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت، گروه تحت درمان فراشناختی و گروه کنترل. گروههای آزمایش طی دو و نیم ماه تحت درمان قرار گرفتند و نمرات (BDI-II)، (HRSD) و WHOQOL-BREF)) قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری سه ماهه در هر سه گروه جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره، آزمون تعقیبی توکی و آزمون Tوابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میزان اثر بخشی دو روش درمانی تفاوت معنی داری وجود دارد. یافته ها نه تنها مؤید اثر بخشی دو روش درمانی بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیمارن افسرده بودند، بلکه برتری درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت نسبت به درمان فراشناخی در انتهای درمان و در مرحله پیگیری تأیید شد. هر دو روش درمانی در کاهش علایم افسردگی اساسی اثر بخش می باشند و با توجه به برتری درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت در مقایسه با درمان فراشناختی می توان آن را به عنوان یک روش انتخابی برای درمان افسردگی به کار برد.
سمیه کاظمیان، معصومه اسماعیلی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر کاهش میزان اضطراب دانش آموزان دختر خانواده های طلاق است. جامعه ی آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر خانواده های طلاق در مقطع دبیرستان و در منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران تشکیل می دادند. به این ترتیب که از بین مدارس دبیرستان منطقه 6 استان تهران، یک مدرسه به تصادف انتخاب کرده و سپس فهرستی از اسامی دانش آموزان دختر خانواده های طلاق لیست شد. سپس 16 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه (8 نفره) آزمایشی و گواه جایگزین شدند و به پرسشنامه ی اضطراب کتل و پرسشنامه ی خودمتمایزسازی پاسخ دادند. 10 جلسه ی آموزشی 45 دقیقه ای (دو جلسه در هفته) در گروه آزمایشی اجرا شد. در این تحقیق از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیری صورت گرفته است. نتیجه ی پژوهش نشان داد که آموزش خودمتمایزسازی بر کاهش میزان اضطراب فرزندان خانواده های طلاق با ضریب اطمینان 95/. مؤثر بوده است. براساس یافته های پژوهش حاضر به مشاوران و روان شناسان پیشنهاد می شود از آموزش خودمتمایزسازی به شیوه ی گروهی به عنوان یک روش کارآمد جهت درمان اضطراب در نوجوانان استفاده کنند.