47 نتیجه برای سلامت
خانم منا مسعودی، آقا محمدرضا پورجعفر، آقا سعید پیری،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
روند روبه سالمندی جمعیت و نیازهای ویژه این دوران، انجام تحقیقاتی برای دستیابی به بینشهای عملی و مداخلاتی برای حمایت و ارتقای سلامتروان آنها را ایجاب میکند. ازاینرو مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تحقیقات علمی در حوزه سلامتروان سالمندان، از رویکرد کیفی، روش پژوهش توصیفی و تحلیلمحتوا و فن مرور نظاممند و همرخدادی واژگانکلیدی بهره برد. بدینمنظور به بررسی منابع پایگاههای «مگیران»، «سید» و «نورمگز» و ترسیم نقشه همرخدادی واژگان کلیدی آنان با استفاده از نرمافزارهای راور ماتریکس و یو.سی.نت پرداخته شد. یافتهها نشان دادند که استان تهران در رتبه اول، شهرکرد در رتبه دوم، فارس و خراسان رضوی در رتبه سوم انجام مطالعات قرار داشتند. بیشترین مکانهای کالبدی که مورد مطالعه قرار گرفته بودند، سرای سالمندان و مراکز درمانی با فراوانی 29 و 18 پژوهش بودند. کانون بازنشستگان، اماکن ورزشی و مساجد، در دسته مکانهایی با تعداد مطالعات کمتر بود. روش توصیفی-تحلیلی با 54%، پرکاربردترین و روشهای همبستگی و شبهآزمایشی (پیشوپسآزمون) با 30% و 73/28% فراوانی در رتبه دوم و سوم قرار داشتند. بیشترین ابزار مورداستفاده، پرسشنامه و مصاحبه با به کار رفتن در 86 و 8 مقاله بودند. واژگان «افسردگی»، «کیفیت زندگی» با میزان فراوانی 8 و قدرت اتصال 24 و 21، پرتکرارترین و پسازآن واژههای «زنان سالمند» و «اضطراب» با رخداد 7 و 5 و توان اتصال 14 و 15 در زمره پربسامدترین واژگانکلیدی بودند. نتایج این پژوهش در باب ترسیم نقشه علمی به پژوهشگران حوزه سلامتروان کمک مینمایند تا با شناخت هرچه بیشتر از خلأهای تحقیقاتی، در تسریع رفع نیازهای سالمندان گام بردارند.
دکتر محسن جلالی، مریم سیاری مرکیه، سیده رقیه سیدآقایی احمدی، ثریا نصیری،
دوره 18، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر اضطراب، اجتناب شناختی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به درد مزمن بود. این مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به درد مزمن شهر تهران در نیمه دوم سال 1402 بود. از میان آنها، 30 بیمار به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری (حاجیلو و همکاران، 1397) شرکت کردند. برای ارزیابی تأثیر مداخله، مقیاس اضطراب بک (1990)، مقیاس اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2004)، و پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (2003) در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری استفاده شد. تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که این مداخله بهطور معناداری موجب کاهش اضطراب و اجتناب شناختی و افزایش کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران شد (P<0.05). نتایج نشان میدهد آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری میتواند بهعنوان یک مداخله مؤثر برای بهبود سلامت روان و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به درد مزمن مورد استفاده قرار گیرد.
سارا ابراهیمی،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
این پژوهش به بررسی نقش میانجی تابآوری روانشناختی در رابطه بین احساس امید و سلامت روان دانشآموزان و نیز نقش تعدیلکننده جنسیت در رابطه بین احساس امید و سلامت روان با میانجیگری تابآوری روانشناختی پرداخت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشآموزان مدارس دولتی دوره دوم متوسطه در منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1403 تشکیل میدادند که 302 نفر از آنها با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از مقیاس امید بزرگسالان (1991)، مقیاس تابآوری کانر-دیویدسون (2003) و چک لیست علائم 25 (1380) در بستر اینترنت استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون هایس (مدلهای 4 و 7) نشان داد تمامی اثرات مستقیم شامل اثر احساس امید بر سلامت روان و تابآوری روانشناختی و اثر تابآوری روانشناختی بر سلامت روان معنیدار بود. همچنین، اثر غیرمستقیم احساس امید بر سلامت روان از طریق تابآوری روانشناختی معنیدار بود. به عبارتی، تابآوری روانشناختی نقش میانجی در رابطه بین احساس امید و سلامت روان دارد؛ به طوری که احساس امید با افزایش تاب آوری روانشناختی به افزایش سلامت روان دانشآموزان منجر میشود. یافتهها نقش تعدیلکننده جنسیت را نیز در رابطه بین احساس امید و سلامت روان بر اساس تابآوری روانشناختی تأیید کردند؛ به طوری که تأثیر میانجی تابآوری روانشناختی در میان دانشآموزان دختر شدت بیشتری داشت. یافتههای این پژوهش مکانیسم تأثیر احساس امید بر سلامت روان دانشآموزان نوجوان را آشکار کرد که میتواند در مداخلات پیشگیرانه برای پرورش ویژگیهای روانشناختی مثبت جهت افزایش احساس امید و ارتقای سلامت روان دانشآموزان الهامبخش باشد
امیرحسین عبدلی، مهدی کاظمی، دکتر صدیقه احمدی، شهناز حسنآبادی،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
پدیده نوظهور فابینگ و ارتباط آن با سلامت روان اخیرا نگرانیهایی را ایجاد نموده که به دلیل عدم غنای مطالعاتی درباره نوع این ارتباط، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خودکنترلی در رابطۀ بین فابینگ و سلامت روان در بین دانشجویان بود. این پژوهش از نوع مطالعۀ بنیادی و از نوع روش توصیفی-همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعۀ مورد مطالعه شامل تمامی ۱۴۰۰۰ دانشجوی دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بود که از بین جامعۀ مذکور ۲۵۵ نفر (۱۵۱ زن و ۱۰۴ مرد) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامۀ عمومی فابینگ (چوتپیتایاسونوند و داگلاس، ۲۰۱۸)، پرسشنامۀ خودکنترلی (تانجی، بون و بامیستر، ۲۰۰۴) و پرسشنامۀ سلامت عمومی (گلدبرگ، ۱۹۷۲) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و شیوۀ مدلیابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SPSS 27 و JASP 0.18.3.0 تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از رابطۀ منفی و معنادار بین فابینگ و خودکنترلی بود.همچنین بین خودکنترلی و سلامت روان نیز رابطۀ مثبت و معناداری وجود داشت . به علاوه، بین فابینگ و سلامت روان نیز رابطۀ منفی و معناداری یافت شد. در پژوهش حاضر رابطۀ غیرمستقیم فابینگ و سلامت روان ازطریق خودکنترلی معنادار بود. براساس نتایج، تمرکز بر افزایش آگاهی دانشجویان دربارۀ تأثیرات منفی و زیانبخش این پدیدۀ نوظهور و کوشش روان درمانگران و مشاوران در این حیطه بسیار حائز اهمیت است.
سیده لیلا نقیب زاده، محمود حبیبی تبار، مسعود مصطفی پور،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده
هدف این مطالعه بررسی تأثیر مداخلات ورزشی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه و شناخت سازوکارهای زیستی، عصبی و روانی-اجتماعی مرتبط با این فرآیند بود. پژوهش به صورت مرور سیستماتیک و تحلیل مطالعات منتخب انجام شد که عمدتاً به بررسی ورزشهای هوازی با شدت متوسط تا بالا و تأثیرات آنها بر شاخصهای هورمونی، تغییرات نوروساختاری و پیامدهای روانی-اجتماعی میپرداخت. یافتهها نشان داد که ورزش منظم موجب کاهش سطح کورتیزول و تعدیل نسبت تستوسترون میشود و در عین حال افزایش ترشح اندورفین و بهبود عملکرد سیستم سروتونرژیک به کاهش تحریکپذیری و تکانشگری کمک میکند. همچنین ورزش منظم موجب افزایش نوروپلاستیسیتی، بالا رفتن سطح فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و افزایش حجم هیپوکامپ است که بهبود قابل توجهی در عملکرد قشر پیشپیشانی به دنبال دارد و این فرآیندها به تنظیم رفتارهای تکانشی و کنترل بازداری پاسخ کمک میکنند. در بعد روانی-اجتماعی، ورزشهای گروهی علاوه بر اثرات زیستی، با تقویت حمایت اجتماعی، افزایش خودکارآمدی و ارتقای مهارتهای حل تعارض، زمینهساز کاهش پایدار رفتارهای پرخاشگرانه میشوند. این یافتهها نشان میدهند که مداخلات ورزشی چندبعدی میتوانند نقش مؤثری در کاهش پرخاشگری و ارتقای سلامت روان ایفا کنند و بستر مناسبی برای طراحی برنامههای درمانی و اصلاحی فراهم آورند.
دکتر رویا مشاک، خانم مرضیه سادات حجازی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1404 )
چکیده
هدف از این پژوهش پیشبینی اضطراب سلامت براساس اجتناب تجربی و شفقت به خود با میانجیگری دشواری تنظیم هیجان در مادران کودکان با اختلال طیف اوتیسم بود. روش تحقیق از نوعتوصیفی- همبستگی و جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران کودکان با اختلال طیف اوتیسم در استان اصفهان در سال1403 -1402 بود که تعداد 250 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه اضطراب سلامت سالکوسکیس و وارویک (2002)، پرسشنامه اجتناب تجربی بوند و همکاران (2011)، پرسشنامه شفقت به خود ریس و همکاران (2011)، پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004)، بوده است. دادهها با استفاده روش تحلیل مسیر و نرمافزارهای SPSS26 و AMOS18 موردتحلیل قرارگرفتند. یافته ها نشان داد که اضطراب سلامت براجتناب تجربی، اضطراب سلامت برشفقت به خود، اضطراب سلامت بردشواری تنظیم هیجان، اجتناب تجربه ای بر دشواری تنظیم هیجان، شفقت به خود بر دشواری تنظیم هیجان رابطه مستقیم و معناداری دارد. اضطراب سلامت براساس اجتناب تجربی با میانجیگری دشواری تنظیم هیجان و اضطراب سلامت براساس شفقت به خود با میانجیگری دشواری تنظیم هیجان رابطه غیرمستقیم و معناداری دارند. در نتیجه می توان بیان کرد که این پژوهش میتواند به ارائه مداخلات هدفمندتر و موثرتر برای کاهش اضطراب سلامت مادران کودکان با اختلال طیف اوتیسم کمک کند. همچنین نتایج این پژوهش میتواند به بهبود درک و حمایت از این مادران منجر شود.
فاطمه بهروزفر، دکتر مرجان آل بهبهانی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1404 )
چکیده
سرطان به عنوان یکی از شایعترین بیماریهای مزمن و تهدیدکننده، با چالشهای جسمانی و روانی متعددی همراه است، از جمله درد مزمن که کیفیت زندگی بیماران را تحت تأثیر قرار میدهد. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی تحمل درد بر اساس سلامت معنوی و خودکنترلی در بیماران سرطانی انجام شد. این پژوهش توصیفی-همبستگی بر روی جامعه آماری ۲۶۰ بیمار سرطانی مراجعهکننده به بیمارستان نمازی شیراز در سال ۱۴۰۳ شمسی، با نمونه ۱۵۰ نفری انتخابشده از طریق نمونهگیری در دسترس، صورت گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فاجعهسازی درد (سالیوان و همکاران، ۱۹۹۵؛ برای سنجش معکوس تحمل درد)، پرسشنامه سلامت معنوی (پولوتزین و الیسون، ۱۹۸۲) و پرسشنامه خودکنترلی (تانچی و همکاران، ۲۰۰۴) بودند که پایایی آنها با آلفای کرونباخ ۰٫۸۰ تا ۰٫۸۵ تأیید شد. دادهها با آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرمافزار SPSS-21 تحلیل گردید. نتایج همبستگی پیرسون روابط مثبت و معناداری را میان سلامت معنوی ،خودکنترلی و تحمل درد نشان داد. تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که سلامت معنوی و خودکنترلی به طور همزمان ۳۶٪ از واریانس تحمل درد را تبیین میکنند. سلامت معنوی و خودکنترلی عوامل مؤثری در پیشبینی تحمل درد بیماران سرطانی هستند و پیشنهاد میشود مداخلات بالینی مبتنی بر تقویت این عوامل در برنامههای درمانی ادغام شود تا کیفیت زندگی بیماران بهبود یابد.